@asheghanehaye_fatima
.
جمعه را جور دیگری نگاه کن...
هوایش را جور دیگری نفس بکش..
چای صبحانه ات را با عشق شیرین کن..
تنهایی؟!
کسی نیست که هم قدم و هم نفس پیاده رویت شود؟!
کسی نیست که قربان صدقه نگاهت رود؟!
ملالی نیست..
دست خودت را بگیر..
شادترین لبخندت را بزن..
و خودت را به یک پیاده روی لذت بخش دعوت کن..
زیباترین لباست را بپوش
توی آینه قربان صدقه خودت برو..
می دانی رفیق...
یاد بگیر همیشه لذت ببری ...
حتی از تنهایی ات..
از من میشنوی
منتظر آمدن دستی برای گرفتن دستانت نباش..
عاشقانه هایت را برای آینده کنار مگذار..
از همین امروز..
از همین هوای تابستانه...
عاشقانه لذت ببر..
دنیا برای هیچ کسی نمی ایستد... 🍂
#حسین_شفیع_زاده
.
جمعه را جور دیگری نگاه کن...
هوایش را جور دیگری نفس بکش..
چای صبحانه ات را با عشق شیرین کن..
تنهایی؟!
کسی نیست که هم قدم و هم نفس پیاده رویت شود؟!
کسی نیست که قربان صدقه نگاهت رود؟!
ملالی نیست..
دست خودت را بگیر..
شادترین لبخندت را بزن..
و خودت را به یک پیاده روی لذت بخش دعوت کن..
زیباترین لباست را بپوش
توی آینه قربان صدقه خودت برو..
می دانی رفیق...
یاد بگیر همیشه لذت ببری ...
حتی از تنهایی ات..
از من میشنوی
منتظر آمدن دستی برای گرفتن دستانت نباش..
عاشقانه هایت را برای آینده کنار مگذار..
از همین امروز..
از همین هوای تابستانه...
عاشقانه لذت ببر..
دنیا برای هیچ کسی نمی ایستد... 🍂
#حسین_شفیع_زاده
چون مرا دوست داری
دنیا بزرگ تر
آسمان وسیع تر
دریا آبی تر
گنجشکها آزاد تر...
و من ،
هزاران بار زیباتر شدهام .
#سعاد_الصباح
@asheghanehaye_fatima
دنیا بزرگ تر
آسمان وسیع تر
دریا آبی تر
گنجشکها آزاد تر...
و من ،
هزاران بار زیباتر شدهام .
#سعاد_الصباح
@asheghanehaye_fatima
این قلمها ، این کاغذها ، این تنهاییها
و این لحظههای شاعرانه
همگی
همگی پریشان چشمان تواند
آن چشمها که دورند از من
دور مثل آسمان
دور مثل خورشید و ماه و ستاره
دور ،
چنان دور
که درست درون چشمانام ایستادهاند
با تمامی زیباییهایشان
چشمانات ماهیای درخشاناند
نگاهات شرابی تابان
من به اندازهی تمامی آرزوها
اینها را آرزومندم
چشمانات که سفیدیاش پنبهپنبه لبخند است
و سیاهیاش به اندازهی دنیایام سیاه
دیگر بیش از این نمیتوانم ستایشات کنم ای سیاه چشمام
چشمانات پیر مقدس مناند
که در برابرش کوچک میشوند شعرهایام
اکنون از همه چیز به تنگ آمدهام
میروم به سمت چشمانات
مرا در دریای خودت بگردان
#کیان_خیاو شاعر آذربایجان
و این لحظههای شاعرانه
همگی
همگی پریشان چشمان تواند
آن چشمها که دورند از من
دور مثل آسمان
دور مثل خورشید و ماه و ستاره
دور ،
چنان دور
که درست درون چشمانام ایستادهاند
با تمامی زیباییهایشان
چشمانات ماهیای درخشاناند
نگاهات شرابی تابان
من به اندازهی تمامی آرزوها
اینها را آرزومندم
چشمانات که سفیدیاش پنبهپنبه لبخند است
و سیاهیاش به اندازهی دنیایام سیاه
دیگر بیش از این نمیتوانم ستایشات کنم ای سیاه چشمام
چشمانات پیر مقدس مناند
که در برابرش کوچک میشوند شعرهایام
اکنون از همه چیز به تنگ آمدهام
میروم به سمت چشمانات
مرا در دریای خودت بگردان
#کیان_خیاو شاعر آذربایجان
@asheghanehaye_fatima
تا نهان سازم از تو بار دگر
راز این خاطر پریشان را
میکشم بر نگاه نازآلود
نرم و سنگین حجاب مژگان را
دل گرفتار خواهشی جانسوز
از خدا راه چاره میجویم
پارساوار در برابر تو
سخن از زهد و توبه میگویم
آه، هرگز گمان مبر که دلم
با زبانم رفیق و همراهست
هرچه گفتم دروغ بود، دروغ
کی ترا گفتم آنچه دلخواهست
تو برایم ترانه میخوانی
سخنت جذبهای نهان دارد
گوئیا خوابم و ترانه تو
از جهانی دگر نشان دارد
شاید این را شنیدهای که زنان
در دل ”آری" و "نه“ به لب دارند
ضعف خود را عیان نمیسازند
رازدار و خموش و مکارند
آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو میزند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال
#فروغ_فرخراد
تا نهان سازم از تو بار دگر
راز این خاطر پریشان را
میکشم بر نگاه نازآلود
نرم و سنگین حجاب مژگان را
دل گرفتار خواهشی جانسوز
از خدا راه چاره میجویم
پارساوار در برابر تو
سخن از زهد و توبه میگویم
آه، هرگز گمان مبر که دلم
با زبانم رفیق و همراهست
هرچه گفتم دروغ بود، دروغ
کی ترا گفتم آنچه دلخواهست
تو برایم ترانه میخوانی
سخنت جذبهای نهان دارد
گوئیا خوابم و ترانه تو
از جهانی دگر نشان دارد
شاید این را شنیدهای که زنان
در دل ”آری" و "نه“ به لب دارند
ضعف خود را عیان نمیسازند
رازدار و خموش و مکارند
آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو میزند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال
#فروغ_فرخراد
ما زنها رسم خوبی داریم
زمانه که سخت میگیرد شروع میکنیم به کوتاه کردن ناخنها
موها
حرفها
رابطهها,,
@asheghanehaye_fatima
زمانه که سخت میگیرد شروع میکنیم به کوتاه کردن ناخنها
موها
حرفها
رابطهها,,
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
در چشمانت گستره ای
برای مرگ و عشق است ...
پس آیا در دشت هایت
به زنی سر گشته چون من،
رخصت می دهی که
در پشت سرش درهای پلک هایت را ببندد
تا اندكی با مرگش خلوت كند؟
تمام چیزهایی كه دوست دارم از آن من نیست.
دریا از آن من نیست،
او مرا چونان صدفی کوچک در آغوش می گیرد،
نوازشم می کند،
آنگاه به ساحل پرتابم می کند،
تا خورشید، تكه تكه ام كند...
#غاده_السمان
در چشمانت گستره ای
برای مرگ و عشق است ...
پس آیا در دشت هایت
به زنی سر گشته چون من،
رخصت می دهی که
در پشت سرش درهای پلک هایت را ببندد
تا اندكی با مرگش خلوت كند؟
تمام چیزهایی كه دوست دارم از آن من نیست.
دریا از آن من نیست،
او مرا چونان صدفی کوچک در آغوش می گیرد،
نوازشم می کند،
آنگاه به ساحل پرتابم می کند،
تا خورشید، تكه تكه ام كند...
#غاده_السمان
@asheghanehaye_fatima
نه فقط از تو اگر دل بکنم میمیرم
سایه ات نیز بیفتد به تنم میمیرم
بین جانه منو پیراهن من فرقی نیست
هر یکی را که برایت بکنم میمیرم
برق چشمانه تو از دور مرا میگیرد
من اگر دست به زلفت بزنم میمیرم
روح برخواسته از من ته این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم
بازی ماهی و گربه ست نظر بازیه ما
مثله یک تنگ شبی میشکنم میمیرم
بینه جان منو پیراهن من فرقی نیست
هر یکی را که برایت بکنم میمیرم...
#كاظم_بهمنی
نه فقط از تو اگر دل بکنم میمیرم
سایه ات نیز بیفتد به تنم میمیرم
بین جانه منو پیراهن من فرقی نیست
هر یکی را که برایت بکنم میمیرم
برق چشمانه تو از دور مرا میگیرد
من اگر دست به زلفت بزنم میمیرم
روح برخواسته از من ته این کوچه بایست
بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم
بازی ماهی و گربه ست نظر بازیه ما
مثله یک تنگ شبی میشکنم میمیرم
بینه جان منو پیراهن من فرقی نیست
هر یکی را که برایت بکنم میمیرم...
#كاظم_بهمنی
@asheghanehaye_fatima
تمامِ کلمات را به بوی خود آغشته میکنی
کلمه به کلمه مینویسم و تو
چند کلمه جلوتری
قسمتی تقطیعشده از شعر را
شب میگیرد
در قسمتی دیگر
چند بار، خورشید بیرون میزند
فکر نمیکردم که زمان
در میان کلمهها جا بگیرد
فکر نمیکردم ما
میان این کلمهها نیز زنده باشیم
چند کلمه به من چسبیده
چند کلمهٔ دلتنگ
خواب میبینم که تو
کلمهبهکلمه دنبالم میگردی
و هرچه کلمههای گریان را تکان میدهی
کسی جوابت نمیگوید
کسی نمیتواند
و ناگهان در خوابم در چوبیِ خانهٔ کودکیام
که مقابل آن ایستادهام
و کسی در گوشم میگوید:
کلمهبهکلمه دنبال تو
و آنگاه که میرسی
کتاب بسته میشود
#شهرام_شیدایی
تمامِ کلمات را به بوی خود آغشته میکنی
کلمه به کلمه مینویسم و تو
چند کلمه جلوتری
قسمتی تقطیعشده از شعر را
شب میگیرد
در قسمتی دیگر
چند بار، خورشید بیرون میزند
فکر نمیکردم که زمان
در میان کلمهها جا بگیرد
فکر نمیکردم ما
میان این کلمهها نیز زنده باشیم
چند کلمه به من چسبیده
چند کلمهٔ دلتنگ
خواب میبینم که تو
کلمهبهکلمه دنبالم میگردی
و هرچه کلمههای گریان را تکان میدهی
کسی جوابت نمیگوید
کسی نمیتواند
و ناگهان در خوابم در چوبیِ خانهٔ کودکیام
که مقابل آن ایستادهام
و کسی در گوشم میگوید:
کلمهبهکلمه دنبال تو
و آنگاه که میرسی
کتاب بسته میشود
#شهرام_شیدایی
دستم را بگیر!
همین دست
برایت ترانه عاشقانه نوشته؛
همین دست سوخته
در حسرت لمس دستهای تو؛
همین دست
پاککرده اشکهایی را
که در نبودت بهگونه دویدند...
#یغما_گلرویی
@asheghanehaye_fatima
همین دست
برایت ترانه عاشقانه نوشته؛
همین دست سوخته
در حسرت لمس دستهای تو؛
همین دست
پاککرده اشکهایی را
که در نبودت بهگونه دویدند...
#یغما_گلرویی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
زنده مانده ام!!
هنوز بعد از تو
نفس می کشم
و تو را فراموش کرده ام!
هنوز بعد از تو
راه می روم،قدم می زنم ،شعر می خوانم
و تو را فراموش کرده ام!
هنوز بعد از تو
به کافه می روم ، قهوه ی «ترک» می گیرم و در دود سیگار مه آلود کافه غرق می شوم
و تو را فراموش کرده ام!
هنوز بعداز تو
فیلمی درام اشکم را در می آورد ،قلبم را به چالش می کشد
و با دلی شکسته به خانه می روم
و تو را فراموش کرده ام!
هنوز بعد از تو
صدای خنده ای مرا در خاطره ای عمیق می کشاند، خشکم می زند،تلخ نگاهم را با حسرت ،آه می کنم
اما هنوز دلخوشم
که فراموشت کرده ام...
زنده مانده ام!!
نفس می کشم
کوه به دلم نشسته است
و تو را
فراموش کرده ام!
_سال هاست روزهایم با جمعه ته نشین می شوند...
#آرزويزدانى_ر_ه_ا
زنده مانده ام!!
هنوز بعد از تو
نفس می کشم
و تو را فراموش کرده ام!
هنوز بعد از تو
راه می روم،قدم می زنم ،شعر می خوانم
و تو را فراموش کرده ام!
هنوز بعد از تو
به کافه می روم ، قهوه ی «ترک» می گیرم و در دود سیگار مه آلود کافه غرق می شوم
و تو را فراموش کرده ام!
هنوز بعداز تو
فیلمی درام اشکم را در می آورد ،قلبم را به چالش می کشد
و با دلی شکسته به خانه می روم
و تو را فراموش کرده ام!
هنوز بعد از تو
صدای خنده ای مرا در خاطره ای عمیق می کشاند، خشکم می زند،تلخ نگاهم را با حسرت ،آه می کنم
اما هنوز دلخوشم
که فراموشت کرده ام...
زنده مانده ام!!
نفس می کشم
کوه به دلم نشسته است
و تو را
فراموش کرده ام!
_سال هاست روزهایم با جمعه ته نشین می شوند...
#آرزويزدانى_ر_ه_ا
@asheghanehaye_fatima
ای با جنونِ باطن خود در درون خویش
یک عمر پرسه در پیِ لیلا زده، رفیق!
هان! در هوای عشق نگردی که عشق نیز
انگار منقرض شده با نسل ما، رفیق!
من زخم مهلکی به دلم هست و بارها
مرهم نهاده دست تو ،زخم مرا،رفیق!
#حسین_منزوی
ای با جنونِ باطن خود در درون خویش
یک عمر پرسه در پیِ لیلا زده، رفیق!
هان! در هوای عشق نگردی که عشق نیز
انگار منقرض شده با نسل ما، رفیق!
من زخم مهلکی به دلم هست و بارها
مرهم نهاده دست تو ،زخم مرا،رفیق!
#حسین_منزوی
@asheghanehaye_fatima
میدانی، شروع به دوست داشتن کسی کردن، اقدام مهمی است.
باید نیرو، کنجکاوی و کوری داشت.
حتی لحظهای هست در آغاز،
که باید از پرتگاهی پایین پرید؛
اگر کسی به آن فکر کند،
این کار را نخواهد کرد.
میدانم که من دیگر هیچوقت نخواهم پرید...!
📚تهوع
🔹#ژان_پل_سارتر
میدانی، شروع به دوست داشتن کسی کردن، اقدام مهمی است.
باید نیرو، کنجکاوی و کوری داشت.
حتی لحظهای هست در آغاز،
که باید از پرتگاهی پایین پرید؛
اگر کسی به آن فکر کند،
این کار را نخواهد کرد.
میدانم که من دیگر هیچوقت نخواهم پرید...!
📚تهوع
🔹#ژان_پل_سارتر
@asheghanehaye_fatima
تو واقعی بودی
نه مثل دستگیره
نه مثل در
تو واقعی بودی
مثل اندوه در مزرعه گندم
به تو فکر کردم
آنقدر فکر کردم
که سرم را کشتم
کبکها ناپدید شدند
و پرستویی در سکوت فرو رفت تا کمر
آبها کمعمقاند
و زندگی بیشتر از زندگی زیبا نیست.
#غلامرضا_بروسان
تو واقعی بودی
نه مثل دستگیره
نه مثل در
تو واقعی بودی
مثل اندوه در مزرعه گندم
به تو فکر کردم
آنقدر فکر کردم
که سرم را کشتم
کبکها ناپدید شدند
و پرستویی در سکوت فرو رفت تا کمر
آبها کمعمقاند
و زندگی بیشتر از زندگی زیبا نیست.
#غلامرضا_بروسان
معنی "با تو بودن"
برای من به سلطنت رسیدن است
چه قدر
در کنار تو مغرورم...!
#احمد_شاملو
@asheghanehaye_fatima
برای من به سلطنت رسیدن است
چه قدر
در کنار تو مغرورم...!
#احمد_شاملو
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
.
به من ايمان بياور
در يك لحظه مي توانم
تنها يك لحظه
خورشيد را به آغوشت بياورم
و ماه را به اتاقت
به من ايمان بياور
معجزه من
آغوش زني است به طعم درياها
چيزي كه هيچ بهشتي ندارد
.
#جمانه_حداد
.
به من ايمان بياور
در يك لحظه مي توانم
تنها يك لحظه
خورشيد را به آغوشت بياورم
و ماه را به اتاقت
به من ايمان بياور
معجزه من
آغوش زني است به طعم درياها
چيزي كه هيچ بهشتي ندارد
.
#جمانه_حداد
@asheghanehaye_fatima
امشب
به یاد مخملِ زلفِ نجیب تو
شب را
چو گُربهای که بخوابد به دامنم،
من ناز میکنم ...!
#مهدى_اخوان_ثالث
امشب
به یاد مخملِ زلفِ نجیب تو
شب را
چو گُربهای که بخوابد به دامنم،
من ناز میکنم ...!
#مهدى_اخوان_ثالث