🔴فراخوان مسابقهی #مقاله_نویسی کانون صنفی معلمان و کانون مدافعان حقوق بشر
💠کودکان و نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ سال آثار خود را در قالب #نامه، #یادداشت و #داستان_کوتاه حداکثر تا ۱۴۰۰/۱۲/۱۵ به آدرس ایمیل [email protected]
ارسال کنید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
✅ با ما در ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) همراه شوید.
منبع :
🆔 @KSMtehran
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
💠کودکان و نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ سال آثار خود را در قالب #نامه، #یادداشت و #داستان_کوتاه حداکثر تا ۱۴۰۰/۱۲/۱۵ به آدرس ایمیل [email protected]
ارسال کنید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
✅ با ما در ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران) همراه شوید.
منبع :
🆔 @KSMtehran
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #یادداشت
🔷 نترسید با شما کاری نداریم!
✍محمدرضا اکبرلو، دبیر علوم اجتماعی
🔺من برای اعتراض به معلمی که دارید از من میسازید به بهارستان آمده بودم. من برای اعتراض به خودم آمده بودم.
برای اعتراض به معلمی که در بستر بیکیفیت آموزش در کلاسهای چهلنفره نایی برای مهربانبودن برایش باقی نمیماند. لعنت به معلمی که در شلوغی کلاسها تدریس فعال، آموزش مشارکتی و کمک به رشد فردیت دانشآموزان از یادش میرود!
🔺من برای اعتراض به معلمی که حقوق معلمی کفاف زندگیاش را نمیدهد و دو شیفت و سه شیفت کار میکند و وقتی برای مطالعه و گسترش معلوماتش ندارد و کمسواد و خسته سر کلاس میآید، آمده بودم.
🔺من برای مخالفت با معلمی که کارش تدریس محتوای ایدئولوژیک کتابهای درسی است و دانشآموزان را به سمت تقلید و نه گفتوگو رهنمون میسازد، به خیابان آمدهبودم.
🔺من برای شورش علیه معلمی که برای ترساندنش به خانهی فعالان صنفیاش وحشیانه یورش برده بودند، کلاس درسم را ترک کرده بودم.
🔺من در صبح یکشنبهای که اسماعیل عبدی در زندان اعتصاب غذایش را آغاز کرده بود به بهارستان آمدم اما با تعجب دیدم که از ترس همین معلمان نیمهجانی که برای اعتراض به خود آمدهبودند، وجب به وجب مامور کاشتهاند.
دیدم که فرماندهای برای متوقفکردن زن مسنی که اجازهی تفتیش کیف شخصیاش را نداده بود به مامورانش دستور داد تا دور او حلقه بزنند.
مرد سالخوردهای که گاهی در تجمعات معلمان چند کلامی سخن میگوید را دیدم که رنجیده از سرکوب حضورش، سوار بر موتور به خانه برمیگردد.
زنانی از جنبش معلمان را در گوشهی خیابان دیدم که در مقابل خانهی تسخیرشدهی ملت به آنان اجازهی تجمع ندادند.
📌آقایان نترسید!
📌 ما سلاحی جز کلمه و خودکار نداریم. ما برای اعتراض به شان در خطر معلمان، برای اعتراض به خودمان به خیابان میآییم.
#روز_معلم
#خانه_ملت
#سرکوب_معلمان
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔷 نترسید با شما کاری نداریم!
✍محمدرضا اکبرلو، دبیر علوم اجتماعی
🔺من برای اعتراض به معلمی که دارید از من میسازید به بهارستان آمده بودم. من برای اعتراض به خودم آمده بودم.
برای اعتراض به معلمی که در بستر بیکیفیت آموزش در کلاسهای چهلنفره نایی برای مهربانبودن برایش باقی نمیماند. لعنت به معلمی که در شلوغی کلاسها تدریس فعال، آموزش مشارکتی و کمک به رشد فردیت دانشآموزان از یادش میرود!
🔺من برای اعتراض به معلمی که حقوق معلمی کفاف زندگیاش را نمیدهد و دو شیفت و سه شیفت کار میکند و وقتی برای مطالعه و گسترش معلوماتش ندارد و کمسواد و خسته سر کلاس میآید، آمده بودم.
🔺من برای مخالفت با معلمی که کارش تدریس محتوای ایدئولوژیک کتابهای درسی است و دانشآموزان را به سمت تقلید و نه گفتوگو رهنمون میسازد، به خیابان آمدهبودم.
🔺من برای شورش علیه معلمی که برای ترساندنش به خانهی فعالان صنفیاش وحشیانه یورش برده بودند، کلاس درسم را ترک کرده بودم.
🔺من در صبح یکشنبهای که اسماعیل عبدی در زندان اعتصاب غذایش را آغاز کرده بود به بهارستان آمدم اما با تعجب دیدم که از ترس همین معلمان نیمهجانی که برای اعتراض به خود آمدهبودند، وجب به وجب مامور کاشتهاند.
دیدم که فرماندهای برای متوقفکردن زن مسنی که اجازهی تفتیش کیف شخصیاش را نداده بود به مامورانش دستور داد تا دور او حلقه بزنند.
مرد سالخوردهای که گاهی در تجمعات معلمان چند کلامی سخن میگوید را دیدم که رنجیده از سرکوب حضورش، سوار بر موتور به خانه برمیگردد.
زنانی از جنبش معلمان را در گوشهی خیابان دیدم که در مقابل خانهی تسخیرشدهی ملت به آنان اجازهی تجمع ندادند.
📌آقایان نترسید!
📌 ما سلاحی جز کلمه و خودکار نداریم. ما برای اعتراض به شان در خطر معلمان، برای اعتراض به خودمان به خیابان میآییم.
#روز_معلم
#خانه_ملت
#سرکوب_معلمان
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #یادداشت
📌#بازنشر_یادداشت_های_محمد_حبیبی #معلم_زندانی
🔷 نان ،کار ،نه برای آزادی ؛ که برای بی مرگی !!
✍ #محمد_حبیبی
بیابانهای جنوب، از گچساران تا اهواز ،از بی بی حکیمه تا بهبهان ،از بوشهر تا آبادان،
زیر گرمای پنجاه درجه تابستان، آن جایی که نفس کشیدن سخت است و دشوار، آدمهایی را می بینی زیر دکل های حفاری،
که کار می کنند.می گویم کار، اما شما بخوان جان دادن!
بیابانهای جنوب پر است از روستاهایی که آبی برای خوردن نیست. خاک زیاد دارند اما. ذره ذره بدنهایشان، تا خود حفره های چشمهایشان. آنقدری هست که لحظه مرگ، پر شود، خیلی زود گورهایشان.
این آدمهای جنوبی ،حالا برای همین جان دادن ها تقلا می کنند. فریاد می کشند ،برای اینکه صف بکشند در همین گرمای پنجاه درجه ،تا لقمه ای نان داشته باشند برای ادامه همین مردگی !
حالا همین کارشان را هم از انها دریغ می کنند .تا فرصتی حتی نباشد برای همین مردگی !
آنها نان می خواهند ،کار می خواهند ،اما نه برای آزادی ؛ که تمنا کنند فقط بی مرگی را.
صدایشان باشیم . واین تنها کاری است که از ما بر می آید انگار ؟!
#خوزستان
#بیکاری
#محرومیت
#محمد_حبیبی
#توقف_پرونده_سازی
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#اعتراضات_سراسری_معلمان
https://tttttt.me/ksmtehran1/231
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌#بازنشر_یادداشت_های_محمد_حبیبی #معلم_زندانی
🔷 نان ،کار ،نه برای آزادی ؛ که برای بی مرگی !!
✍ #محمد_حبیبی
بیابانهای جنوب، از گچساران تا اهواز ،از بی بی حکیمه تا بهبهان ،از بوشهر تا آبادان،
زیر گرمای پنجاه درجه تابستان، آن جایی که نفس کشیدن سخت است و دشوار، آدمهایی را می بینی زیر دکل های حفاری،
که کار می کنند.می گویم کار، اما شما بخوان جان دادن!
بیابانهای جنوب پر است از روستاهایی که آبی برای خوردن نیست. خاک زیاد دارند اما. ذره ذره بدنهایشان، تا خود حفره های چشمهایشان. آنقدری هست که لحظه مرگ، پر شود، خیلی زود گورهایشان.
این آدمهای جنوبی ،حالا برای همین جان دادن ها تقلا می کنند. فریاد می کشند ،برای اینکه صف بکشند در همین گرمای پنجاه درجه ،تا لقمه ای نان داشته باشند برای ادامه همین مردگی !
حالا همین کارشان را هم از انها دریغ می کنند .تا فرصتی حتی نباشد برای همین مردگی !
آنها نان می خواهند ،کار می خواهند ،اما نه برای آزادی ؛ که تمنا کنند فقط بی مرگی را.
صدایشان باشیم . واین تنها کاری است که از ما بر می آید انگار ؟!
#خوزستان
#بیکاری
#محرومیت
#محمد_حبیبی
#توقف_پرونده_سازی
#معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد
#اعتراضات_سراسری_معلمان
https://tttttt.me/ksmtehran1/231
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
🌀 #یادداشت
🛑 معلمان و گرفتاریهای اقتصادی!
✍️ محمدرضا نیک نژاد،
صفحه آخر روزنامه شرق، ۴ خرداد ۱۴۰۱
۱.چند سالی هست که او را میشناسم؛ معلمی باسواد، کتابخوان و دارای کانالی از نوشتههای اجتماعی-سیاسیِ سطح بالا.
پیام داده بود که درخواستی دارد.
پاسخ دادم: در خدمتم!
زنگ زد و پس از تعارفهای معمول گفت گرچه سالهای پایانی معلمیاش است و تاکنون در برابر داشتن شغل دوم مقاومت کرده اما دیگر نمیتواند! بچهها بزرگ شدهاند و نیاز به هزینههای بیشتری دارند.
حقوقم کفاف زندگی را نمیدهد؛ شما که در تهران هستید میتوانید در یافتن شغل به من کمک کنید؟
هر کاری باشد چندان فرقی نمیکند از نگهبانی شبانه گرفته تا فروشندگی و شاگردی و ... راستش برایم دشوار است که در شهر خودم به چنین کارهایی بپردازم و ... گیجی برآمده از درخواستِ مرد فرهیخته و محترم با مروری بر سواد و توانایی قلمی این معلم کارکشته، ناخواسته به سکوتی چند ثانیهای کشاندم!
خودم و ذهنم را جمع و جور کردم و گفتم: استاد، شرمنده در این زمینه چندان کمکی از من برنمیآید و راستش خودم هم در آستانه بازنشستگی به شدت درگیر چنین نگرانیهایی هستم اما چشم! پرس و جو میکنم و اگر موردی بود خبر میدهم و ...
۲.منِ نگارنده معلمی سی سال سابقهام.
حکم کارگزینی سال ۱۴۰۱ هفته پیش به دستم رسید؛
همان حکمی که بنا بر بودجه امسال ۱۰ درصد افزایش حقوق را درپی خواهد داشت.
شگفتزده و عصبانی رقم حکم سال پیش را منهای رقم امسال کردم و تفاوت این دو عدد شد ۸۷۰ هزار تومان!
۸۷۰ هزار تومانی که پس از کسریهای قانونی در فیش حقوقی، خوشبینانه به ۶۰۰-۵۰۰ هزار تومان میرسد.
این افزایش توهین آمیز را در کنار حذف یارانههایمان قرار دادم و عصبانیتم چندین برابر شد!
بیگمان هممیهنان زیادی هستند که همین شندرغاز حقوق معلمی را ندارند و این باعث میشود که طرح گلایههای اینچنینی در فضای عمومی را سخت دشوار و شرمگینانه کند.
🔹اما بارها و بارها از خودم میپرسم که این عدد چگونه میتواند پاسخگوی افزایشهای همین یکی- دو ماههی نخست سال برای من و یک میلیون و ششصد معلم و بازنشسته باشد!؟
و البته این در حالی است که ماه دوم سال به پایان رسیده و هنوز همین افزایش حقوق خجالتآور واریز نشده است!
🔹این پرسش رهایم نمیکند که مسئولان سیاسی و آموزشی چگونه بدون کوچکترین عذاب وجدانی برای میلیونها ایرانی چنین شرایطی را پدید آورده و ادامهاش میدهند؟
🔹کمتر کسی هست که از نارضایتیهای گسترده و اعتراضات پر شمار فرهنگیان در ماههای گذشته بی خبر باشد؛ اما این همه ماجرا نیست!
گرچه ۶-۵ سال است که شرایط اقتصادی به چنان روزی افتاده که بخشهای بزرگی از طبقه متوسط اقتصادی و حتی بالاتر را به زیر خط فقر کشانده و آنان را به سوی شغلهای دوم و سوم کشانده اما این تلاشِ آزار دهنده برای بسیاری از معلمانِ مرد بیش از دو دهه است تجربه شده و شوربختانه در شرایط بحرانی کنونی گسترش و ژرفای بیشتری یافته است.
🔹در نگاهی سطحی شاید این کار طبیعی و حتی پسندیده به نظر آید اما بیگمان آسیبهای جبران ناپذیری در پی دارد.
به باور بسیاری از اندیشمندان آموزشی، آموزش، کنشی اخلاقی- فرهنگی است که نیازمند ارتباطی انسانی و اخلاقی میان ذینفعان آن است.
هنگامی این کنش به درستی و اثر بخش پیش میرود که دلنگرانیهای حاشیهای این ذینفعان به کمترین میزان ممکن برسد.
دست و پنجه نرم کردن معلمان و البته خانوادهها با گرفتاریهای مادی و تمرکز شان بر غمِ نان، سرراست بر آموزش نوباوگان آسیبهای جبران ناپذیری وارد کرده و در نتیجه آینده آنان را با دشواریهای فردی و اجتماعی روبرو میکند.
🔹معلمی که درگیر شغل دوم و سوم است و البته به شدت ناراضی و دلخور خود به خود نمیتواند آنچنان که باید و شاید دل به کار دهد و فرآیند آموزش را پیش ببرد.
اگر اندکی نگران آینده این کشور هستیم از مهمترین کارها رسیدگی به وضع ذینفعان آموزش و از آن میان تامین یک زندگی آبرومند، شرافتمندانه برای شاغلان و بازنشستگان این نهاد گسترده و مهم است.
🔹فریادهای بلندِ خیابانی و نالههای دلسوزانهی درِ گوشی گوهریست که ارزششان درست شنیدن و به موقع عمل کردن است!
📝📝📝
🔗 صدا و سیما و رسانه هایی همچون کیهان و ... به خاطر طرح اتهامات واهی پیش از تشکیل دادگاه متهمان مرتکب جرم محرز شده است و این جرم در محاکم قضایی قابل پیگیری است. #نشر_اکاذیب
📌 #معلم_زندانی آزاد باید گردد
🔗 ارجاع به اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#حق_اعتراض
#معلمان_زندانی
#آزادی_معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🛑 معلمان و گرفتاریهای اقتصادی!
✍️ محمدرضا نیک نژاد،
صفحه آخر روزنامه شرق، ۴ خرداد ۱۴۰۱
۱.چند سالی هست که او را میشناسم؛ معلمی باسواد، کتابخوان و دارای کانالی از نوشتههای اجتماعی-سیاسیِ سطح بالا.
پیام داده بود که درخواستی دارد.
پاسخ دادم: در خدمتم!
زنگ زد و پس از تعارفهای معمول گفت گرچه سالهای پایانی معلمیاش است و تاکنون در برابر داشتن شغل دوم مقاومت کرده اما دیگر نمیتواند! بچهها بزرگ شدهاند و نیاز به هزینههای بیشتری دارند.
حقوقم کفاف زندگی را نمیدهد؛ شما که در تهران هستید میتوانید در یافتن شغل به من کمک کنید؟
هر کاری باشد چندان فرقی نمیکند از نگهبانی شبانه گرفته تا فروشندگی و شاگردی و ... راستش برایم دشوار است که در شهر خودم به چنین کارهایی بپردازم و ... گیجی برآمده از درخواستِ مرد فرهیخته و محترم با مروری بر سواد و توانایی قلمی این معلم کارکشته، ناخواسته به سکوتی چند ثانیهای کشاندم!
خودم و ذهنم را جمع و جور کردم و گفتم: استاد، شرمنده در این زمینه چندان کمکی از من برنمیآید و راستش خودم هم در آستانه بازنشستگی به شدت درگیر چنین نگرانیهایی هستم اما چشم! پرس و جو میکنم و اگر موردی بود خبر میدهم و ...
۲.منِ نگارنده معلمی سی سال سابقهام.
حکم کارگزینی سال ۱۴۰۱ هفته پیش به دستم رسید؛
همان حکمی که بنا بر بودجه امسال ۱۰ درصد افزایش حقوق را درپی خواهد داشت.
شگفتزده و عصبانی رقم حکم سال پیش را منهای رقم امسال کردم و تفاوت این دو عدد شد ۸۷۰ هزار تومان!
۸۷۰ هزار تومانی که پس از کسریهای قانونی در فیش حقوقی، خوشبینانه به ۶۰۰-۵۰۰ هزار تومان میرسد.
این افزایش توهین آمیز را در کنار حذف یارانههایمان قرار دادم و عصبانیتم چندین برابر شد!
بیگمان هممیهنان زیادی هستند که همین شندرغاز حقوق معلمی را ندارند و این باعث میشود که طرح گلایههای اینچنینی در فضای عمومی را سخت دشوار و شرمگینانه کند.
🔹اما بارها و بارها از خودم میپرسم که این عدد چگونه میتواند پاسخگوی افزایشهای همین یکی- دو ماههی نخست سال برای من و یک میلیون و ششصد معلم و بازنشسته باشد!؟
و البته این در حالی است که ماه دوم سال به پایان رسیده و هنوز همین افزایش حقوق خجالتآور واریز نشده است!
🔹این پرسش رهایم نمیکند که مسئولان سیاسی و آموزشی چگونه بدون کوچکترین عذاب وجدانی برای میلیونها ایرانی چنین شرایطی را پدید آورده و ادامهاش میدهند؟
🔹کمتر کسی هست که از نارضایتیهای گسترده و اعتراضات پر شمار فرهنگیان در ماههای گذشته بی خبر باشد؛ اما این همه ماجرا نیست!
گرچه ۶-۵ سال است که شرایط اقتصادی به چنان روزی افتاده که بخشهای بزرگی از طبقه متوسط اقتصادی و حتی بالاتر را به زیر خط فقر کشانده و آنان را به سوی شغلهای دوم و سوم کشانده اما این تلاشِ آزار دهنده برای بسیاری از معلمانِ مرد بیش از دو دهه است تجربه شده و شوربختانه در شرایط بحرانی کنونی گسترش و ژرفای بیشتری یافته است.
🔹در نگاهی سطحی شاید این کار طبیعی و حتی پسندیده به نظر آید اما بیگمان آسیبهای جبران ناپذیری در پی دارد.
به باور بسیاری از اندیشمندان آموزشی، آموزش، کنشی اخلاقی- فرهنگی است که نیازمند ارتباطی انسانی و اخلاقی میان ذینفعان آن است.
هنگامی این کنش به درستی و اثر بخش پیش میرود که دلنگرانیهای حاشیهای این ذینفعان به کمترین میزان ممکن برسد.
دست و پنجه نرم کردن معلمان و البته خانوادهها با گرفتاریهای مادی و تمرکز شان بر غمِ نان، سرراست بر آموزش نوباوگان آسیبهای جبران ناپذیری وارد کرده و در نتیجه آینده آنان را با دشواریهای فردی و اجتماعی روبرو میکند.
🔹معلمی که درگیر شغل دوم و سوم است و البته به شدت ناراضی و دلخور خود به خود نمیتواند آنچنان که باید و شاید دل به کار دهد و فرآیند آموزش را پیش ببرد.
اگر اندکی نگران آینده این کشور هستیم از مهمترین کارها رسیدگی به وضع ذینفعان آموزش و از آن میان تامین یک زندگی آبرومند، شرافتمندانه برای شاغلان و بازنشستگان این نهاد گسترده و مهم است.
🔹فریادهای بلندِ خیابانی و نالههای دلسوزانهی درِ گوشی گوهریست که ارزششان درست شنیدن و به موقع عمل کردن است!
📝📝📝
🔗 صدا و سیما و رسانه هایی همچون کیهان و ... به خاطر طرح اتهامات واهی پیش از تشکیل دادگاه متهمان مرتکب جرم محرز شده است و این جرم در محاکم قضایی قابل پیگیری است. #نشر_اکاذیب
📌 #معلم_زندانی آزاد باید گردد
🔗 ارجاع به اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#حق_اعتراض
#معلمان_زندانی
#آزادی_معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🌀 #یادداشت
آیا اعتراضات خیابانی در شأن معلمان نیست ؟
✍ابوالفضل رحیمی شاد
🔹آنها که می گویند اعتراض در خیابان در شان معلمان نیست، دیکتاتورهای کوچکی هستند که هیچ درک و شناختی از دموکراسی واقعی ندارند و نمی دانند که منزلت و اعتبار معلمی به معنای خود برتر بینی و نگاه از بالا به جامعه و تافته جدا بافته بودن نیست.
🔹 معلمان فعال صنفی، امروز منطق دموکراسی مدنی ، اجتماعی و غیر دولتی ( گفتگو+ خیابان ) را به خوبی و به درستی درک کرده و آنرا بصورت عملی به سایر اقشار جامعه آموزش می دهند.
در فرایند طبیعی (از پایین) دموکراتیزیسیون دموکراسی اجتماعی و مدنی مقدم بر دموکراسی حزبی و سیاسی است و معلمان امروز پیشگامان پیاده سازی دموکراسی واقعی در ایران هستند.
#معلم
#گفتگو
#تجمع
#آزادی
#عدالت
#برابری
#حقوق_بشر
#جای_معلم_زندان_نیست
#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
آیا اعتراضات خیابانی در شأن معلمان نیست ؟
✍ابوالفضل رحیمی شاد
🔹آنها که می گویند اعتراض در خیابان در شان معلمان نیست، دیکتاتورهای کوچکی هستند که هیچ درک و شناختی از دموکراسی واقعی ندارند و نمی دانند که منزلت و اعتبار معلمی به معنای خود برتر بینی و نگاه از بالا به جامعه و تافته جدا بافته بودن نیست.
🔹 معلمان فعال صنفی، امروز منطق دموکراسی مدنی ، اجتماعی و غیر دولتی ( گفتگو+ خیابان ) را به خوبی و به درستی درک کرده و آنرا بصورت عملی به سایر اقشار جامعه آموزش می دهند.
در فرایند طبیعی (از پایین) دموکراتیزیسیون دموکراسی اجتماعی و مدنی مقدم بر دموکراسی حزبی و سیاسی است و معلمان امروز پیشگامان پیاده سازی دموکراسی واقعی در ایران هستند.
#معلم
#گفتگو
#تجمع
#آزادی
#عدالت
#برابری
#حقوق_بشر
#جای_معلم_زندان_نیست
#معلمان_زندانی_را_آزاد_کنید
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
📝مرز باریک فعالیت های صنفی و سیاستی معلمان
✍محمود بهشتی لنگرودی
🔹 صنف یا رَسته ، انجمنی میباشد که از سوی گروهی از افراد دارای یک حرفه و پیشه تشکیل میشود ، تا به این طریق ، به بالابردن سطح کیفی مجموعه واحدها ، در کنار تعیین تدابیری برای مقابله با تخلفات و همچنین انجام وظیفه اطلاعرسانی درباره اتفاقات حوزههای مرتبط با حرفه موردنظر ، یاری رساند.
🔹وجه مشترک صنوف ، خواسته ها و مطالبات آن هاست و این خواسته ها را ، عمدتا از کارفرمایان که معمولا بخش خصوصی ست مطالبه می کنند .
دولت ها ، نقش موثری در ارتباطات کارگری و کارفرمایی دارند .
به طور مثال ، در رابطه با صنوفی که کارفرمایشان بخش خصوصی ست ، معمولا ، دولت ها تلاش می نمایند که به عنوان واسطه ، به توافق بین کارگران و کارفرمایان کمک نمایند ، هرچند در بسیاری از موارد ، به صورت جانبدارانه در کنار کارفرمایان قرار می گیرند اما استثناهایی هم در این رابطه وجود دارد .
🔹در مواردی نیز ، خود دولت ها در جایگاه کارفرما قرار دارند ، در چنین شرایطی ، نقش دولت ها در سرکوب اصناف مستقل بسیار پر رنگ است و تنش ها و درگیری ها افزایش می یابد.
🔹در کشورهایی که نهاد های مستقل ، از قدرت کافی برخوردار نیستند ، دولت ها با استفاده از ابزار قدرت و با سیاسی جلوه دادن مطالبات و خواسته ها ، راه های سرکوب را هموارتر می نمایند.
لذا در چنین شرایطی ، فعالیت صنفی بسیار دشوار می شود و مرز بین فعالیت صنفی و سیاسی ، تا حدودی ، مخدوش می گردد ، تا جایی که اعضای صنوف ، به واسطه ی پروپاگاندایی که از سوی دولت ها مدیریت می شود ، به شدت در معرض اتهام ورود به عرصه ی سیاسی قرار می گیرند.
🔹در ارتباط با صنف معلمان ، ماجرا بسیار پیچیده تر است.
از آن جا که معلمان ، به دلیل حوزه ی نفوذ و مسئولیت خود ، با تمامی اقشار و موضوعات جامعه در ارتباط هستند و نسبت به سرنوشت آحاد جامعه احساس مسئولیت می کنند ، حق خود می دانند که محدوده ی فعالیت خود را گسترش دهند و مطالبات خود را به خواسته های معیشتی محدود نکنند که این خواسته کاملا معقول و منطقی ست.
به طور مثال ، در کشور ما ، مخالفت با آموزش ایدئولوژیک ، پولی سازی و کالایی سازی امر آموزش ، تاکید بر اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی ، تاکید بر صیانت از آزادی های قانونی مثل آزادی و حق داشتن و عضویت در تشکل ها ، آزادی و حق برگزاری اجتماعات و راهپیمایی ها ، آزادی و حق ارتباط با سایر تشکل ها و صنوف و اقشار دیگر و ... همه و همه در چهارچوب خواسته ها و فعالیت های صنفی تعریف می شود اما دولت ها با این ادعا که این امور سیاسی ست ، با افزایش هزینه ی اینگونه فعالیت ها ، تلاش می کنند که مانع از ورود تشکل های صنفی ( به طور خاص ) و جامعه ی فرهنگیان ( به طور عام) در این عرصه ها شوند .
🔹عجیب تر این که خود همکاران هم ، ناخواسته ، با تکرار این ادعای دولت ها ، به محدود کردن فضای فعالیت صنفی ، کمک می کنند ، غافل از این که همه ی فعالیت های ذکر شده ، در چهارچوب فعالیت صنفی تعریف می شود.
🔹با این اوصاف ، ممکن است این پرسش در ذهن بعضی ها خطور کند که اگر حیطه ی فعالیت و مسئولیت بعضی صنوف ، از جمله صنف معلمان ، این قدر گسترده است « پس تفاوت احزاب با تشکل ها ی صنفی چیست؟»
در پاسخ به این پرسش باید گفت که ؛ *فعالیت احزاب و تشکل های سیاسی ، معطوف به قدرت بوده و تلاش آن ها تضعیف رقیب و در نهایت کسب قدرت سیاسی ست اما تشکل های صنفی ، مطابق تعاریفی که در اساسنامه هایشان ذکر شده ، غیر سیاسی هستند و در واقع از ورود به قدرت سیاسی منع شده اند.*
🔹پس ، هر گونه فعالیت اجتماعی که در چهارچوب منافع صنفی معلمان باشد و به منظور ورود به قدرت سیاسی انجام نگیرد ، می تواند فعالیت صنفی قلمداد شود و این ، همان مرز باریک فعالیت های صنفی با فعالیت های سیاسی ست.
۱۴۰۱/۴/۲
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
📝مرز باریک فعالیت های صنفی و سیاستی معلمان
✍محمود بهشتی لنگرودی
🔹 صنف یا رَسته ، انجمنی میباشد که از سوی گروهی از افراد دارای یک حرفه و پیشه تشکیل میشود ، تا به این طریق ، به بالابردن سطح کیفی مجموعه واحدها ، در کنار تعیین تدابیری برای مقابله با تخلفات و همچنین انجام وظیفه اطلاعرسانی درباره اتفاقات حوزههای مرتبط با حرفه موردنظر ، یاری رساند.
🔹وجه مشترک صنوف ، خواسته ها و مطالبات آن هاست و این خواسته ها را ، عمدتا از کارفرمایان که معمولا بخش خصوصی ست مطالبه می کنند .
دولت ها ، نقش موثری در ارتباطات کارگری و کارفرمایی دارند .
به طور مثال ، در رابطه با صنوفی که کارفرمایشان بخش خصوصی ست ، معمولا ، دولت ها تلاش می نمایند که به عنوان واسطه ، به توافق بین کارگران و کارفرمایان کمک نمایند ، هرچند در بسیاری از موارد ، به صورت جانبدارانه در کنار کارفرمایان قرار می گیرند اما استثناهایی هم در این رابطه وجود دارد .
🔹در مواردی نیز ، خود دولت ها در جایگاه کارفرما قرار دارند ، در چنین شرایطی ، نقش دولت ها در سرکوب اصناف مستقل بسیار پر رنگ است و تنش ها و درگیری ها افزایش می یابد.
🔹در کشورهایی که نهاد های مستقل ، از قدرت کافی برخوردار نیستند ، دولت ها با استفاده از ابزار قدرت و با سیاسی جلوه دادن مطالبات و خواسته ها ، راه های سرکوب را هموارتر می نمایند.
لذا در چنین شرایطی ، فعالیت صنفی بسیار دشوار می شود و مرز بین فعالیت صنفی و سیاسی ، تا حدودی ، مخدوش می گردد ، تا جایی که اعضای صنوف ، به واسطه ی پروپاگاندایی که از سوی دولت ها مدیریت می شود ، به شدت در معرض اتهام ورود به عرصه ی سیاسی قرار می گیرند.
🔹در ارتباط با صنف معلمان ، ماجرا بسیار پیچیده تر است.
از آن جا که معلمان ، به دلیل حوزه ی نفوذ و مسئولیت خود ، با تمامی اقشار و موضوعات جامعه در ارتباط هستند و نسبت به سرنوشت آحاد جامعه احساس مسئولیت می کنند ، حق خود می دانند که محدوده ی فعالیت خود را گسترش دهند و مطالبات خود را به خواسته های معیشتی محدود نکنند که این خواسته کاملا معقول و منطقی ست.
به طور مثال ، در کشور ما ، مخالفت با آموزش ایدئولوژیک ، پولی سازی و کالایی سازی امر آموزش ، تاکید بر اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی ، تاکید بر صیانت از آزادی های قانونی مثل آزادی و حق داشتن و عضویت در تشکل ها ، آزادی و حق برگزاری اجتماعات و راهپیمایی ها ، آزادی و حق ارتباط با سایر تشکل ها و صنوف و اقشار دیگر و ... همه و همه در چهارچوب خواسته ها و فعالیت های صنفی تعریف می شود اما دولت ها با این ادعا که این امور سیاسی ست ، با افزایش هزینه ی اینگونه فعالیت ها ، تلاش می کنند که مانع از ورود تشکل های صنفی ( به طور خاص ) و جامعه ی فرهنگیان ( به طور عام) در این عرصه ها شوند .
🔹عجیب تر این که خود همکاران هم ، ناخواسته ، با تکرار این ادعای دولت ها ، به محدود کردن فضای فعالیت صنفی ، کمک می کنند ، غافل از این که همه ی فعالیت های ذکر شده ، در چهارچوب فعالیت صنفی تعریف می شود.
🔹با این اوصاف ، ممکن است این پرسش در ذهن بعضی ها خطور کند که اگر حیطه ی فعالیت و مسئولیت بعضی صنوف ، از جمله صنف معلمان ، این قدر گسترده است « پس تفاوت احزاب با تشکل ها ی صنفی چیست؟»
در پاسخ به این پرسش باید گفت که ؛ *فعالیت احزاب و تشکل های سیاسی ، معطوف به قدرت بوده و تلاش آن ها تضعیف رقیب و در نهایت کسب قدرت سیاسی ست اما تشکل های صنفی ، مطابق تعاریفی که در اساسنامه هایشان ذکر شده ، غیر سیاسی هستند و در واقع از ورود به قدرت سیاسی منع شده اند.*
🔹پس ، هر گونه فعالیت اجتماعی که در چهارچوب منافع صنفی معلمان باشد و به منظور ورود به قدرت سیاسی انجام نگیرد ، می تواند فعالیت صنفی قلمداد شود و این ، همان مرز باریک فعالیت های صنفی با فعالیت های سیاسی ست.
۱۴۰۱/۴/۲
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
💠 #یادداشت
📌رتبه بندی معلمان در خان هشتم
قانونی که اجرا نمی شود!
✍ حسین معافی
🔹 روزنامه شرق، ۳۱ خرداد ۱۴۰۱
بعد از سال ها کش وقوس بالاخره قانون نظام رتبه بندی معلمان در اسفندماه ۱۴۰۰ توسط مجلس و شورای نگهبان تایید و به قانون تبدیل شد و به این سریال تکراری ناامیدکننده پایان دادند. در ماه های گذشته، هم دولت و مسئولین وزارتخانه آموزش وپرورش و هم اعضای کمیسیون آموزش مجلس از اجرای قریب الوقوع رتبه بندی خبر می دادند و هر یک وعده هایی از اجرائی شدن آن در هفته معلم و پایان خردادماه را داده اند. قانون رتبه بندی در اختیار دولت و وزارت آموزش وپرورش قرار گرفت تا آیین نامه آن را تنظیم و برای اجرا در دولت تصویب کند.
در همان روزهای اول مواردی در این آیین نامه قید شد که با اعتراض شدید فرهنگیان روبه رو شد چراکه بسیاری از معلمان مدارک و مستندات کافی برای دریافت رتبه های بالا را نداشتند و آن را سخت و دست نیافتنی می دانستند که پس از اعتراض فرهنگیان، بخش هایی از آن حذف و تعدیل شد تا بیشتر معلمان بتوانند از رتبه های بالایی برخوردار شوند. ولی هنوز آیین نامه آن در دولت تصویب نشده و در اجرای آن اختلافات جدی وجود دارد تا جایی که خبری مبنی بر انجام آزمون توسط سازمان سنجش را مطرح کرده اند و این نشان از عدم توافق و عدم عزم جدی بر اجرای قانون رتبه بندی معلمان در دولت دارد.
رحمت الله نوروزی نماینده مردم علی آبادکتول در نشست علنی یکشنبه، یکم خردادماه مجلس شورای اسلامی اعلام می دارد: در قانون رتبه بندی فرهنگیان یک ماه به دولت وقت داده شده است تا آیین نامه آن را تدوین کند. فرهنگیان چشم انتظارند، با این حال آقای علی احمدی در سازمان برنامه وبودجه می خواهد پاداش بازنشستگان و کسورات قانونی را از لایحه اعتبار کم کند.
مجموعه صحن و اعضای تلفیق کمک کردند تا رتبه بندی از شهریور ۱۴۰۰ اجرائی شود، چرا الان مانع تراشی می شود. این آبروی مجلس است و باید برای حفظ آن تلاش کرد. جبار کوچکی نژاد نماینده رشت نیز در تذکر شفاهی، گفت: قوه مقننه رتبه بندی فرهنگیان را تصویب کرد که به عنوان اقدام بسیار بزرگ مجلس یازدهم محسوب می شود و بر اساس قانون دولت سه ماه وقت داشت تا آیین نامه این قانون را تصویب کند اما اخیرا شنیده شده درصدد اعمال تغییراتی در آیین نامه هستند که اصل قانون را زیر سوال می برد لذا کمیسیون آموزش مجلس باید نسبت به این موضوع دقت کرده و آن را بررسی کند. وی با بیان اینکه با اجرای طرح رتبه بندی پرداختی معلمان از تاریخ ۳۱ شهریورماه سال ۱۴۰۰ خواهد بود، ادامه داد: اجرای طرح رتبه بندی که به دغدغه اصلی فرهنگیان تبدیل شده طی ماه آینده به مرحله اجرائی خواهد رسید.
حمیدرضا حاجی بابایی وزیر اسبق آموزش وپرورش و رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: رتبه بندی معلمان، سخن حقی است که از زبان معلمان بیان می شود و لازم است که:
۱- دولت با سرعت، دقت، بلندنظری انجام دهد.
۲- تمام ۳۸ هزار میلیارد تومان را برای سال ۱۴۰۱ هزینه کند.
۳- بر اجرا نظارت کامل خواهیم کرد.
اکنون که قانون رتبه بندی هفت خان رستم را برای تایید و اجرائی شدن پشت سر گذاشته و مجلس و دولت برای اجرای آن از شهریور ۱۴۰۰ توافق کرده اند، اینک این قانون برای تصویب آیین نامه اجرائی که وزارت آموزش وپرورش مشخص کرده در خان هشتم و هیئت دولت متوقف شده و منتظر تصویب نهایی است. تعدادی از فرهنگیان نسبت به اخبار مطرح شده و ضدونقیض در فضای مجازی مبنی بر اجرای رتبه بندی در شهریور و همچنین سرعت کند آن گلایه دارند و خواستار اجرای سریع این قانون هستند. امیدواریم که هیئت دولت نیز با نگاهی مثبت و سازنده و در اولین فرصت، این آیین نامه را تصویب کند تا فرهنگیان گرامی با فراغ بال و آرامش بیشتری به امر آموزش بپردازند و از شایعات و جوسازی های موجود رهایی یابند.
#لایحه_رتبه_بندی_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
📌رتبه بندی معلمان در خان هشتم
قانونی که اجرا نمی شود!
✍ حسین معافی
🔹 روزنامه شرق، ۳۱ خرداد ۱۴۰۱
بعد از سال ها کش وقوس بالاخره قانون نظام رتبه بندی معلمان در اسفندماه ۱۴۰۰ توسط مجلس و شورای نگهبان تایید و به قانون تبدیل شد و به این سریال تکراری ناامیدکننده پایان دادند. در ماه های گذشته، هم دولت و مسئولین وزارتخانه آموزش وپرورش و هم اعضای کمیسیون آموزش مجلس از اجرای قریب الوقوع رتبه بندی خبر می دادند و هر یک وعده هایی از اجرائی شدن آن در هفته معلم و پایان خردادماه را داده اند. قانون رتبه بندی در اختیار دولت و وزارت آموزش وپرورش قرار گرفت تا آیین نامه آن را تنظیم و برای اجرا در دولت تصویب کند.
در همان روزهای اول مواردی در این آیین نامه قید شد که با اعتراض شدید فرهنگیان روبه رو شد چراکه بسیاری از معلمان مدارک و مستندات کافی برای دریافت رتبه های بالا را نداشتند و آن را سخت و دست نیافتنی می دانستند که پس از اعتراض فرهنگیان، بخش هایی از آن حذف و تعدیل شد تا بیشتر معلمان بتوانند از رتبه های بالایی برخوردار شوند. ولی هنوز آیین نامه آن در دولت تصویب نشده و در اجرای آن اختلافات جدی وجود دارد تا جایی که خبری مبنی بر انجام آزمون توسط سازمان سنجش را مطرح کرده اند و این نشان از عدم توافق و عدم عزم جدی بر اجرای قانون رتبه بندی معلمان در دولت دارد.
رحمت الله نوروزی نماینده مردم علی آبادکتول در نشست علنی یکشنبه، یکم خردادماه مجلس شورای اسلامی اعلام می دارد: در قانون رتبه بندی فرهنگیان یک ماه به دولت وقت داده شده است تا آیین نامه آن را تدوین کند. فرهنگیان چشم انتظارند، با این حال آقای علی احمدی در سازمان برنامه وبودجه می خواهد پاداش بازنشستگان و کسورات قانونی را از لایحه اعتبار کم کند.
مجموعه صحن و اعضای تلفیق کمک کردند تا رتبه بندی از شهریور ۱۴۰۰ اجرائی شود، چرا الان مانع تراشی می شود. این آبروی مجلس است و باید برای حفظ آن تلاش کرد. جبار کوچکی نژاد نماینده رشت نیز در تذکر شفاهی، گفت: قوه مقننه رتبه بندی فرهنگیان را تصویب کرد که به عنوان اقدام بسیار بزرگ مجلس یازدهم محسوب می شود و بر اساس قانون دولت سه ماه وقت داشت تا آیین نامه این قانون را تصویب کند اما اخیرا شنیده شده درصدد اعمال تغییراتی در آیین نامه هستند که اصل قانون را زیر سوال می برد لذا کمیسیون آموزش مجلس باید نسبت به این موضوع دقت کرده و آن را بررسی کند. وی با بیان اینکه با اجرای طرح رتبه بندی پرداختی معلمان از تاریخ ۳۱ شهریورماه سال ۱۴۰۰ خواهد بود، ادامه داد: اجرای طرح رتبه بندی که به دغدغه اصلی فرهنگیان تبدیل شده طی ماه آینده به مرحله اجرائی خواهد رسید.
حمیدرضا حاجی بابایی وزیر اسبق آموزش وپرورش و رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: رتبه بندی معلمان، سخن حقی است که از زبان معلمان بیان می شود و لازم است که:
۱- دولت با سرعت، دقت، بلندنظری انجام دهد.
۲- تمام ۳۸ هزار میلیارد تومان را برای سال ۱۴۰۱ هزینه کند.
۳- بر اجرا نظارت کامل خواهیم کرد.
اکنون که قانون رتبه بندی هفت خان رستم را برای تایید و اجرائی شدن پشت سر گذاشته و مجلس و دولت برای اجرای آن از شهریور ۱۴۰۰ توافق کرده اند، اینک این قانون برای تصویب آیین نامه اجرائی که وزارت آموزش وپرورش مشخص کرده در خان هشتم و هیئت دولت متوقف شده و منتظر تصویب نهایی است. تعدادی از فرهنگیان نسبت به اخبار مطرح شده و ضدونقیض در فضای مجازی مبنی بر اجرای رتبه بندی در شهریور و همچنین سرعت کند آن گلایه دارند و خواستار اجرای سریع این قانون هستند. امیدواریم که هیئت دولت نیز با نگاهی مثبت و سازنده و در اولین فرصت، این آیین نامه را تصویب کند تا فرهنگیان گرامی با فراغ بال و آرامش بیشتری به امر آموزش بپردازند و از شایعات و جوسازی های موجود رهایی یابند.
#لایحه_رتبه_بندی_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
🔴 افسوس برای سرمایه هایی که از آنها به درستی استفاده نمیشود(تقدیم به دکتر شهریار نادری و همه معلمان مطالبه گر)
✍️ابوالفضل رحیمی شاد
🔺جمعه 13 خرداد آخرهای شب بود که در یک گروه تلگرامی مشغول گپ زدن بودیم که من گفتم تصمیم دارم جهت ابلاغ سلام دوستان تهرانی و جویا شدن احوال همکاران بازداشتی آقایان لطفی، نیکخواه و محمدی به دیدار خانواده شان در مریوان بروم. شهریار نادری که تا آنروز کمتر همکلام شده بودیم پیام داد که اگر مایلی ابتدا بیا سنندج از اینجا برو مریوان.من هم با کمال میل پذیرفتم.
شنبه عصر رسیدم سنندج شهریار در ترمینال منتظرم بود. اینقدر صمیمی و بی آلایش بود که گویا سالهاست همدیگر را می شناسیم. بعد از رسیدن به منزل و کمی استراحت گفت بلند شو بریم شهر رو ببینیم. من هم که تا اونروز سنندج نرفته بودم از پیشنهادش استقبال کردم. به لقمان افضلی تلفن زد و تا لباس بپوشیم لقمان هم رسید.وقتی من رو به لقمان معرفی کرد او چنان با شوق از دیدن من اظهار خوشحالی و محبت کرد که خجالت زده شدم. گفتند بریم دنبال بهزاد قوامی. من هم فقط سکوت بودم و تایید.وقتی بهزاد آمد و شهریار من رو معرفی کرد دوباره همان اتفاق افتاد و این بار که بهزاد از دنبال کردن نوشته های من در سالهای اخیر گفت بیشتر از دفعه قبل خجالت کشیدم.چون با وجود فعالیت های ارزنده صنفی و قلمی این عزیزان من آنها را نمی شناختم. فورا سر صحبت باز شد و هر چه گذشت دیدم چیزی برای گفتن ندارم. وجه مشترک هر سه نفرشان دغدغه مندی فراوان برای آموزش و پرورش و کودکان و آینده ایران بود.لقمان سرشار از انرژی و نشاط بود بقدری که قرار و آرامش نداشت.هر موضوعی که مطرح میشد انفجاری و سربع نظرش را میگفت و همین باعث میشد عمق تحلیل هایش کمتر دیده شود.وقتی شهریار و بهزاد تخته بازی میکردند وسط حرف زدن با من یک نگاه به صفحه بازی میکرد و یک پیشنهاد میداد و تا چند حرکت بعد را با محاسبه احتمالات ظرف دو،سه ثانیه پیش بینی میکرد.وقتی فهمید میخواهم به مریوان بروم فورا گفت "خودم میبرمت" کلی خواهش و تمنا کردم تا اجازه بدهد تنها بروم چون بیش از صدکیلومتر را باید تنها برمیگشت آنهم با رانندگی همراه با همان انرژی و بیقراری که گفتم. وقتی فردا جاده پرپیچ و خم سنندج تا مریوان را دیدم با اینکه قطعا همراهی با او موجب مسرت بود اما از اینکه موفق شده بودم منصرفش کنم خوشحال شدم. برخلاف لقمان، بهزاد کلمات بر زبانش سنگینی میکرد. با ضرب آهنگ کند اما قوی و محکم صحبت میکرد.درباره هر موضوعی که حرف میزد نظراتش مانند خورشت جا افتاده بود.انگار ساعت ها به هر چه میگفت اندیشیده بود.دیدار اول بود و از هر دری سخنی. اما بهزاد از هر دری که وارد میشد همان بهزاد فکور و پخته بود.شهریار یا همان دکتر نادری تنها چیزی که نداشت تبختر و غرور عنوان *دکتر* بود.قطعا شهریار (دکتر نادری) در هیچ سازمان دیگری بجز آموزش و پرورش نمیتوانست کار کند. چون آنوقت دست کم به اندازه این دکتر قلابی ها باید میتوانست فخر بفروشد اما با همه هوش سرشارش خاکی تر از آن بود که از پس فخر فروشی بر بیاد. شهریار حد میانه لقمان و بهزاد بود. شب وقتی تنها شدیم و شروع کرد به تعریف خاطرات دقیقا هر چه میگفت نشان از تعادل و میانه روی و برخورداری از عقلانیت سازمانی و راهبردی در او داشت. شهریار در کنار هوش و سایر صفاتش فقط اگر یکرنگ نبود و مانند خیلی ها اهل تظاهر به ناباورهایش بود قطعا بجای افتادن در مشکل اداری نقل و انتقال و پیامدهای منفی اقتصادی و اذیت شدن خانواده و از این مدرسه به آن مدرسه رفتن حتما یکی از مدیران ارشد آموزش و پرورش کشور بود.بهزاد هم مانند او استاندار یا نماینده مجلس یاحداقل فرماندار. شب موقع خواب وقتی داشتم چند ساعتی که با این عزیزان گذرانده بودم را مرور میکردم پیش خودم گفتم "من فقط سه نفر از اهالی این دیار را دیدم.تازه این عزیزان وقتی از دوستانشان تعریف میکردند و از توان اندیشه ورزی و مدیریتی آنها میگفتند گویا کسانی که من افتخار دیدارشان نصیبم نشد اگر نگویم درسطحی بالاتر دست کم همتراز این عزیزان بودند. وقتی در کشور به چنین سرمایه های باارزشی نه تنها توجه نمیشود بلکه با آنها مانند مجرمین برخورد میشود نباید از اینکه کردستان یکی از استان های محروم کشور است تعجب کرد."
♻️ادامه در صفحهی دوم
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔴 افسوس برای سرمایه هایی که از آنها به درستی استفاده نمیشود(تقدیم به دکتر شهریار نادری و همه معلمان مطالبه گر)
✍️ابوالفضل رحیمی شاد
🔺جمعه 13 خرداد آخرهای شب بود که در یک گروه تلگرامی مشغول گپ زدن بودیم که من گفتم تصمیم دارم جهت ابلاغ سلام دوستان تهرانی و جویا شدن احوال همکاران بازداشتی آقایان لطفی، نیکخواه و محمدی به دیدار خانواده شان در مریوان بروم. شهریار نادری که تا آنروز کمتر همکلام شده بودیم پیام داد که اگر مایلی ابتدا بیا سنندج از اینجا برو مریوان.من هم با کمال میل پذیرفتم.
شنبه عصر رسیدم سنندج شهریار در ترمینال منتظرم بود. اینقدر صمیمی و بی آلایش بود که گویا سالهاست همدیگر را می شناسیم. بعد از رسیدن به منزل و کمی استراحت گفت بلند شو بریم شهر رو ببینیم. من هم که تا اونروز سنندج نرفته بودم از پیشنهادش استقبال کردم. به لقمان افضلی تلفن زد و تا لباس بپوشیم لقمان هم رسید.وقتی من رو به لقمان معرفی کرد او چنان با شوق از دیدن من اظهار خوشحالی و محبت کرد که خجالت زده شدم. گفتند بریم دنبال بهزاد قوامی. من هم فقط سکوت بودم و تایید.وقتی بهزاد آمد و شهریار من رو معرفی کرد دوباره همان اتفاق افتاد و این بار که بهزاد از دنبال کردن نوشته های من در سالهای اخیر گفت بیشتر از دفعه قبل خجالت کشیدم.چون با وجود فعالیت های ارزنده صنفی و قلمی این عزیزان من آنها را نمی شناختم. فورا سر صحبت باز شد و هر چه گذشت دیدم چیزی برای گفتن ندارم. وجه مشترک هر سه نفرشان دغدغه مندی فراوان برای آموزش و پرورش و کودکان و آینده ایران بود.لقمان سرشار از انرژی و نشاط بود بقدری که قرار و آرامش نداشت.هر موضوعی که مطرح میشد انفجاری و سربع نظرش را میگفت و همین باعث میشد عمق تحلیل هایش کمتر دیده شود.وقتی شهریار و بهزاد تخته بازی میکردند وسط حرف زدن با من یک نگاه به صفحه بازی میکرد و یک پیشنهاد میداد و تا چند حرکت بعد را با محاسبه احتمالات ظرف دو،سه ثانیه پیش بینی میکرد.وقتی فهمید میخواهم به مریوان بروم فورا گفت "خودم میبرمت" کلی خواهش و تمنا کردم تا اجازه بدهد تنها بروم چون بیش از صدکیلومتر را باید تنها برمیگشت آنهم با رانندگی همراه با همان انرژی و بیقراری که گفتم. وقتی فردا جاده پرپیچ و خم سنندج تا مریوان را دیدم با اینکه قطعا همراهی با او موجب مسرت بود اما از اینکه موفق شده بودم منصرفش کنم خوشحال شدم. برخلاف لقمان، بهزاد کلمات بر زبانش سنگینی میکرد. با ضرب آهنگ کند اما قوی و محکم صحبت میکرد.درباره هر موضوعی که حرف میزد نظراتش مانند خورشت جا افتاده بود.انگار ساعت ها به هر چه میگفت اندیشیده بود.دیدار اول بود و از هر دری سخنی. اما بهزاد از هر دری که وارد میشد همان بهزاد فکور و پخته بود.شهریار یا همان دکتر نادری تنها چیزی که نداشت تبختر و غرور عنوان *دکتر* بود.قطعا شهریار (دکتر نادری) در هیچ سازمان دیگری بجز آموزش و پرورش نمیتوانست کار کند. چون آنوقت دست کم به اندازه این دکتر قلابی ها باید میتوانست فخر بفروشد اما با همه هوش سرشارش خاکی تر از آن بود که از پس فخر فروشی بر بیاد. شهریار حد میانه لقمان و بهزاد بود. شب وقتی تنها شدیم و شروع کرد به تعریف خاطرات دقیقا هر چه میگفت نشان از تعادل و میانه روی و برخورداری از عقلانیت سازمانی و راهبردی در او داشت. شهریار در کنار هوش و سایر صفاتش فقط اگر یکرنگ نبود و مانند خیلی ها اهل تظاهر به ناباورهایش بود قطعا بجای افتادن در مشکل اداری نقل و انتقال و پیامدهای منفی اقتصادی و اذیت شدن خانواده و از این مدرسه به آن مدرسه رفتن حتما یکی از مدیران ارشد آموزش و پرورش کشور بود.بهزاد هم مانند او استاندار یا نماینده مجلس یاحداقل فرماندار. شب موقع خواب وقتی داشتم چند ساعتی که با این عزیزان گذرانده بودم را مرور میکردم پیش خودم گفتم "من فقط سه نفر از اهالی این دیار را دیدم.تازه این عزیزان وقتی از دوستانشان تعریف میکردند و از توان اندیشه ورزی و مدیریتی آنها میگفتند گویا کسانی که من افتخار دیدارشان نصیبم نشد اگر نگویم درسطحی بالاتر دست کم همتراز این عزیزان بودند. وقتی در کشور به چنین سرمایه های باارزشی نه تنها توجه نمیشود بلکه با آنها مانند مجرمین برخورد میشود نباید از اینکه کردستان یکی از استان های محروم کشور است تعجب کرد."
♻️ادامه در صفحهی دوم
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
ادامه از صفحه اول
🔺سفر کوتاه بود ولی آشنایی با این عزیزان دستاورد بزرگی برایم داشت. امید و انگیزه تلاش بیشتر برای ساخت ایرانی بهتر. و این را مدیون مهمان نوازی کسی میدانم که به جای قرار گرفتن در جایی که حق او و کسان دیگری مانند اوست چند روزی به جرم مطالبه گری انسان دوستانه و قانونگرایانه بازداشت و خوشبختانه امروز آزاد شد.
🔺به احترام دکتر شهریار نادری و همه معلمان درسراسر کشور که در طول این سالها برای دفاع از حقوق معلمان،دانش آموزان و در یککلام برای سربلندی ایران و همه ایرانیان متحمل رنج و سختی شده اند سر خم میکنم و متعهد میشوم تا رسیدن به هدف مشترکمان از پای ننشینم و از تلاش دست برندارم.
به امید به آزادی هر چه سریعتر همه معلمان زندانی ✌
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔺سفر کوتاه بود ولی آشنایی با این عزیزان دستاورد بزرگی برایم داشت. امید و انگیزه تلاش بیشتر برای ساخت ایرانی بهتر. و این را مدیون مهمان نوازی کسی میدانم که به جای قرار گرفتن در جایی که حق او و کسان دیگری مانند اوست چند روزی به جرم مطالبه گری انسان دوستانه و قانونگرایانه بازداشت و خوشبختانه امروز آزاد شد.
🔺به احترام دکتر شهریار نادری و همه معلمان درسراسر کشور که در طول این سالها برای دفاع از حقوق معلمان،دانش آموزان و در یککلام برای سربلندی ایران و همه ایرانیان متحمل رنج و سختی شده اند سر خم میکنم و متعهد میشوم تا رسیدن به هدف مشترکمان از پای ننشینم و از تلاش دست برندارم.
به امید به آزادی هر چه سریعتر همه معلمان زندانی ✌
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
🔴 تقدیم به محمدعلی زحمتکش فعال صنفی دربند
🔸اندیشهای سترگ در پس ارادهای ستودنی و استوار تو را به کنشگری جاودانه مبدل میکند.
🔸ثبات قدم و حضور پر صلابت تو در میدانهای کنشگری صنفی نشان از عشق و باور تو به معلم و منزلت اوست.کنش تو سرلوحهای برای تمامی کنشگران عرصههای صنفی و مطالبهگری است.
🔸شیوایی و گیرایی قلم تیز و بُرندهات تیری است که از قلههای روشنگری بر دل شب فرود میآید و خواب خفتگان را آشفته میسازد و شکوه اندیشهات را پدیدار میکند.
🔸به راستی تو را به کدامین گناه به بند کشیدند؟
به جرم دریدن پردههای سیاه با قلم یا ارادهی پولادینت؟!
🔸اکنون که با سلاح اعتصاب غذا در زندان از جان خویش برای تحقق آرمانهایت و مطالبهگری گذشتهای؛ شایستهی هر صفت والامنشانه هستی. آری تو از تبار انسانیتی که مرزهای کنشگری را به نهایت رساندی. تو تبلور راستین حقطلبی و شجاعتی. تو آموزگار بزرگ شرافت و صداقتی.
#معلم_زندانی آزاد باید گردد
🔗 ارجاع به اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#حق_اعتراض
#معلمان_زندانی
#آزادی_معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔴 تقدیم به محمدعلی زحمتکش فعال صنفی دربند
🔸اندیشهای سترگ در پس ارادهای ستودنی و استوار تو را به کنشگری جاودانه مبدل میکند.
🔸ثبات قدم و حضور پر صلابت تو در میدانهای کنشگری صنفی نشان از عشق و باور تو به معلم و منزلت اوست.کنش تو سرلوحهای برای تمامی کنشگران عرصههای صنفی و مطالبهگری است.
🔸شیوایی و گیرایی قلم تیز و بُرندهات تیری است که از قلههای روشنگری بر دل شب فرود میآید و خواب خفتگان را آشفته میسازد و شکوه اندیشهات را پدیدار میکند.
🔸به راستی تو را به کدامین گناه به بند کشیدند؟
به جرم دریدن پردههای سیاه با قلم یا ارادهی پولادینت؟!
🔸اکنون که با سلاح اعتصاب غذا در زندان از جان خویش برای تحقق آرمانهایت و مطالبهگری گذشتهای؛ شایستهی هر صفت والامنشانه هستی. آری تو از تبار انسانیتی که مرزهای کنشگری را به نهایت رساندی. تو تبلور راستین حقطلبی و شجاعتی. تو آموزگار بزرگ شرافت و صداقتی.
#معلم_زندانی آزاد باید گردد
🔗 ارجاع به اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی
#حق_تشکل
#حق_تجمع
#حق_اعتراض
#معلمان_زندانی
#آزادی_معلمان_زندانی
#توقف_پرونده_سازی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
#کنکور
❇️نماز وحشت ،کنکور ۱۴۰۱ ، فروش سوالات
🔺آنانی که در محل کشف حجاب دختران نوجوان ،نماز وحشت خواندند لطفا ؛
🔺لطفا نماز وحشت را در سازمان سنجش اقامه کنید که در آن کشف شرف و مردانگی و اعتماد رخ داده است ، فروش سوالات کنکور یعنی خیانت به صدها هزار دختر و پسر جوانی که بهترین روزهای زندگی را صرف کتاب خواندن و تست زدن و مطالعه کردند.
🔺نمازوحشت را در مجلس شورای اسلامی بخوانید که نمایندگانش، متقلبان ازمون ۱۴۰۰ را با لابی گری و نفوذ در رشته های پزشکی و دندانپزشکی وارد دانشگاه کردند!
🔺نماز وحشت را در اتاق فرمان صدا و سیمای میلی بخوانید که جز دروغ و تقلب و هوچی گری ،چیزی بر فراز آنتن هایش ارسال نشد و هیچگاه درد دل ها و خواسته های مردم را صادقانه منعکس نکرد!
🔺نماز وحشت را در اموزش و پرورش و اموزش عالی بخوانید که امروز مرا شرمنده ی فرزندکنکوری ام کرد و نتوانسته است یک جامعه ای انسان مدار و اخلاق مدار به دور از دروغ و تقلب برایش فراهم کند.
🔺آنانی که با شنیدن فریاد عدالت خواهی معلمان بلافاصله سردسته های آنان را دستگیر و زندانی و مجازات می کنند، ببینیم در برخورد با فروشندگان سوالات کنکور - که بی شک بی شرف ترین فرزندان آدم هستند- چه برخوردی خواهند کرد .
🔺من دروغ و تقلب و فروش سوالات کنکور را بسی خوفناک تر از بی حجابی میدانم.
🔺ببینیم آنانی که داعیه ی داشتن آرمان شهری به دور از انحرافات جوامع غربی دارند چه برخوردی با این پدیده ی شوم خواهند کرد!
اسعدی ۱۰ تیرماه ۱۴۰۱
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#کنکور
❇️نماز وحشت ،کنکور ۱۴۰۱ ، فروش سوالات
🔺آنانی که در محل کشف حجاب دختران نوجوان ،نماز وحشت خواندند لطفا ؛
🔺لطفا نماز وحشت را در سازمان سنجش اقامه کنید که در آن کشف شرف و مردانگی و اعتماد رخ داده است ، فروش سوالات کنکور یعنی خیانت به صدها هزار دختر و پسر جوانی که بهترین روزهای زندگی را صرف کتاب خواندن و تست زدن و مطالعه کردند.
🔺نمازوحشت را در مجلس شورای اسلامی بخوانید که نمایندگانش، متقلبان ازمون ۱۴۰۰ را با لابی گری و نفوذ در رشته های پزشکی و دندانپزشکی وارد دانشگاه کردند!
🔺نماز وحشت را در اتاق فرمان صدا و سیمای میلی بخوانید که جز دروغ و تقلب و هوچی گری ،چیزی بر فراز آنتن هایش ارسال نشد و هیچگاه درد دل ها و خواسته های مردم را صادقانه منعکس نکرد!
🔺نماز وحشت را در اموزش و پرورش و اموزش عالی بخوانید که امروز مرا شرمنده ی فرزندکنکوری ام کرد و نتوانسته است یک جامعه ای انسان مدار و اخلاق مدار به دور از دروغ و تقلب برایش فراهم کند.
🔺آنانی که با شنیدن فریاد عدالت خواهی معلمان بلافاصله سردسته های آنان را دستگیر و زندانی و مجازات می کنند، ببینیم در برخورد با فروشندگان سوالات کنکور - که بی شک بی شرف ترین فرزندان آدم هستند- چه برخوردی خواهند کرد .
🔺من دروغ و تقلب و فروش سوالات کنکور را بسی خوفناک تر از بی حجابی میدانم.
🔺ببینیم آنانی که داعیه ی داشتن آرمان شهری به دور از انحرافات جوامع غربی دارند چه برخوردی با این پدیده ی شوم خواهند کرد!
اسعدی ۱۰ تیرماه ۱۴۰۱
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت_اجتماعی
🔴حساسیت خود را به فقر از دست دادهایم
✍سارا شریعتی
🔺این مسئله فراموش شده که عدالت اصل است و کسی که حساسیّت نسبت به عدالت و قسط به خرج میدهد، متّهم به پارادایم مارکسیستی میشود. این نشان میدهد که بحث فقر آنقدر بدیهی شده است که هیچکس به آن نمیاندیشد و در این جامعه نخبگان و قدرت و سیاست به آن کاملا بیتوجه هستند.
🔺قدرت و سیاست مسئول حل فقر است؛ کاش غیرتی که برای حجاب و زن به خرج میدادید یکبار برای فقر بهکار میبردید. مسئلۀ فقر همیشه یک مسئلۀ سیاسی است. چرا برای فرهنگ سیاستگذاری میکنیم اما برای اقتصاد نمیتوانیم سیاستگذاری کنیم؟ آیا نمیتوانیم مسئله کودکان خیابانی را حل کنیم؟ اراده سیاسی ریشهکنی فقر وجود ندارد چون اگر وجود داشت همانطور که با مسائل سیاسی و فرهنگی برخورد میشود، با این مسئله نیز برخورد میشد.
🔺حساسیتمان به فقر که یکی از انگیزههای انقلاب و دگرگونی بود را از دست دادهایم و آنطور که به پروندههای سیاسی و مسائل خارجی و داخلی حساسیم به مسئلۀ فقر حساس نیستیم. چه زمانی بوده که فقر تیتر یک روزنامهها شده باشد؟ هیچوقت. چون از ما میخواهند به دلیل سیاهنمایی صدای فقر را درنیاوریم. و از بس که این کار را انجام دادهایم حساسیّت خود را نیز به فقر از دست دادهایم. باید جامعۀ آکادمیک و جامعۀ روشنفکری و جامعۀ دینی و جامعۀ سیاسی خود را مورد پرسش بگیریم که شما برای رفع فقر چه کردید و کجا بودید؟
برگرفتە از کانال،وکیل،آقای صالح نیکبخت
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔴حساسیت خود را به فقر از دست دادهایم
✍سارا شریعتی
🔺این مسئله فراموش شده که عدالت اصل است و کسی که حساسیّت نسبت به عدالت و قسط به خرج میدهد، متّهم به پارادایم مارکسیستی میشود. این نشان میدهد که بحث فقر آنقدر بدیهی شده است که هیچکس به آن نمیاندیشد و در این جامعه نخبگان و قدرت و سیاست به آن کاملا بیتوجه هستند.
🔺قدرت و سیاست مسئول حل فقر است؛ کاش غیرتی که برای حجاب و زن به خرج میدادید یکبار برای فقر بهکار میبردید. مسئلۀ فقر همیشه یک مسئلۀ سیاسی است. چرا برای فرهنگ سیاستگذاری میکنیم اما برای اقتصاد نمیتوانیم سیاستگذاری کنیم؟ آیا نمیتوانیم مسئله کودکان خیابانی را حل کنیم؟ اراده سیاسی ریشهکنی فقر وجود ندارد چون اگر وجود داشت همانطور که با مسائل سیاسی و فرهنگی برخورد میشود، با این مسئله نیز برخورد میشد.
🔺حساسیتمان به فقر که یکی از انگیزههای انقلاب و دگرگونی بود را از دست دادهایم و آنطور که به پروندههای سیاسی و مسائل خارجی و داخلی حساسیم به مسئلۀ فقر حساس نیستیم. چه زمانی بوده که فقر تیتر یک روزنامهها شده باشد؟ هیچوقت. چون از ما میخواهند به دلیل سیاهنمایی صدای فقر را درنیاوریم. و از بس که این کار را انجام دادهایم حساسیّت خود را نیز به فقر از دست دادهایم. باید جامعۀ آکادمیک و جامعۀ روشنفکری و جامعۀ دینی و جامعۀ سیاسی خود را مورد پرسش بگیریم که شما برای رفع فقر چه کردید و کجا بودید؟
برگرفتە از کانال،وکیل،آقای صالح نیکبخت
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
#آموزش_و_پرورش
❇️آقای وزیر، اینبار خواب نمانید لطفا
🖋 مزبان حبیبی
🔺با توجه پیشنهاد جدید دولت برای تغییرات در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، قرار است شورای حقوق و دستمزد مجوز افزایش حقوق کارمندان را مجددا در اختیار گیرد.
🔺در صورت تایید لایحه در شورای نگهبان، امکان افزایش حقوق کارکنان در تعدادی از دستگاههای اجرایی مهیا خواهد شد.
🔺معنی دو پاراگراف اخیر این است که شورای حقوق و دستمزد میتواند میزان افزایش حقوق برخی از دستگاهها را متفاوت با دیگران تعیین کند، اتفاقی که بارها افتاده و برخی از دستگاهها با کسب مجوزهای موردی، افزایش حقوقهایی را برای پرسنل خود اعمال کردهاند که بخش اعظمی از بیعدالتی در پرداخت حقوقها، از همین طریق ایجاد شده و مردم را آزار میدهد.
🔺جناب وزیر، خواهشمندیم که این چند روز را هوشیار باشید و بیدار بمانید تا مانند سالهای اخیر، معلمان از افزایش حقوق جا نمانند.
🔺تجربهٔ سنوات گذشته و سی سال خدمتم، نشان میدهد که این رویه افزایش حقوق، فقط برای ایناست که وزارتخانههایی مانند آموزشوپرورش که معمولا وزرایی ضعیف و غیردلسوز داشته و توان چانهزنی در دفاع از حقوق پرسنل خود را ندارند، مشمول این افزایشها نشوند و تقریبا در تمام موارد، معلمان از این افزایش حقوقها محروم ماندهاند.
🔺جناب وزیر، اگر قادر به دفاع از حقوق معلمان در دولت هستید، و ارادهای هم در اینباره وجود دارد، بسمالله اما در غیر اینصورت لااقل کنار بروید تا معلمان تکلیف خود را بدانند.
🔺باید تا فرصت از دست نرفتهاست با ارائه آمار مستند به بودجه ۱۴۰۰ به دولت و مجلس، نشان دهیم که برخلاف قانون مدیریت خدمات کشوری و همچنین برخلاف راهکارهای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، نه تنها دریافتی معلمان، ۲۵ درصد از دریافتی سایر حقوقبگیران بیشتر نیست بلکه به استناد جداول لایحه بودجه ۱۴۰۰، میانگین حقوق تمامی دستگاههای مشمول ماده ۵ و ۳۸ قانون مدیریت خدمات کشوری در سال ۱۴۰۰، حدود ۱۲.۵ میلیون تومان و میانگین حقوق معلمان چیزی حدود ۷.۲ میلیون تومان بودهاست یعنی حقوق پرداخت شده به معلمان در سال ۱۴۰۰، حدود ۴۳ درصد کمتر از میانگین پرداختی به سایر دستگاهها بودهاست.
🔺نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با توجه به رویه یکسال اخیر وزیر آموزشوپرورش و تیم همراه وی در لجاجت با معلمان و عدم دفاع به موقع از حقوق آنان، انتظار میرود سازوکار مناسبی ایجاد شود تا شکاف حقوقی، از این بیشتر نشود.
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#آموزش_و_پرورش
❇️آقای وزیر، اینبار خواب نمانید لطفا
🖋 مزبان حبیبی
🔺با توجه پیشنهاد جدید دولت برای تغییرات در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، قرار است شورای حقوق و دستمزد مجوز افزایش حقوق کارمندان را مجددا در اختیار گیرد.
🔺در صورت تایید لایحه در شورای نگهبان، امکان افزایش حقوق کارکنان در تعدادی از دستگاههای اجرایی مهیا خواهد شد.
🔺معنی دو پاراگراف اخیر این است که شورای حقوق و دستمزد میتواند میزان افزایش حقوق برخی از دستگاهها را متفاوت با دیگران تعیین کند، اتفاقی که بارها افتاده و برخی از دستگاهها با کسب مجوزهای موردی، افزایش حقوقهایی را برای پرسنل خود اعمال کردهاند که بخش اعظمی از بیعدالتی در پرداخت حقوقها، از همین طریق ایجاد شده و مردم را آزار میدهد.
🔺جناب وزیر، خواهشمندیم که این چند روز را هوشیار باشید و بیدار بمانید تا مانند سالهای اخیر، معلمان از افزایش حقوق جا نمانند.
🔺تجربهٔ سنوات گذشته و سی سال خدمتم، نشان میدهد که این رویه افزایش حقوق، فقط برای ایناست که وزارتخانههایی مانند آموزشوپرورش که معمولا وزرایی ضعیف و غیردلسوز داشته و توان چانهزنی در دفاع از حقوق پرسنل خود را ندارند، مشمول این افزایشها نشوند و تقریبا در تمام موارد، معلمان از این افزایش حقوقها محروم ماندهاند.
🔺جناب وزیر، اگر قادر به دفاع از حقوق معلمان در دولت هستید، و ارادهای هم در اینباره وجود دارد، بسمالله اما در غیر اینصورت لااقل کنار بروید تا معلمان تکلیف خود را بدانند.
🔺باید تا فرصت از دست نرفتهاست با ارائه آمار مستند به بودجه ۱۴۰۰ به دولت و مجلس، نشان دهیم که برخلاف قانون مدیریت خدمات کشوری و همچنین برخلاف راهکارهای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، نه تنها دریافتی معلمان، ۲۵ درصد از دریافتی سایر حقوقبگیران بیشتر نیست بلکه به استناد جداول لایحه بودجه ۱۴۰۰، میانگین حقوق تمامی دستگاههای مشمول ماده ۵ و ۳۸ قانون مدیریت خدمات کشوری در سال ۱۴۰۰، حدود ۱۲.۵ میلیون تومان و میانگین حقوق معلمان چیزی حدود ۷.۲ میلیون تومان بودهاست یعنی حقوق پرداخت شده به معلمان در سال ۱۴۰۰، حدود ۴۳ درصد کمتر از میانگین پرداختی به سایر دستگاهها بودهاست.
🔺نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با توجه به رویه یکسال اخیر وزیر آموزشوپرورش و تیم همراه وی در لجاجت با معلمان و عدم دفاع به موقع از حقوق آنان، انتظار میرود سازوکار مناسبی ایجاد شود تا شکاف حقوقی، از این بیشتر نشود.
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
#زنان
❇️برای اولینبار در یک پویش اینستاگرامی شرکت کردم؛ با ضمیمهکردن عکس خودم و هشتگ من محجبهام و با حجاب اجباری و گشت ارشاد اجباری مخالفم.
چیزی که از صبح توجهم را بعد از اشتراک عکس و هشتگ جلب کرده، بازخورد مردان به استوری من و چندنفر از دوستانم است. مضمون پیغامها یکچیز بیشتر نیست که بهشکل ساده و سطحی بیان شده: «زنها با حجاب زیباترند.»
وقتی میگوییم حجاب در گفتمان حکومت دیگر کارکرد امر دینی را ندارد، یک امر سیاسی است و امر سیاسی چیزی نیست جز یک ساختار مردسالارانه سلیقهای دقیقا درباره چنین چیزی حرف میزنیم. در هیچکدام از واکنشها، حرفی از امر خدا نیست. حرف، حرفِ یک سلیقهٔ مردانه است: «زن بهخواستِ من باید زیبا باشد. یعنی یا با حجاب اجباری که خواستِ من است. یا از طریق بدننمایی و برهنگی که خواست بخشی از جوامع غربی است.»
زنی را هم میشناختم که دائم به زنان دیگر برای حجابشان تذکر میداد. دلیلش هم یک چیز ساده بود: «باید از شوهر و پسرم مراقبت کنم تا از دستم نروند.»
آدمهایی با چنین نگاههایی انگار در یک کلونی دورافتاده زندگی میکنند که فاصلهشان از واقعیت جامعه از اینجا تا سیارهٔ مریخ است.
غرض این است که بگویم با همه این هیاهوها چطور انتخاب حجاب توسط زنی بهعنوان یک امر عبادی که در نسبت رابطه او با خدا تعریف میشود، کاملا به حاشیه میرود.
#فاطمه_بهروزفخر
منبع: مطالعات زنان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#زنان
❇️برای اولینبار در یک پویش اینستاگرامی شرکت کردم؛ با ضمیمهکردن عکس خودم و هشتگ من محجبهام و با حجاب اجباری و گشت ارشاد اجباری مخالفم.
چیزی که از صبح توجهم را بعد از اشتراک عکس و هشتگ جلب کرده، بازخورد مردان به استوری من و چندنفر از دوستانم است. مضمون پیغامها یکچیز بیشتر نیست که بهشکل ساده و سطحی بیان شده: «زنها با حجاب زیباترند.»
وقتی میگوییم حجاب در گفتمان حکومت دیگر کارکرد امر دینی را ندارد، یک امر سیاسی است و امر سیاسی چیزی نیست جز یک ساختار مردسالارانه سلیقهای دقیقا درباره چنین چیزی حرف میزنیم. در هیچکدام از واکنشها، حرفی از امر خدا نیست. حرف، حرفِ یک سلیقهٔ مردانه است: «زن بهخواستِ من باید زیبا باشد. یعنی یا با حجاب اجباری که خواستِ من است. یا از طریق بدننمایی و برهنگی که خواست بخشی از جوامع غربی است.»
زنی را هم میشناختم که دائم به زنان دیگر برای حجابشان تذکر میداد. دلیلش هم یک چیز ساده بود: «باید از شوهر و پسرم مراقبت کنم تا از دستم نروند.»
آدمهایی با چنین نگاههایی انگار در یک کلونی دورافتاده زندگی میکنند که فاصلهشان از واقعیت جامعه از اینجا تا سیارهٔ مریخ است.
غرض این است که بگویم با همه این هیاهوها چطور انتخاب حجاب توسط زنی بهعنوان یک امر عبادی که در نسبت رابطه او با خدا تعریف میشود، کاملا به حاشیه میرود.
#فاطمه_بهروزفخر
منبع: مطالعات زنان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
❇️ عادیسازیِ بیعدالتیِ آموزشی توسط وزارت آموزشوپرورش!
پرده برافتاد: استدلال بنزینی و تأیید آموزش طبقاتی
✍️ مزبان حبیبی
🔺معاون وزیر آموزشوپرورش، خیلی واضح و آشکار گفت: هرکسی پول بیشتری دارد، در مدرسه بهتری با کیفیت آموزش بهتری ثبت نام میکند و از آموزش بهتری برخوردار خواهد بود.
🔺دقیقا همین شخص، ماه قبل، وجود آموزش طبقاتی و خدمات پولی در سیستم آموزشی کشور را انکار کرده بود.
🔺به این جمله توجه کنید تا عمق فاجعه حضور نگرش مدرسه زدایی از جامعه را در وزارت آموزشوپرورش کنید:
سهمیهبندی، در مسأله بنزین اتفاق افتادهاست و هر ماشین سهمیه مشخص دارد و اگر بخواهد بیش از سهمیه دولتی مصرف کند، خودش باید هزینه آنرا بپردازد. در مدارس غیر دولتی نیز فرد خودش پول میدهد و آموزش خوب دریافت میکند.
🔺توجه کنید که این بیان، دقیقا تعریف واضحی از آموزش طبقاتی است: کسانی که پول بیشتری دارند، از آموزش بهتری برخوردارند.
🔺اینها را وزیر اقتصاد در یک کشور لیبرال دموکراسی نگفته است،
این حرفها، سخنان وزیر نیروی کشوری امپریالیستی نیست،
حتی وزیر انرژی در یک کشور توسعهیافته نیز، چنین حرفی نزده است، بلکه اینها حرفهای معاون وزیر آموزشوپرورشِ ایران است.
🔺این سطح از فضاحتِ آزاردهنده در استدلال، این حجم از نادانیِ آموخته شده و این همه ناآگاهیِ تعمدی از حوزه آموزش، فقط از کسی قابل روئیت است که آموزش را یک کالای تجاری تصور کنند.
🔺بارها هشدار داده شد که حضور مافیای آموزش طبقاتی در تصمیمگیریهای وزارت آموزشوپرورش کاملا مشهود است، ارائه استدلالهای بسیار سطح پایین که قطعا آگاهانه است، نشانه تعمدِ ارائهدهندگان، جهت عادیسازی بیعدالتی آموزشی است.
🔺عملا کسانی در وزارت و ادارات کل تصمیمگیریها را انجام میدهند که در چندین مدرسه خصوصی صاحب امتیاز، سرمایهگذار یا شریک در منافع هستند. کسانیکه دیدگاه تجارتی به آموزش دارند، نه تنها نمیتوانند مشکلی از این حوزه را حل کنند بلکه خود مانع حل مشکل و در مواردی، ایجاد کننده مشکل هستند.
🔺بارها و بارها گفتهایم که تا دیر نشده، آموزشوپرورش را باید از دو نظریه بسیار ویرانگر نجات داد: طرفداران آموزش طبقاتی و حامیان نگرش مدرسه زدایی از جامعه،
چه کنیم که دستمان کوتاه است و تصمیمگیری و تصمیمسازی در حوزه آموزش در اختیار کسانی است که از بیان یک استدلال ساده در سطوح اولیه هم عاجزند.
🔺چنان از تفکر دورند که حتی تفاوت هزینهٔ بنزین برای خودرو با آموزش برای دانشآموزان را نمیدانند.
🔺با تمام وجود متاسف هستم برای جامعهای که چنین مسؤلانی دارد.
🔺اینقدر کجفهم که حقوق مُصرٌَح مردم در اصل سوم و اصل سیام قانون اساسی را با سهمیه بنزین مقایسه میکنند!؟
🔺چرا کسی یا نهادی نیست که بتواند اینها را کنترل کند؟
🔺مگر اصل سیام قانون اساسی به صراحت دسترسی به آموزش را رایگان نمیداند؟
🔺اصل سیام قانون اساسی: دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازدو وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
🔺مگر بند سوم و بند نهم از اصل سوم قانون اساسی، دسترسی به آموزش را رایگان و عادلانه نمیداند؟
🔺پس چگونه معاون وزیر آموزش و پرورش از آموزش طبقاتی سخن میگوید و به صراحت میگوید هرکسی پول بیشتری میدهد، از آموزش بهترین برخوردار میشود؟
🔺امروز دیگر پردهها برافتاده و خیلی آشکارا، آموزش را نیز سهمیهبندی شده میدانند و آنرا با سهمیه بنزین مقایسه میکنند!!
از نظر منطقی، معنای رایگان بودن تحصیل، بسیار گستردهتر از هزینه مدارس است و دولت باید تمام هزینههای تحصیل را پرداخت کند، از قبیل:
هزینه کتاب
هزینه لوازم التحصیل
هزینه سرویس
هزینه کفش و لباس
هزینه حداقل یک وعده غذا در روز
هزینه آموزش
هزینه آموزشهای جانبی
هزینههای تربیت بدنی
و ...
🔺تمام این هزینهها برای ۱۴ میلیون دانشآموز در کل کشور محاسبه شده و کمتر از یک هزارم بودجه کشور در لایحه بودجه ۱۴۰۱ است، اما چون آموزشوپرورش از اولویتهای دولت و مجلس نیست، مردم باید این هزینهها را پرداخت کنند.
🔺متن زیر از یک مطلب قدیمی برداشته شده که بابت آن بارها مورد عنایت و عتاب قرار گرفتم:
اینجا هرکسی پول بیشتری دارد، در مدرسه بهتری با کیفیت آموزش بهتری ثبت نام میکند و با توجه به شیوه پذیرش در دانشگاهها، قطعا در دانشگاه بهتر و رشته بهتری پذیرش شده و آینده بهتری دارد.
◀️بیستم مرداد هزاروچهارصدویک
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
❇️ عادیسازیِ بیعدالتیِ آموزشی توسط وزارت آموزشوپرورش!
پرده برافتاد: استدلال بنزینی و تأیید آموزش طبقاتی
✍️ مزبان حبیبی
🔺معاون وزیر آموزشوپرورش، خیلی واضح و آشکار گفت: هرکسی پول بیشتری دارد، در مدرسه بهتری با کیفیت آموزش بهتری ثبت نام میکند و از آموزش بهتری برخوردار خواهد بود.
🔺دقیقا همین شخص، ماه قبل، وجود آموزش طبقاتی و خدمات پولی در سیستم آموزشی کشور را انکار کرده بود.
🔺به این جمله توجه کنید تا عمق فاجعه حضور نگرش مدرسه زدایی از جامعه را در وزارت آموزشوپرورش کنید:
سهمیهبندی، در مسأله بنزین اتفاق افتادهاست و هر ماشین سهمیه مشخص دارد و اگر بخواهد بیش از سهمیه دولتی مصرف کند، خودش باید هزینه آنرا بپردازد. در مدارس غیر دولتی نیز فرد خودش پول میدهد و آموزش خوب دریافت میکند.
🔺توجه کنید که این بیان، دقیقا تعریف واضحی از آموزش طبقاتی است: کسانی که پول بیشتری دارند، از آموزش بهتری برخوردارند.
🔺اینها را وزیر اقتصاد در یک کشور لیبرال دموکراسی نگفته است،
این حرفها، سخنان وزیر نیروی کشوری امپریالیستی نیست،
حتی وزیر انرژی در یک کشور توسعهیافته نیز، چنین حرفی نزده است، بلکه اینها حرفهای معاون وزیر آموزشوپرورشِ ایران است.
🔺این سطح از فضاحتِ آزاردهنده در استدلال، این حجم از نادانیِ آموخته شده و این همه ناآگاهیِ تعمدی از حوزه آموزش، فقط از کسی قابل روئیت است که آموزش را یک کالای تجاری تصور کنند.
🔺بارها هشدار داده شد که حضور مافیای آموزش طبقاتی در تصمیمگیریهای وزارت آموزشوپرورش کاملا مشهود است، ارائه استدلالهای بسیار سطح پایین که قطعا آگاهانه است، نشانه تعمدِ ارائهدهندگان، جهت عادیسازی بیعدالتی آموزشی است.
🔺عملا کسانی در وزارت و ادارات کل تصمیمگیریها را انجام میدهند که در چندین مدرسه خصوصی صاحب امتیاز، سرمایهگذار یا شریک در منافع هستند. کسانیکه دیدگاه تجارتی به آموزش دارند، نه تنها نمیتوانند مشکلی از این حوزه را حل کنند بلکه خود مانع حل مشکل و در مواردی، ایجاد کننده مشکل هستند.
🔺بارها و بارها گفتهایم که تا دیر نشده، آموزشوپرورش را باید از دو نظریه بسیار ویرانگر نجات داد: طرفداران آموزش طبقاتی و حامیان نگرش مدرسه زدایی از جامعه،
چه کنیم که دستمان کوتاه است و تصمیمگیری و تصمیمسازی در حوزه آموزش در اختیار کسانی است که از بیان یک استدلال ساده در سطوح اولیه هم عاجزند.
🔺چنان از تفکر دورند که حتی تفاوت هزینهٔ بنزین برای خودرو با آموزش برای دانشآموزان را نمیدانند.
🔺با تمام وجود متاسف هستم برای جامعهای که چنین مسؤلانی دارد.
🔺اینقدر کجفهم که حقوق مُصرٌَح مردم در اصل سوم و اصل سیام قانون اساسی را با سهمیه بنزین مقایسه میکنند!؟
🔺چرا کسی یا نهادی نیست که بتواند اینها را کنترل کند؟
🔺مگر اصل سیام قانون اساسی به صراحت دسترسی به آموزش را رایگان نمیداند؟
🔺اصل سیام قانون اساسی: دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازدو وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
🔺مگر بند سوم و بند نهم از اصل سوم قانون اساسی، دسترسی به آموزش را رایگان و عادلانه نمیداند؟
🔺پس چگونه معاون وزیر آموزش و پرورش از آموزش طبقاتی سخن میگوید و به صراحت میگوید هرکسی پول بیشتری میدهد، از آموزش بهترین برخوردار میشود؟
🔺امروز دیگر پردهها برافتاده و خیلی آشکارا، آموزش را نیز سهمیهبندی شده میدانند و آنرا با سهمیه بنزین مقایسه میکنند!!
از نظر منطقی، معنای رایگان بودن تحصیل، بسیار گستردهتر از هزینه مدارس است و دولت باید تمام هزینههای تحصیل را پرداخت کند، از قبیل:
هزینه کتاب
هزینه لوازم التحصیل
هزینه سرویس
هزینه کفش و لباس
هزینه حداقل یک وعده غذا در روز
هزینه آموزش
هزینه آموزشهای جانبی
هزینههای تربیت بدنی
و ...
🔺تمام این هزینهها برای ۱۴ میلیون دانشآموز در کل کشور محاسبه شده و کمتر از یک هزارم بودجه کشور در لایحه بودجه ۱۴۰۱ است، اما چون آموزشوپرورش از اولویتهای دولت و مجلس نیست، مردم باید این هزینهها را پرداخت کنند.
🔺متن زیر از یک مطلب قدیمی برداشته شده که بابت آن بارها مورد عنایت و عتاب قرار گرفتم:
اینجا هرکسی پول بیشتری دارد، در مدرسه بهتری با کیفیت آموزش بهتری ثبت نام میکند و با توجه به شیوه پذیرش در دانشگاهها، قطعا در دانشگاه بهتر و رشته بهتری پذیرش شده و آینده بهتری دارد.
◀️بیستم مرداد هزاروچهارصدویک
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
❇️ نیم کیلو #ضمن_خدمت
🔺چند روزه مشغول خونه تکونی ام .امروز نوبت کتابخونه م بود .
مهندس گفت : چند تا کتابفروشی اعلام کرده که کاغذ های باطله وکتاب های تاریخ مصرف گذشته رو خریداری میکنه . ظاهراً کاغذها پودر میشن ودر جاهایی بکار میان .
🔺کتاب ها کیلویی ۱۵۰۰ وکاغذها کیلویی ۷۰۰
با خودم گفتم بدنیست . کمی کتابخونه سبک میشه .
امروز خاطرات ۲۷ سال تلاش برای فرزندان این مرزوبوم برام زنده شد .
البته خاطرات خیلی چیزها برام تکرار شد .
لابلای کتاب ها٬ عکس پدر ومادرمو پیدا کردم وکلا یادم رفت که کجا هستم ؟ رفتم به دوران خوش زندگیم . نیم ساعت با عکس پدر ومادرم حال کردم . وقتی به خودم اومدم گونه هام حسابی خیس بود.
بگذریم .
هفت کیلو نمونه سوال پیدا کردم . نمونه سوالاتی که ساعت ها برای طرح اونا ٬وقت گذاشته بودم .( ۴۹۰۰ تومن)
یک کیلو تشویقی (700 تومن).
نیم کیلو ضمن خدمت (۳۵۰ تومن) ؛وای که برای گذروندن هر یک ساعتش چی برمن ونوزاد سه ماه م گذشت! اوایل که مدام تهدید میشدیم .
اگه شرکت نکنید٬ امتیاز صفر ؛ارزشیابی کم ؛حقوق نصف وووووو ........بعد که خیلی اوستا شدن ٬فرمودن با هزینه ی خودتون ، کتاب هم باید از خودشون خریداری میکردیم ؛درست مثل زنگای تفریح که هزینه ی قند وچای رو هم گاهی مطالبه میکردن.
کلی با دوره های احکام ونماز حجت الاسلام قرائتی وحجاب وجهان بینی شهید مطهری ٬ معلم نمونه شدیم .
وحالا یکساله که بازنشسته شدم ونیم کیلو ضمن خدمت
بیست کیلو کتاب تاریخ مصرف گذشته که به هیچ دردی نمیخوره وهمه به تاریخ پیوسته ؛مثل خودم.
سی کیلو جزوه وبیست کیلو تحقیق و حقوق چندمیلیونی من
ما که دستمزدمونو گرفتیم . دلم بحال مهندس سوخت که کتاباشو کیلویی چند میتونه بفروشه وبه چه قیمتی ؟؟؟؟؟!!!!!!
📝به قلم یک معلم بازنشسته
ارسالی : م ا قادری
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
❇️ نیم کیلو #ضمن_خدمت
🔺چند روزه مشغول خونه تکونی ام .امروز نوبت کتابخونه م بود .
مهندس گفت : چند تا کتابفروشی اعلام کرده که کاغذ های باطله وکتاب های تاریخ مصرف گذشته رو خریداری میکنه . ظاهراً کاغذها پودر میشن ودر جاهایی بکار میان .
🔺کتاب ها کیلویی ۱۵۰۰ وکاغذها کیلویی ۷۰۰
با خودم گفتم بدنیست . کمی کتابخونه سبک میشه .
امروز خاطرات ۲۷ سال تلاش برای فرزندان این مرزوبوم برام زنده شد .
البته خاطرات خیلی چیزها برام تکرار شد .
لابلای کتاب ها٬ عکس پدر ومادرمو پیدا کردم وکلا یادم رفت که کجا هستم ؟ رفتم به دوران خوش زندگیم . نیم ساعت با عکس پدر ومادرم حال کردم . وقتی به خودم اومدم گونه هام حسابی خیس بود.
بگذریم .
هفت کیلو نمونه سوال پیدا کردم . نمونه سوالاتی که ساعت ها برای طرح اونا ٬وقت گذاشته بودم .( ۴۹۰۰ تومن)
یک کیلو تشویقی (700 تومن).
نیم کیلو ضمن خدمت (۳۵۰ تومن) ؛وای که برای گذروندن هر یک ساعتش چی برمن ونوزاد سه ماه م گذشت! اوایل که مدام تهدید میشدیم .
اگه شرکت نکنید٬ امتیاز صفر ؛ارزشیابی کم ؛حقوق نصف وووووو ........بعد که خیلی اوستا شدن ٬فرمودن با هزینه ی خودتون ، کتاب هم باید از خودشون خریداری میکردیم ؛درست مثل زنگای تفریح که هزینه ی قند وچای رو هم گاهی مطالبه میکردن.
کلی با دوره های احکام ونماز حجت الاسلام قرائتی وحجاب وجهان بینی شهید مطهری ٬ معلم نمونه شدیم .
وحالا یکساله که بازنشسته شدم ونیم کیلو ضمن خدمت
بیست کیلو کتاب تاریخ مصرف گذشته که به هیچ دردی نمیخوره وهمه به تاریخ پیوسته ؛مثل خودم.
سی کیلو جزوه وبیست کیلو تحقیق و حقوق چندمیلیونی من
ما که دستمزدمونو گرفتیم . دلم بحال مهندس سوخت که کتاباشو کیلویی چند میتونه بفروشه وبه چه قیمتی ؟؟؟؟؟!!!!!!
📝به قلم یک معلم بازنشسته
ارسالی : م ا قادری
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#یادداشت
❇️آزاد ارمکی، جامعهشناس: دهه هشتادیها همان چیزهایی را میگویند که افراد نسلهای پیشین میگفتند؛ مطالبه اصلی این افراد زندگی است/ خانواده معترضان ۱۵ تا ۱۸ ساله هم در اعتراضها نقش دارند؛ البته در حاشیه
🔹اعتقادی به شکاف نسلی ندارم. در واقع ما با پدیده شکاف نسلی روبهرو نیستیم، بلکه با پدیدهای به نام مهم شدن نسلها و نقشآفرینی هر نسلی در موقعیت و منزلت خود مواجهیم.
🔹در اعتراضها و ناآرامیهای اخیر فقط با افراد ۱۵ تا ۱۸ سال روبهرو نیستیم. زنان بیشتر هستند، اما به این معنا نیست که مردان نیز در این اعتراضها نقشی نداشته باشند.
🔹اتفاقاً در ماجرای اخیر، نسلهای جوانان بین ۱۵ تا ۴۰ ساله هستند؛ جمعیتی که به خیابان آمده و مسالهشان این است که زندگی داشته باشند؛ زندگی راحت همراه با آرامش. بستر زندگی نیز آزادی است.
🔹باید از خودخواهی خود بکاهیم و به دیگران توجه داشته باشیم. برای اینکه کسی را بشناسیم، باید به او توجه کنیم. توجه به دیگری از طریق عبور از خودخواهی حاصل میشود و از طرف دیگر باید تن به موقعیت داد؛ یعنی شرایط جدید را بپذیریم. شرایط ۱۴۰۱ با ۱۳۸۰ بسیار متفاوت است./ ایرنا
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
❇️آزاد ارمکی، جامعهشناس: دهه هشتادیها همان چیزهایی را میگویند که افراد نسلهای پیشین میگفتند؛ مطالبه اصلی این افراد زندگی است/ خانواده معترضان ۱۵ تا ۱۸ ساله هم در اعتراضها نقش دارند؛ البته در حاشیه
🔹اعتقادی به شکاف نسلی ندارم. در واقع ما با پدیده شکاف نسلی روبهرو نیستیم، بلکه با پدیدهای به نام مهم شدن نسلها و نقشآفرینی هر نسلی در موقعیت و منزلت خود مواجهیم.
🔹در اعتراضها و ناآرامیهای اخیر فقط با افراد ۱۵ تا ۱۸ سال روبهرو نیستیم. زنان بیشتر هستند، اما به این معنا نیست که مردان نیز در این اعتراضها نقشی نداشته باشند.
🔹اتفاقاً در ماجرای اخیر، نسلهای جوانان بین ۱۵ تا ۴۰ ساله هستند؛ جمعیتی که به خیابان آمده و مسالهشان این است که زندگی داشته باشند؛ زندگی راحت همراه با آرامش. بستر زندگی نیز آزادی است.
🔹باید از خودخواهی خود بکاهیم و به دیگران توجه داشته باشیم. برای اینکه کسی را بشناسیم، باید به او توجه کنیم. توجه به دیگری از طریق عبور از خودخواهی حاصل میشود و از طرف دیگر باید تن به موقعیت داد؛ یعنی شرایط جدید را بپذیریم. شرایط ۱۴۰۱ با ۱۳۸۰ بسیار متفاوت است./ ایرنا
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
💠 #یادداشت
🔸 سخنگو و وام گرفتن های غیر واقعی از اعتراضات معلمان
روزنامه مردم سالاری ۲۶ آذرماه ۱۴۰۱
✍نرگس ملک زاده
▪️واژه سال لغت نامه آکسفورد برای اولین باراز طریق رای گیری عمومی از بین بیش از ۳۴ هزار انگلیسی زبان در سراسر جهان انتخاب شد."Goblin mode"واژه ای بود که در سال ۲۰۲۲ از میان سه واژه که توسط فرهنگ نویسان انتشارات دانشگاه آکسفورد معرفی شده بود در نظرسنجی توانست ۹۳درصد را به خود اختصاص دهد .در توضیح این واژه چنین آمده است "نوعی رفتار بدون حس پشیمانی ،خودخواهانه که معمولا به گونه ای برخلاف هنجارها یا انتظارات اجتماعی است "این چند خط را گوشه ذهن خود نگاه دارید تا دوباره به سراغش بیایم .
▪️بیش از یک دهه از #اعتراضات_معلمان با محوریت معیشت همراه با منزلت میگذرد، در این سالها معلمان از روش های متفاوتی برای شنیده شدن صدای خود استفاده کردند، از فعالیت هدفمند در فضای مجازی تا گفتگو و مذاکره با مسئولانی که مستقیم یا غیرمستقیم در تصمیم سازیهای بهبود شرایط فرهنگیان نقش داشتهاند و در زمانی که راه را بسته دیدند بستر اعتراضات خیابانی را برگزیدند و تجمعاتی را در چهارچوب قانون بدون هیچ گونه شعار و رفتار ساختارشکنانه در سراسر کشور برگزار کردند. اما دولتهای مختلف همینقدر هم قانونمداری معلمان را تاب نیاوردند و در این سالها معلمان زیادی از احضار تا حبس های طولانی مدت را تجربه کردهاند.
▪️سخنگوی دولت در مراسم روز دانشجو در دانشگاه علم و صنعت با توجه به شرایط خاص و حاد کشور در اعتراضات مردمی برای ساختن چهرهای مقبول و مردمی از دولت، دست به دامن معلمان شد ، اما این بار ورق برگشته بود چون خیر و مصلحت در این ورق خوردن بود، او در ذهن میخندد اما بر زبان میآورد که این دولت اثبات کرد که صدای اعتراض فرهنگیان را شنیده است و بعد از ۱۱ سال رتبهبندی اجرا شده است. در ادامه نیز خط اعتراض و اغتشاش در تجمعات معلمان را جدا کرده و ادعا کرد که کسی با آنها برخورد نکرده است.
بیان این جملات در جمع غیر معلم واکنشی جز تشویق را به همراه نداشت، اما خوب میدانیم که این صحبتها به هیچ روی چهره خاکستری و یا بعضا سیاه دولتها را برای ما معلمان سفید نخواهد کرد.
▪️آقای جهرمی اگر راست میگویید یک بار دیگر این صحبتها را در جمع معلمان بیان کنید و واکنش آنها را ببینید. صرفا جهت یادآوری و فقط پاسخ به دو ادعایتان میگویم که نه رتبه بندی اجرا شده است و نه هیچ یک از خواسته های دیگر معترضان شنیده و ترتیب اثر داده شده است. شما سخنگوی دولتی هستید که وزیرش حاضر به گفتگو با معترضان نشد؛ شما حرف از شنیده شدن میزنید؟ حالا کمی خوشبیانهتر نگاه میکنیم صدای اعتراض معلمان را شنیدهاید؟ پس معلمان درست میگویند خیابان از آن ماست چون صدای آنها را شما زمانی شنیدهاید که در خیابان به دنبال حق خود بودهاند اما با اطمینان خدمتتان میگویم که راهی جز این نداشتید واهمهای بزرگتر شما را مجبور به اجرای ناقص رتبه بندی در شرایط موجود کرد.
▪️سخنگوی جوان، رفتار غیرمسئولانه شما و دولتی که شما زبانش هستید در برابر مطالبات معلمان مصداق" Goblin mode " است. رفتاری بدون حس پشیمانی، خودخواهانه و بر خلاف انتظار اجتماعی؛آنقدر مدعی که با وجود قرارهای وثیقه چند ماه اخیر که رقمش از ۱۰ میلیارد گذشته همچنان در حال تصویرسازی غیر واقعی هستید، چشم در چشم دانشجویان و دوربین های پیش رو میگوید مگر کسی با آنها برخورد کرد؟! تعریف تان از برخورد کردن چیست؟
#آزادی_معلمان_زندانی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#اسماعیل_عبدی
#جعفر_ابراهیمی
#رسول_بداقی
#محمد_حبیبی
https://www.mardomsalari.ir/newsletter/229859
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @ksenfi
🔸 سخنگو و وام گرفتن های غیر واقعی از اعتراضات معلمان
روزنامه مردم سالاری ۲۶ آذرماه ۱۴۰۱
✍نرگس ملک زاده
▪️واژه سال لغت نامه آکسفورد برای اولین باراز طریق رای گیری عمومی از بین بیش از ۳۴ هزار انگلیسی زبان در سراسر جهان انتخاب شد."Goblin mode"واژه ای بود که در سال ۲۰۲۲ از میان سه واژه که توسط فرهنگ نویسان انتشارات دانشگاه آکسفورد معرفی شده بود در نظرسنجی توانست ۹۳درصد را به خود اختصاص دهد .در توضیح این واژه چنین آمده است "نوعی رفتار بدون حس پشیمانی ،خودخواهانه که معمولا به گونه ای برخلاف هنجارها یا انتظارات اجتماعی است "این چند خط را گوشه ذهن خود نگاه دارید تا دوباره به سراغش بیایم .
▪️بیش از یک دهه از #اعتراضات_معلمان با محوریت معیشت همراه با منزلت میگذرد، در این سالها معلمان از روش های متفاوتی برای شنیده شدن صدای خود استفاده کردند، از فعالیت هدفمند در فضای مجازی تا گفتگو و مذاکره با مسئولانی که مستقیم یا غیرمستقیم در تصمیم سازیهای بهبود شرایط فرهنگیان نقش داشتهاند و در زمانی که راه را بسته دیدند بستر اعتراضات خیابانی را برگزیدند و تجمعاتی را در چهارچوب قانون بدون هیچ گونه شعار و رفتار ساختارشکنانه در سراسر کشور برگزار کردند. اما دولتهای مختلف همینقدر هم قانونمداری معلمان را تاب نیاوردند و در این سالها معلمان زیادی از احضار تا حبس های طولانی مدت را تجربه کردهاند.
▪️سخنگوی دولت در مراسم روز دانشجو در دانشگاه علم و صنعت با توجه به شرایط خاص و حاد کشور در اعتراضات مردمی برای ساختن چهرهای مقبول و مردمی از دولت، دست به دامن معلمان شد ، اما این بار ورق برگشته بود چون خیر و مصلحت در این ورق خوردن بود، او در ذهن میخندد اما بر زبان میآورد که این دولت اثبات کرد که صدای اعتراض فرهنگیان را شنیده است و بعد از ۱۱ سال رتبهبندی اجرا شده است. در ادامه نیز خط اعتراض و اغتشاش در تجمعات معلمان را جدا کرده و ادعا کرد که کسی با آنها برخورد نکرده است.
بیان این جملات در جمع غیر معلم واکنشی جز تشویق را به همراه نداشت، اما خوب میدانیم که این صحبتها به هیچ روی چهره خاکستری و یا بعضا سیاه دولتها را برای ما معلمان سفید نخواهد کرد.
▪️آقای جهرمی اگر راست میگویید یک بار دیگر این صحبتها را در جمع معلمان بیان کنید و واکنش آنها را ببینید. صرفا جهت یادآوری و فقط پاسخ به دو ادعایتان میگویم که نه رتبه بندی اجرا شده است و نه هیچ یک از خواسته های دیگر معترضان شنیده و ترتیب اثر داده شده است. شما سخنگوی دولتی هستید که وزیرش حاضر به گفتگو با معترضان نشد؛ شما حرف از شنیده شدن میزنید؟ حالا کمی خوشبیانهتر نگاه میکنیم صدای اعتراض معلمان را شنیدهاید؟ پس معلمان درست میگویند خیابان از آن ماست چون صدای آنها را شما زمانی شنیدهاید که در خیابان به دنبال حق خود بودهاند اما با اطمینان خدمتتان میگویم که راهی جز این نداشتید واهمهای بزرگتر شما را مجبور به اجرای ناقص رتبه بندی در شرایط موجود کرد.
▪️سخنگوی جوان، رفتار غیرمسئولانه شما و دولتی که شما زبانش هستید در برابر مطالبات معلمان مصداق" Goblin mode " است. رفتاری بدون حس پشیمانی، خودخواهانه و بر خلاف انتظار اجتماعی؛آنقدر مدعی که با وجود قرارهای وثیقه چند ماه اخیر که رقمش از ۱۰ میلیارد گذشته همچنان در حال تصویرسازی غیر واقعی هستید، چشم در چشم دانشجویان و دوربین های پیش رو میگوید مگر کسی با آنها برخورد کرد؟! تعریف تان از برخورد کردن چیست؟
#آزادی_معلمان_زندانی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#اسماعیل_عبدی
#جعفر_ابراهیمی
#رسول_بداقی
#محمد_حبیبی
https://www.mardomsalari.ir/newsletter/229859
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @ksenfi
✍ #یادداشت
🔴 وزارت آموزشوپرورش، متخصصان تبدیل امور روزمره به بحرانهای ملی
🖌 مزبان حبیبی
شنیده شده که در برخی مناطق و نواحی، از همکاران معلم بهویژه در دوره ابتدایی برای تدریس بهصورت اضافه تدریس غیرموظف، تعهد کتبی دریافت میشود که درصورت عدم پرداخت حقالتدریس آنها در موعد مقرر، ذینفع حق اعتراض و شکایت ندارد.
اینها دیگر چه موجودات متعفن و بیوجدانی هستند؟ تعهد از همکار که برای دریافت حقوق ذکر شده در قانون بودجه، اعتراضی نداشته باشد؟
جهت اطلاع این همکاران نامعلم، بر اساس بند ب تبصره دوازده قانون بودجه، پرداخت حقالزحمه اضافهکاری و حقالتدریس ساعات غیرموظف، باید با حقوق هر ماه پرداخت شود و شوربختانه با وجود چنین کوتهفکرانِ نابخردی(شما بخوانید انگل) در بدنه اجرایی ادارات و ادارات کل، معلمان بیش از شش ماه است که حقالتدریس خود را دریافت نکردهاند.
همین افراد هستند که هر اعتراضی به فرآیندهای ناصحیح اداری را به سمت اعتراض به اصل نظام تغییر جهت میدهند! چرا با این دشمنان انسانیت برخورد جدی نمیشود!؟
شاید با وجود چنین وزارتخانهای، انتظار تحقق حقوق معلمان دور از ذهن باشد اما چرا خودمان به خودمان ظلم میکنیم؟
به استناد اصل ۳۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دادخواهی حق مسلّم هر فرد است و هر کس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید، همه افراد ملت حق دارند اینگونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هیچکس را نمیتوان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد.
این نوع تعهدات، مصداق بارز و صریح نقض قانون اساسی و پایمال نمودن حقوق معلمان است؛ در صورت مشاهده، میتوان اخذ کننده تعهد و مسؤل بالادستی او را به دادگاه کشانده و محاکمه نمود. اگر نتوانیم ناقضان حقوق شهروندی را به دادگاه بکشانیم، بیشک در جامعهای با درصد بالایی از فساد اداری و سیستمی زندگی میکنیم.
علاوه بر آن، بر اساس ماده هشت اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد که ایران آن را امضا کردهاست، اخذ تعهد برای عدم شکایت در صورت عدم دسترسی به حقوق قانونی، از مصادیق نقض حقوق بشر است چون اعلامیه حقوق بشر در ماده هشت خود اذعان دارد که هرکس میتواند از تعدی به حقوق اصلی که به موجب قانون اساسی یا قانونهای دیگر برای او شناخته شدهاست به دادگاههای صلاحیت دار ملی متوسل گردد تا حقش استیفا شود.
مسؤلین و مدیران کشور، بهویژه وزارت آموزشوپرورش، متخصصان تبدیل امورات عادی و روزمره به بحران و چالشهای ملی هستند.
هرکاری که در سایر کشورها توسط یک کارمند عادی و بهصورت روزمره انجام میشود، اینجا قابلیت تبدیل به یک ابربحران بینالمللی را دارد، مانند پرداخت حقوق، یک اعتراض ساده به یک مدیر، صدور احکام حقوقی، پرداخت پاداش و حتی اصلاح یک اشتباه انجام شده در فرآیندهای عادی.
✍ پی نوشت : از ماست که بر ماست !!
#معلمان_زندانی
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @ksenfi
🔴 وزارت آموزشوپرورش، متخصصان تبدیل امور روزمره به بحرانهای ملی
🖌 مزبان حبیبی
شنیده شده که در برخی مناطق و نواحی، از همکاران معلم بهویژه در دوره ابتدایی برای تدریس بهصورت اضافه تدریس غیرموظف، تعهد کتبی دریافت میشود که درصورت عدم پرداخت حقالتدریس آنها در موعد مقرر، ذینفع حق اعتراض و شکایت ندارد.
اینها دیگر چه موجودات متعفن و بیوجدانی هستند؟ تعهد از همکار که برای دریافت حقوق ذکر شده در قانون بودجه، اعتراضی نداشته باشد؟
جهت اطلاع این همکاران نامعلم، بر اساس بند ب تبصره دوازده قانون بودجه، پرداخت حقالزحمه اضافهکاری و حقالتدریس ساعات غیرموظف، باید با حقوق هر ماه پرداخت شود و شوربختانه با وجود چنین کوتهفکرانِ نابخردی(شما بخوانید انگل) در بدنه اجرایی ادارات و ادارات کل، معلمان بیش از شش ماه است که حقالتدریس خود را دریافت نکردهاند.
همین افراد هستند که هر اعتراضی به فرآیندهای ناصحیح اداری را به سمت اعتراض به اصل نظام تغییر جهت میدهند! چرا با این دشمنان انسانیت برخورد جدی نمیشود!؟
شاید با وجود چنین وزارتخانهای، انتظار تحقق حقوق معلمان دور از ذهن باشد اما چرا خودمان به خودمان ظلم میکنیم؟
به استناد اصل ۳۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دادخواهی حق مسلّم هر فرد است و هر کس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید، همه افراد ملت حق دارند اینگونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هیچکس را نمیتوان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد.
این نوع تعهدات، مصداق بارز و صریح نقض قانون اساسی و پایمال نمودن حقوق معلمان است؛ در صورت مشاهده، میتوان اخذ کننده تعهد و مسؤل بالادستی او را به دادگاه کشانده و محاکمه نمود. اگر نتوانیم ناقضان حقوق شهروندی را به دادگاه بکشانیم، بیشک در جامعهای با درصد بالایی از فساد اداری و سیستمی زندگی میکنیم.
علاوه بر آن، بر اساس ماده هشت اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد که ایران آن را امضا کردهاست، اخذ تعهد برای عدم شکایت در صورت عدم دسترسی به حقوق قانونی، از مصادیق نقض حقوق بشر است چون اعلامیه حقوق بشر در ماده هشت خود اذعان دارد که هرکس میتواند از تعدی به حقوق اصلی که به موجب قانون اساسی یا قانونهای دیگر برای او شناخته شدهاست به دادگاههای صلاحیت دار ملی متوسل گردد تا حقش استیفا شود.
مسؤلین و مدیران کشور، بهویژه وزارت آموزشوپرورش، متخصصان تبدیل امورات عادی و روزمره به بحران و چالشهای ملی هستند.
هرکاری که در سایر کشورها توسط یک کارمند عادی و بهصورت روزمره انجام میشود، اینجا قابلیت تبدیل به یک ابربحران بینالمللی را دارد، مانند پرداخت حقوق، یک اعتراض ساده به یک مدیر، صدور احکام حقوقی، پرداخت پاداش و حتی اصلاح یک اشتباه انجام شده در فرآیندهای عادی.
✍ پی نوشت : از ماست که بر ماست !!
#معلمان_زندانی
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @ksenfi
💠 #یادداشت
🔴دور تازهای از فشار بر فعالان صنفی با احضار تلفنی و «ابلاغهای پیامکی» به چه معناست؟
این شمار اعتراض خیابانی، کارزار و تلاش برای تغییر اوضاع عمومی و معیشتی در طول تاریخ معاصر کشور بیسابقه بوده است. در این فضای تشنه تغییر، هر روز کسانی که تا دیروز کنشگر نبودهاند آرزوی تغییر شرایط را مرور میکنند و برخی از آنان به کنشهای مختلف جمعی میپیوندند.
قوه قضاییه میداند که فعالان از این فضا برای مطرح شدن خواستهای جمعی استفاده میکنند و میداند که احضار و پیامک تلفنی قانونی نیست ولی کارمندان قوه قضاییه به دو دلیل دست به این کار میزنند:
🔸شمار بالای پروندهها به ضابطین قضایی فرصت اجرای قانون نمیدهد و زیر سوال رفتن عرف سکوت که افرادی با پتانسیل بالا دیگر به آن تن نمیدهند نشاندهنده این است که معیارهای اجتماعی به زودی تغییر خواهد کرد؛ تعادل جدیدی از عرف در حال شکلگیری است و خطوط ممنوع اجتماع حتی در مباحث کنشگری صنفی هم تغییر خواهد کرد.
🔸کارگزاران فشار حکومتی بر فعالان را با فرستادن پیامک آغاز میکنند و تلاش میکنند که قبل از اقدام قانونی، دست کم چند روز جلوی حرکت اعتراضی یک نفر را بگیرند. به بیان دیگر، اوضاع چنان از کنترل خارج شده است که با تخریب روحیه افراد محق تغییرطلب، تلاش میشود دوره ترس چنین افرادی طولانی شود.
🔸اما با این حال، کنشگران جویای تغییر باید هشیار باشند چرا که «قدرتمداران ترسیده میتوانند خطرناک باشند، به یک فرد، گروه و یا جریان خلل وارد کنند، خرابی به بار بیاورند و تغییر را برای چندین ماه به تعویق بیندازند.
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
🔴دور تازهای از فشار بر فعالان صنفی با احضار تلفنی و «ابلاغهای پیامکی» به چه معناست؟
این شمار اعتراض خیابانی، کارزار و تلاش برای تغییر اوضاع عمومی و معیشتی در طول تاریخ معاصر کشور بیسابقه بوده است. در این فضای تشنه تغییر، هر روز کسانی که تا دیروز کنشگر نبودهاند آرزوی تغییر شرایط را مرور میکنند و برخی از آنان به کنشهای مختلف جمعی میپیوندند.
قوه قضاییه میداند که فعالان از این فضا برای مطرح شدن خواستهای جمعی استفاده میکنند و میداند که احضار و پیامک تلفنی قانونی نیست ولی کارمندان قوه قضاییه به دو دلیل دست به این کار میزنند:
🔸شمار بالای پروندهها به ضابطین قضایی فرصت اجرای قانون نمیدهد و زیر سوال رفتن عرف سکوت که افرادی با پتانسیل بالا دیگر به آن تن نمیدهند نشاندهنده این است که معیارهای اجتماعی به زودی تغییر خواهد کرد؛ تعادل جدیدی از عرف در حال شکلگیری است و خطوط ممنوع اجتماع حتی در مباحث کنشگری صنفی هم تغییر خواهد کرد.
🔸کارگزاران فشار حکومتی بر فعالان را با فرستادن پیامک آغاز میکنند و تلاش میکنند که قبل از اقدام قانونی، دست کم چند روز جلوی حرکت اعتراضی یک نفر را بگیرند. به بیان دیگر، اوضاع چنان از کنترل خارج شده است که با تخریب روحیه افراد محق تغییرطلب، تلاش میشود دوره ترس چنین افرادی طولانی شود.
🔸اما با این حال، کنشگران جویای تغییر باید هشیار باشند چرا که «قدرتمداران ترسیده میتوانند خطرناک باشند، به یک فرد، گروه و یا جریان خلل وارد کنند، خرابی به بار بیاورند و تغییر را برای چندین ماه به تعویق بیندازند.
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi