دستش را بگیر
نوازشش کن
دعوتش کن به یک رقص
حواست باشد
دنیای یک زن هیچ وقت خبرت
نمی کند!!
به مردی که زبانِ سکوتِ زن را
بفهمد
باید گفت خدا قوت
#نیکی_فیروزکوهی
@asheghanehaye_fatima
نوازشش کن
دعوتش کن به یک رقص
حواست باشد
دنیای یک زن هیچ وقت خبرت
نمی کند!!
به مردی که زبانِ سکوتِ زن را
بفهمد
باید گفت خدا قوت
#نیکی_فیروزکوهی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
یک بار زنی را دیدم که لباس خیلی کوتاهی پوشیده بود،
نگاه آتشینی در چشمهایش بود و در دمای پنج درجه زیر صفر،
در خیابانهای لیوبلیانا قدم میزد.
فکر کردم باید مست باشد، و رفتم تا کمکش کنم. اما حاضر نشد بالا پوشم را بپذرید.
شاید در دنیای او تابستان بود و بدنش از اشتیاق کسی که منتظرش بود، گرم میشد.
حتی اگر هم آن شخص فقط در هذیان های او بود،
آن زن این حق را داشت که مطابق میلش زندگی کند و بمیرد،
موافق نیستی؟
#پائولو_کوئیلو
کتاب #ورونیکا_تصمیم_میگیرد_بمیرد
یک بار زنی را دیدم که لباس خیلی کوتاهی پوشیده بود،
نگاه آتشینی در چشمهایش بود و در دمای پنج درجه زیر صفر،
در خیابانهای لیوبلیانا قدم میزد.
فکر کردم باید مست باشد، و رفتم تا کمکش کنم. اما حاضر نشد بالا پوشم را بپذرید.
شاید در دنیای او تابستان بود و بدنش از اشتیاق کسی که منتظرش بود، گرم میشد.
حتی اگر هم آن شخص فقط در هذیان های او بود،
آن زن این حق را داشت که مطابق میلش زندگی کند و بمیرد،
موافق نیستی؟
#پائولو_کوئیلو
کتاب #ورونیکا_تصمیم_میگیرد_بمیرد
.
سنجاق سرم،
از عشق چیزی نمیفهمد
فقط همین را میداند
چگونه
وقتی تو میآیی
زیباترم کند.
#الهام_اسلامی
@asheghanehaye_fatima
سنجاق سرم،
از عشق چیزی نمیفهمد
فقط همین را میداند
چگونه
وقتی تو میآیی
زیباترم کند.
#الهام_اسلامی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
نمی دانی چقدر تنها هستم ، این تنهائی مرا اذیت میکند ، میخواهم امشب با تو چند کلمه صحبت بکنم چون وقتی که به تو کاغذ مینویسم مثل اینست که با تو حرف میزنم ، اگر در این کاغذ " تو " مینویسم مرا ببخش ، اگر میدانستی درد روحی من تا چه اندازه زیاد است !
روزها چقدر دراز است -عقربک ساعت آنقدر آهسته و کُند حرکت میکند که نمیدانم چه بکنم. آیا زمان به نظر تو هم اینقدر طولانی است ؟ شاید در آنجا با دختری آشنائی پیدا کرده باشی، اگرچه من مطمئنم که همیشه سرت توی کتاب است ، همانطوری که در پاریس بودی . در آن اتاق محقر که هر دقیقه جلو چشم من است حالا یک مُحَصل چینی آن را کرایه کرده ، ولی من پشت شیشه هایم را پارچهٔ کلفت کشیدهام تا بیرون را نبینم ، چون کسی را که دوست داشتم آنجا نیست - همانطوری که برگردان تصنیف میگوید : «پرندهای که به دیار دیگر رفت برنمیگردد»
#صادق_هدایت
از کتاب #آینه_شکسته
نمی دانی چقدر تنها هستم ، این تنهائی مرا اذیت میکند ، میخواهم امشب با تو چند کلمه صحبت بکنم چون وقتی که به تو کاغذ مینویسم مثل اینست که با تو حرف میزنم ، اگر در این کاغذ " تو " مینویسم مرا ببخش ، اگر میدانستی درد روحی من تا چه اندازه زیاد است !
روزها چقدر دراز است -عقربک ساعت آنقدر آهسته و کُند حرکت میکند که نمیدانم چه بکنم. آیا زمان به نظر تو هم اینقدر طولانی است ؟ شاید در آنجا با دختری آشنائی پیدا کرده باشی، اگرچه من مطمئنم که همیشه سرت توی کتاب است ، همانطوری که در پاریس بودی . در آن اتاق محقر که هر دقیقه جلو چشم من است حالا یک مُحَصل چینی آن را کرایه کرده ، ولی من پشت شیشه هایم را پارچهٔ کلفت کشیدهام تا بیرون را نبینم ، چون کسی را که دوست داشتم آنجا نیست - همانطوری که برگردان تصنیف میگوید : «پرندهای که به دیار دیگر رفت برنمیگردد»
#صادق_هدایت
از کتاب #آینه_شکسته
@asheghanehaye_fatima
دارم به آخرین پیامتان فکر میکنم
پیامهای سوختهی ناتمام
که مثل این سفر
هیچ وقت به مقصد نرسید.
به اینکه " نگرانم نبا... "
به اینکه " از دور میبو... "
به اینکه " تو هم مراقب خو... "
دارم به انگشتهای کسی فکر میکنم
که برایت نوشته بود:
" عزیزم، رسیدی زنگ بزن "
به باقیماندهی شیشهی عطرت روی میز
به پیراهن تازهات ....
#داوود_سوران
دارم به آخرین پیامتان فکر میکنم
پیامهای سوختهی ناتمام
که مثل این سفر
هیچ وقت به مقصد نرسید.
به اینکه " نگرانم نبا... "
به اینکه " از دور میبو... "
به اینکه " تو هم مراقب خو... "
دارم به انگشتهای کسی فکر میکنم
که برایت نوشته بود:
" عزیزم، رسیدی زنگ بزن "
به باقیماندهی شیشهی عطرت روی میز
به پیراهن تازهات ....
#داوود_سوران
آدم جنگیدن نباشید!
به خصوص برای آنهایی که ثابت کرده اند ارزش این جنگ، ارزش وقت و نیرو و ارزش زخمی شدنِ شما را ندارند.
آدم آرامش باشید!
#نيكى_فيروزكوهی
@asheghanehaye_fatima
به خصوص برای آنهایی که ثابت کرده اند ارزش این جنگ، ارزش وقت و نیرو و ارزش زخمی شدنِ شما را ندارند.
آدم آرامش باشید!
#نيكى_فيروزكوهی
@asheghanehaye_fatima
محبوبم،
شما را در خواب دیدم...
سر و قد، صنوبر قامت و ماه طلعت
نزدیکتر شدم...
ماه شده بودید با آن لباسی که از نور بر تن داشتید...
آمدید و رفتید...
دور شدید و جای قدمهاتان سبز شد با گلهای صورتی؛
هر کدام یکی این هوا!!
محبوبم،
من هم عازم شما بودم
ولی افسوس، همچنان گلیم من کوچک است...
به خویشتن گفتم:
- مبادا که پا از گِلیمت فراتر بگذاری!
تا این گلیم و این قدمها و این اشتیاق است؛
به شما نمیرسم...
#محمد_صالح_علاء
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
شما را در خواب دیدم...
سر و قد، صنوبر قامت و ماه طلعت
نزدیکتر شدم...
ماه شده بودید با آن لباسی که از نور بر تن داشتید...
آمدید و رفتید...
دور شدید و جای قدمهاتان سبز شد با گلهای صورتی؛
هر کدام یکی این هوا!!
محبوبم،
من هم عازم شما بودم
ولی افسوس، همچنان گلیم من کوچک است...
به خویشتن گفتم:
- مبادا که پا از گِلیمت فراتر بگذاری!
تا این گلیم و این قدمها و این اشتیاق است؛
به شما نمیرسم...
#محمد_صالح_علاء
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
گفت: خواهم آمد
منتظر بمان،
و رفت...
من منتظر نماندم
او نیز نیامد.
چیزی رخ داد بهمانند مرگ اما
بیآنکه کسی بمیرد.
ازدمیر آصف - شاعر ترکیهای
برگردان: فرید فرخزاد
Geleceğim, bekle dedi, gitti..
Ben beklemedim
O da gelmedi.
Ölüm gibi bir şey oldu..
Ama kimse ölmedi.
#Özdemir_Asaf
#ازدمیر_آصف
#فرید_فرخزاد
@asheghanehaye_fatima
منتظر بمان،
و رفت...
من منتظر نماندم
او نیز نیامد.
چیزی رخ داد بهمانند مرگ اما
بیآنکه کسی بمیرد.
ازدمیر آصف - شاعر ترکیهای
برگردان: فرید فرخزاد
Geleceğim, bekle dedi, gitti..
Ben beklemedim
O da gelmedi.
Ölüm gibi bir şey oldu..
Ama kimse ölmedi.
#Özdemir_Asaf
#ازدمیر_آصف
#فرید_فرخزاد
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
«نامه آلبر کامو به ماریا کاسارس»
اگر خدایی داری
او آگاه است که حاضرم تمام هستی و داراییام را بدهم
تا باز دستت را روی صورتم حس کنم
من از چشمانتظاری و دوست داشتنت دست برنمیدارم
حتی در میانهی برهوت...
✍🏽 #آلبر_کامو
📕 خطاب به عشق
«نامه آلبر کامو به ماریا کاسارس»
اگر خدایی داری
او آگاه است که حاضرم تمام هستی و داراییام را بدهم
تا باز دستت را روی صورتم حس کنم
من از چشمانتظاری و دوست داشتنت دست برنمیدارم
حتی در میانهی برهوت...
✍🏽 #آلبر_کامو
📕 خطاب به عشق
@asheghanehaye_fatima
💭وقتی دنبال چیزی نمیگشتی و جلوت سبز شد
اگه از روی کنجکاوی دنیاشو گشتی و محوش شدی ؛ یعنی تا اینجاش خیلی برات خوب پیش رفته.
اما..
اما اگه بعدش حواست پرت شد و پشتتو نگاه کردی احتمال اینکه از دستت بره خیلی زیاد میشه و اگه زور این احتمال بچربه به زور پشیمونی و خواستنِ تو؛ حسرتش جوری زندگیتو خشک میکنه که دیگه هیچی سبز نشه
اونوقته که دیگه هیچ چیز برات خوب پیش نمیره...
#عادل_دانتیسم
💭وقتی دنبال چیزی نمیگشتی و جلوت سبز شد
اگه از روی کنجکاوی دنیاشو گشتی و محوش شدی ؛ یعنی تا اینجاش خیلی برات خوب پیش رفته.
اما..
اما اگه بعدش حواست پرت شد و پشتتو نگاه کردی احتمال اینکه از دستت بره خیلی زیاد میشه و اگه زور این احتمال بچربه به زور پشیمونی و خواستنِ تو؛ حسرتش جوری زندگیتو خشک میکنه که دیگه هیچی سبز نشه
اونوقته که دیگه هیچ چیز برات خوب پیش نمیره...
#عادل_دانتیسم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
💭وفاداری همیشه هم خوب نیست!
گاهی باید نقطه پایانی گذاشت و رفت
رفت و فراموش کرد
فراموش کردن سخت است اما ممکن است!
بروید و فراموش کنید؛
به دست فراموشی بسپاریدکسی را که
بود و نبودتان را
احساستان را
مهربانیتان را
اصلا هست و نیستتان را نادیده می گیرد!
و شاید گاهی از سر
خلوت شدن روزگارش؛
از سر خلوت شدن آدم های
رنگ به رنگ اطرافش
یادی از شما می کند
و ابتدایی ترین نیاز های شما را نمیفهمد که هیچ؛
حتی نمی بیند!
بروید و خط قرمزی بکشید
بروید و دور شوید از دنیایشان
و برای قلبتان
برای وجودتان ؛
برای شخصیتتان ارزش قائل شوید
و پذیرای فردی باشید که
برای داشتنتان تلاش می کند؛
تلاش!
@asheghanehaye_fatima
#عادل_دانتیسم
💭وفاداری همیشه هم خوب نیست!
گاهی باید نقطه پایانی گذاشت و رفت
رفت و فراموش کرد
فراموش کردن سخت است اما ممکن است!
بروید و فراموش کنید؛
به دست فراموشی بسپاریدکسی را که
بود و نبودتان را
احساستان را
مهربانیتان را
اصلا هست و نیستتان را نادیده می گیرد!
و شاید گاهی از سر
خلوت شدن روزگارش؛
از سر خلوت شدن آدم های
رنگ به رنگ اطرافش
یادی از شما می کند
و ابتدایی ترین نیاز های شما را نمیفهمد که هیچ؛
حتی نمی بیند!
بروید و خط قرمزی بکشید
بروید و دور شوید از دنیایشان
و برای قلبتان
برای وجودتان ؛
برای شخصیتتان ارزش قائل شوید
و پذیرای فردی باشید که
برای داشتنتان تلاش می کند؛
تلاش!
@asheghanehaye_fatima
#عادل_دانتیسم
چه کسی قلب مرا آب و جارو میکند
دانه میپاشد تا کلمات
مثل کبوتر از سَر و کولِ من بالا بروند؟
چه کسی همان بلاهایی را که من سَرِ تو آوردم
سَرِ من آورده؟
من مال توام دیوانه!
زحمتم را کشیده ای
کشفم کرده ای...
نترس!
#افشین_یداللهی
@asheghanehaye_fatima
دانه میپاشد تا کلمات
مثل کبوتر از سَر و کولِ من بالا بروند؟
چه کسی همان بلاهایی را که من سَرِ تو آوردم
سَرِ من آورده؟
من مال توام دیوانه!
زحمتم را کشیده ای
کشفم کرده ای...
نترس!
#افشین_یداللهی
@asheghanehaye_fatima
تازگی ها
فراموش میکنم
توی چای هل بریزم
میان غذا زعفران
روی لباس عطر
کنار اسمت جان
پشت خداحافظت,عزیزم!
تازگیها فراموش میکنم
در چند شنبه ی دوست داشتنت هستم
باید خیلی چیزها را یادداشت کنم
بچسبانم روی در یخچال
حتی این دوست داشتن تکراری ات را...
#ملیحه_ترکمن_زاده
@asheghanehaye_fatima
فراموش میکنم
توی چای هل بریزم
میان غذا زعفران
روی لباس عطر
کنار اسمت جان
پشت خداحافظت,عزیزم!
تازگیها فراموش میکنم
در چند شنبه ی دوست داشتنت هستم
باید خیلی چیزها را یادداشت کنم
بچسبانم روی در یخچال
حتی این دوست داشتن تکراری ات را...
#ملیحه_ترکمن_زاده
@asheghanehaye_fatima
در سیمای تو
روشنایی عجیبیست
که درختان نارنج را بارور میکند
و صدایت، دریایی لاجوردیست
که هنوز
در گوشم میخواند
عطرت، سنجاقکها را مست میکند
تا سرخوشانه روی برکهها به پرواز درآیند
آه ! ماهرخ ، چه میخواستم بنویسم!
پای تو که به ذهنم باز میشود
به فراموشی عمیق فرو میروم.
#دیهور_انتهورا
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
روشنایی عجیبیست
که درختان نارنج را بارور میکند
و صدایت، دریایی لاجوردیست
که هنوز
در گوشم میخواند
عطرت، سنجاقکها را مست میکند
تا سرخوشانه روی برکهها به پرواز درآیند
آه ! ماهرخ ، چه میخواستم بنویسم!
پای تو که به ذهنم باز میشود
به فراموشی عمیق فرو میروم.
#دیهور_انتهورا
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
آدم ها همه می پندارند که زنده اند؛
برای آنها تنها نشانه ى حیات،
بخار گرم نفس هایشان است!
کسی از کسی نمی پرسد:
آهای فلانی!
از خانه دلت چه خبر
گرم است
چراغش نوری دارد هنوز؟
#احمد_شاملو
شاعری که نامی از او در هیچ کتاب درسی ندیدیم...
آدم ها همه می پندارند که زنده اند؛
برای آنها تنها نشانه ى حیات،
بخار گرم نفس هایشان است!
کسی از کسی نمی پرسد:
آهای فلانی!
از خانه دلت چه خبر
گرم است
چراغش نوری دارد هنوز؟
#احمد_شاملو
شاعری که نامی از او در هیچ کتاب درسی ندیدیم...
Wish You Were Here
4lienetic
دلتنگی درد نیست، جراحتی ست در سینه، ریشه دوانده به روح و روان. یک رعشه ی دائمی، سرگردان در تک تک سلولهای بدن. وهمی بی انتها که روز و شب ندارد، همیشه هست.
#نيكى_فيروزكوهى
@asheghanehaye_fatima
#نيكى_فيروزكوهى
@asheghanehaye_fatima