عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Forwarded from Nafir " نَفیر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کمتر به این دردها فکرمیکنم.البته هنوز هم گاهی بیتاب میشوم،بایدمراقب این غلیانهای عاطفی باشم.البته بدون مبالغه،با گریه ها و خنده های بیصدا، بی آنکه خشم و ناراحتی به خود راه دهم.بله،حالا دیگر باید طبیعی باشم،باید بیشتر رنج بکشم،دیگر نه داغ خواهم بود و نه سرد،باید وِلَرم باشم،وِلَرم بمیرم بدون جوش و خروش و هیجان.شاهد مُردنم نخواهم بود،واین همه چیز را خراب می کند.مگر شاهد زندگی کردنم بوده ام؟تا به حال شکوه و شکایتی کرده ام؟پس چرا حالا باید شاد باشم؟دیگر به هیچ سوالی جواب نمیدهم.حتی سعی میکنم از خودم هم سوالی نپرسم.فقط اگر بتوانم،در این دوره انتظار برای خودم داستانهایی تعریف کنم،این داستانها به نمونه هایی که تاکنون گفته شده شباهتی نخواهد داشت.در آن هیچ زشتی یا زیبایی یا تب تابی وجود نخواهد داشت.همه این داستانها عاری از حیات خواهد بود،درست مثل خودِ داستان گو. چه گفتم؟اهمیتی ندارد.قبل از هرچیز اجازه دهیدبگویم که هیچکس را نمی بخشم.آرزومیکنم که روزگار همه آنها سیاه شودو در نسلهای پست و نفرت انگیزِ آینده از بدنام ترینها محسوب شوند؛برای امشب کافی است.

#ساموئل_بکت
#از_شب_گسیخته
#TomRosenthal
#IGotMyselfafinish
@na_fir
@asheghanehaye_fatima



هیچ‌کس هرگز کاملا آزاد نیست. آزادی بشر درست چند ساعت بعد ِتولد از او سلب می‌شود. از همان لحظه‌ای که برای ما اسمی می‌گذارند و ما را به خانواده‌ای نسبت می‌دهند، دیگر فرار غیرممکن می‌شود. قادر نیستیم زنجیر را پاره کنیم و آزاد باشیم. ساختمان بزرگ اداره ثبت اسناد زندان ماست. همه ما لابه‌لای اوراق آن کتاب‌ها له شده‌ایم!


#از_طرف_او
#آلبا_دسس‌_پدس
@asheghanehaye_fatima



تا زمانی که طبیعی بودن سکس با تمام قلب پذیرفته نشود، هیچ کس نمی تواند کسی را دوست بدارد.


#از_سکس_تا_فرا_آگاهی
#اوشو
@asheghanehaye_fatima




این جهان یک قسمتِ تاریک دارد
اما تو در جای دیگر که در جاهای دیگر نشسته‌یی
و من تا انتهای عمر همین... خواهم گفت

تاریک‌ها
چه قصدی جز آن‌که تو را از من بگیرند؟
و تو این‌جا که نشسته‌یی
مگر از جهان
و از تاریکِ آن چه خبر نداری؟

تو این‌جا نشسته‌یی
و هر دیگری که جای تو باشد
همین می‌نشیند
که مرا تاریکِ جهان صدا می‌‎زند
و تو باید همین نشسته باشی فقط!

■●شاعر: #ابوالفضل_پاشا

📕●به نقل از کتاب: #از_چه_رنگی_به_تن | ●نشر: #مهر_و_دل | چ اول ۱۳۹۸ |
Forwarded from Nafir " نَفیر
به شب که مرا با تو آشنا کرده
توسل می‌جویم
باشد که مرا بشنود
باشد که در تمام طول بیداری با من باشد...

آه ای شب نزدیک
روحِ مرا بگیر و برایش ببر
به او بگو
این اشتهای آن دو چشم است برای دیدن رویای تو
که از آتش و لهیب حکایت می‌کند
تو که خود زیباترین کلمات و شب‌هایی
کیستی تو... ؟

امان از سستی واژگانم
امان از ناتوانی‌ام
امان از برباد رفتنم در تو
کیستی تو... ؟

جهان هستی
و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدن دانه‌های باران
زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی
از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رویا و بیداری من شدی
امان از اشتیاقم برای تو...

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مُرد
اگر چشمانم در پیش‌گاهِ تو بایستند
در تلفظِ نامت
شهدی‌ست که دهانم نمی‌شناسدش
پس هرگز به‌دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌ خاطرِ تو... !

#سهام_الشعشاع
#از_شب_گسیخته
#طلوع_من
@na_fir
Forwarded from Nafir " نَفیر
من از کجا سَرِ راهِ تو آمدم ناگاه!
چه کرد با دلِ من آن نگاهِ شیرین، آه!

مدام پیشِ نگاهی، مدام پیشِ نگاه!

کدام نشئه دویده است از تو در تنِ من؟
که ذره های وجودم تو را که می بینند،
به رقص می آیند،
سرود می خوانند... !

#فریدون_مشیری
#از_شب_گسیخته
#طلوع_من
@na_fir
Forwarded from Nafir " نَفیر
دلم گرفته
دلم عجیب گرفته است.
و هیچ چیز،
نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،
نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست،
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی‌رهاند.
و فکر می‌کنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد...

#سهراب_سپهری
#از_شب_گسیخته
@na_fir
دو چیز در زندگی انسان مهم است:
برای مردان، زنان
برای زنان، پول



#دیالوگ
#از_نفس_افتاده




@asheghanehaye_fatima
Forwarded from Nafir " نَفیر
به من گفت:
به خاطر بسپار
نام کسانی را که با آن ها جنگیده ای
و بگو با کدام اسلحه
زیباتر خواهی جنگید...

به او گفتم:
من برای جنگ های کوچک
تفنگ را انتخاب می کنم
و برای جنگ های بزرگ
زن را...

#مهدی_اشرفی
#از_شب_گسیخته
@na_fir
اگر دانشمندی‌، روانشناسی‌ بخواهد درباره ‌زشت‌ترین‌ اشكال‌ بی‌حیایی‌، بلاهت‌، حقارت‌، هرزگی‌، رذالت‌ و خودگنده‌بینی‌ مطالعه‌ای‌ جدی بكند باید بیاید و در این‌جا مستقر شود تا محیرالعقول‌ترین‌ پدیده‌ها را ثبت‌ كند. خلاصه‌ بازی بدی سرِ ما درآوردند. حق‌مان‌ هم‌ همین‌ بود: همه این‌ جنبش‌های سوسیالیست‌ ـ لیبرالیست‌ ـماركسیست‌ ـ افیونی‌ و ابن‌الوقتی‌ به‌ شكل‌ اسفناكی‌ شكست‌ خوردند و سكه قلب ‌توده‌ایسم‌ از طرف‌ آقا و اربابش‌ در بازار بین‌المللی‌ سیاسی‌ ـ اقتصادی ـ كاپیتالیستی‌ ـ به‌من‌چه‌ مسلكی‌ ـ موضوع‌ بده‌ بستان‌های تجارتی‌ قرار گرفت‌! گاوها، خوك‌ها و جوجه‌ها خداحافظ‌! چه‌ بهتر! لااقل‌ دیگر توهمی‌ نمانده‌! همه‌چیز مثل‌ روز روشن‌ است‌: باید... را مزمزه‌ كرد

#از_میان_نامه_ها_به_شهید_نورایی
#صادق_هدایت

@asheghanehaye_fatima
کتاب «نخل‌های وحشی» فاکنر رو خوندی؟
- گفتم لباست رو در بیار.
- گوش کن، جمله آخرش قشنگه «بین غم و نیستی، من غم را انتخاب می‌کنم» تو کدوم یکی رو انتخاب می‌کنی؟
- بذار پاهات رو ببینم.


#از_نفس_افتاده
#ژان_لوک_گدار

@asheghanehaye_fatima
📝 #از_لا_به_لای_نامه_ها

نامه #ادگار_آلن_پو به #ویرجینیا_کلم

تو اکنون خاص‌ترین و بزرگترین شوق من برای جنگیدن علیه این زندگی نامساعد، این زندگی ناراضی کننده و نامراد هستی.»


@asheghanehaye_fatima
4_5886712708820107505.pdf
641.4 KB
تا زمانی که طبیعی بودنِ سکس، با تمام قلب پذیرفته نشود، هیچ کس نمی تواند کسی را دوست بدارد.

#اوشو
#از_سکس_تا_فرا_آگاهی



@asheghanehaye_fatima
جئتُكِ كالسّفينةِ مُتعَباً
أخفي جِراحاتي وراءَ ثيابي..

من مثل کشتی درمانده‌ای به طرفِ تو می‌آیم
«با زخم‌هایى كه زیر پیراهنم پنهان كرده‌ام...»

#از_ترانه‌ای_عربی
#صدیق_قطبی

@asheghanehaye_fatima
«من از اول میدانستم که تو بد عهدی اما مهربانی،
که عاشقم نیستی اما کمی دوستم داری،
که می‌روی اما همان اطرافی،
که تفاوت من برایت با بقیه خیال و تلاش من است نه میل و اشتیاق تو.
آدم خودش بهتر از بقیه می‌داند کجای رابطه با یک نفر ایستاده، فقط باید شجاعتش را داشته باشد که به خودش بقبولاند.»

#از_خلال_نامه‌های_گلاویژ_به_حسین_ #دریابندی.
#نامه

@asheghanehaye_fatima
Forwarded from اتچ بات
#زبان_آتش_و_آهن

سروده‌ی زنده‌یاد #فریدون_مشیری

با صدای استاد #محمدرضا_شجریان

🔸 #زبان_آتش_و_آهن

تفنگت را زمین بگذار
که من بیزارم از دیدار این خونبار ناهنجار
تفنگ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیان‌کن
ندارم جز زبانِ دل، دلی لبریز مهر تو،
ای با دوستی دشمن!
◽️
زبان آتش و آهن
زبان خشم و خونریزی‌ست
زبان قهر چنگیزی ست
◽️
بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن _شاید
فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید
برادر گر که می‌خوانی مرا،
بنشین برادر وار

تفنگت را زمین بگذار،
تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو
این دیو انسان‌کُش برون آید.
◻️
تو از آیین انسانی چه می‌دانی؟
اگر جان را خدا داده‌ست
چرا باید تو بستانی؟
چرا باید که با یک لحظه غفلت،
این برادر را
به خاک و خون بغلطانی؟
گرفتم در همه احوال حق‌گویی و حق‌جویی
و حق با توست
ولی حق را ــ برادر جان ــ
به‌زور این زبان نافهم آتش‌بار
نباید جست!
◽️
اگر این بار شد
وجدان خواب آلوده‌ات بیدار
تفنگت را زمین بگذار...

- #فریدون_مشیری
از دفتر: " #از_دریچه_ماه "

@asheghanehaye_fatima
باری، هر چه فکر می کنم چیز نوشتنی ندارم. مشغول قتل عام روزها هستم، فقط چیزی که قابل توجه است نسیان هم به عوارض دیگر افزوده شده و این خودش نعمتی است! یکجور دفاع بدن از خود است چون حالا دیگر باید به نداده های خدا شکر بگذاریم - لنگ لنگان قدمی برداریم و هی دانه ی شکری بکاریم - رویهمرفته مضحک و احمقانه بوده هیچ جای گله و گونه هم نیست چون موقعی می شود توقع داشت که قاعده در میان باشد نه در مقابل هیچ. سرتاسر زندگی ما یک حیوان تحت تعقیب بوده ایم حالا دیگر این جانور، محاصره شده و حسابی از پا درآمده فقط مقداری بازتاب به طرز احمقانه کار خودشان را انجام می دهند. گناهمان هم این بوده که زیادی به زندگی ادامه داده ایم و جای دیگران را تنگ کرده ایم، همین.

#صادق_هدایت
#از_میان_نامه_ها_به_شهید_نورایی

@asheghanehaye_fatima
☕️قطعه‌ای از کتاب

هیچ لذتی فراتر از این نیست که ببینید دخترتان به جایگاهی که برای او مقدر شده رسیده است، در حالی که قدرتِ بخشش و شهامت رو به رو شدن با آینده، تحقق سرنوشتش و رفتن به دنبال رویاهایش را دارد‌.

روزی که خانه شما را ترک می کند تا زندگی خودش را آغاز کند، متوجه میشوید که این همه تعهد و جنگیدن ارزشش را داشته است. یک مادر چه این موضوع را بداند چه نداند بهترین، قدرتمندترین، و ماندگارترین معلمی است که فرزندش باید داشته باشد.

این کتاب، کتابی است برای مادران و دخترانی که هیچ کدام بدون عیب و کاستی نیستند. در این مسیر، برای تبدیل شدن به مادرانی که با موفقیت، دخترانی شایسته پرورش می دهند لازم نیست بی نقص و کامل باشید.

📕#از_دخترت_قهرمان_بساز

#دارلین_براک

♦️@asheghanehaye_fatima
Forwarded from Nafir " نَفیر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از درد ترک خورده و از زخم کبودیم
کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم

او می رود و هر قدمش لاله و نسرین
ما سنگ تر از قبل همانیم که بودیم

ما شهرتمان بسته به این است بسوزیم
با داغ عزیزیم که خاکستر عودیم

تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست
از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم

جو گندمی از داغ غمش تار به تاریم
در حسرت پیراهن او پود به پودیم

پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است
دلتنگ به یک خنده ی او زود به زودیم

بر سقف اگر رستن قندیل فراز است
ما نیز همانیم، فرازیم و فرودیم

یک روز میاید و بماند که چه دیر است
روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم

بعد از تو اگر هم کسی آمد به سراغم
آمد ببرد آنچه ز تو تازه سرودیم

#حامد_عسکری
#از_شب_گسیخته
#طلوع_من
♥️♥️♥️
#Hamed_askari
@na_fir
مثل یک مسیر 
که در انتهای مه‌ای غلیظ گم می شود،
مثل سطرْ_نوشته ای
که پاک کن بر آخرش کشیده اند،
مثل جای پای پرنده ای
که در نیمه راه تمام شده است...

مثل هر چیزی که باید پنهانش کنند
به فراموشی آرامی دعوت شده‌ام

#از_پاره_سطرها

@asheghanehaye_fatima