عاشقانه های فاطیما
808 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
به شب که مرا با تو آشنا کرده
توسل می‌جویم
باشد که مرا بشنود
باشد که در تمام طول بیداری با من باشد...

آه ای شب نزدیک
روحِ مرا بگیر و برایش ببر
به او بگو
این اشتهای آن دو چشم است برای دیدن رویای تو
که از آتش و لهیب حکایت می‌کند
تو که خود زیباترین کلمات و شب‌هایی
کیستی تو... ؟

امان از سستی واژگانم
امان از ناتوانی‌ام
امان از برباد رفتنم در تو
کیستی تو... ؟

جهان هستی
و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدن دانه‌های باران
زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی
از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رویا و بیداری من شدی
امان از اشتیاقم برای تو...

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مُرد
اگر چشمانم در پیش‌گاهِ تو بایستند
در تلفظِ نامت
شهدی‌ست که دهانم نمی‌شناسدش
پس هرگز به‌دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌ خاطرِ تو... !

#سهام_الشعشاع



@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



جهان هستی
و هیچ جهانی
چون تو نیست
آسمانِ هستی
و باران و شمیم...

تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدنِ دانه‌های باران

زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی...

از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو
بدل به خواب و رؤیا
و بیداری من شدی،
امان از اشتیاقم برای تو...

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مرد
اگر چشمانم در پیشگاه تو بایستند...

در تلفظِ نامت
شهدی‌ست
که دهانم نمی‌شناسدش...

پس هرگز
به‌ دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌خاطرِ تو!

سهام الشعاع | شاعر سوری
برگردان: سودابه مهیجی

#سهام_الشعشاع
#سودابه_مهیجی
به شب که مرا با تو آشنا کرده
توسل می‌جویم
باشد که مرا بشنود
باشد که در تمام طول بیداری با من باشد

آه ای شب نزدیک
روح مرا بگیر و برای‌اش ببر
به او بگو
این اشتهای آن دو چشم است برای دیدن رؤیای‌ تو
که از آتش و لهیب حکایت می‌کند
تو که خود زیباترین کلمات و شب‌هایی
کیستی تو؟

امان از سستی واژگان‌ام
امان از ناتوانی‌ام
امان از برباد رفتن‌ام در تو
کیستی تو؟

جهان هستی
و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدن دانه‌های باران
زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی
از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رؤیا و بیداری من شدی
امان از اشتیاق‌ام برای تو

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مرد
اگر چشمان‌ام در پیش‌گاه تو بایستند
در تلفظ نام‌ات
شهدی‌ست که دهان‌ام نمی‌شناسدش
پس هرگز به‌دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌خاطر تو!



#سهام_الشعشاع | سوریه |

برگردان: #سودابه_مهیجی
@asheghanehaye_fatima



به شب که مرا با تو آشنا کرده
توسل می‌جویم
باشد که مرا بشنود
باشد که در تمام طول بیداری با من باشد

آه ای شب نزدیک
روح مرا بگیر و برای‌اش ببر
به او بگو
این اشتهای آن دو چشم است برای دیدن رؤیای‌ تو
که از آتش و لهیب حکایت می‌کند
تو که خود زیباترین کلمات و شب‌هایی
کیستی تو؟

امان از سستی واژگان‌ام
امان از ناتوانی‌ام
امان از برباد رفتن‌ام در تو
کیستی تو؟

جهان هستی
و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدن دانه‌های باران
زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی
از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رؤیا و بیداری من شدی
امان از اشتیاق‌ام برای تو

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مرد
اگر چشمان‌ام در پیش‌گاه تو بایستند
در تلفظ نام‌ات
شهدی‌ست که دهان‌ام نمی‌شناسدش
پس هرگز به‌دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌خ
اطر تو!



هام_الشعشاع | سوریه |

برگردان: #سودابه_مهیجی

@asheghanehaye_fatima
..

اشتیاق‌ام به تو
مرا به بی‌نهایت می رساند
و چون در اندیشه‌ام
سایه‌بان برمی‌افرازی
بدل به باران عشق می‌گردم
که اگر
مرا تکثیر کنی
صبح‌هنگام
شکوفه‌های باغ و بستان خواهم بود
و هرگاه
دستان‌ات آبی بر خاک بیفشاند 
قد می‌کشم...



#سهام_الشعشاع

@asheghanehaye_fatima
..

اشتیاقم به تو
مرا به بی‌نهایت می رساند
و چون در اندیشه‌ام
سایه‌بان برمی‌افرازی
بدل به باران عشق می‌گردم
که اگر
مرا تکثیر کنی
صبح‌هنگام
شکوفه‌های باغ و بستان خواهم بود
و هرگاه
دستانت آبی بر خاک بیفشاند 
قد می‌کشم...



#سهام_الشعشاع



@asheghanehaye_fatima

جهان هستی
و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدن دانه‌های باران
زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی
از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رؤیا و بیداری من شدی
امان از اشتیاق‌ام برای تو

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مرد
اگر چشمان‌ام در پیش‌گاه تو بایستند
در تلفظ نام‌ات
شهدی‌ست که دهان‌ام نمی‌شناسدش
پس هرگز به‌دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌خاطر تو!

#سهام_الشعشاع
برگردان: #سودابه_مهیجی



@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


صبح فردا ما قهوه نخواهیم نوشید
و هیچ دسته گلی به میعادگاهمان نخواهد آمد
با اوهام غربت خود به خواب می رویم
هرکداممان
در شب سرما
در بستر خود غرق خواهیم شد
و سپس ؟

سپس
جای بوسه ها برگونه ها خواهد خشکید
و...
عشق بلند بالا انکار خواهد شد
فردا
مهتاب در حوض ایوان‌هایمان شاخ و برگ در می‌آورد
و نورش، شال می‌بافد
برای دختر امواج

اما مردی که در را می گشاید
گردن او را در چنگ می‌گیرد
شام گندمگونش را با اخگر وعده‌ای مشتعل می‌کند
سرود رعد را فراز چهره‌اش رها می‌سازد
تاج فراق بر سرش می‌نهد
و در سرزمین‌های تاریک تا حد نهایت
تبعیدگاهی برایش امضا می‌کند
سپس چه ؟

صبح روز عشق می‌رسد
به من زل می‌زند
بانوان شکوفه را می‌شمرد
و در گوششان غزل های دوستی زمزمه می‌کند
اما هیچیک از شکوفه‌های لبریز باران
دست بسویش دراز نخواهند کرد


#سهام_الشعشاع
@asheghanehaye_fatima



دستانت را
به گلهای سرخ و وحشی آغشته کن
اندام مرا لمس کن
از من بتی بساز !
که هیچ پیامبری آن را نشکند
من عاشق بوسه هایت هستم
مرا با بوسه ای بشکن ..


#سهام_الشعشاع
اسیر تو بودن
آزادی ست
حتی زیر اقیانوس های عمیق
حتی با چشمان بسته
بدون هیچ تنفس عمیق

#سهام_الشعشاع
• ترجمه :بابک شاکر


@asheghanehaye_fatima
من شاعر نیستم
من تنها کلماتی را می دانم
که نام تو را دارد
و آنها را ردیف می کنم به نشانه تو
شب را دوست دارم چون آغوش تو را دارد
صبح را دوست دارم
چون بیداری تو را دارد
از رنگهایی خوشم می آید
که رنگ چشمان توست
رنگ آرامش تو
من شاعر نیستم
تنها کلماتی را
که به تو ربط دارد می شناسم
و آنها را کنار هم می گذارم
تا دیگران بخوانند و
عاشق شوند.


#سهام_الشعشاع


@asheghanehaye_fatima
اسیر تو بودن
آزادی ست
حتی زیر اقیانوس های عمیق
حتی با چشمان بسته
بدون هیچ تنفس عمیق

🌸 #سهام_الشعشاع
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
.

اسیر تو بودن
آزادی ست
حتی زیر اقیانوس های عمیق
حتی با چشمان بسته
بدون هیچ تنفس عمیق

#سهام_الشعشاع

@asheghanehaye_fatima
دراین شب سیاه
کسی مرا درآغوش نمی‌گیرد
همه به من پشت کرده‌اند
صندلی‌های اتاق
تابلوهای روی دیوار
حتی چشم‌های تو هم درون این قاب
همه به من پشت کرده‌اند
و خودشان را پنهان می‌کنند
کنار تو ماندن
ماندن در تاریکی‌ست
وقتی چشمانم هیچ نمی‌بیند
اینجا هستی نیست
همه‌اش نابودی‌ست



#سهام_الشعشاع


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


به شب که مرا با تو آشنا کرده
توسل می جویم
باشد که مرا بشنود
باشد که در تمام طول بیداری با من باشد
آه ای شب نزدیک
روح مرا بگیر و برایش ببر
به او بگو
این اشتهای آن دو چشم است برای دیدن رویای تو
که از آتش و لهیب حکایت می کند
تو که خود زیباترین کلمات و شب هایی
کیستی تو ؟
امان از سستی واژگانم امان از ناتوانی ام
امان از برباد رفتنم در تو
کیستی تو ؟


جهان هستی و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده داری
صدای چکیدن دانه های باران
زمستان و بهارهستی
شب های تابستانه هستی
از آن زمان که به تو دل دادم جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رویا و بیداری من شدی
امان از اشتیاقم برای تو
کاش بدانی با تو چگونه محو می شوم
و چقدر خواهم مرد اگر چشمانم در پیشگاه تو بایستند
در تلفظ نامت شهدی ست که دهانم نمی شناسدش
پس هرگز بدنیا نیامده ام و هرگز نبوده ام جز بخاطر تو


#سهام_الشعشاع
ترجمه: #سودابه_مهیجی


به شب که مرا با تو آشنا کرده
توسل می‌جویم
باشد که مرا بشنود
باشد که در تمام طول بیداری با من باشد

آه ای شب نزدیک
روح مرا بگیر و برای‌اش ببر
به او بگو
این اشتهای آن دو چشم است برای دیدن رویای تو
که از آتش و لهیب حکایت می‌کند
تو که خود زیباترین کلمات و شب‌هایی
کیستی تو؟


امان از سستی واژگان‌ام
امان از ناتوانی‌ام
امان از برباد رفتن‌ام در تو
کیستی تو؟


جهان هستی
و هیچ جهانی چون تو نیست
آسمان هستی و باران و شمیم
تو آن صدای شب زنده‌داری
صدای چکیدن دانه‌های باران
زمستان و بهار هستی
شب‌های تابستان هستی
از آن زمان که به تو دل دادم
جهان دگرگون شد
و تو بدل به خواب و رویا و بیداری من شدی
امان از اشتیاق‌ام برای تو

کاش بدانی
با تو چگونه محو می‌شوم
و چقدر خواهم مرد
اگر چشمان‌ام در پیش‌گاه تو بایستند
در تلفظ نام‌ات
شهدی‌ست که دهان‌ام نمی‌شناسدش
پس هرگز به‌دنیا نیامده‌ام
و هرگز نبوده‌ام
جز به‌خاطر تو!

#سهام_الشعشاع‌


@asheghanehaye_fatima
.


به اسارت تو در آمده ام
که شاهزاده دریایی

زندان تو زیر آب است
جایی که فریاد زدن محالی بیش نیست

اسیر تو بودن
آزادی ست
حتی زیر اقیانوس های عمیق
حتی با چشمان بسته
بدون هیچ تنفس عمیق


#سهام_الشعشاع
ترجمه  #بابک_شاکر


@asheghanehaye_fatima
اسیر تو بودن
آزادی ست
حتی زیر اقیانوس های عمیق
حتی با چشمان بسته
بدون هیچ تنفس عمیق

🌸 #سهام_الشعشاع
#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima
أتوسل اللیل الذي عرفني بك
أنا أرجوه سماعي
أرجوه مشارکتي طول السهر
یا أیها اللیل القریب
هاك روحي خذها إلیه ...



به شب  که مرا  با تو آشنا کرده
توسل می‌جویم
باشد که مرا بِشنود
باشد که در تمامِ طولِ بیداری
با من باشد!

آه ای شبِ نزدیک
روحِ مرا بگیر و  برایش بِبَر ...


         #سهام_الشعشاع

     



پ. ن  :


تنهایی برای بعضی آدم‌ها
به چاله‌ی آبی می‌مانَد
که یکباره  پایشان می‌رود توویِ آن
و زود  از آن  بیرون می‌آیند،
اما برای برخی دیگر
       اقیانوسی بی‌انتهاست ...





           ِی_باوند_آلبرتی

سرگذشت تنهایی: تاریخچه‌ی یک احساس

      ترجمه : اکرم رضایی بایندر

  @asheghanehaye_fatima
من شاعر نیستم
من تنها کلماتی را می دانم
که نام تو را دارد
وآنها را ردیف می کنم به نشانه تو
شب را دوست دارم چون آغوش تو را دارد
صبح را دوست دارم
چون بیداری تو را دارد
از رنگهایی خوشم می آید
که رنگ چشمان توست
رنگ آرامش تو
من شاعر نیستم
تنها کلماتی را به تو ربط دارد می شناسم
وآنها را کنارهم می گذارم
تا دیگران بخوانند و
عاشق شوند

#سهام_الشعشاع
@asheghanehaye_fatima