یک تعریف زیبا از #بازاریابی هم می تواند تقدیم و تفهیم اشتیاق به مشتری باشد. یعنی ایده های متفاوت و پرارزش را با کیفیت عالی و #خدمات نفیس و تبلیغات جذاب و نهایتا با پرسنل مهربان، حرفه ای و خوش برخورد به مشتری طوری تقدیم کنیم که یک شخصیت خاص، پر از تفاوت و #اشتیاق و مسئول؛ برای برند ما در ذهنش نقش ببندد.
مدتی پیش #جشن_تبلیسوبا بود. مراسمی که جهت بزرگداشت انتخاب تفلیس به مرکزیت کشور هر ساله در پایتخت #گرجستان برگزار می شود و مردم در خیابان ها به پایکوبی و صرف غذا و کباب و نوشیدنیهای مختلف می پردازند... من هم به اتفاق دوستانم در کنار خیابان به صرف اطعمه و اشربه ارائه شده توسط یکی از رستورانهای بین المللی شهر به مدیریت یک ایرانی به نام آقای #مجتبی_حسینی پرداختیم و تا نیمه شب در محضر دوستان مختلف منجمله خود شخص مدیر رستوران بودیم... . حوالی ساعت یک بامداد تقاضای صورتحساب کردیم اما وقتی فاکتور را دیدیم با مبلغی نزدیک به دو برابر عدد تخمینی خودمان مواجه شدیم!! در آن لحظه و با توجه به عدم حضور خود مدیر، بناچار صورتحساب را پرداخت کردم ولی پس از آنهمه حس خوب، نهایتا با تلخکامی به منزل برگشتم... فردا شب که بخش دوم جشن بود ، (سهوا یا عمدا !!) از کنار رستوران ایشان عبور کردیم و بعلت تعهدم به #صداقت در دوستی، مساله را با ایشان در میان گذاشتم. مدیر مذکور بلافاصله با ادب و بدون ناراحتی و با لبخند و #احترام از ما پوزش خواست و گفت تا شام امشبتون رو بخورید، من صورتحساب دیشب را چک می کنم... البته که من از یک سو مایل بودم شب دوم جشن را در خیابانهای دیگر بگذرانم و از سوی دیگر طبیعتا تصورم این بود که امشب هم یک مبلغ خاص بایستی برای مشخص شدن اشتباه دیگران پرداخت کنم!! برای همین ابتدا نپذیرفتم... اما نظر به اصرار ایشان قبول کردم (و البته ذغال خوب هم بی تاثیر نبود و مزه کباب دیشب هنوز رخ می نمود!!!) ... بهرحال غذاها را خوردیم و شب دوم جشن هم همانجا به پایان رسید... بهرحال اما مدیر تا آن زمان ، حساب دیشب را نرسیده بود و امشب هم در پایان جشن سخت درگیر بود... این شد که شخصا برای دریافت و پرداخت صورتحساب به صندوق مراجعه کردم... ولی متوجه شدم که شام همه میز به حساب مدیر بوده و برای ما هیچ رقمی منظور نشده است (میز همگی ما عملا از حساب دیشب بیشتر بود!...) تصور کردم که این به جبران دیشب بوده است... اما قبل از خروج، آقا مجتبی دوان دوان خود را به ما رساند و خواست که بدون خداحافظی نرویم و آرزوی سلامت و ... بعد هم پول دیشب را با احترام فراوان به من بازگرداند... گفتم شما با شام امشب عملا من را خلع سلاح کرده اید... اما نپذیرفت و فرمود که اشکال دیشب باید حل میشد که ضمن عذرخواهی جبران گردید و شام امشب به رسم دوستی و #رفاقت است... آن بحثی بود و این یکی بحث دیگر... من که رفته بودم اعتراض کنم، هم پولم را پس گرفتم، هم بیشتر از شب قبل مهمان رستوران شدم و هم زیر بار خضوع و #مسئولیت_اندیشی مدیر مهربان آن رستوران خجالت زده و مدیون شدم... .
قرار نیست از ایشان و دوستان دیگرم بت بسازم... ولی حداقل از دریچه یک معلم بازاریابی باید عرض کنم که #برندینگ مبتنی بر عملکرد و اخلاق همیشه در خروجی اعجاز فوق العاده ای دارد... موثرتر از تبلیغات... !
عذرخواهی، دعوت از روی رفاقت و نپذیرفتن هزینه شب دوم و نهایتا جبران اشتباه و تلاش فروتنانه و پر از محبت ِ این مدیر و ادامه این لبخند و #تعهد و #احترام حتی پس از اتمام معامله و بسیاری مثالهای دیگر همگی از جمله مواردی هستند که در آن میشود برای خودمان، نام شرکت، مغازه، رستوران و #برند تجاری و شخصیت ِ محصولمان، عشق و اشتیاق و احترام به مشتری را بدست آوریم... . این همان جایی ست که تهدید با مهارت به فرصت تبدیل شده و تعهد به #تقدیم_حس_خوب را برای مشتری به عینه به اثبات می رسانیم... .
از سر کین در گذر...
بوسه ده ای لب شکر!
عصر وفادارسازی با ابزار کیفیت و تبلیغات تمام شده است و اینها کمترین وظیفه سازمانهاست. امروز فروتنی، مسئولیت و #اخلاق است که تبیین کننده سیاستهای سازمان ماست و با آنهاست که می توان وفاداری فراتر از دلیل را رقم زد تا بدین ترتیب #مشتری بیشتر از آنکه به ما #وفادار شود، تبدیل به شریک تجاری ما گردد و منافع سازمان ما را (که می داند که خدمت به خود او نیز از وجوه مهم آن است) در همه اشکال ملاحظه و به آنها کوشا شود.
#loyalty_beyond_reasons
#Markagement
#Bahman_Moghimi
#Tbilisi
#Tbilisoba
#Study_in_Georgia
#بهمن_مقیمی
#عضو_هیأت_علمی
#دانشگاه_جورجیا
#مشاور_و_سخنران_مدیریت
#مارکیجمنت
#جئوروپیا
#تفلیس
#برندینگ
#تحصیل_در_گرجستان
https://www.instagram.com/p/BaBKms7FsMY/
مدتی پیش #جشن_تبلیسوبا بود. مراسمی که جهت بزرگداشت انتخاب تفلیس به مرکزیت کشور هر ساله در پایتخت #گرجستان برگزار می شود و مردم در خیابان ها به پایکوبی و صرف غذا و کباب و نوشیدنیهای مختلف می پردازند... من هم به اتفاق دوستانم در کنار خیابان به صرف اطعمه و اشربه ارائه شده توسط یکی از رستورانهای بین المللی شهر به مدیریت یک ایرانی به نام آقای #مجتبی_حسینی پرداختیم و تا نیمه شب در محضر دوستان مختلف منجمله خود شخص مدیر رستوران بودیم... . حوالی ساعت یک بامداد تقاضای صورتحساب کردیم اما وقتی فاکتور را دیدیم با مبلغی نزدیک به دو برابر عدد تخمینی خودمان مواجه شدیم!! در آن لحظه و با توجه به عدم حضور خود مدیر، بناچار صورتحساب را پرداخت کردم ولی پس از آنهمه حس خوب، نهایتا با تلخکامی به منزل برگشتم... فردا شب که بخش دوم جشن بود ، (سهوا یا عمدا !!) از کنار رستوران ایشان عبور کردیم و بعلت تعهدم به #صداقت در دوستی، مساله را با ایشان در میان گذاشتم. مدیر مذکور بلافاصله با ادب و بدون ناراحتی و با لبخند و #احترام از ما پوزش خواست و گفت تا شام امشبتون رو بخورید، من صورتحساب دیشب را چک می کنم... البته که من از یک سو مایل بودم شب دوم جشن را در خیابانهای دیگر بگذرانم و از سوی دیگر طبیعتا تصورم این بود که امشب هم یک مبلغ خاص بایستی برای مشخص شدن اشتباه دیگران پرداخت کنم!! برای همین ابتدا نپذیرفتم... اما نظر به اصرار ایشان قبول کردم (و البته ذغال خوب هم بی تاثیر نبود و مزه کباب دیشب هنوز رخ می نمود!!!) ... بهرحال غذاها را خوردیم و شب دوم جشن هم همانجا به پایان رسید... بهرحال اما مدیر تا آن زمان ، حساب دیشب را نرسیده بود و امشب هم در پایان جشن سخت درگیر بود... این شد که شخصا برای دریافت و پرداخت صورتحساب به صندوق مراجعه کردم... ولی متوجه شدم که شام همه میز به حساب مدیر بوده و برای ما هیچ رقمی منظور نشده است (میز همگی ما عملا از حساب دیشب بیشتر بود!...) تصور کردم که این به جبران دیشب بوده است... اما قبل از خروج، آقا مجتبی دوان دوان خود را به ما رساند و خواست که بدون خداحافظی نرویم و آرزوی سلامت و ... بعد هم پول دیشب را با احترام فراوان به من بازگرداند... گفتم شما با شام امشب عملا من را خلع سلاح کرده اید... اما نپذیرفت و فرمود که اشکال دیشب باید حل میشد که ضمن عذرخواهی جبران گردید و شام امشب به رسم دوستی و #رفاقت است... آن بحثی بود و این یکی بحث دیگر... من که رفته بودم اعتراض کنم، هم پولم را پس گرفتم، هم بیشتر از شب قبل مهمان رستوران شدم و هم زیر بار خضوع و #مسئولیت_اندیشی مدیر مهربان آن رستوران خجالت زده و مدیون شدم... .
قرار نیست از ایشان و دوستان دیگرم بت بسازم... ولی حداقل از دریچه یک معلم بازاریابی باید عرض کنم که #برندینگ مبتنی بر عملکرد و اخلاق همیشه در خروجی اعجاز فوق العاده ای دارد... موثرتر از تبلیغات... !
عذرخواهی، دعوت از روی رفاقت و نپذیرفتن هزینه شب دوم و نهایتا جبران اشتباه و تلاش فروتنانه و پر از محبت ِ این مدیر و ادامه این لبخند و #تعهد و #احترام حتی پس از اتمام معامله و بسیاری مثالهای دیگر همگی از جمله مواردی هستند که در آن میشود برای خودمان، نام شرکت، مغازه، رستوران و #برند تجاری و شخصیت ِ محصولمان، عشق و اشتیاق و احترام به مشتری را بدست آوریم... . این همان جایی ست که تهدید با مهارت به فرصت تبدیل شده و تعهد به #تقدیم_حس_خوب را برای مشتری به عینه به اثبات می رسانیم... .
از سر کین در گذر...
بوسه ده ای لب شکر!
عصر وفادارسازی با ابزار کیفیت و تبلیغات تمام شده است و اینها کمترین وظیفه سازمانهاست. امروز فروتنی، مسئولیت و #اخلاق است که تبیین کننده سیاستهای سازمان ماست و با آنهاست که می توان وفاداری فراتر از دلیل را رقم زد تا بدین ترتیب #مشتری بیشتر از آنکه به ما #وفادار شود، تبدیل به شریک تجاری ما گردد و منافع سازمان ما را (که می داند که خدمت به خود او نیز از وجوه مهم آن است) در همه اشکال ملاحظه و به آنها کوشا شود.
#loyalty_beyond_reasons
#Markagement
#Bahman_Moghimi
#Tbilisi
#Tbilisoba
#Study_in_Georgia
#بهمن_مقیمی
#عضو_هیأت_علمی
#دانشگاه_جورجیا
#مشاور_و_سخنران_مدیریت
#مارکیجمنت
#جئوروپیا
#تفلیس
#برندینگ
#تحصیل_در_گرجستان
https://www.instagram.com/p/BaBKms7FsMY/
Instagram
💫Aqua Pub💫
47 Likes, 5 Comments - 💫Aqua Pub💫 (@aqua_pub) on Instagram