💠 #ازدواج_به_سبک_شهدا
.
🔰 #شهید حسین محمد علیپور
.
مهریهام یک جلد #قرآن بود و سه تا #صلوات!!
عقدمان خیلی ساده بود، یک ماه بعد هم #عروسی کردیم.
دو سه روز رفتیم مشهد پابوس #امام_رضا علیه السلام...
.
بار اولی که رفتیم #حرم ،حسین نگاهی به من کرد و گفت: "خانوم، یه دعایی بکنم شما #آمین بگی."
خندیدم!
.
- تا چه دعایی باشه؟
- حالا تو کارت نباشه.
- خب هر چی شما بگید.
.
دستهایش را گرفت سمت #آسمان!
رو به گنبد طلای امام رضا علیه السلام!
"اللهم الرزقنا توفیق شهاده فی سبیلک"
به روایت #همسر شهید
.
.
.
🌹امام خامنه ای:
اگر کسی برای خود اهمیت قائل است،یا دختری برای خود #ارزش قائل است، راهش این نیست که بگوید باید #مهریه ما را زیاد کنید.
مهریه هر چقدر هم کمتر باشد، جنبهی انسانی این پیوند بیشتر است.
🆔 @modafeharam_zeynab
.
🔰 #شهید حسین محمد علیپور
.
مهریهام یک جلد #قرآن بود و سه تا #صلوات!!
عقدمان خیلی ساده بود، یک ماه بعد هم #عروسی کردیم.
دو سه روز رفتیم مشهد پابوس #امام_رضا علیه السلام...
.
بار اولی که رفتیم #حرم ،حسین نگاهی به من کرد و گفت: "خانوم، یه دعایی بکنم شما #آمین بگی."
خندیدم!
.
- تا چه دعایی باشه؟
- حالا تو کارت نباشه.
- خب هر چی شما بگید.
.
دستهایش را گرفت سمت #آسمان!
رو به گنبد طلای امام رضا علیه السلام!
"اللهم الرزقنا توفیق شهاده فی سبیلک"
به روایت #همسر شهید
.
.
.
🌹امام خامنه ای:
اگر کسی برای خود اهمیت قائل است،یا دختری برای خود #ارزش قائل است، راهش این نیست که بگوید باید #مهریه ما را زیاد کنید.
مهریه هر چقدر هم کمتر باشد، جنبهی انسانی این پیوند بیشتر است.
🆔 @modafeharam_zeynab
بسمه تعالی
✔سلامتی پسرایی که
محاسن دارن و بهشون میگن،#پاچه
بزی#عصر حجر...
ولی خم به #ابرو نمیارن!
✔سلامتی پسرایی که
پاتوقشون مزار #شهدا س...
نه سر قرار با دوست #مؤنث...
✔سلامتی پسرایی که
جای پرورش #اندام وتزریق بازو...
پرورش #ایمان میکنه و خودسازی
✔سلامتی پسرایی که
سرش و خم می کنه تا سنگ فرشای خیابونا رو
ببینه...
نه #ناموس مردمو!
✔سلامت باشه پسری که
پیشش ، روبروش ، کنار دستش ، تو کلاس ، با " امنیت "
میشینی و انگار نه انگار کنارش دختر نشسته...
✔سلامتی پسرایی که
بعد امتحان نمیرن پیش همکلاسی های #مونث و بگو
بخند را بندازن به بهانه ی امتحان...
✔سلامتی پسرایی که
حاضرن دخترا بهش بگن #مریض!
ولی اون وا نده...
✔سلامتی پسرایی که
وقتی تو ماشینش صدای ضبطش رو بلند میکنه ،
نوای #قرآن و #مداحی میاد...
✔سلامتی پسرایی که
ظهر تو دانشگاه پشت کفشاشو خم میکنه و آستیناش و بالا میزنه و #وضو میگیره....
عشق نوشت:
سلامت باشن برادرانی که #غیرت #علوی دارن
#پسران_مذهبی
🆔 @modafeharm_zeynab😉
✔سلامتی پسرایی که
محاسن دارن و بهشون میگن،#پاچه
بزی#عصر حجر...
ولی خم به #ابرو نمیارن!
✔سلامتی پسرایی که
پاتوقشون مزار #شهدا س...
نه سر قرار با دوست #مؤنث...
✔سلامتی پسرایی که
جای پرورش #اندام وتزریق بازو...
پرورش #ایمان میکنه و خودسازی
✔سلامتی پسرایی که
سرش و خم می کنه تا سنگ فرشای خیابونا رو
ببینه...
نه #ناموس مردمو!
✔سلامت باشه پسری که
پیشش ، روبروش ، کنار دستش ، تو کلاس ، با " امنیت "
میشینی و انگار نه انگار کنارش دختر نشسته...
✔سلامتی پسرایی که
بعد امتحان نمیرن پیش همکلاسی های #مونث و بگو
بخند را بندازن به بهانه ی امتحان...
✔سلامتی پسرایی که
حاضرن دخترا بهش بگن #مریض!
ولی اون وا نده...
✔سلامتی پسرایی که
وقتی تو ماشینش صدای ضبطش رو بلند میکنه ،
نوای #قرآن و #مداحی میاد...
✔سلامتی پسرایی که
ظهر تو دانشگاه پشت کفشاشو خم میکنه و آستیناش و بالا میزنه و #وضو میگیره....
عشق نوشت:
سلامت باشن برادرانی که #غیرت #علوی دارن
#پسران_مذهبی
🆔 @modafeharm_zeynab😉
فدایی ولایت منتظر شهادت:
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🔹🔹
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🔹🔹
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🔹🔹
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🔹🔹
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🔹🔹
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..
🔹🔹
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🔹🔹
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد ارباب...
🔹🔹
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
..
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید🙏
@modafeharam_zeynab
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🔹🔹
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🔹🔹
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🔹🔹
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🔹🔹
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🔹🔹
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..
🔹🔹
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🔹🔹
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد ارباب...
🔹🔹
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
..
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید🙏
@modafeharam_zeynab
🌷
غبطه میخورم به ایمانتان
به لحظه عروجتان
به عظمت تشییعتان
به نورانیت مزارتان
به توسلاتی که همه محتاجان به خون شمامیکنند . . .
چه میشد ماهم #شهید میشدیم؟؟؟
چه میشدماهم خاک پایتان میشدیم؟
چرا زینتهای دنیا ٬حرامها٬ مکروهات٬ شما را نفریفت و شما آسمانی شدید؟
چرا هربار در گلزار #شهدا قدم برمیدارم مزارتان غرق نوراست؟
چگونه زندگی کردید که خدا گلچینتان کرد؟
چگونه ازمال و منال فریبنده دنیا قطع امید کردید؟
🌷
میخواهم بدانم چگونه با خدا نجوا کردید که خدا خودش لبیک شهادت به شماداد...؟
#شفاعت م میکنید؟
دستانم رامیگیرین؟
در منجلاب آخرالزمان که #قرآن و اهل بیت وتک تک شما شهدا فقط زینت بنرها و تیزرهای تبلیغاتی شده اید "آیاکمک میکنید تا خدا و اهل بیت ما را بپذیرند؟"
شهدا فقط این یک عبارت را قبول کنین
از خدا بخواهید
بخاطر خونتان مارا پاک بپذیرد.
چون حفظ ایمان در #آخرالزمان سختتر از حفظ آهن گداخته درآتش است.
تقدیرم راهمانندخودتان میخواهم🙏😭🌷
@modafeharam_zeynab
غبطه میخورم به ایمانتان
به لحظه عروجتان
به عظمت تشییعتان
به نورانیت مزارتان
به توسلاتی که همه محتاجان به خون شمامیکنند . . .
چه میشد ماهم #شهید میشدیم؟؟؟
چه میشدماهم خاک پایتان میشدیم؟
چرا زینتهای دنیا ٬حرامها٬ مکروهات٬ شما را نفریفت و شما آسمانی شدید؟
چرا هربار در گلزار #شهدا قدم برمیدارم مزارتان غرق نوراست؟
چگونه زندگی کردید که خدا گلچینتان کرد؟
چگونه ازمال و منال فریبنده دنیا قطع امید کردید؟
🌷
میخواهم بدانم چگونه با خدا نجوا کردید که خدا خودش لبیک شهادت به شماداد...؟
#شفاعت م میکنید؟
دستانم رامیگیرین؟
در منجلاب آخرالزمان که #قرآن و اهل بیت وتک تک شما شهدا فقط زینت بنرها و تیزرهای تبلیغاتی شده اید "آیاکمک میکنید تا خدا و اهل بیت ما را بپذیرند؟"
شهدا فقط این یک عبارت را قبول کنین
از خدا بخواهید
بخاطر خونتان مارا پاک بپذیرد.
چون حفظ ایمان در #آخرالزمان سختتر از حفظ آهن گداخته درآتش است.
تقدیرم راهمانندخودتان میخواهم🙏😭🌷
@modafeharam_zeynab
تو میدانی مادر و پدر #بازیگر مورد علاقت کیه❓
کلّ خاندان و تاریخ تولد و غذای مورد علاقش چیه❓
اما نمیدونی #امام_زمانت کیه💔❓
این است آن زندگی پر از نادانی و جهل که همه را بشناسی جز #پیامبرت فقط اسمی شنیده ای و این جمله #مهدی_بیا وقتی صدای #قرآن را میشنوی جایی بلند میگی #مادر کی مرده❓💔😭
اینجاست آن دنیایی که بوی #جهالت میدهد وقتی کسی بمیرد #قرآن میخوانند و #قرآن کنج پنجرهای از خونه مان و سال هاست که تنهاست و خاک خورده سال هاست که #خدا با تو حرف میزند اما نیستی که بشنوی به نام #خدایی که مرگ را افرید تا #قرآن خوانده شود🌷🌹
آقا #جان یا مهدی(عج) فدایت شوم یه چیزی بگویم تو به اندازه ی تیم استقلال و پرسپولیس هم طرفدار نداری تو این دنیای پر از کینه و بدی🥀
#الله_اکبر💔😔
کلّ خاندان و تاریخ تولد و غذای مورد علاقش چیه❓
اما نمیدونی #امام_زمانت کیه💔❓
این است آن زندگی پر از نادانی و جهل که همه را بشناسی جز #پیامبرت فقط اسمی شنیده ای و این جمله #مهدی_بیا وقتی صدای #قرآن را میشنوی جایی بلند میگی #مادر کی مرده❓💔😭
اینجاست آن دنیایی که بوی #جهالت میدهد وقتی کسی بمیرد #قرآن میخوانند و #قرآن کنج پنجرهای از خونه مان و سال هاست که تنهاست و خاک خورده سال هاست که #خدا با تو حرف میزند اما نیستی که بشنوی به نام #خدایی که مرگ را افرید تا #قرآن خوانده شود🌷🌹
آقا #جان یا مهدی(عج) فدایت شوم یه چیزی بگویم تو به اندازه ی تیم استقلال و پرسپولیس هم طرفدار نداری تو این دنیای پر از کینه و بدی🥀
#الله_اکبر💔😔
🖐اگـر دیدی دستـت از گرفتـن #قرآن
احساس سـنگینی میکند😔
🤐اگر دیدی زبانـت از گفتـن ذڪـر و یـاد
#خـداونـد_متعال سنگـین شده اسـت😞
❤پـس مطمئـن بـاش قلبـت با #گـناهـان
سـنگیـن گـردیـده است😰
⚡️ که باعـث سـنگینـی بقیـه جـوارح شـده
اسـت⚡️
😢خـداوند شــفاعـت #قــرآن_کـریـم را روز
قـیامـت نصـیب هـمـه مـسلمانان گـردانـد😍
🌺 اللـهم آمیــن یا ارحم الراحمین 🌺
⇨ 🤚🕌💚🥀💔
احساس سـنگینی میکند😔
🤐اگر دیدی زبانـت از گفتـن ذڪـر و یـاد
#خـداونـد_متعال سنگـین شده اسـت😞
❤پـس مطمئـن بـاش قلبـت با #گـناهـان
سـنگیـن گـردیـده است😰
⚡️ که باعـث سـنگینـی بقیـه جـوارح شـده
اسـت⚡️
😢خـداوند شــفاعـت #قــرآن_کـریـم را روز
قـیامـت نصـیب هـمـه مـسلمانان گـردانـد😍
🌺 اللـهم آمیــن یا ارحم الراحمین 🌺
⇨ 🤚🕌💚🥀💔
#جایگاه_زن_در_ادیان_الهی
💢زن کیست....؟!
🌹اولین کسی که با #دیکتاتوری عظیم فرعون دلیرانه به پا خواست...یک مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو آسیه)
💐اولین کسی که مکه و کعبه را آباد کرد مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو هاجر)
🌹اولین کسی که از مبارکترین #آب روی زمین زمزم نوشید مرد نبود بلکه یک زن بود...(هاجر خاتون)
💐اولین کسی که خونش برای اسلام ریخته شد و شهید شد یک مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو سمیه)
🌹اولین کسی که مالش را در راه اسلام داد یک مرد نبود بلکه زن بود....(بانو خدیجه)
💐اولین کسی در #قرآن که خداوند از بالای هفت آسمان به حرفش گوش داد یک زن بود نه مرد...(سوره مجادله آیه 1)
🌹اولین کسی که سعی صفا و مروه را انجام داد یک مرد نبود بلکه زن بود....(بانو هاجر)
💐اولین زنی که با همه مخالفتها وارد معبد اورشلیم شد مریم بود
🌹تنها کسی که به #حمایت از شوهر و امامش میخ در به تنش فرو رفت و دم نزد و شفیع گنهکاران در روز قیامت است #زهرا (س) بود
💐و اما کسی که #کاخ یزید را به لرزه دراورد مرد نبود زینب بود #زینب
روز #مــــادر و روز #زن مبـــارکــــ🎈
@modafeharam_zeynab
💢زن کیست....؟!
🌹اولین کسی که با #دیکتاتوری عظیم فرعون دلیرانه به پا خواست...یک مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو آسیه)
💐اولین کسی که مکه و کعبه را آباد کرد مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو هاجر)
🌹اولین کسی که از مبارکترین #آب روی زمین زمزم نوشید مرد نبود بلکه یک زن بود...(هاجر خاتون)
💐اولین کسی که خونش برای اسلام ریخته شد و شهید شد یک مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو سمیه)
🌹اولین کسی که مالش را در راه اسلام داد یک مرد نبود بلکه زن بود....(بانو خدیجه)
💐اولین کسی در #قرآن که خداوند از بالای هفت آسمان به حرفش گوش داد یک زن بود نه مرد...(سوره مجادله آیه 1)
🌹اولین کسی که سعی صفا و مروه را انجام داد یک مرد نبود بلکه زن بود....(بانو هاجر)
💐اولین زنی که با همه مخالفتها وارد معبد اورشلیم شد مریم بود
🌹تنها کسی که به #حمایت از شوهر و امامش میخ در به تنش فرو رفت و دم نزد و شفیع گنهکاران در روز قیامت است #زهرا (س) بود
💐و اما کسی که #کاخ یزید را به لرزه دراورد مرد نبود زینب بود #زینب
روز #مــــادر و روز #زن مبـــارکــــ🎈
@modafeharam_zeynab
⭕️ #خیابان_شهدا ⭕️
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
🌸اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🌸دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🌸به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🌸به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌸به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🌸ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..
🌸هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌸هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
🌸پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
🌸دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
🔴از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
🌹 #شهدا گاهی،نگاهی😔...🌹
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
🌸اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🌸دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🌸به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🌸به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌸به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🌸ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..
🌸هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌸هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
🌸پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
🌸دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
🔴از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
🌹 #شهدا گاهی،نگاهی😔...🌹