@asheghanehaye_fatima
.
اکنون چه آشکار سیمای تو را زجر می دهد
گل آفتاب گردان _ تا امیدی باشد!
پس که لطف می کند؟ کی پوست سیمای تورا، به بوسه، می درد
تا نور فرو ریزد و آهسته شکر شود؟
من! من که بوسه ام، ترسناک تر از یک امضاست.
#بیژن_الهی
.
اکنون چه آشکار سیمای تو را زجر می دهد
گل آفتاب گردان _ تا امیدی باشد!
پس که لطف می کند؟ کی پوست سیمای تورا، به بوسه، می درد
تا نور فرو ریزد و آهسته شکر شود؟
من! من که بوسه ام، ترسناک تر از یک امضاست.
#بیژن_الهی
@asheghanehaye_fatima
.
به من توجه کن
من که دلم در عطر موهایت گم شده
من که به هزار بهانه صدایت زدم و
همه را "تو" دیدم؛
به من توجه کن
من که نشانی ات را از باران و
سراغت را از مهتاب گرفتم!
من که رویایت را در چشم نسیم دیدم...
به من توجه کن
من که گیج عطر و
مست حضور توام!
من که بی تو کمی خرابتر از خرابم!
به من بیش از این ها توجه کن
ساده است...
یعنی دوستم داشته باش!
با شما بودم،
به من توجه کن!
#حامد_نیازی
.
به من توجه کن
من که دلم در عطر موهایت گم شده
من که به هزار بهانه صدایت زدم و
همه را "تو" دیدم؛
به من توجه کن
من که نشانی ات را از باران و
سراغت را از مهتاب گرفتم!
من که رویایت را در چشم نسیم دیدم...
به من توجه کن
من که گیج عطر و
مست حضور توام!
من که بی تو کمی خرابتر از خرابم!
به من بیش از این ها توجه کن
ساده است...
یعنی دوستم داشته باش!
با شما بودم،
به من توجه کن!
#حامد_نیازی
همیشه یک دلیل هست
برای اینکه کسی را غیر معمولی دوست بداریم...!
مثلا لبخندش
مثلا چشمهایش
مثلا حرفهایش...
#ليلا_مقربی
@asheghanehaye_fatima
برای اینکه کسی را غیر معمولی دوست بداریم...!
مثلا لبخندش
مثلا چشمهایش
مثلا حرفهایش...
#ليلا_مقربی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
خدا مرا از بهشت راند و از زمین ترساند
شما مرا از زمین راندید و از خدا ترساندید
من اینک در کنار شیطان آرام گرفته ام ، که نه مرا از خویش میراند و نه از هیچ می ترساند.
#احمد_شاملو
خدا مرا از بهشت راند و از زمین ترساند
شما مرا از زمین راندید و از خدا ترساندید
من اینک در کنار شیطان آرام گرفته ام ، که نه مرا از خویش میراند و نه از هیچ می ترساند.
#احمد_شاملو
@asheghanehaye_fatima
چطور بگويم؟!
ما با سيگارهايمان دود میشويم
و جهان را
از اين كه هست
تاريكتر میكنيم...
#حافظ_موسوی
چطور بگويم؟!
ما با سيگارهايمان دود میشويم
و جهان را
از اين كه هست
تاريكتر میكنيم...
#حافظ_موسوی
@asheghanehaye_fatima
.
ما بسی کوشیدهایم
که از دهلیزِ بیروزنِ خویش
دریچهیی به دنیا بگشاییم. ــ
ما آبستنِ امیدِ فراوان بودهایم،
دریغا که به روزگارِ ما
کودکان
مُرده به دنیا میآیند!
اگر دیگر پای رفتنِمان نیست،
باری
قلعهبانان
این حجت با ما تمام کردهاند
که اگر میخواهیم در این سرزمین اقامت گزینیم
میباید با ابلیس قراری ببندیم.
#احمد_شاملو
.
ما بسی کوشیدهایم
که از دهلیزِ بیروزنِ خویش
دریچهیی به دنیا بگشاییم. ــ
ما آبستنِ امیدِ فراوان بودهایم،
دریغا که به روزگارِ ما
کودکان
مُرده به دنیا میآیند!
اگر دیگر پای رفتنِمان نیست،
باری
قلعهبانان
این حجت با ما تمام کردهاند
که اگر میخواهیم در این سرزمین اقامت گزینیم
میباید با ابلیس قراری ببندیم.
#احمد_شاملو
@asheghanehaye_fatima
و درد هایم چون انبوه گندم های
رقصان در مزرعه
هر بار با کوچکترین تلنگری
مرا به یک سو میبرند
و تو در انتهای کدام جهت
گم شدی
که عشق را از یاد بردی
و مرا فراموش کردی
با کدام چراغ بجویم صبح را
و تو را
شاید نمیدانستی که چقدر بی تو
یک منِ تنها میشوم
که اینگونه رفتی
باید بیابم
راه رفته ات را
ممکن است نرفته باشی مرا گم کرده باشی.
#سولماز_بیضاوی
و درد هایم چون انبوه گندم های
رقصان در مزرعه
هر بار با کوچکترین تلنگری
مرا به یک سو میبرند
و تو در انتهای کدام جهت
گم شدی
که عشق را از یاد بردی
و مرا فراموش کردی
با کدام چراغ بجویم صبح را
و تو را
شاید نمیدانستی که چقدر بی تو
یک منِ تنها میشوم
که اینگونه رفتی
باید بیابم
راه رفته ات را
ممکن است نرفته باشی مرا گم کرده باشی.
#سولماز_بیضاوی
@asheghanehaye_fatima
سراسر نام ها را گشته ام
و نام تو را پنهان کرده ام
می دانم شبی تاریک در پی است
و من به چراغ نامت محتاجم
توفان هایی سر چهار راه ها ایستاده اند و
انتظار مرا می کشند
و من به زورق نامت محتاجم
#شمس_لنگرودی
سراسر نام ها را گشته ام
و نام تو را پنهان کرده ام
می دانم شبی تاریک در پی است
و من به چراغ نامت محتاجم
توفان هایی سر چهار راه ها ایستاده اند و
انتظار مرا می کشند
و من به زورق نامت محتاجم
#شمس_لنگرودی
@asheghanehaye_fatima
فکرش را بکن؛
بگویی صبر کن تا دکمه های پیراهنت را خودم ببندم...
سرم را بالا بگیرم و تو شروع کنی به بستن؛
از پایین تا بالا یکی را جا بیندازی
اخم کنم!
مرا ببوسی...
و با خنده بگویی دوباره !
فکرش را بکن؛
بگویم بنشین تا ناخن هایت را خودم لاک بزنم !
از راست به چپ یکی را جا بیندازم.
اخم کنی!
ببوسمت...
و با خنده بگویم دوباره!
فکرش را بکن
چه خاطراتِ اتفاق نیفتاده ی زیبایی داریم ما!
#ناشناس
فکرش را بکن؛
بگویی صبر کن تا دکمه های پیراهنت را خودم ببندم...
سرم را بالا بگیرم و تو شروع کنی به بستن؛
از پایین تا بالا یکی را جا بیندازی
اخم کنم!
مرا ببوسی...
و با خنده بگویی دوباره !
فکرش را بکن؛
بگویم بنشین تا ناخن هایت را خودم لاک بزنم !
از راست به چپ یکی را جا بیندازم.
اخم کنی!
ببوسمت...
و با خنده بگویم دوباره!
فکرش را بکن
چه خاطراتِ اتفاق نیفتاده ی زیبایی داریم ما!
#ناشناس
@asheghanehaye_fatima
بگذار نوازشت کنم
بگذار با بوسه هایم عشق را
غافلگیر کنم..
بگذار از طنین آهنگ قلبم
زیباترین آهنگ عاشقی را نشانت بدهم
بگذار ببوسمت ، ببوسمت
آنقدر عاشقانه ببوسمـت...
که روزی در میان این همه ردپا
صدای دوست داشتنت جهان را فرا بگیرد
و در میان این همه همهمه ی عشق
برایت ماندنی ترین باشم
برایم ماندنی ترین باشی....
#امید_آذر
بگذار نوازشت کنم
بگذار با بوسه هایم عشق را
غافلگیر کنم..
بگذار از طنین آهنگ قلبم
زیباترین آهنگ عاشقی را نشانت بدهم
بگذار ببوسمت ، ببوسمت
آنقدر عاشقانه ببوسمـت...
که روزی در میان این همه ردپا
صدای دوست داشتنت جهان را فرا بگیرد
و در میان این همه همهمه ی عشق
برایت ماندنی ترین باشم
برایم ماندنی ترین باشی....
#امید_آذر
@asheghanehaye_fatima
عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن،عاشق بودن بدهد؟ گاه عشق گم است، اما هست، هست، چون نیست. عشق مگر چیست؟ آن چه که پیداست؟
#محمود_دولتآبادی
📙 جای خالی سلوچ
عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن،عاشق بودن بدهد؟ گاه عشق گم است، اما هست، هست، چون نیست. عشق مگر چیست؟ آن چه که پیداست؟
#محمود_دولتآبادی
📙 جای خالی سلوچ
@asheghanehaye_fatima
بی پروا بودم دریچه ام را به سنگ گشودم
مغاک جنبش را زیستم .... !
هشیاری ام "شب" را نشکافت
روشنی ام روشن نکرد !
من ترا زیستم شبتاب دوردست... !!
#سهراب_سپهری
بی پروا بودم دریچه ام را به سنگ گشودم
مغاک جنبش را زیستم .... !
هشیاری ام "شب" را نشکافت
روشنی ام روشن نکرد !
من ترا زیستم شبتاب دوردست... !!
#سهراب_سپهری
@asheghanehaye_fatima
.
بزرگترین تراژدی زندگی
قلبی تسخیر شده است
که در آن عشقی عمیق جا گرفته
عشقی که نمیتواند به نتیجه برسد
که نمیتواند معنایی بیابد
برای یک بوسه،
برای یک آغوش...
#ریچارد_براتیگان
.
بزرگترین تراژدی زندگی
قلبی تسخیر شده است
که در آن عشقی عمیق جا گرفته
عشقی که نمیتواند به نتیجه برسد
که نمیتواند معنایی بیابد
برای یک بوسه،
برای یک آغوش...
#ریچارد_براتیگان
تلخ ترين قسمتِ رابطه اين است
كه بيشتر از اينكه حواسش "جمعِ" تو باشد،
پرتِ" آدمهاى اطراف توست"
#علی_قاضی_نظام
@asheghanehaye_fatima
كه بيشتر از اينكه حواسش "جمعِ" تو باشد،
پرتِ" آدمهاى اطراف توست"
#علی_قاضی_نظام
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
لب بر لبت
چنانت به درخت بچسبانم به دلتنگى
که درخت شوى
که رفتن اگر بخواهى
نتوانى
که بمانى
و گر سخن از رفتن کنى
بر اسبت بنشانم
پیشاروى خویش
در شبِ مهتاب
موى تو از یالِ اسب
تشخیص نتوانم داد
هر دو در باد
روى تو از ماه
به سوى خویش بگردانم
چنان ببوسمت به دلتنگى
که ماه
آه بتابد.
#علیرضا_روشن
لب بر لبت
چنانت به درخت بچسبانم به دلتنگى
که درخت شوى
که رفتن اگر بخواهى
نتوانى
که بمانى
و گر سخن از رفتن کنى
بر اسبت بنشانم
پیشاروى خویش
در شبِ مهتاب
موى تو از یالِ اسب
تشخیص نتوانم داد
هر دو در باد
روى تو از ماه
به سوى خویش بگردانم
چنان ببوسمت به دلتنگى
که ماه
آه بتابد.
#علیرضا_روشن
@asheghanehaye_fatima
به اسارت تو در آمده ام
که شاهزاده دریایی
زندان تو زیر آب است
جایی که فریاد زدن محالی بیش نیست
اسیر تو بودن
آزادی ست
حتی زیر اقیانوس های عمیق
حتی با چشمان بسته
بدون هیچ تنفس عمیق
#سهام_الشعشاع
به اسارت تو در آمده ام
که شاهزاده دریایی
زندان تو زیر آب است
جایی که فریاد زدن محالی بیش نیست
اسیر تو بودن
آزادی ست
حتی زیر اقیانوس های عمیق
حتی با چشمان بسته
بدون هیچ تنفس عمیق
#سهام_الشعشاع
@asheghanehaye_fatima
دوستانم می خواهند مرا بر سر عقل بیاورند
که از عشق فریاد نزنم ،
که نام تو را آهسته هجا کنم !
دوستان من
گوش کنید ،
حریق سر تا پای مرا گرفته است ،
شما حرف از تسلی می زنید
من این حریق را باید تا قبرستان ببرم !
دوستان من ،
دعا کنید دوباره متولد شوم ...
#احمدرضا_احمدی
دوستانم می خواهند مرا بر سر عقل بیاورند
که از عشق فریاد نزنم ،
که نام تو را آهسته هجا کنم !
دوستان من
گوش کنید ،
حریق سر تا پای مرا گرفته است ،
شما حرف از تسلی می زنید
من این حریق را باید تا قبرستان ببرم !
دوستان من ،
دعا کنید دوباره متولد شوم ...
#احمدرضا_احمدی