جامعهشناسی
📝 دربارهی «زنشدن» ✍️ #مسعود_ریاحی زنی که در سمتِ چپِ تصویر است، در بخشی از این ترانه میخواند: «میآید[میآیم] و نجاتت میدهد»آنچه خوانده میشود، ترانهای عربیست که گفته میشود، بسیاری از زنان.... متن کامل
📝 دربارهی «زنشدن»
✍️ #مسعود_ریاحی
زنی که در سمتِ چپِ تصویر است، در بخشی از این ترانه میخواند: «میآید[میآیم] و نجاتت میدهد»آنچه خوانده میشود، ترانهای عربیست که گفته میشود، بسیاری از زنان، آن را برای عزیزانشان که زندانیشده بودند، میخواندند، در پشتِ دیوارهای زندان؛ البته با یک تمهید تکاندهنده؛ آنها بهخاطر اینکه زندانبانها درست متوجه نشوند که ترانه چهچیز را نوید میدهد، یک حرف «ل» به برخی کلمات اضافه میکنند تا نامفهوم شود؛ از زبانِ رسمی و مرسوم دور شود. آنچه این زنان انجام میدادند، شکلی از «تاسیس یک زبان» بود. زبانی متولد شده، برای مقاومت، برای واندادن، برای دادن نویدِ «روزی که خواهیم آورد»، «روزِ نجات».
ژیل دلوز و گاتاری با در نظر گرفتن شکل ظاهری درخت (عمودی و روبه بالا) و ریزوم (افقی و پیشرونده به هر سو) استدلال میکنند که دو نوع تفکر کاملاً متفاوت وجود دارد: «تفکر درختی» و «تفکر ریزومی» تفکر درختی با ارتباطات عمودی، خطی و گوشبهفرمان سروکار دارد، اما تفکر ریزومی فضاها و ارتباطات همهجانبه و چندگانه و افقی را به ذهن متبادر میکند. تفکر درختی بیانگر فلسفهی بودن و سکون است، درحالیکه تفکر ریزومی، پویا بوده و مرزبندیهای تفکر خطی در آن غایب است. نگاه ریزومی مخالف تمرکز و نظم رایج است و تصویری از کوچِ دایمی را تداعی میکند. ریزومها ریشههای فرعی گیاهاند و در فواصل میانی ریشهی اصلی گیاه میرویند و با قطع بخشی از ساقهی ریزوم، گیاه نه خشکشده و نه از بین میرود، بلکه در همان زیرخاک گسترشیافته و جوانههای تازه خلق میکند. دلوز از استعاره ریزوم و درخت، صورتبندی جدیدی از «زنشدن» بدست میآورد. #دلوز، زن شدن را چیزی شبیه به زیست و حرکت ریزومها فهم میکند.
زنشدن، چونانِ زیستِ ریزومها، آنچیزیست که گفتمانِ غالبِ صُلب را برهم میزند و امکانهای تازه خلق میکند؛ چونان زنانِ مذکور که زبانِ رایج و رسمی را که زندانبانها بر آن مسلطاند، برهم میزنند و مقاومت تازهای را ممکن میکنند و در معنای استعاریاش، حیات درخت مقاومت را به ریزوم تازهای پیوند میزند.
در اینجا، ترانهی زنِ سمتِ چپ، به ترانه #زن سمت راست، پیوند میخورد و اتصالِ تازهای برقرار میشود، با زنی که به زبانی دیگر میخواند، ترانهای اسپانیایی که ظاهرا زنان هنگام کار و کارگری میخواندند(از نانپختن و غیره) که ایدهی حرکات و موسیقیِ تولیدشدهشان از رفتار و مناسک نانپختن گرفته شده.
ریزوم را حتی اگر قطع هم کنند، در جهتی دیگر، به حرکت خود ادامه میدهد.
#زن_شدن
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ #مسعود_ریاحی
زنی که در سمتِ چپِ تصویر است، در بخشی از این ترانه میخواند: «میآید[میآیم] و نجاتت میدهد»آنچه خوانده میشود، ترانهای عربیست که گفته میشود، بسیاری از زنان، آن را برای عزیزانشان که زندانیشده بودند، میخواندند، در پشتِ دیوارهای زندان؛ البته با یک تمهید تکاندهنده؛ آنها بهخاطر اینکه زندانبانها درست متوجه نشوند که ترانه چهچیز را نوید میدهد، یک حرف «ل» به برخی کلمات اضافه میکنند تا نامفهوم شود؛ از زبانِ رسمی و مرسوم دور شود. آنچه این زنان انجام میدادند، شکلی از «تاسیس یک زبان» بود. زبانی متولد شده، برای مقاومت، برای واندادن، برای دادن نویدِ «روزی که خواهیم آورد»، «روزِ نجات».
ژیل دلوز و گاتاری با در نظر گرفتن شکل ظاهری درخت (عمودی و روبه بالا) و ریزوم (افقی و پیشرونده به هر سو) استدلال میکنند که دو نوع تفکر کاملاً متفاوت وجود دارد: «تفکر درختی» و «تفکر ریزومی» تفکر درختی با ارتباطات عمودی، خطی و گوشبهفرمان سروکار دارد، اما تفکر ریزومی فضاها و ارتباطات همهجانبه و چندگانه و افقی را به ذهن متبادر میکند. تفکر درختی بیانگر فلسفهی بودن و سکون است، درحالیکه تفکر ریزومی، پویا بوده و مرزبندیهای تفکر خطی در آن غایب است. نگاه ریزومی مخالف تمرکز و نظم رایج است و تصویری از کوچِ دایمی را تداعی میکند. ریزومها ریشههای فرعی گیاهاند و در فواصل میانی ریشهی اصلی گیاه میرویند و با قطع بخشی از ساقهی ریزوم، گیاه نه خشکشده و نه از بین میرود، بلکه در همان زیرخاک گسترشیافته و جوانههای تازه خلق میکند. دلوز از استعاره ریزوم و درخت، صورتبندی جدیدی از «زنشدن» بدست میآورد. #دلوز، زن شدن را چیزی شبیه به زیست و حرکت ریزومها فهم میکند.
زنشدن، چونانِ زیستِ ریزومها، آنچیزیست که گفتمانِ غالبِ صُلب را برهم میزند و امکانهای تازه خلق میکند؛ چونان زنانِ مذکور که زبانِ رایج و رسمی را که زندانبانها بر آن مسلطاند، برهم میزنند و مقاومت تازهای را ممکن میکنند و در معنای استعاریاش، حیات درخت مقاومت را به ریزوم تازهای پیوند میزند.
در اینجا، ترانهی زنِ سمتِ چپ، به ترانه #زن سمت راست، پیوند میخورد و اتصالِ تازهای برقرار میشود، با زنی که به زبانی دیگر میخواند، ترانهای اسپانیایی که ظاهرا زنان هنگام کار و کارگری میخواندند(از نانپختن و غیره) که ایدهی حرکات و موسیقیِ تولیدشدهشان از رفتار و مناسک نانپختن گرفته شده.
ریزوم را حتی اگر قطع هم کنند، در جهتی دیگر، به حرکت خود ادامه میدهد.
#زن_شدن
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY