عاشقانه های فاطیما
805 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
‍ انسان در کلمات نیست که بیان منحصر می‌یابد،
بلکه انسان در ناگفته‌هایش نهفته است
که محرم‌ترین شخص شاید از ناگفته‌هایش او را بشناسد.
عاطفه‌ی آدمی را می‌توان در مویرگ چشمان او هم بازیافت

✏️#محمود_دولت‌آبادی
📚#آن_مادیان_سرخ‌یال


@asheghanehaye_fatima
تا کی و تا چند می‌توانی چون سگی کتک‌خورده درون لانه‌ات کز کنی؟

در این دنیای بزرگ جایی هم آخر برای تو هست. راهی هم آخر برای تو هست ؛

در زندگانی را که گل نگرفته‌اند ...

#محمود_دولت‌آبادی


@asheghanehaye_fatima
مرد است دیگر.
گاه نمی‌خواهد کسی
لرزش بیمناک چشم‌هایش را ببیند.
نمی‌خواهد صدای خشک درهم شکستن
چیزی را در خود،
به دیگری نشان بدهد.
تسلیم شکستن نگاه خود،
نمی‌خواهد بشود.

مرد است دیگر.
باخت خود را می‌خواهد
از چشم‌ها دور نگاه دارد.
ناچاری که وانمودن ندارد!
می‌خواهد خود را در خود قایم کند...

#محمود_دولت‌آبادی


@asheghanehaye_fatima
🌸
به مرور آرام می‌گیرد بزرگ می‌شود ‏بالغ می‌شود
و پای اشتباهاتش می‌ایستد
‏گذشته‌اش را قبول می‌کند،
نادیده‌اش نمی‌گیرد
‏می‌فهمد که زندگی یک موهبت است،
یک غنیمت است ‏یک نعمت است
و نباید آن را فدای آدم‌های بی‌مقدار کرد!
‏اصلا از یک جایی به بعد حال آدم خودش خوب می‌شود.
#محمود_دولت‌آبادی
🌸 @asheghanehaye_fatima
«بِهِت یک نصیحت می‌کنم
شایدم یک وصیّت!»
«آن چیست؟»
- «روزشماری مکن!
حتّی اگر فکر می‌کنی در مهلکه افتاده‌ای
روزشماری مکن!
حالا هم لحظه‌شماری مکن!
شب نمی‌تواند تمام نشود.
طبیعت شب آن است که برود رو به صبح.
نمی‌تواند یک‌جا بماند.
مجبور است بگذرد.
اما وقتی تو ذهنت را اسیر گذر لحظه‌ها کنی،
خودت گذر لحظه‌ها را سنگین و سنگین‌تر می‌کنی؛
بگذار شب هم راه خودش را برود.»

#محمود_دولت‌آبادی


@asheghanehaye_fatima
نگاه او به من کفايت می‌کرد برای سرمستی وصف ناپذيرم
اگر چشمان عالمی حتی نسبت به من کور می‌شد

📚#سلوک
✏️#محمود_دولت‌آبادی


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
در این دنیای بزرگ
جایی هم آخر برای تو هست...
راهی هم آخر برای تو هست...
درِ زندگانی را که گِل نگرفته‌اند!

#محمود_دولت‌آبادی

@asheghanehaye_fatima
روزشماری مکن. حتی اگر فکر می‌کنی در‌ مهلکه افتاده‌ای روزشماری مکن!
حالا هم لحظه‌شماری مکن.شب نمی‌تواند تمام نشود. طبیعت شب آن است که برود رو به صبح. نمی‌تواند یکجا بماند. مجبور است بگذرد.
اما وقتی تو ذهنت را اسیر گذر لحظه‌ها کنی، خودت گذر لحظه‌ها را سنگین و سنگین‌تر می‌کنی،بگذار شب هم راه خودش را برود...


📕طریق_بسمل_شدن
✍🏼#محمود_دولت‌آبادی

@asheghanehaye_fatima
.

یک‌بار است زندگانی!
یک‌بار،
همان یک‌بار
که نسیم صبح را به سینه فرو می‌دهیم،
همان یک بار
که عطش خود را
با قدحی آب خنک فرو می‌نشانیم،
همان یک بار
که سوار بر اسب در دشت تاخت می‌کنیم،
یک‌بار...
یک‌بار و نه بیشتر.
زندگانی یک‌بار است،
در هر فصل...


#محمود‌_دولت‌‌آبادی


@asheghanehaye_fatima
دریغا روزهایی که بی‌دلبستگی بگذرند.
دریغا بیگانگی.
اما آدمیزاد را مگر تاب و توان آن هست که از هر کس و هر چیز ببرد؟
دمی شاید؛ یا روزی و ماهی شاید به اراده چنین کند.
اما سرشت او چنین نیست.
پیوند می‌یابد و می‌پیوندد. جذب می‌شود.
شوق یگانگی. خود را به دیگری بست می‌زند.
خود را به دیگری می‌سپرد.
خود از آن او، او از آن خود. می‌خواهد، پس خواها دارد.
خواها دارد، پس می‌خواهد. هست، پس چنین است.
مگر نباشد تا نپیوندد.مگر بمیرد...

🖋 #محمود_دولت‌آبادی
📙 #کلیدر


@asheghanehaye_fatima
بگذر تابستان...
بگذر...
حال من با تو خوب نمی‌شود
پاییز حال مرا بهتر می‌شناسد...


#محمود_دولت‌آبادی

@asheghanehaye_fatima
.

آنجا یک قهوه‌ خانه بود، اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای، چرا؟
دنیا خراب می‌شد اگر دقایقی آنجا می‌نشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟
عجله، همیشه عجله!
کدام گوری می‌خواستم بروم؟
من به بهانه رسیدن به زندگی، همیشه زندگی را کشته ام...

#محمود_دولت‌آبادی

@asheghanehaye_fatima
‏آدمی به مرور آرام می‌گیرد
بزرگ می‌شود
‏بالغ می‌شود
و پای اشتباهاتش می‌ایستد
‏گذشته‌اش را قبول می‌کند،
نادیده‌اش نمی‌گیرد
‏می‌فهمد که زندگی یک موهبت است،
یک غنیمت است
‏یک نعمت است
و نباید آن را فدای آدم‌های بی‌مقدار کرد!
‏اصلا از یک جایی به بعد حال آدم خودش خوب می‌شود...

#محمود_دولت‌آبادی


@asheghanehaye_fatima
.

+ بهت یک نصیحت می‌کنم؛ شایدم یک وصیّت!
_ آن چیست؟!
+ «روزشماری مکن! حتّی اگر فکر می‌ کنی در مهلکه افتاده‌ای روزشماری مکن! حالا هم لحظه‌‌شماری مکن! شب نمی‌تواند تمام نشود. طبیعتِ شب آن است که برود رو به صبح. نمی‌تواند یک‌جا بماند. مجبور است بگذرد. اما وقتی تو ذهنت را اسیرِ گذرِ لحظه‌ها کنی، خودت گذر لحظه‌ها را سنگین و سنگین‌تر می‌کنی؛ بگذار شب هم راه خودش را برود.»

#محمود_دولت‌آبادی

@asheghanehaye_fatima
هِی یار، یار !
اینجا  اگرچه گاه
گُل به زمستان خسته، خار می‌شود
اینجا اگر چه روز،
گاه  چون شبِ تار می‌شود
اَمّا بهار می‌شود
من دیده‌ام که می‌گویم ...




    سیدعلی صالحی


                    🍀🌸🌸🌸🍀


پ. ن:

زیباترین روحیهٔ سنّتیِ ما،
عشق به بهار و نوروز است.
و ما مَردم،
عَلی‌ٰرَغمِ این‌ همه مصیبت و مصیبت‌‌زدگی
چه استعدادی برای زندگی و شادمانی داریم ...



      #محمود_دولت‌آبادی

    ( کتاب: نونِ نوشتن )


@asheghanehaye_fatima
دریغا روزهایی که بی‌دلبستگی بگذرند.
دریغا بیگانگی.
اما آدمیزاد را مگر تاب و توان آن هست که از هر کس و هر چیز ببرد؟
دمی شاید؛ یا روزی و ماهی شاید به اراده چنین کند.
اما سرشت او چنین نیست.
پیوند می‌یابد و می‌پیوندد. جذب می‌شود.
شوق یگانگی. خود را به دیگری بست می‌زند.
خود را به دیگری می‌سپرد.
خود از آن او، او از آن خود. می‌خواهد، پس خواها دارد.
خواها دارد، پس می‌خواهد. هست، پس چنین است.
مگر نباشد تا نپیوندد.مگر بمیرد...

#محمود_دولت‌آبادی
#کلیدر

@asheghanehaye_fatima
انسان در مسیرِ عمرِ خود مگر چند بار می‌تواند به دوستانی بربخورد که از میانِ آن‌ها هم‌زبانی بیاید؟
هم‌زبانی که هم‌دل باشد؛ و مگر دوستی از آن مایه که به رفاقت بینجامدچند بار می‌تواند رخ بدهد و در چند مقطع عمر؟

#محمود_دولت‌آبادی [ زاده‌ی دهم مرداد ۱۳۱۹ در سبزوار ]

@asheghanehaye_fatima
حالا باز هم سکوت و سکوت و سکوت...
کاج‌ها، ابر‌ها و گذر بال یک کلاغ بر متن جاودانه‌ی خاکستری.
او را خواسته‌ام تا بیاید کنارم بنشیند
آمده و نشسته است مثل ده‌ها و صد‌ها بار که خواسته‌ام و آمده‌است با اشتیاق تمام، با تمام اشتیاق
اما این‌بار نه او صورت دارد و نه من صدا، و سکوت عمیقا خاکستری‌ست

سلوک/
#محمود_دولت‌آبادی


@asheghanehaye_fatima
انسان در مسیرِ عمرِ خود مگر چند بار می‌تواند به دوستانی بربخورد که از میانِ آن‌ها هم‌زبانی بیاید؟
هم‌زبانی که هم‌دل باشد؛ و مگر دوستی از آن مایه که به رفاقت بینجامدچند بار می‌تواند رخ بدهد و در چند مقطع عمر؟

#محمود_دولت‌آبادی


@asheghanehaye_fatima