هرگونه نتیجهگیری دربارهی سرنوشت جنبش #زن_زندگی_آزادی و آنچه اعتراضات سال 1401 مینامیم شتابزده و عجولانه خواهد بود. نباید اجازه داد مفاهیم و پیشفرضها و تحلیلها از آنچه در خیابان و جامعه میگذرد جلو بزنند و درک آنچه رخ میدهد را منحرف کنند. آنچه از آغاز اعتراضات سال گذشته تاکنون (بهرغم فروکش کردن اعتراضات میدانی) در جریان است، تنازع میان مطالبات معترضان و پافشاری حاکمیت بر تداوم سیاستهایش است.
زنان و دختران بهعنوان سوژههای کانونی اعتراضات همچنان مقاومتهای خرد و روزمرهی خود را در قالب سرپیچی از خواست نظام سیاسی تداوم میبخشند و از سویی حاکمیت راههای مختلف از برخوردهای نرم تا وضع قوانین تازه برای برخوردهای سخت در خیابان را میآزماید. این کشمکش ادامه خواهد داشت. این کشمکش تنها به نحوهی پوشش و مسئلهی حجاب نیز خلاصه نمیشود. این تنازعها مرحلهای از مراحل مختلف رویدادهای چند دههی اخیرند. هیچ نتیجهگیری و تحلیل درستی نمیتوان از آنچه در جریان است ارائه داد و فقط میتوان گفت این کشمکشی نیست که در آن هیچیک از طرفین بهراحتی بتوانند بر دیگری فائق آیند. خاصیت امر اجتماعی چنین نیست که امروز باشد و فردا نباشد.
زنان در ایران پس از بیش از چهار دهه نسبت به حقوق از دست رفتهی خویش آگاه شدند و خواستار تغییراتی هستند که عقبنشینی حاکمیت در قبالشان حیات حاکمیت را تهدید میکند. اما عاملیت و کنشگران تحرکات اخیر حتی صرفاً زنان نیستند و میتوان گفت در طول زمان اپیزودهای مختلفی از مطالبات را شاهدیم که رفتهرفته کلیت جامعه در ابعاد و مقیاسها و گروههای مختلف را شامل میشود. در مقابل اما نظام سیاسی نیز دستبهکار است؛ همانطور که نظام سیاسی انواع راهها را برای مقابله با این عاملیت و خیزش میآزماید، کنشگران نیز به صورت خرد و پراکنده بر انتظارات خود از تغییر پافشاری میکنند و راههای مختلفی را پیش میگیرند.
جامعهی ایران در محاصرهی انبوهی از بحرانها تحرکاتی از خود نشان داد و آنچه پیداست غیرمقطعی بودن تحرکات اجتماعی است. نمیتوان مطلقاً خوشبین یا بدبین بود، تنها میتوان درک کرد که رخدادهای یکسال اخیر بخشی از تحرکات تاریخی کشوری است که بیش از یکصد سال از مشروطه تاکنون مسیر تجدد را میپیماید و چالشها و بنبستهای زیادی در پیش دارد. نقاط قوت و ضعف هریک از طرفین زمانی آشکار میشود که از آنچه درحال رخ دادن است فاصله بگیریم، چراکه ارجحیت داشتن خواستها و مطالبات هریک از طرفین در طول زمان معنادار میشود و نهادینه شدن مطالبات در آرامش و به دور از جنجالها و کشمکشهاست که معنای پیروزی و دستاورد را دارد. تا اطلاع ثانوی نمیتوان گفت کدامیک پیروز ماجراست، بلکه شواهد هر روزه تأیید میکند که این کشمکش و تضاد و نزاع به این زودی و بهراحتی پایانپذیر نیستند. و از آنجا که امر و ساحت اجتماعی برسازندهی امر و ساحت سیاسی است و چون چیزی درون جامعه در حرکت است که سر ایستادن ندارد، میتوان گفت فرازو نشیبها و رخدادها در معمای آینده و فاصلهگیری از گذشته نهفتهاند.
✍️ #احسان_عزیزی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
زنان و دختران بهعنوان سوژههای کانونی اعتراضات همچنان مقاومتهای خرد و روزمرهی خود را در قالب سرپیچی از خواست نظام سیاسی تداوم میبخشند و از سویی حاکمیت راههای مختلف از برخوردهای نرم تا وضع قوانین تازه برای برخوردهای سخت در خیابان را میآزماید. این کشمکش ادامه خواهد داشت. این کشمکش تنها به نحوهی پوشش و مسئلهی حجاب نیز خلاصه نمیشود. این تنازعها مرحلهای از مراحل مختلف رویدادهای چند دههی اخیرند. هیچ نتیجهگیری و تحلیل درستی نمیتوان از آنچه در جریان است ارائه داد و فقط میتوان گفت این کشمکشی نیست که در آن هیچیک از طرفین بهراحتی بتوانند بر دیگری فائق آیند. خاصیت امر اجتماعی چنین نیست که امروز باشد و فردا نباشد.
زنان در ایران پس از بیش از چهار دهه نسبت به حقوق از دست رفتهی خویش آگاه شدند و خواستار تغییراتی هستند که عقبنشینی حاکمیت در قبالشان حیات حاکمیت را تهدید میکند. اما عاملیت و کنشگران تحرکات اخیر حتی صرفاً زنان نیستند و میتوان گفت در طول زمان اپیزودهای مختلفی از مطالبات را شاهدیم که رفتهرفته کلیت جامعه در ابعاد و مقیاسها و گروههای مختلف را شامل میشود. در مقابل اما نظام سیاسی نیز دستبهکار است؛ همانطور که نظام سیاسی انواع راهها را برای مقابله با این عاملیت و خیزش میآزماید، کنشگران نیز به صورت خرد و پراکنده بر انتظارات خود از تغییر پافشاری میکنند و راههای مختلفی را پیش میگیرند.
جامعهی ایران در محاصرهی انبوهی از بحرانها تحرکاتی از خود نشان داد و آنچه پیداست غیرمقطعی بودن تحرکات اجتماعی است. نمیتوان مطلقاً خوشبین یا بدبین بود، تنها میتوان درک کرد که رخدادهای یکسال اخیر بخشی از تحرکات تاریخی کشوری است که بیش از یکصد سال از مشروطه تاکنون مسیر تجدد را میپیماید و چالشها و بنبستهای زیادی در پیش دارد. نقاط قوت و ضعف هریک از طرفین زمانی آشکار میشود که از آنچه درحال رخ دادن است فاصله بگیریم، چراکه ارجحیت داشتن خواستها و مطالبات هریک از طرفین در طول زمان معنادار میشود و نهادینه شدن مطالبات در آرامش و به دور از جنجالها و کشمکشهاست که معنای پیروزی و دستاورد را دارد. تا اطلاع ثانوی نمیتوان گفت کدامیک پیروز ماجراست، بلکه شواهد هر روزه تأیید میکند که این کشمکش و تضاد و نزاع به این زودی و بهراحتی پایانپذیر نیستند. و از آنجا که امر و ساحت اجتماعی برسازندهی امر و ساحت سیاسی است و چون چیزی درون جامعه در حرکت است که سر ایستادن ندارد، میتوان گفت فرازو نشیبها و رخدادها در معمای آینده و فاصلهگیری از گذشته نهفتهاند.
✍️ #احسان_عزیزی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
مناظره حاتم قادری و محمد فاضلی
در بین تمامی حرف ها و مناظره ها و نقطه نظرات و اظهارات و نوشته های اهل قلم و روشنفکران و غیره، این مناظره شاید در نقطه ای دیگر و در سطحی دیگر قرار دارد، از آن دست که هرکس باید ببیند.
تفاوت دو پارادایم نگریستن و اندیشیدن به انتخابات و وضعیت ایران در این مناظره روشنگر بسیاری از مسائل و پرسش هاست.
https://www.youtube.com/live/6NNeNdU43_g?si=9gfpRJTeIZCiOrVw
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
در بین تمامی حرف ها و مناظره ها و نقطه نظرات و اظهارات و نوشته های اهل قلم و روشنفکران و غیره، این مناظره شاید در نقطه ای دیگر و در سطحی دیگر قرار دارد، از آن دست که هرکس باید ببیند.
تفاوت دو پارادایم نگریستن و اندیشیدن به انتخابات و وضعیت ایران در این مناظره روشنگر بسیاری از مسائل و پرسش هاست.
https://www.youtube.com/live/6NNeNdU43_g?si=9gfpRJTeIZCiOrVw
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Youtube
- YouTube
Enjoy the videos and music you love, upload original content, and share it all with friends, family, and the world on YouTube.
📃در سالروز آغاز بزرگترین و تأثیرگزارترین جنبش آزادیخواهانه مردم ایران
✍️ #احسان_عزیزی
همان سال و در همان روزها هم نوشتم، جنبش #زن_زندگی_آزادی بزرگترین و بیسابقهترین کنش جمعی مردم ایران پس از انقلاب ۵۷ بود که سرشت و ماهیتی کاملاً مدرن، سکولار و دموکراتیک داشت. هیچیک از جنبشها و انقلابها و تحولات و تحرکات سیاسی ایران در دوران مدرت (معاصر) چنین ویژگیهایی نداشتند. جنبشی برآمده از درکی مدرن دربارهی بدن، زن، مرد، میل جنسی، سکس، دولت، حکومت، اقتصاد... یک برونریزی از مجموعه مطالباتی که برآمده از درک و خواست جمعی اموری بود که مردم ایران در انقلاب ۵۷ علیه آنها قیام کردند و اختیار تام یک سرکوب و واپسروی همهجانبه را به استبداد دینی واگذار کردند. از پی آن مقاومت در برابر مدرنیته و امر مدرن حالا نسلهایی برآمدهاند که حاضر شدند برای حق و حقوق از دست رفتهشان بهای بسیاری بپردازند، حتی اگر تمام این هزینهها قرار باشد صرفاً «یک قدم» رو به جلو باشد.
دست مریزاد بر این نسلها که فارغ از نتیجه، مسیری را پیمود و همچنان میپیماید که جز از طریق آن آیندهای بهتر را نمیتوان متصور شد؛ شعار #زن_زندگی_آزادی خود به تمامی ناکامیها و سرخوردگیها و حقوق سلب شدهی مردم ایران را مختصر و مفید در مقابل چشم استبداد و جهانیان قرار داد.
این جنبش و پیامدهای آن هنوز ادامه دارد، چنانچه از شهریور 1401 به بعد هیچ چیز نه برای مردم و هواداران این جنبش و نه برای حاکمیت مستبد دیگر مثل سابق نشد. نشانههای تداوم آن را در احساسات و افکار و رفتار عموم مردم در کوچه و خیابان میتوان دید، تغییرات حتی کوچک اما به لحاظ نمادین و معنایی بسیار بزرگ.
همان مردمی که در ۵۷ بحرانها و ترسهای روحی و روانی خود از مواجهه با امر مدرن و جهان مدرن را آنگونه برونریزی کرد که هیچ اثری از توسعه و تمدن آنگونه که بود در سیاستهای حکومت پسا انقلابی باقی نماند، امروز در مقابل تحجر و ارتجاع ایستاد و این لحظهای از تاریخ معاصر ایران را رقم زد که شاید بتوان گفت از مشروطیت تاکنون منتظرش بودیم.
این جنبش مدنی و اجتماعی بیش از هرچیز درحال عقب نشاندن امر سیاسی و ایدئولوژیک از تمامی عرصهها و ساحتهایی است که توتالیتاریسم دینی سعی در دخل و تصرف در آن دارد.
اما هنوز برای تحلیل و مفهومسازی و نظریهپردازی و فهم عمیق و دقیق آنچه رخ داده بسیار زود است. اهمیت این لحظه و این مقطع از تاریخ معاصر ایران را شاید آیندگانی که طعم شیرین #آزادی و #زندگی و #برابری_حقوق #زن و #مرد را میچشند بهتر بدانند و درک کنند. شاید آنها بهتر بتوانند آن را فهم و توصیف و دربارهی آن قضاوت کنند؛ نیروها و جریانهایی که مستقیم یا غیرمستقیم در مقابل این جنبش و مطالبات به حق معترضان ایستادند را بهتر ردیابی و شناسایی کنند.
شاید آنها بهتر از ما بتوانند وضعیتی را توضیح دهند که در آن فمنیستها و چپها و سلطنتطلبها و انواع نیروهای ارتجاعی و تمامیتخواه غیردموکراتیک چگونه در قامت و کالبد اپوزیسیون دموکراسیخواه و دلسوز مردم ایران کوشیدند این جنبش را به نفع خود تصاحب و مصادره کنند. و چگونه برخی روشنفکران همدست استبداد دینی سعی در مهار مطالبات و تقلیل و فروکاستن آنها به امور پیش پاافتاده کردند و حتی چگونه مطالبات مسلمترین حقوق انسانی از جمله «پوشش اختیاری» را سطحی و پیش پاافتاده جا زدند. شاید آیندگان بهتر دریابند که روشنفکران چه انحرافهای بزرگی در مسیر ترقی و توسعه و آبادانی و رسیدن به جامعهای متمدن ایجاد کردند.
و عده ای دیگر سر در ترسهای خود سر فرو کردند و فریاد وااسفا و هیهات راه انداختند که مردم چه نشستهاید که ایران تجزیه شد و پابرهنه به آغوش استبداد دینی گریختند و درجهت رأی جمع کردن برای عملههای استبداد توییت زدند و به منبر رفتند و گلو دریدند و انشاء نوشتند.
شاید آیندگان بهتر بتوانند سربرآوردن جنبشی چنین مترقی و مدرن از دل ویرانههای کشوری که قرنها زیر بار استبداد و نزدیک به نیم قرن زیر سرکوب و مرگآفرینی استبداد دینی به سر میبرد را توضیح دهند. شاید آنها رمز و رازهای چرایی و سرانجام اینهمه خون ریخته شده و اینهمه بدن سلاخی شده و گلوله خورده را بهتر دریابند و بتوانند دلایل محکمتری برای ستایش و پاسداشت این جانهای ستانده شده داشته باشند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ #احسان_عزیزی
همان سال و در همان روزها هم نوشتم، جنبش #زن_زندگی_آزادی بزرگترین و بیسابقهترین کنش جمعی مردم ایران پس از انقلاب ۵۷ بود که سرشت و ماهیتی کاملاً مدرن، سکولار و دموکراتیک داشت. هیچیک از جنبشها و انقلابها و تحولات و تحرکات سیاسی ایران در دوران مدرت (معاصر) چنین ویژگیهایی نداشتند. جنبشی برآمده از درکی مدرن دربارهی بدن، زن، مرد، میل جنسی، سکس، دولت، حکومت، اقتصاد... یک برونریزی از مجموعه مطالباتی که برآمده از درک و خواست جمعی اموری بود که مردم ایران در انقلاب ۵۷ علیه آنها قیام کردند و اختیار تام یک سرکوب و واپسروی همهجانبه را به استبداد دینی واگذار کردند. از پی آن مقاومت در برابر مدرنیته و امر مدرن حالا نسلهایی برآمدهاند که حاضر شدند برای حق و حقوق از دست رفتهشان بهای بسیاری بپردازند، حتی اگر تمام این هزینهها قرار باشد صرفاً «یک قدم» رو به جلو باشد.
دست مریزاد بر این نسلها که فارغ از نتیجه، مسیری را پیمود و همچنان میپیماید که جز از طریق آن آیندهای بهتر را نمیتوان متصور شد؛ شعار #زن_زندگی_آزادی خود به تمامی ناکامیها و سرخوردگیها و حقوق سلب شدهی مردم ایران را مختصر و مفید در مقابل چشم استبداد و جهانیان قرار داد.
این جنبش و پیامدهای آن هنوز ادامه دارد، چنانچه از شهریور 1401 به بعد هیچ چیز نه برای مردم و هواداران این جنبش و نه برای حاکمیت مستبد دیگر مثل سابق نشد. نشانههای تداوم آن را در احساسات و افکار و رفتار عموم مردم در کوچه و خیابان میتوان دید، تغییرات حتی کوچک اما به لحاظ نمادین و معنایی بسیار بزرگ.
همان مردمی که در ۵۷ بحرانها و ترسهای روحی و روانی خود از مواجهه با امر مدرن و جهان مدرن را آنگونه برونریزی کرد که هیچ اثری از توسعه و تمدن آنگونه که بود در سیاستهای حکومت پسا انقلابی باقی نماند، امروز در مقابل تحجر و ارتجاع ایستاد و این لحظهای از تاریخ معاصر ایران را رقم زد که شاید بتوان گفت از مشروطیت تاکنون منتظرش بودیم.
این جنبش مدنی و اجتماعی بیش از هرچیز درحال عقب نشاندن امر سیاسی و ایدئولوژیک از تمامی عرصهها و ساحتهایی است که توتالیتاریسم دینی سعی در دخل و تصرف در آن دارد.
اما هنوز برای تحلیل و مفهومسازی و نظریهپردازی و فهم عمیق و دقیق آنچه رخ داده بسیار زود است. اهمیت این لحظه و این مقطع از تاریخ معاصر ایران را شاید آیندگانی که طعم شیرین #آزادی و #زندگی و #برابری_حقوق #زن و #مرد را میچشند بهتر بدانند و درک کنند. شاید آنها بهتر بتوانند آن را فهم و توصیف و دربارهی آن قضاوت کنند؛ نیروها و جریانهایی که مستقیم یا غیرمستقیم در مقابل این جنبش و مطالبات به حق معترضان ایستادند را بهتر ردیابی و شناسایی کنند.
شاید آنها بهتر از ما بتوانند وضعیتی را توضیح دهند که در آن فمنیستها و چپها و سلطنتطلبها و انواع نیروهای ارتجاعی و تمامیتخواه غیردموکراتیک چگونه در قامت و کالبد اپوزیسیون دموکراسیخواه و دلسوز مردم ایران کوشیدند این جنبش را به نفع خود تصاحب و مصادره کنند. و چگونه برخی روشنفکران همدست استبداد دینی سعی در مهار مطالبات و تقلیل و فروکاستن آنها به امور پیش پاافتاده کردند و حتی چگونه مطالبات مسلمترین حقوق انسانی از جمله «پوشش اختیاری» را سطحی و پیش پاافتاده جا زدند. شاید آیندگان بهتر دریابند که روشنفکران چه انحرافهای بزرگی در مسیر ترقی و توسعه و آبادانی و رسیدن به جامعهای متمدن ایجاد کردند.
و عده ای دیگر سر در ترسهای خود سر فرو کردند و فریاد وااسفا و هیهات راه انداختند که مردم چه نشستهاید که ایران تجزیه شد و پابرهنه به آغوش استبداد دینی گریختند و درجهت رأی جمع کردن برای عملههای استبداد توییت زدند و به منبر رفتند و گلو دریدند و انشاء نوشتند.
شاید آیندگان بهتر بتوانند سربرآوردن جنبشی چنین مترقی و مدرن از دل ویرانههای کشوری که قرنها زیر بار استبداد و نزدیک به نیم قرن زیر سرکوب و مرگآفرینی استبداد دینی به سر میبرد را توضیح دهند. شاید آنها رمز و رازهای چرایی و سرانجام اینهمه خون ریخته شده و اینهمه بدن سلاخی شده و گلوله خورده را بهتر دریابند و بتوانند دلایل محکمتری برای ستایش و پاسداشت این جانهای ستانده شده داشته باشند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Imgur
Discover the magic of the internet at Imgur, a community powered entertainment destination. Lift your spirits with funny jokes, trending memes, entertaining gifs, inspiring stories, viral videos, and so much more from users.
🛑زنی که در «پستوی خانه نهان نماند»
این کنش پرستو احمدی تمامی عناصر و شعارهای جنبش #زن_زندگی_آزادی را در خود دارد. از آن دست کنشهای سیاسی که در راستای زندگی، مطالبات زمینی و حقوقی مدنی و مدرن، برآمده از سوژگی و فردیت، در پی تأکید، تأیید و تثبیت حضور بدن، جنسیت و مبارزهای آشکار برای «آزادی» بدون هیچ لکنت و حرف پیش و پس است.
بدیهی است که مرتجعین در قامت روحانیت، روشنفکر دینی، روشنفکر، فلسفهخوان و جامعهشناس و هر عنوان دیگری اگر به چنین دست کنشهایی حمله نکنند، از سر استیصال در برابر آن سکوت خواهند کرد. سکوتی از سر تمایل به ندیدن و نشنیدن. چراکه رویارویی در برابر چنین سوژههای فعالی، بهخودی خود محو و ذوب در ولایت و ایدئولوژیهای ناسوژههای سرخ و سیاه را به چالش میکشد. از اینروست که چپ جنبش #زن_زندگی_آزادی را با وقاحت تمام مبتذل خواند و همچنان حریصانه کوشید آن را به تصرف خود درآورد.
✍️ #احسان_عزیزی
اجرای زندهی پرستو احمدی، خوانندهٔ زنی که در یکی از کاروانسراهای ایران برگزار شد و بهصورت زنده از یوتیوب او پخش شد را میتوانید اینجا ببینید:
https://youtu.be/oYcaDHEnhbU
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
این کنش پرستو احمدی تمامی عناصر و شعارهای جنبش #زن_زندگی_آزادی را در خود دارد. از آن دست کنشهای سیاسی که در راستای زندگی، مطالبات زمینی و حقوقی مدنی و مدرن، برآمده از سوژگی و فردیت، در پی تأکید، تأیید و تثبیت حضور بدن، جنسیت و مبارزهای آشکار برای «آزادی» بدون هیچ لکنت و حرف پیش و پس است.
بدیهی است که مرتجعین در قامت روحانیت، روشنفکر دینی، روشنفکر، فلسفهخوان و جامعهشناس و هر عنوان دیگری اگر به چنین دست کنشهایی حمله نکنند، از سر استیصال در برابر آن سکوت خواهند کرد. سکوتی از سر تمایل به ندیدن و نشنیدن. چراکه رویارویی در برابر چنین سوژههای فعالی، بهخودی خود محو و ذوب در ولایت و ایدئولوژیهای ناسوژههای سرخ و سیاه را به چالش میکشد. از اینروست که چپ جنبش #زن_زندگی_آزادی را با وقاحت تمام مبتذل خواند و همچنان حریصانه کوشید آن را به تصرف خود درآورد.
✍️ #احسان_عزیزی
اجرای زندهی پرستو احمدی، خوانندهٔ زنی که در یکی از کاروانسراهای ایران برگزار شد و بهصورت زنده از یوتیوب او پخش شد را میتوانید اینجا ببینید:
https://youtu.be/oYcaDHEnhbU
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY