⚘﷽⚘
#شهدا_طبیب_دلهاےبیمارند
هواے آلودهے
شهر دلها را بہ نفس انداختہ
طبیب دلٺ ڪہ شهـ🌷ـدا باشند
هواے دلٺ هم آسمانے مےشود
دلم آسمـ🕊ـان مےخواهد🙏🥀
@modafeharam_zeynab
#شهدا_طبیب_دلهاےبیمارند
هواے آلودهے
شهر دلها را بہ نفس انداختہ
طبیب دلٺ ڪہ شهـ🌷ـدا باشند
هواے دلٺ هم آسمانے مےشود
دلم آسمـ🕊ـان مےخواهد🙏🥀
@modafeharam_zeynab
🍃 در شفاعت #شهدا
دست درازی دارند🍃
🍃عکسشان را بنگر،
چهره نازی دارند🍃
*ما به یادآوری خاطره ها محتاجیم
ورنه آنان به من و تو چه نیازی دارند*
شُھَـــ﷽ـــداےِ نَصࢪِ ۷
دست درازی دارند🍃
🍃عکسشان را بنگر،
چهره نازی دارند🍃
*ما به یادآوری خاطره ها محتاجیم
ورنه آنان به من و تو چه نیازی دارند*
شُھَـــ﷽ـــداےِ نَصࢪِ ۷
@modafeharam_zeynab
#شهیدبهروزعلوے🌷
فڪرمیکردیم،
چون گرفتاریم از خدا دوریم؛
ولے #شهدا اثبات ڪردند،
چون از خدا دوریم #گرفتاریم...
💔✋🥀
#شهیدبهروزعلوے🌷
فڪرمیکردیم،
چون گرفتاریم از خدا دوریم؛
ولے #شهدا اثبات ڪردند،
چون از خدا دوریم #گرفتاریم...
💔✋🥀
#شهدا گفتهاندشبهاے_جمعه ڪربلائیم، نزد #ارباب.و ما دل خوشیم
به گاهے یڪ #شب_جمعه ڪه جسم خاڪیمان ڪربلا باشد.اما این ڪجا و آن ڪجا.🌹شب_جمعه
@modafeharam_zeynab
به گاهے یڪ #شب_جمعه ڪه جسم خاڪیمان ڪربلا باشد.اما این ڪجا و آن ڪجا.🌹شب_جمعه
@modafeharam_zeynab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙 گوش کنید :
خود شهید با شما حرف می زند !!!❤️
صدا و تصاویر شهید مهدی رضاخانلو❤️
#شهدا_شرمنده_ایم ...💔🙏@modafeharam_zeynab
خود شهید با شما حرف می زند !!!❤️
صدا و تصاویر شهید مهدی رضاخانلو❤️
#شهدا_شرمنده_ایم ...💔🙏@modafeharam_zeynab
خدایا امید دارم سرخی خونم سیاهی گناهم را غسل دهد و پاک شدن از گناه موجب آن شود که در جمع شهدای اسلام سرافکنده نباشم
#شهید_علی_شاه_سنایی
#شهدا_مدافع_حرم
#کلام_شهدا
@modafeharam_zeynab✋🥀
#شهید_علی_شاه_سنایی
#شهدا_مدافع_حرم
#کلام_شهدا
@modafeharam_zeynab✋🥀
#بسم_رب_الشهدا
🕊گاهی #خادم_شهدا بودن سخت میشود...
🕊🕊گاهی نوشتن از #شهدا بینهایت سخت میشود...
😔گاهی دلمان صدتا چاک میشود آنجا #همسر_شهید گفت :غذای مورد علاقه آقاسید تا سه روز دست نزده روی گاز ماند
#شهید_سید_محمد_حسین_میردوستی
😔جان دادیم آن جا که #برادر_شهید گفت :لحظه تولد زینب حضور حاج محمد را زیبا درک میکردیم
#شهید_محمد_بلباسی
😔مردیم زنده شدیم آنجا همسر شهید از #یادت_باشد
#یادم_هست گفت
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
😔گریه کردیم آنجا که همسر شهید #مدافع_امنیت #شهید_پویا_اشکانی با آن سن کمش از چهل دو روز امیدش برای برگشت همسرش از کما گفت
😔قلبمان در حال سکته بود آنجا که #پدر_شهید فاطمیه #شهیدمحمد_حسین_حدادیان از وداع با روضه مصور علی اکبرخود گفت
😔مردیم زنده شدیم آنجا که همسر شهید #مدافع_وطن #شهید_کمیل_صفری_تبار از یاعلی ،یا امیرالمومنین خودش و کمیلش گفت
🌻گاهی #خادم بودن سخت میشود چرا که تا چند روز هی میپرسی چگونه تحمل کردید خانواده شهدا
بیاید وفادار خون #شهید باشیم
.
#التماس_شهادت💔🙏🥀
ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند
#رهسپاریم_با_ولایت_تا_شهادت
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@modafeharam_zeynab
🕊گاهی #خادم_شهدا بودن سخت میشود...
🕊🕊گاهی نوشتن از #شهدا بینهایت سخت میشود...
😔گاهی دلمان صدتا چاک میشود آنجا #همسر_شهید گفت :غذای مورد علاقه آقاسید تا سه روز دست نزده روی گاز ماند
#شهید_سید_محمد_حسین_میردوستی
😔جان دادیم آن جا که #برادر_شهید گفت :لحظه تولد زینب حضور حاج محمد را زیبا درک میکردیم
#شهید_محمد_بلباسی
😔مردیم زنده شدیم آنجا همسر شهید از #یادت_باشد
#یادم_هست گفت
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
😔گریه کردیم آنجا که همسر شهید #مدافع_امنیت #شهید_پویا_اشکانی با آن سن کمش از چهل دو روز امیدش برای برگشت همسرش از کما گفت
😔قلبمان در حال سکته بود آنجا که #پدر_شهید فاطمیه #شهیدمحمد_حسین_حدادیان از وداع با روضه مصور علی اکبرخود گفت
😔مردیم زنده شدیم آنجا که همسر شهید #مدافع_وطن #شهید_کمیل_صفری_تبار از یاعلی ،یا امیرالمومنین خودش و کمیلش گفت
🌻گاهی #خادم بودن سخت میشود چرا که تا چند روز هی میپرسی چگونه تحمل کردید خانواده شهدا
بیاید وفادار خون #شهید باشیم
.
#التماس_شهادت💔🙏🥀
ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند
#رهسپاریم_با_ولایت_تا_شهادت
#شهدای_مدافع_وطن
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@modafeharam_zeynab
💌 ڪــلامشهـــید🌹هـادی ذوالفقـاری
دیـن خـودتان را حـفظ کنیـد؛چـون
اگـر امام زمـان بیایـد احتـمال دارد رو به امام باشیم وبا امام مخالفت کنیـم؛ امـام زمـان را تنـها نگذاریـد.
#صبحتون_شهدایی
#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید
دیـن خـودتان را حـفظ کنیـد؛چـون
اگـر امام زمـان بیایـد احتـمال دارد رو به امام باشیم وبا امام مخالفت کنیـم؛ امـام زمـان را تنـها نگذاریـد.
#صبحتون_شهدایی
#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید
@modafeharam_zeynab🥀
با چندتا از خانواده هاے
سپاه توے یہ خونہ ساڪن شده بودیم.
یه روز که حمید از منطقه اومد
بہ شوخی گفتم:" دلم میخواد یہ بار بیاے و ببینےاینجا رو زدن ومن هم کشته شدم.
اونوقت برام بخونے
فاطمه جان شهادتت مبارک!"
بعدشروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تڪرار ڪردم.دیدم ازحمید صدایی در نمیاد.نگاه کردم ، دیدم داره گریه میڪنه، جا خوردم.گفتم:" تو خیلی بی انصافے هر روز میری توی آتش و منم چشم به راه تو، اونوقت طاقت اشک ریختن من رو ندارے و نمیزارے من گریه کنم، حالا خودتـــ نشستی و جلوے من گریه میکنی؟"سرش رو بالا آورد و گفت: "فاطمه جان به خداقسم اگه تونباشی من اصلا از جبهه برنمیگردم"
#شهدا_را_یاد_ڪنیم_با_صلواٺ 🤚
#شهید_حمید_باکری🌷
با چندتا از خانواده هاے
سپاه توے یہ خونہ ساڪن شده بودیم.
یه روز که حمید از منطقه اومد
بہ شوخی گفتم:" دلم میخواد یہ بار بیاے و ببینےاینجا رو زدن ومن هم کشته شدم.
اونوقت برام بخونے
فاطمه جان شهادتت مبارک!"
بعدشروع کردم به راه رفتن و این جمله رو تڪرار ڪردم.دیدم ازحمید صدایی در نمیاد.نگاه کردم ، دیدم داره گریه میڪنه، جا خوردم.گفتم:" تو خیلی بی انصافے هر روز میری توی آتش و منم چشم به راه تو، اونوقت طاقت اشک ریختن من رو ندارے و نمیزارے من گریه کنم، حالا خودتـــ نشستی و جلوے من گریه میکنی؟"سرش رو بالا آورد و گفت: "فاطمه جان به خداقسم اگه تونباشی من اصلا از جبهه برنمیگردم"
#شهدا_را_یاد_ڪنیم_با_صلواٺ 🤚
#شهید_حمید_باکری🌷
دنبال شهرتیم و پی اسم و رسم و نام
غافل از اینکه که فاطمه گمنام میخرد
🌷 #شهدا التماس دعا🙏
💔
@modafeharam_zeynab
غافل از اینکه که فاطمه گمنام میخرد
🌷 #شهدا التماس دعا🙏
💔
@modafeharam_zeynab
🌹 #بسم_رب_الشهدا_والصدیقین🌹
در عشق اگر چہ منزل آخر #شہادت است
تکلیف اول است #شہیدانہ_زیستن ...
اینجا #شہدا دعوتت کردن
نمیخواے که #تنہاشون بذارے ...
نمیخواے که #دعوتشونو رد کنی
#شهدا_منتظرن
#یا_زهرا_س
کـانـال دوست شـ❤️ــهید من
در عشق اگر چہ منزل آخر #شہادت است
تکلیف اول است #شہیدانہ_زیستن ...
اینجا #شہدا دعوتت کردن
نمیخواے که #تنہاشون بذارے ...
نمیخواے که #دعوتشونو رد کنی
#شهدا_منتظرن
#یا_زهرا_س
کـانـال دوست شـ❤️ــهید من
🌷 #خاطرات_شهدا 🌷
#بوى_شكلات
🌷از اولین گازهایی که دشمن علیه ما استفاده کرد، گاز اعصاب بود. به علت اینکه بچه ها هنوز آشنایی کاملی با مواد شیمیایی نداشتند، اتفاقات جالبی رخ می داد....
🌷....از جمله اینکه روز اول که عراق منطقه را شیمیایی کرد، بوی خوشی به مشام رسید. بچه ها می گفتند که کارخانه شکلات سازی عراق را منهدم کرده اند و این بوی کارخانه است، در صورتی که بوی گاز شیمیایی بود و کسی هم آشنایی به آن نداشت....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#اللهم صل علی #محمد و آل #محمد و عجل فرجهم
#بوى_شكلات
🌷از اولین گازهایی که دشمن علیه ما استفاده کرد، گاز اعصاب بود. به علت اینکه بچه ها هنوز آشنایی کاملی با مواد شیمیایی نداشتند، اتفاقات جالبی رخ می داد....
🌷....از جمله اینکه روز اول که عراق منطقه را شیمیایی کرد، بوی خوشی به مشام رسید. بچه ها می گفتند که کارخانه شکلات سازی عراق را منهدم کرده اند و این بوی کارخانه است، در صورتی که بوی گاز شیمیایی بود و کسی هم آشنایی به آن نداشت....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#اللهم صل علی #محمد و آل #محمد و عجل فرجهم
Forwarded from *•أ̅̅ح̅̅ب̅ ̅أ̅̅ل̅̅ل̅̅ه̅ ̅م̅̅ن̅ ̅أ̅̅ح̅̅ب̅ ̅ح̅̅س̅̅ي̅̅ن̅ا¸•* (✋̑ي̑̑ا̑̑لــ̑̑ثــ̑̑ا̑̑ر̑̑ا̑̑ت̑̑ا̑̑لـح̑̑س̑̑ي̑̑ךּ̑🕊)
#دلنوشته #حرف_دل
دوباره #دلنوشته ...
دوباره نامه ...
دوباره حرفای دلم روی کاغذ ...
دوباره....
حنجره ام ، شما را فریاد میزند
شما که تجلی #عشق هستید
#قنوتم را طولانی می کنم
شک ندارم شما برای #روسفید شدم ، نیمه شبی دعا می کنید
چراغ دلم را هر روز
با یاد شما روشن می کنم
یااااااااد امام وووووو #شهدااااااااا دل ووووو می بره کَرررررربُلا.....
و اتاقم را با #عکس و #سربند و چفیه های #خونین شما #تزیین میکنم
و همیشه بخاطر می سپارم
#شهدا چرا رفتند
ای #شهید باید به شما
زنجیر کنم بند #دلم را.... 🌷🕊
دوباره #دلنوشته ...
دوباره نامه ...
دوباره حرفای دلم روی کاغذ ...
دوباره....
حنجره ام ، شما را فریاد میزند
شما که تجلی #عشق هستید
#قنوتم را طولانی می کنم
شک ندارم شما برای #روسفید شدم ، نیمه شبی دعا می کنید
چراغ دلم را هر روز
با یاد شما روشن می کنم
یااااااااد امام وووووو #شهدااااااااا دل ووووو می بره کَرررررربُلا.....
و اتاقم را با #عکس و #سربند و چفیه های #خونین شما #تزیین میکنم
و همیشه بخاطر می سپارم
#شهدا چرا رفتند
ای #شهید باید به شما
زنجیر کنم بند #دلم را.... 🌷🕊
روے دیوار هر ڪوچه اے
ڪه نگاه مےڪنے
عڪس یه #شهید رو زدن
اماچند نفراز آدماے این شهر
دلشون رو زدن←به نام #شهدا...
#صبحتونشهدایی
#کانالسفیرانشهدا
─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─
ڪه نگاه مےڪنے
عڪس یه #شهید رو زدن
اماچند نفراز آدماے این شهر
دلشون رو زدن←به نام #شهدا...
#صبحتونشهدایی
#کانالسفیرانشهدا
─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─
قسمتی از یک دلنوشته #شهید_دکتر_مصطفی_چمــران
ای #حسین!
در ڪربلا تو یڪایڪ #شهدا را
در آغوش مےڪشیدی، مے بوسیدی
وداع مےڪردی..
آیا ممڪن است هنگامے ڪہ
من نیز بہ خاڪ و خون خود مےغلطم
تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری
و عطش عشق مرا بہ تو
و بہ خدای تو سیراب ڪنی؟
از راست پیکر پاک شهدای #کربلای_۵
#شهید_سید_جواد_هاشمیان و
#شهید_مهدی_فرقانی
از لشگر ۲۷ محمدرسول الله ﷺ
#اللهم_الرزقنا
#یاد_شهیدان_باذکر_صلوات
💔
ای #حسین!
در ڪربلا تو یڪایڪ #شهدا را
در آغوش مےڪشیدی، مے بوسیدی
وداع مےڪردی..
آیا ممڪن است هنگامے ڪہ
من نیز بہ خاڪ و خون خود مےغلطم
تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاری
و عطش عشق مرا بہ تو
و بہ خدای تو سیراب ڪنی؟
از راست پیکر پاک شهدای #کربلای_۵
#شهید_سید_جواد_هاشمیان و
#شهید_مهدی_فرقانی
از لشگر ۲۷ محمدرسول الله ﷺ
#اللهم_الرزقنا
#یاد_شهیدان_باذکر_صلوات
💔
💢زیارت شهدا در روز پنج شنبه
حدیث قدسی :هر که راعاشق شوم خواهم کشت و هر که را بکشم خود خون بهای او هستم خوش به سعادتت ای شهید که خدا این گونه عاشقت شدو تورا برگزید
#شهدا_نگاهی🌷🙏🥀💔✋
حدیث قدسی :هر که راعاشق شوم خواهم کشت و هر که را بکشم خود خون بهای او هستم خوش به سعادتت ای شهید که خدا این گونه عاشقت شدو تورا برگزید
#شهدا_نگاهی🌷🙏🥀💔✋
⭕️ #خیابان_شهدا ⭕️
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
🌸اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🌸دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🌸به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🌸به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌸به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🌸ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..
🌸هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌸هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
🌸پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
🌸دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
🔴از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
🌹 #شهدا گاهی،نگاهی😔...🌹
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
🌸اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🌸دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
🌸به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🌸به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌸به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🌸ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم..
🌸هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌸هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
🌸پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
🌸دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
🔴از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
🌹 #شهدا گاهی،نگاهی😔...🌹