عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram



@asheghanehaye_fatima


‍ لا
حالی که به نخجیر آیی از کشمیر
شالی از دریا آیی با
حالی که به آن گودی بی ما آیی
و سیاه آیی خوابایی از مخفیدر
حالی که ندانی که نمی‌دانی نه، دانی می‌دانی
با آن لب بالا برگشته بالا
لالا لالا تو غزاله لا
حالی که تو بازوها را خالی کردی از خیل سودا
برگشتی به زبانِ پیش از بودنِ خود لا
با سینه‌ی مغروری مفرد سرشاری از خود بی شیرازه لا لالا لا
«گِریم تا او نکشاند خود را
ما را بکشد خود را نکشاند»
این را یک زنکودکِ عاشق پیش از خود مرگیدنِ او می‌گفت
حالی که بجنباند به بیابان سر را گورآهو
که ببوساند خود را به فضای پوشان
که بیندازد دنیا را شرقی در مخفیدر
نه، دانی می‌دانی تو غزاله لا
خوابی و بخوابی خوابی و بخوانی دربردر
اویانم دنیا را تا زیبا شد
بِتوام خود را تا حدِ نمنیدن
لالایم تا مرز خود ــ مرگیدن
که شوم کفنش
و زنیدن را طلبم
بتِ چینی خفته در پرده
که خراسانِ ابروهایش آمودریا را دربردر
حالی که مویم نیمه‌ی آن مینیاتور بی عاشقه را مویم لا
خشک آید آن جنگل که تو را از خود ناویزدها
خشک آید! نیمه‌ی آن بی عاشقه را لا حالا مویم
معشوقه در گودی آن شانه‌ی خوابآور و خرابآباد
طاوسی روی آور
محزونه‌ی ذیلِ ناهیدِ باران
بالا بالا
بارانِ بالا
و بلایی مشتق از شقه‌ی شاعر و کفن در وا
به نخفتن گفته آری و جهان را اما خفته آن‌جا‌ در مخفیدر
حالا به مصاف آید با مور آن‌جا آن میلاوِ رودکی‌ی ریگِ آمودریا
و زبانش میلاویه از او و سه بوس از آن سبزه با لب‌های بی چشمِ شاعر
لالا
تو غزاله لا
لالا
مویم لا بی صاحبِ «شب‌های تهران» را
و نگفتن را گویم گفتن را که نگفتن را گفتن لا
و زنیدن را طلبم
اویانم دنیا را تا زیباشد
نمنم از از
از از نمنم ای «راحله»ی «گردوشکنان»، گویم با باتو بی از
و جلوتر نروم
طاهر شدنت را نتوانم دیدن زیرزمینی شدنت را نتوانم
و بیایم این زیرزمین
که هسته‌ی خرما را برمی‌گیریم
و مغز گردو را در خرما می‌کاریم
طاووسی روی آور در مغز گردو در خرما لا لا
گیسو از روی پیشانی با انگشتی خونین به کنار
و طراوت غوغا تو غزاله
لا لا لا

#رضا_براهنی
#رثای_غزاله
@asheghanehaye_fatima




من هیچگاه تیر و کمان نداشتم مادر
نه پرنده‌ای را زده‌ام
نه شیشه‌ی کسی را شکسته‌ام
اما، بچه‌ی چندان خوبی هم نبودم
هیچگاه دلت را نشکستم، همیشه گردن خود را شکستم
من در طول زندگی، همیشه خود را آزردم


هرچند ساکت به نظر آیم
مغرور و طوفانی‌ام مادر
مانند یک نیزه
همیشه در مقابل آئینه
صاف ایستاده‌ام مادر
من هیچگاه کاری نکردم که به تو بد بگویند
یا آبرویت لکه‌دار شود
اما مشت‌های زیادی به سینه‌ام کوبیده‌ام
قلبم را بسیار خسته کرده‌ام
من در طول عمرم، بیش از همه خود را مواخذه کرده‌ام


من هیچگاه معشوقه‌ای نداشتم مادر
نه آشیانه‌ای ساختم
نه هیچگاه بخت با من یار بود
عمرم حراج شد
بدون آنکه، حتی گلوی کودک‌ام را ببوسم
هرکه را از صمیم قلب دوست داشتم
دلش را به دیگری داد
یک مرغ عشق داشتم، که آن هم از تنهایی دق کرد


مگر تو همیشه مرا با تلخی‌ها شیر دادی مادر؟
یا به اسم فرزند سنگی بزرگ زائیدی مادر؟
اذیت نیستم، زحمت نیستم، به هیچ وجه مصیبت نیستم
تنها روی عسل تو مگس نشست؟ بگو؟
خب مرا به دنیا آوردی،
اما با چه سرشتی؟


من هیچ رویایی نداشته‌ام مادر
نه برای تو آسایش به ارمغان آوردم
نه خود روی آسایش دیدم
این زندگی حتی یک عکس شاد هم از ما نگرفت


مانند کلیدی گمشده بی‌صاحبم مادر
نه دست دوستی بر شانه‌ام
نه دست شفقتی بر موهایم
مانند گل و لای بی فایده‌ی روان روی جاده‌هایم مادر
مانند خیس شدنم
لرزیدنم
مانند بارانم مادر
سالیان سال اشک‌هایت را در کدامین دریا ریختی مادر
آه بمیرم من
تو مرا به چه امید زائیدی مادر؟


زندگی مگر چیست مادر؟
یک قصه! یک بازی نیست مگر؟
ببین، اسباب بازی‌هایم شکست
عمرم گذشت
عشقم هدر شد
باور کن من هیچگاه بزرگ نشدم...

#یوسوف_حایال_اوغلو
ترجمه #کیوان_روان_بخش
@asheghanehaye_fatima



کن كالحزن يا حبيبي،
وامكث معي

هم‌چون اندوه باش محبوبم،
و با من بمان



#غادة_السمان
@asheghanehaye_fatima



مرا خود با تو چیزی در میان هست
و گر نه روی زیبا در جهان هست
وجودی دارم از مهرت گدازان
وجودم رفت و مهرت همچنان هست
مبر ظن کز سرم سودای عشقت
رود تا بر زمینم استخوان هست
اگر پیشم نشینی دل نشانی
و گر غایب شوی در دل نشان هست


#سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

‏و برای تو،
که چنان دوستت دارم
‏که کاش
‏کسی این گونه مرا دوست می‌داشت...!!

أحببتک بطریقة تمنّیت
أن یحبّنی بها أحد...!

#محمود_درویش
‏⁧#آمال_المثلوثی
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


دوست‌ام باش!
من شدیدن به پناه‌گاهی امن نیاز دارم.
از قصه‌های عشق و اخبار عاشقانه خسته شده‌ام.
از این زمانه که زن را پیکره‌ای مرمرین می‌انگارد، به تنگ آمده‌ام.

وقتی می‌‌بینی‌ام،
با من حرف بزن.
چرا مرد شرقی
وقتی زنی را می‌بیند
نصف حرف‌اش یادش می‌رود؟

چرا مرد شرقی
زن را مثل یک‌تکه شیرینی
و یا جوجه‌کفتر می‌بیند؟

چرا از درختِ قامت زن
سیب را می‌چیند
و [بلافاصله] به خواب می‌رود؟

★★★★★

كن صديقي.
فأنا محتاجة جداً لميناء سلام
وأنا متعبة من قصص العشق، وأخبار الغرام
وأنا متعبة من ذلك العصر الذي
يعتبر المرأة تمثال رخام.

فتكلم حين تلقاني..
لماذا الرجل الشرقي ينسى،
حين يلقى المرأة، نصف الكلام؟

ولماذا لا يرى فيها سوى قطعة حلوى..
وزغاليل حمام..

ولماذا يقطف التفاح من أشجارها؟
ثم ينام..”



شاعر: #سعاد_الصباح
برگردان: #حسین_خسروی
بخشی از شعر: «دوست‌ام باش» (كن صديقي)
شايد کسانی که خودکشی کردند
نیاز به یک آغوش طولانی داشتند...


#دیوار_نوشته_عربی
#دیوار_نوشت


@asheghanehaye_fatima

🎼‌●آهنگ انگلیسی: «به‌تنهایی رفتن» | Go solo |

🎙‌●خواننده:
#تام_رزنتال | Tom Rosenthal | انگلستان، ۱۹۸۶ |

‌●●برگردان:
#زهرا_فرهادی


آن‌ها می‌گویند این خاصیت زمان است
که پیش از آن‌که به تو بازگردم
هزاران روز خورشید نخواهد درخشید

و من خوش‌حال‌ام، چیزی نمی‌تواند مرا متوقف کند
من راه خانه‌ام را می‌سازم
من راه‌ام را می‌سازم

در طلب عشق تو راه دوری در پیش دارم
می‌خواهم جایی باشم که تو هستی
می‌دانم، به سوی تو باز خواهم گشت

عشق ما چون رودخانه‌ای طولانی‌ست
بهترین حقیقت میان میلیون‌ها تباهی
می‌دانم، به تو باز خواهم گشت

و من خوش‌حال‌ام، چیزی نمی‌تواند مرا متوقف کند
من راه خانه‌ام را می‌سازم
من راه‌ام را می‌سازم

به‌تنهایی می‌روم، بله به‌تنهایی
من راه خانه‌ام را می‌سازم
من راه‌ام را می‌سازم

و من خوش‌حال‌ام، چیزی نمی‌تواند مرا متوقف کند
من راه خانه‌ام را می‌سازم
من راه‌ام را می‌سازم

به‌تنهایی می‌روم، بله به‌تنهایی
من راه خانه‌ام را می‌سازم
من راه‌ام را می‌سازم

They say it's matter of time
A thousand days and the sun won't shine
Before I come back to you

And I'm happy, nothing's going to stop me
I'm making my way home
I'm making my way


For your love I will go far
I wanna be wherever you are
I know I'm coming back for you

Our love is a river long
The best right in a million wrongs
I know I'm coming back to you

And I'm happy nothing's going to be stop me
I'm making my way home
I'm making my way

I go solo, oh, I go solo
I'm making my way home
I'm making my way

And I'm happy, nothing's going to stop me
I'm making my way home
I'm making my way

I go solo, oh, I go solo
I'm making my way home
I'm making my way


@asheghanehaye_fatima
Forwarded from اتچ بات
#شربت_سه_رنگ
مواد لازم :
شربت زعفران به مقدار لازم
تخم شربتی به مقدار لازم
پنیرک به مقدار لازم
#شربت_زعفران

مواد لازم:
شکر ۲۰۰ گرم
آب ۲۵۰ گرم
گلاب ۳ قاشق غذاخوری
زعفران آب شده ۱ونیم قاشق غذاخوری🌺 ابتدا آب را روی شعله بالا گذاشته تا جوش بیاید ، سپس شعله را کم کرده و شکر را در آن ریخته و مخلوط می کنیم تا شکر در آب حل شود ، سپس زعفران آب شده و گلاب را مخلوط کنید و حدود ۱۵ دقیقه بگذارید تا آماده شود سپس شعله را خاموش کنید.🌺 نکته:
در حالت عادی جوشیدن به میزان ۱۵ دقیقه کافی است ولی چون در این شربت باید ، شربت زعفران غلظت بالایی داشته باشد ، به عبارتی باید از شکر اشباه شده باشد برای همین مدت بیشتری بگذارید تا بجوشد من ۲۵ دقیقه گذاشتم. 🌺 شربت سه رنمگون
لایه اول را با شربت غلیظ زعفران پر کنید . برای لایه دوم تخم شربتی خیس خورده را خیلی آرام ( من قاشق قاشق ریختم ) روی آن بریزید تا مخلوط نشود ، و برای لایه آخر آب بنفش شده گل پنیرک را که قبلا داخل آب سرد ریخته بودید و رنگ آب را بنفش کرده به آرامی روی آن بریزید .
👇
سه قاشق گل پنیرک رو با نصف لیوان آب سرد قاطی کرده نیم ساعت میذاریم تا رنگ بده .برای رنگ صورتی چن قطره آب لیمو اضافه میکنیم به آب پنیرک. برای رنگ سبز زعفران دم کرده .
برای رنگ آبی پررنگ کمی از عصاره پنیرک می ریزیم وبرای آبی کم رنگ مقدار عصاره کمتر میریزیم .
شربت زرد هم فقط زعفرانه .

#کدبانو

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دکوپاژجعبه‌چوبی
ویدئو این دکوپاژ دو پارتی بود
اما چون از حوصله ی اعضا خارجه, ادامه رو براتون تایپ میکنم
پس اول ویدئویی که فرستادم رو‌کامل ببینید.
حالا ادامه کار
روی کار رو چسب چوب رقیق شده میزنم.
خشک که شد
کل کارو وارنیش اکرلیک‌میزنم. من قبلا کمی با آب رقیقش کردم
کل جعبه رو وارنیش میزنیم حتی جاهایی که دکوپاژ نشده
بعد از وارنیش کار تمامه

امیدوارم درست‌کنیدو لذت ببرید
#کدبانو

@asheghanehaye_fatima
از عطر تنم میفهمند؛
که با من بوده ای...
از بازوی به خواب رفته ام میفهمند؛
که زیر سر تو بود

#نزار_قبانی

@zanoerotic
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


یک عمر به سودای لبش سوختم و آه
روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد!😁😉

#حامد_عسکری
ویژه نامه هوشنگ ابتهاج

امیر هوشنگ ابتهاج روز یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود. هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را به نام نخستین نغمه‌ها منتشر کرد. ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام [گالیا] شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانه‌ای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خون‌ریزی و جنگ و بحران شد، ابتهاج شعری به نام کاروان (دیرست گالیا…) با اشاره به‌همان روابط عاشقانه‌اش در گیرودار مسائل سیاسی سرود.

ابتهاج مدتی به‌عنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران به‌کار اشتغال داشت. منزل شخصی سایه که از منازل سازمانی شرکت سیمان است در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده‌ است. دلیل این نام‌گذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر معروف ارغوان خود را برای آن درخت گفته است.

ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ سرپرست برنامه گل‌ها در رادیوی ایران (پس از کناره‌گیری داوود پیرنیا) و پایه‌گذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. تعدادی از غزل‌ها، تصنیف‌ها و اشعار نیمایی او توسط موسیقی‌دانان ایرانی نظیر محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و حسین قوامی اجرا شده است. تصنیف خاطره انگیز تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) از اشعار سایه است. سایه بعد از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) به‌همراه محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علیزاده، به‌نشانه اعتراض از رادیو استعفا داد.

از مهم‌ترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزل‌های حافظ است که با عنوان «حافظ به سعی سایه» نخستین بار در ۱۳۷۲ توسط نشر کارنامه به‌چاپ رسید و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد. سایه سال‌های زیادی را صرف پژوهش و حافظ‌شناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن زحمت‌هاست که سایه در مقدمه آن را به همسرش پیشکش کرده است. در تاریخ پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۷ در مراسم پایانی ششمین «جشنواره بین‌المللی هنر برای صلح»، نشان عالی «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و ۳ هنرمند دیگر اهداء شد.

اسپانسر این اپیزود:
ایما گالری Instagram: ima_gallery

اطلاعات اپیزود به ترتیب ورود:
ترانه Endless Melancholy - washed away
ریورک از امیر ملکی (یغما)
شعر و خوانش: احمد شاملو
گوینده: امیرنظام صمدآبادی
تحقیق و نگارش متن (اردلان جنتی)
نوازنده سه تار: محمدحسین قاسمی
همایون شجریان - غم گسار (شعر از سایه)
محمدرضا شجریان - ای شادی آزادی (شعر از سایه)
علیرضا قربانی - بیقرار (شعر از سایه)
علیرضا قربانی - ارغوان (شعر از سایه)
ترانه از Yves Montand
موسیقی از مجید پروریان
گوینده: محمود سرمدی
متن: روزبه مقدم

منابع:
هزارداستان (مسعود بهنود)
قلم فرسایان (داریوش سربلند)
انجمن سخن (لندن)

ارادتمند،
مهدی ستوده،
ششم اسفند ماه 1397

instagram.com/dialoguebox_episodes

@dialoguebox
Episode 39
DialogueBox
ویژه نامه هوشنگ ابتهاج

اطلاعات اپیزود به ترتیب ورود:

ترانه Endless Melancholy - washed away
ریورک از امیر ملکی (یغما)
شعر و خوانش: احمد شاملو
گوینده: امیرنظام صمدآبادی
تحقیق و نگارش متن (اردلان جنتی)
نوازنده سه تار: محمدحسین قاسمی
همایون شجریان - غم گسار (شعر از سایه)
محمدرضا شجریان - ای شادی آزادی (شعر از سایه)
علیرضا قربانی - بیقرار (شعر از سایه)
علیرضا قربانی - ارغوان (شعر از سایه)
ترانه از Yves Montand
موسیقی از مجید پروریان
گوینده: محمود سرمدی
متن: روزبه مقدم

تهیه کننده: مهدی ستوده

@dialoguebox

@Amirnezam93s
دیالوگ باکس - اپیزود 39
@dialoguebox
از بهترین های سایه
Amirnezam
#اجراهایی_که_دوستشان_دارم♥️

۱۶ دقیقه و ۹ ثانیه ای که با عشق، میکس و ادیت شده... با هم گوش کنیم 🎧♥️

میکس و ادیت: #امیرنظام_صمدآبادی

@asheghanehaye_fatima