کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.05K subscribers
8.5K photos
948 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #تقویم_تاریخ 🔹 #دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دوره‌ی_مشروطه 🔹 #قسمت_یکم مریم حسین‌خواه جنبش زنان چگونه در ایران شکل گرفت و توانست زنان را از کنج اندرونی‌ها به مدرسه و دانشگاه بفرستد؟ زنان ایرانی چطور حق رأی گرفتند، و چرا پس از پیروزی در تغییر دادن بخشی از…
💠 #تقویم_تاریخ
🔹 #دستاوردهای_جنبش_زنان_در_دوره‌ی_مشروطه
🔹 #قسمت_دوم ص۱
مریم حسین‌خواه



🔹 آموزش دختران، بزرگ‌ترین موفقیت جنبش زنان

راه‌اندازی مدارس دخترانه و حق تحصیل زنان فراگیرترین خواسته‌ی فعالان زن در دوران مشروطه بود. در نخستین سال‌های پس از پیروزی انقلاب مشروطه، قشرهای مختلفی از فعالان زن (از زنان محافظه‌کاری که «تربیت مادرانی باسواد» را دلیل اصلی آموزش زنان می‌دانستند تا فمینیست‌هایی که حق تحصیل زنان را پایه و اساس «بیداری زنان» می‌شمردند)، همگی به طور جدی به دنبال تأسیس مدارس دخترانه و راه‌اندازی کلاس‌های اکابر برای سوادآموزی زنان بزرگ‌سال بودند.
در دوره‌ی قاجار، تنها امکان سوادآموزیِ دختران مکتب‌خانه‌هایی بود که تا هفت سالگی به آن‌ها خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را آموزش می‌دادند، و برخی نیز در خانه و نزد پدران باسواد خود تحصیل می‌کردند. معدود مدارسی که از سوی مبلغان مذهبی آمریکایی و اروپایی راه‌اندازی شده بود فقط مخصوص دختران اقلیت‌های مذهبی بود و فقط پس از سال ۱۲۵۴ خورشیدی بود که به دختران مسلمان نیز اجازه‌ی ثبت‌نام در این مدارس داده شد.(۳) تحصیل در این مدارس، اما فقط مختصِ دخترانِ خانواده‌های اشراف و طبقات بالا بود، و تا آموزش همگانی برای زنان راه زیادی مانده بود.(۴)
۳۰ سال بعد بود که، همزمان با انقلاب مشروطه، نخستین مدرسه‌های دخترانه یکی پس از دیگری در تهران و شهرهای دیگر راه‌اندازی شدند. این خواسته اما به آسانی محقق نشد؛ فعالان زن با مقاومت در برابر فشار و تهدید مخالفان مذهبی و سنتی، تلاش بی‌وقفه برای گسترش مدارس دخترانه را در دستور کارشان قرار داده بودند. آن‌ها با صدای بلند خطاب به مخالفان‌شان می‌گفتند: «هرقدر شما گوش ندهید، هراندازه شماها که می‌توانید به این امر اقدام بکنید و نمی‌کنید، هر درجه که شماها خدای ناکرده عناد و یا لجاجت با تربیت و تحصیل دختران بکنید ... بازهم به همان اندازه ما مجاهدت کرده و دنبال خواهیم کرد.»(۵)

برگزاری تجمعی در ۲۹ دی ۱۲۸۵ در تهران، که یکی از بندهای قطع‌نامه‌ی‌ آن تقاضای تأسیس مدارس دخترانه و بند دیگرش «الغای جهیزیه‌های سنگین» و مصرف پول جهیزیه برای تعلیم و تربیت دختران بود، گوشه‌ای از این «مجاهدت» را نشان می‌داد.(۶) زنان با ترتیب دادن کنفرانس‌هایی که در سال‌های ۱۲۸۹ تا ۱۲۹۰ برای هماهنگی فعالیت‌های مدارس جدید دخترانه برگزار می‌شد،(۷) برای عمومیت بخشیدن به این خواسته تلاش می‌کردند و، با ارسال چند عریضه به مجلس و کابینه، در صددِ گرفتن اجازه‌ی تأسیس برای مدارس جدید بودند.(۸) آن‎ها همچنین با نوشتن مقالاتی در روزنامه‌ها و با انتشار نامه‌های اعتراضیِ دسته‌جمعی، خطاب به روحانیون مشروطه‌خواهِ مخالف تحصیل زنان،(۹) برای متقاعد کردن آنان تلاش می‌کردند

---------------------------------------------------------

[۳] نخستین مدرسه‌ای که دختران ایرانی می‌توانستند در آن ثبت‌نام کنند یک دبستان ۴ کلاسه‌ی پسرانه و دخترانه در ارومیه بود که در سال ۱۸۳۵ میلادی/۱۲۱۴ خورشیدی از سوی مبلغان مذهبی آمریکایی راه‌اندازی شد، و فقط مختص اقلیت‌های مذهبی غیرمسلمان بود؛ در اولین مدرسه‌ی دخترانه‌ی آمریکایی که در سال ۱۲۵۰ خورشیدی در تهران راه‌اندازی شد نیز دختران مسلمان اجازه‌ی ثبت‌نام نداشتند.

(۴) عبدالحسین ناهید، زنان ایران در جنبش مشروطه، ۱۳۶۸، آلمان غربی،انتشارات نوید، ص. ۱۴.
(۵) «باز هم می‌نویسیم»، زبان زنان، دوره‌ی اول، شماره‌ی ۵۲، ۱۷ نوامبر ۱۹۲۰، صص. ۴-۳.

(۶) M. Yaukacheva, ’The Feminist Movement in Persia,’ Central Asian Review (1959), 7(1):75.
به نقل از ژانت آفاری، انقلاب مشروطه در ایران، ترجمه‌ی رضا رضایی، ۱۳۸۵، چاپ سوم، تهران، نشر بیستون، ص. ۲۴۱.
(۷) «کنفرانس عمومی زنان»، نشریه‌ی ایران نو، ۱۳ فروردین ۱۲۹۰، شماره‌ی ۷، ص. ۱. به نقل از آفاری، انقلاب مشروطه در ایران، ص. ۲۶۰.
(۸) آفاری، انقلاب مشروطه در ایران، صص. ۲۷۴-۲۳۳.
(۹) «شکوائیه‌ی زنان تهران به انجمن محترم طلاب»، نشریه‌ی مساوات، ۲ فروردین ۱۲۸۷، شماره‌ی ۱۸، صص. ۶-۵. به نقل از آفاری، انقلاب مشروطه در ایران، ص. ۲۵۲.

👇ادامه در پست بعد

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #کوشندگان_فرهنگ_و_آموزش


🔹 #چالش_های_آموزش_دختران (جستاری پیرامون حجاب) #قسمت_دوم ص۱
محمد امینی


چند سالی پیش از مشروطه، دکتر خلیل الله خان ثقفی (اعلم الدوله)، پزشک فرانسه دیده مظفرالدین شاه در پاسخ به این پرسش که چرا دخترش را به آموزشگاه دخترانه آمریکایی فرستاده است، گفته بود «ازآن جایی که مدرسه دخترانه دولتی نداریم» و درخواست کرده بود که شاه، آموزشگاهی برای دختران بنا کند که می دانیم به جایی نرسید. نخستین گام را برای براه انداختن یک دبستان دخترانه، طوبی رشدیه، یکی از دختران میرزاحسن رشدیه برداشت. او سه سال پیش از فرمان مشروطه، با پشتیبانی پدر و مادرش دبستان «پرورش» را با ۱٧ شاگرد در بخشی از منزل خویش به راه انداخت که چهار روز پس از گشایش آن، فراشان دولت مظفرالدین شاه تابلوی آن را پایین کشیدند و دبستان را بستند. نخستین مدرسه دخترانه پس از مشروطه را بی بی خانم استرآبادی با نام «مدرسه دوشیزگان» در همان سال فرمان مشروطه به راه انداخت که در کوتاه زمانی با فتاوی شیخ فضل الله نوری که باور داشت «اباحه مسکرات و اشاعه فاحشه خانه ها و افتتاح مدارس تربیت نسوان» همه کفرآمیزاند و سید علی شوشتری که می گفت «وای به حال مملکت مسلمانی که مدرسه دخترانه در آن باشد»، بسته شد.

این نامه دردناک هم که در همان هنگام در شماره ششم روزنامه مجلس آمده، گویا به خامه همین بی بی خانم استرآبادی، پس از بستن آن دبستان خانگی است که بر«مدیران رتق و فتق امور واجب است كه در این هنگام درخت سعادت ابدی در باغ مراد ملت بنشانند و اساس ترقی و پیشرفت این مملكت را بر پایه استوار نهند و به تربیت نسوان بپردازند... آیا می‌توان گفت اهل ایران با هوش طبیعی و استعداد خداداد احتیاج نوع را به ترویج علم وصنعت احساس نكردند؟ نه بلكه به واسطه این بود كه آنها زنهایشان را تربیت كردند.... ملت ایران زودتر از ملت ژاپون با اروپا مراوده پیدا كرد، چرا مثل آنها ترقیات عصر جدید را فرا نگرفت؟ ... همه به واسطه این نكته است كه زنهای فرنگی به واسطه‌ی علم معنای هیأت اجتماعیه را می‌فهمند ولی زنهای مسلمان جز كینه ‌ورزی با یكدیگر، تربیت كودكان به مقتضای سلیقه خود، چیز دیگری نمی‌دانند... وقتی كه آموزگاران و مربیان اولیه اطفال را تربیت نكنند، جوانان، مردان و پیران با تدبیر نخواهیم داشت.»

شاید گمان شود که ستیز بسیاری از روحانیون با گشایش آموزشگاه های دخترانه تنها برخاسته از دشمنی ایشان با دانش آموختن دختران باشد. در این جای گفتگو نیست که برخی از خشکمغز ترین ایشان از این انگیزه با دانش آموختن دختران دشمنی می ورزیده اند. بگذریم که گزارش گفتگوهای مجلس اول و یادداشت هایی که از آن دوران بجای مانده براین گواهی دارند که درمیان مشروطه خواهان هم گروهی از روحانیون و هم پیمانان ایشان با گشودن آموزشگاه های نو برای دختران مخالف بوده اند و همان مکتب خانه های قدیم و درس ملاباجی ها را برای ایشان کافی می دانسته اند. در میان هواداران آموزشگاه های نو برای دختران هم باور برخی از نمایندگان این بوده که دختران نباید همه دانش ها را فرا بگیرند و «در امور خاصه رجال از قبیل علوم پلیتیكى و امور سیاسى فعلاً مداخله‏ شان اقتضا ندارد!»

راستی این است که ستیز بیشتر روحانیون و بخش بزرگی از مردان ایران با گشایش آموزشگاه های دخترانه، بیم و هراس ایشان از «رواج بی عفتی و بی حجابی» میان دختران بوده است. هم از این روست که همان هایی که با گشایش «مدرسه دوشیزگان» از سوی بی بی خانم استرآبادی که به گمان ایشان «مدرن» شده بود و یا «ام المدارس» خانم رخشان که مانتو به جای چادر تن دختران می کرد، دشمنی می ورزیدند، در برابر گشایش دبستان «ناموس» که می کوشید «اسلامی» رفتار کند و زیرکانه روضه خوانی های ماهانه را هم به اهل دین پیشکش کرده بود، واکنشی سربسته تر نشان دادند.

نخستین «ناموس» را یک سال پس از گشایش مجلس مشروطه، طوبی آزموده، که پدر و همسرش هردو نظامی بودند، در خیابان شاهپور تهران بنا نهاد. آزموده که در آن هنگام بیست و دو سال بیش نمی داشت و از آن آزمون پیشین بی بی خانم درس گرفته بود، برای راضی کردن اهل منبر و عوام، چند درس دینی را هم به برنامه های خویش افزود. او و مهرتاج رخشان را می توان پایه گذاران آموزش دختران در ایران دانست. کار ناموس چنان بالا گرفت که هشت سال پس از گشایش نخستین دبستان، نزدیک به ۳۴۰۰ دانش آموز در شش آموزشگاه درس می خواندند. راستی این است که بسیاری از آموزگاران ناموس از پیشگامان جنبش زنان و رودر رویی با حجاب بودند و نیز بسیاری از درس خواندگان آن آموزشگاه ها، در جنبش بیداری زنان و گشودن درهای تازه به روی زنان ایران کوشا شدند.


👇 ادامه در پست بعد

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #گفتگو  🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_یکم_ص۱ 🔹 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه فرهیزش: جناب فلاحی و آقای حبیبی، ضمن سپاس از حضور شما در این گفت و گو لطفا بفرمایید که  پس از گذشت بیش از…
💠 #گفتگو

🔺کانون صنفی از گذشته تا کنون/ گفت و گو با #محمد_تقی_فلاحی و #محمد_حبیبی #قسمت_دوم_ص۱

🔹 گاهنامه #فرهیزش_آذرماه ۱۴۰۰_شماره ۷_ویژه نامه


فرهیزش: فکر می کنید نظر کلی معلمان نسبت به این تشکل چیست؟ جایگاه آن را در میان معلمان چگونه ارزیابی می کنید؟ 

#فلاحی: پاسخ دقیق به این سئوال البته نیاز به نظرسنجی های دقیق دارد. من فقط با توجه به نوع برخورد معلمان در ارتباطات شخصی یا برخی موضع گیری ها در فضای مجازی، می توانم ارزیابی غیرقابل تعمیمی را داشته باشم. برداشت من این است که در مجموع نگاه معلمان به کانون مثبت است؛ حتی آن هایی که انتقاد می کنند، در واقع به دلیل توقعات حداکثری است که از تشکل ها به ویژه کانون دارند و یا چارچوب های موجود برای فعالیت یک تشکل را نادیده می گیرند. البته این حرف به این معنا نیست که هیچ نقدی به کانون وارد نیست، منظور من این است که همین که هستند و انتقاد می کنند، به گمان من به این دلیل است که تشکل را باور دارند. گاهی نیز به نظر می رسد افراد را مقصر می دانند و مانع عملکرد به نظر آن ها مناسب تشکل. در مقابل افرادی هم در بین همکاران مشاهده می کنیم که در عین حال که نسبت به تشکل نگاه مثبت دارند، اما دست کم به صورت علنی، به آن نزدیک هم نمی شوند و در خفا تایید هم می کنند. به دلیل هراس از برخی برخوردهای احتمالی.
نکته مهم اما به گمانم این است که هنوز بسیاری از همکاران ما شناخت و باوری نسبت به فعالیت جمعی و متشکل برای رفع مشکلات مشترک ندارند و با توجه به مشکلاتی هم که برای برخی فعالان ایجادمی شود، ترجیح می دهند مشکلات اقتصادی ناشی از کمبود درآمد خود را به صورت انفرادی پیگیری و حل کنند.

#حبیبی: وقتی اینجا از کانون صنفی معلمان صحبت می کنیم، قاعدتا منظور مجموعه تشکلهای صنفی فرهنگیان در سراسر کشور است. به نظرم بعد از دو دهه از تاسیس کانون های صنفی معلمان، امروز این تشکل جایگاه نسبتا خوبی در داخل و خارج از کشور دارد . شخصا فردی نیستم که مثل برخی از اعضای مجموعه، اجازه بدهم، سمپاتی های شخصی بر روی ارزیابی ام تاثیر بگذارد .اجازه بدهید به چند تجربه شخصی در این باره اشاره کنم. 
اول اینکه تقریبا در زندان همه زندانیان سیاسی، کانون صنفی معلمان و افراد شاخص این مجموعه را می شناختند. حتی بعضا جوانانی که اطلاعات سیاسی کمی داشتند و به عنوان سمپات گروهای سیاسی خاص بازداشت و روانه زندان شده بودند، حداقل با نام معلمان زندانی، قبل از بازداشت شان آشنایی داشتند .بعد از آزادی در دیدارهایی که با فعالان سیاسی و اساتید جامعه شناسی داشتم، متوجه علاقه خاص این افراد به فعالیت های کانون صنفی معلمان و فعالیت های صنفی معلمان شدم‌. اخیرا یکی از اساتید جامعه شناسی که مدتی است در خارج از کشور به تدریس مشغول است، از طریق یکی از دوستان، پیامی فرستاده بود که علاقمند است دیداری داشته باشیم. حتی یک استادی که در خارج از کشور مشغول تدریس است، علاقمند بود در مدت زمان کوتاهی که برای تعطیلات به ایران آمده است در مورد وضعیت کلی فعالیت صنفی معلمان اطلاعاتی کسب کند ‌.افزون بر این در گفتگوهایی که با حضور فعالین سندیکایی و کارگری کشورهای اروپایی و حتی آمریکای جنوبی در شبکه های اجتماعی برگزار می شود، کاملا مشهود است که این فعالین نسبت به مجموعه کانون صنفی معلمان و برخی افراد آن شناخت کامل دارند  .
البته از زاویه درون مجموعه معلمان، قبول دارم که همچنان کاستی های عمده ای وجود دارد. چه بسا همکارانی که با اسم کانون صنفی معلمان آشنایی نداشته باشند. اما به مدد شبکه های اجتماعی و فضای مجازی به نظرم شناخت همکاران در حال افزایش است. اگر چه در همین مدت یکساله اخیر متوجه شده ام که گروهای بسیاری در شبکه های اجتماعی بویژه وات ساپ و تلگرام تشکیل شده اند که تلاش دارند در قامت یک تشکل صنفی ایفای نقش کنند. با این همه مروری بر تجمعات شش ماه اخیر فرهنگیان نشان می دهد که تنها تشکلی که در شرایط کنونی، پتانسیل برگزاری تجمعات سراسری در کشور را دارد، تا اطلاع ثانوی، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان است .
این قابلیت حتی فراتر از جریانات مربوط به معلمان و یک نمونه استثنا است. اگر چه فعالیت صنفی منحصر در فرد یا تشکل خاصی نیست، اما افراد و گروهای مختلف بدون هماهنگی با مجموعه کانون های صنفی معلمان، امکان تاثیر گذاری کشوری نخواهند داشت.

📌ادامه در پست بعد👇

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #یادداشت 📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است #قسمت_یکم_ص۱ 🔹منبع: تارنمای داوطلب 🔺#کنشگری_مدنی فعالیت هماهنگ و ویژه‌ی گروهی از مردم در کنار هم برای تحقق هدف خاص انسانی یا اجتماعی است. #کنشگری…
💠 #یادداشت

📌 آنچه که باید کنشگران مدنی – صنفی بدانند: #ویژگی_کنشگری_آگاهانه، #بازی_در_نقش_های_مختلف_است

#قسمت_دوم_ص۱

🔹منبع: تارنمای داوطلب



2⃣#عصیانگری” دومین نقش #کنشگران_مدنی_صنفی است:

کنشگر صنفی و مدنی در عین حال که نسبت به جامعه ذینفعان و گروه هدف متعهد و مسئول است و نقش یک شهروند مسئول و متعهد را ایفا می کند؛ باید در مقاطعی نقش «عصیانگر» را نیز ایفا کند. کنشگرِ عصیانگر کسی است که قادر است به سیاست‌های حاکم بر حیات زیستی و اجتماعی خود با صدای بلند «نه» بگوید و در مقابل آن بیاستد. این عصیانگری در کنش‌های صنفی و مدنی اغلب از راه‌های خارج از چارچوب رسمی -یعنی از راه‌هایی غیر از راه‌ها و مجاری عادی سیاسی و کارهایی مانند اقدام مستقیم غیرخشونت‌آمیز و آموزش ذینفعان به شکل تجمع، راهپیمایی، دادخواهی، پخش اعلامیه و مواردی از این دست، بروز پیدا می‌کنند. کنشگران عصیانگر، معمولاً اولین گروهی‌ هستند که افکارعمومی و ذینفعان، آنها را به‌مثابه چالشگران وضع موجود می‌شناسند.

کار کنشگران عصیانگر؛ گاه نمایشی، هیجان‌انگیز، متهورانه، همراه با ریسک و گاه حتی خطرناک است. ایفای نقش عصیانگرانه به شجاعت، تعهد، زمان، اشتیاق و ریسک نیاز دارد؛ چراکه این اقدامات خطر تمسخر، دستگیری، زندان، ازدست‌دادن شغل، فرسودگی، سرخوردگی و مواردی از این دست را در پی دارد. در ایران تعدادی از کنشگران صنفی و مدنی از ابتدا در قامت یک کنشگر عصیانگر ظاهر شده و در مقابل سیاست‌های موجود، مواضع سختی دارند. بازداشت‌ها و زندان رفتن‌های متوالی هم تغییری در وضعیت کنشگری آنان ایجاد نمی‌کند. وجود چنین کنشگرانی در یک تشکیلات صنفی و مدنی لازم است، چرا که می‌تواند علاوه بر ایجاد حساسیت بیشتر در بدنه ذینفعان نسبت به آگاهی از نقصان‌ها و کمبودهای موجود، به برقراری توازن در تصمیم‌گیری در خصوص انتخاب استراتژی برای تداوم مسیر کنشگری، کمک ‌کند.

📌 به طور کلی #کنشگر_مدنی_صنفی، در نقش #عصیانگر:

– با صدای بلند در برابر نابسامانی ها و شیوه حکومتگری بد اعتراض می کند.

– با اقدام‌های نمایشی، چشمگیر و غیرخشونت‌آمیز اقدام به طرح مسئله می‌کند؛ و مسائل صنفی و اجتماعی را درعرصه عمومی بنمایش می گذارند تا صاحبان قدرت را وادار به پاسخگویی نمایند
– مسائلی را دربارة امور صنفی، سیاسی و اجتماعی طرح می‌کندو صاحبان قدرت را به چالش می کشاند.
– نشان می‌دهد چه‌طور مؤسسات و مقام‌های رسمی با ایجاد و ماندگارکردن بحران‌های اجتماعی،سیاسی یا اقتصادی، اعتماد عمومی را خدشه‌دار می‌کنند؛ و قدرت خود را تداوم می بخشند
– جامعه هدف را ناگزیر به مواجهه با مشکلاتش می‌کند.


⤵️ ادامه در پست بعد👇

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
⤴️ ادامه از پست قبل👆 🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشن‌ها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست #قسمت_یکم_ص۲ پرداختن به این دیدگاهها در نقد و بررسی طرح نظام معلمی در فرصتی دیگر فراهم خواهد شد اما نکته اینجاست که با وجود این…
💠 #مقاله_آموزشی

🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشن‌ها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست

#قسمت_دوم_ص۱


🔺 بر همین اساس در مطلب پیش‌رو تلاش خواهیم کرد با ارائه تعاریف استاندارد از ماهیت و کارکرد پروفشن‌‌ها یا نظام‌های حرفه‌ای به این سه سوال پاسخ دهیم؛

– پروفشن یا نظام حرفه‌ای چیست و چه کارکردی دارد؟

– تفاوت پروفشن با شبه‌پروفشن چیست؟

– نظام حرفه‌ای چه تفاوت‌هایی با سندیکاها و تشکل‌های صنفی دارد؟

روشن شدن زوایای این بحث به بخشی از بدنه صنفی معلمان که طرفداران ایجاد نظام معلمی هستند کمک می‌کند تا با مطالعه بیشتر طرحی را برای تشکیل نظام معلمی تدوین کنند که با مختصات و ویژگی پروفشن‌ها یا نظام‌های حرفه‌ای سازگاری داشته باشد و از افتادن در دام شبه‌پروفشن‌ها که معمولا از سوی کارگزاران حاکمیتی به اصناف و گروههای اجتماعی دیکته می‌شود، بپرهیزند.

چراکه شبه پروفش ها می توانند ضربات جدی به پروفشن ها و انجمن های صنفی و کارکرد سندیکایی بزنند. از طرفی دیگر، آشنایی با استانداردهای تشکیل پروفشن‌ها در یک فرآیند دموکراتیک، این تصور برخی از کنشگران صنفی که با تشکیل نظام معلمی، فضای فعالیت صنفی تنگ خواهد شد و تداخلی میان فعالیت‌های این نظام با فعالیت‌های تشکیلاتی به وجود خواهد آمد را به چالش خواهد کشید.

پروفشن‌ها یا نظام‌های حرفه‌ای چه هستند و چه می‌کنند؟

سازمان های نظام حرفه‌ای یا به معنای دقیقتر پروفشن‌ها؛ با هدف ساماندهی و استانداردسازی مشاغل حرفه‌ای از طریق مشارکت عمومی اعضای همان حرفه یا صنف و برای تضمین منافع و حفظ اعتمادجامعه تشکیل می‌شوند.

«#پروفشن» و «#پروفشنال» دو واژه‌ای هستند که نشان‌دهنده، تعهد و تضمین اجرای اصول و دستورالعمل‌هایی از سوی پروفشن ‌ها هستند.

بر این اساس پروفشن‌ها به طور سنتی و از گذشته در حوزه‌هایی چون طب، دین، تربیت و قانون شکل گرفته‌اند و به صورت علني اعلام مي‌كنند كه اعضاء آنان به شيوه‌هاي خاصي رفتار خواهند كرد و آن پروفشن وظیفه دارد که هر عضوي را كه طبق اصول و دستورالعمل‌های آن عمل نكند، جریمه و مجازات کند. نمونه این سازمانها در ایران، نظام مهندسی، نظام پزشکی و پرستاری هستند که گرچه همچنان با استانداردهای فعالیت پروفشن‌ها (یعنی مستقل بودن به لحاظ ساختاری و کارکردی) فاصله دارند و به صورت «#شبه‌پروفشن» فعالیت می‌کنند اما در قالب بخشی از وظایف و مسئولیت‌های خود، مجوز فعالیت اعضای خود را صادر کرده و به تخلفات حرفه‌ای آنها نیز رسیدگی می‌کنند.

🔺 با این توضیح، نشان‌هاي يك #پروفشن که در قالب دستورالعمل‌های حرفه‌ای یا معیارهای اخلاقی و رفتاری مشخص می‌شود و اعضای آن بر اساس این استانداردها مورد داوری قرار می‌گیرند، عبارت است از:

– احراز صلاحيت در يك سازمان تخصصي مبتني بر دانش و مهارت
– اذعان به وظايف و مسؤليت‌هاي خاص در برابر سایر اعضاء و جامعه ذینفعان
– حق تربيت، پذيرش، تنبيه و اخراج اعضاء به خاطر ناتواني در حفظ صلاحيت يا عدم رعايت وظايف و مسؤليت‌ها
– برخورداری از استقلال در تعیین استانداردها، شاخص‌ها و تصمیم‌گیری‌ها

در واقع با تفویض بخشی از اختیارات حاکمیتی به این نظام‌ها؛ عملا وزارتخانه‌ها و نهادهای حاکمیتی مرتبط، نقشی در تعیین معیارها و تایید صلاحیت، ارزیابی یا مجازات اعضای یک صنف ندارند و نمی‌توانند هیچگونه مداخله‌ای در فرآیندهای تشکیل، راهبری و شیوه اداره این نظام‌ها داشته باشند.

همچنین لازم نیست در شرایط معمول(مواردی که فسادی در این نهادها گزارش نشده باشد)، گزارش‌دهی در خصوص نحوه عملکرد این نظام‌ها به نهادهای بالادستی ارائه شود.

📌 ادامه در پست بعد 👇

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
📌ادامه از پست قبل 👆

🔷 #ضرورت_تعریف_پروفشن‌ها_و_روشن_کردن_ابهامات_پیرامون_فعالیت_آنها: #سازمان_نظام_معلمی_سندیکا_نیست

#قسمت_سوم_ص۲


بنابراین لازم است که تمایزی میان این کارکردها قائل باشیم، چرا كه هر نوع بي توجهي به آن‌ها مي‌توانند پيامدهاي منفي براي جامعه ذینفعان و پروفشن‌ها ايجاد كند.
از طرفی چنانکه پیشتر اشاره شد، تشکیل پروفشن‌ها بر مبنای یک فرآیند دموکراتیک مبتنی بر هدف والای تضمین منافع جمعی است. تحقق چنین هدفی جز با تضمین حقوق و آزادی‌های صنفی و تشکیلاتی ممکن نیست. به عبارتی وظیفه پروفشن‌ها این نیست که با کانالیزه کردن مسیر مطالبه‌گری یا صحنه‌گردانی آن، از تعدد و تکثر دیدگاهها از طریق سازمانیابی تشکیلاتی و صنفی جلوگیری کنند. آنها به طور کلی نسبتی با چنین پروژه‌ای ندارند و وظیفه دفاع از حقوق صنفی و مدنی کماکان به عهده سندیکاها و تشکل‌های مستقل صنفی معلمان است.


📌 جمع‌بندی

باید به این نکته توجه داشت که یکی از نشانه‌های توسعه یافتگی، برقراری تمایز میان ساختارها و نقش های مختلف اجتماعی است. از جمله شناسایی تفاوت کارکرد نظام حرفه‌ای که در یک چارچوب مبتنی بر معیارهای حرفه‌ای و اخلاقی، وظیفه استانداردسازی رفتارهای پذیرفته شده در آن نظام حرفه‌ای را بر عهده دارد؛ با تشکل‌های صنفی و سندیکاهایی که وظیفه دفاع از حقوق صنفی و نمایندگی ذینفعان را بر عهده دارند.
ارائه تعریفی دقیق و روشن از این ساختارها و توجه به تمایزات میان آنها، کمک می‌کند تا فعالان تشکل‌های صنفی، هراسی از تشکیل این نهادها ( در صورتیکه با استانداردهای پروفشن‌ها تاسیس شوند) نداشته باشند و ضمنا مسیر حرکت و تلاش مستمر خود را برای گسترش تشکل‌های صنفی جهت پیگیری مطالبات معلمان به نظام‌های حرفه‌ای چون نظام معلمی که وظایف و اختیارات محدود و مشخصی دارد، گره نزنند و در عوض نقش نظارتی و دیده‌بانی خود را بر عملکرد این نهادها که قرار است در دفاع از منزلت معلمی فعالیت کنند، به درستی ایفا کنند. حالا که موضوع نظام معلمی در برخی محافل پرتکرار شده، اصولي‌ترين راهكار اين است كه کنشگران صنفی معلمان ضمن بررسی دقیق روندهای غیردموکراتیک موجود بر طرح نظام معلمی؛ تشکیل نهادی مبتنی بر فرآیندهای دموکراتیک را هدف قرار دهند و با مطالعه بیشتر بر روند شکل‌گیری پروفشن‌ها از استانداردهای تشکیل این نهادها به طور کامل مطلع شوند. آشنایی و آگاهی با این سازوکارها از یک سو به مقاومت بدنه در مقابل نسخه‌پیچی‌های احتمالی نهادهای حاکمیتی برای تغییر کارکرد پروفشن‌ها و تبدیل آنها به شبه پروفشن‌ها کمک می‌کند و از سوی دیگر در صورت تشکیل یک نظام حرفه‌ای مبتنی بر استانداردها، نوید آینده‌ای را می‌دهد که بخش قابل توجهی از اختیارات نظام آموزش وپرورش به نهادی برآمده از بدنه آن یعنی «نظام معلمی» تفویض شود.

لینک قسمت دوم 👇

https://tttttt.me/KSMtehran/6676

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #مقاله_آموزشی


🔷 #۲۰تاکتیک_برای_کنشگری_مدنی_پایدار_در_شرایط_محیطی_پرمخاطره

🔹 #قسمت_دوم_ص۱
🔹 منبع: تارنمای داوطلب


۷- تکنیک‌های پیام‌رسانی و درگیرکردن احساسات

استفاده از ترفندهای پیام رسانی که شخصی بوده و احساسات مخاطبان را درگیر می‌کند، شیوه ای مؤثر و کارآمد محسوب می‌شود. یعنی به نحوی اطلاعات را بین افراد به اشتراک بگذارید که باعث شود افراد متوجه شوند احتمالاً آنها یا اشخاصی که آنها می‌شناسند، در آینده تحت تأثیر چنین مشکلی قرار خواهند گرفت، یا حس کنند چقدر خوش شانس بوده‌اند که تاکنون تحت تأثیر این مساله قرار نگرفته‌اند. رساندن چنین پیامی به افراد و آشنا کردن آنها با جنبشی که حاوی این پیام است باعث می‌شود، آنها موضوع را از نزدیک لمس کنند و نادیده گرفتن موضوع به بهانه اینکه به آنها و جهان انها ربطی ندارد برایشان سخت می‌شود. در مکزیک، موفق‌ترین و بزرگترین راهپیمایی‌های دسته جمعی جنبش ناپدید شدگان در روزهایی مثل روز مادر توسط مادرانی که فرزندانشان ناپدید شده‌اند برگزار شد .. مردم با مادرانی که فرزندان خود را از دست داده‌اند، همدردی می‌کنند. یا درد مادرانی که بی‌خبر از فرزندان خود هستند را درک می‌کنند. اگر این گونه راهپیمایی‌ها در روزهای خاصی که در آن روابط خانوادگی را جشن می‌گیرند برگزار شود، تاثیر دوچندان دارد. جنبش از طریق این مبارزات، توانست حامیان و منابع مختلفی جمع‌آوری کند. باید به محتوای پیام هایی که در جنبش ها به مردم داده می‌شود، توجه کرد و محتوای این پیام‌ها باید طوری باشند که عموم مردم با آن ارتباط برقرار کرده و آنرا جدی بگیرند.

۸-استفاده از پیام های امیدبخش

وقتی جنبشی از دل نارضایتی از یک وضعیت یا موقعیت زاده می‌شود، به آسانی می‌توان همه پیام ها را بر سرزنش و شرمسار کردن افراد مسئول متمرکز کرد. با این حال، این استراتژی همیشه موفق به جلب حمایت عمومی نمی‌شود و اغلب نمی‌تواند مسئولین را تا حدی تحت فشار قرار دهد که دست به عمل بزنند، زیرا ممکن است وقیح باشند و اصلا احساس شرمندگی نکنند، یا در لاک دفاعی فرو بروند و یا خود را در حلقه حامیان خود پنهان کنند .. در عوض، جنبش ها باید در پی بسیج امید باشند. زبان شناسان و روانشناسان دریافته‌اند که بهترین راه برای ترغیب افراد بی طرف به موافقت با یک هدف، برانگیختن احساسات مثبت در آنها است. این به معنای شیرین جلوه دادن موقعیت‌های تلخ نیست، بلکه باید ضمن یافتن کورسوی امید در یک موقعیت، به تلخی‌های آن نیز اذعان کنیم .. پیام رسانی مؤثر آن نوع از پیام‌رسانی است که افراد با آن ارتباط برقرار کنند. اگر جمعیت انبوه را به مردم نشان دهید، ممکن است بترسند. اگر به آنها در مورد تک تک افراد بگویید و نشان دهید که این افراد می‌توانند خود آنها باشند، احتمال این که همنوایی بیشتری نشان دهند زیادتر است. بنابراین به جای نشان دادن یک زندانی در زندان، یک کمپین می‌تواند یک زندانی سابق را نشان دهد که در حال ساختن دوباره زندگی‌اش است. به جای نشان دادن یک پناهنده در بدترین وضعیت در یک اردوگاه پناهندگی، یک کمپین می‌تواند پناهنده‌ای را که کار و پیشه‌ای راه اندازی کرده و از خانواده خود مراقبت می‌کند نشان دهد. پیام این است که انسان‌ها را نشان دهیم، نه فقط درد و رنج را. نشان دهیم اگر نیروی‌مان را بسیج کرده و دست به عمل بزنیم، چگونه اوضاع تغییر خواهد کرد و چه نوع زندگی‌هایی ممکن خواهد شد.

۹-همدل باشید

به عنوان یک فرد معترض، مهم است که نشان دهید اگرچه خود را کاملا ” وقف هدف تان کرده اید”، انسانیت خود را از دست نداده‌اید. درک این نکته مهم است که کمپین‌هایی که شما در آن نقشی دارید، ممکن است باعث ایجاد دردسر و مشکلاتی برای سایر افراد شود. برخی مشکلات بوجود آمده برای سایرین، عوارض طبیعی اعتراضات است که در این صورت باید از مردم درخواست کرد، تا با آنها کنار بیایند. با این حال، مهم است که کمپین ها باعث صدمه غیرضروری به سایر افراد نشود. برای جلوگیری از آسیب، باید با شرایطی که افراد غیردخیل در آن متحمل ضرر و آسیب می‌شوند، همدلی کنید و با آن شرایط سازگار شوید. به عنوان مثال، در طول انقلاب مخملی در ارمنستان، معترضین عبور و مرور اتومبیل‌ها را متوقف کردند. این کار آشکارا باعث دردسرها و مشکلاتی برای برخی افراد شد. بااین حال، اعضای جنبش در میان اتومبیل ها قدم می‌زدند تا دریابند که آیا کسانی از میان رانندگان در وضعیت اضطرار واقعی هستند یا نه. هنگامی که چنین افرادی شناسایی شدند، معترضین به آن ها کمک کردند تا از میان اتومبیل ها عبور کرده و به مکان مورد نظرشان هدایت شوند.


⤵️ ادامه در پست بعد

@Ertebat_Ba_KSMtehran

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #سلسله_مقالات 🔹 #انسان_ها_چگونه_اجتماعی_می_شوند #قسمت_یکم مترجم: #محمدتقی_فلاحی 🔹 پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۵ _ روزنامه سرمایه 🔹 نوزاد انسان بدون هیچ فرهنگی متولد می شود. او باید به وسیله والدین، معلمان و افراد دیگر به موجودی با مهارت های فرهنگی و اجتماعی…
💠 #سلسله_مقالات


🔹 #انسان_ها_چگونه_اجتماعی_می_شوند #قسمت_دوم_ص۱

مترجم: #محمدتقی_فلاحی
🔹 پنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۵ _ روزنامه سرمایه


🔹 همچنین تجربیاتی را کسب می کنیم که درس های جدیدی را به ما می آموزند و انرژی لازم برای هدایت ما به سمت تغییر انتظارات، اعتقادات و شخصیت مان را فراهم می کند. مثلا تجربه هتک حیثیت شدن برای یک زن احتمالا علتی است که او نسبت به همه بی اعتنا شود.

🔹 با نگاهی به دنیای پیرامون خواهیم دید که فرهنگ های مختلف روش های متفاوتی را برای اجتماعی کردن کودکانشان به کار می برند. به طور کلی دو روش برای اجتماعی کردن وجود دارد:
_روش رسمی
_روش غیررسمی

منظور از روش رسمی آن چیزی است که در وهله اول در کلاس درس رخ می دهد و معمولا به صورت سازمان دهی شده، کنترل شده و اداره شدن مستقیم توسط بزرگسالانی که آموزگاران حرفه ای هستند، انجام می گیرد.

در مقابل آموزش غیررسمی در هر کجا می تواند رخ دهد و شامل تقلید کارهایی است که دیگران انجام می دهند و گفتن همان تجربیات و تمرین و تکرار مهارت های اولیه اجتماعی است. این همان چیزی است که کودکان هنگامی که نقش بزرگسالان را در بازی هایشان ایفا می کنند اتفاق می افتد.

اکثریت قاطع اجتماعی شدن های اولیه به صورت غیررسمی تحت نظارت زنان و دختران انجام می شود. در ابتدا مادران و زنانی که از وابستگان نزدیک خانواده هستند عهده دار اجتماعی کردن می شوند. سپس، هنگامی که کودکان وارد کلاس های پایین تر مدرسه می شوند، معمولا تحت کنترل معلمان زن قرار می گیرند. در آمریکای شمالی و برخی از ملل صنعتی دیگر، مراقبین بچه در اغلب اوقات دختران نوجوانی هستند که در همسایگی خانواده کودک زندگی می کنند. در جوامع دیگر مراقبین احتمالا خواهران بزرگ تر یا مادربزرگ ها هستند.

در طی سال های دهه ۱۹۵۰ «مارگارت مید» مطالعه میدانی گسترده ای درباره تمرین های اجتماعی سازی اولیه در شش جامعه مختلف را هدایت کرد. این جوامع عبارت بودند از: «گوسی» در کنیا، «راجپوت» در هندوستان، دهکده «تایره» واقع در جزیره اوکیناوا در ژاپن، «تارونگ» در فیلیپین، سرخ پوستان «میکسته کا» در مرکز مکزیکو و یک جامعه انگلیسی جدید که به آن اسم خاص «ارکاردتاون» داده شده است. وجه مشترک همه این جوامع این حقیقت بود که آن ها تا حدودی از نظر فرهنگی مشابهت داشتند.

🔹 دو نتیجه گیری کلی:

۱. نخست این که، روش های اجتماعی سازی به طور مشخص از یک جامعه به جامعه دیگر تنوع دارد.
۲. دوم، روش های اجتماعی سازی به طور کلی میان مردم یک جامعه مشابه هستند.

البته این عجیب نیست که مردمی که از یک فرهنگ و جامعه هستند مفاهیم و مبانی ارزشی مشترکی داشته باشند، علاوه بر این، ما عموما فرزندان مان را به همان طریقی اجتماعی می کنیم که والدین مان ما را اجتماعی کرده اند.

مارگارت مید و محققان زیر نظر او، در این شش جامعه روش های مختلفی را یافتند که برای کنترل کودکان به کار می رفت. مثلا، در تربیت اولیه جامعه «گوسی» از #ایجاد_ترس و #تنبیه_بدنی برای کنترل کودکان استفاده می شد. در مقابل، مردم «تایره» #تحسین_و _تشویق کودک توسط والدین و #تهدید_به_دریغ_داشتن آن را به کار می بردند و در «تارونگ» عموما روی #ترساندن و #آزار_دادن کودک تکیه می شد.

🔺آیا روش صحیح یا غلطی برای اجتماعی کردن کودکان وجود دارد؟

پاسخ به این سوال به چارچوب فرهنگی مورد رجوع ما بستگی دارد. چیزی که در یک فرهنگ درست است در فرهنگ دیگر ممکن است غلط تلقی شود. حتی اعمال ظاهرا بی اهمیت والدین (نیز) می تواند اثرات بسیار زیادی در اجتماعی شدن فرزندان شان داشته باشد.

به عنوان مثال چه کار خواهید کرد اگر کودک شما به طور مداوم گریه کند در حالی که نه بیمار است، نه گرسنه و نه نیازی به تعویض جای خود دارد؟ آیا او را در آغوش می گیرید و به این سو و آن سو (گهواره مانند) حرکتش می دهید، دور اتاق قدم می زنید یا به آرامی برایش آواز می خوانید تا گریه اش متوقف شود، حتی اگر این کار ساعت ها طول بکشد؟ پاسخی که شما می دهید بستگی زیادی به فرهنگ شما دارد.

⤵️ ادامه در پست بعد👇

📌 #بازنشر اندیشه و یادداشت های #محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی


🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran