قناری
گرچه قناری هیچ شباهتی به سگ ندارد، اما در واقع نامِ سگ را روی آن گذاشتهاند.
واژۀ «قناری» تلفظی از واژۀ فرانسویِ canari (کاناری) است که از ریشۀ لاتینی و به معنیِ «مربوط به سگها»ست.
داستان از این قرار است که وقتی دریانوردانِ اسپانیایی در قرنِ پانزدهمِ میلادی پا به جزایری در شمالِ غربیِ آفریقا گذاشتند، سگهای وحشیِ بزرگی در آنجا دیدند، به همین علت آنجا را «جزایرِ سگها» (به اسپانیایی: Islas Canarias) یا «جزایرِ کاناری» نامیدند.
بعدها پرندۀ کوچکِ آوازخوانی از آن جزایر به دیگر نقاطِ جهان برده شد که به اعتبارِ منشأش آن را «کاناری» یا به قولِ ما «قناری» خواندند.
#واژهشناسی
گرچه قناری هیچ شباهتی به سگ ندارد، اما در واقع نامِ سگ را روی آن گذاشتهاند.
واژۀ «قناری» تلفظی از واژۀ فرانسویِ canari (کاناری) است که از ریشۀ لاتینی و به معنیِ «مربوط به سگها»ست.
داستان از این قرار است که وقتی دریانوردانِ اسپانیایی در قرنِ پانزدهمِ میلادی پا به جزایری در شمالِ غربیِ آفریقا گذاشتند، سگهای وحشیِ بزرگی در آنجا دیدند، به همین علت آنجا را «جزایرِ سگها» (به اسپانیایی: Islas Canarias) یا «جزایرِ کاناری» نامیدند.
بعدها پرندۀ کوچکِ آوازخوانی از آن جزایر به دیگر نقاطِ جهان برده شد که به اعتبارِ منشأش آن را «کاناری» یا به قولِ ما «قناری» خواندند.
#واژهشناسی
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
The Bed of Procrustes
در اساطیرِ یونان آمدهاست که
آهنگر و راهزنِ غولپیکرِ رذلی به نامِ پروکروستس هر رهگذری را که مییافت به زور رویِ تختخوابی آهنی میخواباند. اگر قدِ شخص کوتاهتر از طولِ تخت بود، آنقدر بدنش را میکشید تا به اندازه شود. و اگر قدِ شخص بلندتر از تخت بود، قسمتِ اضافیِ پاهایش را قطع میکرد تا به اندازه شود.
در اساطیرِ یونان آمدهاست که
آهنگر و راهزنِ غولپیکرِ رذلی به نامِ پروکروستس هر رهگذری را که مییافت به زور رویِ تختخوابی آهنی میخواباند. اگر قدِ شخص کوتاهتر از طولِ تخت بود، آنقدر بدنش را میکشید تا به اندازه شود. و اگر قدِ شخص بلندتر از تخت بود، قسمتِ اضافیِ پاهایش را قطع میکرد تا به اندازه شود.
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
تلفظِ درستِ نامِ این ساعتِ سوئیسی تیسو است، نه تیسوت.
طبقِ قواعدِ تلفظِ فرانسوی، حرفِ t آخر خوانده نمیشود.
#تلفظ
طبقِ قواعدِ تلفظِ فرانسوی، حرفِ t آخر خوانده نمیشود.
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
David Suchet
دیوید ساچِت؟ نه!
دیوید سوچِت؟ نه!
دیوید ساچه؟ نه!
دیوید سوچه؟ نه!
دیوید ساشِت؟ نه!
دیوید سوشِت؟ نه!
دیوید ساشه؟ نه!
دیوید سوشه؟ نه!
دیوید سوشِی؟ آفرین!
#تلفظ
دیوید ساچِت؟ نه!
دیوید سوچِت؟ نه!
دیوید ساچه؟ نه!
دیوید سوچه؟ نه!
دیوید ساشِت؟ نه!
دیوید سوشِت؟ نه!
دیوید ساشه؟ نه!
دیوید سوشه؟ نه!
دیوید سوشِی؟ آفرین!
#تلفظ
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
درست تلفظ کنیم (۵)
در عربی «اِستِواء» (در اصل: اِستِوای) مصدرِ بابِ اِفتِعال، از ریشۀ «سوی»، و به معنیِ تساوی و برابری و مساوات است. چون خطِ فرضیِ اِستِوا کُرۀ زمین را به دو نیمکُرۀ مساوی تقسیم میکند، آن را چنین نامیدهاند. معادلِ انگلیسیِ آن یعنی equator هم از ریشۀ لاتینی و به معنیِ مساویکننده و برابرکننده است.
خیلیها تحتِ تأثیرِ تلفظِ «اُستُوار»، واژۀ «اِستِوا» را به غلط «اُستُوا» تلفظ میکنند.
پس بگوییم
خطِ اِستِوا
آب و هوای/ مناطقِ/ میوههای اِستِوایی
و نگوییم
خطِ اُستُوا
آب و هوای/ مناطقِ/ میوههای اُستُوایی
#تلفظ
در عربی «اِستِواء» (در اصل: اِستِوای) مصدرِ بابِ اِفتِعال، از ریشۀ «سوی»، و به معنیِ تساوی و برابری و مساوات است. چون خطِ فرضیِ اِستِوا کُرۀ زمین را به دو نیمکُرۀ مساوی تقسیم میکند، آن را چنین نامیدهاند. معادلِ انگلیسیِ آن یعنی equator هم از ریشۀ لاتینی و به معنیِ مساویکننده و برابرکننده است.
خیلیها تحتِ تأثیرِ تلفظِ «اُستُوار»، واژۀ «اِستِوا» را به غلط «اُستُوا» تلفظ میکنند.
پس بگوییم
خطِ اِستِوا
آب و هوای/ مناطقِ/ میوههای اِستِوایی
و نگوییم
خطِ اُستُوا
آب و هوای/ مناطقِ/ میوههای اُستُوایی
#تلفظ
بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثۀ عشق تر است.
سهرابِ سپهری
Nothing is better than meeting eyes that are wet with the incident of love.
Sohrab Sepehri
Translated by Behruz Safarzadeh
#ترجمه_شعر
سهرابِ سپهری
Nothing is better than meeting eyes that are wet with the incident of love.
Sohrab Sepehri
Translated by Behruz Safarzadeh
#ترجمه_شعر
آیا به طالعبینی اعتقاد دارید؟
Anonymous Poll
5%
بله، کاملاً اعتقاد دارم.
28%
بله، تا حدودی اعتقاد دارم.
68%
نه، اعتقاد ندارم.