مدرسه‌ رهایی
2.16K subscribers
6.57K photos
2.02K videos
188 files
4.76K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است.

با نگاهی به سایر جنبش‌های
#اجتماعی، #صنفی و #مدنی
____________________________

#مدرسه_رهایی
Download Telegram
🔴 در حالی نهادهای معاف از مالیات بودجه های مردم را صرف ساختن سریال هایی چون پایتخت می کنند و سلیبریتی های حکومتی بازتولید میشوند که در #آموزش_پرورش فقدان بودجه بیداد می کند.
#بودجه_عادلانه_برای_آموزش
🔴ضرب و شتم و بازداشت #محمد_حبیبی و لزوم رجعت مسئولین به قانون اساسی🔴

اصل ۲۳ قانون اساسی؛
تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.

♦️ عقیده محمد حبیبی #حق_شرایط_زیستن_برابر_برای_همه است، بر طبق تمامی اصول قانونی و انسانی.
محمد حبیبی #معلم_اندیشه و چگونه اندیشیدن است.

اصل ۲۴ قانون اساسی؛
آزادی مطبوعات و نشریات در بیان مطالب خود، با رعایت مبانی اسلام و حقوق عمومی.
( که بر طبق تفسیر مفسران قانون، روح و مبنای این اصل همان #آزادی_بیان_و_قلم است).

♦️محمد حبیبی یک معلم-نویسنده است که در تمامی نوشته هایش بر #حقوق_قانونی_همه_مردم؛ از جمله دانش آموزان، معلمان، بازنشستگان و ... تاکید میکند.

اصل ۲۶ قانون اساسی؛
تشکیل احزاب، تشکل ها، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و ... آزاد است.

♦️محمد حبیبی عضو کانون صنفی معلمان است که تشکلی قانونی و صنفی است. و یکی از مطالبات همیشگی او #حق_تشکل_یابی_مستقل است.

اصل ۲۷ قانون اساسی:
تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد، آزاد است.

♦️محمدحبیبی در #تجمع_قانونی
معلمان که بمناسبت بزرگداشت هفته معلم!!! و به دعوت شورای هماهنگی تشکل های قانونی، در مقابل سازمان دولتی برنامه و بودجه برگزار شد شرکت کرده است.
و ضرب و شتم- دستگیری و محروم کردن وی از حقوق اولیه انسانی- در تضاد آشکار با قانون اساسی جمهوری اسلامی است.

اصل ۲۹ قانون اساسی؛
برخورداری از تامین اجتماعی: از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کارافتادگی و ...

♦️محمد حبیبی خواستار #حق_بیمه برای همه و افزایش #حقوق_بازنشستگان است.

اصل ۳۰ قانون اساسی؛
دولت موظف است وسایل #آموزش_پرورش_رایگان را برای همه تا پایان دوره متوسطه فراهم کند.

♦️ازجمله مطالبات محمدحبیبی #آموزش_رایگان برای همه کودکان است، که در تمامی نوشته های او به چشم میخورد.

اصل ۴۳ قانون اساسی؛
برای تامین استقلال اقتصادی و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای اساسی انسان:

بند ۱ اصل ۴۳؛ تامین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، درمان و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه

بند ۲ اصل ۴۳؛ تامین شرایط و امکانات کار برای همه برای رسیدن به اشتغال کامل و ...

♦️محمد حبیبی خواستار تامین حقوق مکفی، ارتقا #معیشت معلمان، استخدام و پاسخگویی به مطالبات معلمان #حق_التدریس و فراهم کردن شرایط کار و فقرزدایی از جامعه است.

📣 بر طبق تمامی این اصول قانون اساسی؛
تعرض، ضرب و شتم و بازداشت #محمد_حبیبی و نگهداری غیر قانونی وی، در زندان بزرگ تهران- علیرغم مشکلات جسمی ناشی از نحوه دستگیری غیر انسانی و ضرب و شتم هنگام بازداشت- محکوم و مطرود است.

📌 #رجعت_به_قانون
لطفا حداقل به قانون خویش پایبند باشید.
و به حق انسانی و قانونیِ؛
انتقاد، اعتراض، ابراز عقیده و بیان، نوشتن از مردم و برای مردم، احترام بگذارید. و محمد حبیبی را آزاد کنید.
او فقط یک فرد نیست یک اندیشه است.

#برای_محمدحبیبی
https://tttttt.me/edalatxah
💠 #بودجه۱۴۰۰_آموزش_و_پرورش_۱
« بایدها و نبایدها»

🔹 #محمد_مالجو

#قسمت_اول

موضوع بحث ارائه یک طرح کلی است که کدام نوع از انواع توازن قوای نیروهای سیاسی،
اقتصادی،اجتماعی،خصوصاً در سطح ملی این برونداد را و این ویژگی‌های معیوب را برای بودجه ۱۴۰۰ و البته سال‌های گذشته هم به بار آورده است.

در واقع در یک سطح کلان و تجریدی موضوع بحث اقتصاد سیاسی بودجه سال ۱۴۰۰ آموزش و پرورش است. اقتصاد سیاسی آن شاخه‌ای از دانش است که امور گوناگون اقتصادی را در بستر مناسبات قدرت مطالعه می‌کند.

موضوع بحث ما نیز مناسبات قدرتی است که در جامعه جاری و ساری است و برون‌دادش در بسیاری از زمینه‌ها از جمله بودجه ۱۴۰۰ آموزش و پرورش مطرح می شود.
این چارچوب تحلیلی را من در ۵ سطح عرضه می‌کنم. در جریان بحث به ۵ نوع توازن قوای نابرابر در جامعه اشاره خواهم کرد که تا زمانی که این ۵ نوع توازن قوا برقرار باشد، بودجه ۱۴۰۰ و تمام سال‌های بعدی علی‌القاعده دارای عیب های بسیار بزرگی از این دست خواهد بود.

این چارچوب تحلیلی در خدمت این است که اگر معلمان به درستی مطالباتی صنفی دارند، ترجمه این مطالبات صنفی در آینه سیاست چه زبانی باید به خود بگیرد.

🔹 سطح اول، سرشت دوگانه ساختار قدرت سیاسی نظام مستقر در کشور در چند دهه اخیر است. به این معنا که بدنه حکومتی ما متشکل است از یک بخش انتخابی با همین کیفیتی که از انتخابات سراغ داریم و یک بخش به مراتب بزرگتر غیر انتخابی. نماد این بخش‌های غیرانتخابی را می‌توانیم در سه محور خلاصه کنیم:

محور اول، نهادهای نظامی و انتظامی هستند
محور دوم، انواع پرشمار بنیادها و سازمان های موازی دولت
محور سوم، انواع پرشمار نهادهای حکومتی و انقلابی هستند.

نه همه وظایف و دستورکارهای این مجموعه اما بخش قابل توجهی از این دستور کارها به نحوی موازی‌کاری با بخش انتخابی است که متجلی می‌شود در قوه مجریه، قوه مقننه، شوراهای شهر و بدنه های سیاسی از این نوع.

این بخش غیر انتخابی سوای غیر انتخابی بودن که خصلت اولش هست، در برابر بخش های انتخابی ناپاسخگوست. به طور مطلق اگر پاسخگویی وجود داشته باشد، در درون بدنه خودش است و بیرون از صحنه افکار عمومی؛ و به همین قیاس هیچگونه حسابرسی بیرون از کلیت خودش نزد جامعه یا بخش‌های انتخابی نظام سیاسی در جامعه ندارد.
این نوع آرایش قوا یعنی بدنه غیرانتخابی بزرگ و این میزان از بدنه انتخابی که سراغ داریم، چه نوع تاثیری در درآمدهای دولت و در هزینه‌ها و مخارج دولت دارد؟

چون موضوع بحث ما بودجه دولت است که بخش کوچکی از آن هم بودجه آموزش و پرورش است این نوع آرایش قوا و سرشت دوگانه قدرت سیاسی در ایران که ریشه در مناسبات حقوقی برآمده از قانون اساسی دارد و نیز مناسبات حقیقی که به خصوص در ۳۰ سال اخیر به زیان بخش های انتخابی تشدید شده است ،
۱. چه نوع تاثیری بر روی درآمدها و ۲. روی مخارج دولت دارد؟

ابتدا درآمدها: تاثیری که روی درآمدهای دولت دارد، محروم کردن دولت (قوه مجریه/ سازمان مالیاتی) از ظرفیت های مالیات‌ستانی است. در واقع به میزانی قابل توجه و تعیین کننده درآمدهای مالیاتی دولت را کاهش داده است. به این ترتیب که؛

اولاً، بخش وسیعی از نهادهای غیر انتخابی به رغم استفاده از امکانات محلی و ملی از معافیت مالیاتی برخوردارند.

ثانیاً، بخش‌هایی از این بدنه های غیر انتخابی مالیات می‌دهند، اما این مالیات صوری است. یعنی به ازای مالیاتی که می دهند، دریافت های مشابهی را در بودجه دولت از آن خودشان می کنند.

سوما، بخش‌های قابل توجهی از این بدنه غیر انتخابی اگرچه مالیات می‌دهند اما نه متناسب با سطح متعارفی که بخش خصوصی و نیروهای یا پرسنل دولت یا سایر اعضای جامعه با آن مواجه هستند. البته در چارچوب همین سیستم مالیاتی ناکارآمدی که داریم. بنابراین ظرفیت مالی‌ستانی دولت را به طرز تاریخی چند دهه‌ای‌است که کاهش داده اند. از سوی دیگر هزینه های دولت را به میزانی قابل توجه اما دشوار از نظر برآورد، افزایش می‌دهند. به این ترتیب که فعالیت‌ها و کارکردهای موازی با دولت دارند که غالباً در خدمت کنترل و نظارت روی جامعه است و بخش قابل توجهی از تامین مالی این نوع عملیات بخش‌های غیر انتخابی هم بر دوش بودجه دولت است.

به میزانی که بودجه‌های بخش غیر انتخابی زیاد می‌شود از یک جایی باید کم شود یکی از آنها بودجه آموزش و پرورش است.

ادامه دارد....

#محمد_مالجو
#نابرابری_آموزشی
#نابرابری_اجتماعی
#آموزش_پرورش
#بودجه
منبع: کانال کانون صنفی معلمان تهران
🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🆔 @edalatxah
مدرسه‌ رهایی
💠 #بودجه۱۴۰۰_آموزش_و_پرورش_۱ « بایدها و نبایدها» 🔹 #محمد_مالجو #قسمت_اول موضوع بحث ارائه یک طرح کلی است که کدام نوع از انواع توازن قوای نیروهای سیاسی، اقتصادی،اجتماعی،خصوصاً در سطح ملی این برونداد را و این ویژگی‌های معیوب را برای بودجه ۱۴۰۰…
💠 #بودجه۱۴۰۰_آموزش_و_پرورش
«بایدها و نبایدها

🔹 محمد مالجو

قسمت دوم

در واقع سطح اول اشاره می‌کند به نوعی توازن قوای نابرابر. یعنی نیروهای نشسته بر مسندهای غیرانتخابی، در مقایسه با نیروهای نشسته بر مسندهای به اصطلاح انتخابی، قدرتی فائقه دارند.
اگر قرار است بودجه آموزش و پرورش تغییر کند از جمله در گرو تغییر در موازنه قدرت بین نهادهای قدرت انتخابی و غیرانتخابی است. این مطالبه اگر بخواهد به زبان سیاست ترجمه شود یگانه شعارش حرکت به سمت جمهوری‌خواهی است.

🔹 در سطح دوم بحث اشاره‌ام به پیشروی سیاسی دولت در زندگی روزمره مردم است. به عبارت دیگر ساز و برگ‌های گسترده و کثیر ایدئولوژیک دولتی را ما شاهدهستیم. هم در بدنه انتخابی هم در بدنه غیر انتخابی. به این منظور که یا با اجبار یا با اقناع، سلیقه‌های اقلیت حکومت کننده را به اکثریت حکومت شوندگان در زمینه های گوناگون اجتماعی و سیاسی و فرهنگی تزریق کنند. به این تزریق که با ابزار و ساز و برگ‌های ایدئولوژیک دولت صورت می‌گیرد، اگر از زاویه تامین مالی نگاه کنیم خرج‌های بسیار سنگینی را بر دوش کلیت بودجه دولت می گذارد. اگر بخواهیم تاثیرش را روی بودجه دولت ببینیم، از همین زاویه است. روی درآمدهای دولت تاثیر مستقیم و غیرمستقیمی اگر داشته باشد، برای من قابل تشخیص نیست. اما روی هزینه‌های دولت تاثیر تعیین کننده‌ای دارند. برآورد تجربی درصد این تاثیرگذاری دشوار است اما همه ما می‌توانیم بفهمیم این میزان از حجم بودجه‌ای که باید اختصاص داده شود تا اکثریت شهروندان مطابق خواست اقلیت حکومت‌کنندگان در زمینه های گوناگون بپوشند، بنوشند، بیندیشند، بنویسند، باشند و بشوند، چه خواهد بود. بنابراین تاثیر مستقیم آن افزایش هزینه‌های دولت است که برای همه ما ملموس است و باید به زیان وظیفه دیگری از وظایف دولت به تحقق برسد. از جمله به زیان آموزش و پرورش.
در این سطح دوم ما با نوع دیگری از نابرابری مناسبات قدرت مواجه هستیم؛ مدافعان انقباض حقوق سیاسی و مدنی شهروندی در عرصه سیاست و اجتماع ما از لحاظ قدرت چیرگی دارند بر مدافعان انبساط قدرت و حقوق سیاسی و مدنی شهروندان. اگر قرار بر نبودن چنین عیب‌هایی از جمله در بودجه آموزش و پرورش باشد، باید این رابطه قدرت تغییر کند.

🔹 سومین سطح اشاره به عقب‌نشینی اقتصادی دولت در زمینه مخارج اجتماعی است که تا حد زیادی در دو سطح دیگر قابل فهم است.
دولت تا حد زیادی مجبور بوده است که در زمینه‌های اجتماعی یعنی بهداشت، درمان و سلامت، تربیت بدنی، آموزش عمومی، آموزش عالی ... مخارجش را منقبض کند. از اصول مصرح موجود در قانون اساسی عدول کند؛ از جمله اصل ۳۰ قانون اساسی را نادیده بگیرد و به این اعتبار جا را برای مخارجی از نوع دیگر باز کند. این کار در واقع فقط و فقط برآمده از نیاز سیاسی نظام سیاسی ما نیست بلکه ایدئولوژی قوی هم به اصطلاح از نظر علمی پشت آن قرار گرفته است. اشاره‌ام به نئولیبرالیسم است. نئولیبرالیسم می‌گوید سپردن انواع فعالیت های تولیدی و غیر تولیدی از دوش دولت به دوش بخش خصوصی، باعث افزایش کارایی و کیفیت می‌شود و در واقع خصوصیات تخیلی ناموجودی را مترتب بر این عقب‌نشینی دولت می‌داند؛ از جمله در حوزه آموزش عمومی.
در این حوزه در سال‌های پس از جنگ ما شاهد کالایی‌سازی در مقیاس وسیع بوده‌ایم. این عقب‌نشینی اقتصادی دولت در زمینه مخارج اجتماعی‌اش به طور خاص آموزش و پرورش عمومی، چه تاثیری بر بودجه دولت به طور کلی داشته است؟ تاثیرش روی مخارج دولت این است که از روی دوش دولت نوعی از مخارج را برمی‌دارد و اتفاقاً همین است که از جمله در مطالباتی که از زبان معلمان بیان کردم مایه نارضایتی بسیاری از فعالان شده است. چون فقط آموزش هم نیست؛ بهداشت و سلامت و درمان هم هست. بنابراین در سطح سوم نیز ما با نوعی رابطه نابرابر قدرت مواجه هستیم. از یک سو مخالفان اصول اقتصادی قانون اساسی از جمله اصل سی که در بخش اعظمی از گروه‌های سیاسی لانه کرده‌اند و دست بالا را دارند؛ کلیت این مخالفان بر موافقان اصول اقتصادی قانون اساسی چیرگی دارند.


ادامه دارد....

#محمد_مالجو
#نابرابری_آموزشی
#نابرابری_اجتماعی
#آموزش_پرورش
#بودجه
منبع: کانال کانون صنفی معلمان تهران
🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🆔 @edalatxah
💠 قصه های صمد، تنیده در لحظات زندگی

آسیه سپهری

🔹 روز تولد هانس کریستین اندرسن، روز جهانی کتاب کودک است اما اگر از من؛ یک کودک پنج- شش سالهٔ متولد دهه ۶۰ بپرسند؛
۲ تیر، #زادروز_صمد را روز کتاب کودک میدانم. بنظر من روز کتاب کودک را باید، به نام صمد مُهر زد.
وقتی از کودکی از پنج- شش سالگی، تنها دارایی ات، اسباب بازی ات، هم خانه ات، یار خلوتت و حتی دستاویزِ فرار کردنِ از واقعیت های سنگین تر از شانه های کودکی ات و نشستن در پرواز رؤیاهایت را، مدیونِ واژه های رهایی بخشِ او بدانی و قصه هایش، رخصتی باشد برای لحظاتی پرواز ذهن از سرزمینی غمناک و جنگ زده.
وقتی از کودکی با قهرمانانِ قصه های صمد همراه باشی، دیگر نمیتوانی راحت و آرام و سر در لاک خویش فرو برده تنها در فکر عافیت خویشتن باشی.

🔹نمیتوانی در میدان شوش میان این همه کودکان کارِ پابرهنه راه بروی، بی آنکه «پسرک لبوفروشِ»* عاشق درس و مدرسه را به یاد نیاوری.
وقتی نگاه مشتاق کودکان کار را با کیسه های سنگین بازیافتی بر دوش، پشت ویترین مغازه ها، خیره به اسباب بازی های رنگی می بینی، نمیتوانی «۲۴ ساعت در خواب و بیداری»* را از ذهنت دور کنی و لعنت نفرستی بر هر چه قانونِ عدالتخواهانه!!! و دلت نخواهد رو به آسمان فریاد بزنی: « دوست داشتم مسلسل پشت شیشه مال من باشد».
وقتی برای دوستان گرفتار در قفست، حاضری از جان مایه بگذاری و از این سوی میله ها در اعتصاب غذا، در دردها، در نخوردن ها، در حبس ها و حصرها شریک میشوی به سکوت و بغض در گلو، نمیتوانی «یک هلو - هزار هلو»* را به یاد نیاوری و طعم ناب دوستی را در عمق جان کودکی ات از یاد ببری.

🔹این هنر قصه گویی صمد است که نه فقط از انسان ها، بلکه حتی کلاغ ها و اسب ها، مارها و کبوتران، و حتی یک عروسک، یک شتر نیز، تو را به خلسه حضور در وادی قصه های برآمده از واقعیات میکشاند.
وقتی با دیدن «کلاغ»*، سیاهی نمی بینی بلکه بالِ نوازش مادرانه ای می بینی بر سر «اولدوز»* ، کودکی که با محنت نامادری و بدسرپرستی و تنهایی عجین است و خلوت دلهره روز و شبانش، با نوازش کلاغ و مهربانی اش، به بهشت رویایی مبدل میشود و تنها همدمش میشود «عروسکی سخنگو»*.

وقتی کودکان کار را می بینی که دست یکدیگر را بر حمل کیسه های سنگین نان خشک و پلاستیک و... به یاری محکم گرفته اند، یاشار را به نوازش گونه های خیس اولدوز و تمام همتش برای نشاندن لبخندی بر لبان او به یاد می آوری و عشق های ناب کودکی را.
وقتی نظام قانونیِ سرمایه داری را می بینی، و #بیگارورزی و #کولبری و #کارگران_آق_دره و #فریاد_مطالبه_حقوق_های_معوق_مانده_کارگران و... را، به یاد «کچل کفترباز»* می افتی در گیرودار عشق و تظلّم خواهی اش.

🔹وقتی هشتگ #معلم_زندانی و #زندان_تهران_بزرگ تو را بیاد «ماهی_سیاه_کوچولو»* می اندازد و رویای راهی که در سر می پروراند.

و وقتی اسم هر زندانی، هر کارگری، هر اعتصاب کننده ای، هر هشتگ #اعتصاب_غذا #حصر #حقوق_زندانی و #حقوق_شهروندی و هر واژه ای از این دست، تو را به یاد «کوراوغلو»* می اندازد؛ این قهرمانِ حماسی و یاران همراهش برای اعتراض، شوریدن و از پای ننشستن، نمیتوانی یاد صمد نیفتی.
آری
صمد جاودانه شد؛
به پاسِ هنر قصه گویی اش در ذهن کودکی، که تنها اسباب بازی اش کتابی بود با جلدی ضخیم و بی هیچ تصویر، که اجازه می داد رؤیاهای آینده را، راهت را، اندیشه ات را؛ خودت به تصویر بکشی
سبزِ سبزِ سبز 🍃

* نام قصه های صمد
#یادداشت_صنفی
#آموزش_پرورش
#معلم
#صمد_بهرنگی
#زادروز
#۲تیرماه

🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi

🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah
🌀 #تقویم_تاریخ

📝 سالروز تصویب لایحه‌ آموزش و پرورش #اجباری و #رایگان و #عمومی
۶ مرداد ماه ۱۳۲۲

۷۸ سال پیش مجلس شورای ملی ایران، لایحه‌ آموزش و پرورش اجباری، رایگان و یکسان را تصویب کرد.

🔹 این قانون که پایه گذار سیستم آموزش و پرورش در ایران بود، در ۱۶ ماده و هشت تبصره به تصویب رسید از جمله؛
ماده ۳) آموزش و پرورش در دبستان‌های دولتی در تمام کشور مجانی است و به هیچ عنوان نباید از دانش‌آموزان وجهی مطالبه شود به دانش‌آموزان بی‌بضاعت کتاب درسی مجانی داده خواهد شد.

🔹در شهریور ۱۳۵۳، همه مدارس غیر دولتی از سوی دولت خریداری شد. و علاوه بر تحصیل رایگان، از آغاز سال تحصیلی ۵۴-۱۳۵۳ در مدارس ابتدایی و راهنمایی، دانش‌آموزان تغذیه رایگان هم دریافت می‌کردند.

🔹بعد از انقلاب ۵۷ نیز، قانون اساسی در اصل۳۰خود رایگان بودن تحصیلات تا پایان دوره متوسطه را دائمی کرد.

📌 اما بر اساس آخرین تغییرات در تیرماه ۱۳۶۷؛ اجازه تأسیس مدارس غیرانتفاعی به افراد واجد شرایط داده شد و درنتیجه پس از نزدیک به دو دهه، بار دیگر آموزش خصوصی در کشور از سر گرفته شد!


#قانون
#آموزش_پرورش
#آموزش_رایگان_حق_همه

🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi

🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah