درود بر خوانندگان کانال #مارکیجمنت

امروز صبح در یکی از شرکتهایی که مدتی ست ارتباط کاری داریم، جلسه داشتیم و مدیر در میانه بدگویی از زمین و زمان و اقتصاد بد و دولت بد و مشتریان بد؛ ناگهان اظهار داشت که «ما #شانس هم نداریم والا بعضیها یه شانس هایی آوردن...»
من بلافاصله گفتم کی مثلا؟ و ایشان آقایی را مثال زدند که من سالهاست خود و شرکتشان را به عنوان نمونه موفق مدیریتی می شناسم!!... من در آنجا چیزی نگفتم اما در این پست پاسخ می دهم:

اینهمه مطالب در مورد قدرت #اراده و تلاش که در شبکه های اجتماعی ارسال می شود پس چه تاثیری برای ما دارند؟ واقعا این چه اعتقاد و طرز فکریست که ما شانس را زاده تلاش و اراده خود نمی دانیم و فکر می کنیم کار خداوند نه براساس لیاقت ما که مبتنی بر «تصادف» می باشد؟؟!! البته من آگاهی مذهبی ندارم اما چه از روی برداشت های محدود دینی و چه براساس مطالعات علمی و تجربی رشته خودم اعتقاد راسخ دارم که خداوند #رحمت مطلق است و به هیچ کسی کمتر یا بدتر از بقیه نمی دهد. این ما هستیم که کمتر یا بدتر بدست می آوریم. علت بد آوردن و ناکامی را ابتدا در خود و سپس اطرافیان خود (که باز هم #مسئولیت آن با خودماست)جستجو کنیم... مثلا اینکه قلبی که پرخشم ، کینه ورز یا تندخو ست و بدبیاری دیگران را آرزو می کند؛ قطعا از چشم خداوند پنهان نخواهد بود... .

@Markagement
@BMoghimi

شانس کاملا با زندگی هدفمند و تلاش همیشگی و هوشمندانه نسبت مستقیم دارد. وقتی از چیزی ترس داریم حتما سرمان می آید چون با عدم تمرکز روی هدف و اصل کار، #ذهن خود را درگیر نگرانیها و ترسها و نباختن ها می کنیم و این حرکت تخته گاز به سمت شکست است. در وجه مقابل وقتی #تمرکز بر اصل بازی ، نقشه ها ، اهداف، تمرین و #تکرار و کسب تجربه باشد ؛ تمامی شانسهای دنیا نصیب ما شده و #موفقیت های بیشتر و همیشگی در راه است. وقتی کار گره می خورد تنها راه درس آموختن و تکرار و ادامه تلاش هوشمندانه است و لاغیر.

#موفقیت چیزی جز تکرار هدفمند و #هوشمندانه چند #دسیپلین خاص نیست...

#لطفا_موفق_باشید !!

#بهمن_مقیمی
#مشاور_و_سخنران_مدیریت

#آرمان
#چشم_انداز
#رسالت
#Markagement
#Discipline
#Vision
#Mission


https://www.instagram.com/p/BIozR80hDJC/

#Shape_up_OR_Ship_out !
درود
آقای بزرگواری چند روز پیش با شماره #گرجستان من تماس داشتند و پس از معرفی واسطه عزیز و دوست ارزشمندم در کیش، تقاضای شغل برای برادرشان در تفلیس داشتند. پرسیدم که آیا ایشان زبان گرجی یا روسی بلد هستند؟ پاسخ منفی بود. ایشان انگلیسی هم نمی دانست. پرسیدم تحصیلات ایشان چیست؟ گفتند رشته تاسیسات خوانده اما در کارش خبره نیست و می خواهد کار ساده ای داشته باشد. عرض کردم چکاری بلد هستند؟ گفتند قبلا در هتل دوستتان (دوست من) شاغل بوده اند اما کارش در حد خوش آمدگویی میهمانان و اینها بوده است ولی «زیر آبش» را زده اند و شغلش را از دست داده اما صاحب هتل بزرگواری کرده اند و زمانیکه متوجه شده اند که ایشان «عشق خارج» است، من را برای کمک معرفی کرده اند... .

مساله از نظر من واضح است. ایشان کار بلد نیستند و تلاشی برای بهتر شدن و پیشرفت نداشته اند و در نتیجه شغلشان را از دست داده اند. حالا انچه که به سر دوست من در کیش آمده ظاهرا قرار است سر خودم یا دوستانم در تفلیس هم بیاید! یک انسان که حقش را از دیگران می جوید ، کاری بلد نیست، اندوخته ای از دانشگاه نجسته و حتی در همان شغل خویش به حد کفایت مهارت ارتباطات کسب نکرده تا جایی که برادرش باید برای او به این شهر و آن کشور «رو بیندازد» تا شاید دستش جایی بند شود ... !! با فروتنی و احترام باید به برادر دلسوز و بامعرفت وی و دوست بسیار بزرگوارم که مدیون ایشان هستم؛ عرض کنم که نامبرده یک لمپن بی مسئولیت و بی کفایت تمام عیار می باشد (سهوا یا عمدا خارج از این بحث است)... اگر قرار باشد تغییری نکند ، البته که لایق زندگی عالی در این شرایط سخت و #فوق_رقابتی هزاره سومیها نیست! لمپن فقط به اشخاصی نظیر «شعبان بی مخ» گفته نمی شود بلکه هر کدام از ما که متعهد به یک #آرمان و هدف نیستیم و در آن راه و نیز بهبود و تقویت آرمان و #اخلاق و پشرفت نمی کوشیم و برعکس همچون زالو و با فشارهای فیزیکی یا روانی یا با رزالت و دروغ ، دیگران را به خدمت گرفته و ثبات فکری نداشته و رو به زوال اخلاقی یا عصبی در حرکتیم؛ در حقیقت یک نوعی از لمپنیسم یا اوباشی گری در خود داریم.

قبلا هم با استفاده از تعریف #مارکس از واژه «لمپنیسم» عبارتی را به خوانندگان گرامی #مارکیجمنت معرفی کرده بودم و آن #لمپن_صنعتی بود. لمپنهای صنعتی: بی هویت و فرودست بوده و در جامعه طبقاتی (یا شرکتهایی که سلسله مراتب و فرودوستی با عدم #آموزش _موثر، آگاهانه یا ناآگاهانه ترویج می شود) ، غیر مولد و مخالف تغییر و متعهد به قدرت (نه کیفیت و نه اخلاق) در سازمان هستند. بخشهایی از #لمپنیسم_صنعتی در همه ما وقتی که در مقابل تغییر مقاومت می کنیم و یا تسلیم شرایط می شویم نیز به عرصه ظهور می رسد اما اگر به تمام معنی درمانده و بی اثر هستیم و گوش شنوایی برای حرفهایمان نیست (یا به حقیقت حرفمان ارزش شنیدن ندارد) و اگر کتاب نمی خوانیم و برای بهتر شدن کار و آینده خود، سازمان و خانواده خود در کار #تحول_فرهنگی نیستیم ؛ می توان گفت که تبدیل به یک لمپن تمام عیار شده ایم.

به عنوان یک #مشاور و #مدرس_دانشگاه ، استخدام یک لمپن را اشتباه می دانم! البته حضرت حق هم فرموده اند که انسان بدون تلاش لایق هیچ نیست... و وعده خداوند البته حق و بجاست.

گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن. «حافظ»

https://www.instagram.com/p/BNKtKZzhrpG/
#بهمن_مقیمی
عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه گرجستان