چه رنجی کشیدهیی از عادتات به من،
به روحِ تنها و وحشیام،
و به نامام که میرماند همه را.
■شاعر: #پابلو_نرودا [ Pablo Neruda / شیلی، ۱۹۷۳-۱۹۰۴ ]
■برگردان: #بیژن_الهی
@asheghanehaye_fatima
به روحِ تنها و وحشیام،
و به نامام که میرماند همه را.
■شاعر: #پابلو_نرودا [ Pablo Neruda / شیلی، ۱۹۷۳-۱۹۰۴ ]
■برگردان: #بیژن_الهی
@asheghanehaye_fatima
■فانتاسماگوریا II
لبانت
پروانهیی صورتی رنگ است
که از یک کلمه
به کلمهی دیگر پرواز میکند
و من
در باغهای سکوت
به دنبالِ آن میدوم.
#سنان_آنطون [ Sinan Antoon / عراق، ۱۹۶۷ ]
@asheghanehaye_fatima
لبانت
پروانهیی صورتی رنگ است
که از یک کلمه
به کلمهی دیگر پرواز میکند
و من
در باغهای سکوت
به دنبالِ آن میدوم.
#سنان_آنطون [ Sinan Antoon / عراق، ۱۹۶۷ ]
@asheghanehaye_fatima
عاشقانه های فاطیما
Photo
پری دریایی
#نقاشی اثر #جان_ویلیام_واترهاوس
.
.
.
.
. در فرهنگ عامه، یک موجود افسانهای آبزی است که سر و تنهای به شکل یک زن زیبا و دمی شبیه به ماهی دارد. پری دریایی، در بسیاری از افسانهها اینطور تصویر شده است که در کنار ساحل دریا میایستد و با یک دست در حال شانهکردن موهای بلندش و در دست دیگرش آینهای را نگاه داشتهاست. در قصههای بسیاری، پریان دریا، غالباً به پیشگویی اتفاقات آینده میپردازند، گاهی از روی اجبار، نیروهای فراطبیعی خود را به انسانها میبخشند و گاهی عاشق انسانها شده، یا با فریفتن انسانهای فانی که دل در گرو عشق آنها بستهاند، آنها را به قعر دریا میبرند. تشابهاتی بین افسانههای پری دریایی و افسانههای سیرن (حوری دریایی اسطورههای یونان) وجود دارد.
گرچه پریان دریا، در افسانهها گاهی اوقات مهربان و خوشناماند، اما به طور معمول پلید تصویر شدهاند، هدایایشان بدیمنی میآورد، اگر آزردهخاطر شوند، موجب بهپاشدن طوفان و سایر بلایا میشوند، بهطوری که دیدن یکی از آنها در دریا، نشانه غرق شدن کشتی بودهاست. برخی چون لورلای رود راین، با خواندن آوازهای زیبا موجب جلب ماهیگیران و دریانوردان به دریا و غرق شدن آنها شده و بعضی مثل پری دریایی حکاکی شده در سکوی کلیسای «زنور» در «کورنوال» انگلستان، مردان جوان را میفریبند تا برای زیستن با آنان به اعماق دریا روند.هانس کریستین اندرسن، در داستان محبوب پری دریایی کوچولو که در سال ۱۸۳۶ آنرا به رشته تحریر درآورد، درباره پریان دریایی اینگونه نقل میکند که آنها فراموش میکنند که انسانها نمیتوانند در زیر آبها نفس بکشند، حال آنکه به عقیده برخی دیگر، آنها از روی کینه و دشمنی، انسانها را غرق میکنند.
پری دریایی در افسانههای بسیاری از فرهنگهای جهان، از تمدن آشوریان تا بابل و یونان باستان وجود دارد. در بعضی افسانههای اروپایی آمده پری دریایی توانایی برآورده کردن آرزوهای انسانها را دارد، و در ژاپن معروف است که خوردن گوشت پری دریایی سبب جوان ماندن و زندگی جاوید میشود.
برخی زمینه خلق افسانههای پری دریایی را پستانداران آبزی چون گاوهای دریایی و دوگانگها میدانند که در کنار ساحل دریا به نحوی مثل انسانها به شیردادن به بچههایشان میپردازند
@asheghanehaye_fatima
#نقاشی اثر #جان_ویلیام_واترهاوس
.
.
.
.
. در فرهنگ عامه، یک موجود افسانهای آبزی است که سر و تنهای به شکل یک زن زیبا و دمی شبیه به ماهی دارد. پری دریایی، در بسیاری از افسانهها اینطور تصویر شده است که در کنار ساحل دریا میایستد و با یک دست در حال شانهکردن موهای بلندش و در دست دیگرش آینهای را نگاه داشتهاست. در قصههای بسیاری، پریان دریا، غالباً به پیشگویی اتفاقات آینده میپردازند، گاهی از روی اجبار، نیروهای فراطبیعی خود را به انسانها میبخشند و گاهی عاشق انسانها شده، یا با فریفتن انسانهای فانی که دل در گرو عشق آنها بستهاند، آنها را به قعر دریا میبرند. تشابهاتی بین افسانههای پری دریایی و افسانههای سیرن (حوری دریایی اسطورههای یونان) وجود دارد.
گرچه پریان دریا، در افسانهها گاهی اوقات مهربان و خوشناماند، اما به طور معمول پلید تصویر شدهاند، هدایایشان بدیمنی میآورد، اگر آزردهخاطر شوند، موجب بهپاشدن طوفان و سایر بلایا میشوند، بهطوری که دیدن یکی از آنها در دریا، نشانه غرق شدن کشتی بودهاست. برخی چون لورلای رود راین، با خواندن آوازهای زیبا موجب جلب ماهیگیران و دریانوردان به دریا و غرق شدن آنها شده و بعضی مثل پری دریایی حکاکی شده در سکوی کلیسای «زنور» در «کورنوال» انگلستان، مردان جوان را میفریبند تا برای زیستن با آنان به اعماق دریا روند.هانس کریستین اندرسن، در داستان محبوب پری دریایی کوچولو که در سال ۱۸۳۶ آنرا به رشته تحریر درآورد، درباره پریان دریایی اینگونه نقل میکند که آنها فراموش میکنند که انسانها نمیتوانند در زیر آبها نفس بکشند، حال آنکه به عقیده برخی دیگر، آنها از روی کینه و دشمنی، انسانها را غرق میکنند.
پری دریایی در افسانههای بسیاری از فرهنگهای جهان، از تمدن آشوریان تا بابل و یونان باستان وجود دارد. در بعضی افسانههای اروپایی آمده پری دریایی توانایی برآورده کردن آرزوهای انسانها را دارد، و در ژاپن معروف است که خوردن گوشت پری دریایی سبب جوان ماندن و زندگی جاوید میشود.
برخی زمینه خلق افسانههای پری دریایی را پستانداران آبزی چون گاوهای دریایی و دوگانگها میدانند که در کنار ساحل دریا به نحوی مثل انسانها به شیردادن به بچههایشان میپردازند
@asheghanehaye_fatima
و جهان را اندوه فرامیگیرد
هرگاه زنی بگرید
همراهی کن تا جهان را اندوه فرانگیرد
تمامِ زندگانی از سوی مسیرِ تو گذر میکند
با وجود دردها
درخشان باش
که انسانیت بدرخشد...
#روضة_الحاج [ سودان ]
@asheghanehaye_fatima
هرگاه زنی بگرید
همراهی کن تا جهان را اندوه فرانگیرد
تمامِ زندگانی از سوی مسیرِ تو گذر میکند
با وجود دردها
درخشان باش
که انسانیت بدرخشد...
#روضة_الحاج [ سودان ]
@asheghanehaye_fatima
این
با تو گهگاه
سنگینیِ فرورفته در ساعت نیست.
سنگینیِ دیگریست
این.
این وزن است که خالی را بازمیدارد،
که با تو
رفتن میخواست.
وزن را، چون تو، نامی نیست. شاید
شما هر دو یکی هستید. شاید
تو نیز مرا روزی
چنین بنامی.
#پل_سلان [ Paul Celan / رومانی، ۱۹۷۰-۱۹۲۰ ]
@asheghanehaye_fatima
با تو گهگاه
سنگینیِ فرورفته در ساعت نیست.
سنگینیِ دیگریست
این.
این وزن است که خالی را بازمیدارد،
که با تو
رفتن میخواست.
وزن را، چون تو، نامی نیست. شاید
شما هر دو یکی هستید. شاید
تو نیز مرا روزی
چنین بنامی.
#پل_سلان [ Paul Celan / رومانی، ۱۹۷۰-۱۹۲۰ ]
@asheghanehaye_fatima
پاییز است،
اما بیرون نه،
درونام سرد است
جوانی و بهار همینجا هستند
این منام که پیر گشتهام
پرندگان در آسمان میچرخند
آواز میخوانند و بیدرنگ آشیان میسازند
زندگی همهجا در جریان است
غیر از درون سینهی تنها ماندهی من...
#هنری_لانگفلو [ Henry Longfellow / آمریکا، ۱۸۸۲-۱۸۰۷ ]
@asheghanehaye_fatima
اما بیرون نه،
درونام سرد است
جوانی و بهار همینجا هستند
این منام که پیر گشتهام
پرندگان در آسمان میچرخند
آواز میخوانند و بیدرنگ آشیان میسازند
زندگی همهجا در جریان است
غیر از درون سینهی تنها ماندهی من...
#هنری_لانگفلو [ Henry Longfellow / آمریکا، ۱۸۸۲-۱۸۰۷ ]
@asheghanehaye_fatima
نه در عمیقترین خوابها، نه در حالِ هذیان، نه در حالِ بیهوشی، نه در مرگ، نه حتا در درونِ گور، باز همهچیز از میان نمیرود، زیرا اگر جز این بود، ابدیت برای انسان وجود نداشت.*
#ادگار_آلنپو [ Edgar Allan Poe / آمریکا، ۱۹ ژانویه ۱۸۰۹ – ۷ اکتبر ۱۸۴۹ ]
*از کتاب افسانههای راز و خیال
@asheghanehaye_fatima
#ادگار_آلنپو [ Edgar Allan Poe / آمریکا، ۱۹ ژانویه ۱۸۰۹ – ۷ اکتبر ۱۸۴۹ ]
*از کتاب افسانههای راز و خیال
@asheghanehaye_fatima
■ترانهی پاییزی
هقهقهای بلندِ
ویولونِِ پاییز
با غمناکیِ شیرین و یکنواخت
قلبام را
نیش میزند.
نفس تنگ و خسته
وقتی صدای زنگ میآید
که ساعت را اعلام کند
روزهای قدیم به یادم میآید
گریه میکنم.
و در بادِِ بدخواه
که مرا از اینجا به آنجا
با خودش میبَرَد
چنان میروم
که گویی
برگِ پژمردهیی هستم.
هقهقهای بلندِ
ویولونِ پاییز
با غمناکیِ شیرین و یکنواخت
قلبام را
نیش میزند.
#پل_ورلن [
@asheghanehaye_fatima
هقهقهای بلندِ
ویولونِِ پاییز
با غمناکیِ شیرین و یکنواخت
قلبام را
نیش میزند.
نفس تنگ و خسته
وقتی صدای زنگ میآید
که ساعت را اعلام کند
روزهای قدیم به یادم میآید
گریه میکنم.
و در بادِِ بدخواه
که مرا از اینجا به آنجا
با خودش میبَرَد
چنان میروم
که گویی
برگِ پژمردهیی هستم.
هقهقهای بلندِ
ویولونِ پاییز
با غمناکیِ شیرین و یکنواخت
قلبام را
نیش میزند.
#پل_ورلن [
Paul
Verlaine
/ فرانسه، ۱۸۹۶-۱۸۴۴ ]@asheghanehaye_fatima
مرثیهیی نوشتم
بادهای پاییز تکرارش کردند:
پاییز به ما یاد میدهد چگونه زنده باشیم!
#آدونیس [ Adunis / سوریه، ۱۹۳۰ ]
@asheghanehaye_fatima
بادهای پاییز تکرارش کردند:
پاییز به ما یاد میدهد چگونه زنده باشیم!
#آدونیس [ Adunis / سوریه، ۱۹۳۰ ]
@asheghanehaye_fatima
در خیالات خودم, در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
می نشینی روبرویم، خستگی درمیکنی
چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست
باز ميخندی و ميپرسي, كه حالت بهتر است؟!
باز میخندم که خیلی، گرچه میدانی که نیست
شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند
یاس و مریم میگذارم، توی گلدانی که نیست
چشم میدوزم به چشمت، مي شود آیا کمی
دستهایم را بگیری، بین دستانی که نیست..؟!
وقت رفتن می شود، با بغض می گویم نرو…
پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم، با یاد مهمانی که نیست…!
رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست
#بیتا_امیری
@asheghanehaye_fatima
می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
می نشینی روبرویم، خستگی درمیکنی
چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست
باز ميخندی و ميپرسي, كه حالت بهتر است؟!
باز میخندم که خیلی، گرچه میدانی که نیست
شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند
یاس و مریم میگذارم، توی گلدانی که نیست
چشم میدوزم به چشمت، مي شود آیا کمی
دستهایم را بگیری، بین دستانی که نیست..؟!
وقت رفتن می شود، با بغض می گویم نرو…
پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم، با یاد مهمانی که نیست…!
رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است
باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست
#بیتا_امیری
@asheghanehaye_fatima
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند
او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را بر ملا کند
او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد ـ خدا کند ـ
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ
شاید اثر کند و خداوند فصل ها
یک فصل را به خاطر او جا به جا کند
تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند
خش خش... صدای پای خزان است، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز وا کند
#علیرضا_بدیع
@asheghanehaye_fatima
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند
او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را بر ملا کند
او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد ـ خدا کند ـ
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ
شاید اثر کند و خداوند فصل ها
یک فصل را به خاطر او جا به جا کند
تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند
خش خش... صدای پای خزان است، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز وا کند
#علیرضا_بدیع
@asheghanehaye_fatima
پاییزِ کوچکِ من،
گنجایشِ هزار بهار،
گنجایشِ هزار شکفتن دارد؛
پاییز کوچک من،
دنیایِ سازشِ همه رنگهاست
با یکدیگر . . .
#حسین_منزوی
@asheghanehaye_fatima
پاییزِ کوچکِ من،
گنجایشِ هزار بهار،
گنجایشِ هزار شکفتن دارد؛
پاییز کوچک من،
دنیایِ سازشِ همه رنگهاست
با یکدیگر . . .
#حسین_منزوی
@asheghanehaye_fatima
.
آرزویِ کوچَکی داشتَم...!!
خانهِای کوچَک..
وَ کِتابخانهای و بالکُنی
دَر پناهِ سایهیِ برَگهای پُرتِغال و اُمید.....
#عدنان_الصائغ
#کتابخونه
@asheghanehaye_fatima
آرزویِ کوچَکی داشتَم...!!
خانهِای کوچَک..
وَ کِتابخانهای و بالکُنی
دَر پناهِ سایهیِ برَگهای پُرتِغال و اُمید.....
#عدنان_الصائغ
#کتابخونه
@asheghanehaye_fatima
ابرها را،
باد ها را،
کتاب ها را دوست بدار
دردِ شاخهی خشکیده را دریاب
و دردِ ستارهای را که خاموش میشود.
و درد جانوری مجروح را
اما بیش از همه
درد انسانها را دریاب
بگذار طبیعتِ غنی شادمانت کند
بگذار نور و تاریکی شادیات بخشند
بگذار چهار فصل به وجدت آورند
اما بیش از همه
بگذار انسانها شادمانت کنند.
#ناظم_حکمت
@asheghanehaye_fatima
باد ها را،
کتاب ها را دوست بدار
دردِ شاخهی خشکیده را دریاب
و دردِ ستارهای را که خاموش میشود.
و درد جانوری مجروح را
اما بیش از همه
درد انسانها را دریاب
بگذار طبیعتِ غنی شادمانت کند
بگذار نور و تاریکی شادیات بخشند
بگذار چهار فصل به وجدت آورند
اما بیش از همه
بگذار انسانها شادمانت کنند.
#ناظم_حکمت
@asheghanehaye_fatima