"دم عشق،دمشق"
"ابوعلى كجاست؟" زندگى نامه خودگفته شهيد مدافع حرم مرتضى عطايى (ابوعلى)؛ 🌷بسم رب الشهداء و الصدیقين🌷 "سيدابراهيم و ابتكار ماشين صوت، بخش نودم" ... 🔻بچهها وقتى صداى سيدابراهيم را شنيدند، گفتند: "ابوعلى، يك وقت به آن سمت تيراندازى نكنى؛ آن هم با فشنگ رسام!…
"#شهادت يک #انتخاب است و نه يک اتفاق".
✍️ عكس نوشت:
شهيد مدافع حرم مرتضى عطايى (ابوعلى)
🆔 @labbaykeyazeinab
✍️ عكس نوشت:
شهيد مدافع حرم مرتضى عطايى (ابوعلى)
🆔 @labbaykeyazeinab
Forwarded from عکس نگار
🗞 برشى دستنوشته شهید سعيد عليزاده (كميل)؛
بعد از جریان #خانطومان تازه دارم میفهمم خیلی عقبم از #قافله.
نمیدونم، یه جورایی #احساس عقبافتادگی میکنم. ما کجاییم و #شهدا ...
ما کجا و #اسماعیل تیربارچی!
شاید هر کسی میدیدش کمترین فکری که میکرد اینکه اسماعیل #شهید بشه ولی خوب این #چشم گنهکار کجا و #جمال عشاق کجا!
#دهان آلوده به #لغویات کجا و #شهادت کجا!
میترسم، میترسم از اینکه روزی #حسرت این روزها رو بخورم.
الان #پشیمونم که چرا خودمو #آماده نکردم برای #هجرت.
الان هیچ #وابستگی ندارم به #دنیا، به هیچ کس ولی منظورم از #انتخاب نشدنه.
از اینکه رفقات، اطرافیانت برن و تو نری.
تمام چپ و راست و اطرافت #گلوله رد بشه ولی به تو نخوره.
نمیدونم، حتما #لایق نبودم.
دلم هوای #یار داره، هوای رفتن.
دلم خلوت #عاشقانه میخواد.
دلم #وصال میخواد، وصال.
وصالی از جنس #عشق، از جنس #گریه.
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
بعد از جریان #خانطومان تازه دارم میفهمم خیلی عقبم از #قافله.
نمیدونم، یه جورایی #احساس عقبافتادگی میکنم. ما کجاییم و #شهدا ...
ما کجا و #اسماعیل تیربارچی!
شاید هر کسی میدیدش کمترین فکری که میکرد اینکه اسماعیل #شهید بشه ولی خوب این #چشم گنهکار کجا و #جمال عشاق کجا!
#دهان آلوده به #لغویات کجا و #شهادت کجا!
میترسم، میترسم از اینکه روزی #حسرت این روزها رو بخورم.
الان #پشیمونم که چرا خودمو #آماده نکردم برای #هجرت.
الان هیچ #وابستگی ندارم به #دنیا، به هیچ کس ولی منظورم از #انتخاب نشدنه.
از اینکه رفقات، اطرافیانت برن و تو نری.
تمام چپ و راست و اطرافت #گلوله رد بشه ولی به تو نخوره.
نمیدونم، حتما #لایق نبودم.
دلم هوای #یار داره، هوای رفتن.
دلم خلوت #عاشقانه میخواد.
دلم #وصال میخواد، وصال.
وصالی از جنس #عشق، از جنس #گریه.
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
عکس نگار
و تو اى #ابراهیم؛ در میان سطور ناگفتههايت، #زیستنی را به تصویر کشیدی که رستاخیزش به #خون غلتیده میشود ... زيستنى كه در میدان #بندگی، بر #ابلیس غدّار فائق آمد و بر #نفس سرکشِ عصیانگر پیروز گشت ... و اینچنین به قول و فعل، #شهید رفتن را برایمان #شاهدی…
🗞 برشى از دستنوشته شهيد مدافع حرم ابراهيم عشريه به تاريخ ٩٠/١/٤؛
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
🔴 «سلام خدا»
🔻مرحوم دکتر شریعتی در #نیایش عاشقانهاش با حضرتت عرضه میدارد: «چگونه #زیستن را تو به من #بیاموز، چگونه #مردن را من خودم خواهم #آموخت» اما این ... درگاه #بندگیت میخواهد: «#چگونه زیستن را به او #بیاموزی تا در #انتخاب چگونه #مردن، #شهادت را برایش برگزینی.»
🔹این #بنده سرکش درگاهت با تمامی خطاهایش، از آنجا که سابقه #فضل و #کرمت را #خوب میشناسد و #امید وافر به #بخشش گناهانش دارد از محضر کبریایت میخواهد او را غرقه به #خونِ #شهادت در راهت به #حضور بپذیری.
🔸بندهی #عصیانگر از #ارباب صاحب جود و رأفتش میخواهد با دیدهی #اغماض به #اعمال او بنگرد و از خطاهای گذشتهاش بگذرد و #حسینی #زیستن و حسینی #مردن را به او بیاموزد. او را به #دین محمد صلی الله علیه وآله وسلم #زنده بدارد، و بر دین محمد صلی الله علیه وآله وسلم و با #حب #اهل_بیت عصمت و طهارت او را #بمیراند.
🔹#بنده عاصی درگاهت خوب میداند که هیچ توانایی بر #نفع و ضررش ندارد چرا که #دست توانای حضرتت را در تمام #امور و ارادهی خللناپذیرت را در تمام رخدادهای عالم #هستی دخیل میداند و خود را در #مقام بندهی سیهروی بیچارهای میداند که #امید به #فضل و کرمت او را امیدوار میدارد.
🔺لذا تمام امورش را به #ذات اقدست میسپارد و در تمام #لحظات زندگیش (چه #زیستن و چه #مردن) به حضرتت #توکل میکند، چون #آموخته است «ان الله یحب المتوکلین».
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
🆔 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
🔴 «سلام خدا»
🔻مرحوم دکتر شریعتی در #نیایش عاشقانهاش با حضرتت عرضه میدارد: «چگونه #زیستن را تو به من #بیاموز، چگونه #مردن را من خودم خواهم #آموخت» اما این ... درگاه #بندگیت میخواهد: «#چگونه زیستن را به او #بیاموزی تا در #انتخاب چگونه #مردن، #شهادت را برایش برگزینی.»
🔹این #بنده سرکش درگاهت با تمامی خطاهایش، از آنجا که سابقه #فضل و #کرمت را #خوب میشناسد و #امید وافر به #بخشش گناهانش دارد از محضر کبریایت میخواهد او را غرقه به #خونِ #شهادت در راهت به #حضور بپذیری.
🔸بندهی #عصیانگر از #ارباب صاحب جود و رأفتش میخواهد با دیدهی #اغماض به #اعمال او بنگرد و از خطاهای گذشتهاش بگذرد و #حسینی #زیستن و حسینی #مردن را به او بیاموزد. او را به #دین محمد صلی الله علیه وآله وسلم #زنده بدارد، و بر دین محمد صلی الله علیه وآله وسلم و با #حب #اهل_بیت عصمت و طهارت او را #بمیراند.
🔹#بنده عاصی درگاهت خوب میداند که هیچ توانایی بر #نفع و ضررش ندارد چرا که #دست توانای حضرتت را در تمام #امور و ارادهی خللناپذیرت را در تمام رخدادهای عالم #هستی دخیل میداند و خود را در #مقام بندهی سیهروی بیچارهای میداند که #امید به #فضل و کرمت او را امیدوار میدارد.
🔺لذا تمام امورش را به #ذات اقدست میسپارد و در تمام #لحظات زندگیش (چه #زیستن و چه #مردن) به حضرتت #توکل میکند، چون #آموخته است «ان الله یحب المتوکلین».
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
🆔 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
Telegram
"دم عشق،دمشق"
@Abooali0412
Forwarded from عکس نگار
روايتى از رزمنده مدافع حرم؛
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
🔴 «حرم حضرت زينب سلامالله عليها محل تربيت مقدمهسازان ظهور؛ ميدانى براى مبارزه با نفس» ...
🔻محبین #اهل_بیت عليهمالسلام در #سوریه خودشان را یافتند، شد مثل #دفاع_مقدس. اولین پادگان #تربیت #سربازان منطقهای #امام_عصر عجلالله تعالى فرجه الشريف، حرم حضرت #زینب سلامالله عليهاست. #حرم بیبی جان شد محل تربیت مقدمهسازان #ظهور. کاری که بیبی زینب این یکی- دو سال اخیر انجام داد کمتر از #شام و #کربلا نبود.
🔸بارها از #خاطرات #رزمندگان دفاع مقدس میشنیدیم ولی باورش سخت بود که یک #انسان چهقدر میتواند از خودگذشتگی داشته باشد، چهقدر میتواند با نفسش #مبارزه کرده باشد که #غرور را زیر پا گذاشته و اعمالی را انجام بدهد که باورش #سخت باشد. در [جبهه مقاومت] #سوریه این از خودگذشتگیها نمایان شد و آدم با چشم خودش میبیند که #حضرت زینب سلامالله علیها چه آدمهایی را برای #سربازی #انتخاب کرده است.
🔺یک روز خیلی #گرم از روزهاى ماه #رمضان بود و بچهها حسابی بیحال شده بودند. چند نفری از بچهها #خواب بودند كه دیدم یکی از دوستان نشسته وسط بچههایی که خواب هستند و #چفیه را بالای سر بچهها میچرخاند. وقتی هم #خسته میشد پای بچهها را میبوسید. آخر شبها هم وقتی همه خواب بودند این #بنده خدا میرفت دستشوییها را میشست.
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
🆔 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
🌷بسم رب الشهداء و الصديقين🌷
🔴 «حرم حضرت زينب سلامالله عليها محل تربيت مقدمهسازان ظهور؛ ميدانى براى مبارزه با نفس» ...
🔻محبین #اهل_بیت عليهمالسلام در #سوریه خودشان را یافتند، شد مثل #دفاع_مقدس. اولین پادگان #تربیت #سربازان منطقهای #امام_عصر عجلالله تعالى فرجه الشريف، حرم حضرت #زینب سلامالله عليهاست. #حرم بیبی جان شد محل تربیت مقدمهسازان #ظهور. کاری که بیبی زینب این یکی- دو سال اخیر انجام داد کمتر از #شام و #کربلا نبود.
🔸بارها از #خاطرات #رزمندگان دفاع مقدس میشنیدیم ولی باورش سخت بود که یک #انسان چهقدر میتواند از خودگذشتگی داشته باشد، چهقدر میتواند با نفسش #مبارزه کرده باشد که #غرور را زیر پا گذاشته و اعمالی را انجام بدهد که باورش #سخت باشد. در [جبهه مقاومت] #سوریه این از خودگذشتگیها نمایان شد و آدم با چشم خودش میبیند که #حضرت زینب سلامالله علیها چه آدمهایی را برای #سربازی #انتخاب کرده است.
🔺یک روز خیلی #گرم از روزهاى ماه #رمضان بود و بچهها حسابی بیحال شده بودند. چند نفری از بچهها #خواب بودند كه دیدم یکی از دوستان نشسته وسط بچههایی که خواب هستند و #چفیه را بالای سر بچهها میچرخاند. وقتی هم #خسته میشد پای بچهها را میبوسید. آخر شبها هم وقتی همه خواب بودند این #بنده خدا میرفت دستشوییها را میشست.
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
🆔 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
🌹بسم رب الشهداء و الصديقين🌹
🔴 «حُرّ و شهادت»
سلام بر #شهید #چمران و سلام بر شهید #رضا و سلام بر همه #شهیدان و #امام شهیدان؛
🔻رضا سگه ... یه لات بود تو #مشهد ... هم سگ خرید و فروش میکرد و هم دعواهاش از نوع ... بود ... یه روز داشت میرفت سمت #کوهسنگی برای دعوا و #غذا خوردن ... دید یه #ماشین داره تعقیبش میکنه ... آرم ماشین: «#ستاد جنگهای نامنظم» راننده، شهید چمران ... شهید چمران از ماشین پیاده شد و #دست اونو گرفت: «#فکر کردی خیلی مردی؟!»
- برو بچهها اینجور میگن!!
- اگه #مردی بیا بریم #جبهه ...
به غیرتش برخورد ... #راضی شد ... بردش جبهه ...
********************************
🔸شهید #چمران تو اتاق نشسته بود ... یه دفعه دید که صدای #دعوا میاد! ...
با دستبند، رضا رو آوردن تو اتاق ... رضا رو انداختنش رو #زمین ...
- «این کیه آوردید جبهه؟! ...»
🔹رضا شروع کرد به فحش دادن ... چه فحشای رکیکی ... اما چمران مشغول نوشتن بود ... دید که #شهید چمران توجه نمیکنه ... یه دفه داد زد: «کچل با توام ...!!!!»
🔸یکدفعه شهید #چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد: «بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟»
🔹قضیه این بود ... آقا رضا داشت میرفت بیرون ... بره #سیگار بگیره و برگرده ... با #دژبان دعواش شده بود ...
شهید چمران: «آقا #رضا چی میکشی؟!! ... برید براش بخرید و بیارید ...!»
شهید چمران و آقا رضا ... تنها تو #سنگر ...
🔸آقا رضا: میشه یه دو تا #فحش بهم بدی؟! کشیدهای، چیزی !!
شهید #چمران: چرا؟!
آقا رضا: من یه #عمر به هر کی بدی کردم، بهم بدی کرده ... تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه ...
شهید چمران: #اشتباه فکر میکنی ...! یکی اون بالاست، هر چی بهش بدی میکنم، نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم #جواب میده ... هی #آبرو بهم میده ... تو هم یکیو داشتی که هی بهش #بدی میکردی بهت #خوبی میکرده ...! گفتم بذار یه بار یکی بهم #فحش بده بگم بله عزیزم ... یکم مثل اون شم ...!
🔸آقا رضا جا خورد ... #تلنگر خورد به #شخصیت معنویش ... رفت تو #سنگر نشست ... آدمی که #مغرور بود و زیر باز کسی نمیرفت زار زار #گریه میکرد ... عجب! یکی بوده هر چی #بدی کردم بهم #خوبی کرده؟
#اذان شد ... آقا رضا اولین #نماز عمرش بود ... رفت #وضو گرفت ... سر نماز، موقع #قنوت صدای گریهاش بلند بود ...
وسط نماز، صدای سوت #خمپاره اومد ... صدای افتادن یکی روی #زمین شنیده شد ...
🔹آقا رضا رو خدا واسه خودش #جدا کرد ... فقط چند #لحظه بعد از توبه کردنش ...
🔸«#توبه واقعی و یه #نماز واقعی» ...
🔹با #خدا چی #معامله کرد که خدا اونو برای #شهادت #انتخاب کرد؟ ... در #لحظه انتخاب، درست و #مخلصانه #انتخاب کرد و خدا این #اخلاص و این «#لحظهشناسی» را که «عرضه خود بر مقاطع #نفحات الهی» است، دوست دارد ... قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی ایامِ دَهْرِکُمْ نََفَحاتٌ فَتَعَرَّضُوا لَها لَعَلَّهُ اَن یصیبَکُمْ نَفْحَةٌ مِنْها فَلا تَشْقَوْنَ» (بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۲۲۱- در ایام #زندگی شما نسیمهای #روحبخش ربوبی میوزد پس #مواظب باشید آنها را از دست ندهید و خودتان را در #مسیر آنها قرار دهید باشد که نسیمی به شما برخورَد و #تیرهروز نشوید). «ان لله في ایام دهرکم نفحات الا فترصدوا لها» (همان، ج ٧٧، ص ١٦٨)؛ در #ایام زندگی شما نسیمهای #الهی میوزد و مترصد این #لحظهها باشید [و از آنها #هوشیارانه بهرهبرداری کنید])
🔺#گذشت داشته باشید تا #خدا از شما بگذرد. اینهمه #کینه به #دل نگیرید ... اثرش #انسان سازه ... اگر در قبال بدی #بدی کردید و در قبال خوبی #خوبی که هنر نیست ... #هنر خوبی کردن در برابر بدی و گذشت از بدیهاست ... اینطور «#حُر» ساخته میشود ... در کربلای جبههها هم شاگرد پاکباز #سیدالشهداء، #چمران عزیز بر قلبها فرماندهی میکرد و اینطور آقا رضا یک «حُر» شد ... و #عاقبت_بخیر ... البته بگویم همانطور که نخبه و آقازادهای چون #عمرسعد جذب سیدالشهداء علیهالسلام نشد - و #قابلیت و #سعادت #هدایت و همراهی با #امام را نداشت - و به قول آیتالله مجتهدی «در #کربلا داش مشتیها رفتند به کمک #امام_حسین و #شهید شدند و مقدسها #استخاره کردند و استخارههاشون بد اومد!» در زمان ما هم همینطور شد ... حُرّ شدن #حریت جبلی و #سجایای حُر مآبی و #سعادت طینتی هم #لازم دارد و یک #جرقه برای ...
«دم عشق، دمشق»
پیامرسان سروش
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
پیامرسان تلگرام
🆔 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
🔴 «حُرّ و شهادت»
سلام بر #شهید #چمران و سلام بر شهید #رضا و سلام بر همه #شهیدان و #امام شهیدان؛
🔻رضا سگه ... یه لات بود تو #مشهد ... هم سگ خرید و فروش میکرد و هم دعواهاش از نوع ... بود ... یه روز داشت میرفت سمت #کوهسنگی برای دعوا و #غذا خوردن ... دید یه #ماشین داره تعقیبش میکنه ... آرم ماشین: «#ستاد جنگهای نامنظم» راننده، شهید چمران ... شهید چمران از ماشین پیاده شد و #دست اونو گرفت: «#فکر کردی خیلی مردی؟!»
- برو بچهها اینجور میگن!!
- اگه #مردی بیا بریم #جبهه ...
به غیرتش برخورد ... #راضی شد ... بردش جبهه ...
********************************
🔸شهید #چمران تو اتاق نشسته بود ... یه دفعه دید که صدای #دعوا میاد! ...
با دستبند، رضا رو آوردن تو اتاق ... رضا رو انداختنش رو #زمین ...
- «این کیه آوردید جبهه؟! ...»
🔹رضا شروع کرد به فحش دادن ... چه فحشای رکیکی ... اما چمران مشغول نوشتن بود ... دید که #شهید چمران توجه نمیکنه ... یه دفه داد زد: «کچل با توام ...!!!!»
🔸یکدفعه شهید #چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد: «بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟»
🔹قضیه این بود ... آقا رضا داشت میرفت بیرون ... بره #سیگار بگیره و برگرده ... با #دژبان دعواش شده بود ...
شهید چمران: «آقا #رضا چی میکشی؟!! ... برید براش بخرید و بیارید ...!»
شهید چمران و آقا رضا ... تنها تو #سنگر ...
🔸آقا رضا: میشه یه دو تا #فحش بهم بدی؟! کشیدهای، چیزی !!
شهید #چمران: چرا؟!
آقا رضا: من یه #عمر به هر کی بدی کردم، بهم بدی کرده ... تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه ...
شهید چمران: #اشتباه فکر میکنی ...! یکی اون بالاست، هر چی بهش بدی میکنم، نه تنها بدی نمیکنه، بلکه با خوبی بهم #جواب میده ... هی #آبرو بهم میده ... تو هم یکیو داشتی که هی بهش #بدی میکردی بهت #خوبی میکرده ...! گفتم بذار یه بار یکی بهم #فحش بده بگم بله عزیزم ... یکم مثل اون شم ...!
🔸آقا رضا جا خورد ... #تلنگر خورد به #شخصیت معنویش ... رفت تو #سنگر نشست ... آدمی که #مغرور بود و زیر باز کسی نمیرفت زار زار #گریه میکرد ... عجب! یکی بوده هر چی #بدی کردم بهم #خوبی کرده؟
#اذان شد ... آقا رضا اولین #نماز عمرش بود ... رفت #وضو گرفت ... سر نماز، موقع #قنوت صدای گریهاش بلند بود ...
وسط نماز، صدای سوت #خمپاره اومد ... صدای افتادن یکی روی #زمین شنیده شد ...
🔹آقا رضا رو خدا واسه خودش #جدا کرد ... فقط چند #لحظه بعد از توبه کردنش ...
🔸«#توبه واقعی و یه #نماز واقعی» ...
🔹با #خدا چی #معامله کرد که خدا اونو برای #شهادت #انتخاب کرد؟ ... در #لحظه انتخاب، درست و #مخلصانه #انتخاب کرد و خدا این #اخلاص و این «#لحظهشناسی» را که «عرضه خود بر مقاطع #نفحات الهی» است، دوست دارد ... قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی ایامِ دَهْرِکُمْ نََفَحاتٌ فَتَعَرَّضُوا لَها لَعَلَّهُ اَن یصیبَکُمْ نَفْحَةٌ مِنْها فَلا تَشْقَوْنَ» (بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۲۲۱- در ایام #زندگی شما نسیمهای #روحبخش ربوبی میوزد پس #مواظب باشید آنها را از دست ندهید و خودتان را در #مسیر آنها قرار دهید باشد که نسیمی به شما برخورَد و #تیرهروز نشوید). «ان لله في ایام دهرکم نفحات الا فترصدوا لها» (همان، ج ٧٧، ص ١٦٨)؛ در #ایام زندگی شما نسیمهای #الهی میوزد و مترصد این #لحظهها باشید [و از آنها #هوشیارانه بهرهبرداری کنید])
🔺#گذشت داشته باشید تا #خدا از شما بگذرد. اینهمه #کینه به #دل نگیرید ... اثرش #انسان سازه ... اگر در قبال بدی #بدی کردید و در قبال خوبی #خوبی که هنر نیست ... #هنر خوبی کردن در برابر بدی و گذشت از بدیهاست ... اینطور «#حُر» ساخته میشود ... در کربلای جبههها هم شاگرد پاکباز #سیدالشهداء، #چمران عزیز بر قلبها فرماندهی میکرد و اینطور آقا رضا یک «حُر» شد ... و #عاقبت_بخیر ... البته بگویم همانطور که نخبه و آقازادهای چون #عمرسعد جذب سیدالشهداء علیهالسلام نشد - و #قابلیت و #سعادت #هدایت و همراهی با #امام را نداشت - و به قول آیتالله مجتهدی «در #کربلا داش مشتیها رفتند به کمک #امام_حسین و #شهید شدند و مقدسها #استخاره کردند و استخارههاشون بد اومد!» در زمان ما هم همینطور شد ... حُرّ شدن #حریت جبلی و #سجایای حُر مآبی و #سعادت طینتی هم #لازم دارد و یک #جرقه برای ...
«دم عشق، دمشق»
پیامرسان سروش
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
پیامرسان تلگرام
🆔 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
Telegram
"دم عشق،دمشق"
@Abooali0412
🌹شهيد مدافع حرم مصطفى صدرزاده (سيدابراهيم) به روايت مادر گرامى؛
🔸 منطقهاى كه او براى راه انداختن #هيئت انتخاب كرده بود، ساكنان محرومى داشت. من با تعجب پرسيدم: «چرا اين محل را #انتخاب كردهاى؟» گفت: «آنها سطح فرهنگى #مذهبى پائينى دارند و #هنر اين است كه پاى اينطور افراد را به #مجلس #عزادارى اهل بيت عليهمالسلام باز كنيم ...» او تمام تلاش خود را مىكرد كه افرادى را #جذب هيئت كند كه از خدا و #اهل_بيت عليهمالسلام فرارىاند ...
📚برشى از كتاب «سيدابراهيم، مجموعه يك بغل گل سرخ»
«دم عشق، دمشق»
پیامرسان سروش
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
پیامرسان تلگرام
🆔 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab
🔸 منطقهاى كه او براى راه انداختن #هيئت انتخاب كرده بود، ساكنان محرومى داشت. من با تعجب پرسيدم: «چرا اين محل را #انتخاب كردهاى؟» گفت: «آنها سطح فرهنگى #مذهبى پائينى دارند و #هنر اين است كه پاى اينطور افراد را به #مجلس #عزادارى اهل بيت عليهمالسلام باز كنيم ...» او تمام تلاش خود را مىكرد كه افرادى را #جذب هيئت كند كه از خدا و #اهل_بيت عليهمالسلام فرارىاند ...
📚برشى از كتاب «سيدابراهيم، مجموعه يك بغل گل سرخ»
«دم عشق، دمشق»
پیامرسان سروش
🆔 http://sapp.ir/Labbaykeyazeinabs
پیامرسان تلگرام
🆔 https://tttttt.me/Labbaykeyazeinab