باغ صائب
300 subscribers
1.18K photos
107 videos
55 files
600 links
کانال اختصاصی صائب شناسی، سبک هندی/ اصفهانی و شعر اصفهان
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
Download Telegram
Forwarded from وژگون‌نوشت
چه کسی گفته بی مزاری تو
یا چراغ و حرم نداری تو
قبر تو بارگاه توحید است
شمع بالا سر تو خورشید است
#علی_اکبر_لطیفیان

شهادت امام محمد باقر(ع) تسلیت باد

📺 رسانهٔ وزوان
https://tttttt.me/Mda_Vazvan/316
#ترانه_ی_گلایه

آقای #اردلان_سرفراز عزیز
اقدام قانونی اخیر شما را در شکایت از سه نفر از خوانندگانی که حقوق مولف را رعایت نکرده و آثار شما را بدون اجازه و بدون پرداخت دستمزد اجرا کرده‌اند، درک می‌کنیم و امیدواریم فرهنگ «#کپی‌رایت» بین ما هم فراگیر شود. قطعا پیگیری شما و صدور چنین حکمی می‌تواند باعث دلگرمی سایر کسانی شود که به احقاق حقوق مادی و معنوی حاصل از آثار فرهنگی - هنری خود چندان امیدوار نبوده‌اند.
حالا که خود شما یک بار دیگر همه را متوجه این موضوع مهم کرده‌اید، خواهش می‌کنیم یک بار برای همیشه در مورد غزل #از_دست_عزیزان_چه_بگویم_گله_ای_نیست، سروده‌ی #بهمن_رافعی روشنگری کنید که چرا به اشتباه در کتاب «#از_ریشه_تا_همیشه» به نام شما انتشار یافته و در چاپ‌های بعدی هم از این اشتباه جلوگیری نشده است؟ شما هم مثل سایر اهالی ادبیات می‌دانید که این غزل سال‌ها پیش از انتشار در مجموعه شما، در کتاب «#اگر_این_ماهیان_رنگی_نبودند» آقای بهمن رافعی منتشر شده و پیشینه‌ی سرایش و اجرای آن هم که روشن و «قابل پیگیری‌»ست؛ کمااینکه مخاطبان ادبیات با قیاس و تحلیل به این نتیجه رسیده‌اند که اگر غزل مذکور از شما بوده و در مجموعه‌ی آقای رافعی به چاپ رسیده باشد، به ترتیب اخیر، مصداق جرم به شمار می‌رود و امکان شکایت از بهمن رافعی در تمام این سال‌ها برای شما وجود داشته است. قطعا پاسخ صریح و مستدل شما می‌تواند بسیاری از شائبه‌ها را برطرف کند.

#اردلان_سرفراز
#بهمن_رافعی
#رضا_صادقی
#سینا_سرلک
#علی_لهراسبی
#داریوش_اقبالی
#سرقت_ادبی
#حق_مولف
#قانون_حقوق_مولفین_و_مصنفین
#کپی_رایت
#کپی‌رایت
(به نقل از خانهٔ ترانه اصفهان)
@khane_tarane_esfahan

@bagh_saeb 🌲🌲🌲
🌻🌻🌻🌻
گزیده قصیده بلند و زیبای صائب در مقام حضرت امام #علی_بن_موسی_الرضا (علیه السلام)
⬇️

این حریم کیست کز جوش ملایک روز بار
نیست در وی پرتو خورشید را راه گذار؟

کیست یارب شمع این فانوس کز نظاره اش
آب می گردد به گرد دیده ها پروانه‌وار

این شبستان خوابگاه کیست کز موج صفا
دود شمعش می رباید دل چو زلف مشکبار؟

یارب! این خاک گرامی مغرب خورشید کیست؟
کز فروغش می شود چشم ملایک اشکبار

کیست یارب در پس این پرده کز انفاس خوش
می برد از چشم ها چون بوی پیراهن غبار

سرور دنیا و دین سلطان علی موسی الرضا
آن که دارد همچو دل در سینه عالم قرار

جدول بحر رسالت کز وجود فایضش
خاک پاک طوس شد از بحر رحمت مایه‌دار

آسمان از باغ قدرش غنچهٔ نیلوفری است
یک گل رعناست از گلزار او لیل و نهار

بوی گل در غنچه از خجلت حصاری گشته است
تا نسیم خلق او پیچیده در مغز بهار

تیغ او چون سربرآرد از نیام مشکفام
می شود صبح قیامت از دل شب آشکار

تیغ جوهردار او را گو به چشم خود ببین
آن که گوید برنمی خیزد نهنگ از چشمه سار

همچو معنی در ضمیر لفظ پنهان گشته است
در رضای او رضای حضرت پروردگار

شکوهٔ غربت غریبان را ز خاطر بار بست
در غریبی تا اقامت کرد آن کوه وقار

زهر در انگور تا دادند او را دشمنان
ماند چشم تاک تا روز قیامت اشکبار

تاک را چون مار هر جا سبز شد سر می زنند
تا شد از انگور کام شکرینش زهربار

وه! چه گویم از صفای روضهٔ پرنور او
کز فروغش کور روشن می‌شود بی‌اختیار

می توان خواند از صفای کاشی دیوار او
عکس خط سرنوشت خلق را شبهای تار!

روضهٔ پر نور او را زینتی در کار نیست
پنجهٔ خورشید مستغنی است از نقش و نگار

همچو اوراق خزان بال ملایک ریخته است
هر کجا پا می‌نهی در روضه آن شهریار

می توان رفتن به آسانی به بال قدسیان
از حریم روضهٔ او تا به عرش کردگار

تا غبار آستانش جلوه گر شد، حوریان
از عبیر خلد افشانند زلف مشکبار

هر شب از گردون ز شوق سجدهٔ خاک درش
قدسیان ریزند چون برگ خزان از شاخسار

کشتی نوح است صندوقش که از طوفان غم
هر که در وی دست زد آمد سلامت بر کنار

با کمال بی نیازی مرقد زرین او
می کند با دام سیمین مرغ دلها را شکار

بس که قرآن در حریم او تلاوت می کنند
صفحهٔ بال ملایک می شود قرآن نگار

هر شبی صد بار از موج صفا در روضه‌اش
در غلط از صبح افتد زاهد شب زنده دار!

حسن خلقش دل نمی‌بخشید اگر زوار را
آب می‌شد از شکوهش زَهره‌ها بی اختیار

از صفای جبهٔ خدام او دلهای شب
می توان کردن تلاوت مصحف خط غبار

از سر گلدسته‌اش چون نخل ایمن تا سحر
بر خداجویان شود برق تجلی آشکار

از نوای عندلیبان سر گلدسته‌اش
قدسیان در وجد و حال آیند ازین نیلی حصار

داغ دارد چلچراغ او درخت طور را
این چنین نخلی ندارد یاد چشم روزگار

خضر تردستی که میراب زلال زندگی است
می‌کند سقایی این آستان را اختیار

می فتد در دست و پای خادمانش آفتاب
تا مگر چون عودسوز آنجا تواند یافت بار

هر که را چون مهر در پا خار راهش بشکند
سوزن عیسی برون آرد ز پایش نوک خار

آن که باشد یک طواف مرقدش هفتاد حج
فکر صائب چون تواند کرد فضلش را شمار؟

#صائب

#مدیحه
#امام_رضا
◼️ ◼️ ◼️
.....................................
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
◼️
صبحِ سحر جبریل زد این صیحه در ارض و سما:
والله #علیٌ قَد قُتِل آن رکن ارکان هدی
شعر و خط: #محمود_صوفی

@bagh_saeb ◼️🌲◼️
🌲

نشاط یک‌شبهٔ دهر را غنیمت دان
که می‌رود چو حنا این نگار دست‌به‌دست

شعر: #صائب
خط: #علی_حدادی
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
🌲
صبحدم غنچه مگر زان لب خندان چه شنید
که چو گل چاک شد از تنگدلی پیرهنش!

مرحوم استاد جلال الدین #همایی
خط: #علی_حدادی
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
🌲

صبحدم غنچه مگر زان لب خندان چه شنید
که چو گل چاک شد از تنگدلی پیرهنش!

شادروان‌ استاد جلال‌الدین #همایی
انتخاب و خوشنویسی:

#علی_حدادی
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
چو عادت‌است که ابنای دهر در هر قرن
کرَم به لاف ز عهد گذشته واگویند

بدان گروه بباید گریست کز پیِ ما
حکایت کرَم از روزگار ما گویند!

#کمال‌الدین‌اسمعیل‌اصفهانی
خط: #علی_جعفرپور
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
◼️◼️
تقدیم به روح شهدا و هموطنان عزیز از دست رفته. 🥀🥀🥀

#أهواز

خط: استاد #علی_موسوی
@nosyni

@bagh_saeb 🌲🌲🌲
🌲
حریفان! از نشان من مپرسید
خیالی داشتم؛ گم گشت با دل

شعر: #بیدل_دهلوی
خط: استاد #علی_حدادی

@alihadadiy

@bagh_saeb 🌲🌲🌲
🌲

شاید نه تو نه من نبودیم، از کجا معلوم؟
بودیم با دشمن نبودیم؟ از کجا معلوم؟

شاید چراغ خیمه وقتی مُرد اگر بودیم
مردِ به جا ماندن نبودیم، از کجا معلوم؟

در گرگ و میش باطل و حق، من که می‌گویم
آنقدرها روشن نبودیم، از کجا معلوم؟

وقتی ترازوها به نفع سکه سنگین است
ما سنگ در دامن نبودیم؟ از کجا معلوم؟

شاید اگر ما با حسین بن علی بودیم
هفتاد و اندی تن نبودیم، از کجا معلوم؟

آیا به ما هم سکه سکه وعده می‌دادند
شمر بن ذی الجوشن نبودیم؟ از کجا معلوم؟

از امتحان عشق بیرون آمدن سخت است
بهتر که ما اصلاً نبودیم، از کجا معلوم

#علی_فردوسی
@khaneadabi

@bagh_saeb 🌲🌲🌲
🌲
شبنم به آفتاب رسید از فروتنی

#صائب
خوشنویس: #علی_حدادی
🌲
-----------------------
@bagh_saeb
عشق از هر چه خواست شور انگیخت
خاک ما قابل #غبار نبود

شعر: #بیدل_دهلوی
خط: #علی_حدادی
@alihadadiy

🌲
----------------------
@bagh_saeb
Forwarded from عکس نگار
🌲
محیطِ #رحمت حق، در تلاطم آمده است
کف از #شکوفه فکنده‌ست برکنار امروز!
(صائب) 🌸🍃🌸🍃

آغاز سال نو و قدم مبارک #نوروز که با زادروز پر برکت حضرت #علی (ع)و روز #پدر مقارن شده، بر شما و همه عزیزانتان مبارک باد.
🌲
----------------------
@bagh_saeb
🌲
غمت در نهانخانهٔ دل نشیند*
به نازی که لیلی به محمل نشیند

شعر: #طبیب_اصفهانی
خط: استاد #علی_حدادی

* طبیب، متوفای سال ۱۱۶۸ قمری و از شعرای سبک بازگشت است.

🌲
-------------------------
@bagh_saeb
🌲

مقدمه، بررسی ویژگی های سبکی، تصحیح و تعلیق بر دیوان جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی به عنوان رساله دکتری، در دانشگاه علامه طباطبایی در حال انجام است.

دانشجو: علی کاملی
استاد راهنما: دکتر غلامرضا مستعلی پارسا
استادان مشاور: دکتر نعمت الله ایرانزاده و دکتر یحیی طالبیان

#دیوان_جمال‌الدین_عبدالرزاق_اصفهانی
#علی_کاملی
#غلامرضا_مستعلی_پارسا
#نعمت_الله_ایرانزاده
#یحیی_طالبیان
🆔 @turathiyat
🌲
--------------------
@bagh_saeb
📔شب سالگرد سایه

با حضور:
#استاد_محمد_رضا_شفیعی_کدکنی

سخنرانان:
#جلیل_مستشاری
#زیبا_اشراقی
#بهرام_دبیری
#فرهاد_امیرانی
#آوا_مشکاتیان
#یلدا_ابتهاج
#علی_دهباشی

🗓 چهارشنبه 18 مرداد 1402، ساعت 17

🏠 سالن فردوسی

🔹 برنامه به صورت حضوری برگزار می‌شود.

🔹 ورود برای عموم آزاد و رایگان است.

💢مجله بخارا💢

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht
📔شب واصف باختری

سخنرانان:
#محمد_سرور_مولایی
#سید_عسگر_موسوی
#محمد_حسین_جعفریان
#ابوطالب_مظفری
#محمد_صادق_دهقان
#روح_الله_بهرامیان
#یامان_حکمت_تقی_آبادی
#علی_دهباشی

🗓 یکشنبه 22 مرداد 1402، ساعت 17

🏠 سالن فردوسی

🔹 برنامه به صورت حضوری برگزار می‌شود.

🔹 ورود برای عموم آزاد و رایگان است.

💢مجله بخارا💢

💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢

🆔 @iranianhht
Forwarded from باغ صائب
🌻🌻🌻🌻
گزیده قصیده بلند و زیبای صائب در مقام حضرت امام #علی_بن_موسی_الرضا (علیه السلام)
⬇️

این حریم کیست کز جوش ملایک روز بار
نیست در وی پرتو خورشید را راه گذار؟

کیست یارب شمع این فانوس کز نظاره اش
آب می گردد به گرد دیده ها پروانه‌وار

این شبستان خوابگاه کیست کز موج صفا
دود شمعش می رباید دل چو زلف مشکبار؟

یارب! این خاک گرامی مغرب خورشید کیست؟
کز فروغش می شود چشم ملایک اشکبار

کیست یارب در پس این پرده کز انفاس خوش
می برد از چشم ها چون بوی پیراهن غبار

سرور دنیا و دین سلطان علی موسی الرضا
آن که دارد همچو دل در سینه عالم قرار

جدول بحر رسالت کز وجود فایضش
خاک پاک طوس شد از بحر رحمت مایه‌دار

آسمان از باغ قدرش غنچهٔ نیلوفری است
یک گل رعناست از گلزار او لیل و نهار

بوی گل در غنچه از خجلت حصاری گشته است
تا نسیم خلق او پیچیده در مغز بهار

تیغ او چون سربرآرد از نیام مشکفام
می شود صبح قیامت از دل شب آشکار

تیغ جوهردار او را گو به چشم خود ببین
آن که گوید برنمی خیزد نهنگ از چشمه سار

همچو معنی در ضمیر لفظ پنهان گشته است
در رضای او رضای حضرت پروردگار

شکوهٔ غربت غریبان را ز خاطر بار بست
در غریبی تا اقامت کرد آن کوه وقار

زهر در انگور تا دادند او را دشمنان
ماند چشم تاک تا روز قیامت اشکبار

تاک را چون مار هر جا سبز شد سر می زنند
تا شد از انگور کام شکرینش زهربار

وه! چه گویم از صفای روضهٔ پرنور او
کز فروغش کور روشن می‌شود بی‌اختیار

می توان خواند از صفای کاشی دیوار او
عکس خط سرنوشت خلق را شبهای تار!

روضهٔ پر نور او را زینتی در کار نیست
پنجهٔ خورشید مستغنی است از نقش و نگار

همچو اوراق خزان بال ملایک ریخته است
هر کجا پا می‌نهی در روضه آن شهریار

می توان رفتن به آسانی به بال قدسیان
از حریم روضهٔ او تا به عرش کردگار

تا غبار آستانش جلوه گر شد، حوریان
از عبیر خلد افشانند زلف مشکبار

هر شب از گردون ز شوق سجدهٔ خاک درش
قدسیان ریزند چون برگ خزان از شاخسار

کشتی نوح است صندوقش که از طوفان غم
هر که در وی دست زد آمد سلامت بر کنار

با کمال بی نیازی مرقد زرین او
می کند با دام سیمین مرغ دلها را شکار

بس که قرآن در حریم او تلاوت می کنند
صفحهٔ بال ملایک می شود قرآن نگار

هر شبی صد بار از موج صفا در روضه‌اش
در غلط از صبح افتد زاهد شب زنده دار!

حسن خلقش دل نمی‌بخشید اگر زوار را
آب می‌شد از شکوهش زَهره‌ها بی اختیار

از صفای جبهٔ خدام او دلهای شب
می توان کردن تلاوت مصحف خط غبار

از سر گلدسته‌اش چون نخل ایمن تا سحر
بر خداجویان شود برق تجلی آشکار

از نوای عندلیبان سر گلدسته‌اش
قدسیان در وجد و حال آیند ازین نیلی حصار

داغ دارد چلچراغ او درخت طور را
این چنین نخلی ندارد یاد چشم روزگار

خضر تردستی که میراب زلال زندگی است
می‌کند سقایی این آستان را اختیار

می فتد در دست و پای خادمانش آفتاب
تا مگر چون عودسوز آنجا تواند یافت بار

هر که را چون مهر در پا خار راهش بشکند
سوزن عیسی برون آرد ز پایش نوک خار

آن که باشد یک طواف مرقدش هفتاد حج
فکر صائب چون تواند کرد فضلش را شمار؟

#صائب

#مدیحه
#امام_رضا
◼️ ◼️ ◼️
.....................................
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
شهر کتاب اردیبهشت اصفهان برگزار می‌کند:

رونمایی و گفت‌وگو دربارهٔ کتاب

جهانی در من زندگی می‌کند

(شناختنامهٔ شاعر فقید استاد بهمن رافعی)

با حضور شاعران گرانقدر:

#کبری_موسوی_قهفرخی
#زهره_اخوان‌طاهری‌_بروجنی
#فرزانه_بازرگان
#ابراهیم_اسماعیلی_اراضی
#شهرام_صانعی
#مهدی_ملکی
#عباس_کیقبادی

به میزبانی
#علی_خدایی

چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
ساعت ۱۸

شهر کتاب اصفهان
اردیبهشت جنوبی، روبه‌روی کوچهٔ استاد تاج

ورود برای همگان آزاد است.
🌲🌲🌲
------------
https://tttttt.me/bagh_saeb