Hassan kashavarz
64 subscribers
2.89K photos
86 videos
3.58K links
إشعار حافظ ، شهريار ، سعدي ، رهي معيري ، مولانا و رباعيات دلنشين
Download Telegram
درود

بامداد خوش

يك عمر در انتظار خود را كشتم
بي زهر و طناب و دار خود را كشتم

تا كم نكنم بناي محكم كاري
با هر نفسي دو بار خود را كشتم

📚 #احمد_پروين

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

ای در صفت ذات تو حیران که و مه
وز هر دو جهان خدمت درگاه تو به

علت تو ستانی و شفا هم تو دهی
یا رب تو به فضل خویش بستان و بده

📚 #ابوسعید ابوالخیر - رباعیات - رباعی شماره ۵۹۸

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم
شاکر نعمت و پرورده احسان بودم

چه کند بنده که بر جور تحمل نکند
بار بر گردن و سر بر خط فرمان بودم

خار عشقت نه چنان پای نشاط آبله کرد
که سر سبزه و پروای گلستان بودم

روز هجرانت بدانستم قدر شب وصل
عجب ار قدر نبود آن شب و نادان بودم

گر به عقبی درم از حاصل دنیا پرسند
گویم آن روز که در صحبت جانان بودم

که پسندد که فراموش کنی عهد قدیم
به وصالت که نه مستوجب هجران بودم

خرم آن روز که بازآیی و سعدی گوید
آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم

📚 #سعدی - غزلیات - غزل شماره ۳۸۰

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

ای قمر تابی از بناگوشت
شکر آبی ز چشمهٔ نوشت

جاودان مست چشم می گونت
واهوان صید خواب خرگوشت

خسرو آسمان حلقه نمای
حلقه در گوش حلقه در گوشت

آن خط سبز هیچ دانی چیست
که دمید از عقیق در پوشت

از زمرد ز دست خازن حسن
قفل بر درج لعل خاموشت

ایکه هرگز نمی‌کنی یادم
نکنم یک نفس فراموشت

کاش کامشب بدیدمی در خواب
مست از آنسان که دیده‌ام دوشت

گر چه ما بیتو زهر می‌نوشیم
باد هرمی که می‌خوری نوشت

تو از آن برتری بزیبائی
که رسد دست ما در آغوشت

چهرهٔ خویش را در آینه بین
تا ببینیم مست و مدهوشت

باده امشب چنان مخور خواجو
که چو دیشب برند بر دوشت

📚 #خواجوی کرمانی - غزلیات - غزل شماره ۲۱۵

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

مرو ای جان شیرین از بر من
توقف کن که آید دلبر من

بده فایز به تلخی جان شیرین
که جانانت بگیرد سر به دامن

📚 #فایز - دوبیتی ها - دو بیتی شماره ۹۲

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

قلبت که می زند سر من درد می کند
این روزها سراسر من درد می کند

قلبت که... نیمه ی چپ من درد می کشد
تب کرده، نیم دیگر من درد می کند

تحریک می کند عصب چشمهام را
چشمی که در برابر من درد می کند

شاید تو وصله ی تن من نیستی، چقدر
جای تو روی پیکر من درد می کند

هی سعی می کنم که ترا کیمیا کنم
هی دستهای مس گر من درد می کند

دیر است پس چرا متولد نمی شوی؟
شعر تو روی دفتر من درد می کند

📚 #نجمه_زارع - عشق قابیل است (باید دوباره زاده شوم ...) - غزل شماره ۱۵

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

گر آخرین فریب تو ، ای زندگی ، نبود
اینک هزار بار ، رها کرده بودمت

زان پیشتر که باز مرا سوی خود کشی
در پیش پای مرگ فدا کرده بودمت

هر بار کز تو خواسته ام بر کنم امید
آغوش گرم خویش برویم گشاده ای

دانسته ام که هر چه کنی جز فریب نیست
اما درین فریب ، فسون ها نهاده ای

در پشت پرده ، هیچ مداری جز این فریب
لیکن هزار جامه بر اندام او کنی

چون از ملال روز و شبت خاطرم گرفت
او را طلب کنی و مرا رام او کنی

روزی نقاب عشق به رخسار او نهی
تا نوری از امید بتابد به خاطرم

روزی غرور شعر و هنر نام او کنی
تا سر بر آفتاب بسایم که شاعرم

در دام این فریب ، بسی دیر مانده ام
دیگر به عذر تازه نبخشم گناه خویش

ای زندگی ، دریغ که چون از تو بگسلم
در آخرین فریب تو جویم پناه خویش

📚 #نادر_نادرپور - دختر جام - آخرین فریب

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

آهای ای همه هستی ام، سلام و درود!
دل از دریچه چشمان تو ستاره ربود

سلام بر تو و احساس زخمی ات ای خوب!
کدام درد به سمت تو باز، بال گشود؟

کدام فاجعه بارید سمت باغ دلت؛
گلوی فکر تو را هم به بغض ها آلود؟

هنوز داغی خورشید از تو می بارد
اگرچه باز غروب آمده ست بر تو فرود...

تو شاه بیت غزل های زندگی هستی
و عشق، شوق حضور تو را به شعر، سرود!

📚 #شیوا_فرازمند - غزلیات - سلام
🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

ای دوست کجائی و کجائی که نئی؟
آخر تو کرائی و کرائی که نئی؟

بیگانگی تو با من افتاد ار نه
تو یار کدام آشنایی که نئی؟

📚 #سلمان ساوجی - دیوان اشعار - رباعیات - رباعی شماره ۲۳

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

گفتند که شعر تو ملک داشت به دست
گفتم عجبا و جای این معنی هست

او فرع و چنان دلیر در بحر نشست
من اصل و به بیم در ز جیحون پیوست

📚 #انوری - دیوان اشعار - رباعیات - رباعی شماره ۳۵

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امشب تو را به خوبی نسبت به ماه کردم
تو خوب تر ز ماهی، من اشتباه کردم

دوشینه پیش رویت آیینه را نهادم
روز سفید خود را آخر سیاه کردم

هر صبح یاد رویت تا شام گه نمودم
هر شام فکر مویت تا صبح گاه کردم

تو آن چه دوش کردی از نوک غمزه کردی
من هر چه کردم امشب از تیر آه کردم

صد گوشمال دیدم تا یک سخن شنیدم
صد ره به خون تپیدم تا یک نگاه کردم

چون خواجه روز محشر جرم مرا ببخشد
گر وعده عطایش عمری گناه کردم

من هر غزل که گفتم در عاشقی فروغی
یک جاگریز آن را بر نام شاه کردم

شاه همه سلاطین، شایسته ناصرالدین
کز قهر دشمنش را در قعر چاه کردم

📚 #فروغی_بسطامی

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

ای مجلس تو چو بخت نیک اصل طرب
وین در سخنهات چو روز اندر شب

خورشید سما را چو ز چرخست نسب
خورشید زمینی و چو چرخی چه عجب

📚 #سنایی - دیوان اشعار - رباعیات - رباعی شماره ۲۰

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

در ملک لایزالی دیدم من آنچه دیدم
از خود شدم مبرا، وانگه به خود رسیدم

در خلوتی که ما را با دوست بود آنجا
گفتم به بی‌زبانی، بی گوش هم شنیدم

خورشید وحدت اینک از مشرق وجودم
طالع شده است، ازان من چون ذره ناپدیدم

باری، دری که هرگز بر کس نشد گشاده
سر ازل مرا داد، از لطف خود، کلیدم

چون محو گشتم از خود همراه من عراقی
بر آشیان وحدت بی‌بال و پر پریدم

📚 #عراقی - غزلیات - غزل شماره ۱۶۸

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

آن شکرپاسخ نباتم می‌دهد
و آنک کشتستم حیاتم می‌دهد

آن که در دریای خونم غرقه کرد
یونس وقتم نجاتم می‌دهد

در صفات او صفاتم نیست شد
هم صفا و هم صفاتم می‌دهد

رخت را برد و مرا درویش کرد
نک ز یاقوتش زکاتم می‌دهد

اسب من بستد پیاده مانده‌ام
وز دو رخ آن شاه ماتم می‌دهد

کوه طور از شاهماتش پاره شد
من کم از کاهم ثباتم می‌دهد

ماه عید روز وصلش خواستم
از شب هجران براتم می‌دهد

چون برون از شش جهت بد گنج عشق
زان جهت بی این جهاتم می‌دهد

📚 #مولوی - دیوان شمس - غزل شماره ۸۱۱

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

برخیز دلا که دل به دلدار دهیم
جان را به جمال آن خریدار دهیم

این جان و دل و دیده پی دیدن اوست
جان و دل و دیده را به دیدار دهیم

📚 #سایه - سیاه مشق - رباعیات - دیدار

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

اي شاهد شكنجه من از فراقها
آتش به جانمي كه گواهي به داغها

سر زير آب باشي و مشتاق يك نفس
اي همنفس منم پر ازين اشتياقها

حق با من است گرچه سكوتم هميشگي است
حق مي دهند اگرچه به بحث كلاغها

با پاي خود به جنگ تبر رفت مثل من
وقتي درخت خسته شد از دست باغها

در اشك من نگاه كن اي نازنين من
آرام ميشود دلت از چلچراغها

📚 #احمد_پروين

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

ای خاک نشین درگه قدر تو ماه
دست هوس از دامن وصلت کوتاه

در کوی تو زان خانه گرفتم که مباد
آزرده شود خیالت از دوری راه

📚 #ابوسعید ابوالخیر - رباعیات - رباعی شماره ۶۰۰

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

من چون تو به دلبری ندیدم
گلبرگ چنین طری ندیدم

مانند تو آدمی در آفاق
ممکن نبود پری ندیدم

وین بوالعجبی و چشم بندی
در صنعت سامری ندیدم

با روی تو ماه آسمان را
امکان برابری ندیدم

لعلی چو لب شکرفشانت
در کلبه جوهری ندیدم

چون در دورسته دهانت
نظم سخن دری ندیدم

مه را که خرد که من به کرات
مه دیدم و مشتری ندیدم

وین پرده راز پارسایان
چندان که تو می‌دری ندیدم

دیدم همه دلبران آفاق
چون تو به دلاوری ندیدم

جوری که تو می‌کنی در اسلام
در ملت کافری ندیدم

سعدی غم عشق خوبرویان
چندان که تو می‌خوری ندیدم

دیدم همه صوفیان آفاق
مثل تو قلندری ندیدم

📚 #سعدی - غزلیات - غزل شماره ۳۸۲

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

منزل ار یار قرینست چه دوزخ چه بهشت
سجده گه گر بنیازست چه مسجد چه کنشت

جای آسایش مشتاق چه هامون و چه کوه
رهزن خاطر عشاق چه زیبا و چه زشت

عشقبازی نه ببازیست که دانندهٔ غیب
عشق در طینت آدم نه به بازیچه سرشت

تا چه کردم که ز بدنامی و رسوائی من
#ساکن #دیر #مغانم بخرابات نهشت

گر سر تربت من بازگشائی بینی
قالبم سوخته و گل شده از خون همه خشت

همچو بالای تو در باغ کسی سرو ندید
همچو رخسار تو دهقان به چمن لاله نکشت

بر گل روی تو آن خال معنبر که نشاند
بر مه عارضت آن خط مسلسل که نوشت

هر که بیند که تو از باغ برون می‌آئی
گوید این حور چرا خیمه برون زد ز بهشت

تا به چشمت همه پاکیزه نماید خواجو
خاک شو بر گذر مردم پاکیزه سرشت

📚 #خواجوی کرمانی - غزلیات - غزل شماره ۲۱۷

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih
درود

بامداد خوش

اگر هنگام مردن دلبر من
نهد از مهر بر زانو سر من

بگیرد یار فایز را در آغوش
بسا آسان رود جان از تن من

📚 #فایز - دوبیتی ها - دو بیتی شماره ۹۳

🆔 https://tttttt.me/manotanhaih