"دم عشق،دمشق"
1.7K subscribers
3.2K photos
643 videos
139 files
698 links
Download Telegram
عکس نگار
‍ و تو اى #ابراهیم؛ در میان سطور ناگفته‌هايت، #زیستنی را به تصویر کشیدی که رستاخیزش به #خون غلتیده می‌شود ... زيستنى كه در میدان #بندگی، بر #ابلیس غدّار فائق آمد و بر #نفس سرکشِ عصیان‌گر پیروز گشت ... و این‌چنین به قول و فعل، #شهید رفتن را برای‌مان #شاهدی…
🗞 برشى از دست‌نوشته شهيد مدافع حرم ابراهيم عشريه به تاريخ ٩٠/١/٤؛

🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷

🔴 «سلام خدا»

🔻مرحوم دکتر شریعتی در #نیایش عاشقانه‌اش با حضرتت عرضه می‌دارد: «چگونه #زیستن را تو به من #بیاموز، چگونه #مردن را من خودم خواهم #آموخت» اما این ... درگاه #بندگیت می‌خواهد: «#چگونه زیستن را به او #بیاموزی تا در #انتخاب چگونه #مردن، #شهادت را برایش برگزینی.»

🔹این #بنده سرکش درگاهت با تمامی خطاهایش، از آنجا که سابقه #فضل و #کرمت را #خوب می‌شناسد و #امید وافر به #بخشش گناهانش دارد از محضر کبریایت می‌خواهد او را غرقه به #خونِ #شهادت در راهت به #حضور بپذیری.

🔸بنده‌ی #عصیان‌گر از #ارباب صاحب جود و رأفتش می‌خواهد با دیده‌ی #اغماض به #اعمال او بنگرد و از خطاهای گذشته‌اش بگذرد و #حسینی #زیستن و حسینی #مردن را به او بیاموزد. او را به #دین محمد صلی الله علیه وآله وسلم #زنده بدارد، و بر دین محمد صلی الله علیه وآله وسلم و با #حب #اهل_بیت عصمت و طهارت او را #بمیراند.

🔹#بنده عاصی درگاهت خوب می‌داند که هیچ توانایی بر #نفع و ضررش ندارد چرا که #دست توانای حضرتت را در تمام #امور و اراده‌ی خلل‌ناپذیرت را در تمام رخدادهای عالم #هستی دخیل می‌داند و خود را در #مقام بنده‌ی سیه‌روی بیچاره‌ای می‌داند که #امید به #فضل و کرمت او را امیدوار می‌دارد.

🔺لذا تمام امورش را به #ذات اقدست می‌سپارد و در تمام #لحظات زندگیش (چه #زیستن و چه #مردن) به حضرتت #توکل می‌کند، چون #آموخته است «ان الله یحب المتوکلین».

🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs

🆔 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
Forwarded from عکس نگار
روايتى از شهيد مدافع حرم عليرضا جيلان؛

🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷

⚫️ «قسم به معنی لایمکن الفرار از عشق، که پُر شده است جهان از حسين سرتاسر؛ (بخش پنجم)، هيئت» ...

آيد صدا ز #غیب كـه قد قامت العزا
رخصت بده #اقامه بزم #عزا كنیم ...

🔻مدت کوتاهی بود که یه خانواده با #ايمان، يه قطعه #زمین به #هيئت #فاطميون اهدا كرده بودند. دو هفته شب و روزِ همه بچه‌ها شده بود اينكه هرجوری که شده اونجا را برای برنامه #محرم برسونیم. به مدد #اهل‌بیت (علیهم‌السلام) از یه خرابه و ساختمون نیمه‌کاره، یه #خیمه زیبا و گرم و نرم برای مراسمات آماده شد. تا شب #پیشواز محرم همچی آماده شد.

🔸یه بارون سیل‌آسا و پیش‌بینی نشده کارمون را تحت‌الشعاع قرار داد. رفتم #هیئت دیدم چندتا از بچه‌ها دارن فرش‌ها رو جمع می‌کنند. آب کل هئیت رو برداشته بود. و یه نفر بالای #داربست شروع کرده به بستن #چادرها و پلاستیک‌های سقف. آره، #علیرضا بود.

🔸بعد از درست کردن #سقف از داخل رفتیم روی پشت‌بام و از رو چادر برزنت‌ها رو مرتب کردیم و کل قسمت‌ها رو زیر بارون، پلاستیک یه تیکه کشیدیم. نمی‌دونم برا ناهار اومدیم پایین یا اصلاً ناهار خوردیم یا نه. ساعت حول‌وحوش چهار بود که #علی گفت: «دیگه نمی‌تونم سر پا وایستم». دیشب نخوابیده بود، از #صبح زود هم سر داربست. بهش گفتم: «برو چند ساعت خونه #استراحت کن، بقیه‌ش رو با بچه‌ها انجام میدن». رفتش پایین که بره استراحت کنه؛ الان مشکل #فرش بود. چون همه فرش‌ها خیس شده بود. علی رفت، اما نیم‌ساعت بعد با یه پیکان‌بار فرش اومد. کلاً با #خستگی بیگانه بود. خندیدم بهش و گفتم ...

🔺اون #محرم برا من و علی شد #سینه‌زدن رو سر داربست‌ها. هر #شب بارونی باید می‌رفتیم بالا، آب‌هایی که روی پلاستیک‌ها و چادرها جمع می‌شد رو خالی می‌کردیم، با #پارچ و دست‌های #یخ کرده. همون بالا زیر آسمون صدای #هیئت هم میومد. هم سینه می‌زدیم، هم #گریه می‌کردیم. خیلی #سرد بود، اما اشکامون برای #ارباب گرممون می‌کرد. عجب محرمی بود.

🏴 «صلى الله عليك يا اباعبدالله»

📸 عكس نوشت:
شهيد مدافع حرم عليرضا جيلان

صفحه ٥
ادامه دارد ...

✍️ مجموعه #منش_شهدا
#محرم_با_شهدا (محرم دوم)

«دم عشق، دمشق»
پیام‌رسان سروش
🔘 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs

پیام‌رسان تلگرام
🔘 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
🌹روايتى از شهيد مدافع حرم محمدحسين محمدخانى (حاج عمار)؛

🔸يك‌بار خيلى جدى به من گفت: «اگر يك شب چندتا #مجلس داشتى، نكند بگويى در مجلس اول صدايم را نگه دارم! خودت را خرج #امام_حسين كن». اصلاً #تكيه‌كلام او اين بود كه «خودت رو #خرج امام حسين كن. معلوم نيست از اين مجلس، به #جلسه بعدى برسى!»
🔸خودش خيلى وقت‌ها با صداى گرفته هم #روضه مى‌خواند. فكر اين را نمى‌كرد كه ممكن است بگويند چه‌قدر صدايش بد است. مى‌گفت الان وظيفه‌ام روضه خواندن است، حتى با صداى گرفته. آخرهاى روضه هم نصيحت مى‌كرد «#رفيق نكنه جا بمونى! نكنه #ارباب تو رو نخره! نكنه روسياه شى! اگه نخره #آبروت مى‌ره».

📚برشى از كتاب «عمار حلب، زندگى‌نامه شهيد مدافع حرم محمدحسين محمدخانى»

«دم عشق، دمشق»

پیام‌رسان سروش
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs

پیام‌رسان تلگرام
🆔 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab