Arsenal
14.2K subscribers
39.4K photos
7.47K videos
272 files
5.76K links
جنبش هواداران افراطی آرسنال در ایران
(IAUF)

کانال دوم ما 👇

@Arsenal_twitter


مدیر و موسس کانال :سجاد پلنگی
Instagram.com/_u/sajadcoyg
@sajadcoyg
Download Telegram
https://www.instagram.com/p/BFDQ3rcCq8P/

نمونه ای از پست های مرجع خبری ما در اینستاگرام که شش هزار لایک گرفته و مسوت اوزیل لایک کرده است

ما را در اینستاگرام هم دنبال کنید
⭕️بخش اول⭕️

درست پس از این‌که مرد دیوانه‌ی نیچه اعلام می‌کند «خدا مرده است»، می‌پرسد: «چه #بازی #مقدسی باید اختراع کنیم؟» اگر خدا به زندگی انسان معنا می‌داد و یک دین سازمان‌یافته با یک سیستم اعتقادی مشترک مردم را متحد می‌کرد، چیزی باید این فقدان را جبران کند. با وجود تفسیرهای متعددی که درباره‌ی منظور نیچه از مشهورترین جمله‌اش صورت گرفته – جمله‌ای که برای بار اول در سال ۱۸۸۲ در کتاب دانش طربناک منتشر شد – اکنون این یک واقعیت است که دیگر مسیحیت مهم‌ترین نقش را در هدایت کردن زندگی بیش‌تر مردم از دست داده است.

امروز #کلیسای #جامع با #استادیوم جایگزین شده است. در قالب ورزش است که انجمن‌ها روایت‌های مشترک می‌سازند، در زمین بازی است که قهرمان‌های معاصر ساخته و پرستیده می‌شوند. فوتبال، بیش از هر ورزش دیگری، آن پدیدار جهانی است که در زندگی مدرن تقریباً به طور کامل جایگزین دین شده است.

گفته می‌شود که ریشه‌های #افسانه‌ی #فوتبال به قرون وسطی یا حتی دوران باستان باز می‌گردد؛ کوجو[۲]ی چینی، کماری[۳] ژاپنی، اپیسکیروس[۴] یونانی، هارپاستروم[۵] رومی، پیتز[۶] مایان‌ها و فوتبال محلی‌ و شلوغی که در خیابان‌های روستایی بریتانیا بازی می‌شد؛ تمام این‌ها به عنوان پیشینیان این بازی زیبا معرفی شده‌اند. این تلاش‌ها برای ارتباط دادن فوتبال معاصر با صورت‌های باستانی ورزش از طریق این افسانه‌ها و ریشه‌ها باعث می‌شود که مدرن بودن فوتبال به درستی دیده نشود و رشد جهانی سریع آن در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مورد بی‌اعتنایی قرار بگیرد.
با گذشت یک قرن از شکل‌گیری این ورزش مدرن، تیم‌های فوتبال بیش از هر کلیسایی و ستاره‌های آن بیش از هر فرد مقدسی ارادتمند و سرسپرده پیدا کرده‌اند

با گذشت یک قرن از شکل‌گیری این ورزش مدرن، تیم‌های فوتبال بیش از هر کلیسایی و ستاره‌های آن بیش از هر فرد مقدسی ارادتمند و سرسپرده پیدا کرده‌اند

نیچه در سال ۱۸۸۹ در خیابان‌های تورین گرفتار جنون شد و هیچ‌گاه فرصت این را پیدا نکرد که شاهد رشد غیرمنتظره‌ی بازی مدرن فوتبال باشد. اولین قوانین بازی تازه در سال ۱۸۶۳ توسط انجمن #فوتبال در لندن تدوین شدند و تا سال ۱۸۹۱ به آلمانی ترجمه نشدند.[۷] انجمن فوتبال آلمان، متولی این ورزش در آلمان، در سال ۱۹۰۰ تأسیس شد، یک سال پس از مرگ نیچه. ممکن است نیچه کاشته شدن بذرهای فوتبال را دیده باشد. او در بهار سال ۱۸۸۸ به تورین رفت و اولین بازی فوتبال در آن‌جا تنها یک سال قبلش برگزار شده بود.[۸] اما مسلماً او هیچ‌گاه استادیومی مملو از هزاران هوادار متعصب را ندید و نمی‌توانسته نقش محوری فوتبال در زندگی میلیون‌ها انسان مدرن را پیش‌بینی کند، کسانی که بازی برایشان به یک دین سکولار تبدیل شده است، یک افیون جمعی که بسیار قدرتمندتر و نشئه‌کننده‌تر از هر دین سنتی است، با گذشت یک قرن از شکل‌گیری‌اش تیم‌های فوتبال بیش از هر کلیسایی و ستاره‌های آن بیش از هر فرد مقدسی ارادتمند و سرسپرده پیدا کرده‌اند. مرد دیوانه‌ی نیچه نمی‌دانسته که آن بازی مقدس اختراع شده و پوچی ناشی از مرگ خدا را از بین خواهد برد.

♦️ دیونوسیوس[۹] و تیم ♦️

گاهی اوقات با این بحث مواجه می‌شوم که نیچه نمی‌توانسته هیچ علاقه‌ای به ورزش‌های تیمی داشته باشد، چرا که روح نیچه‌ای حقیقی تنها در ورزش‌های فردی یافت می‌شود، مخصوصاً در ورزش‌های پرخطر. آیا این جمله که به ارنست همینگوی منسوب شده، «تنها سه ورزش وجود دارد: #گاوبازی، #موتورسواری و #کوه‌نوردی؛ بقیه فقط بازی‌اند» کاملاً حس نیچه‌ای قهرمان‌پروری را نمی‌رساند؟ می‌دانیم که نیچه از دیدن یک گاوبازی در نیس حسابی کیف کرده[۱۰]، جایی که اولین مسابقه‌ی اتومبیل‌رانی در سال ۱۸۹۷ برگزار شده است. پس اتومبیل‌رانی نیز مثل فوتبال پیش از جنون نیچه رونق نداشته است. علاقه‌ی او به کوه‌نوردی (یا دست‌ِکم پیاده‌روی) نیز کاملاً مستند است، پس می‌توانیم بی هیچ شکی بگوییم که نیچه دو تا از این سه ورزش را قبول داشته و دست‌ِکم یک احتمال قوی وجود دارد که مدافع یا طرفدار ورزش‌های فردی‌ای بوده باشد که دارای حس خطر ذاتی‌اند.

به نظر می‌رسد چیزی که در ورزش‌های فردی جایش خالی است، تنش بین فرد و جمع است، هنگامی که بازیکن همراه هم‌تیمی‌هایش، که توسط هواداران تشویق می‌شوند، در برابر حریف مبارزه می‌کند. این تنش دقیقاً چیزی است که نیچه در اولین کتابش، زایش تراژدی، با مفاهیم آپولونی و دیونیسوسی به آن می‌پردازد. آپولونی اصل فردگرایی است که به باور نیچه در تراژدی‌های یونانی با رنج کشیدن #قهرمان نشان داده شده است. دیونیسوسی، در مقابل، اتحاد بنیادی و از دست دادن نشئه‌وار فردیت است که در تراژدی یونانی در گروه کر نمایان می‌شود – گروهی که به عنوان یک نفر سخن می‌گویند.
@Arsenal_iranianchannel
⭕️بخش دوم ⭕️

به باور نیچه، #یونان #باستان زمانی که می‌توانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی قدرتمندتر از لحظه‌ای که گلی به ثمر می‌رسد وجود دارد؟ بازیکن گلزن موفقیت فردی خودش را با شور و هیجان جشن می‌گیرد، شوری که او را از دغدغه‌های فردی محض خود فراتر می‌برد و به منبع انرژی زندگی وصل می‌کند. هم‌تیمی‌های او نیز شادی جمعی‌شان را جشن می‌گیرند، همه در تغییر دادن بازی و رسیدن به گل نقش داشته‌اند، در همین حال #هواداران (آن‌هایی که در استادیوم یا در مکان‌های عمومی و از تلویزیون بازی را می‌بینند) لذت‌شان را به اشتراک می‌گذارند – یا ناامیدی‌شان را، هنگامی که در تیمِ شکست‌خورده باشند.
به باور نیچه، یونان باستان زمانی که می‌توانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی قدرتمندتر از لحظه‌ای که گلی به ثمر می‌رسد وجود دارد؟

به باور نیچه، یونان باستان زمانی که می‌توانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی، قدرتمندتر از لحظه‌ای که گلی به ثمر می‌رسد وجود دارد؟

♦️فوتبال به مثابه‌ یک پدیدار زیبایی‌شناختی♦️

خیلی وقت‌ها می‌بینیم که در #فوتبال از تاکتیک‌های منفی استفاده می‌شود، جایی که تیمی به آن اندازه که برای جلوگیری از گل زدن حریف سعی می‌کند، برای گل زدن تلاش نمی‌کند؛ یا زمانی که سعی می‌کنند گل بزنند، این کار را با کم‌ترین ریسک انجام می‌دهند – یک ضربه‌ی بلند هوایی برای مهاجمی منتظر که امیدوار است از یک لحظه غفلت استفاده کند و کارش را انجام دهد. در صورتی که نیچه در مقاله‌ی «رقابت هومر» از مسابقه و رقابت به نیکی یاد می‌کند[۱۱]. در این مقاله او رانه‌ی از جان گذشته‌ی پیروزی را در یونان باستان بررسی می‌کند و برخی تاکتیک‌های مبتذل‌شان– جایی که شیوه‌ی کار قربانی کردن همه چیز برای رسیدن به پیروزی به هر قیمتی است – احساسات نیچه را می‌آزارد. بنابراین با در نظر گرفتن ارزش‌گذاری هستی‌شناسانه‌ی معروف او در #کتاب #زایش #تراژدی : «تنها به مثابه یک پدیدار زیبایی‌شناختی است که وجود و جهان به شکل ابدی توجیه شده‌اند»، به نظر من، در یک دیدگاه نیچه‌ای، فوتبال فقط می‌تواند به مثابه یک پدیدار زیبایی‌شناختی توجیه شود. به عبارت دیگر، نیچه تنها زمانی فوتبال را قبول می‌کند که هنرمندانه بازی شود – به شیوه‌ای خلاقانه، مثبت و خیال‌انگیز – با در نظر گرفتن پتانسیل بازی برای زیبایی.

♦️باشگاه در مقابل کشور♦️

خوب، اگر #نیچه #هوادار فوتبال بود، از چه تیمی طرفداری می‌کرد؟

اگر بخواهیم باشگاه‌های مکان‌هایی که نیچه در آن‌ها زندگی کرده است را در نظر بگیریم، اف‌سی بازل، نیس، یا به دلیل عشقش به تورین، #یونتوس جای بحث باقی نمی‌گذارد. «بانوی پیر» بی‌شک رکورد موفقیت را در اختیار دارد که از اراده‌ی معطوف به قدرت ماندگارش برخاسته است، اما برای کسی که خودش را «بی‌خانمان» می‌خواند، مکان نباید فاکتور تعیین‌کننده‌ای باشد. علاوه بر این، برای پاسخ دادن به این پرسش باید بین فلسفه‌ی نیچه و فلسفه‌ی فوتبالی که بازی یک تیم را شکل می‌دهد به دنبال شباهت بگردیم. اصیل و اشرافی بودن #منچستریونایتد به نمادگرایی مسیحیت بسیار شبیه است – کسی که دنبال رفتن به «فراسوی خیر و شر» است هیچ‌گاه نمی‌تواند برای شیاطین سرخ هورا بکشد. شیوه‌ی بازی کردن #بارسلونا مسلماً در حد بالاترین استانداردهای زیبایی‌شناختی است اما باشگاه بیش از حد با ناسیونالیسم کاتالان شناخته می‌شود.

به نظر می‌رسد تنها کافی است به باشگاه‌ها نگاه کنیم تا این‌که فرض کنیم این متفکر آلمانی ممکن است از تیم ملی #آلمان طرفداری کند، چرا که نیچه #ناسیونالیسم را یکی از کاستی‌های بزرگ مدرنیته می‌داند. این‌جا جایی است که استفاده‌ی نازی‌ها از نوشته‌های نیچه کاملاً گمراه‌کننده است. با وجود این‌که در قسمتی از اولین کتابش در انتظار تولد دوباره‌ی اسطوره‌ی آلمانی است، ده سال بعد از دانش طربناک، در بخشی به نام «ما، آن‌هایی که بی‌خانمان‌ایم» می‌گوید:

"ما به قدر کافی آلمانی نشده‌ایم … تا از ناسیونالیسم و ستیز نژادی حمایت کنیم و بتوانیم از زخم شدن قلب‌ها و مسموم شدن خون‌ها با ملیت‌گرایی لذت ببریم، چیزی که اکنون ملت‌های اروپا را به سمتی می‌برد که در مقابل هم می‌ایستند انگار که مسئله‌ی قرنطینه کردن است."

نیچه گاهی خودش را «اروپایی خوب» می‌داند و بنابراین وجدانش نمی‌گذارد از تیمی طرفداری کند که به دنبال پیروزی و شکوه با نام یک ملت-دولت است.
@Arsenal_iranianchannel
⭕️بخش چهارم ⭕️

بازیکنان کهنه‌کار مثل کاپیتان #تونی #آدامز در مقابل شیوه‌ی ونگر مقاومت کردند. آدامز در اولین واکنش‌اش گفت: «این فرانسوی چی از فوتبال می‌فهمد؟ او عینک به چشم می‌زند و مثل معلم‌های مدرسه است.»[۱۶] اما بازیکنانی مثل آدامز به زودی دریافتند که روش‌های «استاد» چه فایده‌هایی دارد. آرسنال در اولین حضور تمام فصل او (۹۸-۱۹۹۷) #قهرمان لیگ و جام حذفی شد؛ یک قهرمانی که با دوباره جان گرفتن بازیکنان کهنه‌کار انگلیسی (پنج بازیکنان مشهور تدافعی، دیوید سیمنِ دروازه‌بان و مارتین کئون، نیجل وینتربرن، لی‌ دیکسون و کاپیتان تونی آدامز) و همراهی کردن خریدهای جدید از اروپا (استاد هلندی دنیس #برگ‌کمب به همراه خریدهای اصلی ونگر یعنی پاتریک #ویرا، مارک #اورمارس و امانوئل #پتی) میسر شد. این ترکیب بازیکنان قدیمی و کشف‌شده خیلی زود با هم هماهنگ شدند و نشان دادند که نوآوری در تمرین و رژیم غذایی نه تنها پیروزی به ارمغان می‌آورد، بلکه قدرت بدنی بالا باعث می‌شود که تکنیک به بالاترین سطح خود برسد و موفقیت‌ها با فوتبالی سیال و هجومی همراه شود.

#ونگر و دستیارانش بر طراحی #مرکز #تمرین باشگاه در کولنی لندن، که در سال ۱۹۹۹ افتتاح شد نظارت تام داشتند – گفته شده که حتی مدل بشقاب‌های میز نهارخوری نیز با نظر مربی انتخاب شدند – این مرکز به مربیان کمک کرد تا بازیکنان را در بهینه‌ترین شرایط تمرین بدهند و عملکرد فیزیکی، ذهنی، تاکتیکی و تکنیکی آن‌ها را به بالاترین حد ممکن برسانند. زرتشت نیچه نیز می‌گوید: «انسان چیزی است که باید بر او فائق آمد» و می‌پرسد، «برای فائق آمدن بر او چه کرده‌اید؟» در مفهوم فوتبالی، ونگر با ساختن یک آزمایشگاه فوتبال در #لندن به دنبال یک رویکرد جامع برای پرورش بازیکنان و ایجاد استانداردهای جدید بود تا بتواند به بهترین عملکرد برای کاشتن بذر ابرانسان فوتبالی برسد.

زمانی که #آرسنال دوباره در سال ۲۰۰۲ در دو جام قهرمان شد، ونگر، همان‌طور که باشگاه (و شیوه‌ی بازی کردنش را) را بازسازی کرده بود تیم را کاملاً از نو ساخت. خیلی از بازیکنان قدیمی که به او ارث رسیده بودند جدا شدند یا نقش‌های محدودتری به عهده گرفتند، در حالی که خریدهای جدید استانداردها را بهبود بخشیدند – بیش از همه تیری #آنری، کسی که به عنوان یک گوش در یونتوس رو به زوال بود و ونگر او را به مهلک‌ترین و شاعرترین مهاجم لیگ برتر انگلیس تبدیل کرد. در روز جشن قهرمانی در ایسلینگتون، دیوید سیمن به تغییرهایی که در زمان مربی‌گری ونگر نسبت به زمانی که گراهام مربی بود پرداخت. او به دیوید فراست گفت:

آرسن بُعد جدیدی به آرسنال اضافه کرد – می‌دانی، امکانات جدید تمرینی، رژیم تمرینی و رژیم غذایی جدید و شیوه‌ی بهتری برای بازی کردن. مردم از شیوه‌ی بازی کردن ما لذت می‌برند و حالا که این‌گونه بازی می‌کنیم از شر عنوان آرسنال کسل‌کننده خلاص شده‌ایم.[۱۷]

♦️آرسنال کسل‌کننده‌ی کسل‌کننده به آرسنال گل‌زنِ گل‌زن تبدیل شد.♦️

مفهوم #توتال #فوتبال [۱۸] عموماً به عنوان یک نوآوری هلندی شناخته می‌شود، اما تیم ملی نارنجی با هنرنمایی یوهان کرایوف و به مربی‌گری رینوس میکائلز هیچ‌گاه نتوانست پیروزی مهمی به دست بیاورد و بازی زیبایش را به تکامل برساند. با وجود قهرمانی سه‌گانه آژاکس در سال ۱۹۷۲، #افسانه‌ی #فوتبال توتال همیشه برای چشم‌ها زیبا بود اما برای بردن جام عملی به نظر نمی‌رسید. #آرسنال زیر نظر #ونگر توانست یک بازی سیال و آزاد با پاس‌های کوتاه و رویکردی تهاجمی ارائه کند؛ به‌طوری که #منتقدان بازی آن‌ها را شاعرانه، هماهنگ و سمفونیک و حتی اروتیک خوانده‌اند. آن‌ها با قهرمانی در لیگ برتر بدون هیچ شکستی در فصل ۰۴-۲۰۰۳ توانستند به کمال برسند و #لقب «شکست‌ناپذیرها» را به دست بیاورند.

حتی #مربی #افسانه‌ای برین کلو نیز با اکراه پیروزی‌های آرسنال را تبریک گفت: «فوتبال را طوری نوازش می‌کنند که همیشه آروز داشته‌ام #مرلین #مورنو را نوازش کنم»[۱۹] تیم چهل و نه بازی لیگ را بدون شکست پشت سر گذاشت، چنین برتری و کمال مستمر و ادامه‌داری در این ورزش مدرن بی‌سابقه است و هنگامی که جلوه‌های زیبایی‌شناختی شیوه‌ی بازی‌شان را در نظر بگیریم ارزشش دو چندان می‌شود. در این‌جا رویکردی به ورزش وجود دارد که از تکنیک به مثابه وسیله‌ای برای رسیدن به هدفی خاص بهره نمی‌گیرد و رویکرد سودگرایانه به بازی کردن را رد می‌کند؛ رویکردی که بازی می‌کند تا نبازد و یا از کاربردی‌ترین و بهینه‌ترین وسایل استفاده می‌کند تا به پیروزی برسد. آرسنال طوری بازی می‌کند که انگار بردن تنها به عنوان یک پدیدار زیبایی‌شناختی قابل کسب کردن است؛ #هواداران نیز راه ونگر را دنبال می‌کنند و به دنبال قهرمانی هستند اما مثل یک اثر هنری، هم برای سرگرم شدن و هم برای خلق چیزی جدید – یا حتی به دنبال رسیدن به حس اصیل‌تر وجد و جذبه.
@Arsenal_iranianchannel
Arsenal
کتاب "انقلابِ ونگر" به قلم امی لاورنس و تصاویر عکاس باشگاه استوارت مک فارلین| این کتاب به مناسبت پاسداشت 20 سال حضور آرسن ونگر در آرسنال توسط باشگاه و با همکاری بنیاد خیریه آرسنال منتشر شده است.
انقلاب ونگر: 20 سالِ آرسنال

#اختصاصی - در تاریخ 6 سپتامبر 2016 (16شهریور 1395 ) باشگاه آرسنال با همکاری بنیاد خیریه آرسنال ( Arsenal Foundation ) بمناسبت بیستمین سال حضور آرسن ونگر در آرسنال و برای پاسداشت وی کتاب "انقلاب ونگر: 20سالِ آرسنال" را منتشر کرد. نویسنده این کتاب امی لاورنس است که چندین کتاب در زمینه های گوناگون از جمله فوتبال ، سینما و ... نوشته است . خانم لاورنس با گاردین و بی بی سی نیز همکاری دارد. او قبلا نیز کتاب Invincible (شکست ناپذیر) در مورد آرسنال شکست ناپذیر فصل 2003/04 نوشته است. در این کتاب از عکس های استوارت مک فارلین عکاس باشگاه نیز استفاده شده است. در حال حاضر خرید این کتاب از طریق سایت های فروش کتاب و فروشگاه های خارج از کشور امکان پذیر است و هنوز این کتاب توسط هیچ انتشاراتی در داخل ترجمه و منتشر نشده است.

◀️ در #معرفی این کتاب می خوانیم؛

در سپتامبر 1996 یه مرد فرانسوی که کمتر در فوتبال انگلیس شناخته شده بود تیتر روزنامه ها شد " ونگر کیست؟" به آرسنال آمد. در 20 سال حضور مستمر بعنوان سرمربی باشگاه را تغییر داد. مردی که بیشترین حضور بعنوان سرمربی در تاریخ فوتبال انگلیس را در اختیار دارد تغییرات اساسی پیش رو می دید. تجربه ی او طیفی از چالش های پیچیده را برای موفقیت دربر می گرفت.

کتاب " #انقلابِ #ونگر: 20سالِ آرسنال" این دوره جذاب را از طریق ترکیبی از عکس های مشخص که از جایگاهی نزدیک به وقایع گرفته شده و به قلم امی لاورنس شرح می دهد.

این کتاب یک سفر جالب از طریق تصاویر می باشد، براساس عکس هایی که توسط عکاس رسمی باشگاه یعنی استوارت مک فارلین گرفته شده است، کسی که سال ها دسترسی های ویژه ای به بخش های گوناگون باشگاه داشته است. انتشار این کتاب با بیستمین سال حضور ونگر در انگلیس همزمان بود.

باشگاه آرسنال به باشگاهی تبدیل شد که ما در سال 2016 می بینیم. یک بازسازی کلی در زمینه های مختلف از جمله تمرینات، ورزشگاه، سبک، جنبه اقتصادی و حضور جهانی که تحت رهبری #آرسن #ونگر بوجود آمد.

موفقیت های او نشان داد چه تغییراتی در #فوتبال #انگلیس ایجاد کرده است. او ابداع کننده ی متدهای فوتبالی جدید بود، یک باشگاه با فرهنگ سنتی انگلیسی تحویل گرفت و با منع نوشیدن های الکلی، مدرنیزه کردن رژیم غذایی، بکارگیری متدهای تمرینی جدید، و بازی کردن بشکل زیبا که پایانی بود بر سبک خسته کننده آرسنال،تغییر ایجاد کرد. کتاب انقلابِ ونگر بیش از یک یادبود ارزش دارد و این کتاب با این سبک خود چیزهای بیشتری در خود دارد.

🔶 این چندمین کتابی است که در خصوص آرسنال و خدمات آرسن ونگر نوشته شده است البته این بار توسط خود باشگاه آرسنال. در 17 سپتامبر سال گذشته نیز جان کراس نیز بمناسبت سالگرد نوزدهمین سال مربیگری ونگر در آرسنال کتابی بنام Arsene Wenger منتشر کرد. درصورتی که فرصت شد به معرفی آن کتاب و "کتاب شکست ناپذیر " یا کتاب " آرسنال در اروپا: داستان فوتبال و بازیکنان خارجی"، "آرسنال: تبدیل شدن به یک باشگاه مدرن باشکوه" و ... می پرداریم.

💢 درصورت تمایل برای خرید این کتاب می توانید از سایت آمازون استفاده کنید. معرفی کتاب نیز ترجمه مطالب معرفی کتاب آمازون بود👇🏻
https://www.amazon.com/Wenger-Revolution-Twenty-Years-Arsenal/dp/1472933877

@arsenal_iranianchannel
مورینیو : آقای ونگر احترام همه ی شما را دارد. فکر نمی کنم من این احترام را از جانب شما داشته باشم


#اختصاصی - مورینیو در بخشی از کنفرانس خبری پیش از بازی منچستریونایتد - آرسنال درباره ی رویارویی با آرسنال و ونگر گفته است « آقای ونگر احترام همه ی شما را دارد. فکر نمی کنم من این احترام را از جانب شما داشته باشم. خصوصا برای اینکه آخرین باری که در لیگ جزیره قهرمان شدم 18 ماه پیش بود نه 18 سال پیش » . برای درک این احترام از جانب فوتبالی ها کافیست دوباره باهم صحبت های یان رایت را باهم مرور کنیم.

یان رایت اسطوره در کتاب زندگینامه اش بنام یک زندگی در فوتبال ( A Life in Football) نوشته است:

" تنها چیزی که ونگر می تواند برای آن سرزنش شود هوش بسیار بالای اوست. او خیلی چیزا بدست آورده است."

" او با شکوه و سربلندی بی نقص از میان سال های بی حاصل عبور کرد. این دلیلی است که مورینیو نمی تواند بخاطر آنچه که آرسن ونگر هست با او روبرو شود. چیزی که فرگوسن نیز نمی توانست."

" آرسن ونگر آنها را بدون گفتن چیزی عصبانی می کند. به آنچه که فرگوسن در منچستر انجام داد نگاه کنید اما او هنوز به آرسن نگاه می کند و بنا به دلایلی احساس آزردگی می کند."

" مورینیو در این سال ها نسبت به ما بیشتر پیروز شده و کارهای بیشتری انجام داده است. اما او هنوز به آرسن نگاه می کند و احساس آزردگی می کند چون آرسن ونگر نمادی از #میراث خودش است."

" آرسن ونگر خود #فوتبال است. او همه چیز آنچه که هست می باشد. او دلیلی است که همه ی ما به اینجا رسیدیم. او همه چیز یک بازی است به ناب ترین حالتش و آنچه که او می خواهد از بازیکنانش در یک بازی بکار گیرد."

"این موضوع فقط صحبت از دستاورد های فردی و افتخارات شخصی نیست، صحبت از بازیکنانش است که بهترین چیزی که می توانند را انجام می دهند."

" آرسن ونگر فقط یک مرد بزرگ نیست، او یک همکار واقعا بزرگ نیز هست."
@arsenal_iranianchannel
Forwarded from جاويد جعفري فراهاني
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اوزيل وقتي ميخواد كرنر بزنه از چوين زاويه اي بازي رو مي بينه #فوتبال #ارسنال
Forwarded from جاويد جعفري فراهاني
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from جاويد جعفري فراهاني
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from جاويد جعفري فراهاني
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌مخیتاریان در مورد تاثیرش در منچستر یونایتد

🔸فکر می کنم تاثیر خود را در منچستر گذاشتم هرچند دشواری هایی هم برای من وجود داشت. سه جام در یک سال و نیم برنده شدیم، همه باشگاه ها موفق به این کار نمی شوند. لیگ اروپا را بردیم و در فینال گل زدم. مردم می توانند بگویند به اندازه کافی موفق نبوده ام، اما باور دارم که موفقیت زیادی در یونایتد داشته ام. 

🔹او در خصوص تفاوت مورینیو و ونگر

🔸مورینیو چیزهای زیادی از بازیکنان خود انتظار داشت و بسیار سخت گیر بود. آرسن ونگر دوستانه تر رفتار می کند و موقعیت هایی که برای بازیکنان به وجود می آید را درک می کند. آرام تر و متفاوت تر است. فلسفه او در سه کلمه؟ #فوتبال_بازی_کن، #برنده_شو و #لذت_ببر

ترجمه طرفداری


@arsenal_iran
📌ناراحتی هواداران منچسترسیتی بابت داور انتخاب شده برای بازی فینال لیگ کاپ

🔸به گزارش #فوتبال_لندن، اتحادیه فوتبال انگلستان کریگ پاوسون را برای دیدار فینال لیگ کاپ در روز یکشنبه انتخاب کرد. پاوسون در ورزشگاه اتحاد، داور محبوبی نیست.

🔸او داور بازی نیمه نهایی جام حذفی سال گذشته، بین سیتی و آرسنال در ورزشگاه ومبلی بود. آرسنال آن بازی را با گل وقت های اضافه الکسیس سانچز 2-1 برنده شد. در نیمه اول آن مسابقه در صحنه ای داور سانتر سانه برای آگوئرو که منجر به گل شد را اوت (رد شدن توپ سانه از خط، پیش از ارسال) اعلام کرد. تصاویر تلویزیونی اشتباه او را نشان می دادند.

🔸 همینطور آن ها احساس می کردند داور به اندازه کافی از داوید سیلوا، پس از تکل خشن گابریل حمایت نکرده است.

🔸 البته با وجود کمک داور ویدیویی، انتظار می رود که اشتباهات به حداقل برسد. 

ترجمه طرفداری

https://tlgur.com/d/P4kn2OYg
يه نكته عجيب و جالب!!!
١٠ نفر از اعضاي فوتبال فانتزي (در كل دنيا) از چيپ تريپل كپتين ( سه برابر كردن امتياز كاپيتان) براي كيران تيرني استفاده كردند.
تيرني ١٨ امتياز كسب كرد در بازي امروز

#فوتبال_فانتزي
@Arsenal_iran