Arsenal
اخبار و آمار در مورد #اوزیل:
اخبار و آمار در مورد #اوزیل:
در تیم ملی #آلمان به طور متوسط در هر بازی چهار دهم پاس گل داده. در بهترین فصلش در رئال مادرید هر دو بازی یک پاس گل. در #آرسنال اما بی نظیره! هر بازی نه دهم پاس گل!
پسر تنبل #توپچی ها بعد از ناچو دونده ترین بازیکن تیمش هم هست. بیشتر از هر بازیکنی این فصل برای آرسنال بازی کرده.
نگرانی هایی حالا در مورد مصدومیت جزئی ساق پا اوزیل به گوش میرسه. شایعاتی که ادعا میکنن مسوت #اوزیل برای بازی دوشنبه باید تست های پزشکی رو پشت سر بذاره
#Arsenal_iran_instagram
.
@Arsenal_iranianchannel
در تیم ملی #آلمان به طور متوسط در هر بازی چهار دهم پاس گل داده. در بهترین فصلش در رئال مادرید هر دو بازی یک پاس گل. در #آرسنال اما بی نظیره! هر بازی نه دهم پاس گل!
پسر تنبل #توپچی ها بعد از ناچو دونده ترین بازیکن تیمش هم هست. بیشتر از هر بازیکنی این فصل برای آرسنال بازی کرده.
نگرانی هایی حالا در مورد مصدومیت جزئی ساق پا اوزیل به گوش میرسه. شایعاتی که ادعا میکنن مسوت #اوزیل برای بازی دوشنبه باید تست های پزشکی رو پشت سر بذاره
#Arsenal_iran_instagram
.
@Arsenal_iranianchannel
#اوزیل: باید در فصل نقل و انتقالات کمی فعال تر باشیم
اوزیل در فصل جاری یکی از بهترین بازیکنان #آرسنال و لیگ برتر #انگلیس بوده و در حال حاضر با 18 پاس گل عنوان بهترین پاسور را #اروپا در اختیار دارد.ستاره آلمانی توپچی های لندن اذعان کرد که مربیان بزرگی در فصل آینده به لیگ برتر خواهند آمد.
اوزیل که در کمپ تیم ملی #آلمان به سر می برد در مصاحبه با خبرنگاران پیرامون مسائل مختلفی صحبت کرد وی در خصوص فصل آینده آرسنال گفت: "برای اینکه بتوانیم فصل آینده هم در کورس قهرمانی باقی بمانیم باید در فصل نقل و انتقالات کمی فعال تر باشیم. به اعتقاد من آرسنال برای فصل آینده نیاز به تقویت دارد و باید منتظر باشیم تا ببینیم که باشگاه چه بازیکنانی را جذب می کند."
"فصل آینده مربیان زیادی در لیگ برتر انگلیس جا بجا خواهند شد و با آمدن پپ #گواردیولا به #منچسترسیتی رقابت های لیگ برتر از پیش جذاب تر هم خواهد شد."
وی در این باره می گوید: "مربیان بزرگی در فصل آینده به لیگ برتر خواهند آمد و گواردیولا یکی از آنها است. او در هر جایی که بوده توانسته است موفقیت کسب کند. تیم های او بسیار ترسناک اند و وقتی در مقابل او قرار می گیرید باید از همه چیز ترس داشته باشید."
@arsenal_iranianchannel
اوزیل در فصل جاری یکی از بهترین بازیکنان #آرسنال و لیگ برتر #انگلیس بوده و در حال حاضر با 18 پاس گل عنوان بهترین پاسور را #اروپا در اختیار دارد.ستاره آلمانی توپچی های لندن اذعان کرد که مربیان بزرگی در فصل آینده به لیگ برتر خواهند آمد.
اوزیل که در کمپ تیم ملی #آلمان به سر می برد در مصاحبه با خبرنگاران پیرامون مسائل مختلفی صحبت کرد وی در خصوص فصل آینده آرسنال گفت: "برای اینکه بتوانیم فصل آینده هم در کورس قهرمانی باقی بمانیم باید در فصل نقل و انتقالات کمی فعال تر باشیم. به اعتقاد من آرسنال برای فصل آینده نیاز به تقویت دارد و باید منتظر باشیم تا ببینیم که باشگاه چه بازیکنانی را جذب می کند."
"فصل آینده مربیان زیادی در لیگ برتر انگلیس جا بجا خواهند شد و با آمدن پپ #گواردیولا به #منچسترسیتی رقابت های لیگ برتر از پیش جذاب تر هم خواهد شد."
وی در این باره می گوید: "مربیان بزرگی در فصل آینده به لیگ برتر خواهند آمد و گواردیولا یکی از آنها است. او در هر جایی که بوده توانسته است موفقیت کسب کند. تیم های او بسیار ترسناک اند و وقتی در مقابل او قرار می گیرید باید از همه چیز ترس داشته باشید."
@arsenal_iranianchannel
⭕️بخش دوم ⭕️
به باور نیچه، #یونان #باستان زمانی که میتوانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی قدرتمندتر از لحظهای که گلی به ثمر میرسد وجود دارد؟ بازیکن گلزن موفقیت فردی خودش را با شور و هیجان جشن میگیرد، شوری که او را از دغدغههای فردی محض خود فراتر میبرد و به منبع انرژی زندگی وصل میکند. همتیمیهای او نیز شادی جمعیشان را جشن میگیرند، همه در تغییر دادن بازی و رسیدن به گل نقش داشتهاند، در همین حال #هواداران (آنهایی که در استادیوم یا در مکانهای عمومی و از تلویزیون بازی را میبینند) لذتشان را به اشتراک میگذارند – یا ناامیدیشان را، هنگامی که در تیمِ شکستخورده باشند.
به باور نیچه، یونان باستان زمانی که میتوانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی قدرتمندتر از لحظهای که گلی به ثمر میرسد وجود دارد؟
به باور نیچه، یونان باستان زمانی که میتوانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی، قدرتمندتر از لحظهای که گلی به ثمر میرسد وجود دارد؟
♦️فوتبال به مثابه یک پدیدار زیباییشناختی♦️
خیلی وقتها میبینیم که در #فوتبال از تاکتیکهای منفی استفاده میشود، جایی که تیمی به آن اندازه که برای جلوگیری از گل زدن حریف سعی میکند، برای گل زدن تلاش نمیکند؛ یا زمانی که سعی میکنند گل بزنند، این کار را با کمترین ریسک انجام میدهند – یک ضربهی بلند هوایی برای مهاجمی منتظر که امیدوار است از یک لحظه غفلت استفاده کند و کارش را انجام دهد. در صورتی که نیچه در مقالهی «رقابت هومر» از مسابقه و رقابت به نیکی یاد میکند[۱۱]. در این مقاله او رانهی از جان گذشتهی پیروزی را در یونان باستان بررسی میکند و برخی تاکتیکهای مبتذلشان– جایی که شیوهی کار قربانی کردن همه چیز برای رسیدن به پیروزی به هر قیمتی است – احساسات نیچه را میآزارد. بنابراین با در نظر گرفتن ارزشگذاری هستیشناسانهی معروف او در #کتاب #زایش #تراژدی : «تنها به مثابه یک پدیدار زیباییشناختی است که وجود و جهان به شکل ابدی توجیه شدهاند»، به نظر من، در یک دیدگاه نیچهای، فوتبال فقط میتواند به مثابه یک پدیدار زیباییشناختی توجیه شود. به عبارت دیگر، نیچه تنها زمانی فوتبال را قبول میکند که هنرمندانه بازی شود – به شیوهای خلاقانه، مثبت و خیالانگیز – با در نظر گرفتن پتانسیل بازی برای زیبایی.
♦️باشگاه در مقابل کشور♦️
خوب، اگر #نیچه #هوادار فوتبال بود، از چه تیمی طرفداری میکرد؟
اگر بخواهیم باشگاههای مکانهایی که نیچه در آنها زندگی کرده است را در نظر بگیریم، افسی بازل، نیس، یا به دلیل عشقش به تورین، #یونتوس جای بحث باقی نمیگذارد. «بانوی پیر» بیشک رکورد موفقیت را در اختیار دارد که از ارادهی معطوف به قدرت ماندگارش برخاسته است، اما برای کسی که خودش را «بیخانمان» میخواند، مکان نباید فاکتور تعیینکنندهای باشد. علاوه بر این، برای پاسخ دادن به این پرسش باید بین فلسفهی نیچه و فلسفهی فوتبالی که بازی یک تیم را شکل میدهد به دنبال شباهت بگردیم. اصیل و اشرافی بودن #منچستریونایتد به نمادگرایی مسیحیت بسیار شبیه است – کسی که دنبال رفتن به «فراسوی خیر و شر» است هیچگاه نمیتواند برای شیاطین سرخ هورا بکشد. شیوهی بازی کردن #بارسلونا مسلماً در حد بالاترین استانداردهای زیباییشناختی است اما باشگاه بیش از حد با ناسیونالیسم کاتالان شناخته میشود.
به نظر میرسد تنها کافی است به باشگاهها نگاه کنیم تا اینکه فرض کنیم این متفکر آلمانی ممکن است از تیم ملی #آلمان طرفداری کند، چرا که نیچه #ناسیونالیسم را یکی از کاستیهای بزرگ مدرنیته میداند. اینجا جایی است که استفادهی نازیها از نوشتههای نیچه کاملاً گمراهکننده است. با وجود اینکه در قسمتی از اولین کتابش در انتظار تولد دوبارهی اسطورهی آلمانی است، ده سال بعد از دانش طربناک، در بخشی به نام «ما، آنهایی که بیخانمانایم» میگوید:
"ما به قدر کافی آلمانی نشدهایم … تا از ناسیونالیسم و ستیز نژادی حمایت کنیم و بتوانیم از زخم شدن قلبها و مسموم شدن خونها با ملیتگرایی لذت ببریم، چیزی که اکنون ملتهای اروپا را به سمتی میبرد که در مقابل هم میایستند انگار که مسئلهی قرنطینه کردن است."
نیچه گاهی خودش را «اروپایی خوب» میداند و بنابراین وجدانش نمیگذارد از تیمی طرفداری کند که به دنبال پیروزی و شکوه با نام یک ملت-دولت است.
@Arsenal_iranianchannel
به باور نیچه، #یونان #باستان زمانی که میتوانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی قدرتمندتر از لحظهای که گلی به ثمر میرسد وجود دارد؟ بازیکن گلزن موفقیت فردی خودش را با شور و هیجان جشن میگیرد، شوری که او را از دغدغههای فردی محض خود فراتر میبرد و به منبع انرژی زندگی وصل میکند. همتیمیهای او نیز شادی جمعیشان را جشن میگیرند، همه در تغییر دادن بازی و رسیدن به گل نقش داشتهاند، در همین حال #هواداران (آنهایی که در استادیوم یا در مکانهای عمومی و از تلویزیون بازی را میبینند) لذتشان را به اشتراک میگذارند – یا ناامیدیشان را، هنگامی که در تیمِ شکستخورده باشند.
به باور نیچه، یونان باستان زمانی که میتوانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی قدرتمندتر از لحظهای که گلی به ثمر میرسد وجود دارد؟
به باور نیچه، یونان باستان زمانی که میتوانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی، قدرتمندتر از لحظهای که گلی به ثمر میرسد وجود دارد؟
♦️فوتبال به مثابه یک پدیدار زیباییشناختی♦️
خیلی وقتها میبینیم که در #فوتبال از تاکتیکهای منفی استفاده میشود، جایی که تیمی به آن اندازه که برای جلوگیری از گل زدن حریف سعی میکند، برای گل زدن تلاش نمیکند؛ یا زمانی که سعی میکنند گل بزنند، این کار را با کمترین ریسک انجام میدهند – یک ضربهی بلند هوایی برای مهاجمی منتظر که امیدوار است از یک لحظه غفلت استفاده کند و کارش را انجام دهد. در صورتی که نیچه در مقالهی «رقابت هومر» از مسابقه و رقابت به نیکی یاد میکند[۱۱]. در این مقاله او رانهی از جان گذشتهی پیروزی را در یونان باستان بررسی میکند و برخی تاکتیکهای مبتذلشان– جایی که شیوهی کار قربانی کردن همه چیز برای رسیدن به پیروزی به هر قیمتی است – احساسات نیچه را میآزارد. بنابراین با در نظر گرفتن ارزشگذاری هستیشناسانهی معروف او در #کتاب #زایش #تراژدی : «تنها به مثابه یک پدیدار زیباییشناختی است که وجود و جهان به شکل ابدی توجیه شدهاند»، به نظر من، در یک دیدگاه نیچهای، فوتبال فقط میتواند به مثابه یک پدیدار زیباییشناختی توجیه شود. به عبارت دیگر، نیچه تنها زمانی فوتبال را قبول میکند که هنرمندانه بازی شود – به شیوهای خلاقانه، مثبت و خیالانگیز – با در نظر گرفتن پتانسیل بازی برای زیبایی.
♦️باشگاه در مقابل کشور♦️
خوب، اگر #نیچه #هوادار فوتبال بود، از چه تیمی طرفداری میکرد؟
اگر بخواهیم باشگاههای مکانهایی که نیچه در آنها زندگی کرده است را در نظر بگیریم، افسی بازل، نیس، یا به دلیل عشقش به تورین، #یونتوس جای بحث باقی نمیگذارد. «بانوی پیر» بیشک رکورد موفقیت را در اختیار دارد که از ارادهی معطوف به قدرت ماندگارش برخاسته است، اما برای کسی که خودش را «بیخانمان» میخواند، مکان نباید فاکتور تعیینکنندهای باشد. علاوه بر این، برای پاسخ دادن به این پرسش باید بین فلسفهی نیچه و فلسفهی فوتبالی که بازی یک تیم را شکل میدهد به دنبال شباهت بگردیم. اصیل و اشرافی بودن #منچستریونایتد به نمادگرایی مسیحیت بسیار شبیه است – کسی که دنبال رفتن به «فراسوی خیر و شر» است هیچگاه نمیتواند برای شیاطین سرخ هورا بکشد. شیوهی بازی کردن #بارسلونا مسلماً در حد بالاترین استانداردهای زیباییشناختی است اما باشگاه بیش از حد با ناسیونالیسم کاتالان شناخته میشود.
به نظر میرسد تنها کافی است به باشگاهها نگاه کنیم تا اینکه فرض کنیم این متفکر آلمانی ممکن است از تیم ملی #آلمان طرفداری کند، چرا که نیچه #ناسیونالیسم را یکی از کاستیهای بزرگ مدرنیته میداند. اینجا جایی است که استفادهی نازیها از نوشتههای نیچه کاملاً گمراهکننده است. با وجود اینکه در قسمتی از اولین کتابش در انتظار تولد دوبارهی اسطورهی آلمانی است، ده سال بعد از دانش طربناک، در بخشی به نام «ما، آنهایی که بیخانمانایم» میگوید:
"ما به قدر کافی آلمانی نشدهایم … تا از ناسیونالیسم و ستیز نژادی حمایت کنیم و بتوانیم از زخم شدن قلبها و مسموم شدن خونها با ملیتگرایی لذت ببریم، چیزی که اکنون ملتهای اروپا را به سمتی میبرد که در مقابل هم میایستند انگار که مسئلهی قرنطینه کردن است."
نیچه گاهی خودش را «اروپایی خوب» میداند و بنابراین وجدانش نمیگذارد از تیمی طرفداری کند که به دنبال پیروزی و شکوه با نام یک ملت-دولت است.
@Arsenal_iranianchannel