@asheghanehaye_fatima
وقتی آدم کسی را دوست دارد
همیشه
چیزی برای گفتن یا نوشتن
به او پیدا می کند،
تا آخر عمر...
#کریستین_بوبن
وقتی آدم کسی را دوست دارد
همیشه
چیزی برای گفتن یا نوشتن
به او پیدا می کند،
تا آخر عمر...
#کریستین_بوبن
@asheghanehaye_fatima
هاشور سفید!
بر سیاهی بی جان گیسوانم،
حسرت سال هایی ست...
که آمدنت را،
بر دیوار خاکستری لحظه ها...
خط می زدم!
#سمیه_شکری
هاشور سفید!
بر سیاهی بی جان گیسوانم،
حسرت سال هایی ست...
که آمدنت را،
بر دیوار خاکستری لحظه ها...
خط می زدم!
#سمیه_شکری
📌
خوبه آدم ..،
جایی برای رفتن داشته باشه
هرچقدر دور ، هرچقدر سخت ...
توییت 🍁
#پوریا_نبی_پور
@asheghanehaye_fatima
خوبه آدم ..،
جایی برای رفتن داشته باشه
هرچقدر دور ، هرچقدر سخت ...
توییت 🍁
#پوریا_نبی_پور
@asheghanehaye_fatima
بعد از همان نگاه اول
فهمیدم که هرگز مرد دیگری
در زندگی من نخواهد بود
و این که هیچ چیز به جز او هرگز
نه برایم مهم است و نه وجود دارد .
#رومن_گاری
@asheghanehaye_fatima
فهمیدم که هرگز مرد دیگری
در زندگی من نخواهد بود
و این که هیچ چیز به جز او هرگز
نه برایم مهم است و نه وجود دارد .
#رومن_گاری
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
من هیچوقت در زندگی نفهمیدهام
که چه میخواهم،
همیشه قوای متضادی مرا
از یکسو به سوی دیگر کشانده
و من نتوانستهام
دل و جانم را فدای یک طرف بکنم
و طرف دیگر را از خود برانم.
بدبختی من همین است.
همیشه دودل بودهام.
همیشه با یک پا بطرف سراشیبی
و با پای دیگر رو به بلندی رفتهام
و در نتیجه وجود من معلق بوده است. .
.
#چشمهایش
#بزرگ_علوی
من هیچوقت در زندگی نفهمیدهام
که چه میخواهم،
همیشه قوای متضادی مرا
از یکسو به سوی دیگر کشانده
و من نتوانستهام
دل و جانم را فدای یک طرف بکنم
و طرف دیگر را از خود برانم.
بدبختی من همین است.
همیشه دودل بودهام.
همیشه با یک پا بطرف سراشیبی
و با پای دیگر رو به بلندی رفتهام
و در نتیجه وجود من معلق بوده است. .
.
#چشمهایش
#بزرگ_علوی
@asheghanehaye_fatima
دستانش از من بود
اما بر تنش آویخته بود
می گفتم : باز گردیم ، شب را ستایش کنیم
که به ما در تاریکی
پناه داد ...
#احمد_رضا_احمدی
#روزی_برای_تو_خواهم_گفت
دستانش از من بود
اما بر تنش آویخته بود
می گفتم : باز گردیم ، شب را ستایش کنیم
که به ما در تاریکی
پناه داد ...
#احمد_رضا_احمدی
#روزی_برای_تو_خواهم_گفت
@asheghanehaye_fatima
در درون هر زنی یک " زن وحشی " زندگی می کند
همان نیروی قدرتمندی که آکنده از بصیرت ،
شور ، خلاقیت و دانش بی زمان است
زن وحشی طبیعت غریزی زنان را نشان می دهد
که امروزه در حال انقراض است.
#کلاریسا_پینکولا_استس
در درون هر زنی یک " زن وحشی " زندگی می کند
همان نیروی قدرتمندی که آکنده از بصیرت ،
شور ، خلاقیت و دانش بی زمان است
زن وحشی طبیعت غریزی زنان را نشان می دهد
که امروزه در حال انقراض است.
#کلاریسا_پینکولا_استس
در یک رابطه ی دو نفره
وقتی دو نفر هیچ مشکلی با هم ندارند،
حتما یکی از آنها
تمام حرف دلش را نمی گوید!
#آلبا_دسس_پدس
@asheghanehye_fatima
وقتی دو نفر هیچ مشکلی با هم ندارند،
حتما یکی از آنها
تمام حرف دلش را نمی گوید!
#آلبا_دسس_پدس
@asheghanehye_fatima
رفتیم سینما
و هیچ صحنه ای از فیلم
اونقدر جذاب نبود که نیم رخش
#داستان_کوتاه
📝 #حمید_جدیدی
📷 #هنری_کارتیه_برسون
@asheghanehaye_fatima
و هیچ صحنه ای از فیلم
اونقدر جذاب نبود که نیم رخش
#داستان_کوتاه
📝 #حمید_جدیدی
📷 #هنری_کارتیه_برسون
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from پیوند نگار
در پیش بی دردان چرا فریاد بی حاصل کنم
گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم
در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مُل
من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم
اول کنم اندیشه ای تا برگزینم پیشه ای
آخر به یک پیمانه مِی اندیشه را باطل کنم
زآن رو سِتانم جام را آن مایه آرام را
تا خویشتن را لحظه ای از خویشتن غافل کنم
از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی او
تا چون غبارِ کوی او در کوی جان منزل کنم
روشنگری افلاکیم چون آفتاب از پاکیم
خاکی نیم تا خویش را سرگرم آب و گل کنم
غرقِ تمنای توام موجی ز دریای تو ام
من نخلِ سرکش نیستم تا خانه در ساحل کنم
دانم که آن سرو سهی از دل ندارد آگهی
چند از غم دل چون رهی فریادِ بی حاصل کنم
#رهی_معیری
#زادروز
(۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۸ – ۲۴ آبان ۱۳۴۷)
@asheghanehaye_fatima
گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم
در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مُل
من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم
اول کنم اندیشه ای تا برگزینم پیشه ای
آخر به یک پیمانه مِی اندیشه را باطل کنم
زآن رو سِتانم جام را آن مایه آرام را
تا خویشتن را لحظه ای از خویشتن غافل کنم
از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی او
تا چون غبارِ کوی او در کوی جان منزل کنم
روشنگری افلاکیم چون آفتاب از پاکیم
خاکی نیم تا خویش را سرگرم آب و گل کنم
غرقِ تمنای توام موجی ز دریای تو ام
من نخلِ سرکش نیستم تا خانه در ساحل کنم
دانم که آن سرو سهی از دل ندارد آگهی
چند از غم دل چون رهی فریادِ بی حاصل کنم
#رهی_معیری
#زادروز
(۱۰ اردیبهشت ۱۲۸۸ – ۲۴ آبان ۱۳۴۷)
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
قلب خود را از تو نهان کردهام
شاید در رود نِوا انداختهامش.
در خانهات زندگی میکنم
دستآموز و بی بال و پر
شب هنگام تنها صدای زنجرههاست که میشنوم
چیست در بامدادی چنین غریب؟
از میان درختان لیمو...
از فراز شبحخانهها...
نجوای نرم و تاریک فاجعه
آرام به درون اتاق میخزدچون رودخانهای آرام
و در گوشم میخواند:
...
آسودگی میخواستی
اکنون میدانی کجاست؟
#آنا_آخماتووا
قلب خود را از تو نهان کردهام
شاید در رود نِوا انداختهامش.
در خانهات زندگی میکنم
دستآموز و بی بال و پر
شب هنگام تنها صدای زنجرههاست که میشنوم
چیست در بامدادی چنین غریب؟
از میان درختان لیمو...
از فراز شبحخانهها...
نجوای نرم و تاریک فاجعه
آرام به درون اتاق میخزدچون رودخانهای آرام
و در گوشم میخواند:
...
آسودگی میخواستی
اکنون میدانی کجاست؟
#آنا_آخماتووا
@asheghanehaye_fatima-
ﺁﺩﻡ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﮏ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺸﻮﺩ
ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺷﺪ
ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﺑﻮﺳﯿﺪ...
#ژان_لوك_گدار
ﺁﺩﻡ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﮏ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺸﻮﺩ
ﺑﺎﯾﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺷﺪ
ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﺑﻮﺳﯿﺪ...
#ژان_لوك_گدار
@asheghanehaye_fatima
جايی ميان قلب هست
که هرگز پر نمیشود!
يک فضای خالی
و حتی در بهترين لحظهها
و عالی ترين زمانها
میدانيم که هست
بيشتر از هميشه
میدانيم که هست!
جايی ميان قلب هست
که هرگز پر نمیشود!
و ما
در همان فضا
انتظار میکشيم
انتظار می کشيم...
#چارلز_بوكوفسکی
جايی ميان قلب هست
که هرگز پر نمیشود!
يک فضای خالی
و حتی در بهترين لحظهها
و عالی ترين زمانها
میدانيم که هست
بيشتر از هميشه
میدانيم که هست!
جايی ميان قلب هست
که هرگز پر نمیشود!
و ما
در همان فضا
انتظار میکشيم
انتظار می کشيم...
#چارلز_بوكوفسکی
ستاره در قلبِ گوشهایت سرخِ گُلی میگرید
جاودانگی، سپیدی را از پشتِ گردن تا باریکیِ کمرگاهت میپیچد
دریا بر نوکِ پستانهایت حنا میریزد
و مرد!
تیرگی را بر اندامِ شاهوارت جاری میکند..
#آرتور_رمبو
جاودانگی، سپیدی را از پشتِ گردن تا باریکیِ کمرگاهت میپیچد
دریا بر نوکِ پستانهایت حنا میریزد
و مرد!
تیرگی را بر اندامِ شاهوارت جاری میکند..
#آرتور_رمبو
@asheghanehaye_fatima
به من تكيه كن!
من تمام هستي ام را دامني مي كنم
تا تو سرت را بر ان بنهي!
تمام روحم را اغوشي مي سازم
تا تو در ان از هراس بيا سايي!
تمام نيرويي را كه
در دوست داشتن دارم
دستي مي كنم
تا چهره و گيسويت را نوازش كند!
تمام بودن خود را زانويي ميكنم
تا بر ان به خواب روي!
خود را,تمام خود را به تو مي سپارم
تا هر چه بخواهي از ان بياشامي,
از ان برگيري,
هر چه بخواهي از ان بسازي ,
هر گونه بخواهي باشم!
از اين لحظه مرا داشته باش!!!!!.....
#دكتر_علی_شريعتی
#علی_شریعتی
به من تكيه كن!
من تمام هستي ام را دامني مي كنم
تا تو سرت را بر ان بنهي!
تمام روحم را اغوشي مي سازم
تا تو در ان از هراس بيا سايي!
تمام نيرويي را كه
در دوست داشتن دارم
دستي مي كنم
تا چهره و گيسويت را نوازش كند!
تمام بودن خود را زانويي ميكنم
تا بر ان به خواب روي!
خود را,تمام خود را به تو مي سپارم
تا هر چه بخواهي از ان بياشامي,
از ان برگيري,
هر چه بخواهي از ان بسازي ,
هر گونه بخواهي باشم!
از اين لحظه مرا داشته باش!!!!!.....
#دكتر_علی_شريعتی
#علی_شریعتی
@asheghanehaye_fatima
گاه آرزو می کنم زورقی باشم برای تو
تا بدانجا برمت که می خواهی
زورقی توانا به تحمل باری که بر دوش داری
زورقی که هیچگاه واژگون نشود
به هر اندازه که ناآرام باشی
یا دریای زندگی ات متلاطم باشد
دریایی که درآن می رانی
گاه آرزو می کنم ای کاش
برای تو پرتو آفتاب باشم
تا دستهایت را گرم کند
اشکهایت را بخشکاند و خنده را به لبانت باز آرد.
پرتو خورشیدی که اعماق تاریک وجودت را روشن کند
روزت را غرق نور کند
یخ پیرامونت را آب کند....♡
#مارگوت_بیکل
گاه آرزو می کنم زورقی باشم برای تو
تا بدانجا برمت که می خواهی
زورقی توانا به تحمل باری که بر دوش داری
زورقی که هیچگاه واژگون نشود
به هر اندازه که ناآرام باشی
یا دریای زندگی ات متلاطم باشد
دریایی که درآن می رانی
گاه آرزو می کنم ای کاش
برای تو پرتو آفتاب باشم
تا دستهایت را گرم کند
اشکهایت را بخشکاند و خنده را به لبانت باز آرد.
پرتو خورشیدی که اعماق تاریک وجودت را روشن کند
روزت را غرق نور کند
یخ پیرامونت را آب کند....♡
#مارگوت_بیکل
Forwarded from پیوند نگار
...
از در بالا رفتم
پله ها را باز کردم
لباس خوابم را خواندم و
دکمه های دعایم را بستم
ملافه را خاموش کردم و
چراغ خواب را روی سرم کشیدم
آخ ... از دیشب که مرا بوسید،همه چیز
را قاطی کرده ام
#رومن_لنسکی
@asheghanehaye_fatima
از در بالا رفتم
پله ها را باز کردم
لباس خوابم را خواندم و
دکمه های دعایم را بستم
ملافه را خاموش کردم و
چراغ خواب را روی سرم کشیدم
آخ ... از دیشب که مرا بوسید،همه چیز
را قاطی کرده ام
#رومن_لنسکی
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach📎