"دم عشق،دمشق"
1.7K subscribers
3.2K photos
643 videos
139 files
698 links
Download Telegram
"دم عشق،دمشق"
«جمعى چنين ميان شهيدانم آرزوست» ... 📸 عكس شاخص شهداى فاطميون، قبل از عمليات بصرالحرير ١٣٩٤ ‏🆔 @labbaykeyazeinab
عكس شاخص شهداى فاطميون به روايت شهيد مدافع حرم مرتضى عطايى (ابوعلى)؛

🌷بسم رب الشهداء و الصدیقين🌷

🔻من در #بسيج مسئول #آموزش بودم و اين را خيلى دوست داشتم؛ براى همين خيلى تأكيد مى‌كردم كه #نيرو از لحاظ ظاهرى و ديسيپلين نظامى، همه‌چيزش درست باشد.
🔸دوست داشتم وقتى #سيدابراهيم (مصطفى #صدرزاده) از مرخصى برمى‌گردد، متوجه شود كه تحولى در نيروها ايجاد شده است. مى‌خواستم مسئوليتى را كه به گردن من گذاشته بود، به نحو احسن انجام بدهم.
🔺يك روز رفتم براى نيروها از #زينبيه پيشانى بندهاى «لبيك يا زينب» گرفتم. با كمك #شهيد_مالاميرى خيلى منظم، #چفيه مشكى دور گردن بچه‌ها بستيم و #سربندها را هم روى كلاه كامپوزيت آنها گره زديم. لباس‌ها هم يكدست بود و وضعيت ظاهرى خيلى #منظم و مرتبى درست شد. #صحنه خيلى قشنگى بود. كسانى كه موبايل داشتند، شروع كردند به #عكس گرفتن. اين عكس همه جا پخش شد؛ حتى روى جلد اولين #سالنامه فاطميون و تبديل شد به عكس #شاخص #فاطميون.

📚برشى از كتاب "ابوعلى كجاست؟"؛ شهيد مرتضى عطايى

🆔 @labbaykeyazeinab
Forwarded from عکس نگار
🗞 شهيد مرتضى عطايى (ابوعلى) به روايت همسر گرامى؛

🔻ارادت خاصى به #شهيد_كاوه از شهداى #دفاع_مقدس داشت. #مزار شهید کاوه زیاد می‌رفت و همیشه می‌گفت: «اگر آن زمان بودم حتماً #جنگ می‌رفتم». همیشه به حال #شهدا #غبطه می‌خورد.
🔺بعد از شهداى دفاع مقدس از #ارادت و علاقه‌اش به شهداى #مدافع_حرم بگويم؛ به شهيد #مهدى_صابرى از شهداى #فاطميون دلبستگى و #رفاقت عجيبى با شهيد #صدرزاده داشت.

#مجموعه_خاطرات_همسر

«دم عشق، دمشق»
پیام‌رسان سروش
🔘 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs

پیام‌رسان تلگرام
🔘 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
Forwarded from عکس نگار
روايتى از شهيد مدافع حرم عليرضا جيلان؛

🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷

⚫️ «قسم به معنی لایمکن الفرار از عشق، که پُر شده است جهان از حسين سرتاسر؛ (بخش پنجم)، هيئت» ...

آيد صدا ز #غیب كـه قد قامت العزا
رخصت بده #اقامه بزم #عزا كنیم ...

🔻مدت کوتاهی بود که یه خانواده با #ايمان، يه قطعه #زمین به #هيئت #فاطميون اهدا كرده بودند. دو هفته شب و روزِ همه بچه‌ها شده بود اينكه هرجوری که شده اونجا را برای برنامه #محرم برسونیم. به مدد #اهل‌بیت (علیهم‌السلام) از یه خرابه و ساختمون نیمه‌کاره، یه #خیمه زیبا و گرم و نرم برای مراسمات آماده شد. تا شب #پیشواز محرم همچی آماده شد.

🔸یه بارون سیل‌آسا و پیش‌بینی نشده کارمون را تحت‌الشعاع قرار داد. رفتم #هیئت دیدم چندتا از بچه‌ها دارن فرش‌ها رو جمع می‌کنند. آب کل هئیت رو برداشته بود. و یه نفر بالای #داربست شروع کرده به بستن #چادرها و پلاستیک‌های سقف. آره، #علیرضا بود.

🔸بعد از درست کردن #سقف از داخل رفتیم روی پشت‌بام و از رو چادر برزنت‌ها رو مرتب کردیم و کل قسمت‌ها رو زیر بارون، پلاستیک یه تیکه کشیدیم. نمی‌دونم برا ناهار اومدیم پایین یا اصلاً ناهار خوردیم یا نه. ساعت حول‌وحوش چهار بود که #علی گفت: «دیگه نمی‌تونم سر پا وایستم». دیشب نخوابیده بود، از #صبح زود هم سر داربست. بهش گفتم: «برو چند ساعت خونه #استراحت کن، بقیه‌ش رو با بچه‌ها انجام میدن». رفتش پایین که بره استراحت کنه؛ الان مشکل #فرش بود. چون همه فرش‌ها خیس شده بود. علی رفت، اما نیم‌ساعت بعد با یه پیکان‌بار فرش اومد. کلاً با #خستگی بیگانه بود. خندیدم بهش و گفتم ...

🔺اون #محرم برا من و علی شد #سینه‌زدن رو سر داربست‌ها. هر #شب بارونی باید می‌رفتیم بالا، آب‌هایی که روی پلاستیک‌ها و چادرها جمع می‌شد رو خالی می‌کردیم، با #پارچ و دست‌های #یخ کرده. همون بالا زیر آسمون صدای #هیئت هم میومد. هم سینه می‌زدیم، هم #گریه می‌کردیم. خیلی #سرد بود، اما اشکامون برای #ارباب گرممون می‌کرد. عجب محرمی بود.

🏴 «صلى الله عليك يا اباعبدالله»

📸 عكس نوشت:
شهيد مدافع حرم عليرضا جيلان

صفحه ٥
ادامه دارد ...

✍️ مجموعه #منش_شهدا
#محرم_با_شهدا (محرم دوم)

«دم عشق، دمشق»
پیام‌رسان سروش
🔘 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs

پیام‌رسان تلگرام
🔘 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab