🖋مادرهای بچههای دبستانی در آمادهباش!
🌱از تهدید فرصت بسازیم:
ده راه برای تقویت اتصال ارتباطی و اقتداری مادران با فرزندان در دوران قرنطینه ی تابستانی:
📌قانونمندی ساعات خواب شبانه و بیدارباش صبحگاهی؛
📌صبحانهی گرم و متنوع در روزهای مختلف، با میانداری آمادهسازی خود بچهها؛
📌تدوین دو برنامهی پیشاز ظهر و عصر، با محوریت کتابخوانی مشترک، قصهنویسی، کارهای دستی و هنری، استفاده از تلویزیون به صورت مشترک و دنبالکردن برنامههای آموزشی و نیز تفریحی سیما؛
📌برنامهی گردش عصرگاهی در فضاهای باز و خلوت و وادارسازی بچهها به تحرکات بدنی فردی، مانند دوچرخهسواری، دوندگی و...؛
📌سرگرمکردن بچهها به پرورش گل و گیاه درون خانه، بدون کمترین دخالت و اظهارنظرهای کارشناسی؛
📌مشارکتدادن بچهها در برنامههای سالم و آموزندهی بزرگسالان، مانند لایوهای اینستاگرامی و شرکت متعادل در برنامههای آموزش مجازی؛
📌مسئولیتدهی به بچهها برای خرید روزانه و موظفکردن آنها به پاکیزهسازی و ضدعفونیکردن اجناس در خانه؛
📌استفاده از معلمان خانگی در صورت توان در یک یا حداکثر دو روز در تابستان به منظور رفع نقاط ضعف درسی؛
📌دراختیارگذاشتن وسایل و ابزار لازم برای تنوعبخشی به اتاق شخصی خود یا فضاهای عمومی خانه؛
📌در زمان اشتراک وقتِ پدرها با بچهها، بازیهای خانگی پدر-دختری و پدر-پسری، با حوصله و بدون دعوا و جرزنی پدرها!
📌تنظیم نمودار یا کارنامهی داخلی خانگی برای ارائهی بازخورد فعالیت بچهها به صورت کیفی (عالی، خوب، متوسط، نیازمند تلاش)؛
🔰متن کامل در:
@Maktoob_Hafte
به قلم دکتر #محمدعلی_فیاض_بخش
#کرونا #پرورشی #فرهنگی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🌱از تهدید فرصت بسازیم:
ده راه برای تقویت اتصال ارتباطی و اقتداری مادران با فرزندان در دوران قرنطینه ی تابستانی:
📌قانونمندی ساعات خواب شبانه و بیدارباش صبحگاهی؛
📌صبحانهی گرم و متنوع در روزهای مختلف، با میانداری آمادهسازی خود بچهها؛
📌تدوین دو برنامهی پیشاز ظهر و عصر، با محوریت کتابخوانی مشترک، قصهنویسی، کارهای دستی و هنری، استفاده از تلویزیون به صورت مشترک و دنبالکردن برنامههای آموزشی و نیز تفریحی سیما؛
📌برنامهی گردش عصرگاهی در فضاهای باز و خلوت و وادارسازی بچهها به تحرکات بدنی فردی، مانند دوچرخهسواری، دوندگی و...؛
📌سرگرمکردن بچهها به پرورش گل و گیاه درون خانه، بدون کمترین دخالت و اظهارنظرهای کارشناسی؛
📌مشارکتدادن بچهها در برنامههای سالم و آموزندهی بزرگسالان، مانند لایوهای اینستاگرامی و شرکت متعادل در برنامههای آموزش مجازی؛
📌مسئولیتدهی به بچهها برای خرید روزانه و موظفکردن آنها به پاکیزهسازی و ضدعفونیکردن اجناس در خانه؛
📌استفاده از معلمان خانگی در صورت توان در یک یا حداکثر دو روز در تابستان به منظور رفع نقاط ضعف درسی؛
📌دراختیارگذاشتن وسایل و ابزار لازم برای تنوعبخشی به اتاق شخصی خود یا فضاهای عمومی خانه؛
📌در زمان اشتراک وقتِ پدرها با بچهها، بازیهای خانگی پدر-دختری و پدر-پسری، با حوصله و بدون دعوا و جرزنی پدرها!
📌تنظیم نمودار یا کارنامهی داخلی خانگی برای ارائهی بازخورد فعالیت بچهها به صورت کیفی (عالی، خوب، متوسط، نیازمند تلاش)؛
🔰متن کامل در:
@Maktoob_Hafte
به قلم دکتر #محمدعلی_فیاض_بخش
#کرونا #پرورشی #فرهنگی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
معلم: یادگیرنده مادام العمر
🚨 شما مسئول اعاده حیثیت آموزش و پرورش هستید. 🖋جناب دکتر ملکی رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی نسبت به تغییرات ایجاد شده در کتاب پایه هفتم ابتدایی واکنش نشان داده است: https://b2n.ir/631740 🔸فرموده اند «این اتفاق مربوط به سال قبل و زمان مدیریت قبلی…
📛 تصرّف در حقّالنّاس، قربةً الیالله!
🌱 دکتر #محمدعلی_فیاض_بخش
🔆بخشی از متن یادداشت:
«بمیرم الهی برای اینهمه دغدغهی دینورزی بر کودک و نوجوان امروز! اما کاش این دغدغهها و دلنگرانیها، اندکی از اسامی و مناسک فراتر میرفت و به تخلق و آداب اخلاقی دین نیز دامن میکشید. آنگاه جای آن میبود که درسی هم گنجانده میشد بدین مضمون، که «بچهها! اگر به نماز ایستادهاید و طلبکارتان فیالمجلس طلبش را میخواهد، باید نمازتان را بشکنید، طلبش را بدهید و دوباره قامت ببندید».( البته تردید دارم که آیا در نماز مستحب؟ یا حتی واجب؟»
القصه، این کجا و آن کجا!؟ که برای تبلیغ نماز، دست در امانت مردم ببریم؛ آن هم مردمی از جنس نویسندگانِ مردمی!»
🔹 متن کامل:
https://www.ettelaat.com/mobile/?p=195207&device=phone
#مدیریت_آموزشی
#سیاستگذاری_آموزشی
#نادر_ابراهیمی
#هوشنگ_مرادی_کرمانی
#کتب_درسی
#سازمان_پژوهش_و_برنامه_ریزی_آموزشی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🌱 دکتر #محمدعلی_فیاض_بخش
🔆بخشی از متن یادداشت:
«بمیرم الهی برای اینهمه دغدغهی دینورزی بر کودک و نوجوان امروز! اما کاش این دغدغهها و دلنگرانیها، اندکی از اسامی و مناسک فراتر میرفت و به تخلق و آداب اخلاقی دین نیز دامن میکشید. آنگاه جای آن میبود که درسی هم گنجانده میشد بدین مضمون، که «بچهها! اگر به نماز ایستادهاید و طلبکارتان فیالمجلس طلبش را میخواهد، باید نمازتان را بشکنید، طلبش را بدهید و دوباره قامت ببندید».( البته تردید دارم که آیا در نماز مستحب؟ یا حتی واجب؟»
القصه، این کجا و آن کجا!؟ که برای تبلیغ نماز، دست در امانت مردم ببریم؛ آن هم مردمی از جنس نویسندگانِ مردمی!»
🔹 متن کامل:
https://www.ettelaat.com/mobile/?p=195207&device=phone
#مدیریت_آموزشی
#سیاستگذاری_آموزشی
#نادر_ابراهیمی
#هوشنگ_مرادی_کرمانی
#کتب_درسی
#سازمان_پژوهش_و_برنامه_ریزی_آموزشی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
راهکارهای مواجههی والدین با فرزندان در اضطراب ناشی از فاجعهی بابک
دکتر محمدعلی فیاضبخش
🚨 مبادا گربه ای را ببر ببینیم! با ببر واقعی چه باید بکنیم؟
🚸 راهکارهای مواجههی والدین با فرزندان در اضطراب ناشی از فاجعه بابک
🎙 دکتر #محمدعلی_فیاض_بخش
اردیبهشتماه ۱۴۰۰
📌 پیشنهاد می کنم بشنوید.
#تروما
#روان_زخم
#سلامت_روان
منبع:
@Maktoob_Hafte
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🚸 راهکارهای مواجههی والدین با فرزندان در اضطراب ناشی از فاجعه بابک
🎙 دکتر #محمدعلی_فیاض_بخش
اردیبهشتماه ۱۴۰۰
📌 پیشنهاد می کنم بشنوید.
#تروما
#روان_زخم
#سلامت_روان
منبع:
@Maktoob_Hafte
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 فرافکنیهای مُدشده!
🌱 دکتر محمدعلی فیاضبخش در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشتهاند:
🔸 با گذشت ٤٥ روز از سال تحصيلي، هزاران كلاس درس معلم ندارند.
رییس فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی -با اشاره به اینکه درخصوص بحران کمبود نیروی انسانی در آموزش و پرورش بارها هشدار داده بودیم- گفت:
با گذشت ۴۵ روز از سال تحصیلی، هزاران کلاس درس، معلم ندارند و کلاسهای بیمعلم، یکی از دغدغههای مردم در حوزهی آموزش است.
📌 جناب رییس، خود مدت زمان مدیدی -که از آن زمان کمتر از یک دهه میگذرد- سکاندار وزارت آموزش و پرورش بودهاند و بعید مینماید که در این مدت، پس از کنارهگیری ایشان، ناگهان هزاران معلم کلاس درس را خالی کرده و به شغل شریف دیگری روی آورده باشند!
این، عادت مألوف و طریق معهود بسیاری از مسئولان است که با فرافکنی (و به ادبیات خودشان، فرار به جلو!) بهمحض ترک صندلی مسئولیت -بخوانید جلوس بر کرسی دیگر- یادشان میافتد که منصب قبلی چقدر مشکلات داشته و دارد! تو گویی کمترین گرد غباری از کاستیهای فعلی، دامنگیر مسئولیت قبلیشان نیست.
میدانم گفتن از آموزش و پرورش و مشکلات روزافزون آن، آب در هاون کوبیدن است. این آب نه سفت میشود و نه دیگر به درد رفع عطش میخورد؛ در همان هاون بو میگیرد و باید بهدورش ریخت؛ اما انصافاً بهرهوری از موقعیتهای بعد از مسئولیت برای شیبدادن مشکلات به ناکجاآبادها هم جای تعجب و بلکه تأسف دارد.
🔹 لااقل تنها چیزی که در برابر آن هشدارِ(!) رییس فراکسیون فرهنگیان میتوان گفت، این که:
جناب رییس! اگر در گذشتهی سکانداری در مقام وزیر آموزش و پرورش به هزار علت موجّه و علیرغم برنامهریزیها و کارشناسیها و خون دل خوردنها، نتوانستید یا نگذاشتند(!) به منویّات خود جامهی عمل بپوشانید، اینک در مقام قانونگذاری و سیادت بر فراکسیون گستردهی فرهنگیان در مجلس، اندکی بیش از دلمشغولی در سیاسات روزمرّه، به آموزش و پرورش برسید:
1️⃣ دولت را مکلف کنید -با انواع اولتیماتومهایی که در نطقهای پیش از دستور، سخاوتمندانه خرج میشود- به تأدیه وتسویهی حقوق معوقهی هزاران معلم؛
2️⃣ در کمیسیون تلفیق بهعنوان حامی فرهنگیان، کمی بیشتر چانه بزنید برای بودجهی آموزش و پرورش؛
3️⃣ حق معلم را به جای ارجگذاریهای تشریفاتی و شعاری در یک روزِ نامگذاریشده، در دُرجِ شأن و مقامش دَرج کنید.
...و آنگاه آن چهلو پنجهزار کمبود نیرو، خود با لشکری انبوهتر برای ورود به کلاسها التماستان خواهند کرد.
#تربیت_معلم
#دانشگاه_فرهنگیان
#محمدعلی_فیاض_بخش
#سیاستگذاری_آموزشی #ایده #سیاست
منبع:
@Maktoob_Hafte
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادامالعمر باشیم:
@TeacherasLLL
🌱 دکتر محمدعلی فیاضبخش در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشتهاند:
🔸 با گذشت ٤٥ روز از سال تحصيلي، هزاران كلاس درس معلم ندارند.
رییس فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی -با اشاره به اینکه درخصوص بحران کمبود نیروی انسانی در آموزش و پرورش بارها هشدار داده بودیم- گفت:
با گذشت ۴۵ روز از سال تحصیلی، هزاران کلاس درس، معلم ندارند و کلاسهای بیمعلم، یکی از دغدغههای مردم در حوزهی آموزش است.
📌 جناب رییس، خود مدت زمان مدیدی -که از آن زمان کمتر از یک دهه میگذرد- سکاندار وزارت آموزش و پرورش بودهاند و بعید مینماید که در این مدت، پس از کنارهگیری ایشان، ناگهان هزاران معلم کلاس درس را خالی کرده و به شغل شریف دیگری روی آورده باشند!
این، عادت مألوف و طریق معهود بسیاری از مسئولان است که با فرافکنی (و به ادبیات خودشان، فرار به جلو!) بهمحض ترک صندلی مسئولیت -بخوانید جلوس بر کرسی دیگر- یادشان میافتد که منصب قبلی چقدر مشکلات داشته و دارد! تو گویی کمترین گرد غباری از کاستیهای فعلی، دامنگیر مسئولیت قبلیشان نیست.
میدانم گفتن از آموزش و پرورش و مشکلات روزافزون آن، آب در هاون کوبیدن است. این آب نه سفت میشود و نه دیگر به درد رفع عطش میخورد؛ در همان هاون بو میگیرد و باید بهدورش ریخت؛ اما انصافاً بهرهوری از موقعیتهای بعد از مسئولیت برای شیبدادن مشکلات به ناکجاآبادها هم جای تعجب و بلکه تأسف دارد.
🔹 لااقل تنها چیزی که در برابر آن هشدارِ(!) رییس فراکسیون فرهنگیان میتوان گفت، این که:
جناب رییس! اگر در گذشتهی سکانداری در مقام وزیر آموزش و پرورش به هزار علت موجّه و علیرغم برنامهریزیها و کارشناسیها و خون دل خوردنها، نتوانستید یا نگذاشتند(!) به منویّات خود جامهی عمل بپوشانید، اینک در مقام قانونگذاری و سیادت بر فراکسیون گستردهی فرهنگیان در مجلس، اندکی بیش از دلمشغولی در سیاسات روزمرّه، به آموزش و پرورش برسید:
1️⃣ دولت را مکلف کنید -با انواع اولتیماتومهایی که در نطقهای پیش از دستور، سخاوتمندانه خرج میشود- به تأدیه وتسویهی حقوق معوقهی هزاران معلم؛
2️⃣ در کمیسیون تلفیق بهعنوان حامی فرهنگیان، کمی بیشتر چانه بزنید برای بودجهی آموزش و پرورش؛
3️⃣ حق معلم را به جای ارجگذاریهای تشریفاتی و شعاری در یک روزِ نامگذاریشده، در دُرجِ شأن و مقامش دَرج کنید.
...و آنگاه آن چهلو پنجهزار کمبود نیرو، خود با لشکری انبوهتر برای ورود به کلاسها التماستان خواهند کرد.
#تربیت_معلم
#دانشگاه_فرهنگیان
#محمدعلی_فیاض_بخش
#سیاستگذاری_آموزشی #ایده #سیاست
منبع:
@Maktoob_Hafte
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادامالعمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 این دو باهم نمیخوانند!
✍🏻دکتر محمدعلی فیاضبخش
«آمار منتشرشده از سوی سازمان سنجش دربارهی نتایج کنکور در سالهای اخیر، نشان میدهد عملکرد داوطلبان در زبان فارسی نهتنها بهبودی نداشته، بلکه تعداد افراد دارای عملکرد صفر یا منفی در این درس، افزایش یافته است.»
(پایگاه خبری انتخاب، ۴ دی)
📌 در گذرگاههای عمومی سطح متوسط به بالای تهران، فراوان والدینی را دیدهام که به زبان انگلیسی با فرزندانشان محاوره و گفتوگو میکنند. قاعدتاً این اصرار برای آن است که فرزندان، زبان دوم را موازی زبان مادری مسلّط شوند و از موقعیتهای کمکآموزشی، ولو در کوی و بازار نیز این مهم فروگذاشته نشود؛ که محل اشکال نیست و بلکه پسندیده نیز مینماید.
...اما اگر این توجهات همراه با بیتوجهی مفرط به زبان مادری باشد، دیگر نمیتوان اسمش را آموزش مؤثر دانست، بلکه نوعی ادا و اطوار کاریکاتوری تلقی میشود؛ هرچند غیرتعمٌدی باشد.
🚨 در سالیان اخیر، سطح و بنیهی کتب درسی مدرسهای در ادبیات فارسی، سخت فروکاسته شده است و این، ناشی از دو رویکرد است:
▪️یکی، درغلتیدن متون به سمتوسوی نگاه ایدئولوژیک و بعضاً سیاستزدگی؛ تا جایی که دست در متون نویسندگان بردهاند و حتی از فتوشاپ برای تغییر یک بنای باستانی مدد گرفتهاند.
▪️دو دیگر عدم اقبال عامه در ذائقهی زبان فاخر و حتی زبان عادیِ ادبیات نوین.
این دو رویکرد، به عنوان چرخشی معیوب، یکدیگر را تشدید کردهاند. سَبُکگویی و سهلانگارانهنویسی و بیتوجهی به درایت و صحّت ادبی (چه گفتاری و چه نوشتاری) ذائقه و چشش نسل نو را به ادبیات فارسی (اعم از کهن و نوین) از صدر مصطبهی نفاست، به حضیضِ مرتبهی سهولت و گاه سخافت کشانده؛ تا بدانجا که فرزندان ما، تحت عنایات خاصهی والدین(!)، به زبان دوم و سوم شایقتر و ماهرترند تا زبان سرزمین مادریشان؛ ...و شوربختانه هر دو گروه را نیز باکی نیست!
استدلال عوامانهشان این است که زبان دوران ما، دیگر آن آبوتاب و نشیبوفرازِ سهلِ ممتنعِ سعدیِ جان و دیگر خانهای ادبیات سترگ فارسی را لازم ندارد و بل، تاب نمیآورَد! بسیار خوب! آیا شما به همین زبان خالی از سجع و صنعت امروزینِ ادب فارسی لااقل پایبندید؟! که نیستید!
📌 وانگهی -اگر به قول کلیشههای امروز خودتان: قضاوتم نکنید!- چگونه است که باید هرسال تمام زوایای خفته و نیمخفتهی چهارشنبهسوری و مهرگان و سده و یلدا را از هزاران سال پیشتر پاس داشت و همهساله بر آن افزود؛ لیک محور وحدت سرزمینی و هویت ملّی و استواری فرهنگی خود، یعنی زبان پارسی را هر روز بیرمقتر نمود؟
آخر، این دو ادّعا باهم نمیخوانند؛ یکسو از لب بام تجدّد، به قیمت فروش رایگان ادبیات فاخر پارسی درافتیم؛ از دگر سو تا انتهای سنتهای متقدّم، پَسپَس دربغلتیم! راستی را... که این دو به هم نمیمانند و باهم نمیپایند.
#زبان_فارسی #ادبیات_فارسی
#برنامه_درسی #کتب_درسی
#سیاستگذاری_آموزشی #فرهنگی #پرورشی
#محمدعلی_فیاض_بخش
منبع:
https://www.ettelaat.com/?p=599549
@Maktoob_Hafte
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
✍🏻دکتر محمدعلی فیاضبخش
«آمار منتشرشده از سوی سازمان سنجش دربارهی نتایج کنکور در سالهای اخیر، نشان میدهد عملکرد داوطلبان در زبان فارسی نهتنها بهبودی نداشته، بلکه تعداد افراد دارای عملکرد صفر یا منفی در این درس، افزایش یافته است.»
(پایگاه خبری انتخاب، ۴ دی)
📌 در گذرگاههای عمومی سطح متوسط به بالای تهران، فراوان والدینی را دیدهام که به زبان انگلیسی با فرزندانشان محاوره و گفتوگو میکنند. قاعدتاً این اصرار برای آن است که فرزندان، زبان دوم را موازی زبان مادری مسلّط شوند و از موقعیتهای کمکآموزشی، ولو در کوی و بازار نیز این مهم فروگذاشته نشود؛ که محل اشکال نیست و بلکه پسندیده نیز مینماید.
...اما اگر این توجهات همراه با بیتوجهی مفرط به زبان مادری باشد، دیگر نمیتوان اسمش را آموزش مؤثر دانست، بلکه نوعی ادا و اطوار کاریکاتوری تلقی میشود؛ هرچند غیرتعمٌدی باشد.
🚨 در سالیان اخیر، سطح و بنیهی کتب درسی مدرسهای در ادبیات فارسی، سخت فروکاسته شده است و این، ناشی از دو رویکرد است:
▪️یکی، درغلتیدن متون به سمتوسوی نگاه ایدئولوژیک و بعضاً سیاستزدگی؛ تا جایی که دست در متون نویسندگان بردهاند و حتی از فتوشاپ برای تغییر یک بنای باستانی مدد گرفتهاند.
▪️دو دیگر عدم اقبال عامه در ذائقهی زبان فاخر و حتی زبان عادیِ ادبیات نوین.
این دو رویکرد، به عنوان چرخشی معیوب، یکدیگر را تشدید کردهاند. سَبُکگویی و سهلانگارانهنویسی و بیتوجهی به درایت و صحّت ادبی (چه گفتاری و چه نوشتاری) ذائقه و چشش نسل نو را به ادبیات فارسی (اعم از کهن و نوین) از صدر مصطبهی نفاست، به حضیضِ مرتبهی سهولت و گاه سخافت کشانده؛ تا بدانجا که فرزندان ما، تحت عنایات خاصهی والدین(!)، به زبان دوم و سوم شایقتر و ماهرترند تا زبان سرزمین مادریشان؛ ...و شوربختانه هر دو گروه را نیز باکی نیست!
استدلال عوامانهشان این است که زبان دوران ما، دیگر آن آبوتاب و نشیبوفرازِ سهلِ ممتنعِ سعدیِ جان و دیگر خانهای ادبیات سترگ فارسی را لازم ندارد و بل، تاب نمیآورَد! بسیار خوب! آیا شما به همین زبان خالی از سجع و صنعت امروزینِ ادب فارسی لااقل پایبندید؟! که نیستید!
📌 وانگهی -اگر به قول کلیشههای امروز خودتان: قضاوتم نکنید!- چگونه است که باید هرسال تمام زوایای خفته و نیمخفتهی چهارشنبهسوری و مهرگان و سده و یلدا را از هزاران سال پیشتر پاس داشت و همهساله بر آن افزود؛ لیک محور وحدت سرزمینی و هویت ملّی و استواری فرهنگی خود، یعنی زبان پارسی را هر روز بیرمقتر نمود؟
آخر، این دو ادّعا باهم نمیخوانند؛ یکسو از لب بام تجدّد، به قیمت فروش رایگان ادبیات فاخر پارسی درافتیم؛ از دگر سو تا انتهای سنتهای متقدّم، پَسپَس دربغلتیم! راستی را... که این دو به هم نمیمانند و باهم نمیپایند.
#زبان_فارسی #ادبیات_فارسی
#برنامه_درسی #کتب_درسی
#سیاستگذاری_آموزشی #فرهنگی #پرورشی
#محمدعلی_فیاض_بخش
منبع:
https://www.ettelaat.com/?p=599549
@Maktoob_Hafte
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
معلم: یادگیرنده مادام العمر
🎥 مدارس خاص: آری یا خیر؟ 📌 در این ویدیو، زنده یاد حایریشیرازی به اختلاف دیدگاهشان با مرحوم کرباسچیان اشاره کردهاند: موضوعی بسیار مهم که مخالفان و موافقان سنتی و همیشگی خود را داشته است. ✔️ ایجاد نظام طبقاتی، ✔️ خلاقیت کشی، ✔️ ایجاد حس رقابتگرایی مخرب…
🖋 پینوشتی بر اظهارات منتشر شده از مرحوم آقای حائری شیرازی در مورد نظام تربیتی مدارس علوی
🌱 دکتر محمدعلی فیاضبخش
📌 این کانال از یادداشتهای علمی و تخصصی شما در نقد و بررسی کارشناسانه این موضوع استقبال میکند.
ضمنا میتوانید تجارب و دیدگاههای خود را در بخش نظرات درج کنید.
بسماللهالرّحمن الرّحیم
یک ضربالمثل آلمانی میگوید: «بعد از واقعه، همه دانا و زیرکاند!»
Hinterher ist man immer schlauer
۱- نیمقرن پس از یک فعالیت آموزشی و تربیتی از سوی یک بنیاد فرهنگی، بدون درنظرگرفتن اقتضائات، محدودیتها و ضرورتهای زمانِ مرتبط با آن فعالیتها، نمیتوان با یک حکم کلی و نادیدهگرفتن آنچه با عنوان «کانتکستِ» زمانه نامیده میشود، در این اختصار و «یکجانبهگفتاری»، آن بنیان را به چالش کشید. این سخن به معنی مبرّا بودن علوی از چالشها و نقدها نیست؛ بلکه سخن در روش و متدلوژی «نقد» است؛ که در بیانات آن مرحوم، کمترین عنایتی به آن نشدهاست.
نقایص متدولوژیک بیانات ایشان عبارتند از:
الف- خالیبودن این اظهارات از آمار و ارقامِ قابل شمارش.
ب- قیاس معالفارق میان نظام آموزش مدرسهای(نوین)، با نظام حوزهای(سنتی).
ج- درنظرنیاوردن میزانِ (تیراژ) دانشآموختگی در مدرسهی علوی در مقایسه با نفرات شرکتکننده در مسجد شمشیرگر.
د- عدم دسترسی واقعبینانه به محصولات مدرسهی شمشیرگر و به تبع، نقص در ارزیابیِ حالِ آنگروه، پس از اتمام دورههای آموزشی مرتبط.
۲- سخنانی خطابهای و شعاری از قبیل: «تاختن به ایزولاسیون در مقاطعی از تربیت»، «تربیت بردهوار در برابر تربیت بر مبنای آزادگی و حرّیت»، «به چالش کشیدن انضباط حضور و غیاب و... در برابر ادعای انگیزههای درونی و خودجوش» و کلیدواژههایی از این دست، هرچند در خطابههای «منبری» و «استماعاتِ گذرای محفلی» شوقانگیز اند، لیک رهزناند؛ زان روی که هرکدام از این واژگان و اصطلاحات نیازمند «تعریف عملیاتی»اند. فیالمثل، وقتی ایشان میگویند: «محیط بسته و دور از آزادی در تربیت، موجب شد که فارغالتحصیلان به موسیقی و سینما و ... روی آورند(قریب بهمضمون)»؛ نیز باید دقیقا بگویند: برای صیانت آن فارغالتحصیلانِ مورد مشاهدهی ایشان در دانشگاه پهلوی(!)، چه تدبیر و نقشهی هدفمندِ برخوردار از آزادی و دوری از روند بردهپروری(!) را در آن کانتکستِ زمانه تجویز مینمودند؟ تا مشمول و مصداق ضربالمثل صدر این مکتوب واقع نشوند؟
۳- ایشان علیرغم برخورداری از درونمایهی علمی عمیق و تسلط بر مفهومی به نام «فقاهت»، با سادهکردن عددِ «هفده ساعت در هفته»، در برابر «یک ساعت»، بسیار سطحی و گذرا، از حقیقتی به نام «اثر تکرار و استمرار در روند زمان» عبور کردهاند و خوشبینانه و بلکه سادهانگارانه، محفل هیأتیِ تبلیغ دینی در مسجد شیشهگر را همتراز فعالیتِ پویشی و زمانبَر در تعمیق تربیت دانستهاند؛ مضاف بر آن که جز با ادعای کلی و غیرقابل اثبات در «اثربخشی و تعمیقِ آموزشهای مسجد شمشیرگر»، مستنداتی محکمهپسند و قابل احصاء در مقایسهی دو گروه مخاطب ارائه نکردهاند.
۴- جسارت و بیش از اندازه خطر کردن است که بگویم: اگر ملاک ایشان مقایسه میان محصولات مدرسهی حقانی و مدرسهی علویاست( که از نظر نگارنده قیاسی معالفارق است)، کاش امروز در قید حیات میبودند، تا این مقایسه، نظیر به نظیر در همهی ابعاد، از جمله «علمی، اخلاقی، کارآمدی» صورت میگرفت. کاش مدرسهها و مساجدی که در تحلیلِ ایشان، معیارِ سنجشِ توفیق یا عدم توفیق نظام تربیتی علوی قرار گرفته، نیز همچون علوی دارای سوابق پروندهی تحصیلی، نظامات انضباطیِ مقتضی هر بنیان روشمند و دیگر ضوابط بوروکراتیک میبودند؛ تا مشخص گردد که خارج قسمت این ضرب و تقسیمها در نهایت به سود کدام طرف، تراز میشود.
۵- اینجانب شخصا بر همهی نقدها و چالشگریها در مورد مجموعه نظام آموزشی و تربیتی علوی به فال نیک مینگرم- چه رسد، که در انگارهی من، مرحوم آقای حائری عالمی سلیمالنفس و دلسوز و دغدغهمند تربیت بودهاند-، لیک در مقام نقدِ علوی، دستکم باید به نکات چهارگانهی فوق، توجه میشده است.
آنچه نگاشتم، پیشپیشانیای بود نه چندان تأمّلشده و قوامیافته، که -اگر مجال را برای همینمقدار پاسخ، تنگ و فرّار ندیدهبودم- بیش از این میتوانست تطویل یابد؛ و البته اگر بریدهی سخنان آن مرحوم همچنان آفاق فضای مجازی را بپوید و شبهههای جدید درافکنَد، این قلم نیز به قدر بضاعت مزجاتش همپا و افقپیما خواهد شد.
والسلام
۱۴۰۱/۱/۱۰
🔸 پینوشت: دکتر فیاضبخش مدیر سابق راهنمایی علوی (نیکپرور) و از شاگردان مرحوم کرباسچیان هستند.
#یادداشت_مهمان
#سیاستگذاری_آموزشی
#محمدعلی_فیاض_بخش
#مدرسه #مدیریت_آموزشی
#حائری_شیرازی #علامه_کرباسچیان
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادامالعمر باشیم:
@TeacherasLLL
🌱 دکتر محمدعلی فیاضبخش
📌 این کانال از یادداشتهای علمی و تخصصی شما در نقد و بررسی کارشناسانه این موضوع استقبال میکند.
ضمنا میتوانید تجارب و دیدگاههای خود را در بخش نظرات درج کنید.
بسماللهالرّحمن الرّحیم
یک ضربالمثل آلمانی میگوید: «بعد از واقعه، همه دانا و زیرکاند!»
Hinterher ist man immer schlauer
۱- نیمقرن پس از یک فعالیت آموزشی و تربیتی از سوی یک بنیاد فرهنگی، بدون درنظرگرفتن اقتضائات، محدودیتها و ضرورتهای زمانِ مرتبط با آن فعالیتها، نمیتوان با یک حکم کلی و نادیدهگرفتن آنچه با عنوان «کانتکستِ» زمانه نامیده میشود، در این اختصار و «یکجانبهگفتاری»، آن بنیان را به چالش کشید. این سخن به معنی مبرّا بودن علوی از چالشها و نقدها نیست؛ بلکه سخن در روش و متدلوژی «نقد» است؛ که در بیانات آن مرحوم، کمترین عنایتی به آن نشدهاست.
نقایص متدولوژیک بیانات ایشان عبارتند از:
الف- خالیبودن این اظهارات از آمار و ارقامِ قابل شمارش.
ب- قیاس معالفارق میان نظام آموزش مدرسهای(نوین)، با نظام حوزهای(سنتی).
ج- درنظرنیاوردن میزانِ (تیراژ) دانشآموختگی در مدرسهی علوی در مقایسه با نفرات شرکتکننده در مسجد شمشیرگر.
د- عدم دسترسی واقعبینانه به محصولات مدرسهی شمشیرگر و به تبع، نقص در ارزیابیِ حالِ آنگروه، پس از اتمام دورههای آموزشی مرتبط.
۲- سخنانی خطابهای و شعاری از قبیل: «تاختن به ایزولاسیون در مقاطعی از تربیت»، «تربیت بردهوار در برابر تربیت بر مبنای آزادگی و حرّیت»، «به چالش کشیدن انضباط حضور و غیاب و... در برابر ادعای انگیزههای درونی و خودجوش» و کلیدواژههایی از این دست، هرچند در خطابههای «منبری» و «استماعاتِ گذرای محفلی» شوقانگیز اند، لیک رهزناند؛ زان روی که هرکدام از این واژگان و اصطلاحات نیازمند «تعریف عملیاتی»اند. فیالمثل، وقتی ایشان میگویند: «محیط بسته و دور از آزادی در تربیت، موجب شد که فارغالتحصیلان به موسیقی و سینما و ... روی آورند(قریب بهمضمون)»؛ نیز باید دقیقا بگویند: برای صیانت آن فارغالتحصیلانِ مورد مشاهدهی ایشان در دانشگاه پهلوی(!)، چه تدبیر و نقشهی هدفمندِ برخوردار از آزادی و دوری از روند بردهپروری(!) را در آن کانتکستِ زمانه تجویز مینمودند؟ تا مشمول و مصداق ضربالمثل صدر این مکتوب واقع نشوند؟
۳- ایشان علیرغم برخورداری از درونمایهی علمی عمیق و تسلط بر مفهومی به نام «فقاهت»، با سادهکردن عددِ «هفده ساعت در هفته»، در برابر «یک ساعت»، بسیار سطحی و گذرا، از حقیقتی به نام «اثر تکرار و استمرار در روند زمان» عبور کردهاند و خوشبینانه و بلکه سادهانگارانه، محفل هیأتیِ تبلیغ دینی در مسجد شیشهگر را همتراز فعالیتِ پویشی و زمانبَر در تعمیق تربیت دانستهاند؛ مضاف بر آن که جز با ادعای کلی و غیرقابل اثبات در «اثربخشی و تعمیقِ آموزشهای مسجد شمشیرگر»، مستنداتی محکمهپسند و قابل احصاء در مقایسهی دو گروه مخاطب ارائه نکردهاند.
۴- جسارت و بیش از اندازه خطر کردن است که بگویم: اگر ملاک ایشان مقایسه میان محصولات مدرسهی حقانی و مدرسهی علویاست( که از نظر نگارنده قیاسی معالفارق است)، کاش امروز در قید حیات میبودند، تا این مقایسه، نظیر به نظیر در همهی ابعاد، از جمله «علمی، اخلاقی، کارآمدی» صورت میگرفت. کاش مدرسهها و مساجدی که در تحلیلِ ایشان، معیارِ سنجشِ توفیق یا عدم توفیق نظام تربیتی علوی قرار گرفته، نیز همچون علوی دارای سوابق پروندهی تحصیلی، نظامات انضباطیِ مقتضی هر بنیان روشمند و دیگر ضوابط بوروکراتیک میبودند؛ تا مشخص گردد که خارج قسمت این ضرب و تقسیمها در نهایت به سود کدام طرف، تراز میشود.
۵- اینجانب شخصا بر همهی نقدها و چالشگریها در مورد مجموعه نظام آموزشی و تربیتی علوی به فال نیک مینگرم- چه رسد، که در انگارهی من، مرحوم آقای حائری عالمی سلیمالنفس و دلسوز و دغدغهمند تربیت بودهاند-، لیک در مقام نقدِ علوی، دستکم باید به نکات چهارگانهی فوق، توجه میشده است.
آنچه نگاشتم، پیشپیشانیای بود نه چندان تأمّلشده و قوامیافته، که -اگر مجال را برای همینمقدار پاسخ، تنگ و فرّار ندیدهبودم- بیش از این میتوانست تطویل یابد؛ و البته اگر بریدهی سخنان آن مرحوم همچنان آفاق فضای مجازی را بپوید و شبهههای جدید درافکنَد، این قلم نیز به قدر بضاعت مزجاتش همپا و افقپیما خواهد شد.
والسلام
۱۴۰۱/۱/۱۰
🔸 پینوشت: دکتر فیاضبخش مدیر سابق راهنمایی علوی (نیکپرور) و از شاگردان مرحوم کرباسچیان هستند.
#یادداشت_مهمان
#سیاستگذاری_آموزشی
#محمدعلی_فیاض_بخش
#مدرسه #مدیریت_آموزشی
#حائری_شیرازی #علامه_کرباسچیان
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادامالعمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 از گل نازکتر؟ یا از گل بالاتر؟!
✍🏻دکتر محمدعلی فیاضبخش
اخیراً وزیر محترم آموزشوپرورش در گفتوگویی اظهار داشتند: «از گل نازکتر با بچهها حرف نمیزنیم»!
⁉️ آیا منظورشان این بوده که از گل ضخیمتر با بچهها حرف میزنند؟! قاعدتاً نه. قابل حدس است که میخواستند بگویند: «اینقدر با بچهها لطیف و نرم سخن میگوییم؛ توگویی به نازکی برگ گل، بلکه نازکتر»؛ اما عبارت ایشان عکس این معنی را میرسانَد و اینگونه القا میکند که: «نه به نازکی گل؛ شاید کمی کلفتتر»!...
📌 خواهیدگفت: «این ملّانُقَطیگریها از این قلم چه معنی دارد؟» (ملّا لغتی غلط است)!
میگویم: نقطه داریم تا نقطه! یک وقت وزیری صنعتی یا اقتصادی یا در مسیر راه و هنگام ترابری(!)، در ادبیات فارسی و ضربالمثلپردازی بیدقت سخن میگوید که چندان باک و بلکه حرجی نیست؛ اما با تکیه بر صندلی آموزشوپرورش یا باید کم گفت و گزیده؛ یا اگر سخن بسیار گفته میشود، دقیق و در معنی درست پرداخته.
📌 اصل ضربالمثل این است که: «از گل بالاتر». «بالا» در اینجا نه در مقابل «پایین»، بلکه در معنی «شدت و زیادی» است ومنظور این است که در همان حدِ بالای لطافت گل سخن میگوییم و نه کمتر.
حال از معنی ادبیاتی آن عبارت عبور کنیم و به مفهوم و معنی ورود(!) نماییم و حمل به صحت کنیم و به بطن قصد سخن جناب وزیر بپردازیم:
⁉️ آیا انتساب صفت «شخصیت ضداجتماعی (Antisocial Personality Disorder)»، واقعاً تعبیری به لطافت گل است؟ ایشان در جریانات اخیر (هرچند به لحاظ پیشگیری و مراقبت پیش از اتفاق) صفتی را بر گروهی از دانشآموزان بار کردند که در فرهنگنامهی واژگان روانشناسی از ثقل نسبتاً وحشتناکی برخوردار است و قاعدتاً در مقام کفالت آموزشوپرورشِ رسمی فرزندان این مرزوبوم، کاربری این صفت، ولو به عنوان پیشگویی، تبعات سوء فراوان دارد.
🌱 امام علی علیهالسلام میفرماید:
«کسی که نزد خویش احترام یافت، گرایشهای پَست و ناروا در چشمش فروکاسته میشود.»*
🌱 امام هادی علیهالسلام همین مفهوم را در بیان عکس آوردهاند:
«مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ، فَلَا تَأْمَنْ شَرَّه»؛ «هرکه در چشم خویش خوار شد؛ خود را از شرّ او در امان مپندار.»**
📌 دانشآموز، ولو خاطی، هنگامی که برچسب «ضداجتماعی» میخورَد (حتی در مقام احتمال، اما با بیان علنی)، آیا مصداق سخنکردن با او به نازکی گل است؟!
چه خوب است هرکسی سر به کار و حرفهی خودش و به اندازهی دانشش داشته باشد. من اگر -نعوذ بالله- بر کرسی آقای وزیر آموزشوپرورش بودم، نه تنها خطاهای هیجانآلود دانشآموز نوجوان را با این تعبیرات رسانهای نمیکردم، بلکه واسطه و ضامن عفو و بخشش حرکات احتمالی ناصوابش میشدم نزد پلیس.
📌 آری؛ در کار تربیت، «بالاتر» از گل نمیتوان گفت و درّ سخن را بیمحابا و «پایینتر» از ادب و ادبیات نمیشود سُفت.
پینوشتها:
*تحفالعقول/ ج۱/ ص۲۷۸
**بحارالانوار/ ج۷۵/ ص۳۶۵
#فرهنگی #پرورشی
#محمدعلی_فیاض_بخش
#مدیریت_آموزشی #مشاوره
#سیاستگذاری_آموزشی #سیاست
منبع: روزنامه اطلاعات، شماره ۲۸۱۳۴، پنجشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۱
https://www.ettelaat.com/mobile/archives/307955?device=phone
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
✍🏻دکتر محمدعلی فیاضبخش
اخیراً وزیر محترم آموزشوپرورش در گفتوگویی اظهار داشتند: «از گل نازکتر با بچهها حرف نمیزنیم»!
⁉️ آیا منظورشان این بوده که از گل ضخیمتر با بچهها حرف میزنند؟! قاعدتاً نه. قابل حدس است که میخواستند بگویند: «اینقدر با بچهها لطیف و نرم سخن میگوییم؛ توگویی به نازکی برگ گل، بلکه نازکتر»؛ اما عبارت ایشان عکس این معنی را میرسانَد و اینگونه القا میکند که: «نه به نازکی گل؛ شاید کمی کلفتتر»!...
📌 خواهیدگفت: «این ملّانُقَطیگریها از این قلم چه معنی دارد؟» (ملّا لغتی غلط است)!
میگویم: نقطه داریم تا نقطه! یک وقت وزیری صنعتی یا اقتصادی یا در مسیر راه و هنگام ترابری(!)، در ادبیات فارسی و ضربالمثلپردازی بیدقت سخن میگوید که چندان باک و بلکه حرجی نیست؛ اما با تکیه بر صندلی آموزشوپرورش یا باید کم گفت و گزیده؛ یا اگر سخن بسیار گفته میشود، دقیق و در معنی درست پرداخته.
📌 اصل ضربالمثل این است که: «از گل بالاتر». «بالا» در اینجا نه در مقابل «پایین»، بلکه در معنی «شدت و زیادی» است ومنظور این است که در همان حدِ بالای لطافت گل سخن میگوییم و نه کمتر.
حال از معنی ادبیاتی آن عبارت عبور کنیم و به مفهوم و معنی ورود(!) نماییم و حمل به صحت کنیم و به بطن قصد سخن جناب وزیر بپردازیم:
⁉️ آیا انتساب صفت «شخصیت ضداجتماعی (Antisocial Personality Disorder)»، واقعاً تعبیری به لطافت گل است؟ ایشان در جریانات اخیر (هرچند به لحاظ پیشگیری و مراقبت پیش از اتفاق) صفتی را بر گروهی از دانشآموزان بار کردند که در فرهنگنامهی واژگان روانشناسی از ثقل نسبتاً وحشتناکی برخوردار است و قاعدتاً در مقام کفالت آموزشوپرورشِ رسمی فرزندان این مرزوبوم، کاربری این صفت، ولو به عنوان پیشگویی، تبعات سوء فراوان دارد.
🌱 امام علی علیهالسلام میفرماید:
«کسی که نزد خویش احترام یافت، گرایشهای پَست و ناروا در چشمش فروکاسته میشود.»*
🌱 امام هادی علیهالسلام همین مفهوم را در بیان عکس آوردهاند:
«مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ، فَلَا تَأْمَنْ شَرَّه»؛ «هرکه در چشم خویش خوار شد؛ خود را از شرّ او در امان مپندار.»**
📌 دانشآموز، ولو خاطی، هنگامی که برچسب «ضداجتماعی» میخورَد (حتی در مقام احتمال، اما با بیان علنی)، آیا مصداق سخنکردن با او به نازکی گل است؟!
چه خوب است هرکسی سر به کار و حرفهی خودش و به اندازهی دانشش داشته باشد. من اگر -نعوذ بالله- بر کرسی آقای وزیر آموزشوپرورش بودم، نه تنها خطاهای هیجانآلود دانشآموز نوجوان را با این تعبیرات رسانهای نمیکردم، بلکه واسطه و ضامن عفو و بخشش حرکات احتمالی ناصوابش میشدم نزد پلیس.
📌 آری؛ در کار تربیت، «بالاتر» از گل نمیتوان گفت و درّ سخن را بیمحابا و «پایینتر» از ادب و ادبیات نمیشود سُفت.
پینوشتها:
*تحفالعقول/ ج۱/ ص۲۷۸
**بحارالانوار/ ج۷۵/ ص۳۶۵
#فرهنگی #پرورشی
#محمدعلی_فیاض_بخش
#مدیریت_آموزشی #مشاوره
#سیاستگذاری_آموزشی #سیاست
منبع: روزنامه اطلاعات، شماره ۲۸۱۳۴، پنجشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۱
https://www.ettelaat.com/mobile/archives/307955?device=phone
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
Ettelaat
از گل نازکتر؟ یا از گل بالاتر!؟ | روزنامه اطلاعات
🖋 «باید»های «ریشهیابی»!
✍🏻دکتر محمدعلی فیاضبخش
هفتم دیماه، سالروز فرمان تشکیل نهضت سوادآموزی از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی است. اینکه این نهضت تا چه میزان به اهدافش -که فراگیری سواد خواندن و نوشتن در قشری وسیع از جامعه بود- رسید یا اصولاً تعریف سواد در آخرین دهههای هزارهی دوم چه بود- بحثی است خارج از این مقال؛ لیک اظهارات رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در آستانهی آن فرمان نیز جالب توجه و البته قابل تأمل است. رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت:
🚨 متوسط معدل دانشآموزان در کشور ۱۱/۵ است که باید ریشه یابی شود.
همچنان «باید» «ریشهیابی» شود! و بعد از ریشهیابی لابد باید «شفافسازی» هم بشود! ...و حتماً و حکماً سرانجام باید افراد مختلفی «ارشاد و توجیه» گردند! دیگر چه میخواهید؟
حضرات مسئول در طی سالیان متمادی -که از این صندلی بدان کرسی و از آن دفتر بدان پایگاه در رفتوآمد هستند- تا کنون توانستهاند در قرارگاه «واژگان»، «بایدها و نبایدها» را این زبان و آن زبان کنند؛ تا کی نوبت به «اقدام و عمل» برسد؛ لابد همچنان باید صبور بود.
📌 برگزاری چندین دوره آزمونهای بینالمللی «تیمز» و «پرلز» روی دانشآموزان کشورمان کافی مینمود تا وضعیت سوادآموزی «ریاضی» و «علوم» و «فارسی» را در میان این عزیزان مشخص کند و «باید»های امثال آقای نماینده را از سهدههی پیشتر عملی سازد و امروز به نتایجی آبرومندانهتر از معدلی که اعلام فرمودند، بینجامد که این فقره هم در روزمرّگی و سیاستزدگیِ آموزشیترین وزارتخانه، تا کنون مسکوت مانده؛ تا کی صبح دولتش بدمد!
📌 حدود بیستسال پیش، آزمون منطقهای «پیزا» در میان کشورهایی از اروپای غربی و شرقی برگزار شد که میزان توانایی و سواد عمومی دانشآموزان دبیرستانی را میسنجید. در این آزمون، کشور آلمان رتبهی اسفبار بسیار پایینی را در میان نزدیک به پانزده کشور کسب کرد. در فاصلهی دو چهار سال، بدون «باید»های سخنوری و با «برنامهریزی و عمل»، این رتبه به جایگاه سه کشور اول رسید؛ فاعتبروا یا اولیالأبصار!
#فرهنگی #پرورشی
#محمدعلی_فیاض_بخش
#ارزیابی #سنجش_و_ارزیابی
#مدیریت_آموزشی #سیاست
#سیاستگذاری_آموزشی #سوادآموزی
منبع: روزنامه اطلاعات، شماره ۲۸۲۹۲، پنجشنبه ۸ دیماه ۱۴۰۱
https://www.ettelaat.com/mobile/archives/322385?device=phone
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
✍🏻دکتر محمدعلی فیاضبخش
هفتم دیماه، سالروز فرمان تشکیل نهضت سوادآموزی از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی است. اینکه این نهضت تا چه میزان به اهدافش -که فراگیری سواد خواندن و نوشتن در قشری وسیع از جامعه بود- رسید یا اصولاً تعریف سواد در آخرین دهههای هزارهی دوم چه بود- بحثی است خارج از این مقال؛ لیک اظهارات رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در آستانهی آن فرمان نیز جالب توجه و البته قابل تأمل است. رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت:
🚨 متوسط معدل دانشآموزان در کشور ۱۱/۵ است که باید ریشه یابی شود.
همچنان «باید» «ریشهیابی» شود! و بعد از ریشهیابی لابد باید «شفافسازی» هم بشود! ...و حتماً و حکماً سرانجام باید افراد مختلفی «ارشاد و توجیه» گردند! دیگر چه میخواهید؟
حضرات مسئول در طی سالیان متمادی -که از این صندلی بدان کرسی و از آن دفتر بدان پایگاه در رفتوآمد هستند- تا کنون توانستهاند در قرارگاه «واژگان»، «بایدها و نبایدها» را این زبان و آن زبان کنند؛ تا کی نوبت به «اقدام و عمل» برسد؛ لابد همچنان باید صبور بود.
📌 برگزاری چندین دوره آزمونهای بینالمللی «تیمز» و «پرلز» روی دانشآموزان کشورمان کافی مینمود تا وضعیت سوادآموزی «ریاضی» و «علوم» و «فارسی» را در میان این عزیزان مشخص کند و «باید»های امثال آقای نماینده را از سهدههی پیشتر عملی سازد و امروز به نتایجی آبرومندانهتر از معدلی که اعلام فرمودند، بینجامد که این فقره هم در روزمرّگی و سیاستزدگیِ آموزشیترین وزارتخانه، تا کنون مسکوت مانده؛ تا کی صبح دولتش بدمد!
📌 حدود بیستسال پیش، آزمون منطقهای «پیزا» در میان کشورهایی از اروپای غربی و شرقی برگزار شد که میزان توانایی و سواد عمومی دانشآموزان دبیرستانی را میسنجید. در این آزمون، کشور آلمان رتبهی اسفبار بسیار پایینی را در میان نزدیک به پانزده کشور کسب کرد. در فاصلهی دو چهار سال، بدون «باید»های سخنوری و با «برنامهریزی و عمل»، این رتبه به جایگاه سه کشور اول رسید؛ فاعتبروا یا اولیالأبصار!
#فرهنگی #پرورشی
#محمدعلی_فیاض_بخش
#ارزیابی #سنجش_و_ارزیابی
#مدیریت_آموزشی #سیاست
#سیاستگذاری_آموزشی #سوادآموزی
منبع: روزنامه اطلاعات، شماره ۲۸۲۹۲، پنجشنبه ۸ دیماه ۱۴۰۱
https://www.ettelaat.com/mobile/archives/322385?device=phone
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
Ettelaat
«باید»های «ریشهیابی»! | روزنامه اطلاعات
🖋 پایگاههای تابستانی مدارس
✍🏻 دکتر محمدعلی فیاضبخش
🌱 از اواسط دههی شصت، سنّت نیکوی فعالیتهای تابستانی برای دانشآموزان پا گرفت و مدارس بسته به سطح کیفیتِ خود، برنامههایی را برای شاگردان خود به اجرا درآوردند و حتی مساجد و نهادهای مذهبی محلّات وارد این وادی شدند. بگذریم که برخی مدارسِ عمدتاً مذهبی، از پیش از انقلاب، اردوهای تابستانی پیشرفته و مفیدی را برای دانشآموزانشان داشتند.
صرفنظر از محتواهایی که بنا به عقاید یا سلایق بانیان ارائه میشد، نفس مشغول داشتن کودکان و نوجوانان در زمان فراغت موقت از تحصیل و بیکاری طولانی تابستانی، امری سنجیده، ضروری و قابل تمجید بود و هست.
بهمرور در رقابتهای مدارس غیردولتی، فعالیتهای تابستانه بیشتر رنگ درس و تحصیل گرفت و عملاً سال تحصیلی از مهرماه به تیرماه جلو کشیده شد و البته هر مدرسهای بنا به امکانات خود، تنوعاتی کموبیش را در تابستانها به کار افزودند؛ تاجاییکه موتاسیونِ سلولهای بیشفعالیِ مدارس غیردولتی تا اردوهای خارج از کشور نیز متاستاز کرد و یک کسب پردرآمد همراه با نامِ پررونق به ادا و اطوارِ برندینگ این مدارس افزوده شد.
مدارسی که بیادعا و اطوار، سالها تابستانهای بچهها را با ورزش و هنر و کاردستی و حلقههای ذوق و شوقِ تفریح و تفتّنِ معقول و متعارف پر میکردند، بعضاً فعالیتهای موسوم به جهادی را در گوشهوکنار محروم کشور با حضور شاگردانشان کلید زدند؛ این در حالی بوده و هست که مدارسِ جهشیافتهی موتاسیونی، تورهای تابستانهی اروپایی و آسیایی را در برنامههای کاری خود قرار دادند؛ گوارای وجودشان و برندِ ادامهی حضورشان! ...اما بدانیم:
کودک و نوجوان در روزهای بلند و گرم تابستان نیازمند است به:
▪️برخورداری از باشگاهها و زمینهای ورزشیِ محلّی، لااقل همپای وجود هر مسجد و حسینیهای که تقریبا در هر محلهای هست و بیشتر اوقات، درشان بستهاست؛
▪️اجازهی بازی و شادی در پارکهایی پاک و ایمن از خطرات و ناهنجاریهایی که بعضاً شکنندهتر و مصیبتزاتر(!) از شلحجابیاند؛
▪️فراهمسازی مهارتآموزیهای فنی و حرفهای و تمرینهای شغلی با همت و قیادت شوراهای محلات؛
▪️همراهی والدین در تفریحات و حلقههای دوستانِ فرزندان؛
▪️پیکنیکها و سفرهای کوتاه و تورهای کمخرج با میانداری مدارس؛
▪️بازتر کردن درهای مساجد و نهادهای مذهبی و خدماتی به روی اقشار مختلف نوجوان، بهدور از ایدئولوژیزدگیهای مرسوم که فقط به جذب عدهای خاص میانجامد.
کاش دستگاه حجیم آموزشوپرورش دولتی ما را آن توان، چه سختافزاری و چه نرمافزاری، فراهم میبود تا به این وظایف ذاتی خود در تابستانها نیز همت گمارَد؛ دریغ!
#فرهنگی #پرورشی
#محمدعلی_فیاض_بخش
#مهارت #تفریح #شادی #مدرسه
#سیاستگذاری_آموزشی #مدیریت_آموزشی
منبع: روزنامه اطلاعات، شماره ۲۸۴۳۱، پنجشنبه ۱۵ تیرماه ۱۴۰۲
@Maktoob_Hafte
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادامالعمر باشیم:
@TeacherasLLL
✍🏻 دکتر محمدعلی فیاضبخش
🌱 از اواسط دههی شصت، سنّت نیکوی فعالیتهای تابستانی برای دانشآموزان پا گرفت و مدارس بسته به سطح کیفیتِ خود، برنامههایی را برای شاگردان خود به اجرا درآوردند و حتی مساجد و نهادهای مذهبی محلّات وارد این وادی شدند. بگذریم که برخی مدارسِ عمدتاً مذهبی، از پیش از انقلاب، اردوهای تابستانی پیشرفته و مفیدی را برای دانشآموزانشان داشتند.
صرفنظر از محتواهایی که بنا به عقاید یا سلایق بانیان ارائه میشد، نفس مشغول داشتن کودکان و نوجوانان در زمان فراغت موقت از تحصیل و بیکاری طولانی تابستانی، امری سنجیده، ضروری و قابل تمجید بود و هست.
بهمرور در رقابتهای مدارس غیردولتی، فعالیتهای تابستانه بیشتر رنگ درس و تحصیل گرفت و عملاً سال تحصیلی از مهرماه به تیرماه جلو کشیده شد و البته هر مدرسهای بنا به امکانات خود، تنوعاتی کموبیش را در تابستانها به کار افزودند؛ تاجاییکه موتاسیونِ سلولهای بیشفعالیِ مدارس غیردولتی تا اردوهای خارج از کشور نیز متاستاز کرد و یک کسب پردرآمد همراه با نامِ پررونق به ادا و اطوارِ برندینگ این مدارس افزوده شد.
مدارسی که بیادعا و اطوار، سالها تابستانهای بچهها را با ورزش و هنر و کاردستی و حلقههای ذوق و شوقِ تفریح و تفتّنِ معقول و متعارف پر میکردند، بعضاً فعالیتهای موسوم به جهادی را در گوشهوکنار محروم کشور با حضور شاگردانشان کلید زدند؛ این در حالی بوده و هست که مدارسِ جهشیافتهی موتاسیونی، تورهای تابستانهی اروپایی و آسیایی را در برنامههای کاری خود قرار دادند؛ گوارای وجودشان و برندِ ادامهی حضورشان! ...اما بدانیم:
کودک و نوجوان در روزهای بلند و گرم تابستان نیازمند است به:
▪️برخورداری از باشگاهها و زمینهای ورزشیِ محلّی، لااقل همپای وجود هر مسجد و حسینیهای که تقریبا در هر محلهای هست و بیشتر اوقات، درشان بستهاست؛
▪️اجازهی بازی و شادی در پارکهایی پاک و ایمن از خطرات و ناهنجاریهایی که بعضاً شکنندهتر و مصیبتزاتر(!) از شلحجابیاند؛
▪️فراهمسازی مهارتآموزیهای فنی و حرفهای و تمرینهای شغلی با همت و قیادت شوراهای محلات؛
▪️همراهی والدین در تفریحات و حلقههای دوستانِ فرزندان؛
▪️پیکنیکها و سفرهای کوتاه و تورهای کمخرج با میانداری مدارس؛
▪️بازتر کردن درهای مساجد و نهادهای مذهبی و خدماتی به روی اقشار مختلف نوجوان، بهدور از ایدئولوژیزدگیهای مرسوم که فقط به جذب عدهای خاص میانجامد.
کاش دستگاه حجیم آموزشوپرورش دولتی ما را آن توان، چه سختافزاری و چه نرمافزاری، فراهم میبود تا به این وظایف ذاتی خود در تابستانها نیز همت گمارَد؛ دریغ!
#فرهنگی #پرورشی
#محمدعلی_فیاض_بخش
#مهارت #تفریح #شادی #مدرسه
#سیاستگذاری_آموزشی #مدیریت_آموزشی
منبع: روزنامه اطلاعات، شماره ۲۸۴۳۱، پنجشنبه ۱۵ تیرماه ۱۴۰۲
@Maktoob_Hafte
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادامالعمر باشیم:
@TeacherasLLL
🖋 خوشکارنامهترین پزشک، ولی بیکارنامه بود...
✍🏻 دکتر محمدعلی فیاضبخش
🕊 داستان، روایت پزشک افغان و فوقتخصصی است، بدون کارنامهی تحصیل مدرسهای:
سال ۲۰۱۸، روز شنبهای، سالروز شهادت حضرت زهرا علیهاالسّلام، برای سخنرانی به مرکز افغانهای مقیم شهر کلن آلمان دعوت شده بودم. صبح زود آقایی تماس گرفت و گفت: «من [….] هستم و مأمور شدهام که برای آوردن شما از محل اقامتتان به کلن خدمت برسم، لطفا آدرس بدهید.»
در جواب گفتم: «ممنونم! وسیله هست و خدمت خواهم رسید.» به خدمت که رسیدم، جوانی خوشسیما را در ردیف اول حاضران یافتم که مشتاقانه میشنید. بعداً فهمیدم چهلودو سال دارد و بس جوانتر مینمود. بعد از سخنرانی، آن جوان پیش آمد و گفت: «من [….]هستم.» خوشوبشی کردیم و دریافتم همان فردی است که مأمور حمل محموله (!) بوده است. ناگهان دوست مشترکی ظاهر شد و به او گفت: «جناب پروفسور [….]سلام!» و رو به من کرد و ادامه داد: «ایشان فوقتخصص جرّاحی عروق هستند.» تا کمرم تیر کشید و از سویی در دل خرسند شدم که از جسارت رانندگی ایشان بر خود رهیده بودم.
پروفسور در کمال تواضع گفت: «مایلم زمانی شما را در مطبم معاینه کنم.» (نمیدانم چه شواهد اختلال عروقی در من یافتهبود!) بنده نیز از خداخواسته پذیرفتم.
دو روز بعد طبق قرار در پایان ویزیت بیمارانش به حضورشان رسیدم؛ مرکز تحقیقات پزشکی شهر دوسلدورف. وارد مرکز که شدم، تابلوی راهنما را ورانداز کردم. یکدرمیان نام پزشکان ایرانی بود؛ با تخصصهای چشمگیر. تابلوی ایشان اینگونه بود: پروفسور نجیبِ […..] و همکاران. تازه فهمیدم که ایشان سرتیم یکسری دیگر از پزشکان است. معاینهام حدود سهربع طول کشید؛ سونوگرافی از سر تا دُم. جهت آسودگی خاطرتان، شکرخدا هیچ اشکالی در عروق نبود، الّا مختصر وادادگی رگی در ماهیچه پای راست؛ به سبب ایستاده حرف زدن در کلاس؛ بلکه حرف زیادی زدن که یک ماهیچهبند تقدیم کرد.
در حین «گپ» در این «محفلِ» دونفره (به قول خودِ افغانستانیِ خوشواژهشان)، دریافتم ایشان یکی از سه متخصص در اروپا هستند که به مهارت «جوش و لحیم رگِ گشادشده در محل واریس» شهرهاند (اسم تخصصیاش در یادم نماند). فردای آن روز نیز قرار بود ایشان وُرکشاپی را برای گروهی از پزشکان از سراسر اروپا برای همین «فن» برگزار کند؛ گرچه به شوخی و ملاحت گفت: «بعید میدانم یاد بگیرند!»
مرکزی که ایشان در آن مشغول بود، یک مرکز فوقتخصصی پژوهشی است؛ بیمار ویزیت میکنند، اما بیمارستان نیست.
تواضع، فروتنی، تدیّن و نورانیّت این پزشک، زینت مضاعفی بر شخصیت والای علمیاش بود.
پینوشت:
گفت: «کودکی و نوجوانیام را در ایران و در شهر مشهد سپری کردم.» و البته اضافه کرد: «در دوران تحصیلِ مدرسهای در مشهد، به دلیل ملیّتِ افغان، هیچگاه موفق به دریافت کارنامهی تحصیلی نشدم!»
...وکارنامهی او اینک در آلمان، حسرت بسیاری از پزشکان اروپایی است.
#فرهنگی #پرورشی
#محمدعلی_فیاض_بخش #مهاجرت
#تبعیض #عدالت_آموزشی #افعانستان
#سیاستگذاری_آموزشی #مدیریت_آموزشی
منبع: روزنامه اطلاعات، شماره ۲۸۵۴۶، پنجشنبه ۹ آذرماه ۱۴۰۲
@Maktoob_Hafte
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادامالعمر باشیم:
@TeacherasLLL
✍🏻 دکتر محمدعلی فیاضبخش
🕊 داستان، روایت پزشک افغان و فوقتخصصی است، بدون کارنامهی تحصیل مدرسهای:
سال ۲۰۱۸، روز شنبهای، سالروز شهادت حضرت زهرا علیهاالسّلام، برای سخنرانی به مرکز افغانهای مقیم شهر کلن آلمان دعوت شده بودم. صبح زود آقایی تماس گرفت و گفت: «من [….] هستم و مأمور شدهام که برای آوردن شما از محل اقامتتان به کلن خدمت برسم، لطفا آدرس بدهید.»
در جواب گفتم: «ممنونم! وسیله هست و خدمت خواهم رسید.» به خدمت که رسیدم، جوانی خوشسیما را در ردیف اول حاضران یافتم که مشتاقانه میشنید. بعداً فهمیدم چهلودو سال دارد و بس جوانتر مینمود. بعد از سخنرانی، آن جوان پیش آمد و گفت: «من [….]هستم.» خوشوبشی کردیم و دریافتم همان فردی است که مأمور حمل محموله (!) بوده است. ناگهان دوست مشترکی ظاهر شد و به او گفت: «جناب پروفسور [….]سلام!» و رو به من کرد و ادامه داد: «ایشان فوقتخصص جرّاحی عروق هستند.» تا کمرم تیر کشید و از سویی در دل خرسند شدم که از جسارت رانندگی ایشان بر خود رهیده بودم.
پروفسور در کمال تواضع گفت: «مایلم زمانی شما را در مطبم معاینه کنم.» (نمیدانم چه شواهد اختلال عروقی در من یافتهبود!) بنده نیز از خداخواسته پذیرفتم.
دو روز بعد طبق قرار در پایان ویزیت بیمارانش به حضورشان رسیدم؛ مرکز تحقیقات پزشکی شهر دوسلدورف. وارد مرکز که شدم، تابلوی راهنما را ورانداز کردم. یکدرمیان نام پزشکان ایرانی بود؛ با تخصصهای چشمگیر. تابلوی ایشان اینگونه بود: پروفسور نجیبِ […..] و همکاران. تازه فهمیدم که ایشان سرتیم یکسری دیگر از پزشکان است. معاینهام حدود سهربع طول کشید؛ سونوگرافی از سر تا دُم. جهت آسودگی خاطرتان، شکرخدا هیچ اشکالی در عروق نبود، الّا مختصر وادادگی رگی در ماهیچه پای راست؛ به سبب ایستاده حرف زدن در کلاس؛ بلکه حرف زیادی زدن که یک ماهیچهبند تقدیم کرد.
در حین «گپ» در این «محفلِ» دونفره (به قول خودِ افغانستانیِ خوشواژهشان)، دریافتم ایشان یکی از سه متخصص در اروپا هستند که به مهارت «جوش و لحیم رگِ گشادشده در محل واریس» شهرهاند (اسم تخصصیاش در یادم نماند). فردای آن روز نیز قرار بود ایشان وُرکشاپی را برای گروهی از پزشکان از سراسر اروپا برای همین «فن» برگزار کند؛ گرچه به شوخی و ملاحت گفت: «بعید میدانم یاد بگیرند!»
مرکزی که ایشان در آن مشغول بود، یک مرکز فوقتخصصی پژوهشی است؛ بیمار ویزیت میکنند، اما بیمارستان نیست.
تواضع، فروتنی، تدیّن و نورانیّت این پزشک، زینت مضاعفی بر شخصیت والای علمیاش بود.
پینوشت:
گفت: «کودکی و نوجوانیام را در ایران و در شهر مشهد سپری کردم.» و البته اضافه کرد: «در دوران تحصیلِ مدرسهای در مشهد، به دلیل ملیّتِ افغان، هیچگاه موفق به دریافت کارنامهی تحصیلی نشدم!»
...وکارنامهی او اینک در آلمان، حسرت بسیاری از پزشکان اروپایی است.
#فرهنگی #پرورشی
#محمدعلی_فیاض_بخش #مهاجرت
#تبعیض #عدالت_آموزشی #افعانستان
#سیاستگذاری_آموزشی #مدیریت_آموزشی
منبع: روزنامه اطلاعات، شماره ۲۸۵۴۶، پنجشنبه ۹ آذرماه ۱۴۰۲
@Maktoob_Hafte
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادامالعمر باشیم:
@TeacherasLLL