📝 "فروشنده" و نمایش چرخ گوشت " #زن " در جامعه
✍ #احسان_عزیزی
*نکته: ترجیهاً پس از دیدن فیلم بخوانید، امکان لو رفتن داستان در متن.
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍ #احسان_عزیزی
*نکته: ترجیهاً پس از دیدن فیلم بخوانید، امکان لو رفتن داستان در متن.
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📝 "فروشنده" و نمایش چرخ گوشت "#زن" در جامعه
✍ #احسان_عزیزی
(متن کامل در فایل پیوست)
*نکته: ترجیهاً پس از دیدن فیلم بخوانید، امکان لو رفتن داستان در متن.
جامعه ایران در یکی دو دهه اخیر درحال تجربه وضعیت متفاوتی در حوزه مناسبات جنسی و جنسیتی است که دست کم در برخی مؤلفه ها و نشانه هایش خاص و تازه است. اگر در دوران قاجار سکسوالیته ایرانی در انحصار شاهان و درباریان بود و سکس در پشت پرده های حرم سراها پنهان می شد، امروز بیش از پیش از هر قشر و طبقه و قومیتی انحصار زدایی شده اما به شیوه های متفاوت و در قالب گفتمان های متفاوتی در درون قدرت به شیوه های پراکنده ای پرسه می زند. اخلاق جمعی دست کم در بخشی از جمعیت کشور بخصوص کلان شهر ها دیگر نه مذهب را مرجع قرار می دهد و نه سنت و قانون؛ تنها مرجع اتیک برسازنده و تعیین کننده سکس منافع فردی و کنشی مبتنی بر عقلانیت ابزاری صرف است. ما امروز بیش از هر زمان دیگری ریاکاری جنسی را دستور کار قرار داده ایم تا مبادا در ابتدای این مسیر نامعلوم بیش از میزان به دست آوردن لذت ها و میل هایمان از دست بدهیم؛ به نظر می رسد یک شهوت هراسی در پس این ریاکاری جنسی وجود دارد که ما را به واکنش های شتابزده و پر از ترس و ابهام در مواجهه با مسائل جنسی وا می دارد. قدرت(حاکمیت) در برابر هر صدا و تصویر و متن و کلمه و مضمونی که خارج از دایره معرفتی و محدوده خود باشد واکنش نشان می دهد و دقیقاً مناسبت پیچیده ای بین قدرت(حاکمیت) و مردم با این ریاکاری جنسی وجود دارد؛ چنانچه یک همدستی پنهانی در تظاهر به حذف یا کنارگذاشتن سکسوالیته در عرصه عمومی از سوی هردو طیف صورت می گیرد اما در نهایت نشانه های بسیاری را در بروز و ظهور میل ها و سائق ها قابل شناسایی اند. نمونه بارز این سکسوالیته پنهان شده و بیرون زده از پرده نمایش تظاهر عمومی را در سریال های تلوزیونی می توان دید؛ اما آنچه "فروشنده" را از این جریان جدا می کند و به یک اثر جدی و ماندگار و حرفه ای برای اعلام زنگ خطر و نشان واقعیت های لایه های پنهان سکسوالیته جامعه ایرانی به نمایش می گذارد چیزی فراتر از روایت های مرسوم قدرت است که به دنبال منافع سیاسی و اقتصادی به تصویر می گذارد.
فروشنده از همان ابتدای فیلم در اولین سکانس مخاطب را با حادثه روبرو می کند. حادثه به مثابه آنچه جدی و حقیقی و زمینی است نه آنچه در فانتزی می گذرد و تماشاگر در فیلم های هالیوود و سینمای گیشه ای با دیدن اش تخمه بشکند. خانه درحال خراب شدن و فروپاشی است، خانه نا امن است و خانواده در خطر. فرهادی خوب توانست با نشانه ها کانون حوادث و وقایع را به نمایش بگذارد. خانه و خانواده در خطر است چه زن و شوهری که تازه ازدواج کرده اند و قصد بچه دار شدن دارند، چه زن و مرد میان سالی که سی و چندی سال باهم زندگی کرده اند. فرهادی ریاکاری جنسی، فروپاشی اخلاقی، محرومیت های جنسی، عدم امنیت زنان، تعارضات جنسی و ترس ها و سرکوب های زنان و مردان(بخصوص زنان) جامعه ایران را در جزئی ترین وقایع روزمرّه که برای ما کاملا عادی شده اند جستجو می کند. چرا که بهتر از بسیاری از به اصطلاح جامعه شناسانمان می داند که عادی شدن زشتی هاست که پلیدی های عظیم تری را موجب می شود. او گوشی دست اش است و از آمارها و آنچه در جامعه می گذرد با خبر است، از اینکه بخش اعظمی از مشتریان روسپیگری را مردان متأهل تشکیل می دهند...
متن کامل را در فایل زیر بخوانید.
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
متن کامل را در فایل زیر بخوانید.👇👇👇
✍ #احسان_عزیزی
(متن کامل در فایل پیوست)
*نکته: ترجیهاً پس از دیدن فیلم بخوانید، امکان لو رفتن داستان در متن.
جامعه ایران در یکی دو دهه اخیر درحال تجربه وضعیت متفاوتی در حوزه مناسبات جنسی و جنسیتی است که دست کم در برخی مؤلفه ها و نشانه هایش خاص و تازه است. اگر در دوران قاجار سکسوالیته ایرانی در انحصار شاهان و درباریان بود و سکس در پشت پرده های حرم سراها پنهان می شد، امروز بیش از پیش از هر قشر و طبقه و قومیتی انحصار زدایی شده اما به شیوه های متفاوت و در قالب گفتمان های متفاوتی در درون قدرت به شیوه های پراکنده ای پرسه می زند. اخلاق جمعی دست کم در بخشی از جمعیت کشور بخصوص کلان شهر ها دیگر نه مذهب را مرجع قرار می دهد و نه سنت و قانون؛ تنها مرجع اتیک برسازنده و تعیین کننده سکس منافع فردی و کنشی مبتنی بر عقلانیت ابزاری صرف است. ما امروز بیش از هر زمان دیگری ریاکاری جنسی را دستور کار قرار داده ایم تا مبادا در ابتدای این مسیر نامعلوم بیش از میزان به دست آوردن لذت ها و میل هایمان از دست بدهیم؛ به نظر می رسد یک شهوت هراسی در پس این ریاکاری جنسی وجود دارد که ما را به واکنش های شتابزده و پر از ترس و ابهام در مواجهه با مسائل جنسی وا می دارد. قدرت(حاکمیت) در برابر هر صدا و تصویر و متن و کلمه و مضمونی که خارج از دایره معرفتی و محدوده خود باشد واکنش نشان می دهد و دقیقاً مناسبت پیچیده ای بین قدرت(حاکمیت) و مردم با این ریاکاری جنسی وجود دارد؛ چنانچه یک همدستی پنهانی در تظاهر به حذف یا کنارگذاشتن سکسوالیته در عرصه عمومی از سوی هردو طیف صورت می گیرد اما در نهایت نشانه های بسیاری را در بروز و ظهور میل ها و سائق ها قابل شناسایی اند. نمونه بارز این سکسوالیته پنهان شده و بیرون زده از پرده نمایش تظاهر عمومی را در سریال های تلوزیونی می توان دید؛ اما آنچه "فروشنده" را از این جریان جدا می کند و به یک اثر جدی و ماندگار و حرفه ای برای اعلام زنگ خطر و نشان واقعیت های لایه های پنهان سکسوالیته جامعه ایرانی به نمایش می گذارد چیزی فراتر از روایت های مرسوم قدرت است که به دنبال منافع سیاسی و اقتصادی به تصویر می گذارد.
فروشنده از همان ابتدای فیلم در اولین سکانس مخاطب را با حادثه روبرو می کند. حادثه به مثابه آنچه جدی و حقیقی و زمینی است نه آنچه در فانتزی می گذرد و تماشاگر در فیلم های هالیوود و سینمای گیشه ای با دیدن اش تخمه بشکند. خانه درحال خراب شدن و فروپاشی است، خانه نا امن است و خانواده در خطر. فرهادی خوب توانست با نشانه ها کانون حوادث و وقایع را به نمایش بگذارد. خانه و خانواده در خطر است چه زن و شوهری که تازه ازدواج کرده اند و قصد بچه دار شدن دارند، چه زن و مرد میان سالی که سی و چندی سال باهم زندگی کرده اند. فرهادی ریاکاری جنسی، فروپاشی اخلاقی، محرومیت های جنسی، عدم امنیت زنان، تعارضات جنسی و ترس ها و سرکوب های زنان و مردان(بخصوص زنان) جامعه ایران را در جزئی ترین وقایع روزمرّه که برای ما کاملا عادی شده اند جستجو می کند. چرا که بهتر از بسیاری از به اصطلاح جامعه شناسانمان می داند که عادی شدن زشتی هاست که پلیدی های عظیم تری را موجب می شود. او گوشی دست اش است و از آمارها و آنچه در جامعه می گذرد با خبر است، از اینکه بخش اعظمی از مشتریان روسپیگری را مردان متأهل تشکیل می دهند...
متن کامل را در فایل زیر بخوانید.
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
متن کامل را در فایل زیر بخوانید.👇👇👇
#پورنوگرافی تحقیر و بی ارزش کردن #زن است. یک فعالیت مشمئز کننده است. من هیچ چیز مثبتی در آن نمی بینم. تنها کافی است که به تصاویر نگاهی کنید. در این تصاویر زنان به اشیاء سکسی بی حرمت تبدیل شده اند. این متناسب با شأن انسانی نیست. منظورمن این است که من هیچ چیز قابل توجه و بحث در آن نمی بینم. این واقعیت که برخی با دیدن این صحنه ها لذت می برند حکایت از وجود یک مشکل جدی در آنها دارد. اگر آنها از تماشای تحقیر #زنان لذت می برند پس خود دچار مشکل اند.
....................
#نوام_چامسکی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✅جامعه شناسی👇
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPvdnL1t0FBduOg
.
.
http://s4.img7.ir/CUJUd.jpg
....................
#نوام_چامسکی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✅جامعه شناسی👇
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPvdnL1t0FBduOg
.
.
http://s4.img7.ir/CUJUd.jpg
فکر می کنید اگر همین فردا زنان از خواب بیدار می شدند و تصمیم می گرفتند که بدنهایشان را همین گونه که هست دوست بدارند٬ چند تجارت از رده خارج می شد؟
تجارت هایی که از ترویج نفرت #زن به بدن خود درآمد کسب می کنند.
#گیل_داین
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
تجارت هایی که از ترویج نفرت #زن به بدن خود درآمد کسب می کنند.
#گیل_داین
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #انیمیشن_کوتاه
📽با عنوان: PADRE
ساختهی Santiago Grasso
💬خلاصهی داستان: همانطور که دیکتاتوری در آرژانتین در سال ۱۹۸۳ پایان مییابد، زندگی یک #زن تغییری نمیکند و در زمان میایستد...
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📽با عنوان: PADRE
ساختهی Santiago Grasso
💬خلاصهی داستان: همانطور که دیکتاتوری در آرژانتین در سال ۱۹۸۳ پایان مییابد، زندگی یک #زن تغییری نمیکند و در زمان میایستد...
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
جامعهشناسی
📝 دربارهی «زنشدن» ✍️ #مسعود_ریاحی زنی که در سمتِ چپِ تصویر است، در بخشی از این ترانه میخواند: «میآید[میآیم] و نجاتت میدهد»آنچه خوانده میشود، ترانهای عربیست که گفته میشود، بسیاری از زنان.... متن کامل
📝 دربارهی «زنشدن»
✍️ #مسعود_ریاحی
زنی که در سمتِ چپِ تصویر است، در بخشی از این ترانه میخواند: «میآید[میآیم] و نجاتت میدهد»آنچه خوانده میشود، ترانهای عربیست که گفته میشود، بسیاری از زنان، آن را برای عزیزانشان که زندانیشده بودند، میخواندند، در پشتِ دیوارهای زندان؛ البته با یک تمهید تکاندهنده؛ آنها بهخاطر اینکه زندانبانها درست متوجه نشوند که ترانه چهچیز را نوید میدهد، یک حرف «ل» به برخی کلمات اضافه میکنند تا نامفهوم شود؛ از زبانِ رسمی و مرسوم دور شود. آنچه این زنان انجام میدادند، شکلی از «تاسیس یک زبان» بود. زبانی متولد شده، برای مقاومت، برای واندادن، برای دادن نویدِ «روزی که خواهیم آورد»، «روزِ نجات».
ژیل دلوز و گاتاری با در نظر گرفتن شکل ظاهری درخت (عمودی و روبه بالا) و ریزوم (افقی و پیشرونده به هر سو) استدلال میکنند که دو نوع تفکر کاملاً متفاوت وجود دارد: «تفکر درختی» و «تفکر ریزومی» تفکر درختی با ارتباطات عمودی، خطی و گوشبهفرمان سروکار دارد، اما تفکر ریزومی فضاها و ارتباطات همهجانبه و چندگانه و افقی را به ذهن متبادر میکند. تفکر درختی بیانگر فلسفهی بودن و سکون است، درحالیکه تفکر ریزومی، پویا بوده و مرزبندیهای تفکر خطی در آن غایب است. نگاه ریزومی مخالف تمرکز و نظم رایج است و تصویری از کوچِ دایمی را تداعی میکند. ریزومها ریشههای فرعی گیاهاند و در فواصل میانی ریشهی اصلی گیاه میرویند و با قطع بخشی از ساقهی ریزوم، گیاه نه خشکشده و نه از بین میرود، بلکه در همان زیرخاک گسترشیافته و جوانههای تازه خلق میکند. دلوز از استعاره ریزوم و درخت، صورتبندی جدیدی از «زنشدن» بدست میآورد. #دلوز، زن شدن را چیزی شبیه به زیست و حرکت ریزومها فهم میکند.
زنشدن، چونانِ زیستِ ریزومها، آنچیزیست که گفتمانِ غالبِ صُلب را برهم میزند و امکانهای تازه خلق میکند؛ چونان زنانِ مذکور که زبانِ رایج و رسمی را که زندانبانها بر آن مسلطاند، برهم میزنند و مقاومت تازهای را ممکن میکنند و در معنای استعاریاش، حیات درخت مقاومت را به ریزوم تازهای پیوند میزند.
در اینجا، ترانهی زنِ سمتِ چپ، به ترانه #زن سمت راست، پیوند میخورد و اتصالِ تازهای برقرار میشود، با زنی که به زبانی دیگر میخواند، ترانهای اسپانیایی که ظاهرا زنان هنگام کار و کارگری میخواندند(از نانپختن و غیره) که ایدهی حرکات و موسیقیِ تولیدشدهشان از رفتار و مناسک نانپختن گرفته شده.
ریزوم را حتی اگر قطع هم کنند، در جهتی دیگر، به حرکت خود ادامه میدهد.
#زن_شدن
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ #مسعود_ریاحی
زنی که در سمتِ چپِ تصویر است، در بخشی از این ترانه میخواند: «میآید[میآیم] و نجاتت میدهد»آنچه خوانده میشود، ترانهای عربیست که گفته میشود، بسیاری از زنان، آن را برای عزیزانشان که زندانیشده بودند، میخواندند، در پشتِ دیوارهای زندان؛ البته با یک تمهید تکاندهنده؛ آنها بهخاطر اینکه زندانبانها درست متوجه نشوند که ترانه چهچیز را نوید میدهد، یک حرف «ل» به برخی کلمات اضافه میکنند تا نامفهوم شود؛ از زبانِ رسمی و مرسوم دور شود. آنچه این زنان انجام میدادند، شکلی از «تاسیس یک زبان» بود. زبانی متولد شده، برای مقاومت، برای واندادن، برای دادن نویدِ «روزی که خواهیم آورد»، «روزِ نجات».
ژیل دلوز و گاتاری با در نظر گرفتن شکل ظاهری درخت (عمودی و روبه بالا) و ریزوم (افقی و پیشرونده به هر سو) استدلال میکنند که دو نوع تفکر کاملاً متفاوت وجود دارد: «تفکر درختی» و «تفکر ریزومی» تفکر درختی با ارتباطات عمودی، خطی و گوشبهفرمان سروکار دارد، اما تفکر ریزومی فضاها و ارتباطات همهجانبه و چندگانه و افقی را به ذهن متبادر میکند. تفکر درختی بیانگر فلسفهی بودن و سکون است، درحالیکه تفکر ریزومی، پویا بوده و مرزبندیهای تفکر خطی در آن غایب است. نگاه ریزومی مخالف تمرکز و نظم رایج است و تصویری از کوچِ دایمی را تداعی میکند. ریزومها ریشههای فرعی گیاهاند و در فواصل میانی ریشهی اصلی گیاه میرویند و با قطع بخشی از ساقهی ریزوم، گیاه نه خشکشده و نه از بین میرود، بلکه در همان زیرخاک گسترشیافته و جوانههای تازه خلق میکند. دلوز از استعاره ریزوم و درخت، صورتبندی جدیدی از «زنشدن» بدست میآورد. #دلوز، زن شدن را چیزی شبیه به زیست و حرکت ریزومها فهم میکند.
زنشدن، چونانِ زیستِ ریزومها، آنچیزیست که گفتمانِ غالبِ صُلب را برهم میزند و امکانهای تازه خلق میکند؛ چونان زنانِ مذکور که زبانِ رایج و رسمی را که زندانبانها بر آن مسلطاند، برهم میزنند و مقاومت تازهای را ممکن میکنند و در معنای استعاریاش، حیات درخت مقاومت را به ریزوم تازهای پیوند میزند.
در اینجا، ترانهی زنِ سمتِ چپ، به ترانه #زن سمت راست، پیوند میخورد و اتصالِ تازهای برقرار میشود، با زنی که به زبانی دیگر میخواند، ترانهای اسپانیایی که ظاهرا زنان هنگام کار و کارگری میخواندند(از نانپختن و غیره) که ایدهی حرکات و موسیقیِ تولیدشدهشان از رفتار و مناسک نانپختن گرفته شده.
ریزوم را حتی اگر قطع هم کنند، در جهتی دیگر، به حرکت خود ادامه میدهد.
#زن_شدن
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
هرگونه نتیجهگیری دربارهی سرنوشت جنبش #زن_زندگی_آزادی و آنچه اعتراضات سال 1401 مینامیم شتابزده و عجولانه خواهد بود. نباید اجازه داد مفاهیم و پیشفرضها و تحلیلها از آنچه در خیابان و جامعه میگذرد جلو بزنند و درک آنچه رخ میدهد را منحرف کنند. آنچه از آغاز اعتراضات سال گذشته تاکنون (بهرغم فروکش کردن اعتراضات میدانی) در جریان است، تنازع میان مطالبات معترضان و پافشاری حاکمیت بر تداوم سیاستهایش است.
زنان و دختران بهعنوان سوژههای کانونی اعتراضات همچنان مقاومتهای خرد و روزمرهی خود را در قالب سرپیچی از خواست نظام سیاسی تداوم میبخشند و از سویی حاکمیت راههای مختلف از برخوردهای نرم تا وضع قوانین تازه برای برخوردهای سخت در خیابان را میآزماید. این کشمکش ادامه خواهد داشت. این کشمکش تنها به نحوهی پوشش و مسئلهی حجاب نیز خلاصه نمیشود. این تنازعها مرحلهای از مراحل مختلف رویدادهای چند دههی اخیرند. هیچ نتیجهگیری و تحلیل درستی نمیتوان از آنچه در جریان است ارائه داد و فقط میتوان گفت این کشمکشی نیست که در آن هیچیک از طرفین بهراحتی بتوانند بر دیگری فائق آیند. خاصیت امر اجتماعی چنین نیست که امروز باشد و فردا نباشد.
زنان در ایران پس از بیش از چهار دهه نسبت به حقوق از دست رفتهی خویش آگاه شدند و خواستار تغییراتی هستند که عقبنشینی حاکمیت در قبالشان حیات حاکمیت را تهدید میکند. اما عاملیت و کنشگران تحرکات اخیر حتی صرفاً زنان نیستند و میتوان گفت در طول زمان اپیزودهای مختلفی از مطالبات را شاهدیم که رفتهرفته کلیت جامعه در ابعاد و مقیاسها و گروههای مختلف را شامل میشود. در مقابل اما نظام سیاسی نیز دستبهکار است؛ همانطور که نظام سیاسی انواع راهها را برای مقابله با این عاملیت و خیزش میآزماید، کنشگران نیز به صورت خرد و پراکنده بر انتظارات خود از تغییر پافشاری میکنند و راههای مختلفی را پیش میگیرند.
جامعهی ایران در محاصرهی انبوهی از بحرانها تحرکاتی از خود نشان داد و آنچه پیداست غیرمقطعی بودن تحرکات اجتماعی است. نمیتوان مطلقاً خوشبین یا بدبین بود، تنها میتوان درک کرد که رخدادهای یکسال اخیر بخشی از تحرکات تاریخی کشوری است که بیش از یکصد سال از مشروطه تاکنون مسیر تجدد را میپیماید و چالشها و بنبستهای زیادی در پیش دارد. نقاط قوت و ضعف هریک از طرفین زمانی آشکار میشود که از آنچه درحال رخ دادن است فاصله بگیریم، چراکه ارجحیت داشتن خواستها و مطالبات هریک از طرفین در طول زمان معنادار میشود و نهادینه شدن مطالبات در آرامش و به دور از جنجالها و کشمکشهاست که معنای پیروزی و دستاورد را دارد. تا اطلاع ثانوی نمیتوان گفت کدامیک پیروز ماجراست، بلکه شواهد هر روزه تأیید میکند که این کشمکش و تضاد و نزاع به این زودی و بهراحتی پایانپذیر نیستند. و از آنجا که امر و ساحت اجتماعی برسازندهی امر و ساحت سیاسی است و چون چیزی درون جامعه در حرکت است که سر ایستادن ندارد، میتوان گفت فرازو نشیبها و رخدادها در معمای آینده و فاصلهگیری از گذشته نهفتهاند.
✍️ #احسان_عزیزی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
زنان و دختران بهعنوان سوژههای کانونی اعتراضات همچنان مقاومتهای خرد و روزمرهی خود را در قالب سرپیچی از خواست نظام سیاسی تداوم میبخشند و از سویی حاکمیت راههای مختلف از برخوردهای نرم تا وضع قوانین تازه برای برخوردهای سخت در خیابان را میآزماید. این کشمکش ادامه خواهد داشت. این کشمکش تنها به نحوهی پوشش و مسئلهی حجاب نیز خلاصه نمیشود. این تنازعها مرحلهای از مراحل مختلف رویدادهای چند دههی اخیرند. هیچ نتیجهگیری و تحلیل درستی نمیتوان از آنچه در جریان است ارائه داد و فقط میتوان گفت این کشمکشی نیست که در آن هیچیک از طرفین بهراحتی بتوانند بر دیگری فائق آیند. خاصیت امر اجتماعی چنین نیست که امروز باشد و فردا نباشد.
زنان در ایران پس از بیش از چهار دهه نسبت به حقوق از دست رفتهی خویش آگاه شدند و خواستار تغییراتی هستند که عقبنشینی حاکمیت در قبالشان حیات حاکمیت را تهدید میکند. اما عاملیت و کنشگران تحرکات اخیر حتی صرفاً زنان نیستند و میتوان گفت در طول زمان اپیزودهای مختلفی از مطالبات را شاهدیم که رفتهرفته کلیت جامعه در ابعاد و مقیاسها و گروههای مختلف را شامل میشود. در مقابل اما نظام سیاسی نیز دستبهکار است؛ همانطور که نظام سیاسی انواع راهها را برای مقابله با این عاملیت و خیزش میآزماید، کنشگران نیز به صورت خرد و پراکنده بر انتظارات خود از تغییر پافشاری میکنند و راههای مختلفی را پیش میگیرند.
جامعهی ایران در محاصرهی انبوهی از بحرانها تحرکاتی از خود نشان داد و آنچه پیداست غیرمقطعی بودن تحرکات اجتماعی است. نمیتوان مطلقاً خوشبین یا بدبین بود، تنها میتوان درک کرد که رخدادهای یکسال اخیر بخشی از تحرکات تاریخی کشوری است که بیش از یکصد سال از مشروطه تاکنون مسیر تجدد را میپیماید و چالشها و بنبستهای زیادی در پیش دارد. نقاط قوت و ضعف هریک از طرفین زمانی آشکار میشود که از آنچه درحال رخ دادن است فاصله بگیریم، چراکه ارجحیت داشتن خواستها و مطالبات هریک از طرفین در طول زمان معنادار میشود و نهادینه شدن مطالبات در آرامش و به دور از جنجالها و کشمکشهاست که معنای پیروزی و دستاورد را دارد. تا اطلاع ثانوی نمیتوان گفت کدامیک پیروز ماجراست، بلکه شواهد هر روزه تأیید میکند که این کشمکش و تضاد و نزاع به این زودی و بهراحتی پایانپذیر نیستند. و از آنجا که امر و ساحت اجتماعی برسازندهی امر و ساحت سیاسی است و چون چیزی درون جامعه در حرکت است که سر ایستادن ندارد، میتوان گفت فرازو نشیبها و رخدادها در معمای آینده و فاصلهگیری از گذشته نهفتهاند.
✍️ #احسان_عزیزی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
مناظره حاتم قادری و محمد فاضلی
در بین تمامی حرف ها و مناظره ها و نقطه نظرات و اظهارات و نوشته های اهل قلم و روشنفکران و غیره، این مناظره شاید در نقطه ای دیگر و در سطحی دیگر قرار دارد، از آن دست که هرکس باید ببیند.
تفاوت دو پارادایم نگریستن و اندیشیدن به انتخابات و وضعیت ایران در این مناظره روشنگر بسیاری از مسائل و پرسش هاست.
https://www.youtube.com/live/6NNeNdU43_g?si=9gfpRJTeIZCiOrVw
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
در بین تمامی حرف ها و مناظره ها و نقطه نظرات و اظهارات و نوشته های اهل قلم و روشنفکران و غیره، این مناظره شاید در نقطه ای دیگر و در سطحی دیگر قرار دارد، از آن دست که هرکس باید ببیند.
تفاوت دو پارادایم نگریستن و اندیشیدن به انتخابات و وضعیت ایران در این مناظره روشنگر بسیاری از مسائل و پرسش هاست.
https://www.youtube.com/live/6NNeNdU43_g?si=9gfpRJTeIZCiOrVw
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Youtube
- YouTube
Enjoy the videos and music you love, upload original content, and share it all with friends, family, and the world on YouTube.
📃در سالروز آغاز بزرگترین و تأثیرگزارترین جنبش آزادیخواهانه مردم ایران
✍️ #احسان_عزیزی
همان سال و در همان روزها هم نوشتم، جنبش #زن_زندگی_آزادی بزرگترین و بیسابقهترین کنش جمعی مردم ایران پس از انقلاب ۵۷ بود که سرشت و ماهیتی کاملاً مدرن، سکولار و دموکراتیک داشت. هیچیک از جنبشها و انقلابها و تحولات و تحرکات سیاسی ایران در دوران مدرت (معاصر) چنین ویژگیهایی نداشتند. جنبشی برآمده از درکی مدرن دربارهی بدن، زن، مرد، میل جنسی، سکس، دولت، حکومت، اقتصاد... یک برونریزی از مجموعه مطالباتی که برآمده از درک و خواست جمعی اموری بود که مردم ایران در انقلاب ۵۷ علیه آنها قیام کردند و اختیار تام یک سرکوب و واپسروی همهجانبه را به استبداد دینی واگذار کردند. از پی آن مقاومت در برابر مدرنیته و امر مدرن حالا نسلهایی برآمدهاند که حاضر شدند برای حق و حقوق از دست رفتهشان بهای بسیاری بپردازند، حتی اگر تمام این هزینهها قرار باشد صرفاً «یک قدم» رو به جلو باشد.
دست مریزاد بر این نسلها که فارغ از نتیجه، مسیری را پیمود و همچنان میپیماید که جز از طریق آن آیندهای بهتر را نمیتوان متصور شد؛ شعار #زن_زندگی_آزادی خود به تمامی ناکامیها و سرخوردگیها و حقوق سلب شدهی مردم ایران را مختصر و مفید در مقابل چشم استبداد و جهانیان قرار داد.
این جنبش و پیامدهای آن هنوز ادامه دارد، چنانچه از شهریور 1401 به بعد هیچ چیز نه برای مردم و هواداران این جنبش و نه برای حاکمیت مستبد دیگر مثل سابق نشد. نشانههای تداوم آن را در احساسات و افکار و رفتار عموم مردم در کوچه و خیابان میتوان دید، تغییرات حتی کوچک اما به لحاظ نمادین و معنایی بسیار بزرگ.
همان مردمی که در ۵۷ بحرانها و ترسهای روحی و روانی خود از مواجهه با امر مدرن و جهان مدرن را آنگونه برونریزی کرد که هیچ اثری از توسعه و تمدن آنگونه که بود در سیاستهای حکومت پسا انقلابی باقی نماند، امروز در مقابل تحجر و ارتجاع ایستاد و این لحظهای از تاریخ معاصر ایران را رقم زد که شاید بتوان گفت از مشروطیت تاکنون منتظرش بودیم.
این جنبش مدنی و اجتماعی بیش از هرچیز درحال عقب نشاندن امر سیاسی و ایدئولوژیک از تمامی عرصهها و ساحتهایی است که توتالیتاریسم دینی سعی در دخل و تصرف در آن دارد.
اما هنوز برای تحلیل و مفهومسازی و نظریهپردازی و فهم عمیق و دقیق آنچه رخ داده بسیار زود است. اهمیت این لحظه و این مقطع از تاریخ معاصر ایران را شاید آیندگانی که طعم شیرین #آزادی و #زندگی و #برابری_حقوق #زن و #مرد را میچشند بهتر بدانند و درک کنند. شاید آنها بهتر بتوانند آن را فهم و توصیف و دربارهی آن قضاوت کنند؛ نیروها و جریانهایی که مستقیم یا غیرمستقیم در مقابل این جنبش و مطالبات به حق معترضان ایستادند را بهتر ردیابی و شناسایی کنند.
شاید آنها بهتر از ما بتوانند وضعیتی را توضیح دهند که در آن فمنیستها و چپها و سلطنتطلبها و انواع نیروهای ارتجاعی و تمامیتخواه غیردموکراتیک چگونه در قامت و کالبد اپوزیسیون دموکراسیخواه و دلسوز مردم ایران کوشیدند این جنبش را به نفع خود تصاحب و مصادره کنند. و چگونه برخی روشنفکران همدست استبداد دینی سعی در مهار مطالبات و تقلیل و فروکاستن آنها به امور پیش پاافتاده کردند و حتی چگونه مطالبات مسلمترین حقوق انسانی از جمله «پوشش اختیاری» را سطحی و پیش پاافتاده جا زدند. شاید آیندگان بهتر دریابند که روشنفکران چه انحرافهای بزرگی در مسیر ترقی و توسعه و آبادانی و رسیدن به جامعهای متمدن ایجاد کردند.
و عده ای دیگر سر در ترسهای خود سر فرو کردند و فریاد وااسفا و هیهات راه انداختند که مردم چه نشستهاید که ایران تجزیه شد و پابرهنه به آغوش استبداد دینی گریختند و درجهت رأی جمع کردن برای عملههای استبداد توییت زدند و به منبر رفتند و گلو دریدند و انشاء نوشتند.
شاید آیندگان بهتر بتوانند سربرآوردن جنبشی چنین مترقی و مدرن از دل ویرانههای کشوری که قرنها زیر بار استبداد و نزدیک به نیم قرن زیر سرکوب و مرگآفرینی استبداد دینی به سر میبرد را توضیح دهند. شاید آنها رمز و رازهای چرایی و سرانجام اینهمه خون ریخته شده و اینهمه بدن سلاخی شده و گلوله خورده را بهتر دریابند و بتوانند دلایل محکمتری برای ستایش و پاسداشت این جانهای ستانده شده داشته باشند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ #احسان_عزیزی
همان سال و در همان روزها هم نوشتم، جنبش #زن_زندگی_آزادی بزرگترین و بیسابقهترین کنش جمعی مردم ایران پس از انقلاب ۵۷ بود که سرشت و ماهیتی کاملاً مدرن، سکولار و دموکراتیک داشت. هیچیک از جنبشها و انقلابها و تحولات و تحرکات سیاسی ایران در دوران مدرت (معاصر) چنین ویژگیهایی نداشتند. جنبشی برآمده از درکی مدرن دربارهی بدن، زن، مرد، میل جنسی، سکس، دولت، حکومت، اقتصاد... یک برونریزی از مجموعه مطالباتی که برآمده از درک و خواست جمعی اموری بود که مردم ایران در انقلاب ۵۷ علیه آنها قیام کردند و اختیار تام یک سرکوب و واپسروی همهجانبه را به استبداد دینی واگذار کردند. از پی آن مقاومت در برابر مدرنیته و امر مدرن حالا نسلهایی برآمدهاند که حاضر شدند برای حق و حقوق از دست رفتهشان بهای بسیاری بپردازند، حتی اگر تمام این هزینهها قرار باشد صرفاً «یک قدم» رو به جلو باشد.
دست مریزاد بر این نسلها که فارغ از نتیجه، مسیری را پیمود و همچنان میپیماید که جز از طریق آن آیندهای بهتر را نمیتوان متصور شد؛ شعار #زن_زندگی_آزادی خود به تمامی ناکامیها و سرخوردگیها و حقوق سلب شدهی مردم ایران را مختصر و مفید در مقابل چشم استبداد و جهانیان قرار داد.
این جنبش و پیامدهای آن هنوز ادامه دارد، چنانچه از شهریور 1401 به بعد هیچ چیز نه برای مردم و هواداران این جنبش و نه برای حاکمیت مستبد دیگر مثل سابق نشد. نشانههای تداوم آن را در احساسات و افکار و رفتار عموم مردم در کوچه و خیابان میتوان دید، تغییرات حتی کوچک اما به لحاظ نمادین و معنایی بسیار بزرگ.
همان مردمی که در ۵۷ بحرانها و ترسهای روحی و روانی خود از مواجهه با امر مدرن و جهان مدرن را آنگونه برونریزی کرد که هیچ اثری از توسعه و تمدن آنگونه که بود در سیاستهای حکومت پسا انقلابی باقی نماند، امروز در مقابل تحجر و ارتجاع ایستاد و این لحظهای از تاریخ معاصر ایران را رقم زد که شاید بتوان گفت از مشروطیت تاکنون منتظرش بودیم.
این جنبش مدنی و اجتماعی بیش از هرچیز درحال عقب نشاندن امر سیاسی و ایدئولوژیک از تمامی عرصهها و ساحتهایی است که توتالیتاریسم دینی سعی در دخل و تصرف در آن دارد.
اما هنوز برای تحلیل و مفهومسازی و نظریهپردازی و فهم عمیق و دقیق آنچه رخ داده بسیار زود است. اهمیت این لحظه و این مقطع از تاریخ معاصر ایران را شاید آیندگانی که طعم شیرین #آزادی و #زندگی و #برابری_حقوق #زن و #مرد را میچشند بهتر بدانند و درک کنند. شاید آنها بهتر بتوانند آن را فهم و توصیف و دربارهی آن قضاوت کنند؛ نیروها و جریانهایی که مستقیم یا غیرمستقیم در مقابل این جنبش و مطالبات به حق معترضان ایستادند را بهتر ردیابی و شناسایی کنند.
شاید آنها بهتر از ما بتوانند وضعیتی را توضیح دهند که در آن فمنیستها و چپها و سلطنتطلبها و انواع نیروهای ارتجاعی و تمامیتخواه غیردموکراتیک چگونه در قامت و کالبد اپوزیسیون دموکراسیخواه و دلسوز مردم ایران کوشیدند این جنبش را به نفع خود تصاحب و مصادره کنند. و چگونه برخی روشنفکران همدست استبداد دینی سعی در مهار مطالبات و تقلیل و فروکاستن آنها به امور پیش پاافتاده کردند و حتی چگونه مطالبات مسلمترین حقوق انسانی از جمله «پوشش اختیاری» را سطحی و پیش پاافتاده جا زدند. شاید آیندگان بهتر دریابند که روشنفکران چه انحرافهای بزرگی در مسیر ترقی و توسعه و آبادانی و رسیدن به جامعهای متمدن ایجاد کردند.
و عده ای دیگر سر در ترسهای خود سر فرو کردند و فریاد وااسفا و هیهات راه انداختند که مردم چه نشستهاید که ایران تجزیه شد و پابرهنه به آغوش استبداد دینی گریختند و درجهت رأی جمع کردن برای عملههای استبداد توییت زدند و به منبر رفتند و گلو دریدند و انشاء نوشتند.
شاید آیندگان بهتر بتوانند سربرآوردن جنبشی چنین مترقی و مدرن از دل ویرانههای کشوری که قرنها زیر بار استبداد و نزدیک به نیم قرن زیر سرکوب و مرگآفرینی استبداد دینی به سر میبرد را توضیح دهند. شاید آنها رمز و رازهای چرایی و سرانجام اینهمه خون ریخته شده و اینهمه بدن سلاخی شده و گلوله خورده را بهتر دریابند و بتوانند دلایل محکمتری برای ستایش و پاسداشت این جانهای ستانده شده داشته باشند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Imgur
Discover the magic of the internet at Imgur, a community powered entertainment destination. Lift your spirits with funny jokes, trending memes, entertaining gifs, inspiring stories, viral videos, and so much more from users.
🛑زنی که در «پستوی خانه نهان نماند»
این کنش پرستو احمدی تمامی عناصر و شعارهای جنبش #زن_زندگی_آزادی را در خود دارد. از آن دست کنشهای سیاسی که در راستای زندگی، مطالبات زمینی و حقوقی مدنی و مدرن، برآمده از سوژگی و فردیت، در پی تأکید، تأیید و تثبیت حضور بدن، جنسیت و مبارزهای آشکار برای «آزادی» بدون هیچ لکنت و حرف پیش و پس است.
بدیهی است که مرتجعین در قامت روحانیت، روشنفکر دینی، روشنفکر، فلسفهخوان و جامعهشناس و هر عنوان دیگری اگر به چنین دست کنشهایی حمله نکنند، از سر استیصال در برابر آن سکوت خواهند کرد. سکوتی از سر تمایل به ندیدن و نشنیدن. چراکه رویارویی در برابر چنین سوژههای فعالی، بهخودی خود محو و ذوب در ولایت و ایدئولوژیهای ناسوژههای سرخ و سیاه را به چالش میکشد. از اینروست که چپ جنبش #زن_زندگی_آزادی را با وقاحت تمام مبتذل خواند و همچنان حریصانه کوشید آن را به تصرف خود درآورد.
✍️ #احسان_عزیزی
اجرای زندهی پرستو احمدی، خوانندهٔ زنی که در یکی از کاروانسراهای ایران برگزار شد و بهصورت زنده از یوتیوب او پخش شد را میتوانید اینجا ببینید:
https://youtu.be/oYcaDHEnhbU
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
این کنش پرستو احمدی تمامی عناصر و شعارهای جنبش #زن_زندگی_آزادی را در خود دارد. از آن دست کنشهای سیاسی که در راستای زندگی، مطالبات زمینی و حقوقی مدنی و مدرن، برآمده از سوژگی و فردیت، در پی تأکید، تأیید و تثبیت حضور بدن، جنسیت و مبارزهای آشکار برای «آزادی» بدون هیچ لکنت و حرف پیش و پس است.
بدیهی است که مرتجعین در قامت روحانیت، روشنفکر دینی، روشنفکر، فلسفهخوان و جامعهشناس و هر عنوان دیگری اگر به چنین دست کنشهایی حمله نکنند، از سر استیصال در برابر آن سکوت خواهند کرد. سکوتی از سر تمایل به ندیدن و نشنیدن. چراکه رویارویی در برابر چنین سوژههای فعالی، بهخودی خود محو و ذوب در ولایت و ایدئولوژیهای ناسوژههای سرخ و سیاه را به چالش میکشد. از اینروست که چپ جنبش #زن_زندگی_آزادی را با وقاحت تمام مبتذل خواند و همچنان حریصانه کوشید آن را به تصرف خود درآورد.
✍️ #احسان_عزیزی
اجرای زندهی پرستو احمدی، خوانندهٔ زنی که در یکی از کاروانسراهای ایران برگزار شد و بهصورت زنده از یوتیوب او پخش شد را میتوانید اینجا ببینید:
https://youtu.be/oYcaDHEnhbU
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY