کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
2.24K subscribers
212 photos
65 videos
127 files
482 links
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانی‌های متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آن‌ها ایجاد شده است.
Download Telegram
پذیرش (Acceptance) در ACT به معنای دوست داشتن یا خواستن تجربه‌های درونی نیست بلکه به معنای تمایل (willingness) به تجربه کردن کامل و بدون دفاع افکار، احساسات، حس‌های بدنی، هوس‌ها و تمایلات قوی است. با توجه به تاریخچۀ زندگی درمانجو و مسیری که در زندگی برای پیش رفتن انتخاب می‌کند، رخ دادن برخی تجربه‌ها (نظیر غم، خشم، اضطراب) احتمال زیادی دارد. وقتی درمانجو در طی درمان در مسیر زندگی خود راه می‌رود این احساسات، ناگزیر پدیدار می‌شوند. درمانگر ACT به درمانجو فرصت‌هایی برای تمایل به داشتن این احساسات و تجربه کردن کامل آنها می‌دهد. مداخله‌های پذیرش معادل تمایل است و درمانجو از طریق آنها می‌آموزد خود را به خاطر مشکلاتی که دارد سرزنش نکند، برای تغییر دادن تجربه‌های درونی خود نکوشد و متمایل به روبه‌رو شدن با ترس و دیگر رویدادهای درونی نامطلوبی باشد که هنگام طی طریق در مسیرهای ارزشمند در زندگی همراه او می‌شوند.
#ACT_in_Practice
#learning_ACT
بدنمندی و انعطاف‌پذیری روانی

روان‌درمانگران لازم است به میزان گشوده، آگاه یا درگیر اقدام متعهدانه بودن وضعیت‌های بدنی درمانجو توجه کنند و از آن اطلاعات به همان شیوه‌ای استفاده کنند که از کلمات، نشانه‌های فرازبانی . میزان استفاده از کلمات و سایر منابع اطلاعاتی در مورد حالات روانی در لحظۀ حال می توانند حس شوند. به عنوان مثال، اگر یک درمانگر ببیند که مراجعش شانه های خود را خم کرده و به هنگام بالا آمدن مطالب هیجانی به سمت پایین نگاه می کند، ممکن است زمان آن رسیده باشد که میزان بسته بودن فرد به احساسات خود را بررسی کند. در یک رویکرد مبتنی بر فرآیند، درمانگر ممکن است بخواهد از درمانجو بخواهد که وضعیت‌هایی را در نظر بگیرد و به تأثیر روانی آن‌ها توجه کند یا از دانش بدنمند به‌عنوان شکلی از ارتباطات استفاده کند، مانند اینکه «آیا می‌توانی با بدنت به من نشان بدهی که با این موضوع امروز چگونه رفتار می‌کنی؟» یا «آیا می توانی فقط با استفاده از بدن خود بیان کنی که چگونه با این موضوع در هفته گذشته سر و کار داشتی؟» استفاده عمدی توسط درمانگران از وضعیت بدنی خود، اگر به طور هنرمندانه به کار گرفته شود، ممکن است به ایجاد حس درک مشترک و اتحاد کمک کند و بدنمندی را به طیف متغیرهای مرتبط با اتحاد درمانی اضافه کند.
به نظر می رسد ممکن است که اگر در برخی از مداخلات یا اقدامات درمانی انعطاف پذیری روانشناختی را بگنجانیم نیرومندتر بشوند. برای مثال، مواجهه درمانی را می‌توان با استفاده از انواع موقعیت‌های بدن برای کمک به افزایش آگاهی و انتخاب در مواجهه با تجربۀ ناگوار انجام شود. ارزیابی پاسخ‌های نوروبیولوژیکی در حالی که حالت‌های مختلف بدن را امتحان می‌کنیم ممکن است سرنخ‌های مفیدی در رابطه با نحوه ایجاد یک وضعیت ایمنی نوروبیولوژیکی در طول درمان ارائه دهد؛ ارتباط نیرومند این متغیر با پیامدهای بالینی (مثلا در حوزۀ ارزیابی درد) به خوبی شناخته شده است.
منبع:
Falletta-Cowden, N., Smith, P., Hayes, S. C., Georgescu, S., & Kolahdouzan, S. A. (2022). What the Body Reveals about Lay Knowledge of Psychological Flexibility. Journal of Clinical Medicine, 11(10), 2848.

#Learning_ACT
#بدنمندی
#انعطاف‌پذیری_روانی
نکات کوتاه بالینی نکات کوتاه بالینی در انجام ACT

نکته نوزدهم
اولین قدم در پذیرش درد، توجه به آن و تصدیق حضور آن است. اگر به درد توجه نکنید و حضور آن را تایید نکنید شانسی برای پذیرشش ندارید. همین که به حضور درد توجه کردید آنگاه می‌توانید از دیگر تکنیک‌ها برای تسهیل پذیرش درد استفاده کنید.

#علی_فیضی
#Learning_ACT
چرا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از استعاره بهره زیادی می‌گیرد؟
(بخش اول)

لالایی‌ها، ترانه‌های دریانوردان و آواهای کهن عامیانه، همه نمونه‌هایی از کاربرد زبان برای داستان‌سرایی در تاریخ بشرند. کارکرد این داستان‌ها، اغلب آموزش است؛ خواه انتقال دانش و آگاهی باشد، خواه هشدار نسبت به پیامدهای اعمال پیشینیان، یا اشاره به مسیری دیگر برای پرهیز از خطاهای گذشته. در حوزۀ رفتاردرمانی، و به ویژه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، کاربرد استعاره هم کارکردی همسان دارد. به سخن ساده، استعاره برای کمک به یادگیری به کار می‌رود. به این شیوه که انتقال یادگیری از موقعیتی که شبکه‌ای از روابط برایمان شناخته شده است، به وضعیتی تازه و همسان صورت می‌پذیرد. این همان کاربرد عملی نظریۀ چارچوب‌های ارتباطی (RFT) است. وقتی استعاره‌ای برای توصیف وضعیت گرفتاری‌مان به کار رود، می‌تواند به بروز آن لحظات "آهان" بینجامد که کمکمان می‌کنند دیدی نو بیابیم و متوجه شویم که پاسخ‌های رفتاری کارآمدتری هم در دسترس‌اند.

گاهی استعاره تنها یک بار و به عنوان مثال به کار می‌رود؛ برای نمونه، استعارۀ "دوباره دل به دریا زدن» پس از افتادن از آن، نمونه‌ای رایج از کاربرد استعاره در گفتار روزمره‌مان است. ممکن است این سخن را خطاب به کسی بر زبان آوریم و مقصودمان این باشد که نباید پیش از رویارویی دوباره با همان چالش، به هراس خود میدان دهد؛ حتی اگر او هیچ تجربه‌ای از شنا کردن یا قایق‌رانی نداشته باشد، معمولاً معنای گفتۀ ما را درخواهد یافت. این دریافت را می‌توان برای ارتقای بینش نسبت به پیامدهای ناسودمند اجتناب از تجربه در بلندمدت به کار بست.

استعاره‌های دیگر ممکن است فراگیر باشند و در سراسر فرایند درمان بتوان از آنها برای پرورش بینش درمانجو نسبت به مجموعه‌ای پیچیده‌تر از روابط بهره جست. برای مثال، فرض کنید فردی که در زندگی خود دچار احساس گرفتاری شده، از استعارۀ "گم شدن در میانۀ جنگل" استفاده کند. او را تصور کنید که پیرامونش انبوه بوته‌هاست و درختان سر به فلک کشیده، و مسیرهایی پوشیده از علف‌های هرز و متروک. در جایی آن سوتر، باتلاق‌هایی پنهان و رودی ناپیداست. به علاوه، او می‌داند که در جایی از این جنگل، جانوران درنده‌ای در کمین‌اند که برای وعدۀ بعدی‌شان حمله می‌کنند و می‌درند. بی‌گمان جای ترسناکی است. این می‌تواند استعاره‌ای فراگیر برای احساسِ فرد نسبت به زندگی باشد. او دچار ترس و وامانده است. "هراس" از این اندیشه ناشی می‌شود که جانداران دیگر، قلمروی جنگل را بهتر از او می‌شناسند. "ناامنی" نیز از نداشتن نیازهای بنیادین برای احساس امنیت در زندگی سرچشمه می‌گیرد، مانند جایی برای خوابیدنِ بی‌دغدغه، مصاحبتی دوستانه، و پیوند با دیگران.

تلقی زندگی به این شکل، ممکن است برای درمانجویی که با آن احساسِ تنها ماندن در جنگل همدلی می‌کند، بسیار معنادار باشد. این وضعی است که او برای خود نمی‌خواهد، و از قضا در آن گرفتار است. فرض کنید زندگی واقعی او از جنبه‌هایی ممتاز باشد و همین برایش دلیلی فراهم آورد که چرا باور دارد سزاوار دیدی همدلانه نسبت به مخمصه‌اش نیست. آمیختگی با افکاری از قبیل "اما من سالمم"، "خانۀ خوبی دارم" یا "ماشین مناسبی دارم"، اغلب او را در مسیری داوری‌آمیز و به دور از همدلی، فهم، و کنش ارزش‌محور مرتبط، به پیش برانند.
#Learning_ACT
#Metaphor
#استعاره
منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
چرا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از استعاره بهره زیادی می‌گیرد؟
(بخش دوم)

استفاده از استعارۀ جنگل برای سخن گفتن از دنیای هیجانی درمانجو - اینکه احساس می‌کند تنها، ناشنیده و رهاشده است - شاید کمکش کند برخی نیازهای اساسی را که ممکن است وجود داشته باشد، مورد توجه قرار بدهد. این اقدام هم می‌تواند دری به سوی گفتگویی دربارۀ مراقبت از خود بگشاید، در حالی که این درمانجو از زندگی واقعی صحبت می‌کند، شرایط به نظرش بسیار دشوارتر می‌اید. می‌توان استعاره را به عنوان آغازی برای بحث دربارۀ مراقبت از خود پرورش داد. اگر در جنگل گرفتار بودید، نخستین گام‌هایی که باید برمی‌داشتید چه بود؟ شاید بهتر بود نیرو و زمان خود صرف ساخت سرپناهی می‌کردید تا در چنین محیطی، کمی احساس امنیت به دست آورید. این در جان به در بردن از طوفان‌ها یاری‌تان می‌داد و پناهی در برابر تابش سوزان آفتاب فراهم می‌آورد. این چنین بهره بردن از استعارۀ مذکور می‌تواند گفتگویی را در اینباره آغاز کند که مراقبت از خود در زندگی درمانجو به چه می‌ماند. گاهی اوقات"ساختن سرپناه" به معنای تلاش برای ایجاد محیطی زندگی‌بخش‌تر در خانۀ خود باشد. زمان دیگری، ممکن است از ماندن در پناهگاه تا گذر یک طوفان هیجانی حرف زده شود؛ به این معنا که شاید با تماشای برنامه‌ای دلگرم‌کننده از تلویزیون یا خواندن کتابی کنار شومینه بتوان وقت را به شیوه‌ای موثر و با نیت مراقبت از خود گذراند
همچنین، استعاره می‌تواند امکان گفتگو دربارۀ پذیرش را فراهم کند. بگذارید فرض را بر این بگذاریم که درمانجو تصور کرد بالگردی بر فراز جنگل پرواز خواهد کرد و به طرزی معجزه‌آسا، او را در میان درختان سر به فلک کشیده خواهد دید. چنین رخدادی، هر اندازه هم آرزویش را داشته باشد، بعید به نظر می‌رسد. این تمثیل شاید کمک کند او ببیند که در زندگی واقعی‌اش نیز، هر قدر هم دلش بخواهد دیگران بیشتر حامی او باشند یا برای مدتی بار مسئولیت را به دوش بکشند، شرایط کنونی‌اش نشانی از محقق شدن این خواسته ندارد. او ممکن است دریابد که درگیر شدن در این آرزوپردازی، حرکتی اجتنابی و در بلندمدت بی‌فایده است. در عوض، می‌تواند انتخاب کند که با احساسات ناخوشایند برخاسته از این نگرش که تنها بر رفتار خودش می‌تواند اثر بگذارد و نه دیگری، مدارا کند. می‌تواند این را از خود بپرسد : «وقتی که جنگل گرفتار طوفان می‌شود، یا از بُرّیدن بوته‌های انبوه خسته شده‌ام، به چه چیز نیاز دارم؟» اندیشیدن به زندگی به زبان استعاره، شاید او را از خودقضاوت‌گری که در قالب افکاری چون «چرا نمی‌توانم مثل بقیه از پس زندگی برآیم؟» و «چرا نمی‌توانم به سادگی با مشکلات کنار بیایم؟» به او هجوم می‌آورد، رها کند.
استعارۀ احساس گرفتار بودن در جنگلِ زندگی، ممکن است به درمانجو کمک کند دریابد که با وجود برخورداری از امتیازهایی خاص، همچنان در وضعیتی هیجانی قرار دارد که در آن احساس ناامنی و ارتباط نداشتن با دیگران را تجربه می‌کند. کاربرد استعاره، تصویری ذهنی از چگونگی گزینش او در واکنش به محیط ناسازگار جنگل در اختیارش می‌گذارد: آیا امروز انرژی پیمودن مسیر پوشیده از علف‌های هرز را دارم؟ آیا امروز در پناهگاه می‌مانم یا برای گردآوری خوراک بیرون می‌روم؟ آنگاه درمانجو می‌تواند این دست تصمیم‌گیری‌ها را به زندگی واقعی خود ترجمه کند و اقدام‌های ارزش‌محورتری را برگزیند.
استعاره‌ها به این دلیل سودمندند که امور پیچیده را به وضعیتی شناخته شده یا تصوری (همچون مثال بالا) فرو می‌کاهند که در آن، درمانجو به سادگی بیشتری می‌تواند شبکه‌های ارتباطی (و احساسات) دخیل در شرایطش را ببیند. در موقعیت فوق، شاید درمانجو بتواند با کسی همدلی کند که در جنگل گرفتار آمده است و به همین دلیل، از صمیم قلب پاسخ‌های مشفقانه‌ای بدهد، از قبیل «چقدر سخت است، جای تعجب نیست که سختی می‌کشی» و «تقلا کردن به معنای شکست خوردن نیست، این را ببین چقدر سخت تلاش می‌کنی».
برای اینکه هر استعاره‌ای کارگر بیفتد، مهم است که برای درمانجو، طنین‌انگیز باشد. «منابع استعاره» سودمندی وجود دارند که استعاره‌های «آماده» و «سازگار» با اصول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در اختیار درمانگران می‌گذارند؛ هر چند بهترین استعاره‌ها، اغلب آنهایی هستند که خودِ درمانجویان به آنها می‌رسند و بیانشان می‌کنند. تشویقتان می‌کنیم با دقت به داستان‌های درمانجویان گوش بدهید و حتماً از هر گوهر استعاری که در خود دارند، بهره ببرید. گوش دادن فعال همچنین می‌تواند به شما در شناسایی حوزه‌هایی که درمانجو در آن، دانش، علاقه و تخصص دارد کمک کند؛ حوزه‌هایی که می‌توان مبنای استعاره‌ای قرارشان داد.
#Learning_ACT
#Metaphor
#استعاره
منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
انعطاف‌پذیری روانی چیست؟
(بخش اول)

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مفهوم محوری کمک به افراد برای دستیابی به انعطاف‌پذیری روانی بیشتر استوار است. شاید برایتان شگفت‌انگیز باشد که بدانید مدل شش‌ضلعی، بعدها به این رویکرد افزوده شد تا مهارت‌های اجزایی که افراد می‌توانند برای حرکت به سمت انعطاف‌پذیری روانی بیشتر پرورش دهند را، به شکلی دیداری نشان دهد. با این حال، مدل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، صرفاً همین شش‌ضلعی نیست. پس بگذارید به قلب این مدل بپردازیم و دقیقاً ببینیم انعطاف‌پذیری روانی چیست.

وقتی از انعطاف‌پذیری روانی سخن می‌گوییم، به توانایی ارتباط با لحظه‌ای که در آن هستیم و انتخاب آگاهانه شیوۀ پاسخ به تجربه‌مان و برگزیدن رفتاری هماهنگ با شخصی که می‌خواهیم باشیم، اشاره داریم. وقتی به چگونگی انجام این کار می‌نگریم، می‌توانیم با بهره‌گیری از مدل شش‌ضلعی، شش مؤلفۀ اصلی را شناسایی کنیم که هر یک، مهارتی را ارتقا می‌دهند که می‌تواند گستره انتخاب‌های روانی انعطاف‌پذیر ما را افزایش دهد. مرور سریعی بر شش مهارت کلیدی درون این مدل، می‌تواند سودمند باشد:

پذیرش، اغلب واژه‌ای است که بسیاری از افراد به دشواری آن را متوجه می‌شوند. می‌توان آن را تمایل فرد به پذیرفتن حضور یک حالت هیجانی در زندگی‌شان دانست. این درباره ترغیب افراد به پذیرفتن خودِ موقعیت نیست؛ برای مثال، نمی‌خواهیم مردم بگویند «مورد بدرفتاری قرار گرفته‌ام، و حالا باید یاد بگیرم آن را بپذیرم». این مهارت بیشتر درباره حمایت از افراد برای کسب تمایل به به رسمیت شناختن تأثیر شرایط معین‌ زندگی‌شان بر دنیای درونی‌شان، و یادگیری پذیرش هر فکر، هیجان، یا حسی است که حضور دارد. انعطاف‌پذیری هیجانی، کلید فرایند پذیرش است.

گسلش، بر گسترش انعطاف‌پذیری شناختی فرد متمرکز است. فرایند هدف («آمیختگی») زمانی آشکار می‌شود که می‌بینیم افراد، با افکارشان را به صورت تحت‌اللفظی ارتباط گرفته و آنها را راهنمای رفتارهای دیگر خود قرار می‌دهند، حتی اگر چنین رفتارهایی برایشان کارآمد نباشد، و گاهی حتی زیانبار باشد. گسلش را می‌توان به دست آوردن فاصله میان خود و افکارتان برشمرد.

مهارت‌های تماس با لحظۀ حال، درباره گسترش انعطاف‌پذیری توجه افراد است. ذهنمان اغلب درگیر برنامه‌ریزی آینده، یا نگرانی گذشته است و زندگی در لحظۀ حاضر، مهارتی است که می‌توان آن را پرورش داد تا بهتر بتوانیم در زمان حال عمل کنیم. انعطاف‌پذیری توجه را می‌توان پرورش داد به افراد امکان دهد توجه‌شان را به این سو و آن سو ببرند. شاید بیاموزیم که توجه‌مان را همچون پرتوی سودمند یک چراغ‌قوه متمرکز کنیم، نه چونان نوری تحمیل‌گر و ناکارآمد که پیوسته بر کم‌فایده‌ترین جاها (مانند گذشته یا آینده که عمل کردن در آنها کمتر میسر است) می‌تابد.

خود به عنوان بافتار، مفهومی است ساده‌تر از آنچه واژگان توصیف‌کننده‌اش پیشنهاد می‌کنند. این بعد از انعطاف‌پذیری روانی به پرورش توانایی دیدن دیدگاه‌های جایگزین برای نگاه‌های غالباً «ثابت»ی که از خود داریم اشاره دارد. ما اندیشنده‌ایم، نه اندیشه. هر استعاره‌ای از نوع ظرف، خوب از پس کمک به ما برای دیدن اینکه ما فراتر از چیزهایی هستیم که با آنها کلنجار می‌رویم برمی‌آید. وقتی قادریم جهان را از این منظر فراخ‌تر ببینیم، می‌آموزیم که خود را از کنترل روایت‌هایی که دنیایمان را تنگ می‌کنند رها سازیم.

مشخص کردن ارزش‌ها، درباره برگزیدن آن است که چه کسی هستیم و چگونه می‌خواهیم در جهان زندگی کنیم. این کار به ما یاری می‌دهد ویژگی‌هایی را برگزینیم که می‌خواهیم در رفتار و کردار خود تجسم بخشیم، در عین حال که هر یک را سبک در دست بگیریم تا بتوانیم به شکلی انعطاف‌پذیر برگزینیم به کدام ارزش می‌خواهیم واکنش نشان دهیم. ارزش‌هایمان برای انعطاف‌پذیری در انتخاب کنشمان در هر لحظه معین، محرکی فراهم می‌آورند.

اقدام متعهدانه، درباره گام نهادن و حرکت در مسیری است که بر پایه ارزش‌های برگزیده‌مان تعیین می‌کنیم. این مهارت، درباره گسترش خزانه رفتاری است که برای خود داریم، به طوری‌که به رخدادهای بیشتر و بیشتر در زندگی‌مان گشوده شویم.

انعطاف‌ناپذیری روانی، می‌تواند به خزانۀ رفتاری محدود بینجامد، جهان ما را تنگ‌تر کند و به احساس گیر افتادن منجر شود. انعطاف‌پذیری روانی، مجموعه‌ای از مهارت‌ها را در اختیار ما می‌گذارد که آغاز می‌کنند ما را به احتمال‌های جایگزین می‌گشایند، با این هدف که ما را به زندگی هدفمندتر و معنادارتر نزدیک‌تر کنند.
#Learning_ACT
#Psychological_Flexibility
#انعطاف‌پذیری_روانی
منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
انعطاف‌پذیری روانی چیست؟ (بخش اول) درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مفهوم محوری کمک به افراد برای دستیابی به انعطاف‌پذیری روانی بیشتر استوار است. شاید برایتان شگفت‌انگیز باشد که بدانید مدل شش‌ضلعی، بعدها به این رویکرد افزوده شد تا مهارت‌های اجزایی که افراد…
انعطاف‌پذیری روانی چیست؟
(بخش دوم)

الگوی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را همچنین می‌توان در سه ستون «گشودگی»، «آگاهی»، و «فعال بودن» به صورت ساده‌ای نشان داد. ستون گشودگی، مهارت‌های مربوط به گشوده بودن به تجربه را دربرمی‌گیرد. آیا برای داشتن این تجربه آمادگی دارید و می‌توانید میان خود و «آن» فاصله بیندازید؟ ستون آگاهی، بر تماس با لحظه حال و پرورش مهارت مشاهده خود به شکلی سلسله‌مراتبی تمرکز دارد - بالاخره، اگر می‌توانید خود را در حال تشخیص اینکه "ناشایست" هستید مشاهده کنید، نمی‌توانید "ناشایست" باشید، چرا که مفهومی جدا از شماست. شما اما می‌توانید جایگاهی باشید که برخی افکار و رفتارهای "ناشایست" در آن رخ می‌دهند. ستون «فعال بودن»، به مشخص کردن ارزش‌های شخص و برداشتن گام‌هایی در راستای آنها مربوط است. این ساده‌سازی مدل شش‌ضلعی در این سه ستون، می‌تواند سودمند باشد؛ با این حال، مهم است فراموش نکنیم که هر ستون، بیش از یک مهارت دارد که به پرورش انعطاف‌پذیری روانی یاری می‌رساند.

یکی از نکته‌های حکیمانه استیون سی. هیز این است که «تنها اشتباهی که می‌توانید در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد مرتکب شوید، گیر کردن است». از شما دعوت می‌کنیم زمانی را به یاد آورید که اتاقی را رنگ کردید. به گمانم، قوطی رنگ درپوش فلزی سفتی داشت و برای دستیابی به رنگ، ناچار بودید از چیزی تخت مانند پیچ‌گوشتی یا دسته قاشق برای اهرم کردن و جدا کردن درپوش استفاده کنید. اگر یک نقطه را انتخاب کنید، به آن بچسبید و تنها از همان‌جا به زور درپوش را باز کنید، احتمالاً مجبور می‌شوید بسیار سخت کار کنید تا درپوش جدا شود و در این تقلا به احتمال زیاد آن را خراب خواهید کرد. اما با وارد کردن فشاری ملایم، سپس مکث کردن، اندکی چرخاندن قوطی و وارد کردن فشاری آرام در جای دیگر، درپوش سرانجام بدون آسیب بلند می‌شود. به همین ترتیب، پرورش انعطاف‌پذیری روانی، نیازمند آن است که میان مؤلفه‌های گوناگون درمان پذیرش و تعهد، درست مانند چرخاندن درپوش قوطی رنگ، حرکت کنیم، نه آنکه تنها بر یک نقطه متمرکز شویم. دفعه بعد که در کار با مراجع احساس گیر کردن کردید، قوطی رنگی را با مدل شش‌ضلعی رسم‌شده روی درپوشش تصور کنید. در نظر آورید که توجه‌تان را به کدام جنبه از انعطاف‌پذیری روانی باید معطوف کنید تا حرکتی ایجاد شود و در هیچ نقطه‌ای گیر نکنید.
البته این مهارت‌ها در بافتار علم و فلسفه پایه گسترده‌تری که زیربنای کل مدل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است و در فصول پیشین بدان پرداخته شد، به کار گرفته می‌شوند که آن نیز به افزایش انعطاف‌پذیری روانی کمک می‌کند.
#Learning_ACT
#Psychological_Flexibility
#انعطاف‌پذیری_روانی
منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
معنای «نومیدی سازنده» چیست؟
(بخش اول)
در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از «نومیدی سازنده» را برای توصیف یکی از فرایندهای مهم در ابتدای درمان به کار می‌برد. این اصطلاح، با وجود دلالت‌های نامطلوب واژۀ "نومیدی" برای بسیاری از افراد -به ویژه حس یأس- قرار نیست فرایندی باشد که نومیدی ایجاد کند. در عوض، هدف آن ارزنده‌سازی موقعیتی است که فرد در آغاز مراجعه به درمانگر در آن قرار دارد.
ناامیدی خلاق به فرایند ارزنده‌سازی تجربۀ درمانجو از درگیری با افکار و احساسات خود اشاره دارد. این فرایند به درمانجو کمک می‌کند تا بی‌ثمر بودن این کشمکش را تشخیص دهد و زمینه را برای شناسایی سازنده و خلاقانۀ راه‌های کارآمدتر پیش رو فراهم می‌کند. تجربه پریشانی روانی برای اکثر افراد بسیار ناخوشایند است و منطقی به نظر می‌رسد که بخواهند از شر تجارب درونی ناخواسته (افکار، احساسات، تکانه‌ها یا حس‌های ناخوشایند) خلاص شوند.
تمایل به کنترل تجارب درونی اغلب ویژگی برجسته‌ای در مراجعۀ افراد برای درمان است و راهبردهای بسیار تمرین شده برای حذف، سرکوب یا اجتناب از این تجارب رایج است. این راهبردها در بهترین حالت تنها فواید کوتاه‌مدتی دارند و در بدترین حالت می‌توانند پایه الگوهای رفتاری ریشه‌داری شوند که افراد را از فرصت‌های تقویت‌کننده محروم می‌کنند یا در درازمدت آسیب واقعی ایجاد می‌کنند.
درمانگر نیازمند طی کردن فرایندی است که بتواند میل درمانجو به کاهش مثلاً اضطرابش را ارزنده بشمارد، بدون اینکه به طور ناخواسته رفتارهایی را تقویت کند که چنین میلی را تغذیه می‌کنند. فرایندهای نومیدی سازنده برای کمک به درمانگر در پیمودن ماهرانه و حساس این زمین دشوار در اوایل فرایند درمانی طراحی شده‌اند.
روش‌های متعددی برای پرداختن به نومیدی سازنده وجود دارد و همانند همه چیز در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، کارکرد گفتگو مهم‌تر از شکل آن است. یک رویکرد، تمرکز بر سه پرسش اصلی درباره تجربه زیسته مراجع از مسائلی است که برای آنها به دنبال کمک است:
۱. مراجع چه می‌خواهد؟
۲. مراجع چه چیزهایی را امتحان کرده است؟
۳. این تلاش‌ها چه نتیجه‌ای داشته‌اند؟


این پرسش‌ها برای استخراج نمونه‌هایی از راهبردهای «حل مسئله» از تاریخچۀ زندگی درمانجو طراحی شده‌اند تا مشخص شود آیا این راهبردها قاعده‌ای زیربنایی را منعکس می‌کنند یا خیر. سپس به مراجع کمک می‌کنند تا با پیامدهای کوتاه‌مدت و بلندمدت پیروی از آن قاعده تماس پیدا کند. قواعدی که زیربنای راهبردهای کنترل هستند (مثلاً «اگر به دیگران نزدیک نشوم، آسیب نمی‌بینم») اغلب پاسخ‌هایی رفتاری را به درمانجو دیکته می‌کنند زیرا حداقل در کوتاه‌مدت سودمند به نظر می‌رسند.
پیروی از قاعده‌ای مانند مثال بالا احتمالاً با کاهش اضطراب به طور منفی تقویت می‌شود و مهم است که کارکردهایی مانند این شناسایی و معتبر شمرده شوند. افراد از اجتناب استفاده می‌کنند چون برایشان کارساز است. سپس می‌توان این را با هزینه‌های بلندمدت پیروی از قاعده مقایسه کرد و محدودیت‌های آن را روشن ساخت. انجام این کار می‌تواند حسی از ناامیدی درباره راهبردهای فعلی ایجاد کند که اگرچه برای مراجع ناراحت‌کننده است، انگیزه‌ای نیز برای در نظر گرفتن انجام کاری متفاوت فراهم می‌کند.
برای درمانگر مفید است که راهبردهای قبلی را به لحاظ کارکردی به عنوان تجلی‌های مختلف پیروی از همان قاعده دسته‌بندی کند تا مشخص شود که چیزی نو و خلاقانه مورد نیاز است. قاعده فراگیری که بسیاری از افراد از آن پیروی می‌کنند این است که کنترل تجربه‌های درونی معادل زندگی موفق است. کارآمدی بلندمدت این قاعده را می‌توان با استفاده از فرایندهای نومیدی سازنده به چالش کشید و این راه را برای معرفی مداخلات استاندارد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد هموار می‌کند.
تجربه نظارت بر درمانگران متعدد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نشان می‌دهد که در مواردی که مداخلات این رویکرد درمانی برای مراجعان کارساز نیست، اغلب به این دلیل است که زمان کافی صرف انجام کار مذکور در بالا نشده است.
کار نومیدی سازنده می‌تواند شکل‌های متعددی به خود بگیرد و در طول آن می‌توان از داستان‌ها، استعاره‌ها، بحث‌ها یا تمرین‌های تجربی استفاده کند. اکثر کتاب‌ها و دوره‌های آموزشی مقدماتی برای درمانگران درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نمونه‌هایی از اینها را شامل می‌شوند. استعاره‌هایی مانند دام انگشتی چینی، تقلا در شن‌های روان یا درگیر شدن در مسابقه طناب‌کشی با هیولا در اصل یک بازی‌ از پیش‌ تنظیم شده را توصیف می‌کنند که در آن هر چه مراجع بیشتر تلاش کند تا از جنبه‌های نامطلوب موقعیت رها شود، وضعیت صرفاً دشوارتر و دشوارتر می‌شود.
#Learning_ACT

منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
معنای «نومیدی سازنده» چیست؟
(بخش دوم)

رویه‌ای که ما بیشتر از همه از آن استفاده می‌کنیم و توصیه می‌کنیم، اقتباسی از کار کرک استروسال و همکارانش است که شامل گفتگویی با مراجع بر اساس پنج پرسش کلیدی است. پس از مشخص شدن ماهیت مسئله‌ای که مراجع برای آن به دنبال کمک است، می‌توان پرسش‌های زیر را کاوش کرد:

۱. در مورد این موقعیت، چه چیزی واقعاً برای شما مهم است؟
۲. چه چیزی مانع پیگیری آنچه واقعاً مهم است می‌شود؟

الف) موانع بیرونی (مثلاً کمبود وقت یا سایر منابع)
ب) موانع درونی (مثلاً افکار و احساسات ناراحت‌کننده‌ای که وقتی مراجع تلاش
می‌کند آنچه مهم است را دنبال کند، پدیدار می‌شوند)
۳. برای غلبه بر موانع درونی چه چیزهایی را از قبل امتحان کرده‌اید؟
۴. این کارها چه نتیجه‌ای برای شما داشته‌اند؟

الف) در کوتاه‌مدت
ب) در بلندمدت

۵. انجام این کارها چه هزینه‌ای برای شما داشته است؟
الف) در کوتاه‌مدت
ب) در بلندمدت


این رویه شامل اشاره به چندین مفهوم مرتبط با مدل انعطاف‌پذیری روانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. پرسش اول در اصل ارزش‌ها را استخراج می‌کند، در حالی که پرسش‌های دوم و سوم اطلاعاتی درباره آمیختگی و اجتناب از تجربه به دست می‌دهند. پرسش‌های چهار و پنج درباره کارآمدی راهبردهای موجود برای مدیریت ناراحتی‌ای پرس و جو می‌کنند که تقریباً همیشه وقتی افراد تلاش می‌کنند اقدامات ارزش‌مدار انجام دهند، پدیدار می‌شود.

این گفتگو معمولاً افراد را نسبت به کارکرد تلاش‌هایشان برای اجتناب از ناراحتی آگاه می‌کند و به آنها کمک می‌کند ببینند که اگرچه اجتناب از ناراحتی معمولاً در کوتاه‌مدت کارساز است، احتمال تماس با پیامدهای تقویت‌کننده را در بلندمدت کاهش می‌دهد. به نوبه خود، این اغلب کارکردهای تقویت‌کننده رفتار اجتنابی را کاهش می‌دهد و افراد را نسبت به ایده رویکردی متفاوت به پریشانی‌شان در آینده گشوده می‌کند.

از این رو، نومیدی سازنده بخش مهمی از فرایند درگیرسازی در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است و ارزش صرف توجه و زمان قابل توجهی را پیش از معرفی سایر مداخلات دارد.
#Learning_ACT

منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
آیا تماس با لحظۀ حال همان بهوشیاری است؟

بهوشیاری در سال‌های اخیر به اصطلاحی رایج و شاید بیش از حد استفاده شده تبدیل شده است. محبوبیت آن باعث شده بسیاری از مردم از مزایای تمرین آن بهره‌مند شوند. با این حال، همین محبوبیت و کج‌فهمی‌های موجود درباره تمرین آن، کارکردی متفاوت پیدا کرده که برای بسیاری از افراد عادی ناخوشایند است. چه بسیار مراجعانی که می‌گویند «من هیچ کار مرتبط با بهوشیاری انجام نمی‌دهم، این کارها موثر نیستند.» منظور واقعی آنها اغلب این است که «من یک بار تمرینی انجام دادم و هنوز هم بعد از آن احساس اضطراب داشتم»، و نتیجه می‌گیرند که «چون اضطرابم باقی ماند، توجه دوبارۀ بهوش به تجربه‌ام مفید نخواهد بود.»

تمرین بهوشیاری می‌تواند اشکال گوناگونی داشته باشد. ریشه‌های آن در تاریخ ادیان شرقی، به ویژه بودیسم و هندوئیسم نهفته است. تمرین رسمی بهوشیاری هزاران سال در این زمینه‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. از دیدگاه بودیستی، بهوشیاری نخستین گام به سوی روشن‌بینی محسوب می‌شود. تمرین و اصول بهوشیاری پس از معرفی این کار در برنامه‌های درمانی برای استرس و خلق در جوامع غربی شناخته‌تر و مورد استفاده قرار گرفت. نمونه‌های چنین برنامه‌هایی شامل کاهش استرس مبتنی بر بهوشیاری (MBSR) و شناخت‌درمانی مبتنی بر بهوشیاری (MBCT) است که هر دو از پشتوانۀ تجربی چشمگیری برخوردارند.

در بررسی موضع ACT درباره بهوشیاری توجه به این نکته مهم است که بی‌تردید همپوشانی‌هایی با تمرین رسمی بهوشیاری دارد؛ همان‌طور که در سایر انواع روان‌درمانی و تمرین‌هایی مانند یوگا و مدیتیشن بدنی نیز این همچوشانی را می‌توان یافت. با این حال، روش‌های ACT کارهای زیادی را خارج از حوزۀ بهوشیاری و مرتبط با سایر اجزای شش‌ضلعی انعطاف‌پذیری روانی تسهیل می‌کنند. حتی مهارت «تماس با لحظه حال» لزوماً شامل تمرین رسمی بهوشیاری نیست.

از دیدگاه کارکردی، هدف از توانایی مراجع برای حضور در لحظه کنونی، شفافیتی است که می‌تواند به آنها ارائه دهد. ما اغلب با مراجعانی کار می‌کنیم که در شلوغی زندگی روزمره گرفتار شده‌اند، جایی که ثانیه‌ها، روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها به شکلی اجتناب‌ناپذیر از دستشان می‌رود و زندگی‌ای را تجربه می‌کنند که احساس می‌کنند بخش زیادی از تجربه خود را از دست می‌دهند.

مغز انسان می‌تواند در حالتی شبیه به خلبان خودکار عمل کند که از نظر زمانی کارآمد است و می‌تواند تقاضای شناختی را کاهش دهد. با این حال، گیر افتادن در حالت خلبان خودکار برای تمام تعاملات و ارتباطات ارزشمند ما می‌تواند تأثیر منفی بر کیفیت زندگی ما داشته باشد.

همانطور که در نمودار شش‌ضلعی انعطاف‌پذیری نشان داده شده است، هر یک از شش مهارت اصلی به یکدیگر مرتبط هستند. تقویت یکی از این مهارت‌ها، جایگاه محکم‌تری برای بهبود بیشتر هر یک از دیگر مهارت‌ها فراهم می‌کند. در تماس بودن با لحظه حال پیش‌نیازی برای توسعه تمام مهارت‌های دیگر در هگزافلکس است. مهارت اساسی در این ضلع توانایی هماهنگ شدن با تجربۀ خود است که اغلب همزمان فرآیند آهسته شدن و توجه بیشتر را دعوت می‌کند. این مهارت می‌تواند ارتباط ما را با خودمان، دیگران و دنیای گسترده‌تر افزایش دهد و این هم به نوبۀ خود امکان انتخاب بیشتری دربارۀ نحوه واکنش ما در هر لحظه ارائه می‌کند.

یک استعاره مفید در رابطه با آگاهی ما از لحظه حال پرتو چراغ قوه است. تصور کنید یک چراغ قوه در دست دارید. روشن کردن آن مانند روشن کردن آگاهی ماست. اکنون چشمان ما بر چیزی که جلوی ماست متمرکز است. و این بسیار مفید است زیرا می‌توانیم بیشتر از قبل ببینیم. با تمرین این مهارت توجه، می‌توانیم به مراجعان خود کمک کنیم تا پرتو توجه خود را گسترده یا باریک کنند، درست مانند برخی چراغ قوه‌ها که به ما اجازه می‌دهند پرتو نور را گسترده یا باریک کنیم. این می‌تواند ارتباط مستقیمی با دستیابی به حس خود-به-عنوان-بافتار داشته باشد، زیرا وقتی آن پرتو توجه را گسترش می‌دهیم، امکان دیدن دیدگاه‌های بیشتری نسبت به قبل وجود دارد و به ما اجازه می‌دهد در خدمت ارزش‌هایمان عمل کنیم.

#Learning_ACT

منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
اهداف ACT

به عنوان یک مداخله، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) با سایر رویکردهای درمانی تفاوت دارد زیرا بر مدلی برای کاهش علائم استوار نیست. بلکه هدف‌های اصلی این رویکرد، افزایش رفتارهای مبتنی بر ارزش‌هاست، در حالی که به شکل ماهرانه‌ای، موانع درونی که در این مسیر پدیدار می‌شوند را مدیریت می‌کند. هرچند کاهش علائم، تمرکز اصلی ACT نیست، اما علائم اغلب کاهش می‌یابند یا از دیدگاهی بسیار متفاوت دیده می‌شوند (این تفاوت بین احساس بهتر داشتن و بهتر عمل کردن است). این بیشتر یک مسئله تأکید است که از همان آغاز مداخله شروع می‌کند به پرسش از اینکه یک زندگی معنادار و خوب زیسته چگونه خواهد بود.
حرکت به سوی یک زندگی پرمعنا، غنی و ارزشمند احتمالاً برخی از علائمی را که درمانجویان برای کمک به آن‌ها مراجعه می‌کنند، مانند احساس گسستگی، بی‌حالی، اضطراب یا کمبود انگیزه، کمی تسکین می‌بخشد. شرکت در فعالیت‌ها و روابطی که معنا و هدف به همراه دارند، می‌تواند به خودی خود پاداش‌دهنده باشد. البته، زیستن چنین زندگی‌ای به معنای بیرون آمدن از مناطق امن و روبرو شدن با احساسات دشوار یا خطر کردن است. می‌توانید این دوگانگی را در مداخلاتی که فقط بر کاهش علائم تمرکز دارند ببینید، زیرا تشخیص اینکه کدام احساسات باید از بین بروند و کدام‌ها نباید، دشوار می‌شود. به همین دلیل است که ACT موضع متفاوتی می‌گیرد.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به درمانجویان کمک می‌کند تا کشف کنند چه چیزهایی در زندگی برایشان واقعاً مهم است. از برخی جنبه‌ها، این روش به یک درمان وجودی تبدیل می‌شود که به پرسش‌های بزرگ می‌پردازد. با این حال، گاهی پاسخ‌ها بزرگ نیستند؛ گاهی آرام، کوچک و شخصاً مهم‌اند، اما به شدت ارزشمند. پاسخ دادن به چنین پرسش‌هایی به تنهایی کافی نیست. آن‌ها باید به طور فعال به عنوان چراغ‌های راهنما در تاریکی استفاده شوند تا مسیرهای جدیدی پیش روی ما قرار دهند. در اینجا، ACT به صراحت از درمانجویان دعوت می‌کند تا ارزش‌های خود را به عنوان راهنما استفاده کنند و به شیوه‌های معناداری عمل کنند.
البته، زندگی فقط شناخت ارزش‌ها و تعیین مسیر نیست. در طول مسیر، موانع به طور اجتناب‌ناپذیری پدیدار می‌شوند. جایی که یادگیری غریزی یا خودکار ممکن است این موانع را غیرقابل عبور یا نیازمند اجتناب بداند، ACT راه‌هایی برای پاسخگویی ماهرانه به این تجربیات ارائه می‌دهد. این پاسخگویی ماهرانه به معنای از پا نیفتادن در برابر آن‌ تجربه‌ها و پایبندی به حقیقت، مانند یک نی در باد، با انعطاف‌پذیری و بدون خشکی و عدم انعطاف است. نکته کلیدی این است که بتوانیم به آنچه واقعاً در برابر ماست پاسخ دهیم، نه به مفاهیمی از گذشته یا آینده که ما را به پاسخ‌های خودکار سوق می‌دهند. اجتناب از تجربه و آمیختگی شناختی شیوه‌های ظاهر شدن این پاسخ‌های خودکار هستند و در جایی که بی‌فایده باشند، به اهداف مداخله ACT تبدیل می‌شوند.
#Learning_ACT

منبع:
Bennett, R., & Oliver, J. (2019). Acceptance and commitment therapy: 100 key points and techniques. Routledge.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد: فرایند یا پروتکل

مداخلات ACT برای هدف قرار دادن فرآیندهای زبان، شناخت و رفتار طراحی شده‌اند که فرض می‌شود در پریشانی و اختلال روانی نقش مرکزی دارند. این فرآیندها در مدل انعطاف‌پذیری روانشناختی آن توصیف شده‌اند. بنابراین، یک راه برای تفسیر ACT، به عنوان یک مداخله روانشناختی فرآیند-محور است.
بسیاری از درمانگران با تجربه، جلسات خود را به شیوه‌ای بسیار فرآیند-محور هدایت می‌کنند و همانطور که شرایط ایجاب می‌کند دائماً ارزیابی‌های پویایی از وضعیت درمانجو انجام داده و بین فرآیندهای ACT حرکت می‌کنند،. به عنوان مثال، الگویی که معمولاً مشاهده می‌شود، رفت و برگشت مداوم بین جنبه‌های فعال و گشودۀ مدل است، زمانی که مراجعان متوجه می‌شوند افکار و احساساتشان مانع پیگیری اقدامات ارزشمند می‌شوند. چنین جلساتی ممکن است از قبل برنامه‌ریزی نشده باشند و درمانگر کیفیتی بسیار «لحظه‌ای» به کار خود می‌بخشد.
با این حال، ACT همچنین می‌تواند در قالب یک پروتکل ارائه شود و این اغلب نقطه شروع رایج‌تری برای افراد تازه‌کار در این رویکرد است. وب‌سایت ACBS (www.contextualscience.org) تعدادی پروتکل را فهرست می‌کند که توسط متخصصان بالینی و پژوهشگران و اغلب برای هدف قرار دادن انواع خاصی از مشکلات (مانند درد مزمن، مدیریت وزن، روان‌پریشی یا تروما) تدوین شده‌اند. در کنار هر پروتکل، بیانیه‌ای روشن وجود دارد که هیچ کدام از آنها رویکرد ACT برای هر مشکل خاص نیستند. در عوض، هر کدام یک رویکرد ACT هستند که از تکنیک‌ها و استراتژی‌هایی برای هدف قرار دادن فرآیندهای مرتبط با انعطاف‌پذیری روانشناختی برای مسئله یا مشکل خاص مورد نظر استفاده می‌کنند.
بنابراین، پروتکل‌های ACT را می‌توان به عنوان نمونه‌هایی از یک استراتژی مداخله عمومی در نظر گرفت. وقتی یک رویکرد ACT به یک مسئله خاص اعمال می‌شود، می‌تواند شامل مداخلات مشخصی باشد که برای تناسب با نیازها و منابع آن زمینه و جمعیت طراحی شده‌اند. نتیجه این امر، تکرارهای متعدد و متنوع از عملکرد ACT است. ممکن است بین آنها تفاوت‌هایی وجود داشته باشد، اگرچه همه آنها مبنا و هدف اصلی یکسانی دارند. علاوه بر این، اکثر پروتکل‌ها برای اجرای انعطاف‌پذیر طراحی شده‌اند. وقتی به اتاق درمانگر یا دفتر مربی می‌رسیم، در خود پروتکل‌ها نیز تنوع وجود خواهد داشت. عواملی مانند خلاقیت درمانگر، تفاوت‌های فردی مراجعان یا مسائل بافتاری مربوط به محیط، بر تأکید نسبی بر جنبه‌های مختلف مدل تأثیر می‌گذارند.
مفید است که یک ارائه بسیار فرآیند-محور ACT و یک ارائه بسیار پروتکل-محور را به عنوان دو انتهای یک پیوستار در نظر بگیریم که درمانگران می‌توانند بر اساس تعدادی عوامل بافتاری مربوط به آن ارائه، در طول آن حرکت کنند.

#Learning_ACT

منبع:
Bennett, R., & Oliver, J. (2019). Acceptance and commitment therapy: 100 key points and techniques. Routledge.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
چشم‌اندازگزینی

چشم‌اندازگزینی توانایی تغییر نقطه نظر ماست، به گونه‌ای که به صورت استعاری چیزها را متفاوت ببینیم. ما می‌توانیم چشم‌انداز شخص دیگری را برگزینیم. این می‌تواند هم به صورت واقعی باشد، یعنی تصور کنیم اگر جای آن‌ها ایستاده بودیم چه می‌دیدیم؛ و هم به صورت استعاری، یعنی ببینیم آن‌ها چگونه از جایگاه خود به دنیا نگاه می‌کنند. همچنین می‌توانیم در زمان جابجا شویم و چشم‌اندازی در گذشته یا آینده را برگزینیم.
از چشم‌اندازگزینی می‌توان به عنوان روشی برای افزایش انعطاف‌پذیری نسبت به خودِ مفهوم‌‌سازی‌شده شده یا گذشته/آینده مفهوم‌سازی شده استفاده کرد. چنین مفهوم‌سازی‌هایی به خودی خود مشکل‌ساز نیستند، اما می‌توانند زمانی که به عنوان حقایق واقعی به آن‌ها پاسخ داده می‌شود، مشکل‌آفرین شوند. این معمولاً زمانی اتفاق می‌افتد که احساس تهدید می‌کنیم و نیاز ما به قطعیت یا امنیت برجسته می‌شود، یا زمانی که نحوه پاسخ ما به این مفهوم‌سازی‌ها بیش از حد تکرار شده و بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت ما می‌شود. هرچند انعطاف‌ناپذیری، داستانی منسجم یا امن را فراهم می‌کند، نقطه ضعف آن این است که دسترسی به اطلاعات یا چشم‌اندازهای بالقوه مفیدی که خارج از مفهوم‌سازی‌های ما قرار دارند، بسیار دشوارتر می‌شود.
مهم است که هدف استفاده از چشم‌اندازگزینی را در ذهن داشته باشیم. بخشی از تحلیل کارکردی، روشن کردن این موضوع است که کمبودهای مراجع کجاست و چگونه این کمبودها با اقدامات ارزشمند تداخل پیدا می‌کند. به عنوان مثال، اگر مراجعی در برگزیدن چشم‌انداز خود جوان‌تر آسیب‌دیده مشکل دارد و در نتیجه، قادر به درک نشانه‌های فعلی تروما نیست، ممکن است تشویق به ایجاد پیوستگی بین این چشم‌اندازها مفید باشد. از سوی دیگر، اگر مراجعی نمی‌تواند فراتر از داستان خود را ببیند و این امر مانع از باز شدن او نسبت به دیگران می‌شود، ممکن است روشن کردن چشم‌اندازهای متفاوتی که دیگران نسبت به او دارند، سودمند باشد.
البته، باید به خاطر داشت که چشم‌اندازگزینی واقعی، به شکلی که توصیف شد، ممکن است دردناک، ناراحت‌کننده و افزایش‌دهنده احساسات نامنسجم با یکیدیگر باشد. بنابراین، مهم است که این کار در بستر یک رابطه درمانی امن انجام شود، جایی که مهارت‌های دیگر برای مدیریت افکار و احساسات دردناک ابتدا ایجاد شده باشند.

سه حوزه اصلی وجود دارد که درمانگران می‌توانند چشم‌اندازگزینی انعطاف‌پذیر را در آن‌ها ترویج دهند، که مرتبط با من-اینجا-اکنون هستند و عبارتند از: بین فردی، زمانی و مکانی.

بین فردی
چشم‌اندازگزینی بین فردی، مراجع را دعوت می‌کند تا چشم‌انداز شخص دیگری را برگزیند.

اگر برای لحظه‌ای چشم‌انداز پسرتان را برگزینید، او هنگام خروج عصبانی از خانه سعی داشت چه چیزی را به شما منتقل کند؟
اگر همسرتان اینجا جای شما نشسته بود و از آنچه شما تجربه می‌کنید عبور می‌کرد، چه می‌کرد یا می‌گفت؟
اگر برای لحظه‌ای چشم‌انداز من را نسبت به دردی که تجربه می‌کنید برگزینید، فکر می‌کنید من چه می‌گویم؟

مکانی
در اینجا از مراجع خواسته می‌شود تا چشم‌انداز خود یا آنچه را که می‌بیند در فضا جابجا کند.

چشمانتان را ببندید و تصور کنید اضطراب شما از بدنتان خارج شده و حدود یک فوت جلوی شما در هوا معلق است. چه چیزی را متوجه می‌شوید وقتی به آن نگاه می‌کنید؟
اگر الان بخواهیم آنچه معمولاً اتفاق می‌افتد را بازی کنیم - پس، در یک طرف اتاق روی یک تکه کاغذ نوشته‌ام 'افکار و احساسات دردناک' و در طرف دیگر اتاق، 'مراقبت از فرزندانم'. حالا، همانطور که شروع به حرکت می‌کنید، کدام یک معمولاً شما را به سمت خود می‌کشد؟

زمانی
با استفاده از چشم‌اندازگزینی زمانی، درمانگر چشم‌انداز مراجع را در زمان به گذشته یا آینده منتقل می‌کند.

ببینید می‌توانید خودتان را در کفش‌های 'شما' دو هفته پیش قرار دهید. آن نسخه از شما چه چیزی می‌خواهد که شمای الان در ذهن داشته باشید؟
شمای والد دو سال آینده درباره این دوره از زندگی‌تان چه می‌گوید؟ چه توصیه‌ای به خودتان می‌کنید؟

گاهی اوقات می‌تواند مفید باشد که هر سه را با هم ترکیب کنیم:

اگر مایل هستید، آن طرف اتاق بنشینید. حالا تصور کنید که به نسخه جوان‌تر خودتان در سن 10 سالگی نگاه می‌کنید، زمانی که افکار انتقادی درباره خودتان داشتید. چه چیزی مشاهده می‌کنید؟ در وضعیت بدنی‌تان چه می‌بینید؟ در نحوه پاسخ دادن خود چه چیزی متوجه می‌شوید؟

مهم است به خاطر داشته باشیم که هر نوع حرکت چشم‌اندازگزینی صرفاً یک ابزار است و مانند هر ابزاری، درک خوبی از مسئله برای تعیین اینکه کدام ابزار باید استفاده شود، لازم است.
#Learning_ACT

منبع:
Bennett, R., & Oliver, J. (2019). Acceptance and commitment therapy: 100 key points and techniques. Routledge.
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
شش اقدامی که بهترین درمانگران ACT به شیوه‌ای متفاوت انجام می‌دهند
(بخش 1)
نویسنده: جو اولیور
مترجم: علی فیضی

درمانگران بسیار ماهر ACT (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)، خلاقیت، ظرافت و درکی عمیق از انعطاف‌پذیری روانی را به کار درمانی خود می‌آورند. فراتر از فرآیندهای پایه‌ای ACT، درمانگران پیشرفته مهارت‌های خود را برای پرداختن به الگوهای پیچیده و نامنعطف مراجعان بهبود می‌بخشند و با استفاده از تکنیک‌های ظریف اما قدرتمند به مراجعان کمک می‌کنند به سمت زندگی‌های معنادار و ارزش‌مدار حرکت کنند . این درمانگران با هنرمندی، استعاره‌ها، بهوشیاری، ارزش‌ها و مداخلات رفتاری را در هم می‌آمیزند تا تجربه‌های درمانی متحول‌کننده‌ای خلق کنند. در ادامه شش مهارت پیشرفته‌ای که درمانگران بسیار مؤثر ACT را متمایز می‌کند، همراه با نکات و مثال‌هایی برای کمک به شما در به‌کارگیری این تکنیک‌ها در کار خودتان آورده شده است.

۱. چرخاندن چشم‌اندازها : مراجعان را به دیدن از زاویه‌ای جدید دعوت کنید

یکی از قدرتمندترین اقداماتی که یک درمانگر ACT پیشرفته می‌تواند انجام دهد، کمک به مراجع برای دیدن موقعیتش از چشم‌اندازی جدید است. مراجعان اغلب در روایت‌های سفت و سخت درباره خودشان، مانند "من یک شکست‌خورده‌ام"، یا الگوهای ارتباطی انعطاف‌ناپذیر، مانند "هیچ‌کس به من اهمیت نمی‌دهد"، گیر می‌کنند. این الگوها می‌توانند مطلق و غیرقابل چالش به نظر برسند، اما درمانگران ماهر می‌دانند چگونه به آرامی چشم‌انداز مراجع را بچرخانند و به او اجازه دهند از چشم‌انداز جا افتاده‌اش خارج شده و خود یا موقعیتش را در نوری جدید ببیند.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد که بر مبنای نظریه چارچوب ارتباطی (RFT) استوار است، چارچوبی برای دیدگاه‌گیری انعطاف‌پذیر ارائه می‌دهد. این شامل کار با چارچوب‌های ارتباطی اشارتگر، یا روابط "من در برابر تو" و "اینجا در برابر آنجا" است که شکل‌دهندۀ نحوه نگرش ما به خود و دیگران هستند. با هدایت مراجعان برای چرخاندن این چارچوب‌ها – برای مثال، با تصور اینکه یک دوست مشفق، خود آینده یا حتی درمانگرشان چگونه ممکن است به آن‌ها نگاه کند – درمانگران به مراجعان کمک می‌کنند تا بند باورهای نامنعطف را سست کرده و به روی احتمالات جدید گشوده شوند.
برای مثال، مراجعی که غرق در خودبیزاری است، ممکن است دعوت شود تا چشم‌انداز مادربزرگش را تصور کند. درمانگر ممکن است از تمرین دو صندلی استفاده کند و از مراجع بخواهد ابتدا گفتگوی درونی خشن خود را بیان کند و سپس طوری پاسخ دهد که انگار مادربزرگش است و چشم‌اندازی مشفق و پرمحبت نسبت به مشکلاتش ارائه دهد. این فرآیند "خود به عنوان بافتار" (خود مشاهده‌گر) را فعال کرده و همدلی را تشویق می‌کند که اغلب منجر به بینش‌های عمیق می‌شود. مراجع ممکن است متوجه شود که قضاوت‌های فعلی او نسبت به خودش حقایق مطلق نیستند، بلکه صرفاً یکی از چشم‌اندازهای متعدد هستند.
این چرخش‌ها زمانی بسیار مؤثر هستند که با تمرین‌های تجربی، مانند نقش‌آفرینی یا تصویرسازی هدایت‌شده، ترکیب شوند. با این حال، آنها نیازمند زمان‌بندی و قضاوت دقیق هستند: درمانگر باید ارزیابی کند که آیا مراجع در موقعیتی است که می‌تواند بدون احساس غرق شدن در احساسات دشوار یا نامعتبر شدن با چشم‌اندازی جدید مشغول شود. چرخاندن چشم‌اندازها وقتی به درستی انجام شود می‌تواند آمیختگی با روایت‌های بی‌فایده را کاهش داده و حس انعطاف‌پذیری و امکان را ایجاد کنند.

چند راهنمایی:


چشم‌اندازهای سفر در زمان: مراجعان را تشویق کنید تا خود آینده‌شان را، ۵ یا ۱۰ سال بعد، تصور کنند که به خود فعلی‌شان مشاوره یا دلگرمی می‌دهد. متناوباً، آن‌ها را هدایت کنید تا با خود جوان‌ترشان صحبت کنند و شفقت یا اطمینان خاطر ارائه دهند. این تمرینات به ویژه در کار با تروما مفید هستند، جایی که مراجعان اغلب دردهای حل‌نشده‌ای را از گذشته حمل می‌کنند.

بهره‌برداری از رابطه درمانی: برای مراجعانی که با شرم یا خودانتقادی دست و پنجه نرم می‌کنند، آن‌ها را دعوت کنید تا کشف کنند که شما به عنوان درمانگرشان، چگونه آن‌ها را می‌بینید. برای مثال، ممکن است بگویید: "من متوجه می‌شوم که شما فکر می‌کنید من دارم شما را قضاوت می‌کنم. آیا مایلید مستقیماً از من بپرسید که در این لحظه چه هیجانی نسبت به شما دارم؟" این می‌تواند باورهای تحریف شده را به چالش بکشد و اعتماد را ایجاد کند.

تنظیم تمرین متناسب با آمادگی مراجع: اگر مراجعی به شدت با داستان خود درگیر است، با چرخش‌های چشم‌انداز کوچک‌تر شروع کنید (مثلاً تصور اینکه یک ناظر بی‌طرف چگونه ممکن است آن‌ها را ببیند) قبل از حرکت به سمت چشم‌اندازهای هیجانی‌تر.
#Learning_ACT
#تبحر_در_رواندرمانی
#مهارت
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
شش اقدامی که بهترین درمانگران ACT به شیوه‌ای متفاوت انجام می‌دهند
(بخش 2)
نویسنده: جو اولیور
مترجم: علی فیضی

۲. بپرسید: آیا کارآمد است؟

مفهوم کارآمدی در ACT نقش محوری دارد و درمانگران ماهر از آن به عنوان یک قطب‌نما در طول فرآیند درمانی استفاده می‌کنند. به جای بحث در مورد اینکه آیا یک فکر، رفتار یا باور "درست" یا "صحیح" است، کارآمدی تمرکز را به این سمت می‌برد که آیا آن تجربۀ روانی در بافتار ارزش‌های مراجع مفید است یا خیر. این رویکرد مراجعان را تشویق می‌کند تا پیامدهای الگوهای خود را با کنجکاوی و نه حالت تدافعی بررسی کنند و در نظر بگیرند که آیا آن الگوها واقعاً در خدمت آنها هستند.
برای مثال، مراجعی که برای بی‌حس کردن خود از اثرات خاطرات تروما از مواد استفاده می‌کند، ممکن است بپذیرد که اگرچه این راهبرد تسکین کوتاه‌مدت می‌دهد، اما به پیامدهای بلندمدت مانند روابط متشنج، سلامت ضعیف و شرم نیز منجر می‌شود. با بررسی مشارکتی این الگو، "درمانگر به مراجع کمک می‌کند تا بفهمد برای چیزی که به دست می‌آورد، چه چیزهایی را از دست می‌دهد و دری را به روی ناامیدی خلاقانه باز می‌کند: این دانش که راهبردهای فعلی او اگرچه قابل درک هستند، اما در درازمدت مؤثر نیستند. این اغلب انگیزه‌ای طبیعی برای امتحان رویکردهای جایگزین ایجاد می‌کند.
بررسی کارآمدی را می‌توان برای افکار و باورها نیز به کار برد. برای مثال، مراجعی ممکن است اصرار کند: "دنیا ناامن است و من نمی‌توانم به هیچ‌کس اعتماد کنم." به جای بحث علیه این باور، درمانگر ممکن است بپرسد: "فرض کنیم این ۱۰۰٪ درست است. وقتی این فکر را حفظ می‌کنید، آیا به شما کمک می‌کند زندگی‌ای سرشار از امنیت و ارتباط بسازید، یا به انزوا منجر می‌شود؟" این رویکرد نیاز به بحث در مورد حقیقت واقعی یک فکر را دور می‌زند و در عوض بر تأثیر آن تمرکز می‌کند.
کارآمدی مهارتی ظریف است که نیازمند زمان‌بندی و درایت است. مراجعان ممکن است در ابتدا در برابر بررسی الگوهای خود مقاومت کنند، به ویژه اگر آن الگوها راحتی یا تسکین کوتاه‌مدت را فراهم کنند. یک درمانگر ACT زبده فضایی امن و بدون قضاوت برای این گفتگوها ایجاد می‌کند، راهبردهای مراجع را عادی‌سازی می‌کند در حالی که به آرامی محدودیت‌های آنها را برجسته می‌سازد.

چند راهنمایی:

از کمک‌های بصری استفاده کنید: به صورت مشارکتی با مراجع یک نمودار بسازید تا فواید کوتاه‌مدت و هزینه‌های بلندمدت یک رفتار را ترسیم کنید. دیدن این نمایش بصری می‌تواند به مراجعان کمک کند تا ارتباط بین نقاط را درک کرده و انگیزه خودشان را برای تغییر ایجاد کنند.
کارآمدی را برای افکار و قواعد به کار ببرید: برای مراجعانی که قواعد سفت و سختی دارند (مثلاً: "من باید کامل باشم")، تأثیر آن قواعد را بررسی کنید. بپرسید: "تلاش برای کمال چگونه بر زندگی شما تأثیر گذاشته است؟ آیا آرامش برای شما آورده یا استرس و نارضایتی ایجاد کرده است؟"
لحنی کنجکاو و مشفقانه داشته باشید: کارآمدی به معنای این نیست که به مراجعان بگوییم که چه کاری باید یا نباید انجام دهند؛ بلکه به معنای دعوت از آنها برای بررسی این است که چه چیزی برای آنها در بافتار ارزش‌هایشان کارآمد است. آن را به عنوان یک پرسش مشارکتی مطرح کنید: "به من کمک کنید تا درک کنم – وقتی شما «اقدام الف» را انجام می‌دهید، به چه چیزی امیدوار هستید و واقعاً چه اتفاقی می‌افتد؟"

#Learning_ACT
#تبحر_در_رواندرمانی
#مهارت
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
شش اقدامی که بهترین درمانگران ACT به شیوه‌ای متفاوت انجام می‌دهند
(بخش 3)
نویسنده: جو اولیور
مترجم: علی فیضی

۳. متمرکز بر لحظۀ حال کار کنید

برخی از متحول‌کننده‌ترین لحظات در ACT زمانی رخ می‌دهند که درمانگران از مراجعان دعوت می‌کنند تا در طول جلسه، با لحظۀ حال درگیر شوند. درمانگران زبده به آنچه در اتاق اتفاق می‌افتد – هیجان‌های مراجع، زبان بدن، الگوهای اجتناب و پویایی‌های رابطه‌ای – توجه دارند و از این تجربه‌های لحظه حال به عنوان فرصت‌هایی برای بهوشیاری، پذیرش و خود به عنوان بافتار استفاده می‌کنند.
برای مثال، اگر مراجعی با اضطراب اجتماعی، داستانی حاکی از آسیب‌پذیری را بازگو کند و سپس به وضوح دچار تنش شود و از تماس چشمی خودداری کند، درمانگر ممکن است بگوید: "به این پی بردم همان‌طور که این را به من می‌گویید، شانه‌هایتان خم شده و صدایتان آرام‌تر شده است. الان در حال تجربۀ چه چیزی هستید؟" این مشاهدۀ ساده، توجه مراجع را به تجربۀ فوری او جلب می‌کند و فرصتی برای بررسی هیجانات و راهبردهای اجتناب او در زمان واقعی ایجاد می‌کند.
کار در لحظۀ حال همچنین رابطۀ درمانی را تقویت می‌کند. هنگامی که مراجعان ترس از قضاوت شدن را بیان می‌کنند، درمانگران می‌توانند با گشودگی و تأیید پاسخ دهند و تجربه‌ای اصلاح‌گر ارائه دهند که مفروضه‌های مراجع را به چالش می‌کشد. برای مثال، مراجعی ممکن است بگوید: "احساس می‌کنم شما حتماً فکر می‌کنید من ضعیف هستم،" و درمانگر ممکن است پاسخ دهد: "در واقع، من شجاعت شما را در به اشتراک گذاشتن این موضوع با خودم تحسین می‌کنم." این، پیش‌بینی‌های منفی مراجع را رد می‌کند و اعتماد را می‌سازد.
با کار در لحظه حال، درمانگران به مراجعان کمک می‌کنند تا بهوشیاری و پذیرش را در یک محیط امن و حمایت‌گر تمرین کنند. جلسه به یک نمونه کوچک از زندگی گسترده‌تر مراجع تبدیل می‌شود، جایی که آنها می‌توانند روش‌های جدیدی از بودن و ارتباط برقرار کردن را تجربه کنند.

چند راهنمایی:

فرایند را مشاهده و نام‌گذاری کنید: به آرامی به آنچه در لحظه مشاهده می‌کنید، مانند تغییرات در وضعیت بدن، لحن یا هیجان، اشاره کنید. برای مثال، "پی بردم که خیلی ساکت شده‌اید – الان چه هیجانی دارید؟"

به فرایند و محتوا به طور متعادلی بپردازید: اگر جلسه بیش از حد بر داستان‌سرایی متمرکز شد، به تجربه حال حاضر مراجع تغییر دهید. برعکس، اگر مراجع در هیجانات خود غرق شد، دعوت به قرار گرفتن در محتوای مشخص می‌تواند تسکین‌دهنده باشد.

پذیرش و شفقت‌ به خود را الگوسازی کنید: اگر هیجانات دشوار در لحظه بروز کردند، مراجع را هدایت کنید تا فضایی برای آنها ایجاد کند. برای مثال، "آن گرفتگی در سینه خود را متوجه شوید. بیایید نفسی بکشیم و اجازه دهیم در حین ادامه صحبت، آنجا باشد."
#Learning_ACT
#تبحر_در_رواندرمانی
#مهارت
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
شش اقدامی که بهترین درمانگران ACT به شیوه‌ای متفاوت انجام می‌دهند
(بخش 4)
نویسنده: جو اولیور
مترجم: علی فیضی

۴. پل‌هایی از ارزش‌ها به عمل بسازید

یکی از مهم‌ترین نقش‌های یک درمانگر زبده ACT این است که به مراجعان کمک کند ارزش‌های خود را به اقدامات واقعی در زندگی پیوند دهند. اقدام متعهدانه جایی است که بینش با تغییر رفتاری تلاقی می‌کند؛ و درمانگران ماهر، مراجعان را در برداشتن گام‌های مشخص و معنادار به سوی اهدافشان هدایت می‌کنند، در حالی که به موانع اجتناب‌ناپذیری که پدیدار می‌شوند، می‌پردازند. این فرایند صرفاً دادن "تکلیف" به مراجعان نیست، بلکه همکاری با آنها برای طراحی اقدامات واقع‌بینانه و ارزش‌محور و حمایت از آنها در طول چالش‌های پیگیری چنین روندی است.
دتأکید می‌کند که ارزش‌ها همچون قطب‌نما هستند: جهت را نشان می‌دهند، اما هرگز نمی‌توان به آنها به طور کامل "دست یافت". از سوی دیگر، اهداف، گام‌های مشخصی هستند که ما در آن جهت برمی‌داریم. برای مثال، مراجعی که برای ارتباط ارزش قائل است، ممکن است هدف پیام دادن به یک دوست قدیمی یا شرکت در یک رویداد اجتماعی را تعیین کند. درمانگر به او کمک می‌کند تا این گام‌ها را شناسایی کند و او را برای موانعی که ممکن است با آنها روبرو شود، مانند تردید به خود، ترس از طرد شدن، یا به تعویق انداختن کارها، آماده می‌کند. با ادغام راهبردهای بهوشیاری، گسلش و پذیرش، درمانگران اطمینان حاصل می‌کنند که مراجعان حتی زمانی که ناراحتی پدیدار می‌شود، برای حرکت رو به جلو مجهز هستند.
برای مثال، مراجع افسرده‌ای ممکن است آرزوی بازسازی زندگی اجتماعی‌اش را بیان کند، اما فکر ارتباط گرفتن با دیگران برایش طاقت‌فرسا باشد. درمانگر ممکن است به او کمک کند تا این هدف را به گام‌های کوچک و قابل دستیابی، مانند ارسال یک پیام ساده به یک دوست، تقسیم کند. با پیش‌بینی موانع، درمانگر ممکن است بپرسد: "وقتی می‌نشینید تا این کار را انجام دهید، چه افکار یا هیجاناتی ممکن است ظاهر شوند؟" اگر مراجع اضطراب یا افکار خودانتقادی را پیش‌بینی کند، درمانگر می‌تواند او را در تمرین گسلش ("آها، این هم ذهن من است که می‌گوید: 'آنها نمی‌خواهند چیزی از من بشنوند'") و پذیرش ("می‌توانم عصبی باشم و همچنان دکمه ارسال را بزنم") هدایت کند. پس از اینکه مراجع اقدام را انجام داد، درمانگر تلاش او را با پیوند دادن آن به ارزش‌هایش تقویت می‌کند: "با وجود اینکه حس ناخوشایندی داشت، شما برای برقراری ارتباط قدم برداشتید. این گامی شجاعانه به سوی آن زندگی‌ای است که می‌خواهید."
درمانگران زبده ACT همچنین می‌دانند که اقدام متعهدانه یک فرایند تکراری است. مراجعان ممکن است در برخی اهداف موفق شوند و در برخی دیگر دچار مشکل شوند، و هر نتیجه‌ای مواد یادگیری ارزشمندی را فراهم می‌کند. اگر مراجعی هدفی را پیگیری نکرد، درمانگر آنچه را که مانع شده است بررسی می‌کند و از آن به عنوان فرصتی برای تمرین مهارت‌هایی مانند گسلش یا تمایل استفاده می‌کند. با گذشت زمان، این فرایند، اعتماد به نفس و تاب‌آوری مراجع را می‌سازد و به او کمک می‌کند تا الگوهای اقدام مؤثر را که با ارزش‌هایش همخوانی دارند، ایجاد کند.

چند راهنمایی:

با گام‌های کوچک شروع کنید: وقتی مراجعان احساس گیر افتادن می‌کنند، با گام‌های کوچک و قابل مدیریت شروع کنید تا حرکت ایجاد شود. برای مثال، به جای "هر روز ورزش کن"، با "دو بار در این هفته ۵ دقیقه پیاده‌روی کن" شروع کنید. موفقیت در رسیدن به اهداف کوچک حس موفقیت و انگیزه برای پیشرفت را ایجاد می‌کند.
همخوانی با ارزش‌ها را تقویت کنید: پس از اینکه مراجعان اقدام کردند، بپرسید: "این اقدام چگونه با ارزش‌های شما همخوانی داشت؟ وقتی این کار را انجام دادید، چه نوع فردی بودید؟" پیوند دادن اقدامات به ارزش‌ها، آنها را معنادارتر می‌کند و به مراجعان کمک می‌کند تا فواید آن را درونی کنند.
از موانع به عنوان فرصت‌های یادگیری استفاده کنید: اگر مراجعان در اقدام کردن دچار مشکل شدند، بررسی کنید که چه چیزی برای آنها ظاهر شد. برای مثال، ممکن است بگویید: "به نظر می‌رسد اضطراب و تردید به خود مانع شدند. چگونه می‌توانیم دفعه بعد پاسخ دادن به آن هیجانات را تمرین کنیم؟" این رویکرد، شکست‌ها را عادی می‌کند و مراجعان را برای چالش‌های آینده با ابزار مجهز می‌کند.
#Learning_ACT
#تبحر_در_رواندرمانی
#مهارت
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
شش اقدامی که بهترین درمانگران ACT به شیوه‌ای متفاوت انجام می‌دهند.
(بخش 5)

نویسنده: جو اولیور
مترجم: علی فیضی

۵. مواجهه را به عنوان تمایلِ هدایت شده با ارزش‌ بازتعریف کنید

مواجهه یک مداخله بنیادی در رفتاردرمانی است، اما ACT با بنا نهادن مواجهه بر پایه‌ی ارزش‌ها و تمایل، به جای کاهش نشانه، رویکرد منحصربه‌فردی را در پیش می‌گیرد. در حالی که مواجهه‌درمانی سنتی بر خوگیری (کاهش ترس از طریق مواجهه‌ مکرر) تمرکز دارد، ACT مواجهه را فرصتی برای تمرین گشودگی نسبت به ناخوشایندی در راستای آنچه اهمیت دارد، بازتعریف می‌کند. این تغییر تمرکز می‌تواند باعث شود تمرین‌های مواجهه کمتر شبیه نبردی با ترس و بیشتر شبیه گامی شجاعانه به سوی یک زندگی معنادار به نظر برسند.
برای مثال، مراجعی با OCD که به دلیل ترس از آلودگی از لمس فرزندش اجتناب می‌کند، ممکن است هدایت شود تا با فرزندش در بازی‌های کثیف‌کاری درگیر شود، و شستن دست‌ها را به تأخیر بیندازد. درمانگر این را نه به عنوان تمرینی برای "خلاص شدن" از اضطراب، بلکه به عنوان راهی برای ظاهر شدن به عنوان والد دوست‌داشتنی که می‌خواهد باشد، چارچوب‌بندی می‌کند. درمانگر ممکن است بگوید: "اضطراب احتمالاً ظاهر خواهد شد و اشکالی ندارد. این بهای ورود برای زندگی کردن ارزش‌های شماست. بیایید تمرین کنیم که اجازه دهیم آنجا باشد در حالی که شما روی ارتباط با فرزندتان تمرکز می‌کنید." این رویکرد به مراجعان کمک می‌کند تا ببینند ناراحتی مانعی برای غلبه نیست، بلکه تجربه‌ای است که می‌توانند برای پیگیری اهدافشان به آن فضا بدهند.
درمانگران زبده ACT، تمرین‌های مواجهه را به صورت مشارکتی طراحی می‌کنند و آنها را متناسب با آمادگی و ارزش‌های مراجع تنظیم می‌کنند. آنها همچنین تکنیک‌های بهوشیاری و گسلش را با این فرایند ادغام می‌کنند تا به مراجعان کمک کنند ناخوشایندی‌هایی را که در طول مواجهه پدیدار می‌شوند، مدیریت کنند. برای مثال، مراجعی که با اضطراب اجتماعی روبرو است، ممکن است آموزش ببیند که افکارش را مشاهده و نام‌گذاری کند ("آه، دوباره 'آنها دارند مرا قضاوت می‌کنند' اینجاست") و تمرین کند که خود را در لحظه حال مستقر کند. درمانگر تأکید می‌کند که هدف، از بین بردن ترس نیست، بلکه آغوش باز داشتن نسبت به ترس و مشغول شدن به اقدام ارزشمند در عین ظاهر شدن ترس است.
این رویکرد هدایت‌شدن با ارزش‌، مواجهه را از یک تمرین مکانیکی به یک فرآیند عمیقاً معنادار تبدیل می‌کند. مراجعان می‌آموزند که می‌توانند ناخوشایندی را تحمل کنند، اقداماتی همسو با ارزش‌های خود انجام دهند و زندگی غنی‌تر و پربارتری را خلق کنند.

چند راهنمایی:
مواجهه را به ارزش‌ها گره بزنید: قبل از شروع یک تمرین مواجهه، زمانی را صرف روشن کردن این موضوع کنید که چرا این کار اهمیت دارد. بپرسید: "این ناخوشایندی در خدمت چیست؟ به سوی چه ارزشی در حال حرکت هستیم؟" این اطمینان می‌دهد که انگیزه مراجع از درون او می‌آید.
بر انتخاب و کنترل تأکید کنید: مواجهه را به عنوان یک فرآیند مشارکتی چارچوب‌بندی کنید که مراجع در آن عاملیت دارد. برای مثال، ممکن است بپرسید: "در مقیاس ۰ تا ۱۰، چقدر تمایل دارید این را امتحان کنید؟ اگر عدد ۵ است، چه چیزی را می‌توانیم تنظیم کنیم تا برای شما کارآمدتر باشد؟" این رویکرد حس توانمندی را برمی‌انگیزد.
بهوشیاری و گسلش را با این فرآیند ترکیب کنید: مراجعان را آموزش دهید تا در طول مواجهه، افکار و هیجانات خود را بدون گرفتار شدن در آنها مشاهده کنند. برای مثال، آنها ممکن است تمرین کنند که بی‌صدا افکار خود را نام‌گذاری کنند ("این هم ذهن من است که می‌گوید: 'این خطرناک است'") یا با نفس‌های آهسته و بهوشیارانه خود را مستقر کنند.
#Learning_ACT
#تبحر_در_رواندرمانی
#مهارت
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
شش اقدامی که بهترین درمانگران ACT به شیوه‌ای متفاوت انجام می‌دهند.
(بخش 6)

نویسنده: جو اولیور
مترجم: علی فیضی

6. استعاره‌های سفارشی بسازید
استعاره‌ها از ویژگی‌های بارز درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) هستند و درمانگران زبده می‌دانند چگونه آن‌ها را با تجربه‌ها و بافتارهای منحصر به فرد زندگی هر مراجع تطبیق دهند. در حالی که استعاره‌های استاندارد مانند «شن روان» یا «مسافران اتوبوس» قدرتمند هستند، استعاره‌های سفارشی حتی عمیق‌تر طنین‌انداز می‌شوند؛ زیرا از زبان، علایق و مشکلات خود مراجع نشأت می‌گیرند.
به عنوان مثال، مراجعی که در خشم گیر کرده است، ممکن است با استعاره «قلاب ماهیگیری» ارتباط برقرار کند: نگه داشتن کینه مانند ماندن روی قلاب برای نگه داشتن شخص دیگری است که در آن گیر افتاده است؛ اما با این کار، خود را نیز دردمند نگه می‌دارید. درمانگر ممکن است بگوید: «تنها راه رهایی از درد این است که ابتدا او را از قلاب رها کنی. می‌دانم که این ناعادلانه به نظر می‌رسد، اما این کار برای او نیست؛ هدف این اقدام رهایی خودت است.» این استعاره، همراه با بحث در مورد ارزش‌های مراجع، می‌تواند به او کمک کند تا هزینه نگه داشتن خشم و مزایای رها کردن آن را ببیند.
تطبیق استعاره‌ها با علایق مراجع می‌تواند آن‌ها را حتی تأثیرگذارتر کند. برای مثال، مراجعی که یک موسیقیدان است، ممکن است با تمثیلی درباره کوک کردن گیتار ارتباط برقرار کند: «اگر سیم‌ها بیش از حد سفت باشند، پاره می‌شوند؛ اگر بیش از حد شل باشند، موسیقی تولید نمی‌کنند. انعطاف‌پذیری عاطفی به معنای یافتن آن کشش کارآمد است.» خلق مشترک استعاره‌ها با مراجعان نیز می‌تواند مشارکت را عمیق‌تر کند. مراجع ممکن است یک استعاره موجود را برای تناسب با تجربه خود تغییر بدهد یا یک استعاره کاملاً جدید ابداع کند.
درمانگران زبده ACT از استعاره‌ها به ندرت اما هدفمند استفاده می‌کنند و در طول درمان برای تقویت بینش‌های کلیدی به آن‌ها بازمی‌گردند. یک استعاره خوب انتخاب شده می‌تواند به نقطه اتکایی برای مراجع تبدیل شود و به او کمک کند تا آنچه را که آموخته است مدت‌ها پس از پایان جلسه به خاطر بسپارد و به کار گیرد.

چند راهنمایی:
از دنیای مراجع الهام بگیرید: به علایق، سرگرمی‌ها یا مشکلات او گوش دهید و از آن‌ها به عنوان الهام‌بخش استفاده کنید. به عنوان مثال، مراجعی که عاشق باغبانی است ممکن است با استعاره‌ای درباره پرورش گیاهان ارتباط برقرار کند: «شما نمی‌توانید یک گل را با کشیدن آن مجبور به شکوفه دادن کنید؛ لازم است شرایط مناسب را ایجاد کنید و اجازه دهید به وقت خود رشد کند.»
با مراجع همکاری کنید: او را دعوت کنید تا استعارۀ خود را تنظیم یا ایجاد کند. به عنوان مثال، اگر مراجع یک خلبان باشد، ممکن است «مسافران اتوبوس» را به استعاره هواپیما تغییر دهد و افکار خود را به عنوان مسافران مزاحم تصور کند در حالی که روی پرواز هواپیما تمرکز می‌کند.
برای تقویت بینش‌ها به استعاره‌ها بازگردید: از استعاره‌ها به عنوان نقاط اتکا در جلسات بعدی استفاده کنید. به عنوان مثال، ممکن است بگویید: «همانطور که صحبت کردیم آیا این همان لحظه‌ای است که بهتر است طناب را رها کنیم؟» این تکرار به مراجعان کمک می‌کند تا استعاره را درونی کنند و آن را در زندگی روزمره خود به کار ببرند.
در مورد استعاره‌های ابداع شده توسط مراجعان محتاط باشید: استعاره‌های ابداع شده توسط مراجعان می‌توانند تجربه آن‌ها را به وضوح به تصویر بکشند، اما ممکن است احساس گیر افتادن یا ناتوانی را نیز تقویت کنند. این استعاره‌ها را به صورت مشترک گسترش دهید یا تغییر شکل دهید تا دیدگاه‌های جدیدی را باز کنید و مسیرهایی را به سمت اقدامات کارآمد برجسته کنید، در حالی که به تجربۀ زیستۀ مراجع احترام می‌گذارید.
مثال: مراجعی احساس «غرق شدن» زیر وزن استرس و فرسودگی شغلی را توصیف می‌کند. در حالی که این حالت هیجانی او را به طور موثری منتقل می‌کند، ممکن است حس درماندگی را تقویت کند. درمانگر می‌تواند با معرفی استعاره‌ای درباره یک دونده در مسابقه، که از ترس اینکه توقف نشان دهد او به جایی تعلق ندارد، بی‌پایان می‌دود، به آرامی استعاره را تغییر شکل دهد. این بازنگری رفتارهایی را که مشکل را حفظ می‌کنند (کار بیش از حد بدون استراحت) برجسته می‌کند و فضایی برای کشف اقدامات جدید و مبتنی بر ارزش‌ها، مانند مکث برای مراقبت از خود، ایجاد می‌کند.
#Learning_ACT
#تبحر_در_رواندرمانی
#مهارت
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
شش اقدامی که بهترین درمانگران ACT به شیوه‌ای متفاوت انجام می‌دهند. (بخش 6) نویسنده: جو اولیور مترجم: علی فیضی 6. استعاره‌های سفارشی بسازید استعاره‌ها از ویژگی‌های بارز درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) هستند و درمانگران زبده می‌دانند چگونه آن‌ها را با تجربه‌ها…
زبدگی و تبحر ACT به معنای پیروی از مجموعه‌ای سفت و سخت از تکنیک‌ها نیست، بلکه به معنای پرورش انعطاف‌پذیری روانی در خودمان به عنوان درمانگر است، تا بتوانیم آن را در مراجعانمان الگوبرداری و دعوت کنیم. مؤثرترین درمانگران ACT مهارت بالینی را با خلاقیت، شفقت و پاسخگویی ترکیب می‌کنند و به طور مداوم رویکرد خود را برای پاسخگویی به نیازهای منحصر به فرد هر فردی که با او کار می‌کنند، تطبیق می‌دهند. با تعمیق استفاده از این استراتژی‌های پیشرفته – تغییر دیدگاه‌ها، کار با کارآمدی، در لحظه بودن، ارتباط ارزش‌ها با عمل، بازنگری مواجهه، و ساخت استعاره‌های طنین‌انداز – می‌توانید تجربیات درمانی غنی‌تر و مؤثرتری ایجاد کنید. در نهایت، این مهارت‌ها به مراجعان کمک می‌کند تا حتی در مواجهه با درد، به سمت زندگی‌ای پرمعنا، ارتباطی و سرشار از حیات حرکت کنند.
این نوع مهارت‌ها یک شبه ظاهر نمی‌شوند، اما قطعاً می‌توانند با تمرین اختصاصی و یادگیری گسترده آسان‌تر شوند. دوره‌های میانی ما برای حمایت از شما در این مسیر طراحی شده‌اند و بیش از صرف تئوری و توضیح، با مهارت‌های عملی که تمرین ACT شما را از دست و پا گیر یا فرمول‌بندی شده به حالتی روان و انعطاف‌پذیر تبدیل می‌کند که نتایج را به ارمغان می‌آورد، درمان شما را بهبود می‌بخشند.
#Learning_ACT
#تبحر_در_رواندرمانی
#مهارت
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy