عاشقانه های فاطیما
783 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
■قلب ِ زن

قلب ِ زن تنها سرزميني‌ست
كه بی‌گذرنامه سفر توانم كرد،
جايي كه ماموری نيست
برای خواستن كارت‌شناسایی‌ام
يا زير و رو كردن چمدان‌هايم
پر از شادی‌های قاچاق
شعرهای ممنوعه
و غم‌های شيرين.
قلب زن تنها سرزمينی‌ست
كه تسليحات‌سنگين انبار نمی‌كند
برای جنگيدن تا آخرين قطره‌ی خون جوانان‌اش.

■●شاعر: #لطیف_هلمت | کردستان-عراق، ۱۹۴۷ |

■●برگردان: #فریده_حسن‌زاده

📗‌●از کتاب: «گزیده‌ی شعر عراق معاصر» | ●نشر: #نگاه

@asheghanehaye_fatima
آنگاه که من و تو
به هم می رسیم
سه نفر می‌شویم:
بوسه و تو و من
آنگاه که من و تو
از هم جدا می‌شویم
چهار نفر می‌شویم:
تو و تنهایی
من و محنت...

که من و تۆ یه ک ده گرین
ده بین به سیان
ماچ و تۆ و من
که من و تۆ یه ک به جێ دێلین
ده بین به چوار
تۆو ته نیایی
من و ئازار...

لطیف هلمت | شاعر کورد(کوردستان عراق)
برگردان: شجاع نی‌نوا

#لطیف_هلمت
#شجاع_نی‌نوا
#لەتیف_هەڵمەت



@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



"اگر..."

اگر آتش بنامم تو را
به شعله‌ای جزغاله‌ام می‌کنی
اگر باران بنامم تو را
به طوفانی می‌لرزانیم
اگر خوشه‌ی گندم بنامم تو را
پرندگانِ گرسنه تو را می‌بلعند
اگر تو را وطن بنامم
بر خاک و خونت می‌کشند!

لطیف هلمت | شاعر کوردستانی(کورد عراق)
برگردان: آرش سنجابی
کتاب: عاشقانه‌های شعر کورد
نشر: ثالث

#لطیف_هلمت
#آرش_سنجابی
@asheghanehaye_fatima



من از استعمار متنفّرم ؛
امّا دلم میخواهد
وجب به وجبِ تُو را
مستعمره‌ی خویش کنَم !
نفت وُ خودخواهی
دموکراسی را
از بِین میبرد ...



#لطیف_هلمت
#شما_فرستادید
Forwarded from اتچ بات
#معرفی_شاعر
#لطیف_هلمت

لطیف هَلمت با نام کامل لطیف محمود بَرزَنجی، شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار کورد است. او از شاعرانِ مطرح و نوسرای کُوردستان و دارای بیش از ۲۰ مجموعه شعر می‌باشد.
لطیف هَلمت در کرکوک کوردستان متولد شد. هلمت در اوایل دهه‌ی هفتاد به همراه تنی چند از دیگر شاعران کورد کانونِ شعر کفری را بنیان گذاشت. وی نقش بسیار تعیین کننده‌ای در دگردیسی شعر کوردی داشته و یکی از ارکان اصلی شعر معاصر کوردی به شمار می‌آید. لحن و زبان هلمت ساده و روان و به دور از تشبیهات و استعارات پیچیده و انتزاعی است. او به جای این که با جسم و تنِ واژه‌ها کار کند، با روح و روانِ آنها کار می‌کند. شعر هلمت، شعری ساختارمند با تنوع خلّاقانه در فرم و مضمون و تصویرپردازی‌های بکر است و نوعی نگاه متفاوتِ آمیخته با چاشنی طنز دارد که امور روزمره را به پرسش‌ها و چالش‌های فلسفی و منتقدانه و معترضانه‌ی جامعه‌شناسانه می‌کشد و با تأویل‌ها و تعبیرهای شاعرانه‌ی خاص خودش از موضوعات متنوع، دست به طرح مضامینی می‌زند که ذهن مخاطب را به چالش با پیرامون و دقیق شدن در آن می‌کشاند. شعر هلمت همان اندازه که دارای آفرینشگری استفهامات است و اشتهای جستجو و پرسش‌آفرینی دارد، پرسش‌زدا و فروپاشنده استفهام است. نگرش دوسویه‌ای که لطیف هلمت به جهان دارد، او را بر آن داشته که هم معترض اسباب و بساط زندگی مدرن امروزی باشد و هم در جستجوی دستیابی به خودخداانگاری روح انسان برآید. زبان شعر هلمت در عین بی‌آلایشی از نوعی استحکام فارغ از فخامت فضل‌فروشانه و مصنوعی برخوردار است. شعر او را می‌توان رنگین‌کمانی از نقطه‌نظرات و تفکرات مختلف با وجود تناقض‌هایی که به ندرت در شعرش دیده می‌شود دانست. تجلی فرهنگ و هویت کوردی هم به‌رغم نگاه جهان‌شمول و انسان‌مدارانه و جسارت‌آمیزش در آثارش مشهود است. او سوابق مبارزاتی زیادی هم علیه حکومت صدام و حزب بعث داشته و در کل امور سیاسی و سیاستمداران را در شعرهایش به چالش می‌کشد. وی کتاب‌هایی نیز برای کودکان منتشر کرده‌است. تألیفات هلمت برای کودکان در سال ۲۰۰۰ جایزهٔ APIC سوئد را نصیب او ساخت. هلمت دغدغه‌ها و مطالعات و تلاش‌هایی نیز در حوزه‌ی ادبیات داستانی داشته و نخستین رمانش به نام «همه‌ی همسران اجنه‌ی شیخ محمود» اخیراً به‌ همت فریاد شیری به فارسی درآمده است. این رمان را می‌توان اتفاقی تازه در رمان‌نویسی کوردی تلقی کرد.
وی چهار کتاب درزمینه نقد ادبی و کتاب‌هایی نیز درباره‌ی صوفی‌گری و مکتب‌های دادائیسم و سوررئالیسم نگاشته است.
هلمت هم‌اکنون در شهر سلیمانیه کردستان عراق زندگی می‌کند.


@asheghanehaye_fatima
به چه درد می‌ خورد
که هزاران خورشید
در آسمان بازی کنند
اما در دل تو
چراغی نمی‌ خندد
به چه درد می‌ خورد
که هرچه گنج دنیا در روح تو نهفته باشد
اما تو نتوانی
روحت را تصرف کنی
به چه درد می‌ خورد
که هزار شهر را بگردی
اما به راه دل خویش
آگاه نباشی
به چه درد می‌ خورد
که صدها هزار یار داشته باشی
اما تو نتوانی
دلت را یار خود کنی
به چه درد می‌خورد
از هرچه مروارید دریاهاست
گردن‌ بندی برای دختری ساز کنی
اما تو نتوانی
دل خویش را به او تقدیم کنی

#لطیف_هلمت


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
■قلب زن

قلب زن تنها سرزميني‌ست
كه بی‌گذرنامه سفر توان‌ام كرد،
جايي كه مأموری نيست
برای خواستن كارت‌شناسایی‌ام
يا زير و رو كردن چمدان‌هايم
پر از شادی‌های قاچاق
شعرهای ممنوعه
و غم‌های شيرين.
قلب زن تنها سرزمينی‌ست
كه تسليحات‌ سنگين انبار نمی‌كند
برای جنگيدن تا آخرين قطره‌ی خون جوانان‌اش.





#لطیف_هلمت | کردستان-عراق، ۱۹۴۷ |

برگردان: #فریده_حسن‌زاده




@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



بوسه‌هایم ابری می‌شوند و
پشت‌سرت
آسمان، آسمان فرومی‌ریزند
و مثل پرستویی
کنار پنجره اتاق‌ات می‌خوابند و
سراغ‌ات را می‌گیرند
هرجا که بوی تو باشد
همان‌جا فرومی‌ریزند
بوسه‌هایم نیز مثل خودم
نه مادر دارند، نه وطن
و نه کسی که غم‌خوارشان باشد
بوسه‌هایم تکه ابری بی‌مرزند
و گردباد سبزِ عشق
که یک‌سر سراغ تو را می‌گیرند
اگر شبی زمستانی و یخ‌بندان
صدایی از پشت درِ خانه‌ات شنیدی
بدان ابرِ بوسه‌های من است
که دارد درِ خانه‌ات را می‌کوبد.




#لطیف_هلمت | کردستان-عراق، ۱۹۴۷ |

برگردان: #فریاد_شیری
@asheghanehaye_fatima




بوسه‌هایم تکه ابری بی‌مرزند
و گردباد سبز عشق
که یکسر سراغ تو را می‌گیرند
اگر شبی زمستانی و یخبندان
صدایی از پشت در خانه‌ات شنیدی
بدان بوسه‌های من است
که دارد در خانه‌ات را می‌کوبد.

#لطیف_هلمت
ترجمه: #فریاد_شیری
بوسه‌هایم ابری می‌شوند
و پشت سرت آسمان، آسمان فرومی‌ریزند
و مثل پرستویی
کنار پنجره‌ی اتاقت می‌خوابند
و سراغت را می‌گیرند

هر جا که بوی تو باشد
همان‌ جا فرومی‌ریزند

بوسه‌هایم تکه ابری بی‌مرزند
و گردباد سبز عشق
که یک‌سر سراغ تو را می‌گیرند
اگر شبی زمستانی و یخبندان
صدایی از پشت در خانه‌ات شنیدی
بدان بوسه‌های من است
که دارد در خانه‌ات را می‌کوبد ...

#لطیف_هلمت
@asheghanehaye_fatima
ده ها سال است
در سرزمین دل خویش آواره‌ام
نه کسی می یابد مرا
نه می یابم کسی را
هر کجا که بروم
نیروی جاذبه‌ی تو
به اینجا می‌کشاند مرا

#لطیف_هلمت
مترجم : #جلال_هانیسی

@asheghanehaye_fatima
می‌ترسم ببوسمت
لبانت بوی شعر بگیرند
که به خانه برگشتی
مادرت بگوید دهانِ کدام شاعرِ
ولگردی را بوسیده‌ای ؟

#لطیف_هلمت

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاعری در خواب،
بوسه‌ای بر لبانت می‌گذارد
شاعری در خواب
تو را می‌رباید
آن شاعر تنها منم
که در خواب کنار توام!



#لطیف_هلمت
( شاعر کوردستانی-کورد عراق)
#آرش_سنجابی (مترجم)
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❄️ بوسه ❄️ شعر: #لطیف_هَلمَت . کُردستان عراق. کرکوک
❄️ترجمه و صدا: #مهرداد_رامیدی_نیا ❄️موسیقی : تانگو به اِوورا . لورنا مک کینیت
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
‌‌‌‌به چه درد می‌خورد
که هزار شهر را بگردی
اما به راه دل خویش آگاه نباشی...

#‌‌‌‌‌لطیف_هلمت
برگردان: مختار شکری‌پور ‌‌

@asheghanehaye_fatima
بوسه هایم تکه ابری بی مرزند
و گردباد سبز عشق
که یک‌سر سراغ تو را می گیرند
اگر شبی زمستانی و یخبندان
صدایی از پشت در خانه ات شنیدی
بدان بوسه های من است
که دارد در خانه ات را می کوبد
 
#لطیف_هلمت
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماچەکانیشم وەک خۆم
نە دایکیان هەیە، نە وڵات
نەکەس هەیە خەمیان بخوات ...

بوسه‌هایم نیز همچو من
نه مادر دارند، نه وطن
نه کسی هست که اندوه آنها را بخورد ...

#لطیف_هلمت (شاعر کُردستان عراق)
برگردان: سید شجاع نی‌نوا

@asheghanehaye_fatima
اما کجا بوی گیسوی شب
مانندِ بوی گیسوانت خوش است...؟
دارستان کدامین شبِ آوازە‌خوان
مانند گیسِوانِ تو
دستە‌ی پرستوهای خستە را
با عطش و بە آرزوی بوسە‌ی گرم
در گرداگردِ جانم
دستە‌دستە پرواز می‌دهد و
سرم را بە سرزمینِ شعرِ باران مبدل می‌کند...؟

شاعر: #لطیف_هلمت
برگردان: مصطفی پرورش

@asheghanehaye_fatima

نیمی از دل‌ام را
عشق گرفته
نیمِ دیگرش را
شعر
اما تو نه عشق را می‌شناسی
نه شعر را
از پشتِ تمامِ پنجره‌های باز و بسته
جست‌وجوی‌ات می‌کنم
اما همیشه
در دل‌ام هستی.

#لطیف_هلمت [ کردستان عراق، ۱۹۴۷ ]

@asheghanehaye_fatima
دەستنوێژی نوێژ، بە ئاو دەگرم
دەستنوێژی عەشق بە:
«ماچ»

لەتیف هەڵمەت

وضوی نماز را با آب می‌گیرم
وضوی عشق را با:
«بوسه»

شاعر: #لطیف_هلمت (شاعر کُردستان عراق)
برگردان: سید شجاع نی‌نوا

@asheghanehaye_fatima