Arsenal
14.2K subscribers
39.4K photos
7.48K videos
272 files
5.76K links
جنبش هواداران افراطی آرسنال در ایران
(IAUF)

کانال دوم ما 👇

@Arsenal_twitter


مدیر و موسس کانال :سجاد پلنگی
Instagram.com/_u/sajadcoyg
@sajadcoyg
Download Telegram
⭕️بخش دوم ⭕️

به باور نیچه، #یونان #باستان زمانی که می‌توانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی قدرتمندتر از لحظه‌ای که گلی به ثمر می‌رسد وجود دارد؟ بازیکن گلزن موفقیت فردی خودش را با شور و هیجان جشن می‌گیرد، شوری که او را از دغدغه‌های فردی محض خود فراتر می‌برد و به منبع انرژی زندگی وصل می‌کند. هم‌تیمی‌های او نیز شادی جمعی‌شان را جشن می‌گیرند، همه در تغییر دادن بازی و رسیدن به گل نقش داشته‌اند، در همین حال #هواداران (آن‌هایی که در استادیوم یا در مکان‌های عمومی و از تلویزیون بازی را می‌بینند) لذت‌شان را به اشتراک می‌گذارند – یا ناامیدی‌شان را، هنگامی که در تیمِ شکست‌خورده باشند.
به باور نیچه، یونان باستان زمانی که می‌توانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی قدرتمندتر از لحظه‌ای که گلی به ثمر می‌رسد وجود دارد؟

به باور نیچه، یونان باستان زمانی که می‌توانست این دو حد نهایی آپولونی و دیونوسوسی را در کنار هم قرار دهد به بالاترین دستاوردهای هنری رسید. آیا نمودی از به نمایش گذاشتن این دو حد افراطی، قدرتمندتر از لحظه‌ای که گلی به ثمر می‌رسد وجود دارد؟

♦️فوتبال به مثابه‌ یک پدیدار زیبایی‌شناختی♦️

خیلی وقت‌ها می‌بینیم که در #فوتبال از تاکتیک‌های منفی استفاده می‌شود، جایی که تیمی به آن اندازه که برای جلوگیری از گل زدن حریف سعی می‌کند، برای گل زدن تلاش نمی‌کند؛ یا زمانی که سعی می‌کنند گل بزنند، این کار را با کم‌ترین ریسک انجام می‌دهند – یک ضربه‌ی بلند هوایی برای مهاجمی منتظر که امیدوار است از یک لحظه غفلت استفاده کند و کارش را انجام دهد. در صورتی که نیچه در مقاله‌ی «رقابت هومر» از مسابقه و رقابت به نیکی یاد می‌کند[۱۱]. در این مقاله او رانه‌ی از جان گذشته‌ی پیروزی را در یونان باستان بررسی می‌کند و برخی تاکتیک‌های مبتذل‌شان– جایی که شیوه‌ی کار قربانی کردن همه چیز برای رسیدن به پیروزی به هر قیمتی است – احساسات نیچه را می‌آزارد. بنابراین با در نظر گرفتن ارزش‌گذاری هستی‌شناسانه‌ی معروف او در #کتاب #زایش #تراژدی : «تنها به مثابه یک پدیدار زیبایی‌شناختی است که وجود و جهان به شکل ابدی توجیه شده‌اند»، به نظر من، در یک دیدگاه نیچه‌ای، فوتبال فقط می‌تواند به مثابه یک پدیدار زیبایی‌شناختی توجیه شود. به عبارت دیگر، نیچه تنها زمانی فوتبال را قبول می‌کند که هنرمندانه بازی شود – به شیوه‌ای خلاقانه، مثبت و خیال‌انگیز – با در نظر گرفتن پتانسیل بازی برای زیبایی.

♦️باشگاه در مقابل کشور♦️

خوب، اگر #نیچه #هوادار فوتبال بود، از چه تیمی طرفداری می‌کرد؟

اگر بخواهیم باشگاه‌های مکان‌هایی که نیچه در آن‌ها زندگی کرده است را در نظر بگیریم، اف‌سی بازل، نیس، یا به دلیل عشقش به تورین، #یونتوس جای بحث باقی نمی‌گذارد. «بانوی پیر» بی‌شک رکورد موفقیت را در اختیار دارد که از اراده‌ی معطوف به قدرت ماندگارش برخاسته است، اما برای کسی که خودش را «بی‌خانمان» می‌خواند، مکان نباید فاکتور تعیین‌کننده‌ای باشد. علاوه بر این، برای پاسخ دادن به این پرسش باید بین فلسفه‌ی نیچه و فلسفه‌ی فوتبالی که بازی یک تیم را شکل می‌دهد به دنبال شباهت بگردیم. اصیل و اشرافی بودن #منچستریونایتد به نمادگرایی مسیحیت بسیار شبیه است – کسی که دنبال رفتن به «فراسوی خیر و شر» است هیچ‌گاه نمی‌تواند برای شیاطین سرخ هورا بکشد. شیوه‌ی بازی کردن #بارسلونا مسلماً در حد بالاترین استانداردهای زیبایی‌شناختی است اما باشگاه بیش از حد با ناسیونالیسم کاتالان شناخته می‌شود.

به نظر می‌رسد تنها کافی است به باشگاه‌ها نگاه کنیم تا این‌که فرض کنیم این متفکر آلمانی ممکن است از تیم ملی #آلمان طرفداری کند، چرا که نیچه #ناسیونالیسم را یکی از کاستی‌های بزرگ مدرنیته می‌داند. این‌جا جایی است که استفاده‌ی نازی‌ها از نوشته‌های نیچه کاملاً گمراه‌کننده است. با وجود این‌که در قسمتی از اولین کتابش در انتظار تولد دوباره‌ی اسطوره‌ی آلمانی است، ده سال بعد از دانش طربناک، در بخشی به نام «ما، آن‌هایی که بی‌خانمان‌ایم» می‌گوید:

"ما به قدر کافی آلمانی نشده‌ایم … تا از ناسیونالیسم و ستیز نژادی حمایت کنیم و بتوانیم از زخم شدن قلب‌ها و مسموم شدن خون‌ها با ملیت‌گرایی لذت ببریم، چیزی که اکنون ملت‌های اروپا را به سمتی می‌برد که در مقابل هم می‌ایستند انگار که مسئله‌ی قرنطینه کردن است."

نیچه گاهی خودش را «اروپایی خوب» می‌داند و بنابراین وجدانش نمی‌گذارد از تیمی طرفداری کند که به دنبال پیروزی و شکوه با نام یک ملت-دولت است.
@Arsenal_iranianchannel
⭕️بخش چهارم ⭕️

بازیکنان کهنه‌کار مثل کاپیتان #تونی #آدامز در مقابل شیوه‌ی ونگر مقاومت کردند. آدامز در اولین واکنش‌اش گفت: «این فرانسوی چی از فوتبال می‌فهمد؟ او عینک به چشم می‌زند و مثل معلم‌های مدرسه است.»[۱۶] اما بازیکنانی مثل آدامز به زودی دریافتند که روش‌های «استاد» چه فایده‌هایی دارد. آرسنال در اولین حضور تمام فصل او (۹۸-۱۹۹۷) #قهرمان لیگ و جام حذفی شد؛ یک قهرمانی که با دوباره جان گرفتن بازیکنان کهنه‌کار انگلیسی (پنج بازیکنان مشهور تدافعی، دیوید سیمنِ دروازه‌بان و مارتین کئون، نیجل وینتربرن، لی‌ دیکسون و کاپیتان تونی آدامز) و همراهی کردن خریدهای جدید از اروپا (استاد هلندی دنیس #برگ‌کمب به همراه خریدهای اصلی ونگر یعنی پاتریک #ویرا، مارک #اورمارس و امانوئل #پتی) میسر شد. این ترکیب بازیکنان قدیمی و کشف‌شده خیلی زود با هم هماهنگ شدند و نشان دادند که نوآوری در تمرین و رژیم غذایی نه تنها پیروزی به ارمغان می‌آورد، بلکه قدرت بدنی بالا باعث می‌شود که تکنیک به بالاترین سطح خود برسد و موفقیت‌ها با فوتبالی سیال و هجومی همراه شود.

#ونگر و دستیارانش بر طراحی #مرکز #تمرین باشگاه در کولنی لندن، که در سال ۱۹۹۹ افتتاح شد نظارت تام داشتند – گفته شده که حتی مدل بشقاب‌های میز نهارخوری نیز با نظر مربی انتخاب شدند – این مرکز به مربیان کمک کرد تا بازیکنان را در بهینه‌ترین شرایط تمرین بدهند و عملکرد فیزیکی، ذهنی، تاکتیکی و تکنیکی آن‌ها را به بالاترین حد ممکن برسانند. زرتشت نیچه نیز می‌گوید: «انسان چیزی است که باید بر او فائق آمد» و می‌پرسد، «برای فائق آمدن بر او چه کرده‌اید؟» در مفهوم فوتبالی، ونگر با ساختن یک آزمایشگاه فوتبال در #لندن به دنبال یک رویکرد جامع برای پرورش بازیکنان و ایجاد استانداردهای جدید بود تا بتواند به بهترین عملکرد برای کاشتن بذر ابرانسان فوتبالی برسد.

زمانی که #آرسنال دوباره در سال ۲۰۰۲ در دو جام قهرمان شد، ونگر، همان‌طور که باشگاه (و شیوه‌ی بازی کردنش را) را بازسازی کرده بود تیم را کاملاً از نو ساخت. خیلی از بازیکنان قدیمی که به او ارث رسیده بودند جدا شدند یا نقش‌های محدودتری به عهده گرفتند، در حالی که خریدهای جدید استانداردها را بهبود بخشیدند – بیش از همه تیری #آنری، کسی که به عنوان یک گوش در یونتوس رو به زوال بود و ونگر او را به مهلک‌ترین و شاعرترین مهاجم لیگ برتر انگلیس تبدیل کرد. در روز جشن قهرمانی در ایسلینگتون، دیوید سیمن به تغییرهایی که در زمان مربی‌گری ونگر نسبت به زمانی که گراهام مربی بود پرداخت. او به دیوید فراست گفت:

آرسن بُعد جدیدی به آرسنال اضافه کرد – می‌دانی، امکانات جدید تمرینی، رژیم تمرینی و رژیم غذایی جدید و شیوه‌ی بهتری برای بازی کردن. مردم از شیوه‌ی بازی کردن ما لذت می‌برند و حالا که این‌گونه بازی می‌کنیم از شر عنوان آرسنال کسل‌کننده خلاص شده‌ایم.[۱۷]

♦️آرسنال کسل‌کننده‌ی کسل‌کننده به آرسنال گل‌زنِ گل‌زن تبدیل شد.♦️

مفهوم #توتال #فوتبال [۱۸] عموماً به عنوان یک نوآوری هلندی شناخته می‌شود، اما تیم ملی نارنجی با هنرنمایی یوهان کرایوف و به مربی‌گری رینوس میکائلز هیچ‌گاه نتوانست پیروزی مهمی به دست بیاورد و بازی زیبایش را به تکامل برساند. با وجود قهرمانی سه‌گانه آژاکس در سال ۱۹۷۲، #افسانه‌ی #فوتبال توتال همیشه برای چشم‌ها زیبا بود اما برای بردن جام عملی به نظر نمی‌رسید. #آرسنال زیر نظر #ونگر توانست یک بازی سیال و آزاد با پاس‌های کوتاه و رویکردی تهاجمی ارائه کند؛ به‌طوری که #منتقدان بازی آن‌ها را شاعرانه، هماهنگ و سمفونیک و حتی اروتیک خوانده‌اند. آن‌ها با قهرمانی در لیگ برتر بدون هیچ شکستی در فصل ۰۴-۲۰۰۳ توانستند به کمال برسند و #لقب «شکست‌ناپذیرها» را به دست بیاورند.

حتی #مربی #افسانه‌ای برین کلو نیز با اکراه پیروزی‌های آرسنال را تبریک گفت: «فوتبال را طوری نوازش می‌کنند که همیشه آروز داشته‌ام #مرلین #مورنو را نوازش کنم»[۱۹] تیم چهل و نه بازی لیگ را بدون شکست پشت سر گذاشت، چنین برتری و کمال مستمر و ادامه‌داری در این ورزش مدرن بی‌سابقه است و هنگامی که جلوه‌های زیبایی‌شناختی شیوه‌ی بازی‌شان را در نظر بگیریم ارزشش دو چندان می‌شود. در این‌جا رویکردی به ورزش وجود دارد که از تکنیک به مثابه وسیله‌ای برای رسیدن به هدفی خاص بهره نمی‌گیرد و رویکرد سودگرایانه به بازی کردن را رد می‌کند؛ رویکردی که بازی می‌کند تا نبازد و یا از کاربردی‌ترین و بهینه‌ترین وسایل استفاده می‌کند تا به پیروزی برسد. آرسنال طوری بازی می‌کند که انگار بردن تنها به عنوان یک پدیدار زیبایی‌شناختی قابل کسب کردن است؛ #هواداران نیز راه ونگر را دنبال می‌کنند و به دنبال قهرمانی هستند اما مثل یک اثر هنری، هم برای سرگرم شدن و هم برای خلق چیزی جدید – یا حتی به دنبال رسیدن به حس اصیل‌تر وجد و جذبه.
@Arsenal_iranianchannel