@asheghanehaye_fatima
جمعه مرد با احساسی ست،
که دلش معشوقه ای زیبا می خواهد،
که دست های ظریفش را بگیرد و ببوسد
جمعه زنِ دل نازکی ست،
که دلش همزبانی می خواهد،
با دست های قوی
و انگشت هایی آماده ی نوازشِ چند تار مو
جمعه وقتی این چیزها را ندارد
عجیب دلش می گیرد!
#شیما_سبحانی
جمعه مرد با احساسی ست،
که دلش معشوقه ای زیبا می خواهد،
که دست های ظریفش را بگیرد و ببوسد
جمعه زنِ دل نازکی ست،
که دلش همزبانی می خواهد،
با دست های قوی
و انگشت هایی آماده ی نوازشِ چند تار مو
جمعه وقتی این چیزها را ندارد
عجیب دلش می گیرد!
#شیما_سبحانی
@asheghanehaye_fatima
از زيستن بي تو مگو زيستن اين نيست
ورهست به زعم تو به تعبير من اين نيست
از بويش اگر چشم دلم را نگشايد
يکباره کفن باد به تن پيرهن اين نيست
يک چشم به گردابت و يک چشم به ساحل
گيرم که دل اينست به دريا زدن اين نيست
تو يک تن و من يک تن از اين رابطه چيزي
عشق است ولي قصه ي يک جان دو تن اين نيست
عطري است در اين سفره ي نگشوده هم اما
حون دل آهوي ختا و ختن اين نيست
سخت است که بر کوه زند تيشه هم اما
بر سر نزند تيشه اگر کوهکن اين نيست
يک پرتو از آن تافته در چشم تو اما
خورشيد من - آن يکتنه صد شب شکن - اين نيست
زن اسوه ي عشق است و خطر پيشه چنان ويس
ليلاي هراسنده ! نه ، تمثيل زن اين نيست
#حسین_منزوی
از زيستن بي تو مگو زيستن اين نيست
ورهست به زعم تو به تعبير من اين نيست
از بويش اگر چشم دلم را نگشايد
يکباره کفن باد به تن پيرهن اين نيست
يک چشم به گردابت و يک چشم به ساحل
گيرم که دل اينست به دريا زدن اين نيست
تو يک تن و من يک تن از اين رابطه چيزي
عشق است ولي قصه ي يک جان دو تن اين نيست
عطري است در اين سفره ي نگشوده هم اما
حون دل آهوي ختا و ختن اين نيست
سخت است که بر کوه زند تيشه هم اما
بر سر نزند تيشه اگر کوهکن اين نيست
يک پرتو از آن تافته در چشم تو اما
خورشيد من - آن يکتنه صد شب شکن - اين نيست
زن اسوه ي عشق است و خطر پيشه چنان ويس
ليلاي هراسنده ! نه ، تمثيل زن اين نيست
#حسین_منزوی
@asheghanehaye_fatima
گاهی وقتها به ماهیهای قرمز، غبطه میخورم!
ظاهرا دامنهی حافظهشان فقط در حدِ چند ثانیه است. محال است بتوانند هیچیک از فکرهایشان را دنبال کنند. همهچیز را بعد از چند ثانیه دوباره برای اولین بار تجربه میکنند.
ماهی ها هیچ خاطره ای بیشتر از چند ثانیه ندارند و همان را هم فراموش میکنند و مادامی که از این نقصشان بیخبرند، حتما زندگی برایشان یک داستان بلندِ خوب و خوش است. یک جشنِ همیشگی.
ابر ابله
#ارلند_لو
گاهی وقتها به ماهیهای قرمز، غبطه میخورم!
ظاهرا دامنهی حافظهشان فقط در حدِ چند ثانیه است. محال است بتوانند هیچیک از فکرهایشان را دنبال کنند. همهچیز را بعد از چند ثانیه دوباره برای اولین بار تجربه میکنند.
ماهی ها هیچ خاطره ای بیشتر از چند ثانیه ندارند و همان را هم فراموش میکنند و مادامی که از این نقصشان بیخبرند، حتما زندگی برایشان یک داستان بلندِ خوب و خوش است. یک جشنِ همیشگی.
ابر ابله
#ارلند_لو
تو اولی نيستی من با خيليا عاشقيت داشتم اما ديگه تا وقتی پيش آقام خاکم کنن، خودِ خودتی، اگه اولی نبودی اينو بدون آخری هستی
📽 #سوته_ دلان
🎭 @asheghanehaye_fatima
📽 #سوته_ دلان
🎭 @asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
_گفت : چته جوون؟ توو خودتی!
_هیچی نگفتم
_گفت : با شمام، خیلی توو فکریا!
از سر میدون که سوارت کردم هی زل زدی به گوشیت و غمبَرَک گرفتی..
_هیچی نگفتم
_گفت : از دستش دادی؟ بالاخره گذاشت رفت؟
_هیچی نگفتم
_گفت : آره، حتما گذاشته رفته، همه شون میرن، همه شون، اصن میان که برن ...
_هیچی نگفتم
_گفت : درسته دور و زمونه ی ما از این گوشیا نبود که هی عکسشو نگا کنی هی زخمت دلت تازه شه، اما ما هم کلی پیغموم و پسغوم می دادیم به هم ...
_هیچی نگفتم
یه نگاه آرومی بهم انداخت وُ
_دوباره گفت : بعدش یهو میدیدیم توو کوچه مون عروسی شده و یار رفته که رفته،
ما می موندیم و گریه و ناله و اشک و زاری و شبای بی انتها
آخرشم هیچی به هیچی
_هیچی نگفتم :
_گفت : اما مرد باش، هرچی باشه چارتا پیرهن بیشتر از شما جوونا پاره کردیم، بالاخره فراموشش میکنی، بهت قول میدم، جوری که حتی اصلا اسمشم یادت نیاد
_گفتم : آقا دستت درد نکنه، سر چار راه پیاده میشم.
کرایه رو که دادم بهش
دیدم رو مچ دستش با خالکوبی نوشته : «فریبا»
.
.
#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
_گفت : چته جوون؟ توو خودتی!
_هیچی نگفتم
_گفت : با شمام، خیلی توو فکریا!
از سر میدون که سوارت کردم هی زل زدی به گوشیت و غمبَرَک گرفتی..
_هیچی نگفتم
_گفت : از دستش دادی؟ بالاخره گذاشت رفت؟
_هیچی نگفتم
_گفت : آره، حتما گذاشته رفته، همه شون میرن، همه شون، اصن میان که برن ...
_هیچی نگفتم
_گفت : درسته دور و زمونه ی ما از این گوشیا نبود که هی عکسشو نگا کنی هی زخمت دلت تازه شه، اما ما هم کلی پیغموم و پسغوم می دادیم به هم ...
_هیچی نگفتم
یه نگاه آرومی بهم انداخت وُ
_دوباره گفت : بعدش یهو میدیدیم توو کوچه مون عروسی شده و یار رفته که رفته،
ما می موندیم و گریه و ناله و اشک و زاری و شبای بی انتها
آخرشم هیچی به هیچی
_هیچی نگفتم :
_گفت : اما مرد باش، هرچی باشه چارتا پیرهن بیشتر از شما جوونا پاره کردیم، بالاخره فراموشش میکنی، بهت قول میدم، جوری که حتی اصلا اسمشم یادت نیاد
_گفتم : آقا دستت درد نکنه، سر چار راه پیاده میشم.
کرایه رو که دادم بهش
دیدم رو مچ دستش با خالکوبی نوشته : «فریبا»
.
.
#بابک_زمانی
#لطفا_یکی_مرا_از_مرگ_نجات_بدهد
@asheghanehaye_fatima
جمعه ها
انگار دلم مستقل میشود
خود مختار میشود
می رود و می آید و خودش را به در و دیوار می کوبد
به یاد می آورد،خاطره هم می زند،
معجونی می سازد که سر دلمان بماند!
جمعه ها عصر دلم در دلش رخت می شوید،
دلش هم در من!
جمعه ها عصر دلم جایت را خالی میکند و یواشکی هایش را هوار میزند!
ولی خب...
ما که تحویل نمی گیریم ذلیل مرده را!
ما که از این دنیا زیاد کشیدیم عزیز
این یکی هم...
#حامد_نیازی
#نامه_های_سوخته
جمعه ها
انگار دلم مستقل میشود
خود مختار میشود
می رود و می آید و خودش را به در و دیوار می کوبد
به یاد می آورد،خاطره هم می زند،
معجونی می سازد که سر دلمان بماند!
جمعه ها عصر دلم در دلش رخت می شوید،
دلش هم در من!
جمعه ها عصر دلم جایت را خالی میکند و یواشکی هایش را هوار میزند!
ولی خب...
ما که تحویل نمی گیریم ذلیل مرده را!
ما که از این دنیا زیاد کشیدیم عزیز
این یکی هم...
#حامد_نیازی
#نامه_های_سوخته
Sometimes I think nothing matters and then I remember you ...❣🙈
بعضی اوقات فکر میکنم هیچ چیزی مهم نیس و بعد تو بیادم می ایی...
❤️ @asheghanehaye_fatima
بعضی اوقات فکر میکنم هیچ چیزی مهم نیس و بعد تو بیادم می ایی...
❤️ @asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
به رسـم بادکـنک ها ،
دلـم پـر است !
اما
نــخی گـــره زده
مــن را ،
به دســـت تــنهایی...
#سعید_صاحب_علم
.
به رسـم بادکـنک ها ،
دلـم پـر است !
اما
نــخی گـــره زده
مــن را ،
به دســـت تــنهایی...
#سعید_صاحب_علم
.
@asheghanehaye_fatima
من،
روی نيمکتِ بارانخوردهای اينجا،
رو به آوازِ يکی دو ديوانه از نسلِ گريه نشستهام.
میشنوم که از بادهای خزانی میگويند،
از دير آمدن میگويند،
از دير آمدن کسی،
چيزی،
اتفاقی شايد!
هی بختِ بيدار من،
عصا میخواهی چه کنی؟
تو سرت شکسته است!
#سیدعلی_صالحی
🍀🍀
من،
روی نيمکتِ بارانخوردهای اينجا،
رو به آوازِ يکی دو ديوانه از نسلِ گريه نشستهام.
میشنوم که از بادهای خزانی میگويند،
از دير آمدن میگويند،
از دير آمدن کسی،
چيزی،
اتفاقی شايد!
هی بختِ بيدار من،
عصا میخواهی چه کنی؟
تو سرت شکسته است!
#سیدعلی_صالحی
🍀🍀
@asheghanehaye_fatima
بگو کە نمردەام...
و آن کە روی دستها میرود
من نیستم!!!
بگو جواب بوسەام را خواهی داد
و مرا برمیگردانی...
بە پیراهنم،
بە اتاق،
بە آینە،
بە زنی کە بە موهای کوتاهش میخندیدی...
#نسرین_شفیعی
🍀🍀
@asheghanehaye_fatima
حتماً كسی را در زندگی دوست بداريد،
چيزی را حتی!
فرصت بسيار كم است.
همين كه چشمهامان را ببنديم و روی تخت دراز بكشيم، دير يا زود خوابمان می برد و يك روز كمتر عاشق بوده ايم. اما قرار هم نيست دلمان را خرج بيهوده كنيم!
آدمها گاهی از نگرانی گلدان آب نخورده خانه، سفر را ديرتر می روند.
دلبستگی آدم را بزرگ می كند، حتماً قرار نيست آدم به آدم عاشقی كند!
جمعه برای كسانی كه دوست داشتن را بلد نيستند "غمگين" است...
#صابر_ابر
🍀🍀
حتماً كسی را در زندگی دوست بداريد،
چيزی را حتی!
فرصت بسيار كم است.
همين كه چشمهامان را ببنديم و روی تخت دراز بكشيم، دير يا زود خوابمان می برد و يك روز كمتر عاشق بوده ايم. اما قرار هم نيست دلمان را خرج بيهوده كنيم!
آدمها گاهی از نگرانی گلدان آب نخورده خانه، سفر را ديرتر می روند.
دلبستگی آدم را بزرگ می كند، حتماً قرار نيست آدم به آدم عاشقی كند!
جمعه برای كسانی كه دوست داشتن را بلد نيستند "غمگين" است...
#صابر_ابر
🍀🍀
@asheghanehaye_fatima
اگر تو باز نگردی
امید آمدنت را به گور خواهم برد
و کس نمی داند
که در فراق تو دیگر
چگونه خواهم زیست
چگونه خواهم مرد!
حمید مصدق»
#حمید_مصدق
اگر تو باز نگردی
امید آمدنت را به گور خواهم برد
و کس نمی داند
که در فراق تو دیگر
چگونه خواهم زیست
چگونه خواهم مرد!
حمید مصدق»
#حمید_مصدق
@asheghanehye_fatima
اگر اندك
اندك
دوستم نداشته باشی
من نیز تو را
از دل میبرم
اندك
اندك
اگر یكباره فراموشم كنی
در پی من نگرد
زیرا
پیش از تو فراموشت كرده ام...
«پابلو نرودا»
#پابلو_نرودا
اگر اندك
اندك
دوستم نداشته باشی
من نیز تو را
از دل میبرم
اندك
اندك
اگر یكباره فراموشم كنی
در پی من نگرد
زیرا
پیش از تو فراموشت كرده ام...
«پابلو نرودا»
#پابلو_نرودا
@asheghanehaye_fatima
بيتوته كوتاهي است جهان
در فاصله گناه و دوزخ
خورشيد
همچون دشنامي بر مي آيد
و روز ، شرم ساري
جبران ناپذيري است .
آه ،
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي...
درختان ، جهل معصيت بار نياكانند
و نسيم ، وسوسه ئي است نابكار .
مهتاب پائيزي كفري است
كه جهان را مي آلايد.
چيزي بگوي
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي...
هر دريچهِ نغز
بر چشم انداز ِ عقوبتي مي گشايد .
عشق رطوبت چندش انگيز پلشتي است
و آسمان سر پناهي ،
تا به خاك بنشيني و
بر سرنوشت خويش گريه ساز كني !!!
آه ،
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي
هر چه باشد ...
چشمه ها از تابوت مي جوشند
و سوگواران ژوليده آب روي ِ جهانند.
عصمت به آينه مفروش
كه فاجران نيازمندترانند.
خامش منشين خدا را
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
از عشق چيزي بگوي ...
«احمد شاملو»
#احمد_شاملو
بيتوته كوتاهي است جهان
در فاصله گناه و دوزخ
خورشيد
همچون دشنامي بر مي آيد
و روز ، شرم ساري
جبران ناپذيري است .
آه ،
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي...
درختان ، جهل معصيت بار نياكانند
و نسيم ، وسوسه ئي است نابكار .
مهتاب پائيزي كفري است
كه جهان را مي آلايد.
چيزي بگوي
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي...
هر دريچهِ نغز
بر چشم انداز ِ عقوبتي مي گشايد .
عشق رطوبت چندش انگيز پلشتي است
و آسمان سر پناهي ،
تا به خاك بنشيني و
بر سرنوشت خويش گريه ساز كني !!!
آه ،
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
چيزي بگوي
هر چه باشد ...
چشمه ها از تابوت مي جوشند
و سوگواران ژوليده آب روي ِ جهانند.
عصمت به آينه مفروش
كه فاجران نيازمندترانند.
خامش منشين خدا را
پيش از آنكه در اشك غرقه شوم
از عشق چيزي بگوي ...
«احمد شاملو»
#احمد_شاملو
غمگین ترین زن همه ی قصه ها منم
وقتی که آرزوی تمام تنم تویی...
مردی که زخم میزند و میرود ولی....
هرشب تویی، دوباره تویی، بازهم تویی
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
@asheghanehaye_fatima
وقتی که آرزوی تمام تنم تویی...
مردی که زخم میزند و میرود ولی....
هرشب تویی، دوباره تویی، بازهم تویی
#اهورا_فروزان
#بانو_شما_که_گریه_نمیکردید
@asheghanehaye_fatima