هرچه آیینه به توصیف تو جان کند نشد
آه، تصویر تو هرگز به تو مانند نشد

گفتم از قصه عشقت گرهى باز کنم
به پریشانى گیسوى تو سوگند، نشد

خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند
تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد

من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمى که لبش باز به لبخند، نشد

دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند
بلکه چون برده مرا هم بفروشند، نشد🪞🍃

#فاضل_نظری

@asheghanehaye_fatima

ای عشق! ای شکنجه‌گر مهربان من
دلسوزی تو می‌زند آتش به جان من

من راضی‌ام به مرگ، مرا زجرکش مکن
درد فراق بیشتر است از توان من

کام از هزار جام گرفتم ولی هنوز
خالی‌ست جای بوسهء تو، بر لبان من

ویرانه است خانه من بی حضور تو
آشفته  است بی‌سر زلفت جهان من

بازآ و قفل بشکن و آزاد کن مرا
ای قهرمان گمشدهء داستان من

بر تربتم دو غنچه به هم بوسه می‌زنند
عشق است و زنده است هنوز آرمان من

#فاضل_نظری 

  @asheghanehaye_fatima

‏با آن که مرا از دل خود راند، بگویید
ملکی که در آن ظلم شود، دیر نپاید


#فاضل_نظری

@asheghanehaye_fatima

هر روز بیشتر به تو
دلبسته میشوم
عشق از شناخت میگذرد
اتفاق نیست

#فاضل_نظری

@asheghanehaye_fatima

اگر از یاد تو جانم نهراسید ببخش
زندگی پیش من ای مرگ حقیر است حقیر...

#فاضل_نظری
🎥 After Life (2019)
#دیالوگ

@asheghanehaye_fatima

.

برمن ببخش ،
گاه چنان دوست دارمت

کز یاد میبرم ،
که مرا برده ای ز یاد...


#فاضل_نظری


@asheghanehaye_fatima

قصدِ من
از حیات
تماشای چشمِ توست...

ای جان به فدای چشمِ تـــــــــو
با قصدِ جان بیا.....!!

#فاضل_نظری

@asheghanehaye_fatima

دل سویِ تو آورده پناه از غمِ دنیا
این طفل یتیم است، در آغوش بگیرش…

#فاضل_نظری♥️
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima

تا بفهمم چیست صدبار از خودم پرسیدمش
عشق آسان بود اما من نمی‌فهمیدمش!

دست او در دست من بود و دلش با این و آن
باز اگر یک جو پشیمان بود می بخشیدمش...

از تب غیرت ندیدم اتشی جانسوز تر
او کنارم بود و من با دیگران می دیدمش....

هیچ عشقی از خیانت نیست ایمن، این بلا
تا نیامد بر سرم افسانه می نامیدمش!

با دلم گفتم ببوسش تا فراموشش کنی
گفت اگر میخواستم ان روز می بوسیدمش..‌‌




#فاضل_نظری
@asheghanehaye_fatima

تو آن بُتی که پرستیدنت خطایی نیست

و گر خطاست
مرا از این خطا ابایی نیست...


#فاضل_نظری
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima

هرچند حیا می‌کند از بوسه ما دوست
دلتنگی ما بیشتر از دلهره اوست

الفت چه طلسمی است که باطل‌شدنی نیست
اعجاز تو ای عشق نه سحر است نه جادوست

ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم
زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست




#فاضل_نظری

@asheghanehaye_fatima

چشم به قفلِ قفسی هست و
نیست!
مژده‌ی فریادرسی هست و
نیست!

می‌رسد و می‌‌گذرد زندگی
آه  که هر دَم
نفسی هست و نیست!

حسرتِ آزادی‌اَم از بندِ عشق
اوّل و آخر
هوسی هست و نیست!

کیست که چون من
به تو دل بسته است؟
مثلِ من ای دوست
بسی هست و نیست ...




  #فاضل_نظری

@asheghanehaye_fatima

صخره‌ام ،
هر قدر بی مهری کنی می‌ایستم..


#فاضل_نظری

@asheghanehaye_fatima

نسبت عشق به من نسبت جان است به تن...

#فاضل_نظری

@asheghanehaye_fatima

فریاد مرا گرچه سرانجام شنیدی
ای دوست! به داد دل من دیر رسیدی

از یاد بِبَر قصه‌‌ی ما را هم از امروز
درباره‌ی ما هرچه شنیدی نشنیدی


#فاضل_نظری

@asheghanehaye_fatima

مرا تو راحت جانی و من تو را نگران
گناه کیست که من با توام تو با دگران

اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است
جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن

به جست‌و جوی تو در چشم خلق خیره شدم
غریبه‌اند برایم تمام رهگذران

نهان چگونه نگه دارمت ز چشم رقیب
چقدر راهزن اینجاست بین همسفران

عجب ز عشق که هر کس روایتی دارد
از این گدازه‌ی آتشفشان در فوران

خموش باش که با دیگران نمی‌گویند
رموز تجربه‌ وحی را پیامبران....



#فاضل_نظری


@asheghanehaye_fatima

دلواپس گذشته مباش و غمت مباد
من سال هاست هیچ نمی آورم به یاد

بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان
کز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شاد

من داستان آن گل سرخم که عاقبت
دلسوزی نسیم سرش را به باد داد

گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد

این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست
خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد..



#فاضل_نظری
@asheghanehaye_fatima

این هدیه را اگر نپذیری کجا برم
جان است جان! اگر تو نگیری کجا برم

یار عزیز! یوسف من کم تحمل است
این برده را برای اسیری کجا برم

بخت مرا سیاه چو گیسوی خود مخواه
موی سفید را سر پیری کجا برم

ای قلب زخم خورده ی بیمار، من تو را
گر پیش پای دوست نمیری کجا برم

جان هدیه ایست پیشکش آورده از خودت
این هدیه را اگر نپذیری کجا برم


#فاضل‌_نظری
@asheghanehaye_fatima

نیست آسان سخن سخت شنیدن گرچه
می‌پذیرم ز تو گر هرچه بگویی...هرچه...

دل به جز خواسته‌ی دوست چه می‌خواهد؟ هیچ
ما گذشتیم ز خیر تو! بگو دیگر چه؟

خاطر موج، پریشان و دل ساحل، سنگ
فرض کن باز هم اصرار کنم، آخر چه؟

می‌توان مثل دو رود از دو طرف رفت ولی
باز اگر باز رسیدیم به یکدیگر چه؟

گفتم: ای دوست! مرا بی‌خبر از خود مگذار
گفت و بد گفت که از بی‌خبری خوش‌تر چه؟



#فاضل_نظری

@asheghanehaye_fatima