anandayoga
1.32K subscribers
3K photos
544 videos
51 files
891 links
زندگی رازی است که باید آن را زیست ، عاشقش شد و تجربه اش کرد
Download Telegram
حکایت بخشش بودا

مردی بودا را دشنام داد . اما او هیچ نگفت و آن محل را ترک نمود.
مرد را گفتند که میدانی چه کس را ناسزا گفتی؟ گفت: ندانم.
گفتند که بودا بود ، عارفی بزرگ است.
پس مرد بر زندگی اش بیمناک گشت.
در پی اش رفت و روزی دیگر او را یافت.
بر پایش افتاد و بخشش طلبید.
بودا گفت: تو که هستی و چه می خواهی؟ طلب عفو از چه روی است؟
گفت: دیروز تو را دشنام دادم، حال نادم هستم و طلب بخشش دارم.
بودا گفت:
از امروز بگو ، من از دیروز هیچ بیاد ندارم .

📅 #جمعه #روز۲۴ #دی #سال۱۴۰۰
همچنان که ارتعاشات بالاتر می‌رود و شهود شما قویتر می‌شود ، متوجه میشوید که انرژی افراد چگونه شما را متاثر می‌کند. هر چه با معنویت هماهنگ شوید، نسبت به انرژی حساس‌تر میشوید. پس دایره افراد پیرامون خود راکوچک، خالص و پاک گردانید.
دعا برای آزادی
امروز قلب ما را از عواطف مسموم پاک گردان "آفریدگارجهان "
امروز ما از تو میخواهیم که به سوی ما بیایی و اتصال عاشقانه شدیدی را با ما شریک شوی

ما میدانیم که نام حقیقی تو عشق است و وحدت با تو یعنی داشتنِ همان" ارتعاشاتی که تو داری " چون تو تنها حقیقتی هستی که در جهان وجود دارد
امروز بماکمک کن تا مانند تو باشیم زندگی را دوست داشته باشیم زندگی باشیم عشق باشیم بما کمک کن تا مانند تو دوست بداریم بی قید و شرط بی چشمداشت بی اجبار و بی قضاوت .................. بما یاری ده تا خویشتن را دوست بداریم و بدون قضاوت بپذیریم زیرا زمانی که خود را داوری میکنیم خویشتن را " گناهکار و مستحق مجازات می یابیم " بما یاری ده تا هر آنچه را آفریده ای بی قید و شرط دوست بداریم به ویژه دیگر آدمیان را به ویژه آنانی را که در اطراف ما زندگی میکنند همه ی نزدیکان و آنانی که میکوشیم دوستشان داشته باشیم زیرا زمانیکه آنان را طرد میکنیم خود را طرد میکنیم و زمانیکه خود را" طرد میکنیم" تو را طرد میکنیم بما یاری ده تا آنان را همانگونه که هستند بی هیچ قید و شرطی دوست بداریم بما یاری ده تا آنان را که هستند بدون داوری بپذیریم زیرا اگر داوریشان کنیم آنانرا گناهکار میبابیم سرزنششان میکنیم و نیاز به مجازات آنان پیدا میکنیم ................ آفریدگارا امروز قلب ما را از عواطف مسموم پاک گردان و ذهن ما را از قضاوت آزاد کن تا بتوانیم در آرامش کامل و عشق کامل زندگی کنیم " امروز روز خاصی ست " امروز ما قلب خود را میگشاییم تا دوباره دوست بداریم و بتوانیم بی ترس به یکدیگر بگوییم "دوستت دارم " و واقعا "دوست داشته باشیم " امروز ما خود را به تو پیشکش میکنیم بسوی ما بیا صدای ما چشمان ما دستانِ ما و قلبهای ما را بکار گیر تا خویشتن را در وحدت عشق با همه شریک گردانیم امروز ای آفریدگار بما یاری ده تا آنگونه باشیم که تو هستی شکر گذاریم برای هر آنچه امروز دریافت میکنیم مخصوصا برای آزادیِ بودنِ آنکه واقعا هستیم . آمیییییییییییییییییییییییییییییییییییییین .

از چهار میثاق" خرد سرخپوستان تولتک "https://tttttt.me/heallife
1
💞چند وقت پیش در یک مهمانی، یکی از مهمانها پس از اتمام مکالمه تلفنی جنجالی که با همسرش داشت با چشمان خشمگینی رو به جمعیت گفت:

"این زن من عقل نداره ..."

من هم نه گذاشتم و نه برداشتم و بهش گفتم:
اگه عقل داشت که زن تو نمی شد.
بحث بی عقل بودن زن ها، بحث بسیار تامل برانگیزی است.

به عقیده من :
زن اگر عقل داشت باردار نمی شد و نه ماه فرزندی را با خود حمل نمی کرد. او با این کار زیبایی اندام و چهره اش را زیر سوال می برد...

بعد از آن با شیر دادن به فرزندش، شیره جان خود را بطور رایگان به آنها می دهد.

زن اگر عقل داشت آشپزی نمی کرد،
هم وقت خودش را برای پختن غذا هدر نمی داد و هم بوی خوش عطرش را با بوی غذا تعویض نمی کرد.

زن اگر عقل داشت خود را قربانی رشد همسر و فرزندانش نمی کرد.
مشخص است که زن ها عقل ندارند.

اگر عقل داشتند که دنیا بهم می ریخت.
زن ها عشق دارند.
زن ها محبت دارند.
زن ها لطافت دارند.
به نظر من زن ها عقل که ندارند هیچ، آنها آدم هم نیستند،
زن ها فرشته اند.

«جامعه ای که به زن ها احترام بگذارد، از جهان سوم به جهان اول صعود خواهد کرد»

#پرویز_پرستویی

┄•●❥
« چرا ترس‌ها باید نوشته شوند؟ »

نوشتن ترس‌ها، احساسات منفی و اضطراب را از قلب بیرون می‌کند. تنها چیزی که ترس ایجاد می‌کند، سوء هاضمه است.

نوشتن ترس‌ها روش خوبی است که احساسات منفی درون خود را وادار کنید که فقط روی کلمات، واکنش نشان دهند.

اگر ترس‌هایتان را همانند آرزوهایتان بنویسید، خود را در مسیری قرار می‌دهید و گاهی می‌توانید این مسیر را هموارتر کنید

هرگاه ترس‌هایتان را می‌نویسید، از وجودتان خارج می‌شوند. نوشتن معکوس ترس‌ها، شما را توانمند و پرانرژی می‌سازد تا شروع به تفکری متفاوت کنید و نوعی از پاسخ‌هایی را جذب کنید که بجای درگیر کردن، دنیایی از راه‌حل‌ها را به شما می‌دهد.

نوشتن بیانات معکوس، نه تنها شامل معکوس کردن ترس‌هاست، بلکه جملاتی بوده که جذاب هستند.

📚#بنویس_تا_اتفاق_بیفتد (#هنریت_آنه_کلوز )



📅 #شنبه #روز۲۵ #دی #سال۱۴۰۰
كائنات شما را ...
مجازات نميكند
بركت هم نميبخشد
كنترل هم نميكند....

كائنات تنها به آن ارتعاشى كه از جانب شما ارسال ميشود پاسخ میدهد. شاد بيانديشى, شادمانى نصيبت میشود، منفى بيانديشى،
آنچه نصيبت ميشود منفی است،

هر سیگنالی که از تو به بيرون ارسال شود..
مثل بازگشت صدا به سويت باز میگردد،

اين جهـان كـوه اسـت و فعـل مـا نـدا...
سـوى مـا آيـد نـداهـا را صـدا...

رنـج نبايد تو را غمگين كند،
اين همان جايي است كه اغلب مردم اشتباه ميكنند...
رنج قرار است تو را هوشيار تر كند،
چون انسانها زماني هوشيارتر ميشوند كه زخمي شوند،
رنج نبايد بيچارگي را بيشتر كند.

رنجت را تنها تحمل نكن،
رنجت را درك كن،
اين فرصتي است براى بيداري،
وقتي آگاه شوي بيچارگي ات تمام ميشود...

اگر كه به جاى محبتي كه به كسي كرديد از او بي مهري ديده ايد،
مأيوس نشويد،
چون برگشت آن محبت را از شخص ديگري،
در زمان ديگري،
در رابطه با موضوع ديگري
خواهيد گرفت.

شك نكنيد!

اين قانون كائنات است....
- آيا ميتوانيد هر وقت كه دوست داريد خود را از ذهنتان خلاص كنيد؟
- منظور شما اين است كه به طور كلي فكرم را متوقف كنم؟ نه نميتوانم، شايد فقط براي چند لحظه.

- پس اين ذهن است كه از شما استفاده ميكند. شما به طور ناخودآگاه با آن هويت مييابيد و حتي نميدانيد برده ی آن هستيد. اين طور به نظر ميرسد كه حتي بدون اينكه بدانيد، در تسخير ذهن هستيد. در نتيجه همان هويت را با خود به همراه داريد.

شروع آزادي درك اين موضوع است كه شما هويتي تسخير شده نيستيد، آنچه كه من به عنوان فكركننده يا متفكر اجباري ميشناسم. دانستن اين موضوع شما را قادر ميسازد هويت اصلي خود را مشاهده كنيد. زماني كه ناظر بر فكركننده باشيد، سطح بالاتري از آگاهي فعال ميشود و آن زمان است كه درك ميكنيد گستره‌اي وسيع از هوش ماوراي فكر وجود دارد كه فكر تنها بعد بسيار كوچكي از آن شعور ميباشد.

شما همچنين متوجه ميشويد تمام چيزهايي كه حقيقتاً ارزش دارند، مانند زيبايي، عشق، خلاقيت، لذت، آرامش دروني و ... خاستگاهي وراي ذهن دارند و به اين شكل است كه بيدار ميشوید.

👤 اکهارت تله

📅 #یک‌شنبه #روز۲۶ #دی #سال۱۴۰۰
***ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ...
ﺍﺯ ﺣﮑﺎﯾﺎﺕ ﺩﻓﺘﺮ ﺗﺎﺋﻮﺋﯿﺰﻡ
ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﭘﯿﺎﻡ ﺁﻭﺭ ﻋﺸﻖ ، ﻻﺋﻮﺗﺴﻪ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺒﺮﯼ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺍﻥ ﺩﻭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﺩﺍﻟﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﯿﺐ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺭﻫﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ
ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺗﻤﺴﺎﺣﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻫﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﻭست...!
ﺩﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﺷﯿﺐ ﮔﻮﺩﺍﻝ، ﻣﺮﺩ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻮﺗﻪ ﺗﻤﺸﮑﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﻣﮑﺚ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ...
ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻭﻡ ﯾﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ؟ !
ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺗﻪ ﭼﻨﺪ ﺩﺍﻧﻪ ﺗﻤﺸﮏ ﺧﻮﺷﺮﻧﮓ ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﺍﺳﺖ ، ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ :
« ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺯ ﻟﺬﺕ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺒﺮﻡ ﻭ ﺍﺯ ﻓﮑﺮ ﺑﺒﺮ ﻭ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﺷﻢ ! »
ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﺍﻧﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺑﺒﺮ
ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﺭﻭ !
***
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﺒﺮ ﯾﮏ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺗﻮﺳﺖ ﻭ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﯾﮏ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﮐﻪ
ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺗﻮ ...
ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻤﺸﮏ ﺭﺍ ﺩﺭ ﯾﺎﺏ !
ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ، ﻫﻤﻨﻮﺍ ﻭ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ...! ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﻭ ﺟﻠﻮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺗﻮ،
ﺳمفوﻧﯽ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺭﯾﺰﺩ
👍1
نفسِ انسان معمولا بی قرار است. بی صبر است. عجول است. اما روحِ آدمی همیشه صبور است. شکیبایی دارد. آرام و با وقار است. چرا؟ زیرا عمرِ نفس کوتاه است. نفس می داند که زمانش محدود است. باید عجله کند! اما روحِ انسان ابدی است. روح مرگ ندارد. جاودانه است. برای همین است که روح هیچ عجله ندارد. روح سایهء خداوند است. هرگاه که گرفتارِ عجله و بی صبری شدی، بدان که گرفتارِ نفس هستی. بدان که بر خرِ نفس سوار هستی. اما زمانی که صبر، وقار و متانت به سراغت می آید، بدان که به عنوانِ روح زندگی می کنی. برای همین است که دین می گوید «خدا با صابران است.» صبر و شکیبایی خاصیتِ روح است. و روح سایهء خداوند است. صبر به روح می رسد و روح به خداوند. پس حق با دین است. اگر صبر را بیابی، روح را می یابی و با یافتنِ روح است که خداوند را تشخیص می دهی. اما اگر گرفتار عجله و بی صبری و بی قراری باشی، به دامِ نفس می افتی. آنگاه نمیتوانی ابدیت را بشناسی. حتا عجله و بی صبری و بی قراری برای شناختِ خداوند هم سببِ از دست دادنِ خداوند می شود! زیرا همین عجله و بی قراری حضور و آگاهی ات را غبارآلود و طوفانی می سازد. آنگاه نمیتوانی آن ذاتِ پاکیزه را تشخیص بدهی.

📅 #دوشنبه #روز۲۷ #دی #سال۱۴۰۰
خاطره واقعی حتما بخونید

وارد حیاط که شدم دیدم یک گوسفند سفید قربانی را به نرده بسته اند و بچه ها در حال ناز و نوازشش بودند...
شب شد، نالهِ این گوسفند تمام مجتمع رو برداشت
طاقت نیاوردم آمدم پائین ببینم چه خبره چی شده این حیوان ناله میکنه، صاحب گوسفند قربانی و چند نفر دیگر هم بودند، هرچه آب گذاشتیم کاهو ریختیم، بی توجه ناله میکرد، بازدید بدنی هم کردیم چیزی نفهمیدیم، تا صبح ناله کرد و ناله کرد، آفتاب نزده صاحبش رفت دنبال قصاب تا اهالی ساختمان کمتر ناراحتی بکشند، قصاب رسید اول سعی کرد بیاد تشنه لبان کربلا آبی به حیوان بدهد. نخورد بیشتر ناله کرد ناچار گوسفند را زد زمین، و تا آمد کارد را با گلویش آشنا کند به یکباره چاقو را به زمین زد و یک الله و اکبر خشمگینانه گفت و سر بر دیوار تکیه داد ... سپس خم شد با نوک چاقو ریسمانی را که بر آلت تناسلی حیوان بسته شده بود را باز کرد، گوسفند قربانی به یکباره مقدار زیادی ادرار خون آلود از خود دفع کرد و ناله اش قطع شد...

فروشنده سنگدل برای چند هزار تومان سود بیشتر چنین بلای چندش آوری را مرتکب و آب فراوانی بخوردش داده بود ...
قصاب گفت من سر این زبان بسته را نمی برم، بگذارش برای سال بعد، صاحبش در حالیکه اشک میریخت، گفت میبرمش ده که تا آخر عمر فقط بخوره بخوابه...

که اگر یک کیلوگرم به وزن گوسفند اضافه شود 45 هزار تومان حرام به دارایی دامدار و چوبدار اضافه می گردد، آنهم در مقابل شکنجه طاقت فرسایی که به حیوان زبان بسته میدهند.

حیوانی که چقدر سفارش به آسایش و آرامش آن در دین شده است، لعنت بر این پول پرستی و مال دوستی که شرافت و رحم و انسانیت برای کسب آن فدا می شود

راستی ما در اخلاق مروت و انسانیت به کجا می رویم؟! کجای تربیت انسانیمان اشکال دارد؟

انسانیت به کجا رسیده؟
مراکز اصلی انرژی در بدن

مرکز اول انرژی در کف لگن آناتومی‌‌انسان بوده و غدد مرتبط در آن ناحیه نیز با این مرکز در ارتباط است‌.این مرکز قویترین مرکز تولیدی انرژی بدن است زیرا مرکز تولید مثل و تداوم نسل بشر است‌.لذا نحوه صحیح استفاده از این مرکز انرژی‌، تاثیر شگرفی در دستیابی به اهداف و خواسته ها دارد که در مقالات بعدی تبیین خواهد شد.‏

مرکز دوم انرژی در ناحیه شکمی‌‌شامل کولن و پانکراس و قسمت پائین کمر است‌.‏

مرکز سوم انرژی در حفره شکمی‌‌قرار دارد‌. این مرکز بر کلیه، کیسه صفرا، معده‌، روده ها‌، و غدد فوق کلیوی حاکم است‌.‏

مرکز چهارم انرژی در فضای پشت قفسه سینه قرار دارد‌، این مرکز بر قلب‌، ریه ها و غده تیموس حاکم است‌.‏
سه مرکز اول انرژی بر بقاء تأکید دارند و ماهیت حیوانی انسان را بازتاب می‌‌دهند اما در مرکز انرژی چهارم ما از خود خواهی خارج می‌‌شویم این مرکز به احساساتی مانند عشق‌، توجه به دیگران‌، عطوفت و شکرگزاری‌، قدر شناسی‌، تحسین‌، مهربانی‌، الهام‌، کامل بودن و اعتماد ربط دارد‌.‏

مرکز پنجم انرژی در گلو قرار دارد‌. این مرکز بر غده تیروئید‌، پاراتیروئید و غدد بزاقی و بافت گردن حاکم است‌. این مرکز ضمن ارتباط با عشقی که در مرکز چهارم احساس می‌‌کردید مربوط به بیان حقیقت و نیز نیرو بخشیدن به واقعیت‌، به وسیله زبان و صداست‌.‏

مرکز ششم انرژی در فضای عقب گلو و پشت سرتان قرار دارد‌. این مرکز بر غده پینه آل حاکم است‌. یعنی بر غده مقدس‌. برخی افراد غده پینه آل را چشم سوم می‌‌نامند. اما من آن را چشم اول می‌‌نامم‌. این غده دری است به سمت ابعاد بالاتر و به تغییر ادراک شما کمک می‌‌کند تا بتوانید پشت پرده را ببینید و واقعیت را به شیوه غیر خطی مشاهده کنید‌.‏
وقتی این مرکز فعال باشد مانند آنتن رادیو عمل می‌‌کند و می‌‌توانید با استفاده از آن خود را روی فرکانسهای بالاتر و فراتر از حواس پنجگانه تنظیم کنید‌. در اینجاست که کیمیاگر درونتان بیدار می‌‌شود وقتی این غده در تعادل باشد‌، مغزتان به شیوه روشن و فعال کار می‌‌کند‌. شما از دنیای درون و بیرون آگاه می‌‌شوید و هر روز چیزهای بیشتری را مشاهده و درک می‌‌کنید‌.‏

مرکز هفتم انرژی بالاتر از سر قرار دارد‌. بنابراین تنها مرکزی است که با هیچ بخش از جسم مادی ارتباطی ندارد‌. این مرکز سر چشمه ارتباط با کل هستی است‌. وقتی این مرکز فعال شود احساس می‌‌کنید شایسته دریافت هستید و بینش‌، تجلی‌، درک عمی‌ق‌، و بارگذاری فرکانسهای سازنده و اطلاعاتی را ممکن می‌‌کند که تصورش را نمی‌‌توانید داشته باشد. به عبارت دیگر از طریق این مرکز به داده ها و خاطرات می‌دان کوانتومی‌‌دسترسی پیدا می‌‌کنیم‌.



https://telegram.me/Ayurveda
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آگاه باشید که
در جهان هوشمند ما
هیچ رویدادی تصادفی به وقوع نمی‌پیوندد.

هر چیزی که
در مسیر زندگی
سر راه شما قرار می‌گیرد؛
نکته‌ای برای آموختن است.

به هر کس و
هر چیزی که در مسیر زندگی
با آن برخورد می‌کنید؛ ارج نهید.


وین_دایر
دین برای خدا نیست. خدا به دین نیاز ندارد. خدا به اعمالِ تو نیاز ندارد. نیک باشی، برای توست. بد باشی، برای توست. نتایجِ اعمالِ هر کسی برای خودِ اوست. اما شما بسیاری چیزها را نادرست و انحرافی درک کرده اید. به شما گفته اند دین و دیانت فرضِ خداست، مجبور هستی که انجامش بدهی. این مجبوریت، تمامِ عشق و علاقهء شما را نابود کرده است. چه کسی مجبوریت را با عشق انجام می دهد؟ چه کسی وظیفهء اجباری را با اشتیاق انجام می دهد؟ هیچ یک از اعمالِ دینی به خدا ربط ندارد. وقتی عبادت می کنی، در حالِ انجام دادنِ کاری در برابرِ خدا نیستی، بلکه در حالِ انجامِ چیزی در برابرِ خودت هستی. کاری برای خودت صورت می گیرد. اما اگر آنرا برای خدا بدانی، ذهنت با باورهای دیگرت در تضاد می افتی. تو باور داری که خدا نیاز به هیچ چیزی ندارد. او نیازی به عبادتِ تو ندارد. آنگاه ذهنت عشقِ به هیچ عبادتی نخواهد داشت. زیرا گمان می کند خدا نیازی ندارد. نیک باشی، در بهشت خواهی بود. بد باشی، در جهنمی خواهی رفت که اعمالت می آفرینند. حقیقت، این است.

📅 #پنج‌شنبه #روز۳۰ #دی #سال۱۴۰۰
ذهنتان را برنامه ریزی کنید!

وقتی تصمیم گرفتید فردی بسیار بهره ور باشید، می توانید از مجموعه ای از تکنیک های برنامه ریزی شخصی استفاده کنید.

نخستین تکنیک این است که "گفتگوی درونی"تان را تغییر دهید. ۹۵ درصد از احساسات و اقدامات احتمالی شما به واسطه گفتگویی درونی که با خود دارید، تعیین می شوند. مدام با خودتان تکرار کنید «من بسیار منظم و بهره ور هستم».

وقتی احساس می کنید کار زیادی بر سرتان ریخته است، کمی استراحت کنید و به خود بگویید «من کاملا منظم و بسیار بهره ور هستم».

بارها و بارها به خود تاکید کنید که «من در مدیریت زمان عالی هستم». وقتی دیگران درباره گذران زمانتان از شما می پرسند، به آنها بگویید که در مدیریت زمان عالی هستید. هر گاه می گویید من منظم هستم، ضمیر ناخودآگاهاتان این را به عنوان دستور می پذیرد، به شما انگیزه می دهد و محرکی می شود تا در واقعیت هم رفتارهای منظمی داشته باشید.

👤#برایان_تریسی