عاشقانه های فاطیما
783 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima




نمی دانی چقدر تنها هستم، این تنهائی مرا اذیت می‌کند، می‌خواهم امشب با تو چند کلمه صحبت بکنم چون وقتی که به تو کاغذ می‌نویسم مثل اینست که با تو حرف می‌زنم، اگر در این کاغذ " تو " می‌نویسم مرا ببخش، اگر می‌دانستی درد روحی من تا چه اندازه زیاد است!
روزها چقدر دراز است -عقربک ساعت آنقدر آهسته و کُند حرکت می‌کند که نمی‌دانم چه بکنم. آیا زمان به نظر تو هم اینقدر طولانی است؟ شاید در آنجا با دختری آشنایی پیدا کرده باشی، اگرچه من مطمئنم که همیشه سرت توی کتاب است، همانطوری که در پاریس بودی. در آن اتاق محقر که هر دقیقه جلو چشم من است حالا یک مُحَصل چینی آن را کرایه کرده ، ولی من پشت شیشه‌هایم را پارچه کلفت کشیده‌ام تا بیرون را نبینم ، چون کسی را که دوست داشتم آنجا نیست - همانطوری که برگردان تصنیف می‌گوید: «پرنده‌ای که به دیار دیگر رفت برنمی‌گردد»



#صادق_هدایت
از کتاب #آینه_شکسته
@asheghanehaye_fatima



نمیدانی چقدر تنها هستم، این تنهایی مرا اذیت میکند، میخواهم امشب با تو چند کلمه صحبت بکنم. چون وقتی که به تو کاغذ مینویسم، مثل اینست که با تو حرف میزنم. اگر در این کاغذ "تو" مینویسم مرا ببخش.
اگر میدانستی درد روحی من تا چه اندازه زیاد است!

روزها چقدر دراز است - عقربک ساعت آنقدر آهسته و کند حرکت میکند که نمیدانم چه بکنم. آیا زمان به نظر تو هم اینقدر طولانی است؟

#آینه_شکسته
#صادق_هدایت
@asheghanehaye_fatima



نمیدانی چقدر تنها هستم، این تنهایی مرا اذیت میکند، میخواهم امشب با تو چند کلمه صحبت بکنم. چون وقتی که به تو کاغذ مینویسم، مثل اینست که با تو حرف میزنم. اگر در این کاغذ "تو" مینویسم مرا ببخش.
اگر میدانستی درد روحی من تا چه اندازه زیاد است!

روزها چقدر دراز است - عقربک ساعت آنقدر آهسته و کند حرکت میکند که نمیدانم چه بکنم. آیا زمان به نظر تو هم اینقدر طولانی است؟

#آینه_شکسته
#صادق_هدایت
@asheghanehaye_fatima



نمی دانی چقدر تنها هستم ، این تنهائی مرا اذیت می‌کند ، می‌خواهم امشب با تو چند کلمه صحبت بکنم چون وقتی که به تو کاغذ می‌نویسم مثل اینست که با تو حرف می‌زنم ، اگر در این کاغذ " تو " می‌نویسم مرا ببخش ، اگر می‌دانستی درد روحی من تا چه اندازه زیاد است !
روزها چقدر دراز است -عقربک ساعت آنقدر آهسته و کُند حرکت می‌کند که نمی‌دانم چه بکنم. آیا زمان به نظر تو هم اینقدر طولانی است ؟ شاید در آنجا با دختری آشنائی پیدا کرده باشی، اگرچه من مطمئنم که همیشه سرت توی کتاب است ، همانطوری که در پاریس بودی . در آن اتاق محقر که هر دقیقه جلو چشم من است حالا یک مُحَصل چینی آن را کرایه کرده ، ولی من پشت شیشه هایم را پارچهٔ کلفت کشیده‌ام تا بیرون را نبینم ، چون کسی را که دوست داشتم آنجا نیست - همانطوری که برگردان تصنیف می‌گوید : «پرنده‌ای که به دیار دیگر رفت برنمی‌گردد»

#صادق_هدایت
از کتاب #آینه_شکسته
@asheghanehaye_fatima



نمی دانی چقدر تنها هستم ، این تنهائی مرا اذیت می‌کند ، می‌خواهم امشب با تو چند کلمه صحبت بکنم چون وقتی که به تو کاغذ می‌نویسم مثل اینست که با تو حرف می‌زنم ، اگر در این کاغذ " تو " می‌نویسم مرا ببخش ، اگر می‌دانستی درد روحی من تا چه اندازه زیاد است !
روزها چقدر دراز است -عقربک ساعت آنقدر آهسته و کُند حرکت می‌کند که نمی‌دانم چه بکنم. آیا زمان به نظر تو هم اینقدر طولانی است ؟ شاید در آنجا با دختری آشنائی پیدا کرده باشی، اگرچه من مطمئنم که همیشه سرت توی کتاب است ، همانطوری که در پاریس بودی . در آن اتاق محقر که هر دقیقه جلو چشم من است حالا یک مُحَصل چینی آن را کرایه کرده ، ولی من پشت شیشه هایم را پارچهٔ کلفت کشیده‌ام تا بیرون را نبینم ، چون کسی را که دوست داشتم آنجا نیست - همانطوری که برگردان تصنیف می‌گوید : «پرنده‌ای که به دیار دیگر رفت برنمی‌گردد»

#صادق_هدایت
از کتاب #آینه_شکسته