کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
Photo
کتابهایی با ترجمۀ علی فیضی که میتوانید در نمایشگاه کتاب و در غرفۀ انتشارات ابن سینا آنها را خریداری کنید:
*درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای اختلالات اضطرابی
###
*درمان متمرکز بر شفقت
###
*رهایی از دام آمیختگی و اجتناب شدید: راهنمای غلبه بر مشکلات درمان در ACT
###
*رواندرمانی تحلیلی کارکردی
###
*بگذار همهچیز آموزگار تو شود: صد درس توجهآگاهی
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
*درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای اختلالات اضطرابی
###
*درمان متمرکز بر شفقت
###
*رهایی از دام آمیختگی و اجتناب شدید: راهنمای غلبه بر مشکلات درمان در ACT
###
*رواندرمانی تحلیلی کارکردی
###
*بگذار همهچیز آموزگار تو شود: صد درس توجهآگاهی
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
Telegram
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانیهای متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آنها ایجاد شده است.
درآمدی بر رواندرمانی تحلیلی کارکردی: کاربرد الگوی آگاهی،شجاعت و عشق
**
* در دو فایل صوتی که در زیر به اشتراک گذاشته میشود در مورد اصول و مبانی رواندرمانی تحلیلی کارکردی و گستره کاربردهای بحث میشود.
#علی_فیضی
#FAP
@thirdwaveofBehaviorTherapy
**
* در دو فایل صوتی که در زیر به اشتراک گذاشته میشود در مورد اصول و مبانی رواندرمانی تحلیلی کارکردی و گستره کاربردهای بحث میشود.
#علی_فیضی
#FAP
@thirdwaveofBehaviorTherapy
Forwarded from TIBF.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقشه موقعیت سالن های نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
@tibftehran
@tibftehran
Forwarded from انتشارات ابن سینا
سرای اهل قلمِ ناشران دانشگاهی برگزار می کند: رونمایی از چهار کتاب انتشارات ابن سینا
کتاب اوّل: ۳۵ سال گزارش صبحگاهیِ قلب-تالیف دکتر منوچهر قارونی (استاد دانشگاه علوم پزشکیِ تهران)
کتاب دوم: روان شناسی عمومی هیلگارد و اتکینسون-ترجمه دکتر نصرت الله پورافکاری (استاد دانشگاه علوم پزشکیِ تبریز)
کتاب سوم: معاینات بالینی و روش گرفتن شرح حال-تالیف باربارا بیتز-ترجمه دکتر علیرضا فتح اللهی و دکتر مهران ستوده نیا
کتاب چهارم: تکنیک های شناختی-رفتاری-تالیف رابرت لیهی-ترجمه سمیرا معصومیان و هادی غضنفری
سخن رانان: دکتر منوچهر قارونی، دکتر مهران ستوده نیا، سامان نونهال، و حسین افشار (مدیر انتشارات ابن سینا)
زمان: جمعه، ۹۶/۲/۱۵، ۱۰:۳۰ الی ۱۲:۳۰ ظهر
مکان: شهر آفتاب، انتهای سالن C4 دانشگاهی، سرای اهل قلم
کتاب اوّل: ۳۵ سال گزارش صبحگاهیِ قلب-تالیف دکتر منوچهر قارونی (استاد دانشگاه علوم پزشکیِ تهران)
کتاب دوم: روان شناسی عمومی هیلگارد و اتکینسون-ترجمه دکتر نصرت الله پورافکاری (استاد دانشگاه علوم پزشکیِ تبریز)
کتاب سوم: معاینات بالینی و روش گرفتن شرح حال-تالیف باربارا بیتز-ترجمه دکتر علیرضا فتح اللهی و دکتر مهران ستوده نیا
کتاب چهارم: تکنیک های شناختی-رفتاری-تالیف رابرت لیهی-ترجمه سمیرا معصومیان و هادی غضنفری
سخن رانان: دکتر منوچهر قارونی، دکتر مهران ستوده نیا، سامان نونهال، و حسین افشار (مدیر انتشارات ابن سینا)
زمان: جمعه، ۹۶/۲/۱۵، ۱۰:۳۰ الی ۱۲:۳۰ ظهر
مکان: شهر آفتاب، انتهای سالن C4 دانشگاهی، سرای اهل قلم
Forwarded from Farnoudian Contemplations
از رنج #یورت
یک روزی، شانزده هفده سال قبل، داشتم از اتوبان همت میرفتم دانشگاه. تازه چند روز بود که یادگار باز شده بود. نزدیک شهرک غرب که رسیدیم ترافیک شد. متوجه خانم بیست و یکی دو سالهای شدم با مانتوی قهوهای و مقنعه مشکی که توی رنوی سبزی نشسته بود و داشت سعی میکرد که توی اتوبان نرم نرمک به سمت چپ بپیچد و مسیر همت را ادامه دهد. مشخصا تازه راننده شده بود و عصبی بودن را در قیافهاش میدیدی. راه دادم که برود و فکر کردم به روزهای اول رانندگی که چقدر توی تهران سختند. از ورودی شیخ فضلالله که گذشتیم، راه باز شد. با سرعت میرفتم به سمت یادگار که در لاین وسط اتوبان، پیکان سفید کثیف مدل پنجاه و سه چهاری دیدم که ماشین را گذاشته روی جک و دارد همان وسط لاستیک پنچر را عوض میکند. به سرعت پیچیدم چپ و "دیوانه"ای زیر لب گفتم، و احتمالا چند تا کلمه سنگینتر هم به همچنین. ناگهان زد به سرم که خانمی که توی رنوی سبز نشسته بود و الان با کمی فاصله پشت سر من است احتمالا قادر به کنترل ماشینش نیست. توی آینه نگاه کردم، به سرعت پیچید توی لاین چپ، ماشینش چرخید و پیکان پارک شده را دور زد و سر ماشین در خلاف جهت اتوبان قرار گرفت و با همان شدت با ماشینی که از لاین راست میآمد، تصادف کرد. کله به کله. کنار زدن و دنده عقب رفتن توی آن شرایط خطرناکترین کار ممکن بود، ولی سالهاست که دلم میخواهد بدانم خانم مانتو قهوهایِ مقنعه مشکی زنده است و سالم است یا نه.
بعد چند سالی گذشت و من آمدم این طرف آبی که تا توی رستورانی یک ذره آب میریخت زمین رویش یک علامت میزدند که اینجا لیز است و من میماندم که دیگر این جماعت هم شورش را درآوردهاند و دیگر برای زمین خیس که تابلو نمیزنند و باز چند سالی گذشت و من چند بار آموزش ایمنی صنعتی دیدم و باز چند سالی گذشت و چند بازرسی ایمنی رفتم و باز چند سالی گذشت و پروژهای بردم برای عوض کردن فرهنگ ایمنی یک شرکت بزرگ و کم کردن حوادث ایمنی و آنجا بود که تازه فهمیدم که این "ایمنی" و "ایمن" بودن یک سری قوانینی دارد ولی این قوانین باید بروند توی گوشت و خون و استخوان آدمیزاد تا نتیجه بدهند و هر کسی، هر یک نفری، باید مسوول ایمنی خودش و دیگران باشد. یعنی آن کارگری که برای چندرغاز پول دارد توی ساندویچ فروشی کار میکند باید بفهمد که نگذاشتن آن علامت "زمین لیز" ممکن است باعث شود لگن یک نفر بشکند، آن مدیرعامل شرکت هم باید همین را بفهمد و من مشتری هم به همچنین. اگر تابلو را ندیدم باید بروم بگویم که تابلو کجاست؟ فردا لگن کسی شکست و خانوادهای از داشتن نانآور محروم شدند و زندگی چند تا بچه و شاید چند نسل تا قیام قیامت عوض شد چه میکنید؟
چهار ماه دیگر من میشوم چهل ساله. بچه که بودم، توی ایران زمان جنگ، مردم کپسول گاز را میگرفتند و عدم نشت لولهها را با کبریت روشن چک میکردند. بهتر شدن وضع ایمنی در این سی و اندی سال به لطف همان یک ذره آموزش و همان "بچهها مواظب باشید" و چهار تا کلیپ کوتاه ایمنی است که اصول اولیه ایمنی را به بسیاری آموخته. #پلاسکو و #یورت ولی نشان میدهند که ما هنوز مخزن سوخت را طبقه بالای ساختمان پرجمعیت میگذاریم و بعد از هزاران سال که بشر استخراج زغالسنگ میکند هنوز نمیدانیم که خطر انباشت گاز در معدن زغالسنگ را چطور مدیریت کنیم. فصل انتخابات است، سوال کنیم که برای "اشاعه فرهنگ ایمنی" در این مملکت چه کردهاید و میکنید. بعد هم خودمان به موضوع حساس باشیم و هم دیگران را مسوول بدانیم و حسابها را نگهداریم. یک نیروگاهی پروژه داشتم روی آینههایش نوشته بود "شما دارید به مسوول ایمنی سایت ما نگاه میکنید." مسئولیت ایمنی با همه ماست.
@Farnoudian
Farnoudian@gmail.com
یک روزی، شانزده هفده سال قبل، داشتم از اتوبان همت میرفتم دانشگاه. تازه چند روز بود که یادگار باز شده بود. نزدیک شهرک غرب که رسیدیم ترافیک شد. متوجه خانم بیست و یکی دو سالهای شدم با مانتوی قهوهای و مقنعه مشکی که توی رنوی سبزی نشسته بود و داشت سعی میکرد که توی اتوبان نرم نرمک به سمت چپ بپیچد و مسیر همت را ادامه دهد. مشخصا تازه راننده شده بود و عصبی بودن را در قیافهاش میدیدی. راه دادم که برود و فکر کردم به روزهای اول رانندگی که چقدر توی تهران سختند. از ورودی شیخ فضلالله که گذشتیم، راه باز شد. با سرعت میرفتم به سمت یادگار که در لاین وسط اتوبان، پیکان سفید کثیف مدل پنجاه و سه چهاری دیدم که ماشین را گذاشته روی جک و دارد همان وسط لاستیک پنچر را عوض میکند. به سرعت پیچیدم چپ و "دیوانه"ای زیر لب گفتم، و احتمالا چند تا کلمه سنگینتر هم به همچنین. ناگهان زد به سرم که خانمی که توی رنوی سبز نشسته بود و الان با کمی فاصله پشت سر من است احتمالا قادر به کنترل ماشینش نیست. توی آینه نگاه کردم، به سرعت پیچید توی لاین چپ، ماشینش چرخید و پیکان پارک شده را دور زد و سر ماشین در خلاف جهت اتوبان قرار گرفت و با همان شدت با ماشینی که از لاین راست میآمد، تصادف کرد. کله به کله. کنار زدن و دنده عقب رفتن توی آن شرایط خطرناکترین کار ممکن بود، ولی سالهاست که دلم میخواهد بدانم خانم مانتو قهوهایِ مقنعه مشکی زنده است و سالم است یا نه.
بعد چند سالی گذشت و من آمدم این طرف آبی که تا توی رستورانی یک ذره آب میریخت زمین رویش یک علامت میزدند که اینجا لیز است و من میماندم که دیگر این جماعت هم شورش را درآوردهاند و دیگر برای زمین خیس که تابلو نمیزنند و باز چند سالی گذشت و من چند بار آموزش ایمنی صنعتی دیدم و باز چند سالی گذشت و چند بازرسی ایمنی رفتم و باز چند سالی گذشت و پروژهای بردم برای عوض کردن فرهنگ ایمنی یک شرکت بزرگ و کم کردن حوادث ایمنی و آنجا بود که تازه فهمیدم که این "ایمنی" و "ایمن" بودن یک سری قوانینی دارد ولی این قوانین باید بروند توی گوشت و خون و استخوان آدمیزاد تا نتیجه بدهند و هر کسی، هر یک نفری، باید مسوول ایمنی خودش و دیگران باشد. یعنی آن کارگری که برای چندرغاز پول دارد توی ساندویچ فروشی کار میکند باید بفهمد که نگذاشتن آن علامت "زمین لیز" ممکن است باعث شود لگن یک نفر بشکند، آن مدیرعامل شرکت هم باید همین را بفهمد و من مشتری هم به همچنین. اگر تابلو را ندیدم باید بروم بگویم که تابلو کجاست؟ فردا لگن کسی شکست و خانوادهای از داشتن نانآور محروم شدند و زندگی چند تا بچه و شاید چند نسل تا قیام قیامت عوض شد چه میکنید؟
چهار ماه دیگر من میشوم چهل ساله. بچه که بودم، توی ایران زمان جنگ، مردم کپسول گاز را میگرفتند و عدم نشت لولهها را با کبریت روشن چک میکردند. بهتر شدن وضع ایمنی در این سی و اندی سال به لطف همان یک ذره آموزش و همان "بچهها مواظب باشید" و چهار تا کلیپ کوتاه ایمنی است که اصول اولیه ایمنی را به بسیاری آموخته. #پلاسکو و #یورت ولی نشان میدهند که ما هنوز مخزن سوخت را طبقه بالای ساختمان پرجمعیت میگذاریم و بعد از هزاران سال که بشر استخراج زغالسنگ میکند هنوز نمیدانیم که خطر انباشت گاز در معدن زغالسنگ را چطور مدیریت کنیم. فصل انتخابات است، سوال کنیم که برای "اشاعه فرهنگ ایمنی" در این مملکت چه کردهاید و میکنید. بعد هم خودمان به موضوع حساس باشیم و هم دیگران را مسوول بدانیم و حسابها را نگهداریم. یک نیروگاهی پروژه داشتم روی آینههایش نوشته بود "شما دارید به مسوول ایمنی سایت ما نگاه میکنید." مسئولیت ایمنی با همه ماست.
@Farnoudian
Farnoudian@gmail.com
نکات کوتاه بالینی در انجام ACT
#علی_فیضی
#Learning_ACT
نکتۀ یازدهم
برای این که درمانجو تمرینهای تعیین شده برای انجام بین جلسه را آسانتر و موثرتر انجام بدهید بسیار مهم است که در حد معقولی به توانایی خود برای انجام این مهم اطمینان داشته باشد. از درمانجو بپرسید انجام تمرین تعیین شده در مقیاس 0 تا 10 تا چه اندازه برای او واقعی و ممکن است؟ اگر پاسخ او کمتر از 7 بود تمرین خانگی کوچکتر، سادهتر و آسانتری را تعییین کنید. اگر نمیتوانید تمرینی را برای درمانجو تعیین کنید که او با نمره 7 یا بالاتر آن را درجهبندی کند آنگاه تمرین واقعا سادهای را پیشنهاد کند مثلا در طول هفتۀ آینده به این نکته دقت کند که چه هنگامی در جهت یا رو به سوی ارزشهایش (افراد و موضوعات مهم زندگیاش) حرکت میکند و کی اقداماتی انجام میدهد که او را از مسیرهای ارزشمند زندگیاش دور میکند.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
#علی_فیضی
#Learning_ACT
نکتۀ یازدهم
برای این که درمانجو تمرینهای تعیین شده برای انجام بین جلسه را آسانتر و موثرتر انجام بدهید بسیار مهم است که در حد معقولی به توانایی خود برای انجام این مهم اطمینان داشته باشد. از درمانجو بپرسید انجام تمرین تعیین شده در مقیاس 0 تا 10 تا چه اندازه برای او واقعی و ممکن است؟ اگر پاسخ او کمتر از 7 بود تمرین خانگی کوچکتر، سادهتر و آسانتری را تعییین کنید. اگر نمیتوانید تمرینی را برای درمانجو تعیین کنید که او با نمره 7 یا بالاتر آن را درجهبندی کند آنگاه تمرین واقعا سادهای را پیشنهاد کند مثلا در طول هفتۀ آینده به این نکته دقت کند که چه هنگامی در جهت یا رو به سوی ارزشهایش (افراد و موضوعات مهم زندگیاش) حرکت میکند و کی اقداماتی انجام میدهد که او را از مسیرهای ارزشمند زندگیاش دور میکند.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
Telegram
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانیهای متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آنها ایجاد شده است.
نکات کوتاه بالینی در انجام ACT
#علی_فیضی
#Learning_ACT
نکتۀ دوازدهم
از هر درمانگر ACT انتظار میرود بتواند مهارتهای توجهآگاهی، هدفگزینی، مسئلهگشایی، طرحریزی اقدام و روشنسازی ارزشها را آموزش بدهد. به علاوه درمانگران ACT مثل دیگر درمانگران رفتاری شناختی، مهارتهای مهم زندگی نظیر جراتمندی، مقابله با بحران، گفتگو، مذاکره، حل تعارض و مدیریت زمان را به درمانجویان خود میآموزند. ما همچنین میتوانیم مهارتهای آرامسازی را هم بیاموزیم فقط بایستی برای درمانجو روشن کنیم که این مهارت با مهارتهای پذیرش/توجهآگاهی متفاوت است و اقدام جهت آرامسازی خود کجا بیشتر ممکن است موفق شود و کجا بیشتر احتمال شکست آن میرود. به علاوه در فرایند اجرای ACT از تکنیکهای رفتاری دارای حمایت پژوهشی نظیر مواجه و بازداری از پاسخ در اختلال وسواس فکری-عملی نییز در صورت لزوم استفاده میشود.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
#علی_فیضی
#Learning_ACT
نکتۀ دوازدهم
از هر درمانگر ACT انتظار میرود بتواند مهارتهای توجهآگاهی، هدفگزینی، مسئلهگشایی، طرحریزی اقدام و روشنسازی ارزشها را آموزش بدهد. به علاوه درمانگران ACT مثل دیگر درمانگران رفتاری شناختی، مهارتهای مهم زندگی نظیر جراتمندی، مقابله با بحران، گفتگو، مذاکره، حل تعارض و مدیریت زمان را به درمانجویان خود میآموزند. ما همچنین میتوانیم مهارتهای آرامسازی را هم بیاموزیم فقط بایستی برای درمانجو روشن کنیم که این مهارت با مهارتهای پذیرش/توجهآگاهی متفاوت است و اقدام جهت آرامسازی خود کجا بیشتر ممکن است موفق شود و کجا بیشتر احتمال شکست آن میرود. به علاوه در فرایند اجرای ACT از تکنیکهای رفتاری دارای حمایت پژوهشی نظیر مواجه و بازداری از پاسخ در اختلال وسواس فکری-عملی نییز در صورت لزوم استفاده میشود.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
Telegram
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانیهای متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آنها ایجاد شده است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رای بدهیم...
اگر من رای بدهم
تو رای ندهی
آن که من و تو نمیخواهیم رای خواهد آورد.
اگر من رای بدهم
تو رای ندهی
آن که من و تو نمیخواهیم رای خواهد آورد.
Forwarded from انتخاب نقادانه
استدلال ها چوب جادو نیستند
حسین بیات
بعید می دانم کسی با گوش دادن به استدلال قانع شود و نظرش به یکباره تغییر کند. بخصوص وقتی قرار است دربارۀ موضوعات مناقشه آمیز مهم و حیثیتی مثل باورهای دینی و سیاسی مخاطبان استدلال کنیم. یعنی اگر شما باور کردید که کسی با زدن چوب جادو (the magic wand) واقعاً یک دستمال را ناپدید می کند یا آن را تبدیل به خرگوش می کند، من هم باور می کنم که واقعا می توان با استدلال کردن کسی را قانع کرد تا دست از نظرش درباره تحریم انتخابات یا درباره کاندیدای مورد نظرش بردارد و به کاندیدای خاصی رای دهد.
علت این پدیده هم روشن است. در واقع ما معمولا بر اساس حب و بغضها، بیم و امیدها، سود و زیانها، و القاء وتلقینها حکم می دهیم و بعد به سراغ دلایلی میرویم که حکم ما را تایید می کنند، گاهی نیز به دنبال پاد استدلالها (anti-arguments) می گردیم تا آنها را در برابر دلایلی که حکم ما را تضعیف می کنند به کار گیریم. این راهبرد متعارف ما انسانها را دلیل تراشی (rationalization) می گویند. یک سازوکار دفاعی که البته موقع حمله یا نقد نیز کاربرد دارد. یعنی در مواجهه با یک مدعا و استدلالی که مطابق باورها یا امیال ما نیست، ابتدا حکم می کنیم که سخن طرف مقابل یا مدعی نادرست است و به دنبال دلایلی می گردیم که سخن او را رد یا تضعیف می کند و دلایل تقویت کننده و مؤید او را نادیده می گیریم یا به هر طریق ممکن کاری میکنیم که این دلایل بی اهمیت و بی اثر شوند.
⁉️خب اگر واقعاً اینگونه است ما چرا باید با مخالفان عادی (*) خود بحث و گفتگو کنیم؟
به نظر می رسد که بخشی از این وضعیت ناامید کننده به خاطر تلقی و توقع نادرست ما از استدلالها است. استدلالها چوب جادو یا عصای موسی نیستند که همه جا و بلافاصله ما را به امر مطلوب نائل کنند. استدلالها اولا جایی که عوامل هشت گانه روانشناختی، که در بالا برشمردیم، به قوت خود باقی هستند، طلسم می شوند. در این مواقع باید پیش از استدلال، زمینۀ عاطفی و اخلاقی آن را فراهم سازیم. یعنی با برقراری ارتباط انسانی نزدیکتر با مخاطب زمینه روانشناختی گفتگوی عقلانی را فراهم سازیم. ثانیاً تأثیر استدلالها در اقناع مخاطب، به ندرت سریع و مستقیم است. زیرا کار آنها معمولا فراهم کردن زمینه اقناع است نه خود اقناع. ما با استدلال امکان شک و تردید را برای مخاطب فراهم می آوریم و اگر سایر شرایط نیز فراهم شود قدم نهایی یعنی اقناع بوسیله خود مخاطب برداشته خواهد شد. در واقع می توان بین دو نوع دلیل تمایز قائل شد: دلیل زمینه ساز، دلیل تمام کننده؛ و ما اغلب در حال ارائۀ دلایل زمینه ساز هستیم.
فرض کنید که می خواهید خانه ای بخرید و معیارهایی مثل بزرگی و دسترسی آسان به مراکز خرید و نزدیکی به محل کار را در دستور کار دارید. دوست تان استدلال می کند که نوساز بودن مهمتر از بزرگی خانه است. دیگری با استدلال به شما گوشزد می کند که نزدیکی به ایستگاههای مترو و اتوبوس مهمتر از نزدیکی به مراکز خرید است. شاید شما همان لحظه سخنان آنها را نپذیرید و حتی در رد آنها دلایلی ارائه دهید اما به احتمال زیاد قاطعیت شما در پایبندی به برخی از معیارهای اولیه تان کمتر شده است و چه بسا با دلایل فراهم کنندۀ دیگر، تا روز معامله، همه چیز آماده باشد تا یک دلیل تمام کننده ساده تر موجب شود تا شما خودکار را در دست بچرخانید و پای معامله ای را امضاء کنید که به موجب آن صاحبِ خانه ای شوید کوچک تر اما نوسازتر، و دور تر از مراکز خرید اما در مجاورت ایستگاه مترو.
(*) آنچه در اینجا مراد است امکان تاثیرگذاری استدلال بر آراء مخالفان عادی است. یعنی کسانی که گرچه در برخی آراء با ما مخالف اند اما ما را دشمن خود نمی پندارند و امکان همزیستی و برقراری ارتباط انسانی با آنها منتفی نیست. اما ضرورت استدلال در مواجهه با موافقان و غیرمخالفان، و نیز امکان و ضرورت استدلال در مواجهه با مخالفان خاص یعنی منازعه کنندگانی که ما را دشمن خود می دانند داستان دیگری دارد.
@CriticalElecting
حسین بیات
بعید می دانم کسی با گوش دادن به استدلال قانع شود و نظرش به یکباره تغییر کند. بخصوص وقتی قرار است دربارۀ موضوعات مناقشه آمیز مهم و حیثیتی مثل باورهای دینی و سیاسی مخاطبان استدلال کنیم. یعنی اگر شما باور کردید که کسی با زدن چوب جادو (the magic wand) واقعاً یک دستمال را ناپدید می کند یا آن را تبدیل به خرگوش می کند، من هم باور می کنم که واقعا می توان با استدلال کردن کسی را قانع کرد تا دست از نظرش درباره تحریم انتخابات یا درباره کاندیدای مورد نظرش بردارد و به کاندیدای خاصی رای دهد.
علت این پدیده هم روشن است. در واقع ما معمولا بر اساس حب و بغضها، بیم و امیدها، سود و زیانها، و القاء وتلقینها حکم می دهیم و بعد به سراغ دلایلی میرویم که حکم ما را تایید می کنند، گاهی نیز به دنبال پاد استدلالها (anti-arguments) می گردیم تا آنها را در برابر دلایلی که حکم ما را تضعیف می کنند به کار گیریم. این راهبرد متعارف ما انسانها را دلیل تراشی (rationalization) می گویند. یک سازوکار دفاعی که البته موقع حمله یا نقد نیز کاربرد دارد. یعنی در مواجهه با یک مدعا و استدلالی که مطابق باورها یا امیال ما نیست، ابتدا حکم می کنیم که سخن طرف مقابل یا مدعی نادرست است و به دنبال دلایلی می گردیم که سخن او را رد یا تضعیف می کند و دلایل تقویت کننده و مؤید او را نادیده می گیریم یا به هر طریق ممکن کاری میکنیم که این دلایل بی اهمیت و بی اثر شوند.
⁉️خب اگر واقعاً اینگونه است ما چرا باید با مخالفان عادی (*) خود بحث و گفتگو کنیم؟
به نظر می رسد که بخشی از این وضعیت ناامید کننده به خاطر تلقی و توقع نادرست ما از استدلالها است. استدلالها چوب جادو یا عصای موسی نیستند که همه جا و بلافاصله ما را به امر مطلوب نائل کنند. استدلالها اولا جایی که عوامل هشت گانه روانشناختی، که در بالا برشمردیم، به قوت خود باقی هستند، طلسم می شوند. در این مواقع باید پیش از استدلال، زمینۀ عاطفی و اخلاقی آن را فراهم سازیم. یعنی با برقراری ارتباط انسانی نزدیکتر با مخاطب زمینه روانشناختی گفتگوی عقلانی را فراهم سازیم. ثانیاً تأثیر استدلالها در اقناع مخاطب، به ندرت سریع و مستقیم است. زیرا کار آنها معمولا فراهم کردن زمینه اقناع است نه خود اقناع. ما با استدلال امکان شک و تردید را برای مخاطب فراهم می آوریم و اگر سایر شرایط نیز فراهم شود قدم نهایی یعنی اقناع بوسیله خود مخاطب برداشته خواهد شد. در واقع می توان بین دو نوع دلیل تمایز قائل شد: دلیل زمینه ساز، دلیل تمام کننده؛ و ما اغلب در حال ارائۀ دلایل زمینه ساز هستیم.
فرض کنید که می خواهید خانه ای بخرید و معیارهایی مثل بزرگی و دسترسی آسان به مراکز خرید و نزدیکی به محل کار را در دستور کار دارید. دوست تان استدلال می کند که نوساز بودن مهمتر از بزرگی خانه است. دیگری با استدلال به شما گوشزد می کند که نزدیکی به ایستگاههای مترو و اتوبوس مهمتر از نزدیکی به مراکز خرید است. شاید شما همان لحظه سخنان آنها را نپذیرید و حتی در رد آنها دلایلی ارائه دهید اما به احتمال زیاد قاطعیت شما در پایبندی به برخی از معیارهای اولیه تان کمتر شده است و چه بسا با دلایل فراهم کنندۀ دیگر، تا روز معامله، همه چیز آماده باشد تا یک دلیل تمام کننده ساده تر موجب شود تا شما خودکار را در دست بچرخانید و پای معامله ای را امضاء کنید که به موجب آن صاحبِ خانه ای شوید کوچک تر اما نوسازتر، و دور تر از مراکز خرید اما در مجاورت ایستگاه مترو.
(*) آنچه در اینجا مراد است امکان تاثیرگذاری استدلال بر آراء مخالفان عادی است. یعنی کسانی که گرچه در برخی آراء با ما مخالف اند اما ما را دشمن خود نمی پندارند و امکان همزیستی و برقراری ارتباط انسانی با آنها منتفی نیست. اما ضرورت استدلال در مواجهه با موافقان و غیرمخالفان، و نیز امکان و ضرورت استدلال در مواجهه با مخالفان خاص یعنی منازعه کنندگانی که ما را دشمن خود می دانند داستان دیگری دارد.
@CriticalElecting
Forwarded from روانپزشکی پویاییشناختی
✅ ورود سلامت و #سلامت_روان به گفتمان كشور
👤 #مهرداد_افتخار_اردبيلي
روانپزشک، ييس مركز تحقيقات بهداشت روان
🔆 نزديك به چهار سال پيش در حالي كه نگراني و يأس ناشي از مشكلات مختلف همانند نوسانات ارز، تغييرات مستمر قيمت كالاهاي اساسي و وضعيت بينالمللي بحراني در چهرهی مردم ديده ميشد، #حسن_روحاني پا به عرصهی انتخابات گذاشت. صرفنظر از واكنش سريع همهی بحرانها به آمدن او (همانند افزايش ارزش پول كشورمان و شور و نشاط مردم) و اقدامات مؤثر او در حوزههاي مختلف كشور كه باعث ميشود دولت او را از قويترين دولتهاي سالهاي اخير بدانم، در اين نوشتار نامي را كه او براي دولت خود برگزيد يعني دولت تدبير و اميد مورد بحث قرار ميدهم.
🔆 اين موضوع را از منظر يك #روانپزشك مطرح ميكنم و به جنبهاي از آن ميپردازم كه توسط #وزير_بهداشت و درمان و آموزش پزشكي او يعني #حسن_هاشمي دنبال شد. او از ابتدا با متخصصين بهداشت روان مشورت ميكرد و در نهايت هم براي نخستين بار در تاريخ #وزارت_بهداشت شخصي را با عنوان رسمي مشاور وزير در امور سلامت روان تعيين كرد تا نشان دهد كه چشمپزشكي است كه نگاه جامعي به موضوع سلامت دارد و براي نظر متخصصين هر حوزه احترام قايل است.
🔆اگر در دوران وزراي قبلي، متخصصين و فعالان بهداشت روان كشورمان بايد انرژي بسياري صرف ميكردند تا وزير بهداشت و ديگر مسؤولان را توجيه كنند كه بهداشت رواني اهميت دارد - و البته در بيشتر موارد سرخورده ميشدند - در اين دوره ورق برگشت. او فعالان بهداشت روان را به چالشي دعوت كرد كه به ميدان بيايند و او اهميت بهداشت روان را به روانپزشكان و روانشناسان گوشزد ميكرد. او وزيري بود كه بيش از جمع همهی اسلافاش دربارهی بهداشت روان و اهميت آن سخن گفت. او براي ارتقاي سلامت روان جامعه، خدمات سلامت روان به مردم را مجاني ميكند و به كنگرهی سالانهی روانپزشكان ميشتابد تا از نزديك براي آنان از ريشهی #خودشيفتگي در مشكلات فعلي كشور بگويد و از آنها دعوت كند تا به ميدان بيايند و به او كمك كنند. در روز جهاني سلامت پيام ميدهد و در قسمتي از آن بر نياز به طراحي و اجراي رويكرد مناسبي براي درمان افسردگي و نياز به همكاري بينبخشي براي رفع اين معضل تأكيد ميكند. براي افزايش تعداد تختهاي روانپزشكي تلاشهاي موفقيتآميز زيادي ميكند كه در تاريخ كشورمان بيسابقه است. هنگامي كه به عنوان سخنران پيش از خطبههاي نماز جمعه سخن ميگويد هم فراموش نميكند كه بگويد كه «سلامت تنها منحصر به جسم نيست بلكه سلامت روح و روان و جامعه اثر متقابل در همديگر دارند.» #طرح_تحول_سلامت هم آسايش و راحتي براي بيماران دردمند به دنبال ميآورد. بيماراني كه پيشتر مجبور به پرداخت هزينههاي درماني بسيار براي درمان بيماري خود بودند مجاني يا با پرداخت هزينهی بسيار كم تحت درمان قرار گرفتند. او به بيماران كمك كرد تا علاوه بر نگرانيشان دربارهی بيماري نگراني ديگري نداشته باشند.
🔆 و در آخر، او با روحاني آمد و با موضعگيريها و نظرات بهموقعش توانست موضوع سلامت و سلامت روان را به گفتمان اجتماعي و حتي سياسي كشور وارد كند. اگر امروز ميبينيم كه كانديداهاي رياستجمهوري از لزوم توجه به افسردگي ميگويند بيشك مرهون تلاشهاي اوست.
🔆 حال در انتهاي دورهی خدماتاش، من به عنوان يك روانپزشك و يك همكار او در يكي از دانشگاههاي كشور به احترام او تمامقد ميايستم و به او خسته نباشيد ميگويم و همانند او آرزو ميكنم تدبير و اميد در كشورمان پابرجا بماند.
🌐 http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=75182
🔊 @mental_health_media
.
👤 #مهرداد_افتخار_اردبيلي
روانپزشک، ييس مركز تحقيقات بهداشت روان
🔆 نزديك به چهار سال پيش در حالي كه نگراني و يأس ناشي از مشكلات مختلف همانند نوسانات ارز، تغييرات مستمر قيمت كالاهاي اساسي و وضعيت بينالمللي بحراني در چهرهی مردم ديده ميشد، #حسن_روحاني پا به عرصهی انتخابات گذاشت. صرفنظر از واكنش سريع همهی بحرانها به آمدن او (همانند افزايش ارزش پول كشورمان و شور و نشاط مردم) و اقدامات مؤثر او در حوزههاي مختلف كشور كه باعث ميشود دولت او را از قويترين دولتهاي سالهاي اخير بدانم، در اين نوشتار نامي را كه او براي دولت خود برگزيد يعني دولت تدبير و اميد مورد بحث قرار ميدهم.
🔆 اين موضوع را از منظر يك #روانپزشك مطرح ميكنم و به جنبهاي از آن ميپردازم كه توسط #وزير_بهداشت و درمان و آموزش پزشكي او يعني #حسن_هاشمي دنبال شد. او از ابتدا با متخصصين بهداشت روان مشورت ميكرد و در نهايت هم براي نخستين بار در تاريخ #وزارت_بهداشت شخصي را با عنوان رسمي مشاور وزير در امور سلامت روان تعيين كرد تا نشان دهد كه چشمپزشكي است كه نگاه جامعي به موضوع سلامت دارد و براي نظر متخصصين هر حوزه احترام قايل است.
🔆اگر در دوران وزراي قبلي، متخصصين و فعالان بهداشت روان كشورمان بايد انرژي بسياري صرف ميكردند تا وزير بهداشت و ديگر مسؤولان را توجيه كنند كه بهداشت رواني اهميت دارد - و البته در بيشتر موارد سرخورده ميشدند - در اين دوره ورق برگشت. او فعالان بهداشت روان را به چالشي دعوت كرد كه به ميدان بيايند و او اهميت بهداشت روان را به روانپزشكان و روانشناسان گوشزد ميكرد. او وزيري بود كه بيش از جمع همهی اسلافاش دربارهی بهداشت روان و اهميت آن سخن گفت. او براي ارتقاي سلامت روان جامعه، خدمات سلامت روان به مردم را مجاني ميكند و به كنگرهی سالانهی روانپزشكان ميشتابد تا از نزديك براي آنان از ريشهی #خودشيفتگي در مشكلات فعلي كشور بگويد و از آنها دعوت كند تا به ميدان بيايند و به او كمك كنند. در روز جهاني سلامت پيام ميدهد و در قسمتي از آن بر نياز به طراحي و اجراي رويكرد مناسبي براي درمان افسردگي و نياز به همكاري بينبخشي براي رفع اين معضل تأكيد ميكند. براي افزايش تعداد تختهاي روانپزشكي تلاشهاي موفقيتآميز زيادي ميكند كه در تاريخ كشورمان بيسابقه است. هنگامي كه به عنوان سخنران پيش از خطبههاي نماز جمعه سخن ميگويد هم فراموش نميكند كه بگويد كه «سلامت تنها منحصر به جسم نيست بلكه سلامت روح و روان و جامعه اثر متقابل در همديگر دارند.» #طرح_تحول_سلامت هم آسايش و راحتي براي بيماران دردمند به دنبال ميآورد. بيماراني كه پيشتر مجبور به پرداخت هزينههاي درماني بسيار براي درمان بيماري خود بودند مجاني يا با پرداخت هزينهی بسيار كم تحت درمان قرار گرفتند. او به بيماران كمك كرد تا علاوه بر نگرانيشان دربارهی بيماري نگراني ديگري نداشته باشند.
🔆 و در آخر، او با روحاني آمد و با موضعگيريها و نظرات بهموقعش توانست موضوع سلامت و سلامت روان را به گفتمان اجتماعي و حتي سياسي كشور وارد كند. اگر امروز ميبينيم كه كانديداهاي رياستجمهوري از لزوم توجه به افسردگي ميگويند بيشك مرهون تلاشهاي اوست.
🔆 حال در انتهاي دورهی خدماتاش، من به عنوان يك روانپزشك و يك همكار او در يكي از دانشگاههاي كشور به احترام او تمامقد ميايستم و به او خسته نباشيد ميگويم و همانند او آرزو ميكنم تدبير و اميد در كشورمان پابرجا بماند.
🌐 http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=75182
🔊 @mental_health_media
.
etemadnewspaper.ir
روزنامه اعتماد
روزنامه اعتماد,اعتماد, Etemad
Forwarded from همپیشاني
نه مثل بسیاری! #مثل_خودم! به آقای #روحانی رای میدهم؟
استدلالها برای رای دادن به کسی به اندازه تعداد افراد گوناگون و متنوع است. یک کاسه کردن رایها، در کاسۀ رای به اصولگرایی یا اصلاحطلبی به رسمیت نشناختن استقلال فکری و #خودآیینی دیگران است. پذیرش و احترام به خودآیینی شهروندان یک جامعه ایجاب میکند که هر یک از آنان را، علیرغم همراهی با یک دسته و حزب سیاسی، یک «مجموعه تک عضوی» بدانیم و به احترام فردیتها، در بهکار گرفتن «افعال جمع» احتیاط کنیم. راه رشد فرهنگی ما از مسیر پذیرش این فردیت و خودآیینی فرهنگی میگذرد. با این مقدمه، من، همچون قطرهای از دریای سیاستورزی کشورم به سخن میآیم، پرچم باورهایم را بالا می برم و مخالف و موافقم را به #آیینگی و نقد خردمندانه باورهایم دعوت میکنم. پیش از بیان دلایل رایام به آقای روحانی باید دو مقدمه فرهنگی دیگر بگویم:
نخست؛ انتخاب رئیس جمهور مهمترین وظایف اجتماعی و سیاسی ما نیست.
در کشور ما مراکز قدرت و تصمیم¬گیری متعدد است. قوه مجریه تنها یکی از آنهاست. مشارک کامل سیاسی این است که دربارۀ همه این مراکز قدرت حساسیت و نیکخواهی داشته باشیم. برای مثال فرض کنید که انتخاب رئیس قوه قضائیه نیز با رای مردم بود. طبیعتا بسیاری از ما با جدیت به دنبال انتخاب نامزد اصلح بودیم و در اینباره اهتمام میورزیدیم. اما اکنون، قوه قضاء را در معادلات تحولخواهی خود، کمتر، حساب میکنیم و این دستگاه قدرتمند و دارای اختیارات قانونی بسیار را در کانون توجهات و مطالبات خود قرار نمیدهیم. به یاد بیاورید که این یک قاضی بود که فرمان سبکسرانه ترامپ درباره ممنوعیت مهاجرت برخی اتباع خارجی را بر خلاف قوانین ایالات متحده تشخیص داد و بازی خطراک او را باطل کرد. اکنون اگر فکر میکنید با رای آوردن رقیب شما، کشور به سمت اصلاح نمیرود به خود نهیب بزنید که اگر قوه قضائیه مقتدر و ذکاوتمندی داشته باشیم هیچگاه هزینه¬های ملی و جبران ناپذیر متحمل نمیشویم و با این محاسبه در انتخابات ریاست جمهوری با آرامش و متانت بیشتری عمل میکنیم و قوای فرهنگی و نظارتی خود را به نسب مساوی میان همه کانونهای قدرت و اثرگذاری تقسیم کنیم.
دوم، ما ( درکل) با کمبود نیروی انسانی راهگشا مواجهیم.
به نماینده هر حزب و جناحی رای دهیم، نباید درباره یک واقعیت مهم بیتفاوت باشیم و آن اینکه ما در کل، به نسبت جمعیت و به اندازه بزرگی و حجم مشکلاتمان نیروی انسانی کارگشا نداریم. (اگر داشتیم که این همه مشکل نداشتیم!) «#کارگشایی» صفتی است که برخورداری از آن نیازمند یک فرهنگِ پیشرو در زمینه تربیت جوانانی خلاق، فکور، واقعگرا، اهل تعامل، مدارا و همدلی، پیگیر، متعهد به قوانین اخلاقی، دستکم تا حدی از خود گذشته و کارآمد و قویدست است. در کشوری که امر سیاسی بر امر آموزش، بر امر فرهنگ، بر امر تربیت (در موارد بسیاری) تقدم دارد و گاه و بیگاه، در مقیاس کوچک و بزرگ، «حقیقت» به پای «مصلحت»، «آبروداری» و «شعار زدگی» ذبح میشود، نمیتوانیم انتظار تربیت چنین جوانانی را برای مدیریت کشور داشته باشیم. در این حال، باید به این نتیجه منطقی تن دهیم که هر حزب و جناحی حاکم شود، تقریبا دستانش خالی است و با مساله فقر نیروی انسانی -و در نتیجه رشد قارچگونۀ میانمایگان سیاسی- روبروست. به نظر من در این حال ما باید این وظیفه را برخود فرض بدانیم که در مقام اجرا و در فردای اعلام نتایج انتخابات، با جناح و گروه پیروز با حفظ استقلالهای نظری و فکریمان همدلانه همکاری کنیم؛ گفتوگو نماییم؛ کناره¬گیری و لجبازی نکنیم و خلوصِ نیت خود را در راستای آبادی ایران و عزت مردمانمان اثبات نماییم. اگر در این آزمون پیروز شویم به یقین، موفقیت بزرگتری از موفقیت در انتخابات کسب کردهایم و در مشق دموکراسی و توسعه پایدار درخشانتر ظاهر شدهایم.
مقدمههای من تمام شد. چرا به روحانی رای میدهم؟ نخستین دلیلم این است که تجربه سیاسی و اجرایی او از دیگر رقبا قوی-تر است. روحانی بیشتر مسئولیتهای دولتی از قبیل نمایندگی مجلس، عضویت در مجلس خبرگان رهبری و ریاست شورای عالی امنیت ملی کشور و بالاخره یک دوره ریاست جمهوری را تجربه کرده و در جمع نامزدهای رقیب کسی به مانند او داری این سابقه و تجربه نیست. درست است که صرف داشتن سمتهای مختلف و تجربه طولانی مساوی مهارت و شایستگی وافی نیست اما دانستههای من درباره «هوش و عقل عملی» چنین میگوید که مهمترین آموزگار «عقل عملی»، تجربه، واقعیت و زورآزماییهای واقعی قبلی است.
استدلالها برای رای دادن به کسی به اندازه تعداد افراد گوناگون و متنوع است. یک کاسه کردن رایها، در کاسۀ رای به اصولگرایی یا اصلاحطلبی به رسمیت نشناختن استقلال فکری و #خودآیینی دیگران است. پذیرش و احترام به خودآیینی شهروندان یک جامعه ایجاب میکند که هر یک از آنان را، علیرغم همراهی با یک دسته و حزب سیاسی، یک «مجموعه تک عضوی» بدانیم و به احترام فردیتها، در بهکار گرفتن «افعال جمع» احتیاط کنیم. راه رشد فرهنگی ما از مسیر پذیرش این فردیت و خودآیینی فرهنگی میگذرد. با این مقدمه، من، همچون قطرهای از دریای سیاستورزی کشورم به سخن میآیم، پرچم باورهایم را بالا می برم و مخالف و موافقم را به #آیینگی و نقد خردمندانه باورهایم دعوت میکنم. پیش از بیان دلایل رایام به آقای روحانی باید دو مقدمه فرهنگی دیگر بگویم:
نخست؛ انتخاب رئیس جمهور مهمترین وظایف اجتماعی و سیاسی ما نیست.
در کشور ما مراکز قدرت و تصمیم¬گیری متعدد است. قوه مجریه تنها یکی از آنهاست. مشارک کامل سیاسی این است که دربارۀ همه این مراکز قدرت حساسیت و نیکخواهی داشته باشیم. برای مثال فرض کنید که انتخاب رئیس قوه قضائیه نیز با رای مردم بود. طبیعتا بسیاری از ما با جدیت به دنبال انتخاب نامزد اصلح بودیم و در اینباره اهتمام میورزیدیم. اما اکنون، قوه قضاء را در معادلات تحولخواهی خود، کمتر، حساب میکنیم و این دستگاه قدرتمند و دارای اختیارات قانونی بسیار را در کانون توجهات و مطالبات خود قرار نمیدهیم. به یاد بیاورید که این یک قاضی بود که فرمان سبکسرانه ترامپ درباره ممنوعیت مهاجرت برخی اتباع خارجی را بر خلاف قوانین ایالات متحده تشخیص داد و بازی خطراک او را باطل کرد. اکنون اگر فکر میکنید با رای آوردن رقیب شما، کشور به سمت اصلاح نمیرود به خود نهیب بزنید که اگر قوه قضائیه مقتدر و ذکاوتمندی داشته باشیم هیچگاه هزینه¬های ملی و جبران ناپذیر متحمل نمیشویم و با این محاسبه در انتخابات ریاست جمهوری با آرامش و متانت بیشتری عمل میکنیم و قوای فرهنگی و نظارتی خود را به نسب مساوی میان همه کانونهای قدرت و اثرگذاری تقسیم کنیم.
دوم، ما ( درکل) با کمبود نیروی انسانی راهگشا مواجهیم.
به نماینده هر حزب و جناحی رای دهیم، نباید درباره یک واقعیت مهم بیتفاوت باشیم و آن اینکه ما در کل، به نسبت جمعیت و به اندازه بزرگی و حجم مشکلاتمان نیروی انسانی کارگشا نداریم. (اگر داشتیم که این همه مشکل نداشتیم!) «#کارگشایی» صفتی است که برخورداری از آن نیازمند یک فرهنگِ پیشرو در زمینه تربیت جوانانی خلاق، فکور، واقعگرا، اهل تعامل، مدارا و همدلی، پیگیر، متعهد به قوانین اخلاقی، دستکم تا حدی از خود گذشته و کارآمد و قویدست است. در کشوری که امر سیاسی بر امر آموزش، بر امر فرهنگ، بر امر تربیت (در موارد بسیاری) تقدم دارد و گاه و بیگاه، در مقیاس کوچک و بزرگ، «حقیقت» به پای «مصلحت»، «آبروداری» و «شعار زدگی» ذبح میشود، نمیتوانیم انتظار تربیت چنین جوانانی را برای مدیریت کشور داشته باشیم. در این حال، باید به این نتیجه منطقی تن دهیم که هر حزب و جناحی حاکم شود، تقریبا دستانش خالی است و با مساله فقر نیروی انسانی -و در نتیجه رشد قارچگونۀ میانمایگان سیاسی- روبروست. به نظر من در این حال ما باید این وظیفه را برخود فرض بدانیم که در مقام اجرا و در فردای اعلام نتایج انتخابات، با جناح و گروه پیروز با حفظ استقلالهای نظری و فکریمان همدلانه همکاری کنیم؛ گفتوگو نماییم؛ کناره¬گیری و لجبازی نکنیم و خلوصِ نیت خود را در راستای آبادی ایران و عزت مردمانمان اثبات نماییم. اگر در این آزمون پیروز شویم به یقین، موفقیت بزرگتری از موفقیت در انتخابات کسب کردهایم و در مشق دموکراسی و توسعه پایدار درخشانتر ظاهر شدهایم.
مقدمههای من تمام شد. چرا به روحانی رای میدهم؟ نخستین دلیلم این است که تجربه سیاسی و اجرایی او از دیگر رقبا قوی-تر است. روحانی بیشتر مسئولیتهای دولتی از قبیل نمایندگی مجلس، عضویت در مجلس خبرگان رهبری و ریاست شورای عالی امنیت ملی کشور و بالاخره یک دوره ریاست جمهوری را تجربه کرده و در جمع نامزدهای رقیب کسی به مانند او داری این سابقه و تجربه نیست. درست است که صرف داشتن سمتهای مختلف و تجربه طولانی مساوی مهارت و شایستگی وافی نیست اما دانستههای من درباره «هوش و عقل عملی» چنین میگوید که مهمترین آموزگار «عقل عملی»، تجربه، واقعیت و زورآزماییهای واقعی قبلی است.
Forwarded from همپیشاني
دومین دلیل من گفتمانی است. روحانی، هماکنون، خواسته یا ناخواسته، صدای مطالبات اولویتدار و حقی است که از دیگر نامزدها شنیده نمیشود. مهمترین این مطالبات مخالف با برخی تندروی های سالهای اخیر دستکم در تفسیر رویداد 9 دی، حصر (بدون برگزاری دادگاه قانونی و حق دفاع برای متهم) نامزدهای انتخابات 88، و مواردی از این دست است. من صادقانه تا امروز دلیل قانعکننده ای از جانب مدافعان این تصمیمها نیافته ام و از آنجا که این موارد را باید به عملکرد نظام- نه گروههای سیاسی ربط داد، از شکلگیری این گفتمان انتقادی در درون نظام استقبال میکنم. روشن است که در جمع دیگر نامزدها فرد دیگری جز «روحانی» سخنگوی این مطالبات نیست.
سومین دلیل من سلبی است به این معنا که کاندیدای دیگری شایسته حضور در جایگاه ریاست جمهوری ایران نیست. رقیب اصلی، امروز که این متن را مینویسم، آقای رئیسی است. آقای رئیسی در امر مدیریت قوه مجریه در مرحله برخورداری از «تفکر علمی» نیست. مراد از «تفکر علمی» برخورداری از تحصیلات دانشگاهی یا حوزی در زمینه مدیریت کشور نیست بلکه مراد برخورداری از ذهنی است که از سطح آشنایی عرفی و حسی با مسایل فراتر رفته و «مفاهیم» در چشم او همچون مفاهیمی نظری با شبکه ای از ارتباطات تو در تو و پیچیده فهمیده شوند. «محرومیت»، «تورم»، «نظام بانکی» برای عالم و عامی متفاوت است. صاحب تفکر علمی در خشتِ خام این واژهها چیزی میبیند که فرد نیاموخته و «در عمق نگریسته» قادر به تماشای آنها نیست. رئیسی اگر «حفیظ» باشد، «علیم» نیست. چنین فردی قدرت درک پیچیدگی مسایل و ارائه راه حل¬های سیستماتیک و دراز مدت و مهمتر از همه، نافریفتگی به راهحلهای کوتاه مدت و مقطعی را ندارد و با این سطح از قدرت ذهنی نمیتواند «مشارکتِ نخبگانی» برای حل مسائل کشور را بر انگیزد. بخشی از این دشواری در مسیر راه هر رئیس جمهور امروز ایران ناشی از این واقعیت است که در «ایرانِ پس از احمدی¬نژاد» ریاست جمهوری صرفا یک فعالیت تشریفاتی نیست؛ «رئیس جمهور باید کارشناس ارشد باشد» و زلف آشفته مسایل کشور با جایگاه تشریفاتی رئیس جمهور قابل حل و فصل نیست.
در میان این دلیل، جای دلیلی درباره عملکرد روحانی در مقام رئیس جمهور دولت یازدهم خالی است. به نظر من عملکرد روحانی آنچنان موفق و آنچنان درخور ثناگویی نیست. کار دولت او به کار دانشگاهی میماند که بخشی از استادانش قوی و بخشی ضعیف و ناکارامدند. کارنامه او دارای چند نمرۀ درخشان و چند نمره مردودی است. بحث درباره این نمرات نیازمند ریزنگری و استدلالهای موردی است لیکن در کل، دفاع از عملکرد روحانی استراتژی اصلی من در دفاع از او نیست. به خصوص که من توجیهی فراجناحی و فرهنگی برای #فقر_نیروی_انسانی در کلیه دولتها ارائه داده ام.
به روحانی رای میدهم بی انکه بگویم دیگر رقبا کوتهفکر، دینفروخته و ندانمکارند و برای هر پیروز انتخابات توفبق خدمتگذاری و انجام وظایفش را آرزو میکنم.
با احترام
حامد صفاییپور
#انتخابات
#دلیل_آوری
#خودآیینی
@Hampishani
سومین دلیل من سلبی است به این معنا که کاندیدای دیگری شایسته حضور در جایگاه ریاست جمهوری ایران نیست. رقیب اصلی، امروز که این متن را مینویسم، آقای رئیسی است. آقای رئیسی در امر مدیریت قوه مجریه در مرحله برخورداری از «تفکر علمی» نیست. مراد از «تفکر علمی» برخورداری از تحصیلات دانشگاهی یا حوزی در زمینه مدیریت کشور نیست بلکه مراد برخورداری از ذهنی است که از سطح آشنایی عرفی و حسی با مسایل فراتر رفته و «مفاهیم» در چشم او همچون مفاهیمی نظری با شبکه ای از ارتباطات تو در تو و پیچیده فهمیده شوند. «محرومیت»، «تورم»، «نظام بانکی» برای عالم و عامی متفاوت است. صاحب تفکر علمی در خشتِ خام این واژهها چیزی میبیند که فرد نیاموخته و «در عمق نگریسته» قادر به تماشای آنها نیست. رئیسی اگر «حفیظ» باشد، «علیم» نیست. چنین فردی قدرت درک پیچیدگی مسایل و ارائه راه حل¬های سیستماتیک و دراز مدت و مهمتر از همه، نافریفتگی به راهحلهای کوتاه مدت و مقطعی را ندارد و با این سطح از قدرت ذهنی نمیتواند «مشارکتِ نخبگانی» برای حل مسائل کشور را بر انگیزد. بخشی از این دشواری در مسیر راه هر رئیس جمهور امروز ایران ناشی از این واقعیت است که در «ایرانِ پس از احمدی¬نژاد» ریاست جمهوری صرفا یک فعالیت تشریفاتی نیست؛ «رئیس جمهور باید کارشناس ارشد باشد» و زلف آشفته مسایل کشور با جایگاه تشریفاتی رئیس جمهور قابل حل و فصل نیست.
در میان این دلیل، جای دلیلی درباره عملکرد روحانی در مقام رئیس جمهور دولت یازدهم خالی است. به نظر من عملکرد روحانی آنچنان موفق و آنچنان درخور ثناگویی نیست. کار دولت او به کار دانشگاهی میماند که بخشی از استادانش قوی و بخشی ضعیف و ناکارامدند. کارنامه او دارای چند نمرۀ درخشان و چند نمره مردودی است. بحث درباره این نمرات نیازمند ریزنگری و استدلالهای موردی است لیکن در کل، دفاع از عملکرد روحانی استراتژی اصلی من در دفاع از او نیست. به خصوص که من توجیهی فراجناحی و فرهنگی برای #فقر_نیروی_انسانی در کلیه دولتها ارائه داده ام.
به روحانی رای میدهم بی انکه بگویم دیگر رقبا کوتهفکر، دینفروخته و ندانمکارند و برای هر پیروز انتخابات توفبق خدمتگذاری و انجام وظایفش را آرزو میکنم.
با احترام
حامد صفاییپور
#انتخابات
#دلیل_آوری
#خودآیینی
@Hampishani
Forwarded from درج زیرنویس
Audio
آموزش جنسی به کودکان
ازواقعیت تا افسانه
آیاسند ۲۰۳۰ خودارضایی و همجنسگرایی را اشاعه میدهد؟
علم روانشناسی چگونه این بحث راتبیین میکند؟
#محمدترکمان_روانشناس
#مرکز_مشاوره_سپیدار_همدان
@sepidarclinic
ازواقعیت تا افسانه
آیاسند ۲۰۳۰ خودارضایی و همجنسگرایی را اشاعه میدهد؟
علم روانشناسی چگونه این بحث راتبیین میکند؟
#محمدترکمان_روانشناس
#مرکز_مشاوره_سپیدار_همدان
@sepidarclinic
برای خوب زیستن دو چیز لازم است: عشق و دانش؛ هیچکدام به تنهایی کافی نیستند.
برتراند راسل
#آگاهی
#شجاعت
#عشق
#رواندرمانی_تحلیلی_کارکردی_(FAP)
@thirdwaveofBehaviorTherapy
برتراند راسل
#آگاهی
#شجاعت
#عشق
#رواندرمانی_تحلیلی_کارکردی_(FAP)
@thirdwaveofBehaviorTherapy
Forwarded from طرحینو
دوره درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش ACT
مدرس: #علی_فیضی
از 4 مرداد 96
5 جلسه 15 ساعت
اطلاعات بیشتر با ارسال کد 9036 به 02188322630
🍃درمانگری با طرحی نو
@TarhinowChannel
مدرس: #علی_فیضی
از 4 مرداد 96
5 جلسه 15 ساعت
اطلاعات بیشتر با ارسال کد 9036 به 02188322630
🍃درمانگری با طرحی نو
@TarhinowChannel
Forwarded from طرحینو
دوره درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش ACT
مدرس: #علی_فیضی
از 4 مرداد 96
5 جلسه 15 ساعت
اطلاعات بیشتر با ارسال کد 9036 به 02188322630
🍃درمانگری با طرحی نو
@TarhinowChannel
مدرس: #علی_فیضی
از 4 مرداد 96
5 جلسه 15 ساعت
اطلاعات بیشتر با ارسال کد 9036 به 02188322630
🍃درمانگری با طرحی نو
@TarhinowChannel
Forwarded from کانال روانشناسی سلامت
تمرین توجهآگاهی برای کاهش استرس مراقبت از بیمار
ترجمه و تالیف: علی فیضی
@Healthpsychologyforiran
مراقبت از بیمار کار سادهای نیست. معمولا مراقبین در کنار کارهای دیگر خانواده مسئولیتهای رسیدگی به نیازهای روزانه یک بیمار را هم دارند و این کار میتواند که حتی شادترین و نیرومندترین افراد را هم دچار استرس بکند. در طول زمان استرس تاثیر مخربی روی سلامت هیجانی و جسمانی مراقب میگذارد و او را در معرض بیماری جسمانی و اختلالات خلقی نظیر افسردگی و اضطراب قرار میدهد.
یک مراقب نیاز دارد قبل از اینکه استرس سلامتی او را از بین ببرد پیشدستی کرده و با این فشار و تنش مقابله کند. یکی از بهترین راههای کاهش استرس توجهآگاهی است.
توجهآگاهی به معنای زندگی هشیارانه در لحظه کنونی و آسانترین راه برای آرام گرفتن در بدن است. وقتی آگاهانه در لحظه حال هستیم برای شناخت نیروهای خود توانایی بیشتری داریم و میتوانیم که خارج از حصار اضطراب و تنش تصمیمات بهتری بگیریم. این وضعیت برای کسی که به خاطر مراقبت از یک بیمار با شرایطی خارج از کنترل روبهرو شده است تاثیر آرامبخشی دارد.
@Healthpsychologyforiran
یکی از تکنیکهای ساده توجهآگاهی چهار مرحله دارد:
هرچه را که انجام میدهید لحظهای متوقف کنید.
افکار، احساسات و حسهای بدنی خود را مشاهده کنید. آنها را ملاحظه کنید و بگذارید که بیایند و بروند. نام هیجانات خودتان را بگویید. با مهربانی آنها را فقط مشاهده کنید. بدن خودتان را با مهربانی بررسی کنید. آیا گرسنه یا تشنه هستید؟ آیا درد احساس میکنید؟
شروع به انجام کاری بکنید که برای شما مفید است. با یک دوست صحبت کنید، غذای خوشمزهای بخورید یا نرمشی انجام بدهید که تنش را از بدنتان دور کند.
فایده جسمی و روانی تکنیکهای توجهآگاهی به لحاظ علمی تایید شده است. پژوهشها نشان میدهد که انجام این تمرینها با کاهش هورمون استرس (کورتیزول) و فشار خون پایین ارتباط دارد. دیگر یافتههای پژوهشی نشان میدهد که انجام این تمرینها منجر به بهبود خواب، کاهش درد مزمن و ناراحتیهای گوارشی میشود. رواندرمانگران از تکنیکهای توجهآگاهی برای درمان افسردگی، اضطراب، اعتیاد و دیگر ناراحتیهای روانی استفاده میکنند.
زندگی با توجهآگاهی باعث میشود که لذتهای زندگی را بیشتر تجربه بکنیم. همینطور میتوانیم با هشیاری و سرزندگی بیشتری در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنیم.
این مهارت را میتوانیم در هر تکلیف یا فعالیتی به کار ببریم. مراقبین به خاطر مراقبت از یک نفر دیگر مراقبت از خود را از یاد بردهاند؛ پس توجه دوباره به خود اهمیت زیادی دارد. منظورم گوش دادن به موسیقی یا شام خوردن با دوستان یا قدم زدن در پارک یا نگهداری از گلهای زیبا یا هر فعالیت دیگری است که به فرد احساس شادی و نشاط میدهد.
منبع:
علی فیضی. (1394). تمرین توجهآگاهی برای کاهش استرس مراقبت از بیمار. برگرفته در 27 بهمن 1394 از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی HTTP://WWW.MRMZ.IR
ترجمه و تالیف: علی فیضی
@Healthpsychologyforiran
مراقبت از بیمار کار سادهای نیست. معمولا مراقبین در کنار کارهای دیگر خانواده مسئولیتهای رسیدگی به نیازهای روزانه یک بیمار را هم دارند و این کار میتواند که حتی شادترین و نیرومندترین افراد را هم دچار استرس بکند. در طول زمان استرس تاثیر مخربی روی سلامت هیجانی و جسمانی مراقب میگذارد و او را در معرض بیماری جسمانی و اختلالات خلقی نظیر افسردگی و اضطراب قرار میدهد.
یک مراقب نیاز دارد قبل از اینکه استرس سلامتی او را از بین ببرد پیشدستی کرده و با این فشار و تنش مقابله کند. یکی از بهترین راههای کاهش استرس توجهآگاهی است.
توجهآگاهی به معنای زندگی هشیارانه در لحظه کنونی و آسانترین راه برای آرام گرفتن در بدن است. وقتی آگاهانه در لحظه حال هستیم برای شناخت نیروهای خود توانایی بیشتری داریم و میتوانیم که خارج از حصار اضطراب و تنش تصمیمات بهتری بگیریم. این وضعیت برای کسی که به خاطر مراقبت از یک بیمار با شرایطی خارج از کنترل روبهرو شده است تاثیر آرامبخشی دارد.
@Healthpsychologyforiran
یکی از تکنیکهای ساده توجهآگاهی چهار مرحله دارد:
هرچه را که انجام میدهید لحظهای متوقف کنید.
افکار، احساسات و حسهای بدنی خود را مشاهده کنید. آنها را ملاحظه کنید و بگذارید که بیایند و بروند. نام هیجانات خودتان را بگویید. با مهربانی آنها را فقط مشاهده کنید. بدن خودتان را با مهربانی بررسی کنید. آیا گرسنه یا تشنه هستید؟ آیا درد احساس میکنید؟
شروع به انجام کاری بکنید که برای شما مفید است. با یک دوست صحبت کنید، غذای خوشمزهای بخورید یا نرمشی انجام بدهید که تنش را از بدنتان دور کند.
فایده جسمی و روانی تکنیکهای توجهآگاهی به لحاظ علمی تایید شده است. پژوهشها نشان میدهد که انجام این تمرینها با کاهش هورمون استرس (کورتیزول) و فشار خون پایین ارتباط دارد. دیگر یافتههای پژوهشی نشان میدهد که انجام این تمرینها منجر به بهبود خواب، کاهش درد مزمن و ناراحتیهای گوارشی میشود. رواندرمانگران از تکنیکهای توجهآگاهی برای درمان افسردگی، اضطراب، اعتیاد و دیگر ناراحتیهای روانی استفاده میکنند.
زندگی با توجهآگاهی باعث میشود که لذتهای زندگی را بیشتر تجربه بکنیم. همینطور میتوانیم با هشیاری و سرزندگی بیشتری در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنیم.
این مهارت را میتوانیم در هر تکلیف یا فعالیتی به کار ببریم. مراقبین به خاطر مراقبت از یک نفر دیگر مراقبت از خود را از یاد بردهاند؛ پس توجه دوباره به خود اهمیت زیادی دارد. منظورم گوش دادن به موسیقی یا شام خوردن با دوستان یا قدم زدن در پارک یا نگهداری از گلهای زیبا یا هر فعالیت دیگری است که به فرد احساس شادی و نشاط میدهد.
منبع:
علی فیضی. (1394). تمرین توجهآگاهی برای کاهش استرس مراقبت از بیمار. برگرفته در 27 بهمن 1394 از سایت مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره زندگی HTTP://WWW.MRMZ.IR