🔴 معرفی کتاب: «من آزاد به دنیا آمدم»

✍نوشته گیل ترامبو
ترجمه زهرا دوست محمدی
نشر خارا

کتاب «من آزاد به دنیا آمدم»، با عنوان فرعی «زیر سقف رنگین‌کمان، پناهگاهی برای حیوانات سیرک» داستانی درباره حیواناتی است که در اسارت انسان‌ها به سر می‌برند. این کتاب با زبانی ساده و نقاشی‌هایی کودکانه، کودکان را به دنیایی می‌برد که در آن حیوانات نه به عنوان موجوداتی زنده با احساسات و نیازها، بلکه به عنوان کالاهایی برای سرگرمی انسان‌ها به اسارت گرفته شدند.

داستان از جامبو، فیلی که توسط شکارچیان گرفته شده و به سیرک فروخته شده، شروع می‌شود. او که پاهایش به زنجیر بسته شده، اشک می‌ریزد و آرزوی بازگشت به زیستگاه طبیعی خود را دارد. تایتان، بچه ببری که تمام عمرش را در قفس گذرانده، و زیزی، زرافه‌ای که از مادرش جدا شده، نیز هر کدام داستان مشابهی دارند. آن‌ها آزاد به دنیا آمده‌اند، اما آن‌ها را در قفس انداخته‌اند و حق زندگی آزاد و شاد را از آن‌ها گرفته‌اند.

در بخشی از داستان، میمون‌ها نقشه می‌کشند تا حیوانات را نجات دهند. آن‌ها در نیمه‌شب، زمانی که همه خواب هستند، کلیدهای قفس را برمی‌دارند و حیوانات را به جنگل می‌برند. در نهایت، آن‌ها به زیر سقف رنگین‌کمان می‌رسند، جایی که رویاهای حیوانات به واقعیت می‌پیوندد و آن‌ها برای اولین بار آزادی را تجربه می‌کنند.

این کتاب به کودکان یادآوری می‌کند که حیوانات نیز مانند انسان‌ها احساسات دارند و اگر در شرایط مناسب خودشان زندگی نکنند، رنج می‌کشند.

امروزه، بسیاری از حیوانات در باغ‌وحش‌ها، سیرک‌ها و مزارع صنعتی به عنوان کالاهایی برای سرگرمی یا مصرف انسان‌ها نگهداری می‌شوند. آن‌ها در قفس‌های کوچک و شرایط نامناسب زندگی می‌کنند، بدون اینکه کسی به نیازها و احساسات آن‌ها توجه کند. این کتاب به کودکان می‌آموزد که حیوانات نیز حق زندگی آزاد و شاد دارند و ما به عنوان انسان‌ها مسئولیم که از این حقوق محافظت کنیم.

کودکان امروز، سازندگان فردای زمین هستند. اگر آن‌ها از همان کودکی یاد بگیرند که نه تنها انسان‌ها، بلکه حیوانات نیز حق زندگی در رفاه و آزادی دارند، می‌توانند دنیایی بسازند که در آن با همه موجودات زنده با احترام و مهربانی رفتار شود.

https://tttttt.me/edalatxah/19708

هنرمندانِ مستقل و کارزارِ سه‌شنبه‌های نه به اعدام: کجا ایستاده‌اید؟

🖋️کانون هستان

جایگاه «هنر مستقل» در دوران‌ مقاومت و‌ مبارزه کجاست؟ آیا نباید گلویِ هنر فریادزنِ انسان‌هایی باشد که طنابِ استبداد هر روز به گردنشان نزدیک‌تر می‌شود؟
کدام هنرمند در کدام اثر هنری «مقاومت و مبارزه در برابر حکم ضدانسانیِ اعدام» را در این زمانه، و این چنین خالصانه و هنرمندانه خلق کرده، که یک سال پیش، ده زندانی سیاسی و عقیدتی از درون زندان قزلحصار، «کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» را آفریدند و هر هفته با اعتصاب غذای خود «حق زندگی برای همه» را فریاد می‌زنند؟ زندانیانی که بدون توجه به صدای بلند و گوشخراشِ طبلِ توخالیِ بسیاری از جریان‌های سیاسیِ مخالفِ حکومت در مواجهه با فاجعۀ اعدام، صداهای خسته ولی محکم و استوارِ مقاومتِ خود را بدون کوچک‌ترین پشتوانه و دسترسی به رسانه، از زندان به زندانِ دیگری رسانده‌ و تا به امروز زندانیان ۳۸ زندان دیگر را از سراسر کشور با این کارزار همراه کرده‌اند.
کدام کارزار هنری‌ را می‌شناسید که بتواند این روزها زندگی و انسانیت را شیواتر از کارزارِ «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» بیان کند، آن هم از اعماقِ زندان؟ کارزاری که از بدو تولد و در طول یک سالِ گذشته با وجود خیلِ کم‌توجهی‌ها از سوی رسانه‌های جریان اصلی و حمایت حداقلی از سوی احزاب و جریان‌های مختلف سیاسیِ داخل و خارج از کشور به دلایل مختلف و عدم حمایتِ فراگیر و گسترده از سوی افکار عمومی، هنرمندانه مقاومت کرد، به اعدام نه گفت، زندگی را صدا زد، زیستن را متعالی پنداشت و پس از پا گذاشتن به دومین سالِ مقاومت خود، توانست حمایت بخش قابل توجهی از فعالان و افکار عمومی را به دست آوَرَد.
وظیفۀ هنرمند مستقلی که سرکوب و تبعیض علیه زنان را در هیچ شکل و ابعادی برنمی‌تابد، این است که همگام و‌ هم‌صدا با این کارزار، از زنانِ مبارزِ زیر طنابِ اعدام بگوید؛ از شریفه محمدی، وریشه مرادی و پخشان عزیزی که گناهشان، تنها مقاومت و ایستادگی در برابر حکومت زن‌ستیز و زندگی‌کُشی است که با صدور احکام اعدام، تبعیضِ سیستماتیک در قبالِ زنان را هر روز خشونت‌آمیزتر از پیش آشکار می‌کند.
هنرمندی که سال‌ها شاهد فرودآمدن تیغ سانسور بر تن‌ آثار خود بوده و هست، و‌ خفه‌کردنِ صدای خود را توسط سیستم حاکم با تمام وجود لمس کرده، وظیفۀ خود می‌داند که با هنر خود، نه‌فقط از زندانیانِ شناخته‌شده و برخوردار از تریبون‌ و واجدِ محبوبیت رسانه‌ای بگوید؛ بلکه غریبی و گمنامی زندانیان عرب، کُرد، تُرک و بلوچ را در زندان‌های مخوف و دورافتاده نیز یادآوری کند. از حق زندگی برای زندانیانی مانند محمدرضا مقدم، معین خنفری، علی مجدم و عدنان غبیشاوی بگوید که حالا پس از سال‌ها تحمل تبعیض و حبس، بیش از صد روز است که نمی‌دانند صبحِ روز بعدْ صدای بازشدن درِ سلول‌ انفرادی، نوید نجات از طناب دار است یا که نه! این بار می‌بَرَند که قربانی‌شان کنند.

متن کامل در Instant View

متن کامل
اینستاگرام کانون هستان
کانال تلگرام کانون هستان

🔴 ادامه کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۳۸ زندان کشور، با پیوستن زندان میاندوآب

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah

✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact

🔴 ادامه کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۳۸ زندان کشور، با پیوستن زندان میاندوآب

حکومت مستبد حاکم بر ایران تنها با گذشت دو هفته از اسفندماه ۸۵ تن را اعدام کرده است. در هفته گذشته دست‌کم ۵۳ تن را اعدام کرده که ۲۴ نفر از آن‌ها هموطنان کُرد و بلوچ بوده‌اند و یک نفر هم به طور سبعانه در ملاءعام در اسفراین به دار آویخته شد.

این اعدام‌های وحشیانه، آن‌هم در آستانه عید نوروز که باعث عزادار شدن صدها تن از هموطنان‌مان می‌شود، به‌درستی نشان می‌دهد که این حکومت قرون‌ وسطایی هدفی غیر از ایجاد وحشت در جامعه ندارد و تنها با سرکوب، شکنجه و اعدام می‌خواهد پایان عمر خود را به عقب بیاندازد.

در مقابله با این خشونت‌های حکومتی علیه‌ مردم بی‌دفاع ایران، بسیاری از هموطنان و انسانهای آزاده در سراسر ایران و جهان همراه با زندانیان متعهد در زندان‌های مختلف به کارزار "نه به اعدام" در ایران پیوسته و اعدام‌های جنایتکارانه در ایران را محکوم می‌کنند.

هفته گذشته جمعی از زندانیان در زندان میاندوآب در استان آذربایجان شرقی اعلام کردند که در اعتراض به احکام اعدام از روز سه‌شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ به کارزار" سه‌شنبه‌های نه به اعدام" می‌پیوندند و اعتصاب غذا خواهند کرد.

باز هم و بیش از پیش وجدان‌های بیدار جهان را به اقدامات جدی‌تر و عاجل‌تر برای توقف این ماشین کشتار فرا‌ می‌خوانیم.

🔸اعضای کارزار‌ "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" سه‌شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ در هفته پنجاه‌ و هشتم در ۳۸ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۲، ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج ، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان گنبد کاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان میاندوآب

هفته پنجاه و هشتم
سه‌شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۳
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

https://tttttt.me/edalatxah/19711

🔴 افشای ویدئو از باج‌گیری یک معلم قلدر
      مدیرانِ متخلف پشتشان به چه کسی گرم است؟

یادداشت روز، چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۳

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah

✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact

🔴 افشای ویدئویی از باج‌گیری یک مدیر قلدر — مدیران متخلف پشتشان به کجا گرم است؟
#یادداشت_روز - چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۳
اخراج دانش‌آموز از مدرسه دولتی تنها به‌دلیل ناتوانی در پرداخت پول زور مدیر مدرسه
در اقدامی شوکه‌کننده، مدیر قلدر یکی از مدارس اشکاوند اصفهان، تنها به دلیل ناتوانی والدین در پرداخت یک‌میلیون و پانصد هزار تومان کمک اجباری به مدرسه، فرزند این خانواده را از مدرسه دولتی اخراج کرد.
این مدیر بدون هیچ شرمی اعلام کرده: «مدرسه را با همین پول‌ها اداره می‌کنم و از هیچ‌کس هم ترسی ندارم.»
اما چرا چنین مدیرانی به خود اجازه می‌دهند حقوق اولیه دانش‌آموزان را این‌گونه پایمال کنند؟ پاسخ روشن است: چون سال‌هاست که از بالاترین سطوح نظام تا مدیران خرد آموزش‌و‌پرورش، دست‌شان در جیب مردم است.
مدیرانی از این دست، پشت‌شان به اصل ۴۴ قانون اساسی، مورد تأکید رهبر و رئیس‌جمهور و وزیری گرم است که در ظاهر از حق آموزش رایگان دم می‌زنند، اما در پشت‌صحنه، بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های خصوصی‌سازی و پولی‌سازی آموزش را امضا و ابلاغ می‌کنند.
مشکل فقط یک مدیر متخلف نیست؛ این سیستم فاسد و ناکارآمد آموزش‌و‌پرورش است که دست همه مدیرانش را در جیب والدین کرده است. اگر مدیری شرف داشته باشد، نه تنها هزینه مدرسه را به دوش دانش‌آموزان نمی‌اندازد، بلکه ابزار سرکوب و تحقیر آنان نیز نمی‌شود.
باید در برابر این تعرض آشکار به حق آموزش رایگان ایستاد.
بر اساس اصول چهارگانه حق آموزش، نظام آموزشی باید:
۱. موجود باشد
۲. برای همه در دسترس باشد
۳. قابل‌قبول باشد
۴. با نیازهای جامعه و کودکان سازگار باشد
ویدئوی منتشرشده به‌وضوح نشان می‌دهد که چگونه اصل دسترسی به آموزش، به میزان پولی که خانواده‌ها می‌توانند بپردازند، گره خورده است و چگونه حق آموزش از کودکان طبقات محروم سلب می‌شود.
ممکن است پس از این افشاگری، خبر برخورد با این مدیر متخلف منتشر شود، اما این اقدام، راه‌حل ریشه‌ای نیست.
چراکه پست مدیریت در آموزش‌وپرورش به افرادی داده می‌شود که توان تعرض به جیب والدین را داشته باشند.
باید از ریشه در برابر این یورش سازمان‌یافته علیه حق آموزش ایستاد.
از سوی دیگر، هرکسی که مدیریت مدرسه را می‌پذیرد، خوب می‌داند که سرانه و بودجه‌ای در کار نیست. یک معلم باشرف در چنین شرایطی نباید مدیریت را بپذیرد.
بااین‌حال، رانت‌های مدیریتی و امتیازات پشت‌پرده، بسیاری از مدیران و حتی معاونان مدارس را به بخشی از پروژه تعدی به حق تحصیل و سرکوب آموزش رایگان تبدیل کرده است.
اگر انسان باشرفی هستید و نمی‌خواهید بخشی از دستگاه سرکوب ایدئولوژیک باشید، همین امروز استعفا دهید و خود را آلوده‌ی امتیازات مدیریت و رانت‌های ناشی از آن نکنید.
دانش‌آموزان امروز، فردا از مدیران باشرف به نیکی یاد خواهند کرد. اما تا زمانی که بخشی از این ساختار سرکوب هستید، جز نفرین و شرمساری چیزی نصیب شما نخواهد شد.


https://tttttt.me/edalatxah/19713

🔴 تجمع اعتراضی خانواده‌های زندانیان سیاسی محکوم به اعدام مقابل زندان اوین

روز سه شنبه ، ۱۴ اسفند همزمان با کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی محکوم به اعدام مقابل زندان اوین تجمع اعتراضی برگزار کردند و خواستار توقف ماشین اعدام شدند.

این چهارمین هفته هست که این خانواده‌ها تجمع می‌کنند در دو هفته گذشته جمعی از مخالفان اعدام به آنها ملحق شدند. اما پرسش این است:

مخالفان اعدام با هر مرام و مسلک چرا این خانواده‌ها را همراهی نمی‌کنند؟

چرا وقتی چند چهره حقوق بشری و معروف به آنها ملحق می‌شوند رسانه‌های جریان اصلی آن را پوشش می‌دهند اما این تجمعات پیوسته مورد توجه قرار نمی‌گیرد؟

پاسخ به پرسش‌های فوق می‌تواند خیلی راهگشا باشد و مخالفان با حکم اعدام را در مسیر درست مبارزه با اعدام قرار دهد.

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah

✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact

🔴 توضیح در مورد افشای یک فیش نجومی

پس از انتشار فیش منتسب به یکی از مدیران صندوق ذخیره فرهنگیان، فردی ناشناس توضیحات زیر را برای کانال ارسال کرده‌است:

A:
سلام  و  شب بخیر
ادمین محترم
لطفا این فیش را بردارید اینکه  فیش حقوق یک مدیرارشد  هلدینگی با حدود ۹۰شرکت زیر مجموعه که ۶همت سود توزیع می کند را فرد معلوم الحال ومغرض برای اهداف شخصی و  عقده گشایی به قصد تخریب ناقص اطلاع رسانی کنند    فساد  است و با رسالت  شما برای آزاد اندیشی و دانایی ناسازگار

این فیش را حرفه ای لا عکس سمت راست  ان بدون کسور گذاشته که خالص نیفتد مریصی و شایعه پراکنی حرفه ای است اما بدانید  واریزی بعد از مالیات
این است
*بانک سرمايه*
واريز حقوق  آبان ماه 1403
سپرده: 102———-/06-1
مبلغ:582,371,324
تاريخ:1403/8/26
زمان:12:27:02

#مدرسه_رهایی: این توضیح عذر بدتر از گناه است. نامبرده می‌گوید صندوق ذخیره فرهنگیان ۶ هزار میلیارد تومان سود توزیع می‌کند و این ارقام عددی نیست و ...

سوال : این سود به جیب معلمان شاغل و بازنشسته که نمی‌رود پس قسمت چه کسانی می‌کردد؟
وقتی میانگین حقوق معلمان شاغل و بازنشسته ۱۵ میلیون تومان است. چرا باید حقوق وزیر و معاونان و مدیرکل‌ها و مدیران صندوق و هلدینگ‌های زیر مجموعه نجومی باشد؟
البته پاسخ روشن است ستاد در این سیستم ساختاری است و تا مادامی که معلمان به صورت متشکل صندوق را به چالش نکشند و پای تشکل‌های وابسته در میان باشد. این فساد ادامه خواهد داشت.
راه یکی است سازماندهی علیه وضع موجود و افشای تمام دزدان از وزیر تا وکیل و ... از صدر تا ذیل. از اصولگرا تا اصلاح طلب.

ما باز هم افشاگری خواهیم کرد.

https://tttttt.me/edalatxah/19705

🔻طرح تشکیل شوراهای مدارس؛ ارائه شده از طرف کانون مستقل معلمان تهران/ 1358


این طرح در سال 1358 توسط کانون مستقل معلمان تهران ارائه شد. پژوهشکده جنبش معلمان به بخش عمده‌ای از این طرح دسترسی پیدا کرد و در این مطلب این طرح منتشر شده است.


📭 برای عضویت در کانال پژوهشکده جنبش معلمان از این لینک استفاده کنید:
t.me/JonbeshMoalleman

#اسناد

📚@JonbeshMoalleman

🔴احضار #عبداله_رضایی به دادسرای عمومی و انقلاب هرسین

🔸#عبداله_رضایی فعال صنفی معلمان و عضو هیات مدیره انجمن صنفی فرهنگیان هرسین، به دادسرای انقلاب احضار شد.

🔸براساس ابلاغیه‌ای که برای این فعال صنفی معلمان صادر شده است، پنج روز مهلت داده شده که برای دفاع از اتهام «تبلیغ علیه نظام» به این دادسرا مراجعه کند.

🔸در متن ابلاغیه، مصداق اتهام انتسابی، برگزاری تجمعات غیرقانونی ذکر شده است.

🔸#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران، ضمن حمایت از عبداله رضایی و دیگر کنش‌گران صنفی که در راستای احقاق حقوق معلمان و سایر اقشار اجتماعی تلاش می‌کنند، اعلام می‌کند که برگزاری تجمعات مطالبه‌گرانه از حقوق اساسی شهروندی است و نیاز به هیچ‌گونه مجوزی ندارد. بی‌شک فعالیت‌های مطالبه‌گرانه جنبش معلمان، همگام با دیگر جنبش‌ها همچون جنبش کارگران، بازنشستگان، دانشجویان و زنان تلاشی در راستای افزایش قدرت اجتماعی مردمان این سرزمین است.

منبع: شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact

🔴 #عبدالله_رضایی، را به خاطر بسپارید؛ نه فقط به نام، که به جوهره‌ای که در سینه دارد، به شعله‌ای که در کلامش زبانه می‌کشد

✍🏻 #اسکندر_لطفی

او از آنان نیست که در هیاهوی بازار، در بازی سیاست و قدرت، چهره‌ای هزاررنگ بپوشد. عبدالله حقیقتی است که بر زبان جاری می‌شود، تندیس انسانیت در روزگاری که حقیقت را در حبس می‌خواهند.

او فلسفه را نه در کتابخانه‌های خاموش که در میدان‌های مبارزه، در زخم‌های معلمان، در شب‌های بی‌قرار عدالت‌خواهان خوانده است. او می‌داند که قدرت از بی‌عدالتی تغذیه می‌کند، که حاکمیت از صدای اندیشه هراس دارد، که زندان‌ها را نه برای دزدان و خائنان، که برای آنان که حقیقت را بر زبان دارند، ساخته‌اند. و اکنون او را به دادگاه احضار کرده‌اند، گویی که عدالت را می‌توان در قفس انداخت، گویی که حقیقت را می‌توان به بند کشید.

عبدالله اهل شواف نیست. در خیابان، در جمع، در هر کوچه‌ای که بوی فقر و استثمار می‌دهد، با همان زبان صریح و آتشین، پرده از مناسبات پوسیده می‌درد. او هویت دارد، نه از آن دست هویت‌های وام‌گرفته از ایدئولوژی‌های مُرده، که هویتی زنده، انسانی، برآمده از گوشت و خون مردمی که از رنج ساخته شده‌اند.

حاکمیت، وجود چنین فرهیخته‌ای را تاب نمی‌آورد، چرا که عبدالله آیینه‌ای است که چهره‌ی کریه قدرت را بی‌پرده نشان می‌دهد. اما تاریخ گواهی می‌دهد که هر جنبشی، تنها با تکیه بر معدودی از این انسان‌ها، زنده می‌ماند. امروز، وظیفه‌ی ماست که پشت عبدالله بایستیم، که نامش را بر دیوارهای شهر، در کوچه‌های تاریک، در فریادهای شبانه، در نجوای آزادی، جاودانه کنیم.

عبدالله را به یاد بسپارید؛ او نه یک فرد، که طنین وجدان یک نسل است.

🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra

📍اخبار، نظرات و انتقادات صنفی و آموزشی:

🆔 @kashowranews

⭕️درباره‌ی فمینیسم سرمایه‌دارانه:

مسیرهای ادغام کنش‌گری فمینیستیِ فردگرایانه در سرمایه‌داری
مانیا بهروزی
اسفند ۱۴۰۰
#بازنشر

🔸سرمایه‌داریِ جهانی‌شده قادر است به تمامی «زبان‌های زنده‌ی اجتماعی» تکلم کند. اگر پیچیدگی و سیالیت سرمایه‌داری را جدی نگیریم، در تمامیِ مبارزات‌مان محکوم به تکرار بی‌پایان شکست هستیم. 

برشی از متن: 👇🏾

مقدمه: در این نوشتار کوتاه می‌کوشم نشان دهم که چرا امروزه فمینیسم و جنبش فمینیستی بیش از همیشه در معرض گزند سرمایه‌داری و سازوکارهای ادغام و مستحیل‌سازیِ آن قرار دارند. هدف متن حاضر برجسته‌سازی این تهدید و به‌دست‌دادن یک زمینه‌ی تحلیلی مقدماتی (در حد طرح بحث) برای تأمل درباره‌ی خاستگاه و خطرات این وضعیت است. نقطه‌ی عزیمت این بحث، بازاندیشی در تشدید و تعمیق شکاف‌های درون جنبش فمینیستی در پی ظهور و عروج نسبتاً سریع نوعی فمینیسم تمامیت‌طلب در فضای رسانه‌ای‌ست که به‌رغم رتوریک و نمایش‌های ظاهراً رادیکال‌اش، عمیقا با سازوکارهای سرمایه‌داری خویشاوندی دارد و بعضا حتی با داعیه‌ی چپْ نسخه‌ی امروزی «فمینیسم سرمایه‌دارانه» را نمایندگی می‌کند؛ نسخه‌ای که از بسیاری جهات متفاوت و فراتر از آن چیزی‌ست که از دیرباز فمینیسم لیبرال خوانده می‌شود. 

امیدوارم مضمون خود متن نشان دهد که قصدم به‌هیچ‌رو کمرنگ‌سازی اهمیت مبارزات روزمره‌ی فمینیست‌ها و دستاوردهای جنبش فمینیستی نیست؛ به‌عکس، این نوشتار – درست از منظر باور به اهمیت تاریخی رشد و تعمیق این مبارزات – می‌کوشد نشان‌ دهد که چندپارگی کنونی جنبش فمینیستی نتیجه‌ی طبیعی پویش تکاملی آن در بستر سرمایه‌داری و خصوصا نتیجه‌ی مواجهه‌ی ناگزیر و فزآینده‌ی آن با خود سرمایه‌داری‌ست؛ و لذا با نظر به ماهیت قطب‌بندی‌های موجود در این چندپارگی، و سازوکارهای پشتیبانیِ گزینشی سرمایه‌داری، وضعیت حاضر بخشی از فرآیند عام‌تر ادغام سرمایه‌دارانه‌ی فمینیسم و جنبش فمینیستی‌ست. دغدغه‌ی نوشتار حاضر آن است که این فرآیند ادغام امروزه تا مرز هشداردهنده‌ای پیش‌ رفته است و تداوم آن نه‌فقط می‌تواند گرایش‌های مترقی در درون جنبش فمینیستی را به‌حاشیه براند، بلکه تهدیدی‌ست برای اهداف اصلیِ فمینیسم در مبارزه با بنیادهای مردسالاری. بر این اساس، قصد نهایی‌ این متن پشتیبانی از رویکردی‌ست که بر ضرورت پیکارهای هدفمند ضدهژمونیک در درون خود جنبش فمینیستی‌ پای می‌فشارد.
.....

شواهد تاریخی گواهی می‌دهند که مهم‌ترین عامل بازتولید سرمایه‌داری متاخر، توان ادغام‌کنندگیِ مخوف آن است، که خصوصا به ادغام هر آن چیزی گرایش دارد که از دل پویش تضادمند سرمایه‌داری نخست در هیات ناسازه‌ای خلاف‌آمد ظاهر شده و به‌تدریج به یک منبع نیرو برای بسیج اجتماعی–سیاسی بدل می‌شود. از همین روست که امروزه با پدیده‌های تماما متناقض‌نمایی چون کارگرگرایی یا اتحادیه‌گراییِ سرمایه‌دارانه، چپ‌گراییِ سرمایه‌دارانه (نظیر جریانات چپ آنتی‌امپ/ در ایران: چپ محور مقاومت)، اومانیسم یا حقوق‌بشرگراییِ سرمایه‌دارانه، محیط‌زیست‌گراییِ سرمایه‌دارانه، دین‌گرایی سرمایه‌دارانه، و نظایر آنها مواجه بوده‌ایم/هستیم. 

بنابراین، چرا باید از ظهور و رواج فمینیسم سرمایه‌دارانه (و کوییرگرایی سرمایه‌دارانه)، که درجهت مهار و مدیریت پیامدهای بیداریِ گریزناپذیرِ فمینیستی عمل می‌کند متعجب شویم؟ و اگر چنین است، چرا باید از ترس امکان سوءاستفاده مردسالاران و مرتجعان یا چندپاره‌شدن جنبش فمینیستی، درباره‌ی ضرورت سخن‌گفتن از آن دچار تردید گردیم؟ حال آن‌که به‌واقع جایی برای این‌گونه تردیدها و احتیاط‌های خیرخواهانه نمانده است، چون گستره‌ی فمینیسم در امتداد رشد تاریخی‌اش، بیش از آنچه تصور کنیم دچار چندپارگی و هم‌ستیزی شده‌ است؛ ستیزی که با نظر به پهنه‌ی تضادمند حیات سرمایه‌داری و سازوکارهای ادغام‌کننده‌ی آن، خاستگاهی اجتناب‌ناپذیر دارد و لاجرم شدت می‌گیرد.  در همین راستاست که امروزه شاهد فشاری روزافزون برای هم‌‌نواسازی فمینیسم با ملزومات نظم سرمایه‌دارانه هستیم. درنتیجه، با نظر به گرایش درونی سرمایه به‌سمت کسب جایگاه سوژگیِ تاریخیِ مطلق، آنچه حافظان نظم موجود در این رویارویی دنبال می‌کنند، تصاحب انحصاریِ میراث تاریخی فمینیسم و اهلی‌سازیِ سرمایه‌دارانه‌ی آن است.


📌لینک مطلب در وبسایت کارگاه:👇🏾

https://kaargaah.net/?p=1233


دریافت متن در فرمت پی.دی.اف.👇🏾

http://pdf.kaargaah.net/147_Individual_Feminism_and_Assimilation_in_Capitalism_ManiaB.pdf

دریافت متن در فرمت ورد

#فمینیسم_سرمایه‌دارانه
#سیاست_فمینیستی
#فمینیسم_پساساختارگرا
#ادغام‌گری_سرمایه‌داری
#جنبش_فمینیستی
#فمینیسم_سلبریتی_محور

منبع: کانال تلگرام کارگاه دیالکتیک


📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact

🟣 #گفتار_رهایی‌بخش | ۸ مارس، روز جهانی زن گرامی باد

وقتی زنان از طریق آموزش به آگاهی انتقادی دست یابند، نه‌تنها زندگی خود، بلکه ساختارهای اجتماعی پیرامونشان را نیز متحول می‌کنند.

- پائولو فریره، «آموزش، کنشی رهایی‌بخش»


اگر زنان از نظام آموزشی حذف شوند یا نقش آن‌ها در حاشیه قرار گیرد، کل جامعه از پیشرفت بازمی‌ماند.

- پائولو فریره، «سؤال‌هایی دربارهٔ آموزش»


#آموزش_رهایی‌بخش

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah

✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact

🔴 #ترانه‌های_بی‌هنگام

۸ مارس، روز جهانی زن، مبارک.

🔸سرود برابری
ترانه: مازیار سمیعی
تنظیم آهنگ: ثمین عابدی
خواننده: شیرین اردلان، آزاده فرامرزی‌ها
ساخته‌شده در سال ۱۳۸۶

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah

✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact

🔴 مدرسه رهایی هشت مارس را به تمام زنان و مردان برابری‌طلب تبریک می‌گوید. و از مبارزات آزادی‌خواهانه و برابری‌طلبانه علیه استبداد، ارتجاع و نظام سرمایه‌داری پشتیبانی می‌کند.

هشت مارس، روز جهانی زن، بر تمام زنان پیشتاز رهایی جامعه از قید هر نوع ستم و تبعیض، از جمله زنان معلم مبارک باد.

📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah

✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact

🔴 #ترانه‌های_بی‌هنگام

🔸 دختر ایران با صدای آیدا

تقدیم به دختران دانش‌آموز و دانشجو و تمام دختران حاشیه و طرد شده که از اصلی‌ترین نیروی تغییر و قیام هستند.


📌📌📌

اینستاگرام #مدرسه_رهایی

https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==

🆔 @edalatxah

✉️ ارتباط با ادمین مدرسه رهایی
@FreedomContact