Forwarded from فرهنگستان زبان و ادب فارسی
Forwarded from گزینگویهها
همه گویند، ولی گفتۀ سعدی دگر است
رهیِ مُعیّری
You may hear poems written by everyone
But those written by Saadi are second to none
Translated by Behruz Safarzadeh
رهیِ مُعیّری
You may hear poems written by everyone
But those written by Saadi are second to none
Translated by Behruz Safarzadeh
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
هرکه با داناتر از خود جدل کند تا بدانند که داناست، بدانند که نادان است.
چون درآید مِهْ از تویی به سخُن/
گرچه بِهْ دانی، اعتراض مکن
سعدی
گلستان، بابِ هشتم
چون درآید مِهْ از تویی به سخُن/
گرچه بِهْ دانی، اعتراض مکن
سعدی
گلستان، بابِ هشتم
کدام بخش از کلیاتِ سعدی را بیشتر میپسندید؟
Anonymous Poll
40%
گلستان
14%
بوستان
42%
غزلیات
1%
قصاید
3%
هیچکدام
Forwarded from گزینگویهها
به سراغِ من اگر میآیید،
نرم و آهسته بیایید،
مبادا که تَرَک بردارد
چینیِ نازکِ تنهاییِ من.
سهرابِ سپهری
If you are going to visit me,
Please walk gently
Lest the thin porcelain of my solitude cracks.
Sohrab Sepehri
Translated by Behruz Safarzadeh
نرم و آهسته بیایید،
مبادا که تَرَک بردارد
چینیِ نازکِ تنهاییِ من.
سهرابِ سپهری
If you are going to visit me,
Please walk gently
Lest the thin porcelain of my solitude cracks.
Sohrab Sepehri
Translated by Behruz Safarzadeh
Forwarded from گزینگویهها
پافشاری و استقامتِ میخ
سزد ار عبرتِ بشر گردد
هرچه کوبند بیش بر سرِ او
پافشاریش بیشتر گردد
ملکالشعرا بهار
سزد ار عبرتِ بشر گردد
هرچه کوبند بیش بر سرِ او
پافشاریش بیشتر گردد
ملکالشعرا بهار
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
جهنم (سروده به سالِ ۱۲۸۷ش)
ترسم من از جهنم و آتشفشانِ او
وآن مالکِ عذاب و عمودِ گرانِ او
آن اژدهای او که دُمش هست صد ذِراع
وآن آدمی که رفته میانِ دهانِ او
آن کرکسی که هست تنش همچو کوهِ قاف
بر شاخۀ درختِ جَحیم آشیانِ او
آن رودِ آتشین که در او بگذرد سَعیر
وآن مارِ هشتپا و نهنگِ کلانِ او
آن آتشین درخت کهز آتش دمیدهاست
وآن میوههای چون سرِ اهریمنانِ او
وآن کاسۀ شرابِ حَمیمی که هرکه خورد
از ناف مشتعل شودش تا زبانِ او
آن گرزِ آتشین که فرودآید از هوا
بر مغزِ شخصِ عاصی و بر استخوانِ او
آن چاهِ ویل در طبقهیْ هفتمین که هست
تابوتِ دشمنانِ علی در میانِ او
آن عقربی که خلق گریزند سوی مار
از زخمِ نیشِ پُرخطرِ جانستانِ او
جان میدهد خدا به گنهکار هر دمی
تا هر دمی از او بستانند جانِ او
از مو ضعیفتر بُوَد از تیغ تیزتر
آن پل که دادهاند به دوزخ نشانِ او...
ملکالشعرا بهار
دیوان، تهران: توس، ۱۳۶۸، ج ۱، ص ۱۵۸
ترسم من از جهنم و آتشفشانِ او
وآن مالکِ عذاب و عمودِ گرانِ او
آن اژدهای او که دُمش هست صد ذِراع
وآن آدمی که رفته میانِ دهانِ او
آن کرکسی که هست تنش همچو کوهِ قاف
بر شاخۀ درختِ جَحیم آشیانِ او
آن رودِ آتشین که در او بگذرد سَعیر
وآن مارِ هشتپا و نهنگِ کلانِ او
آن آتشین درخت کهز آتش دمیدهاست
وآن میوههای چون سرِ اهریمنانِ او
وآن کاسۀ شرابِ حَمیمی که هرکه خورد
از ناف مشتعل شودش تا زبانِ او
آن گرزِ آتشین که فرودآید از هوا
بر مغزِ شخصِ عاصی و بر استخوانِ او
آن چاهِ ویل در طبقهیْ هفتمین که هست
تابوتِ دشمنانِ علی در میانِ او
آن عقربی که خلق گریزند سوی مار
از زخمِ نیشِ پُرخطرِ جانستانِ او
جان میدهد خدا به گنهکار هر دمی
تا هر دمی از او بستانند جانِ او
از مو ضعیفتر بُوَد از تیغ تیزتر
آن پل که دادهاند به دوزخ نشانِ او...
ملکالشعرا بهار
دیوان، تهران: توس، ۱۳۶۸، ج ۱، ص ۱۵۸
Forwarded from گزینگویهها
بدرقه
حرفِ اضافۀ «به» در اصل بَد یا پَد بودهاست و امروزه نیز هنوز با تلفظِ بِد کاربردِ محدودی دارد:
بِدان: به آن
بِدین: به این
بِدین ترتیب: به این ترتیب
بِدین وسیله: به این وسیله
واژۀ بَدرَقة یا بَذرَقة عربیشدۀ (مُعرّبِ) بَدرَهِ فارسی است، که مرکب از دو جزءِ بَد (به) + ره (راه) است.
بدرقه یعنی به راه با کسی رفتن برای محافظتش.
بعضی فرهنگنویسانِ عربی جزءِ اولِ بدرقه، یعنی بد، را همان واژۀ بد (مقابلِ خوب) پنداشته و در ریشهشناسیاش به خطا رفتهاند و آن را «راهِ بد» (!) معنی کردهاند:
البَذرَقة مأخوذة مِن بَد و راه في الفارِسیة و مَعناهُ الطّریقُ الرّديء. (ذیلِ اقربالموارد)
#واژهشناسی
حرفِ اضافۀ «به» در اصل بَد یا پَد بودهاست و امروزه نیز هنوز با تلفظِ بِد کاربردِ محدودی دارد:
بِدان: به آن
بِدین: به این
بِدین ترتیب: به این ترتیب
بِدین وسیله: به این وسیله
واژۀ بَدرَقة یا بَذرَقة عربیشدۀ (مُعرّبِ) بَدرَهِ فارسی است، که مرکب از دو جزءِ بَد (به) + ره (راه) است.
بدرقه یعنی به راه با کسی رفتن برای محافظتش.
بعضی فرهنگنویسانِ عربی جزءِ اولِ بدرقه، یعنی بد، را همان واژۀ بد (مقابلِ خوب) پنداشته و در ریشهشناسیاش به خطا رفتهاند و آن را «راهِ بد» (!) معنی کردهاند:
البَذرَقة مأخوذة مِن بَد و راه في الفارِسیة و مَعناهُ الطّریقُ الرّديء. (ذیلِ اقربالموارد)
#واژهشناسی
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
Forwarded from گزینگویهها (بهروز صفرزاده)
در کدام صفحۀ شناسنامه دینِ شما ذکر شدهاست؟
Anonymous Quiz
29%
صفحۀ اول
9%
صفحۀ دوم
3%
صفحۀ سوم
1%
صفحۀ چهارم
58%
هیچکدام
بعضیها روزی چند ساعت در فضای مجازی میچرخند، ولی هنوز یک بار هم تمامِ صفحاتِ شناسنامهشان را دقیق نخواندهاند. 😁
مطمئن باشید فحشِ مادرقحبه (با عرضِ معذرت) هیچ ربطی به قهوه ندارد. 😄
ما در قهوه شکر میریزیم. 😁
#واژهشناسی
#املا
ما در قهوه شکر میریزیم. 😁
#واژهشناسی
#املا
کدِ ملیتان چندرقمی است؟
Anonymous Poll
1%
هفترقمی
2%
هشترقمی
4%
نُهرقمی
78%
دهرقمی
5%
یازدهرقمی
1%
دوازدهرقمی
10%
نمیدانم و میخواهم نتیجه را ببینم.