"آلیسیا" در یک روز گرم تابستانی، همسرش "گابریل"، عکاس مد و فشن را در خانه با سیم به صندلی میبندد و به وی شلیک می کند.
ماموران او را در حالی پیدا میکنند که با لباسی سفید و حالتی بهتزده بالای سر جنازه ایستاده، چاقویی کنار پایش افتاده و رگ دست خودش را هم زده است.
"آلیسیا", پنج بار به سر و صورت "گابریل"شلیک میکند و بعد ساکت میشود, به قدری ساکت که از آن به بعد حتی یک کلمه هم حرفی نمیزند. آلیسیا حتی در دادگاه و جلسهی محاکمهاش هم لب از لب باز نمیکند. نه توجیهی، نه توضیحی، نه بحثی، هیچ.
آلیسیا دستگیر و به بیمارستان فرستاده میشود.
سکوت , صلاح قدرتمندی است. این موضوع را با شنیدن این کتاب عمیقاً حس میکنیم، و در تلاش برای کندوکاو در گذشتهی آلیسیا و پی بردن به راز او با تئو همراه میشویم، و گذشتۀ تاریکش، کودکی نهچندان شادش، پدر خشن و خالهی بدجنس و بسیار چیزهای دیگر را ذرهذره درمییابیم.
مسئولین ,تصمیم میگیرند آلیسیا را از رسانهها دور نگهدارند و در یک مرکز روانی با تجهیزات امنیتی بالا و در شمال لندن بستری کنند, در آنجا نام «بیمار خاموش» را روی او میگذارند.
در این کتاب ,نویسنده روی بخشی از روان انسانی انگشت گذاشته است که احساسات بیان نشدهاش را در آن مدفون میکند.
احساساتی که به قول #فروید هیچ وقت از بین نمیروند. فقط به شکلی زنده مدفون میشوند و یک روز به شیوهای زشتتر سر برمیآورند.
داستان #بیمار_خاموش در پنج بخش و از زبان تئو، رواندرمانگر دادگاه و آلیسیا، البته دفتر خاطرات او، روایت میشود و هر چه پیش میرود خواننده را بیشتر درگیر پیچیدگیهای خود میکند. گفتوگوهای بین آلیسیا و تئو زوایای دیگری از شخصیت و روح این زن نقاش را نشان میدهد.
تئو فیبر، روانشناسی است که برخلاف نظر دیگران خیال میکند میتواند آلیسیا را به حرف بیاورد. مخالفتهای بسیاری با این قضیه میشود اما تئو مصمم است. به نظر او «آلیسیا تنها کسی است که از حقیقت خبر دارد» و فکر میکند خود او تنها کسی است که میتواند بیمار خاموش را به حرف وادارد.
#بیمار_خاموش
#کتاب_صوتی
@asheghanehaye_fatima
ماموران او را در حالی پیدا میکنند که با لباسی سفید و حالتی بهتزده بالای سر جنازه ایستاده، چاقویی کنار پایش افتاده و رگ دست خودش را هم زده است.
"آلیسیا", پنج بار به سر و صورت "گابریل"شلیک میکند و بعد ساکت میشود, به قدری ساکت که از آن به بعد حتی یک کلمه هم حرفی نمیزند. آلیسیا حتی در دادگاه و جلسهی محاکمهاش هم لب از لب باز نمیکند. نه توجیهی، نه توضیحی، نه بحثی، هیچ.
آلیسیا دستگیر و به بیمارستان فرستاده میشود.
سکوت , صلاح قدرتمندی است. این موضوع را با شنیدن این کتاب عمیقاً حس میکنیم، و در تلاش برای کندوکاو در گذشتهی آلیسیا و پی بردن به راز او با تئو همراه میشویم، و گذشتۀ تاریکش، کودکی نهچندان شادش، پدر خشن و خالهی بدجنس و بسیار چیزهای دیگر را ذرهذره درمییابیم.
مسئولین ,تصمیم میگیرند آلیسیا را از رسانهها دور نگهدارند و در یک مرکز روانی با تجهیزات امنیتی بالا و در شمال لندن بستری کنند, در آنجا نام «بیمار خاموش» را روی او میگذارند.
در این کتاب ,نویسنده روی بخشی از روان انسانی انگشت گذاشته است که احساسات بیان نشدهاش را در آن مدفون میکند.
احساساتی که به قول #فروید هیچ وقت از بین نمیروند. فقط به شکلی زنده مدفون میشوند و یک روز به شیوهای زشتتر سر برمیآورند.
داستان #بیمار_خاموش در پنج بخش و از زبان تئو، رواندرمانگر دادگاه و آلیسیا، البته دفتر خاطرات او، روایت میشود و هر چه پیش میرود خواننده را بیشتر درگیر پیچیدگیهای خود میکند. گفتوگوهای بین آلیسیا و تئو زوایای دیگری از شخصیت و روح این زن نقاش را نشان میدهد.
تئو فیبر، روانشناسی است که برخلاف نظر دیگران خیال میکند میتواند آلیسیا را به حرف بیاورد. مخالفتهای بسیاری با این قضیه میشود اما تئو مصمم است. به نظر او «آلیسیا تنها کسی است که از حقیقت خبر دارد» و فکر میکند خود او تنها کسی است که میتواند بیمار خاموش را به حرف وادارد.
#بیمار_خاموش
#کتاب_صوتی
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
براتون يه ژله فوق العاده اوردم كه ويدئو طراحيش هم براتون گذاشتم❤️
طرز تهیه
ابتدا یک بسته زله رنگ قرمز رو با یک لیوان اب داغ و یک لیوان آب سردمخلوط میکنیم انارهارو داخل قالب ریخته و ژله قرمز رو روی انار میریزیم و اریب داخل یخچال میزاریم تا ببنده.
بعد یک بسته ژله اللورا رو با ی لیوان اب جوش و ی لیوان شیر مخلوط کرده روی ژله قرمز میریزیم وقتی بست اضافه ژله رو روی الوورا میریزیم تا اخر.وقتی کاملا بست از قالب در میاریم.
من با استفاده از قلم مو س صفر و رنگ خوراکی طراحی میکنم ک میتونین تو ویدیو اونو ببینین.
#کدبانو
@asheghanehaye_fatima
طرز تهیه
ابتدا یک بسته زله رنگ قرمز رو با یک لیوان اب داغ و یک لیوان آب سردمخلوط میکنیم انارهارو داخل قالب ریخته و ژله قرمز رو روی انار میریزیم و اریب داخل یخچال میزاریم تا ببنده.
بعد یک بسته ژله اللورا رو با ی لیوان اب جوش و ی لیوان شیر مخلوط کرده روی ژله قرمز میریزیم وقتی بست اضافه ژله رو روی الوورا میریزیم تا اخر.وقتی کاملا بست از قالب در میاریم.
من با استفاده از قلم مو س صفر و رنگ خوراکی طراحی میکنم ک میتونین تو ویدیو اونو ببینین.
#کدبانو
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❣کانال هنری مارال
تخم مرغ رنگی
موادی که احتیاج دارین :
تخم مرغ پخته
آب جوش ، سرکه و رنگ خوراکی
#کدبانو
@asheghanehaye_fatima
تخم مرغ رنگی
موادی که احتیاج دارین :
تخم مرغ پخته
آب جوش ، سرکه و رنگ خوراکی
#کدبانو
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
این است
شبِ زمستانِ تو در تبعید
تمام هفت آتشفشان زمین را
روشن میکنی
اما گرم نمیشوی
مادامی که زمستانت در دلِ تو باشد
و تبعیدگاه
درون توست
نخواهی گریخت،
مگر از تبعیدگاه
به تبعیدگاه.
هذا هو ليل شتائك في المنفى
توقد كل براكين الأرض السبعة
لكنك لن تدفأ
مادام شتاؤك في قلبك
والمنفى فيك
فلن تهرب إلا من منفى وإلى منفى.
بلند الحیدری - شاعر عراقی
برگردان: محمد حمادی
#بلند_الحیدری
#محمد_حمادی
این است
شبِ زمستانِ تو در تبعید
تمام هفت آتشفشان زمین را
روشن میکنی
اما گرم نمیشوی
مادامی که زمستانت در دلِ تو باشد
و تبعیدگاه
درون توست
نخواهی گریخت،
مگر از تبعیدگاه
به تبعیدگاه.
هذا هو ليل شتائك في المنفى
توقد كل براكين الأرض السبعة
لكنك لن تدفأ
مادام شتاؤك في قلبك
والمنفى فيك
فلن تهرب إلا من منفى وإلى منفى.
بلند الحیدری - شاعر عراقی
برگردان: محمد حمادی
#بلند_الحیدری
#محمد_حمادی
"تنِ تو"
هرچه را دست میسایم
تنِ تو را دست میسایم.
هرچه را میبویم
تنِ تو را میبویم.
هرچه را نگاه میکنم
تنِ تو را میبینم.
کشتیها غرق شدند،
میوهها افتادند،
گلها عطر افشاندند
درونِ تنِ تو.
اولین شعرِ من،
آخرین شعرِ من
درونِ تنِ تو.
تنِ من.
یانیس ریتسوس - شاعر یونانی
برگردان: فریدون فریاد
از کتاب: شعر امروز یونان
نشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
#یانیس_ریتسوس
#فریدون_فریاد
@asheghanehaye_fatima
هرچه را دست میسایم
تنِ تو را دست میسایم.
هرچه را میبویم
تنِ تو را میبویم.
هرچه را نگاه میکنم
تنِ تو را میبینم.
کشتیها غرق شدند،
میوهها افتادند،
گلها عطر افشاندند
درونِ تنِ تو.
اولین شعرِ من،
آخرین شعرِ من
درونِ تنِ تو.
تنِ من.
یانیس ریتسوس - شاعر یونانی
برگردان: فریدون فریاد
از کتاب: شعر امروز یونان
نشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
#یانیس_ریتسوس
#فریدون_فریاد
@asheghanehaye_fatima
درود مهربانان نیک اندیش!
یادش بخیر تمام روزهایی که تمام دغدغه مان هوا کردن بادبادک بود و شانه کردن گیس عروسک و پاورچین پاورچین سنجاقک ها را دنبال کردن و ته قایم باشک ها با شادی هم را بغل کردن ها...
یادش بخیر تمام یادهایی که هنوز هم در دفتر خاطره هایمان جمله جمله ماندگارند...
@asheghanehaye_fatima
#صبح
یادش بخیر تمام روزهایی که تمام دغدغه مان هوا کردن بادبادک بود و شانه کردن گیس عروسک و پاورچین پاورچین سنجاقک ها را دنبال کردن و ته قایم باشک ها با شادی هم را بغل کردن ها...
یادش بخیر تمام یادهایی که هنوز هم در دفتر خاطره هایمان جمله جمله ماندگارند...
@asheghanehaye_fatima
#صبح