عاشقانه های فاطیما
819 subscribers
21.2K photos
6.51K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima




واژه واژه درد می بارد به رویِ دفترم
حال من از بد گذشته از همیشه بدترم

هی شما گفتی که بهترمیشود احوال من
خسته ام از زندگی و زخمهای پیکرم

دست در دست رقیبِ نانجیبم داده ای
باز هم تکرار آن پشت و حریفِ خنجرم

در کنارش دیده ام لبخند نازی میزنی
غافل از آهِ منیِ و این دو چشمان تَرم

آسمان در باورم پیوند دارد با زمین
آتشی افکنده ای در سینه و بال و پرم

سوختم, پرپر زدم, بیهوده جان را باختم
بعد از این راحت نمیخوابم درون بسترم

بازهم با چَشمِ زیبایت به دل زخمی بزن
من تمام زخمهایت را به جانم میخرم...




#امیر_اخوان
@asheghanehaye_fatima
.


آدم های خیالباف همیشه حال شان خوب است.
با کسی که دوستش دارند،
به میهمانی می روند،
چای می نوشند و می رقصند.
شادِ شادند.
کسی را که دوستش دارند همیشه هست.
نه می رود،
نه می میرد
و نه خیانت بلد است.
آدم های خیالباف خوشبخت ترینند.
آنقدر فکر می کنند تا باورشان شود
و بالاخره هم روزی جذب می کنند آنچه را که می خواهند.



#شیما_سبحانی
دانى كه
آرزوى تو
تنهاست در دلم..؟


#هوشنگ_ابتهاج

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

.

به من فکرکن !
به روز هایی که میتوانیم دستانمان را در هم قفل کنیم .
و قدم زنان به فردا هایمان بیاندیشیم .
فکرکن که چقدر میتوانیم کنار هم خوشبخت باشیم .
به من فکرکن اسمم را صدا بزن ،
بگذار میم بنشیند ته اسمم
میمی که تو مالکش هستی !
به خنده ها و تنهایی های دونفریمان فکرکن .
به اینکه شانه هایمان چقدر میتواند تکیه های محکمی برای همدیگر باشد .
من به تنهایی عادت ندارم ، به زندگیِ بی تو ،
باید کنار هم نفس بکشیم .
باید بخورد عطر نفس هایت به گوشم ،
دلم به لرزیدن با صدای خنده هایت و گوشم هایم با شنیدنِ بم مردانه ی کلماتت عادت کرده است .
اما نمیدانم حالا که نیستم ، حالا که نداری ام
خنده هایت بعد من واقعی ‌است؟
یا از سرِ ندیدنِ غم چشمهایت است ..



#مائده_زمان
@asheghanehaye_fatima
.




وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست
نگفتم : عزیزم، این کار را نکن
نگفتم : برگرد
و یک بار دیگر به من فرصت بده
وقتی پرسید : دوستش دارم یا نه، رویم را برگرداندم

حالا او رفته و من تمام چیزهایی که نگفتم را می شنوم
نگفتم : عزیزم ، متاسفم ،
چون من هم مقصر بودم
نگفتم : اختلاف ها را کنار بگذاریم
چون تمام آنچه می خواهیم عشق و وفاداری و مهلت است
گفتم : اگر راهت را انتخاب کرده ای
من آن را سد نخواهم کرد

حالا او رفته و من
تمام چیزهایی که نگفتم را می شنوم
او را در آغوش نگرفتم و اشک هایش را پاک نکردم
نگفتم : اگر تو نباشی
زندگی ام بی معنی خواهد بود
فکر می کردم از تمامی آن بازی ها خلاص خواهم شد
اما حالا ، تنها کاری که می کنم
گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم
نگفتم : بارانی ات را درآر ...
قهوه درست می کنم و با هم حرف می زنیم
نگفتم : جاده بیرون خانه طولانی و خلوت و بی انتهاست
گفتم : خدا نگهدار ، موفق باشی ، خدا به همراهت

او رفت و مرا تنها گذاشت
تا با تمام چیزهایی که نگفتم ، زندگی کنم .



#شل_سیلور_استاین
@asheghanehaye_fatima

.

تو را به خاطرات نمی سپارم!
همواره بوده ای
همیشه کنار من هستی‌
این کوچه خلوت خاکی
یعنی‌ تو
درخت های کهنسال این خیابان
یعنی‌ تو
شب های پر ستاره و بی‌ ستاره
یعنی‌ تو...

با صدای تو آمیخته است
صدای بال کبوترهای همسایه
صدای بوق ماشین ها
صدای ظرف شستن مادرم
صدای درب هایی که بسته می شوند
پنجره‌ هایی‌ که باز می شوند
صدای مردم کوچه و بازار

تو از گلوی دنیا با من حرف می زنی!
تو از هر گوشه‌ این شهر مرا می خوانی‌
غروب که می شود
روی همان نیمکت همیشگی‌
زیر همان درخت پیر
کنارم می نشینی
و با صدای سه تار پیرمرد دوره گرد
نجوا می کنی‌!

من خاطره نیستم
همواره بوده ام!
همیشه در کنارت هستم...



#نیکی‌_فیروز_کوهی
انگار
که یک کوه
"سفر" کرده
از این دشت
آنقدر که خالی شده
بعد از تو جهانم ...

#فاضل_نظری


@asheghanehaye_fatima
.

اگر دوباره...
فکر برگشتن به سرت زد
این بار کمی عاشق‌تر برگرد
مهربان‌تر باش
کمی دل رحم‌تر
با حساسیت کمتر
این بار آدم سردِ قبلی نباش
کمی بیشتر با من تنها گَرم بگیر
کمی بیشتر دوستَت دارم‌ بگو
کمی بیشتر مکث کن روی این واژه‌ی زیبای عاشقانه
میدانی،هیچ‌چیز به جز دوستت دارم
در دل آدم غوغا به پا نمیکند
اگر دوباره...
فکر برگشتن به سرت زد
من در همان کافه‌ی انتهای بن بست
با همان اسپرسو
سر همان میز دنج
چشم به راهت هستم...



#محمد_خسروابادي

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

اسمش مرضیه بود و فقط 19 سال داشت. زیبا بود، با موهای خرمایی رنگ و قد بلند. طوری که نوک انگشتِ پاهاش به آخر تخت می رسید. پرستار از اتاق خارج شد و در رو بست. دیگه نمی شد مرضیه رو دید. برگشتم سمت سحر...
- دیدی اون خانم روی تخت چقدر خوشگل بود
خندید، بعد چشماشو گرد کرد، ابروهاشو توو هم کشید و بهم گفت :
+ مرد باید چشم پاک باشه، تازه من از اون خوشگل ترم .
سحر نمی دونست اما من پرونده ی اون خانم رو اتفاقی توو دستای پرستار دیده بودم . مرضیه "لوسمی حاد میلوئیدی " داشت و فردا نوبت شیمی درمانیش بود. می تونست درمان جواب بده ... یا نه! مثل مهدی پسر زهرا خانم، در عرض شش ماه ...
بی هوا برگشتم سمت سحر
- دوستت دارم
+ وا... خل شدی؟ اونم یهویی توو بیمارستان!
سرمو انداختم پایین، تووی دلم برای مرضیه دعا کردم. برای همه ی مریضا. تووی دلم به این فکر کردم ممکن بود من جای مرضیه باشم. جای هر کدوم از بیمارای توی این بیمارستان. یا اصلا ممکنه همین الان که میزنم بیرون، خدایی نکرده با یه ماشین تصادف ...
خب راستش هرچیزی ممکن بود. فقط نباید گذاشت دیر بشه. همیشه باید "دوستت دارم " را گفت. توو بیمارستان، توو خیابون، توو خونه، توو جمع، توو مهمونیا، تو دلت حتی، وقتی کنارت نیست. برگشتم سمت سحر. نبود! رفته بود کنار پرستار تا پانسمان دستشو باز کنه. از دور می دیدمش. اونم منو می دید. می تونستیم باهم لب خونی کنیم.
تا وقتی پانسمان دستش کاملا باز شه، 53 بار بهم گفتیم که " دوستت دارم ".


#حمید_جدیدی
🍀🍀
@asheghanehaye_fatima




از زمزمه دلتنگيم از همهمه بي زاريم
نه طاقتِ خاموشي، نه تابِ سخن داريم
آوار پريشاني‌ست رو سوي چه بگريزم؟
هنگامه‌ي حيراني‌ست خود را به که بسپاريم؟
تشويش هزار “آيا” وسواس هزار “اما”
کوريم و نمي‌بينيم ورنه همه بيماريم
دوران شکوه باغ از خاطرمان رفته‌ست
امروز که صف در صف خشکيده و بي‌باريم
دردا که هدر داديم آن ذات گرامي را
تيغيم و نمي‌بريم ابريم و نمي‌باريم
ما خويش ندانستيم بيداريِمان از خواب
گفتند که بيداريم گفتيم که بيداريم
من راه تو را بسته تو راه مرا بسته
اميد رهايي نيست وقتي همه ديواريم

ازمجموعه:#حنجره_زخمی_تغزل
این غزل مدتها توسط وزارت ارشاد سانسور می شد چون توسط خواننده خارج نشین (( داریوش)) خوانده شد.
..................................................................................

#حسین_منزوی
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای هر زنی
بايد
قلبی بزرگ
در اتاقی كوچك بتپد
بی تاب
بی مرز
بی هيچ هراسيی


#نیکی_فیروزکوهی

@asheghanehaye_fatima
اعیاد شعبانیه مبارک💜

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



هرگز با زنی که نومید
گریه می کند
نجنگ
صورتش را نمی بینی؟
تمام باروت های او خیس خوردند
از این نبرد نابرابر دست بکش
نگذار ویرانه شود
مرد باش و
برگرد به مرزهای گذشته ات
آن جا که دوستت دارمی شلیک نکرده ای که او بیفتد
آن جا که هنوز دست نیافتنی ست
بگذار برود پشت پنجره خانه شان
دوباره برایت ناز کند
نه برای زن ها جمله ای شکوهمند است
بگذار کمی از قفسی که تو برایش ساخته ای
دور شود
اوج بگیرد
زن ها برای زندگی باعشق
دنبال دوام اند
نه دام
تو نجنگی
این پرنده یک روز خودش
سمت احساس تو
برمی گردد

#رسول_ادهمی
دوستت دارم،عاشقت شدم،با وجودی كه نه در آغوش ميگيرمت و نه همیشه می بينمت.دوستت دارم به دليل اينكه با تو نوشتم ،برايت خواندم و به خاطرت خنديدم.
به خاطرت دگرگون شدم،دوستت دارم و تو دوری.

# محمود_درویش
@asheghanehaye_fatima



«شاید،شاید،شاید»

همیشه وقتی ازت میپرسم
کی ، چطور و کجا؟
همیشه به من می گویی:
شاید، شاید، شاید.

و روزها اینطور می گذرند
من نا امیدانه منتظر.
و تو می گویی:
شاید، شاید، شاید.

داری زمان را از دست میدهی
با فکر کردن و فکر کردن.
به اونی که از همه چیز بیشتر دوستش داری
قسمت میدهم: تا کی ، تا کی؟

و روزها اینطور می گذرند
من نا امیدانه منتظر
و تو می گویی:
شاید، شاید، شاید.

#نت_کینگ_کول



#music👇
Quiz?s, quiz?s, quiz?s
Nat King Cole
National King Cole: Quizás, quizás, quizás
#نت_کینگ_کول
شاید،شاید،شاید
با هم بشنویم☺️❤️


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




من، در تو، ماجرای به قطب رفتن یک کشتی را
من، در تو، کشف تقدیر قمارباز را
در تو، فاصله ها را
من، در تو، ناممکنی ها را دوست می دارم

غوطه ور شدن در چشمان ات، چون جنگلی غوطه‌ور در نور
و خیس از عرق و خون، گرسنه و خشمگین
با اشتهای صیادی، گوشت تن‌ات را به دندان کشیدن

من، در تو، ناممکنی ها را دوست می دارم
اما، ناامیدی ها را
هرگز…!


#ناظم_حکمت
مرا دوره کن گاهی
شبیه آهنگ های قدیمی
که بعد از سالها
هنوز هم در خاطرت مانده ...
دلتنگ توام
گاهی
یک گوشه بنشین
و مرا دوره کن ...

#معصومه_صابر

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



چو مغرورانِ بی منطق، نگو از "عشق" بیزارم
که ناگه می زند بر دل...
شگردِ او شبیخون است ...!

#صائب_تبريزی