عاشقانه های فاطیما
818 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
میگه؛ تو که پهلوون بازی؛! می‌دونی پهلوون کیه؟!
پهلوون برای یتیم پدره! برای وامونده عصاست! برای درمونده دسته! برای مظلوم حقه! برای ظالم مرگه! برای هرچی نامردیه، ترس!
پهلوون نه اهلِ چاپُ وچوپِ نه اهل بادوبورود! پهلوون اونه که سینش سنگ‌ُ بشکافه و دلش مثله یه شیشه با یه تقه ترک برداره! پهلوون با خاکیاش خاکیِ با بامعرفتاش قاتی! پهلوون اهل صفاست، مرد وفاست ، گره گشاست
و بعد میگه؛
همرو شنیدی؟! حالا...
پهلوونی که عاشق نباشه پهلوون نیست؛خَره...

از نمایشنامه: معرکه در معرکه
#داوود_میرباقری
#دیالوگ


@asheghanehaye_fatima
بزرگترین توهین به یک انسان، انکار رنج اوست...


#چزاره_پاوزه


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



باگریه می نویسم
از خواب
با گریه پا شدم
دستم هنوز
در گردن بلند تو آویخته ست
و عطر گیسوان
سیاه تو با لبم
آمیخته ست
دیدار شد میسر و با گریه پا شدم ...




#هوشنگ_ابتهاج
#عزیز_روزهام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه لحظات شیرینی بود
سحر ماه رمضان ایام کودکی 😍
واقعا یادش بخیر ...
#عشق
#رمضان
#نوستالژی

@asheghanehaye_fatima
Forwarded from بینام....
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بگشا پنجره زندگی را رو به سوی شروعی دوباره از جنس نور و عشق و آرامش امروز روز توست
از لبخندت برای تغییر "دنیا" استفاده کن
مگذار دنیا "لبخندت" را تغییر ده☺️

@asheghanehaye_fatima
حضورت حتّی نظـمِ
روزهاى هفته را بر هم زده
میبینی جانم ؟ كنارِ تو
جمعه با آن همه دلگيرى اَش
شيرين ترين روزِ هفته شده است

#فاطمه_جلالى


@asheghanehaye_fatima
لحظه ای که پذیرای ناآرامی ات شوی
ناآرامیِ تو تبدیل به آرامش می شود
هر آنچه که به تمامی پذیرفته شود
تو را به آرامش هدایت میکند
و این معجزهٔ تسلیم است....


@asheghanehaye_fatima
#صبح
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
گفت: دوستش داشتم، چندین سال از بهترین سال های زندگیم رو پاش گذاشتم
گفت:نمی دونی چه آرزوهایی داشتم برای آینده، رویای زندگی مشترک، اما تموم شد، تموم کرد رابطه رو
حالا من موندم و مرور مدام خاطرات گذشته و دیگه مدت هاست باور به هیچ عشقی ندارم!
همه ما درد هایی داریم که مخفی می کنیم، دردهایی که برای گفتنش به بقیه آمادگی نداریم مثل از دست دادن کسانی که روزی دوستشان داشتیم.این نبود آنها درد به همراه دارد و انگار یک خالی بزرگ در درونمان ایجاد می شود.
این الگوی در خاطرات گذشته ماندن و این بازی‌های کوچک هم به‌مرور جذابیت خودش را از دست می‌دهد، چون آدم ناگهان سرش محکم به سنگ سختِ تنهایی می‌خورد و با خودش حقایق تلخی را که مدت‌ها از آن‌ها فراری بود، بازگو می‌کند.هر کس با سبک خودش سعی دارد با این حس خالی شدن مقابله کند یکی غرق کارش می شود
یکی رابطه جدیدی را شروع می کند یکی دیگر میچسبد بکار آن یکی درس میخواند یکی رو می آورد به خوشگدرانی و مهمانی رفتن _ یکی...
آنقدر به این رفتار ها ادامه می دهیم که دیگر میپنداریم این رفتارها بخشی از “ما” هستند و اگر انجامشان ندهیم انگار چیزی کم داریم
غافل از آنکه همه ی این رفتارهای جانبی برای آن بوده که ما از درد ناشی از طرد شدنمان گذر کنیم اما حالا به آنها عادت کرده ایم.
دیر یا زودش را نمیدانم اما زمان هایی میرسد که باز آن خالی بزرگ جا باز میکند و چاله های احساسی درونمان را به رخ لحظه هایمان می کشد که انگار چیزی کم داریم که انگار کسی باید باشد که نیست .اما اگر یکبار آگاهانه داستان زندگیمان مرور کنیم، دوست داشتن و عشق را بطور مستقل در درونمان حس می کنیم و آن را وابسته به فرد دیگر نمی بینیم. ما تنها انسان ها را متصل می کنیم به همان مهر و عشق درونیمان!
با پذیرفتن این موضوع متوجه می شویم از دست دادن انسان ها هیچگاه باعث آن خالی در درونمان نشده فقط بخشی از عشق درونیِ مان که با فرد دیگری به اشتراک گذاشته ایم را از دست داده ایم.
ما انسان ها گاه به اشتباه وارد رابطه می شویم و بدون حاصل شدن شناختی جامع این اجازه را می دهیم از ما بهره برداری احساسی و عاطفی شود تا جایی که دیگر خودمان را نمیبینیم و دست به روندی می زنیم که ارزشمان و عزت نفسمان را زیر سوال می بریم. نتیجه ی این رفتار غیر آگاهانه ی بدون شناخت کافی، باعث می شود که آن دوست داشتن و عشق درونیِ مان به چالشی دردناک برایمان تبدیل می شود که باورمان را خراب و اعتمادمان را به عشق ویران سازد

@asheghanehaye_fatima


#عادل_دانتیسم
کلید خوشحالیتو تو جیب یکی دیگه قرار نده
@asheghanehaye_fatima

زل بزن خوب به عکسم چه در آن می بینی
من به تصویرِ در این قاب شباهت دارم ؟
بی صدا مُرده ام و توی خودم دفن شدم
از فراموش شدن، سردی این خاک رضایت دارم

دستِ خورشید تو را زود رها کرده ام و
رفته ام سمت غروبی که دلش خونین است
شده ام خانه به دوش و شبم از درد پر است
گوشه ی کشورِ اوهام اقامت دارم

سعی کن منصرف از ماندنِ بی عشق شوی
راه پُر کردن این فاصله ها مسدود ست
من به افسردگیِ مزمن وُ داروهایم
بیشتر از تو وُ بوسیدنت عادت دارم

از زوایای تعفن به تنم دست بزن
دستمالی که لبِ تخت زمین افتاده
چشمهایم به غمِ آینه ها می گویند
باز در حق دلم قصد جنایت دارم

سعی کن قید تن یخزده ام را بزنی
بوسه ات از سرِ اجبار و دلت آشوب است
با هزاران نفر از جنس تو چون خوابیدم
توی نزدیکی بی عشق مهارت دارم

حبس کن ذهنِ مرا در دل تاریکی ها
مثل زنجیرِ شو در بی کسی زندانم
علتِ بستن پاهام به دستان خودم
حس خوبیست که نسبت به اسارت دارم

راست بود آنچه که از باور آن ترسیدی
دردناک است پذیرفتنِ بی رحمی ها
من همان فاحشه ی کوچک قدیسه نمام
که فقط توی غزلهام شهامت دارم




#صنم_نافع
@asheghanehaye_fatima



#روز_معلم
همیشه فکر می کردم معلم کسی ست که سر کلاس درس می دهد، امتحان می گیرید،‌ کم و زیاد نمره می دهد و تمام!! اما با گذر زمان فهمیدم معلم ها قدرت عجیبی دارند. آن ها می توانند دید آدم ها‌ را به زندگی تغییر دهند.
فهمیدم معلم ها همیشه در مدرسه نیستند.معلم می تواند همان کودکی باشد که تمام ناراحتی و دلخوری اش به چند دقیقه نرسیده تمام می شود. کودکی‌ که کینه به دل نمی گیرد و درس بخشش می دهد. معلم‌ می تواند همان جوانی باشد که برای آرزوهایش می جنگد و درس تلاش می دهد. معلم می تواند همان سالمندی باشد که به فرزندان و نوه هایش بی انتها عشق می ورزد و هیچکس مهربانی و عشق را به خوبی او یاد نمی دهد.
دنیا پر از معلم است...معلم هایی که جدا از سن و سال؛ جدا از تحصیلات؛درس زندگی می دهند.
هر کدام از ما می توانیم حتی برای یک نفر معلم باشیم، به شرط آنکه در زندگی چیزی برای یاد دادن داشته باشیم.


#حسین_حائریان
میدانید آتشی که زیر خاکستر می‌ماند چه دوام و ثباتی دارد؟ عشق پنهانی، عشقی که انسان جرأت نمی‌کند هرگز با هیچکس درباره‌ی آن گفت و گو کند، به زبان بیاورد، به هر دلیلی که بخواهید -از لحاظ قیود اجتماعی، از نظر طبقاتی، به سبب این که معشوق ادراک نمی‌کند و به هر علت دیگری- آن عشقی است که درونِ آدم را می‌خورد و میسوزاند و آخرش مانندِ نقره‌ی گداخته شفاف و صیقلی می‌شود .

#بزرگ_علوی
#چشمهایش



@asheghanehaye_fatima
و بالاخره روزى
در سال هاى دور
اين را ميفهمى
كه فرق بسيار زيادى است
بين اينكه
خاطرات در شما حل شوند يا ته نشين

#پويان_اوحدى


@asheghanehaye_fatima
کبریت های سوخته هم،

روزی درخت های شادابی بوده اند

مثل ما،

که روزگاری می خندیدیم

قبل از اینکه عشق

روشنمان کند!

#بهار_منصوری


@asheghanehaye_fatima
،،
به لبم رسیده جانم،
تو بیا که زنده مانم،
پس از آنکه من نمانم،
به چه‌کار خواهی آمد؟

کششی که عشق دارد، نگذاردت بدین‌سان
به جنازه گر نیایی،
به مزار
خواهی آمد!

#امیرخسرو_دهلوی


@asheghanehaye_fatima
تن تو آگاه‌تر از من است به من.
تن تو با من از من کلام می‌گوید.
تن من یگانه‌ی تن توست
مفردی دوگانه:
تن تو
ط ل س م برای من
م س ل ط به روی من

#آدونیس

@asheghanehaye_fatima
می‌توانی از هرچه دلت خواست
با من بگویی،
این‌که باورشان کنم یا نکنم
اهمیتی ندارد،
مهم این است که هوا
لب‌هایت را به حرکت در آورد
یا لبان تو، هوا را به حرکت در آورند
تا حکایت‌ات را بیافرینی،
تن‌ات را
به هر ساعت،
بی هیچ وقفه‌ای،
عین شعله‌ای
که به چیزی جز شعله‌
شباهت نمی‌برد.

#بلانکا_واره‌لا



@asheghanehaye_fatima