.
▪️
تو را دوست دارم
با این علم که در عصر ما ..
چه تجاوز ها که به این واژه
نشده است .

تو را دوست دارم ..
و بر این باورم تمام آنچه را
که باید، به تو گفته ام .

تو را دوست دارم ..،
و فکر می‌کنم یک عمر در کنار تو
زمان می‌خواهم تا، ثابتش کنم .

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا


@asheghanehaye_fatima

از پله های
یک ساختمان بلند بالا رفتم
حتی ،
فکر برگشت
خسته ام می کرد !

تو چطور ...
چطور از این همه
" دوست داشتن "  برگشتی ؟؟!!




#پوریا_نبی_پور
@asheghanehaye_fatima

.

سال‌ها بعد قهرمان فیلم کسی نیست
که شهر را از دست هیولای غول پیکر
نجات دهد
به تنهاییاز عجیب‌ترین زندان‌ها
فرار کند و یا یک تنه
ارتشی را حریف باشد

سال ها بعد
قهرمان قصه کسی است
که جرأت می‌کند

و میان "آدم ها"عاشق می‌شود!...





#پوریا_نبی_پور
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima

▪️

خوشا به حال واژه ها
که  تو را توصیف می کنند .
خوشا به حال دلیلی که ذهن تو را
مشغول خودش کرده است .
خوشا به حـــال فنجانی
که لب های شما را می بوسد .

حسرت ،  واژه عجیبی است
هنگامی که غم نان بسیاری را از هم دور می کند ..
توسل به چند کلمه ساده بسیار دشوار می شود .
با جهانی در  سیطره سیمان و آهن
در حضور پر رنگ اعداد .،
پناه بر چند کلمه ساده ی خاک خورده
تنها گریزی ست در رسیدن به فهم ِکودک و گیاه .
رسیدن به بخشش آفتاب و گذشت رود ..

امروز ، نیاز دارم تا مرا ببوسی
نیاز دارم با من حرف بزنی
و یا حتی گاهی به من فکر کنی ..

حسرت هم واژه غریبی است .

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا

@asheghanehaye_fatima

▪️

داشتم عکس‌هایی که تو
ازم انداختی رو نگاه می‌کردم  
می‌دیدم که چقدر تو اون عکس‌ها
خوب و قشنگ‌تر شدم  ..
حتی تو بعضی‌هاشون
نوع نگاه کردنم رو دوست دارم.

دارم فکر می‌کنم یه عمر وقتی
کنارم باشی و نگاهت کنم ..
چقدر قشنگ می‌شه چشمام،
چقدر قشنگ می‌شه زندگیم ..

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا

@asheghanehaye_fatima

✨

چه کسی مسئول
رسیدگی به خواب‌هاست!؟
فقط چند قدم مانده بود تا ببوسمش ..

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا

@asheghanehaye_fatima

🔝

نمی‌توانم به تو فکر نکنم .
نمی‌توانی
              به من ،
                                .
                                .
                                .

                      -  فکر ..
                           می‌کنی .!!؟

    #پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا

@asheghanehaye_fatima

▫️
به من برگرد،
چون مردمی پس از جنگ،
به خرابه های شهر و خانه شان .

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا

@asheghanehaye_fatima

▫️

چمدانت
جایی برای من نداشت ..
دلت چه !؟

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا

@asheghanehaye_fatima

▪️

گاهی به من برگرد
‏گاهی از این مسیر که منم گذر کن
‏چون زنده رود بر تنِ خشکیده‌ی رودخانه‌ی اصفهان.

‏‌ #پوریا_نبی_پور⁩
‏‌ #نامه_هایی_برای_حنا⁩

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima

🔝

می‌روی و گمان می‌کنی
از فولاد است آدمی .
می روی و فکر‌ می‌کنی
از نو خواهد ساخت آدمی .
می‌روی و بر این باوری
برگشت، امری است آسان ..

آری آدمی بر می گردد ..،
بر می‌گردد به دلهره‌ی روز اول مدرسه
بر می‌گردد به حسرت
مداد رنگی‌های ۲۴ رنگ.
به داشتن پیراهن شماره‌ی
دهِ تیم ملی در زنگ ورزش.
به لقمه‌های لذیذ از ماه بهتران.

بر می‌گردد به حسرت داشتن
یک دوچرخه، یک عروسک .
می‌روی و آدمی تنها به چند ماه و سال نه
بر می‌گردد به حسرت آغوش،
حسرت بوسه ..
بر می‌گردد به اولینِ گریه‌ها ..

آدمی بر می‌گردد به اول خیلی اول،
شاید هم آخر، آن جا که نباشد، نبود ..
اصلا نبود .

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا

✨

خیال می‌بافم،
به درد کدام فصل می‌خورد!؟

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا


@asheghanehaye_fatima

پنجره باز کردی تا
به گنجشک ها  دانه دهی .
اگر می دانستم انقدر مهربانی
و گنجشک ها را دوست داری ..
اینهمه سالِ دوری ،

گنجشک می شدم .

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هايي_براي_حنا

@asheghanehaye_fatima

✨

اگــر انتخاب با من بود
می نشستم تا آخر عمر
کتاب می خواندم، می نوشتم
و یا ساعت‌ها به تو .. 
به راه رفتنت،
  نگـاه می ڪردم .

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هايي_براي_حنا


@asheghanehaye_fatima

دِلَم برایِ تــو، ببخشید ...
دِلَم، برایِ شما تَنگ می‌شود .
"خیال پَردازی" که می‌کنم
فراموشــــم می‌شود
سَهم مردم شده‌ای.

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هايي_براي_حنا

@asheghanehaye_fatima

▫️

شانه‌هایم را فشرد
در گوشهایم زمزمه کرد ..
«نترس، باهم درست‌اش می‌کنیم»
و روزگار آسان‌تر شد.

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا

@asheghanehaye_fatima

🔝

به خودم آمدم و
دیدم چقدر بیهوده است  !!
از پشتِ شیشه‌هایِ قاب عکس
شانه به موهایش نمی‌رسد .

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا

@asheghanehaye_fatima

▫️
به سربازی در نقطه‌ی
صفرِ مرزی فکر می‌کنم ..
به زندانی سیاسی، که با خیالِ
نوازشِ معشوقه‌اش به خواب می‌رود .
به دخترکی با موهای بلوند
که آب بابا را در پیاده‌روهای
بی تفاوت مشق می‌کند .
به بوی تندِ وایتکس دست‌های زنی
که از شمال تا جنوب اندوه کشیده می‌شود ..
به نمازی که #قضا نمی‌شود اما
#غذا هم نمی‌شود .!!
به تو فکر می‌کنم و به آخر این شعر ..،
«آخر ما کاری نکرده‌ایم».«
.
#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا

@asheghanehaye_fatima

▪️

رفتن، با تو که می‌روی کاری ندارد.
اما روزگار من که مانده‌ام را سیاه می‌کند ..

#پوریا_نبی_پور
#نامه_هایی_برای_حنا

@asheghanehaye_fatima