مدافعان حرم بی بی زینب (س)
34 subscribers
6.96K photos
1.23K videos
42 files
611 links
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂

در عشق اگر چه منزل آخر شهادت است،

تڪلیف اول است #شهیدانه❤️ زیستن...

آن ڪس ڪه شود #شهید❤️ او را لیاقت است،
اهل عمل و صدق و امانت است.

کانالے براے شهدا🌹

به نیت شهدا🌹

با شهدا🌹
Download Telegram
💠 #ازدواج_به_سبک_شهدا
.
🔰 #شهید حسین محمد علیپور
.
مهریه‌ام یک جلد #قرآن بود و سه تا #صلوات!!
عقدمان خیلی ساده بود، یک ماه بعد هم #عروسی کردیم.
دو سه روز رفتیم مشهد پابوس #امام_رضا علیه السلام...
.
بار اولی که رفتیم #حرم ،حسین نگاهی به من کرد و گفت: "خانوم، یه دعایی بکنم شما #آمین بگی."
خندیدم!
.
- تا چه دعایی باشه؟
- حالا تو کارت نباشه.
- خب هر چی شما بگید.
.
دست‌هایش را گرفت سمت #آسمان!
رو به گنبد طلای امام رضا علیه السلام!
"اللهم الرزقنا توفیق شهاده فی سبیلک"

به روایت #همسر شهید
.
.
.
🌹امام خامنه ای:
اگر کسی برای خود اهمیت قائل است،یا دختری برای خود #ارزش قائل است، راهش این نیست که بگوید باید #مهریه ما را زیاد کنید.
مهریه هر چقدر هم کمتر باشد، جنبه‌ی انسانی این پیوند بیشتر است.

🆔 @modafeharam_zeynab
بسمه تعالی

سلامتی پسرایی که
 محاسن دارن و بهشون میگن،#پاچه
 بزی#عصر حجر...
ولی خم به #ابرو نمیارن!

سلامتی پسرایی که
 پاتوقشون مزار #شهدا س...
نه سر قرار با دوست #مؤنث...

سلامتی پسرایی که
 جای پرورش #اندام وتزریق بازو...
پرورش #ایمان میکنه و خودسازی

سلامتی پسرایی که
 سرش و خم می کنه تا سنگ فرشای خیابونا رو
 ببینه...
نه #ناموس مردمو!

سلامت باشه پسری که
 پیشش ، روبروش ، کنار دستش ، تو کلاس ، با " امنیت "
میشینی و انگار نه انگار کنارش دختر نشسته...

سلامتی پسرایی که
 بعد امتحان نمیرن پیش همکلاسی های #مونث و بگو
 بخند را بندازن به بهانه ی امتحان...

سلامتی پسرایی که
 حاضرن دخترا بهش بگن #مریض!
ولی اون وا نده...

سلامتی پسرایی که
 وقتی تو ماشینش صدای ضبطش رو بلند میکنه ،
 نوای #قرآن و #مداحی میاد...

سلامتی پسرایی که
 ظهر تو دانشگاه پشت کفشاشو خم میکنه و آستیناش و بالا میزنه و #وضو میگیره....

عشق نوشت:
 سلامت باشن برادرانی که #غیرت #علوی دارن

#پسران_مذهبی
🆔 @modafeharm_zeynab😉
فدایی ولایت منتظر شهادت:
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!

اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🔹🔹
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🔹🔹
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🔹🔹
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🔹🔹
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🔹🔹
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..
🔹🔹
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🔹🔹
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد ارباب...
🔹🔹
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
..
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...

#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید🙏


@modafeharam_zeynab
🌷
غبطه میخورم به ایمانتان
به لحظه عروجتان
به عظمت تشییعتان
به نورانیت مزارتان
به توسلاتی که همه محتاجان به خون شمامیکنند . . .

چه میشد ماهم #شهید میشدیم؟؟؟
چه میشدماهم خاک پایتان میشدیم؟

چرا زینتهای دنیا ٬حرامها٬ مکروهات٬ شما را نفریفت و شما آسمانی شدید؟
چرا هربار در گلزار #شهدا قدم برمیدارم مزارتان غرق نوراست؟

چگونه زندگی کردید که خدا گلچینتان کرد؟
چگونه ازمال و منال فریبنده دنیا قطع امید کردید؟
🌷
میخواهم بدانم چگونه با خدا نجوا کردید که خدا خودش لبیک شهادت به شماداد...؟

#شفاعت م میکنید؟
دستانم رامیگیرین؟
در منجلاب آخرالزمان که #قرآن و اهل بیت وتک تک شما شهدا فقط زینت بنرها و تیزرهای تبلیغاتی شده اید "آیاکمک میکنید تا خدا و اهل بیت ما را بپذیرند؟"

شهدا فقط این یک عبارت را قبول کنین
از خدا بخواهید
بخاطر خونتان مارا پاک بپذیرد.
چون حفظ ایمان در #آخرالزمان سختتر از حفظ آهن گداخته درآتش است.

تقدیرم راهمانندخودتان میخواهم🙏😭🌷
@modafeharam_zeynab
تو میدانی مادر و پدر #بازیگر مورد علاقت کیه
کلّ خاندان و تاریخ تولد و غذای مورد علاقش چیه
اما نمیدونی #امام_زمانت کیه💔

این است آن زندگی پر از نادانی و جهل که همه را بشناسی جز #پیامبرت فقط اسمی شنیده ای و این جمله #مهدی_بیا وقتی صدای #قرآن را میشنوی جایی بلند میگی #مادر کی مرده💔😭

اینجاست آن دنیایی که بوی #جهالت میدهد وقتی کسی بمیرد #قرآن میخوانند و #قرآن کنج پنجره‌ای از خونه مان و سال هاست که تنهاست و خاک خورده سال هاست که #خدا با تو حرف می‌زند اما نیستی که بشنوی به نام #خدایی که مرگ را افرید تا #قرآن خوانده شود🌷🌹

آقا #جان یا مهدی(عج) فدایت شوم یه چیزی بگویم تو به اندازه ی تیم استقلال و پرسپولیس هم طرفدار نداری تو این دنیای پر از کینه و بدی🥀

#الله_اکبر💔😔
🖐اگـر دیدی دستـت از گرفتـن #قرآن
احساس سـنگینی می‌کند😔

🤐اگر دیدی زبانـت از گفتـن ذڪـر و یـاد
#خـداونـد_متعال سنگـین شده اسـت😞

پـس مطمئـن بـاش قلبـت با #گـناهـان
سـنگیـن گـردیـده است😰

⚡️ که باعـث سـنگینـی بقیـه جـوارح شـده
اسـت⚡️

😢خـداوند شــفاعـت #قــرآن_کـریـم را روز
قـیامـت نصـیب هـمـه‌ مـسلمانان گـردانـد😍

🌺 اللـهم آمیــن یا ارحم الراحمین 🌺

🤚🕌💚🥀💔
آرزوهای محالی که در #قرآن ذکر شده اند🌷

ای کاش من #خاک بودم

"سوره #نبٲ آیه ۴۰"

ای کاش پیشاپیش #چیزی می فرستادم

"سوره #فجر آیه ۲۴"

ای کاش نامه مرا به دست #من نداده بودند

"سوره #الحاقه آیه ۲۵"

ای کاش فلانی را دوست نمی‌گرفتم

"سوره #فرقان آیه ۲۸"
#امام_صادق (ع) میفرمایند :🌼

هر جوان #مؤمنی که در جوانی #قرآن تلاوت کند قرآن به #گوشت و #خونش نفوذ خواهد کرد و #نگهبان او تا روز قیامت خواهد بود🌹

📚#منبع: اصول کافی،ج۲،ص۶۰۳

#جایگاه_زن_در_ادیان_الهی

💢زن کیست....؟!

🌹اولین کسی که با #دیکتاتوری عظیم فرعون دلیرانه به پا خواست...یک مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو آسیه)

💐اولین کسی که مکه و کعبه را آباد کرد مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو هاجر)

🌹اولین کسی که از مبارکترین #آب روی زمین زمزم نوشید مرد نبود بلکه یک زن بود...(هاجر خاتون)

💐اولین کسی که خونش برای اسلام ریخته شد و شهید شد یک مرد نبود بلکه یک زن بود....(بانو سمیه)

🌹اولین کسی که مالش را در راه اسلام داد یک مرد نبود بلکه زن بود....(بانو خدیجه)

💐اولین کسی در #قرآن که خداوند از بالای هفت آسمان به حرفش گوش داد یک زن بود نه مرد...(سوره مجادله آیه 1)

🌹اولین کسی که سعی صفا و مروه را انجام داد یک مرد نبود بلکه زن بود....(بانو هاجر)

💐اولین زنی که با همه مخالفتها وارد معبد اورشلیم شد مریم بود

🌹تنها کسی که به #حمایت از شوهر و امامش میخ در به تنش فرو رفت و دم نزد و شفیع گنهکاران در روز قیامت است #زهرا (س) بود

💐و اما کسی که #کاخ یزید را به لرزه دراورد مرد نبود زینب بود #زینب

روز #مــــادر و روز #زن مبـــارکــــ🎈


@modafeharam_zeynab
⭕️ #خیابان_شهدا ⭕️

از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!

🌸اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...

🌸دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...

🌸به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...

🌸به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...

🌸به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...

🌸ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..

🌸هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...

🌸هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...

🌸پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...

🌸دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام

🔴از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...

🌹 #شهدا گاهی،نگاهی😔...🌹