کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.06K subscribers
8.5K photos
948 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
💠 یادداشت ویژه
          #پیام_روز_جهانی_معلم


🔹معمولا روزهایی که به نام اقشار خاصی نامگذاری می‌شوند، فرصتی است برای یادآوری مسئولیت‌ها و ویژگی‌های حرفه‌ای آن قشر، و بیان چالش‌هایی که به طور عام و خاص دست‌اندرکاران آن حرفه با آن مواجه هستند.
بر این اساس روز جهانی معلم نیز می‌تواند چنین امکانی را در اختیار خانواده بزرگ آموزش و پرورش در سطح جهان قرار دهد تا از دغدغه‌ها، کامیابی‌ها و ناکامی‌های خود در سطح جهانی و چالش‌ها و محدودیت‌های خود در سطح ملی گفتگو کنند.

🔹متاسفانه در کشور ما دور ماندن از شرایط روزِ اندیشه در جهان و شیوه‌های نوین تفکر و تامل، باعث کژاندیشی‌‌هایی شده که معلم و آموزش را در دور باطلی از نظامی بسته و بشدت تمرکزگرا و ناکارآمد، گرفتار کرده است. کسری بودجه مداوم ۵۰ ساله، تسلط نگاه تنگ‌نظرانه و نفرت پراکنی‌های ایدئولوژیک، نابرابری شدید در کمیت و کیفیت آموزش‌های ارائه شده، تعصب متصلب و عدم توسل به اندیشه‌های برتر در حیطه‌های مختلف فکری و اندیشه‌ورزی جهانی و فاصله روزافزون از سطح کیفی آموزش نوین و ...از جمله عواقب این کژاندیشی‌هاست‌.

🔹اکنون نیز با همه‌گیری ویروس کووید ۱۹ شاهد تشدید معضلات گذشته در کنار چالش‌های جدید پیش رو هستیم - متاسفانه صدای معلمانی که این آوارها و مشکلات را بارها فریاد زدند و تقاضای توجه و رسیدگی داشتند، صدای سوتکی شد که خواب مسئولان را آشفته کرد و با واکنش هایی دور از درایت، سرکوب شد-
و این همه اکنون آیینه ای شده است برای بازتاب گسترده تر نابرابری های عمیق اجتماعی و اقتصادی، ضعف زیرساخت‌های فنی و تکنولوژیک برای آموزش، ناتوانی و نابسامانی در مدیریت خرد و کلان آموزش و پرورش و... .

🔹در سال جدید تحصیلی یونسکو با توجه به همه‌گیری ویروس کووید ۱۹، شعارسال خود برای روزجهانی معلم را
#پیشرو_بودن_در_بحران و #بازآفرینی_سیمایی_امیدبخش_برای_آینده
انتخاب کرده است.
 ایده آلی که در نظام آموزشی ناکارآمد و خلاقیت کش کنونی برای معلمان درگیر با فشار های خردکننده اقتصادی و سیاسی بسیار دور از دسترس به نظر می رسد.

#یاداشت_ویژه
#روزجهانی_معلم
#آموزش_و_پرورش
#نقد
#دیدگاه


🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان تهران

🆔 @KSMtehran
💠 #دیدگاه

به نام خداوند جان و خرد

عدالت آموزشی در عمل یا شعار !!
احمد قادری، عضو انجمن صنفی معلمان کردستان (سقز و زیویه)
عدالت یکی از خواسته های جدایی ناپذیر بشریت است که بنیان حقوق بشر را تشکیل داده است. و از لحاظ تاریخی تحقق عدالت در یک جامعه عادلانه همواره یکی از آرمان‌های بزرگ آدمی بوده است. مفهوم عدالت آموزشی نیز همواره و در همه اعصار مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت بوده است و در طی زمان های مختلف تلاش نموده اند تا طراحی برنامه های درسی را به گونه ای انجام دهند که هرچه بیشتر به سمت نظریه های یادگیری سوق یابد. عدالت آموزشی یکی از پرچالش‌ترین مباحث در آموزش است. ایجاد محیط یادگیری بدون استرس، رساندن دانش‌آموزان به رشد و بالندگی، اجرای یکسان قوانین و مقررات آموزشی برای همه و فراهم نمودن زمینه‌های رسیدن به مهارت و آمادگی برای ادامه‌ی زندگی مناسب از مقوله‌های عدالت آموزشی است. اگر در محیط تحصیلی شرایط عادلانه فراهم گردد، حس ارزشمندی به فراگیر دست می‌دهد و باعث می‌گردد فراگیر به رفتارهای مدنی متمایل و سبب بالندگی وی گردد و تردیدها و نگرانی‌های افراد در باب حقوق و آزادی آن‌ها را برطرف کند. برعکس اگر بی عدالتی آموزشی تجربه شود سبب تضعیف ارزشمندی شخص شده و موجب فرونشاندن تمایلات معطوف به رفتارهای مدنی می‌گردد.
یکی از بحث‌های استراتژیک نظام، بحث عدالت آموزشی است.‌ سند تحول نیز یکی از راهبردهای اصلی را بسط و گسترش عدالت آموزشی قرار داده‌ است. در واقع یکی از شرایط لازم برای یک جامعه متعالی و پویا و توسعه‌یافته دستیابی به عدالت، هم به معنای عام آن و هم به معنای خاص آن است؛ زیرا عدالت آموزشی است که زمینه را برای دستیابی به عدالت اجتماعی فراهم می‌کند. اگر نظام نتواند آن را تعمیم دهد قطعا شکاف طبقاتی و فاصله طبقاتی زیاد خواهد شد و نارضایتی و نابهنجاری در سیستم به ‌وجود خواهد آمد؛ بنابراین هرچه این پدیده بیشتر تعمیم پیدا کند و برای گسترش و بسط آن هم‌اندیشی شود قطعاً به پایداری اجتماع کمک خواهد شد و جامعه پیشرفت و توسعه پیدا خواهد کرد
آموزش و پرورش اولین پایه پیشرفت هر ملت است. اندیشه‌ی ایجاد یک جامعه‌ی ملی متحد، عادلانه و دموکراتیک از آموزش و پرورش با برنامه عدالت محور آغاز می‌شود. برای داشتن آموزش و پرورشی که عدالت آموزشی در آن به اجرا درآید چه باید کرد؟ برای رسیدن به آموزش و پرورشی ایده‌آل و عدالت محور باید موارد زیر مد نظر باشد و سرلوحه برنامه‌های آموزش و پرورش قرار گیرد:
۱– محتوای کتاب‌های درسی و برنامه‌ی مدنی: آن چه در کتاب ها تدریس می‌گردد برای طبقه ی خاصی نگاشته شده است و ارتباط مناسبی با زندگی بقیه برقرار نمی کند. این شکاف باعث بی علاقگی دانش آموزان به مدرسه شده و فراگیران را دچار اختلال در آموزش می نماید که نتیجه ی آن ترک تحصیل و یا تکرار پایه و مردودی می باشد. برنامه‌های درسی در کشور ایران اکنون به‌گونه‌ای است که یک کتاب درسی برای کل کشور تعریف می‌شود. این در حالی است که ما در کشوری با تنوع فرهنگی بسیار زیاد، زندگی می کنیم. در گذشته تصور این بود که این تنوع فرهنگی یک تهدید برای کشور است اما در شرایط کنونی باید به این نتیجه برسیم که این تنوع اقوام یک فرصت جدی است و باید مدیریت شود. تعامل میان این اقوام متنوع قطعاً تعالی فرهنگی را به همراه خواهد داشت.
۲– بودجه نظام آموزشی: اگر نگاهی دقیق به آمار و ارقام داشته باشیم چیزی حدود یک چهارم جمعیت کشور به طور مستقیم با آموزش و پرورش در ارتباط هستند که باید معادل این حجم از سرانه کشور برخوردار گردند. اما با نگاهی به بودجه ی تخصیص یافته به آموزش و پرورش خواهیم دید که چنین بودجه ای در اختیار آموزش و پرورش قرار داده نشده است. آموزش و پرورش هم برای جبران بودجه ی آموزشی و پرورشی خود اقدام به تأسیس و تشکیل مدارسی تحت عناوین مختلف نموده از جمله مدارس ( شاهد، نمونه، تیزهوشان، هیأت‌امنایی، غیر انتفاعی، آموزش از راه دور، مدارس عادی دولتی و ...).
اگر واقع بینانه بودجه این گونه مدارس را در نظر بگیریم می بینیم بعضی مدارس بودجه هنگفتی را از فراگیران دریافت می نمایند و برخی مانند مدارس عادی دولتی به زحمت می توانند هزینه های جاری مدرسه را تأمین نمایند. این روند باعث شده که بعضی از مدیران آموزش و پرورش برای اینکه خود را از کسری بودجه ای که دولت از تأمین آن خودداری می‌نماید برهانند و همچنین از کمبود نیرو که یکی دیگر از معضلات می باشد، رها شوند، مرتب در فکر تأسیس مدارس خاص هستند و چون این مسئله بین غنی و فقیر شکاف ایجاد می‌کند و کسانی که دارا هستند در بهترین مدارس و با شهریه‌های هنگفت و امکانات عالی درس می‌خوانند و فقرا در مدارس عادی و بدون امکانات؛ که به کلی عدالت آموزشی را زیر سوال می‌برد.
ادامه در صفحه ۲
🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت
#دیدگاه

🔹 شش ویژگی نسلی که ما را شگفت زده کرد!

✍️مجتبی لشکربلوکی


باید اعتراف کرد که دهه هشتادی‌ها و بخشی از دهه هفتادی‌ها همه ما را غافل‌گیر کردند. پیشاپیش بابت جمله ای که در ادامه می خواهم بگویم از نسل جدید معذرت خواهی می کنم؛ همیشه در مورد شما این ذهنیت را داشتم که نسلی بی خبر، ساده، عشرت طلب و غیرجنگجو هستید اما این روزها به همه ما ثابت شد که نسلی آگاه، پیچیده، جنگنده و فعالید. احتمالا مسوولان هم غافل گیر شده اند. طبیعی است. چون تا کنون تصوری که از جامعه داشته اند برمی گشت به نسل ما. این اولین مواجهه جدی مسوولان ما با نسلی جدید است. همه ما شگفت زده شدیم.

به عنوان نمونه دو سال پیش، تحقیقی انجام شد که در آن نسل‌های دهه ۶۰ و ماقبل، نسل‌های بعدتر از خود را اینگونه توصیف می کردند: فردگرا، لذت‌طلب، مصرف‌گرا و بی‌آرمان و غیرسیاسی! بنابراین مسوولین هم به عنوان بخشی از جامعه اینگونه فکر می کردند.
بدترین کار ممکن این است که تحلیل های ساده و سطحی ارایه کنیم که این ها نسل گیمرهایی هستند که از پای بازی بلند شده اند و دچار هیجان شده اند و به خاطر غریزه جنسی به خیابان ها آمده اند و فریب رسانه های اجتماعی را خورده اند. (این ها را من نمی گویم متاسفانه عده ای کارشناس گفته اند). فریب خورده، گیمر هیجان زده و گرفتار غریزه جنسی شایسته میلیون‌ها فرزند این سرزمین نیست.

☑️ تحلیل و تجویز راهبردی:
من اگر جای مسوولین بودم حتما دو کار می کردم:
▪️حتما برای شناخت عمیق این نسل و خواستگاه هایش، خواسته هایش و آرمان هایش وقت می گذاشتم.
▪️حتما به خاطر چنین نسلی سجده شکر می کردم. می پرسید چرا؟ توضیح می دهم.

🔻مشخصات این نسل تا آنجا که تعامل، تامل و تحقیق کرده ام:
۱) این نسل برخلاف ما نسل اطاعت نیست. ما یاد گرفته بودیم که باید در برابر بزرگ ترها هر چه شنیدیم، بگوییم چشم. اصلاً، ملاک اصلی بچه خوب همین حرف شنوی از بزرگ ترها بود. این بزرگ ترها هم دایره وسیعی داشت: پدر، مادر، خاله و عمو گرفته تا معلم و مدیر مدرسه و مقامات. این نسل یاغی نیست اما اهل اطاعت نیست. حرف آن ها این است:
به جای دستور دادن، ما را قانع کنید. دستور نه! اطاعت هرگز؛ گفتگو کنیم!

۲) این نسل جسورتر از نسل ماست. ما ارزش ها، سنت ها و عادت ها را می پذیرفتیم. این نسل اما سوال می کند، رد می کند، نقد می کند، نمی پذیرد. این نسل به خاطر جسارتش سبک زندگی اجباری را نمی پذیرد. نمی‌پذیرد کس دیگری برایش تعیین تکلیف کند. نمی‌پذیرد حتی معلمش خارج از برنامه درسی چیزی از او بخواهد.

۳) این نسل برخلاف ما با نظام رسانه ای حکومت کمترین ارتباط را داشته‌‌. این نسل، نسل «نو تی‌وی» (no TV) است. نسلی که با برنامه کودک تلویزیون ایران بزرگ نشده. به احتمال زیاد اخبار تلویزیون را ندیده. اما در عوض، درون شبکه‌های اجتماعی متولد شده. مصرف کننده ساده باور نیست، جستجوگر تیزبین است.

۴) این نسل برخلاف ما «شهروند جهان» است. ما تا سال های سال کل ارتباط مان با جهان هستی، برنامه «دیدنی ها» بود. یادتان هست؟ این نسل برخلاف ما که عمدتا دنیا را در محدوده روستا و شهر و کشور خودمان می دیدیم، جهان‌آگاه‌تر از همه اجدادمان در تمام طول تاریخ شده اند و دارای سطح بالاتری از انتظار از زندگی و حکمرانی اند.

۵) این نسل سیاسی است اما مرجعیت سیاسی ندارد. این نسل جناح های سیاسی را نمی شناسد و اگر هم بشناسد، قبول ندارد! این نسل خودش مرجع است نه مقلد!

۶) این نسل برخلاف نسل ما، خود را بالاتر از حکومت می داند. این نسل قدرت دولت را مفروض و مطلق نمی گیرد. قدرت باید کارکرد داشته باشد و سطح استانداردی از معیشت را تامین کند وگرنه مشروعیت ندارد. این نسل ورود دولت به همه حوزه ها را مجاز نمی داند بویژه حوزه زندگی شخصی. آنها می گویند که قدرت در خدمت ماست و نه برعکس.

بنابراین ما با یک نسل هوشیار اطاعت گریزِ جهان آگاهِ غیرمقلدِ جسور روبرو هستیم و چه ظرفیتی بالاتر از این نسل برای ساختن ایران آینده. به شرط آنکه توانایی بکارگیری این ظرفیت را داشته باشیم. حکمرانی جدید نیز باید متفاوت باشد مثلا حکمرانی مبتنی بر اجبار-اطاعت دیگر برای این نسل کار نمی کند و باید تغییر کند به حکمرانی مبتنی بر اجماع- اقناع. نسل جدید جمعیتی یعنی نیاز به نسل جدید حکمرانی.

دهه هشتادی های عزیز! ممکن است نتوانم فضای ذهنی تان را درک کنم، شاید خواسته های شما با خواسته های من تفاوت داشته باشد اما از اینکه نسبت به کشور، دیگران و آینده تان بی تفاوت نیستید کیف می کنم. برخی کارها و روش های شما را نمی پسندم ولی به خاطر شما از گذشته به آینده ایران امیدوارترم. سخت امیدوارم که کنشگری مدنی، گفتگوی مسالمت آمیز و کار تشکیلاتی را یاد بگیرید و آینده بهتری برای همه ما رقم بزنید.

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #دیدگاه

🔹#مقصود_فراستخواه در صفحه شخصی‌اش نوشت:

این رسم کشورداری نیست......
اینکه اصرار نابجا بر کنترل لباس پوشیدن مردم چنین ابعادی از تبعات جانی، تضییعات حقوق اولیه و به هم ریختن همه اوضاع داشته باشد، به نارضایتی های انباشته و شکاف مزمن ملت ودولت باز هم بیفزاید.
این نحوه عمل با اعتراضات مردم،
این نوع محاکمات حکومتی،
اینکه روزنامه نگاران برای انجام کار حرفه ای شان تحت شدیدترین اتهامات امنیتی قرار بگیرند.
این اقتصاد بشدت سیاسی شده، این مقدار از تورم و این وضع زندگی مردم،
این حدّ از تنش نهادینه با جهان،
این فیلترینگ،
این مهاجرتها،
این شقاق در دانشگاه، در مدرسه،
در استانهای اقوام عزیز ایرانی،
آن رفتاری که با صندوقهای انتخابات داشتیم،
مدیریتی که در زیستبوم داشتیم،
آن حذف عقلا از فضای سیاسی،
آن مقدار ناشنوایی سیستماتیک،
این حد از بی اعتنایی به حق الناس،
این فرسودن سرمایه های اجتماعی اعتماد؛
بعدا می گوییم «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم» سند محکمی ندارد، خوبْ نداشته باشد حقیقتی بدیهی و عقلایی است که ما انکارش می کنیم.

#زن_زندگی_آزادی
#اعتراض_مدنی
#جامعه_شناسی_اعتراض
🔹🔹🔹🔹🔹🔹

https://tttttt.me/KSMtehran
💠 #دیدگاه

🔹 مسئولیت فوری نیروهای ملی

حمیدرضا عابدیان

با گذشت دو ماه از اعتراضات متعاقب مرگ دلخراش و مظلومانه ی مهسا امینی، نیروهای ملی در فقدان یک تشکیلات مرکزی منسجم و فراگیر هنوز نتوانسته‌اند استراتژی واحدی را در مواجهه با رخداد تدوین و به هواداران خود عرضه کنند. در اینجا بیش از آنکه عدم امکان گردهمایی های لازم برای تدوین خط مشی با حضور طیف‌های متنوع جریان نقش بازی کند، تفاوت فهم‌ها و رویکردهاست که مانع از شکل دهی به یک گفتگوی فراگیر می شود که اجازه نمی دهد جریان به یک جمع بندی مشترک دست پیدا کند. در واقع علیرغم :
 
همدلی حداکثری با اعتراضات و دفاع از حق قانونی و مدنی معترضین برای حضور در خیابان و ابراز آزادانه‌ی خواست‌ها و مطالبات،
محکومیت بی لکنت سرکوب خشونت آمیز، قتل و کشتار، و همچنین تاکید بر خشونت پرهیزی،
- تحلیل و ارزیابی وضعیت درونی جمهوری اسلامی به دلیل فقدان اطلاعات لازم و مکفی،
- اختلاف در تحلیل و ارزیابی گسل های متنوع اجتماعی که ممکن است به چند پارگی سرزمینی بیانجامد،
- اختلاف در تحلیل و ارزیابی میزان واقعی بودن خطر برنامه ی برخی سرویس های خارجی برای اضمحلال ایران،
- اختلاف در تحلیل و ارزیابی سیاست های منطقه ای و جهانی دولت های قدرتمند،
- اختلاف در تحلیل و ارزیابی امکان جامعه‌ی ایرانی برای شکل‌دهی به یک گذار کم هزینه و نگرانی از خلاء قدرت و نظائر این مانع از آن شده است که این نیروها بتوانند با بیانی شیوا، دقیق و موثر، سیاست عملی واحد، جامع و متحدی را در یکی از حساس‌ترین مقاطع ادوار تاریخ معاصر ایران اتخاذ کنند و واقع آن است که چنین شکاف و عدم انسجامی پیش از این در میان این نیروها فاقد سابقه بوده هرچند فقدان شخصیت‌های کاریزما و فیصله بخش در جریان نیز بر شدت بحران و وخامت اوضاع افزوده است.
با این حال امکان برخی اقدامات عاجل وجود دارد. فوری‌ترین کار برای نیروهای ملی در این مقطع سرریز تجربیات تاریخی جنبش‌های یکصد و پنجاه ساله‌ی اخیر به جنبش جاری ست. نیروهای ملی باید بتوانند برای افزایش ایمنی جنبش از یک سو و تقویت پتانسیل آن از سوی دیگر، سوکت های آزاد و سرگردان آن را به پورت های تاریخ معاصر متصل کنند. این پورت ها درگاه‌هایی مناسب برای انتقال داده‌ها و تجربیات تاریخی‌اند. تردیدی نیست که در غفلت نیروهای ملی این سوکت های آزاد به پورت هایی متصل می شوند که ممکن است داده هایی مغایر با منافع ملی را به جنبش سر ریز کنند.
 در این راستا، مهم ترین اقدام، اتصال سوکت جریان دانشجویی به پورت رهایی بخش ۱۶ آذر است. ۱۶ آذر این ظرفیت را دارد تا دانشجویان را نسبت به مولفه های زیر حساس کند:
 
- سرنوشت جنبش ذیل مداخله ی نیروی خارجی،
- سرنوشت جنبش ذیل فضاسازی های رسانه های وابسته و غیر ملی،
- سرنوشت جنبش ذیل نقار و نفاق میان نیروهای میهن دوست،
- سرنوشت جنبش ذیل اتحاد راهبردی با نیروهای غیر ملی
 
در فقدان یک سیاست عملی متحد، انتقال آگاهی و تجربیات تاریخی به نیروهای معترض حاضر در میدان، کمترین کاری ست که از نیروهای ملی انتظار می رود. مرعوب تحلیل های گسست نسلی نشویم و در قرار دادن جنبش در ریل مطالبات متراکم ملی تاریخ بیداری ایرانیان در یکصد و پنجاه ساله ی اخیر بکوشیم.

منبع: کانال ایران فردا

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #دیدگاه

🔹 نامه سرگشاده حزب مجمع ایثارگران به رهبری درباره اعتراضات جاری در کشور

حزب مجمع ایثارگران به عنوان یکی از احزاب اصلاح طلب در نامه ای به رهبری، به اعتراضات جاری در کشور اشاره کرده و راهکارهایی را ارائه داده است. در بخش‎‌هایی از این نامه آمده است:

✔️با سلام و احترام، از مدتها قبل به این نتیجه رسیدیم که باب گفتگو با عالی‌ترین نهاد تصمیم‌گیری در کشور را از سر خیرخواهی و از باب النصیحه الائمه المسلمین باز کرده و آنچه را به نفع انقلاب و کشور و مردم و به صلاح شخص حضرتعالی می‌دانیم، دلسوزانه مطرح کنیم. در این امر خیر تأخیر شد؛ عمدتا به این دلیل که مخاطب قرار دادن رهبری نظام با سخنان انتقادی و اعتراضی می‌تواند بد تفسیر شود و نتایج مطلوب و مورد نظر را به همراه نیاورد. این بود که سخنان و مواضع خود را در قالب بیانیه‌های «حزب مجمع ایثارگران» منتشر می‌کردیم و رهبری را غیرمستقیم مخاطب سخنان خود قرار می‌دادیم.

✔️البته انتقاد از عملکرد و مواضع رهبری نظام و توضیح خواستن از رهبران در قبال عملکرد آنان در سیره حکومتی امام علی(ع)، یک امر مطلوب و شرعی است، ولی میان ما با تعالیم و عملکرد آن امام عدل و انصاف و اخلاق، آنچنان شکافی ایجاد شده است که این امر بدیهی را کسانی از مریدان، حمل بر جسارت می‌کنند و شنیدن حرف منتقدانه و معترضانه خطاب به رهبری را بر نمی‌تابند.

✔️رخدادهای تلخ و ناگوار اخیر کشور و نوع مواجهه حکومت با اعتراضات ریشه‌دار اقشار بزرگی از مردم از یک سو و سخنان حضرتعالی در این باره و نسبت دادن همه ماجرا به دشمن از سوی دیگر، ما را واداشت تا این ملاحظه را کنار بگذاریم و حضرتعالی را مخاطب قرار دهیم تا گامی فراپیش نهاده و تا دیر نشده و فرصت‌ها از دست نرفته، کاری بایسته برای اصلاح روند کنونی اداره کشور انجام دهید.

✔️ به سخن دیگر، مخاطب قرار دادن حضرتعالی از منظر اهمیت نقش رهبری در تعیین سیاست‌های کلان کشور و مسئولیت جدی شما در ایجاد وضع موجود و نیز قدرتی است که تنها شما برای اصلاح امور جامعه در اختیار دارید.

✔️ما شکایت داریم که چرا از جمهوریت یک تفسیر شکلی صورت می‌گیرد و معنای جمهوریت، صرفا به برگزاری انتخابات، آن هم بدون حضور همه سلایق سیاسی محدود شده است؟ انتخابات نشانه دمکراسی است، اما مردم‌سالاری و جمهوریت محتوایی دارد که باید در قالب انتخابات واقعی و آزاد جاری شود.

✔️ما شکایت داریم که چرا از اسلام مطرح در صدر انقلاب فاصله گرفته و به خلق اسلامی برای حکومت پرداخته شد که با اسلام سال ۵۷ بسیار متفاوت است؟ اسلامی که بر اساس آن انقلاب شد کجا و اسلامی که الان ترویج و عمل می شود کجا؟

✔️ما شکایت داریم که چرا با تفسیرهای خاص و اقتدارگرایانه از قانون اساسی و اصل ولایت فقیه، همه قدرت را در یک فرد متمرکز کرده و عملا حکم به تعطیلی بسیاری از اصول قانون اساسی داده‌اند؟ حوزه اقتدار ولایت فقیه مطابق اصل ۱۱۰قانون اساسی مشخص است و طبعا ذکر مصادیق اختیارات رهبری، نشانه «حصر» است

✔️ما شکایت داریم که چرا شورای نگهبان با تفسیر استصوابی حذفی از نظارت، به حذف همه منتقدان و مخالفان و معترضان از عرصه سیاسی کشور اقدام کرده و احزاب و گروه‌های قانونی را از معرفی نامزدهای انتخاباتی باز داشته و فضای بسته سیاسی در انتخابات را رقم زده است؟

✔️ما شکایت داریم که چرا نیروهای مسلح و مشخصا سپاه و بسیج از کارکرد ذاتی خود فاصله گرفته و به صورت موثر و تعیین کننده وارد امور سیاسی و انتخابات شده‌اند؟ این واقعیتی غیرقابل انکار است که این نهادها اکنون جایگزین احزاب سیاسی شده و کارکرد حزبی دارند.

✔️ما شکایت داریم که چرا اصول قانون اساسی در حوزه حقوق ملت تعطیل شده و نهادهای حاکمیتی هر طور که دلشان بخواهد این حقوق مصرح در قانون اساسی را نادیده می‌گیرند؟

✔️شاید آنچه برشمردیم دغدغه عام مردم نباشد، اما ریشه همه مشکلاتی است که اکنون در کشور هست. شاید در چند سال اول انقلاب، به دلیل وجود جنگ تحمیلی و جوان بودن نظام، بسیاری از کاستی‌ها برای مردم قابل توجیه بود، اما به تدریج معلوم شد که این روند اداره کشور غلط است و نتایجی را به بار آورده که در حوزه اقتصادی و اجتماعی شاهدیم. مردم نتایج این روند اداره کشور را، در قالب وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود می‌بینند .

منبع ‌‌کانال امتداد
🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #دیدگاه

🔹مرزهای آزادی

مهدی تدینی

بین آزادی‌های فردی و اختیارات دولت/حکومت نسبتی معکوس وجود دارد یعنی هر چه دامنۀ اختیارات دولت بیشتر شود، آزادی‌های فردی محدودتر می‌شود. بنابراین کسب آزادی‌های فردی یعنی محدود شدن اختیارات دولت. اساساً «آزادی» به معنای «آزادی در برابر حاکمیت» است.
بنابراین آزادی یعنی محدود کردن دولت/حکومت؛ یعنی شهروندان اجازه ندهند دولت از راه‌های دموکراتیک و غیردموکراتیکِ مختلف بر دامنۀ اختیارات خود بیفزاید و نیز بکوشند اختیاراتی که پیشتر به دولت داده شده، از دولت سلب شود. این معنای آزادی است.از این منظر که به مفهوم آزادی بنگریم، تازه متوجه می‌شویم بسیاری از مردم خیلی زود از آزادی رویگردان می‌شوند، چون معتقدند دولت/حکومت باید اختیارات گسترده داشته باشد تا در زندگی مردم دخالت کند. طبعاً منظور همه از این مداخله «خیر» است؛ می‌خواهند دولت اختیارات داشته باشد تا برای مقاصد نیک در زندگی مردم دخالت کند. اما «شر» دقیقاً از همینجا شروع می‌شود.
مسئلۀ بسیاری این نیست که چرا دولت در زندگی مردم مداخله می‌کند، بلکه منظورشان این است که چرا دولت در «فلان مسئله» دخالت می‌کند؟به جای آن بیاید در مسئلۀ دیگر دخالت کند. حتی مسئله بسی پیچیده‌تراست. مثالی می‌زنم تا ببینید چگونه شهروندان مشتاق گسترش بوروکراسی دولتی‌اند:بزرگ شدن دولت به معنای افزایش مشاغل دولتی است و همیشه قشری از جامعه مشتاق مشاغل دولتی است و از اینکه حقوق‌بگیرِ دولت باشد راضی است. شغل دولتی سنگر خوبی برای فرار از رقابت سخت اجتماعی در جامعه‌ای آزاد است. بعید نیست کسی که نمیتواند نویسنده شود، ترجیح ‌دهد در یک اداره بنشیند و بر نویسندگان امرونهی کند. یا کسی که توان تولید ندارد، شاید ترجیح دهد به یک بوروکرات تبدیل شود تا از فشارهای تولیدکننده بودن فارغ باشد. سوءتفاهم نشود نمی‌گویم همۀ کارمندان دولت عافیت‌‌طلبند. به هرحال همیشه به یک بوروکراسی دولتی نیاز است اما همیشه کسانی هستند که بین شغل آزاد و شغل دولتی، دومی را ترجیح می‌دهند. طبعاً اینان از گنده‌شدن بوروکراسی دولتی استقبال می‌کنند. وقتی گنده‌شدن دولت یعنی محدود شدن آزادی، یعنی اینان برای زندگی بی‌دردسر حاضرند شعاع آزادی شهروندان کاهش یابد.
اگر پای استدلال چپ‌ها بنشینید، بی‌درنگ می‌گویند آزادی باعث می‌شود یک قشر در جامعه قدرت اقتصادی بالایی بگیرند و در نتیجه آزادی دیگران محدود شود.نفس این استدلال قبول! اما اگر یک قشرِ پراکنده با انواع رقابت‌های درونی میانشان به صرفِ توان اقتصادی می‌تواند به چنین هیولایی تبدیل شود، یک دولت که علاوه بر توان اقتصادی، انواع ابزارهای نیرومندِ سیاسی، قانونی، نظامی، تقنینی و قضایی را هم در کف دارد و نیروی انسانی عظیم و منسجمی هم در اختیار دارد، به مراتب می‌تواند خطرناکتر و هیولاتر شود! قدرت اقتصادیِ محض هیولا می‌سازد، اما جمع قدرت اقتصادی، سیاسی، اجرایی، قضایی و تقنینی هیولا نمی‌سازد؟
نه! مرز میان شهروند و حکومت مانند مرز میان دو کشور است. هر جا حکومت پیشروی کند، قلمروی شهروند کوچک می‌شود.این امکان وجود ندارد که بدون کوچک شدن دامنۀ آزادی شهروند، اختیارات دولت زیاد شود. ناممکن است!
به همین دلیل دولت همیشه تهدیدی برای آزادی است. به گمانم جدیترین مشکل عصر جدید هم همین بوده که بخش بزرگی از مردم شیفتهٔ دولت بزرگ‌اند ــ که غایت آن «توتالیتاریسم» است؛ یک اَبَردولت ــ و مانند گربه‌ای که هر جور آن را رها کنی دوباره روی چهاردست‌وپا فرود می‌آید، هر نوع دولتی شکل گیرد، این دولت‌گُنده‌دوستان اختیارات آن دولت را بسط می‌دهند و آزادی را از بین می‌برند.
به ویژه در جوامعی مانند ایران که «پدرسالاری» یک الگوی زیست اجتماعی دیرینه است، بسیاری ناخودآگاه تمایل دارند «دولت» جایگزین «پدر» شود. از دولت انتظار دارند، شغل ایجاد کند، امر و نهی کند، بر همه چیز نظارت کند، صاحب‌ اقتصاد باشد، منابع عمومی را تصاحب و بین مردم تقسیم کند، کتاب‌های درسی را بنویسد، رسانه‌ها را اداره کند، اخلاق عمومی را تعریف کند، بر هنر و ادبیات نظارت کند و هزاران اختیار دیگر. دولت پدری متکی به نیروی پلیس است و طبعاً در مجازات کردن هم ید طولا دارد!
آزادی هزینه دارد! هزینۀ آن چیست؟ هر چه آزادی‌های فردی بیشتر باشد، مداخلات دولتی کمتر است و در نتیجه پشتوانه‌های دولتی کمتری برای شهروندان وجود دارد و فرد خود باید زندگی‌اش را بسازد. البته تازه اینها به شرطی است که آن دولت مداخله‌گر واقعاً خدمات بدهد و پشتیبان باشد، نه اینکه هم دخالت کند و هم با دخالت خود فقط آشفتگی، تورم و بدبختی بیشتر ایجاد کند (مانند دولت علّیۀ ما)
اینجاست که درک شهروند از آزادی مهم می‌شود؛ اینکه بدانند آزادی چیست. وگرنه شهروندان به سادگی به سیاهی‌لشگرِ جان‌برکفِ حاکمیتی آزادی‌ستیز تبدیل می‌شوند.
منبع: کانال تاریخ اندیشی
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران
🆔 @KSMtehran
💠 #دیدگاه

🔹 روز جهانی کودک و کودکان ایران

به مناسبت ۲۰ نوامبر " روز جهانی کودک"

بهزاد حق‌پناه
 
 
▪️ مهمترین سند حقوقی بین المللی برای کودکان، کنوانسیون حقوق کودک است که در سال ۱۹۸۹ به تصویب رسیده است و مهمترین حقوق کودکان در آن درج شده است. مهمترین مواد این کنوانسیون که با عنوان اصول عمومی حقوق کودک شناخته می شوند عبارتند از: مواد ۲ (منع تبعیض)، ۳ (مصالح عالیه کودک)، ۶ (حق بر حیات، بقا و رشد کودک) و ۱۲(حق بر شنیده شدن نظر کودک) می باشد.
 
در ایران متاسفانه بویژه در سال های اخیر بدلیل افزایش اختلاف طبقاتی و فقر ، امکان اموزش ورشد کودکان برای تعداد زیادی از انان در دورانی که باید تحت اموزش قرار گیرند از بین رفته است(حق رشد و آموزش). علاوه براین کودک ایرانی از همان اغاز زندگی، تبعیض طبقاتی و محرومیت و شرمندگی خانواده را برای تامین نیاز های اولیه خود، درک می‌کند و با آن بزرگ می شود وتا هنگام ورود به دانشگاه نیز بدلیل وجود سهمیه‌های مختلف آن را عمیقا متوجه می شود ( حق منع تبعیض). کودک ایرانی بویژه دختران از همان اوایل زندگی و در نه سالگی محدودیت انتخاب در پوشش و اظهار نظر در مورد سبک زندگی را در زیست فردی و خانواده متوجه می شود و رنج آنرا در خود فرو می ریزد.(حق نظر کودک)  
 
با شروع جنبش اعتراضی مردم، حتی حق حیات کودک نیز پایمال شده است و تعداد بالای کودکان و نوجوانان کشته شده در جنبش مردم ایران گواه آن است. البته که در یک شرایط استاندارد ورود کودکان ونوجوانان به حوزه فعالیت های اجتماعی که با هزینه و رنج فراوان همراه باشد، توصیه نشده است لیکن در حاکمیتی که هیچ آینده روشنی برای یک نوجوان در آن متصور نیست چگونه می توان انتظار داشت که برای آینده خودشان نقش اجتماعی نداشته باشند. 
جای بسی تاسف است که حکومت با معیارهای دوگانه از عملکرد سرکوب توسط کودکان در بسیج حمایت کرده ولی هنگام حضور همین نوجوانان در اعتراض خیابانی، آن‌ها را نادان و فریب خورده می‌داند.
حق زندگی و رفاه به کل خانواده تعلق دارد و همه خانواده در برابر ظلم، تبعیض و بی آیندگی قیام می کند. طبیعی است که کودکان و نوجوانان نیز در این تلاش اجتماعی مشارکت کنند.
 
حق اظهار نظر نوجوانان در تمام دنیا پذیرفته شده و دختر پاکستانی ملاله یوسف‌زی فعال در حوزه آموزش کودکان و گرتا تونبرگ دختر سوئدی طرفدار محیط زیست، جایگاه بین المللی یافته‌اند. اگر حق حیات سارینا اسماعیل زاده‌ها نیز گرفته نشده بود آن‌ها نیز به قهرمانان حقوق کوکان تبدیل می شدند هر چند اکنون نیز قهرمان آزادی برای یک ملت هستند.
زیست با کمترین تبعیض، حق آموزش و رشد فردی و اجتماعی، حق رفاه و تغذیه مناسب و حق بر شنیده شدن نظر کودک در یک حاکمیت دمکراتیک و عدالت طلب امکان پذیر است. برای رسیدن به چنین دورانی تلاش می کنیم.
 
#حقوق_کودک
#حق_آموزش
#حق_اعتراض_مدنی
#سارینا_اسماعیل_زاده
🔹🔹🔹
https://tttttt.me/httpsksmtehran2/53
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #دیدگاه

#نهاد_مدنی

🔹نهادهای مدنی به منزله نهادهای رهایی‌بخش
از گفتگوی مجله چشم‌انداز ایران با مینو مرتاضی، کنشگر مدنی

▪️ حضور اعتراضی مردم خشمگین در خیابان با کنش مدنی برحسب تعاریف رایج و متداول تفاوت های اساسی دارد. کنش مدنی اعم از این که وجه اجتماعی یا سیاسی داشته باشد، کنشی عقلانی و معطوف به هزینه_فایده اجتماعی یا سیاسی است.
▪️خشم و خیابان و رسانه، کارکرد نمایشی و ابزاری برای بروز اعتراضات و ایجاد وضعیت استثنایی است. وضعیت‌های استثنایی می‌توانند به شکل گیری جنبش‌های اجتماعی جهت رهایی از محدودیت‌ها و تغییر سبک و سیاق سیاست ورزی‌ها منجر شوند.
نباید در سیاسی نمودن جنبش‌ها تعجیل نمود.
▪️ حکومت اگر به جای اتخاذ مشی سرکوب برای بقا، به مشی گفت‌وگوی بدون ترس و واهمه مردم با حکومت و اصلاح خود روی آورده و تغییرات را از خود که بحران‌های متعددی طی سال‌های اخیر آفریده است، آغاز کند، چه بسا در این صورت امید اجتماعی برآمده از جنبش اجتماعی، شور زندگی را به جای خشم و طغیان در جامعه روان سازد.
▪️نیروی سیاسی جدید و مستقل و قابل اعتماد، یک شبه زاده نمی‌شود. ... برخی روشنفکران معتقدند نیروی سیاسی قابل اعتماد که اعتراضات را نمایندگی و رهبری کند، در فرایند جنبش اعتراضی ساخته و پرداخته می‌شود، اما تجربه انقلاب ۵۷ نشان می‌دهد نیروی رهبری جنبش‌های انقلابی نیرویی خلق‌الساعه نیست.
▪️تحقق خواسته‌های غیرقابل چشم پوشی معترضان نیازمند برنامه‌ریزی‌های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت است. کسانی که کار داوطلبانه در هنگامه سیل و زلزله انجام داده ‌اند به تجربه دریافته‌اند در بحران ها و بلایای طبیعی داشتن انواع برنامه ریزی‌ها لازم است. برنامه‌های کوتاه‌مدت جهت تقویت جسم و روح مردم آسیب‌دیده بر عهده دولت است. در برنامه‌های میان مدت و دراز مدت می‌بایست از همکاری داوطلبانه مردم در نهادهای مدنی استفاده کرد.
کنش‌گری در نهادهای مدنی بهترین تمرین جهت کسب تجربه کار تیمی و روابط دموکراتیک و مدیریت خویش است.... نهادهای مدنی و جمع‌های بی‌تکلف انسانی این قابلیت و خاصیت را دارند که انسان را از درخویش ماندگی و درماندگی‌های آموخته شده در نظام سرکوب برهانند. در واقع نهادهای مدنی به منزله نهادهای رهایی‌بخش می‌توانند نقش میانجی موثر جهت برون رفت جامعه از انواع بحران‌ها را ایفا کنند.

#اعتراض_مدنی
#اعتراضات_سراسری

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #دیدگاه

🔹 خطری جدی که آموزش و پرورش را تهدید می کند

✍🏻خدیجه گلین مقدم

از یک سو از چند سال پیش دانشگاه فرهنگیان بدست اهالی پادگانی‌ افتاده است و آنها هستند که خط و مشی تعیین می‌کنند و این خطر وجود دارد که در آینده تفکرات داعشی تزریقی از سوی پادگان توسط بسیج تقویت شود.

از چند سال پیش دانشگاه فرهنگیان در خفقان عجیبی به سر می‌برد و استادان و دانشجویان مُهر بر لب و خاموشند. چرا که یک جمله‌ی انتقادی ممکن است آنها را به حراست، هیات تخلفات یا حتی دادگاه بکشاند.

به داد دانشگاه فرهنگیان برسید‌. آنجا مهمترین پایگاه ساخت یا تخریب کشور است. چرا که آنجا قرار است معلم پرورش دهند. از سوی دیگر فشار بر وزارت آموزش و پرورش نیز هر روز بیشتر می‌شود.

وارد کردن حوزویان کم‌سواد و بی‌مهارت، این وزارتخانه را از اهداف بلند آن دور و علم و فرهنگ و ادب جامعه را در آینده‌ای نه چندان دور منهدم خواهد کرد.

استخدام معلمانی از حوزه که هیچگونه مهارتی ندارند، آفت بزرگی‌ست که آینده علم و ادب و فرهنگ را نشانه رفته است.این که می‌گویم حوزویان کم‌سواد و بی‌مهارت؛ دلیل دارم:

می‌شناسم فردی که ۴ سال در حوزه شهرستان رفت و آمد کرد، چند سال پیش او را جذب و به عنوان معلم استخدام کردند. او خود تعریف می‌‌کرد و می‌گفت: من چیزی بلد نیستم، منتظر می‌مانم فرزندم که کلاس اول است از مدرسه بیاید، من از فرزندم یاد می‌گیرم، فردا به بچه‌ها درس می‌دهم.

چه دستهایی در کار است که می‌خواهند آموزش و پرورش را تبدیل به حوزه کنند؟/ صبح ما

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #دیدگاه

🔺رئیس اسبق دانشگاه فرهنگیان از وضعیت آموزش‌وپرورش در کشور انتقاد کرد

جای خالی حاکمیت باز در نظام آموزش

🔹روزنامه پیام ما با انتشار گزارش‌هایی دربارهٔ کاهش معدل امتحانات نهایی طی بازهٔ زمانی چهارساله، فعالان حوزهٔ آموزش‌وپرورش نگرانی‌های خود را دربارهٔ کیفیت آموزش و افزایش فقر آموزشی ابراز کردند. بسیاری معتقد بودند که همپوشانی نقشهٔ فقر آموزشی با فقر اقتصادی به‌ویژه در مناطق کم‌برخوردار باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.

🔹 در این نشست، رئیس اسبق دانشگاه فرهنگیان راه حل گذر از بحران‌های فعلی نظام آموزش‌وپرورش کشور را ایجاد «مدرسهٔ ملی» دانست و گفت:‌ «ارتقای کیفیت یک نسخهٔ واحد ندارد و منظور ما یک ‌مدرسهٔ تراز نیست. بلکه منظور مدارسی هستند که میزبان جلوه‌های مختلف، طبایع و علائق مختلف باشند و کیفیت تعلیم و تربیت باید بتواند رضایت مخاطبان متنوع را به طور رسمی تأمین کند.»

گزارش کامل را این‌جا بخوانید.

https://payamema.ir/?p=100127


🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #دیدگاه

🔺چرا باید در فعالیت‌های مدنی و حقوق بشری یک رویکرد روانی‌اجتماعی اتخاذ کنیم؟


از نظر بسیاری از افراد در جامعه مدنی، فعالیت‌های جمعی نه تنها فعالیتی حرفه‌ای بلکه شخصی نیز هستند. عوامل خطرساز شخصی، استرس، رنج یا آسیب برای جامعه مدنی یا کنش‌گران مدنی و صنفی می‌تواند به روش‌های مختلف آشکار شود:

نقش دوطرفه: تلاش برای حمایت از قربانیان درصورتی‌که ممکن است خودشان قربانی شوند.
⦁ حساسیت بالا به بی‌عدالتی: می‌تواند منجر به احساس ناامیدی یا درماندگی شود.

روابط خانوادگی آسیب‌پذیر یا آشفته: بسیاری از افراد ارتباط معناداری با خانواده‌شان ندارند تا از آن‌ها محافظت کنند یا ممکن است توسط آن‌ها طرد شوند.

باراضافی و مسئولیت‌پذیری بیش‌ازحد: سندروم جان‌نثاری یا ابرقهرمانی

منزلت مبهم: گاه توسط جامعه تحسین و گاه توسط جامعه محکوم می‌شود

پویایی قدرت: عدم موضع‌گیری دربرابر بی‌عدالتی و خدمت‌گذاری به طبقات حاکم یا آن‌هایی که آسیب وارد می‌کنند.

سازمان‌ها برای حفظ سلامت روانی افرادی که حتی بدون کنشگری هم در جامعه‌ای نابرابر و پر از تبعیض زندگی می‌کنند، از ابزارهای تاب‌آوری و مراقبت‌های روانی فردی و جمعی استفاده می‌کنند

#داوطلب

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran