کجای قصه
نگفته ام دوستت دارم؟!
بگذار فکر کنم
هیچ کجا انگار!
تا یادم می آید،
بهانه هایم هم،
پُر بود از فریاد
فریاد اینکه،
دیوانه!من دیوانه توام!
اما ببخش مرا
انگار همچون کودکی نوزاد بوده ام
که هرچه تقلا می کند
کسی نمی فهمد که شیر می خواهد
که گرمای تن مادر می خواهد ....
اما حالا که می نویسم
بارها بخوان!
بلند بخوان!
#دیوانه،
#دوستت_دارم.
@asheghanehaye_fatima
#عادل_دانتیسم
از مجموعه کتاب عزیز روزهای من
نگفته ام دوستت دارم؟!
بگذار فکر کنم
هیچ کجا انگار!
تا یادم می آید،
بهانه هایم هم،
پُر بود از فریاد
فریاد اینکه،
دیوانه!من دیوانه توام!
اما ببخش مرا
انگار همچون کودکی نوزاد بوده ام
که هرچه تقلا می کند
کسی نمی فهمد که شیر می خواهد
که گرمای تن مادر می خواهد ....
اما حالا که می نویسم
بارها بخوان!
بلند بخوان!
#دیوانه،
#دوستت_دارم.
@asheghanehaye_fatima
#عادل_دانتیسم
از مجموعه کتاب عزیز روزهای من
@asheghanehaye_fatima
اصلاً تمام تلخی هایت را
همین امشب می خرم
فقط بگو چند؟!
#دیوانه
می خواهم برایت جان بیاورم..
#علیرضا_اسفندیاری
اصلاً تمام تلخی هایت را
همین امشب می خرم
فقط بگو چند؟!
#دیوانه
می خواهم برایت جان بیاورم..
#علیرضا_اسفندیاری
@asheghanehaye_fatima
گاه #عشق گم است؛اما هست، هست،چون نیست.
#عشق مگر چیست؟آن چه که پیداست؟نه،#عشق اگر پیدا شد که دیگر #عشق نیست.
#معرفت است.#عشق از آن رو هست، که نیست.
پیدا نیست و #حس می شود.
#می شوراند.
#منقلب می کند.
به #رقص و #شلنگ اندازی وا می دارد.
#می گریاند.
#می چزاند.
#می کوباند و #می دواند.
#دیوانه به #صحرا!
#محمود_دولت_آبادى
گاه #عشق گم است؛اما هست، هست،چون نیست.
#عشق مگر چیست؟آن چه که پیداست؟نه،#عشق اگر پیدا شد که دیگر #عشق نیست.
#معرفت است.#عشق از آن رو هست، که نیست.
پیدا نیست و #حس می شود.
#می شوراند.
#منقلب می کند.
به #رقص و #شلنگ اندازی وا می دارد.
#می گریاند.
#می چزاند.
#می کوباند و #می دواند.
#دیوانه به #صحرا!
#محمود_دولت_آبادى
@asheghanehaye_fatima
خوشحوالم که به حرفم گوش نمی کنی،
این رفتارت را می پسندم،
نشانه ی خوبی است،
خوب بزرگت کرده ایم،
کوچولو، به تو یاد داده ایم که
فقط حرفهای دلت را گوش کنی
و بس راه درست برای بچه ها،
هیچ وقت راه پدر و مادرشان
نیست، هیچ وقت ..
🕴 #کریستین_بوبن
📚 #دیوانه_وار
خوشحوالم که به حرفم گوش نمی کنی،
این رفتارت را می پسندم،
نشانه ی خوبی است،
خوب بزرگت کرده ایم،
کوچولو، به تو یاد داده ایم که
فقط حرفهای دلت را گوش کنی
و بس راه درست برای بچه ها،
هیچ وقت راه پدر و مادرشان
نیست، هیچ وقت ..
🕴 #کریستین_بوبن
📚 #دیوانه_وار
@asheghanehaye_fatima
ﮔﻞ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﺖ ﭼﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﺯﻟﻒ ﺷﺐ ﺑﯿﺎﺭﺍﯾﻢ
ﭼﺮﺍﻍ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩﺍﺕ ﮔﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﺻﺒﺢ ﺑﮕﺸﺎﯾﻢ
ﭼﻪ ﺗﻠﻔﯿﻘﯽﺳﺖ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ـ ﺍﯾﻦ ﻫﺮ ﺩﻡ ﺍﺷﺎﺭﺕﮔﺮـ
ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻌﻼﯼ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺳﺘﯿﻼﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﻢ؟
ﺑﻪ ﺑﺎﻝ ﺟﺬﺑﻪﺍﯼ ﺷﯿﺮﯾﻦ، ﻋﺮﻭﺟﯽ ﺩﻟﻨﺸﯿﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﻻﯼ ﺗﻮ ﻏﺮﻕ ﺗﻤﺎﺷﺎﯾﻢ
ﻏﻨﺎﯼ ﻣﺮﺩﻩﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ
ﺗﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﯽﺁﯾﯽ ﺑﻪ ﺗﺎﺭﺍﺝ ﻏﺰﻝﻫﺎﯾﻢ
ﮔﻞ ﻣﻦ! ﮔﻞ ﻋﺬﺍﺭ ﻣﻦ ! ﮐﻪ ﺣﺘﺎ ﻋﻄﺮ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ
ﺧﺰﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺭﻣﺎﻧﺪ ﺍﺯ ﺣﺮﯾﻢ ﺑﺎﻍ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ،
ﺑﻤﺎﻥ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻣﺪﺍﺩ ﺗﻮ ﻭ ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﺑﺎﻏﻢ ﺭﺍ
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻫﺮﺯﻩﻫﺎﯼ ﺭُﺳﺘﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﭙﯿﺮﺍﯾﻢ
ﺑﻤﺎﻥ ﺗﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﻧﯽِ ﺳﺤﺮﺁﻭﺭ ﺷﻌﺮﻡ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﯼ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺗﺤﺮﯾﺮ ! ﺑﺴﺮﺍﯾﻢ
ﺩﻟﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﯽﺷﺪ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺭﺍ ﻫﺮﺷﺐ ﻭ ﻫﺮﺷﺐ
ﮐﻤﻨﺪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻡ ﻭ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﻏﺮﻓﻪﺍﺕ ﺁﯾﻢ
ﻭ ﯾﺎ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﻗﺼﻪﻫﺎ، ﯾﮏ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺍﺳﺖ،
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺴﺘﺮﺕ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻪٔ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ، ﺑﺮﺑﺎﯾﻢ
#حسین_منزوی
#دیوانه_جانم
ﮔﻞ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﺖ ﭼﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﺯﻟﻒ ﺷﺐ ﺑﯿﺎﺭﺍﯾﻢ
ﭼﺮﺍﻍ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩﺍﺕ ﮔﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﺻﺒﺢ ﺑﮕﺸﺎﯾﻢ
ﭼﻪ ﺗﻠﻔﯿﻘﯽﺳﺖ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ـ ﺍﯾﻦ ﻫﺮ ﺩﻡ ﺍﺷﺎﺭﺕﮔﺮـ
ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻌﻼﯼ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺳﺘﯿﻼﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﻢ؟
ﺑﻪ ﺑﺎﻝ ﺟﺬﺑﻪﺍﯼ ﺷﯿﺮﯾﻦ، ﻋﺮﻭﺟﯽ ﺩﻟﻨﺸﯿﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﻻﯼ ﺗﻮ ﻏﺮﻕ ﺗﻤﺎﺷﺎﯾﻢ
ﻏﻨﺎﯼ ﻣﺮﺩﻩﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ
ﺗﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﯽﺁﯾﯽ ﺑﻪ ﺗﺎﺭﺍﺝ ﻏﺰﻝﻫﺎﯾﻢ
ﮔﻞ ﻣﻦ! ﮔﻞ ﻋﺬﺍﺭ ﻣﻦ ! ﮐﻪ ﺣﺘﺎ ﻋﻄﺮ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ
ﺧﺰﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺭﻣﺎﻧﺪ ﺍﺯ ﺣﺮﯾﻢ ﺑﺎﻍ ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ،
ﺑﻤﺎﻥ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻣﺪﺍﺩ ﺗﻮ ﻭ ﻣﻬﺮ ﺗﻮ ﺑﺎﻏﻢ ﺭﺍ
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻫﺮﺯﻩﻫﺎﯼ ﺭُﺳﺘﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﭙﯿﺮﺍﯾﻢ
ﺑﻤﺎﻥ ﺗﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﻧﯽِ ﺳﺤﺮﺁﻭﺭ ﺷﻌﺮﻡ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﯼ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺗﺤﺮﯾﺮ ! ﺑﺴﺮﺍﯾﻢ
ﺩﻟﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﯽﺷﺪ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺭﺍ ﻫﺮﺷﺐ ﻭ ﻫﺮﺷﺐ
ﮐﻤﻨﺪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻡ ﻭ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﻏﺮﻓﻪﺍﺕ ﺁﯾﻢ
ﻭ ﯾﺎ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﻗﺼﻪﻫﺎ، ﯾﮏ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺍﺳﺖ،
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺴﺘﺮﺕ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻪٔ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ، ﺑﺮﺑﺎﯾﻢ
#حسین_منزوی
#دیوانه_جانم
@asheghanehaye_fatima
خوش آن که سکهی خورشید را دوپاره کنی
سپس دو نیمهی آن را، دو گوشواره کنی
خوش آن که از سر شاخ فصول برچینی،
بهار را و گل دامن بهاره کنی
تو مثل عشق، لطیفی، سَـزَد که خوابت را،
ز شعر بستر و از نغمه گاهواره کنی
شبی، برابر آیینه، پاک عریان شو!
که بهت خود، همه در چشم من، نظاره کنی
دو آفتاب و دو گل، از بلور، خواهد زد
اگر تو چاک گریبان ز شور پاره کنی
زند به راه تو طاق از کمان رنگینش،
فلک، به گوشهی ابرو اگر اشاره کنی
کویر بودم و بارانی از تو، باغم کرد
بهار میشوم ار بارشی دوباره کنی
بکن که از همه خوبان تو در خوری تنها،
که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنی
#حسین_منزوی
#دیوانه_جان
خوش آن که سکهی خورشید را دوپاره کنی
سپس دو نیمهی آن را، دو گوشواره کنی
خوش آن که از سر شاخ فصول برچینی،
بهار را و گل دامن بهاره کنی
تو مثل عشق، لطیفی، سَـزَد که خوابت را،
ز شعر بستر و از نغمه گاهواره کنی
شبی، برابر آیینه، پاک عریان شو!
که بهت خود، همه در چشم من، نظاره کنی
دو آفتاب و دو گل، از بلور، خواهد زد
اگر تو چاک گریبان ز شور پاره کنی
زند به راه تو طاق از کمان رنگینش،
فلک، به گوشهی ابرو اگر اشاره کنی
کویر بودم و بارانی از تو، باغم کرد
بهار میشوم ار بارشی دوباره کنی
بکن که از همه خوبان تو در خوری تنها،
که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنی
#حسین_منزوی
#دیوانه_جان
@asheghanehaye_fatima
کلانتر: جلال! چرا بعضیا نگاهشونو از آدم میدزدن؟
جلال: شاید میخوان دزدیده نشن؛ شایدم نمیخوان لو برن، چون پلکا نمیذارن چشما دروغ بگن.
کلانتر: اما بعضیام زل میزنن به چشم آدم.
جلال: اونا از دزدیدهشدن نمیترسن؛ برای همین چشماشونو قاب میگیرن.
کلانتر: پس انگار یه جورایی چشما جعبۀ سیاه آدمان.
قاسم: بهقول تورج «هنوزم چشمای تو مثل شبای پرستارهست.».
سلمان: کلانتر! مواظب باش انقلابزده نشی!
📓 #دیوانه_های_دوست_داشتنی
📝 #جلال_حاجی_زاده
کلانتر: جلال! چرا بعضیا نگاهشونو از آدم میدزدن؟
جلال: شاید میخوان دزدیده نشن؛ شایدم نمیخوان لو برن، چون پلکا نمیذارن چشما دروغ بگن.
کلانتر: اما بعضیام زل میزنن به چشم آدم.
جلال: اونا از دزدیدهشدن نمیترسن؛ برای همین چشماشونو قاب میگیرن.
کلانتر: پس انگار یه جورایی چشما جعبۀ سیاه آدمان.
قاسم: بهقول تورج «هنوزم چشمای تو مثل شبای پرستارهست.».
سلمان: کلانتر! مواظب باش انقلابزده نشی!
📓 #دیوانه_های_دوست_داشتنی
📝 #جلال_حاجی_زاده
Divaneh Pasand
Milad Mehrava
با آنهمه دلداده دلش بستهی ما شد
ای من به فدای دل دیوانه پسندش
شعر #سیمین_بهبهانی
صدا #میلاد_مهرآوا
#دیوانه_پسند
@asheghanehaye_fatima
ای من به فدای دل دیوانه پسندش
شعر #سیمین_بهبهانی
صدا #میلاد_مهرآوا
#دیوانه_پسند
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
دچار افسردگی بود. میدانی افسردگی یعنی چه؟ تابهحال کسوف دیدهای؟ خوب این هم مثلِ آن است: ماه جلوی قلب میآید و قلب دیگر نوری از خودش نمیپراکند. روزِ روشن تبدیل به شبِ تاریک میشود. #افسردگی هم ملایم است و هم ظلمانی!
#دیوانه_بازی
#کریستین_بوبن
دچار افسردگی بود. میدانی افسردگی یعنی چه؟ تابهحال کسوف دیدهای؟ خوب این هم مثلِ آن است: ماه جلوی قلب میآید و قلب دیگر نوری از خودش نمیپراکند. روزِ روشن تبدیل به شبِ تاریک میشود. #افسردگی هم ملایم است و هم ظلمانی!
#دیوانه_بازی
#کریستین_بوبن
@asheghanehaye_fatima
دلم میخواهد
بنشینی رو به رویم
درست رو به رویم
به فاصله ی کمتر از نیم متر!
جوری که نفس هایت
به صورتم اصابت کند
هی تند تند با عصبانیت حرف بزنی
هی با اخم غر بزنی
من هم با یک لبخند ابلهانه
پلک بزنم و سرم را تکان بدهم
موهایت را پشت گوشت بریزم
روی ابروهای درهمت دست بکشم
آرام که شدی بگویم
ادامه بده
اخم که میکنی
قلبم برایت تند تر میزند!
راستش این دیوانه
دعوای تو را
به آشتی با بقیه ترجیح میدهد!
#علی_سلطانی
#دیوانه_توام_جانا
دلم میخواهد
بنشینی رو به رویم
درست رو به رویم
به فاصله ی کمتر از نیم متر!
جوری که نفس هایت
به صورتم اصابت کند
هی تند تند با عصبانیت حرف بزنی
هی با اخم غر بزنی
من هم با یک لبخند ابلهانه
پلک بزنم و سرم را تکان بدهم
موهایت را پشت گوشت بریزم
روی ابروهای درهمت دست بکشم
آرام که شدی بگویم
ادامه بده
اخم که میکنی
قلبم برایت تند تر میزند!
راستش این دیوانه
دعوای تو را
به آشتی با بقیه ترجیح میدهد!
#علی_سلطانی
#دیوانه_توام_جانا
رنج را دوست ندارم!
هرگز دوست نخواهم داشت
اما باید قبول کنم که آموزگار خوبی است..!
#دیوانه_وار
#کریستین_بوبن
@asheghanehaye_fatima
هرگز دوست نخواهم داشت
اما باید قبول کنم که آموزگار خوبی است..!
#دیوانه_وار
#کریستین_بوبن
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
،
حالا ما هی حرفش را میزنیم
هی تئوری میبافیم
هی راهکار نشان میدهیم
هی ادایش را در میآوریم
هی به روی خودمان نمیآوریم
هی هی هی ....
ولی دل کندن
یکچیزِ سختِ ناشدنیای است آقاجان
انقدر راحت به آدم ها نگویید
بهتر که تمام شد
راحت شدی ؛
شما که نمیدانید در دلش چه میگذرد ..!!
#علی_سیدصالحی
#دیدنش_حال_مرا
#یک_جوردیگرمیکند
#حال_یک_دیوانه_را
#دیوانه_بهترمیکند .
،
حالا ما هی حرفش را میزنیم
هی تئوری میبافیم
هی راهکار نشان میدهیم
هی ادایش را در میآوریم
هی به روی خودمان نمیآوریم
هی هی هی ....
ولی دل کندن
یکچیزِ سختِ ناشدنیای است آقاجان
انقدر راحت به آدم ها نگویید
بهتر که تمام شد
راحت شدی ؛
شما که نمیدانید در دلش چه میگذرد ..!!
#علی_سیدصالحی
#دیدنش_حال_مرا
#یک_جوردیگرمیکند
#حال_یک_دیوانه_را
#دیوانه_بهترمیکند .
دچار افسردگی بود. میدانی افسردگی یعنی چه؟ تابهحال کسوف دیدهای؟ خوب این هم مثلِ آن است: ماه جلوی قلب میآید و قلب دیگر نوری از خودش نمیپراکند. روزِ روشن تبدیل به شبِ تاریک میشود. افسردگی هم ملایم است و هم ظلمانی!
#دیوانه_بازی
#کریستین_بوبن
@asheghanehaye_fatima
#دیوانه_بازی
#کریستین_بوبن
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
از من می پرسید که چگونه دیوانه شدم
چنین روی داد:
یک روز، بسیار پیش از آنکه خدایان بسیار به دنیا بیایند، از خواب عمیقی بیدار شدم و دیدم که همه نقاب هایم را دزدیدند __ همان هفت نقابی که خودم ساخته بودم و در هفت زندگی ام بر چهره می گذاشتم. پس بی نقاب در کوچه های پُر از مردم دویدم و فریاد زدم << دزد، دزد، دندان نابکار>> مردان و زنان بر من می خندیدند و پاره ای از آن ها از ترسِ من به خانه های شان پناه بردند.
هنگامی که به بازار رسیدم، جهانی که بر سر بامی ایستاده بود فریاد بر آورد << این مرد دیوانه است >> من سر بر داشتم که او را ببینم ؛ خورشید نخستین بار چهره برهنه ام را بوسید.
نخستین بار خورشید چهره برهنه مرا بوسید و من از عشقِ خورشید مشتعل شدم، و دیگر به نقاب هایم نیازی نداشتم. و گویی در حالِ خلسه فریاد زدم << رحمت، رحمت بر دزدانی که نقاب های مرا بردند>>.
چنین بود که من دیوانه شدم.
و از برکت دیوانگی هم به آزادی و هم به امنیت رسیده ام؛ آزادی تنهایی و امنیت از فهمیده شدن، زیرا کسانی که مارا می فهمند چیزی از وجودِ ما به اسارت می گیرند.
ولی مبادا که از امنیت، زیاد غَره شوم. حتی یک دزد هم در زندان از دزدِ دیگر در امان است.
#دیوانه
#جبران_خلیل_جبران
از من می پرسید که چگونه دیوانه شدم
چنین روی داد:
یک روز، بسیار پیش از آنکه خدایان بسیار به دنیا بیایند، از خواب عمیقی بیدار شدم و دیدم که همه نقاب هایم را دزدیدند __ همان هفت نقابی که خودم ساخته بودم و در هفت زندگی ام بر چهره می گذاشتم. پس بی نقاب در کوچه های پُر از مردم دویدم و فریاد زدم << دزد، دزد، دندان نابکار>> مردان و زنان بر من می خندیدند و پاره ای از آن ها از ترسِ من به خانه های شان پناه بردند.
هنگامی که به بازار رسیدم، جهانی که بر سر بامی ایستاده بود فریاد بر آورد << این مرد دیوانه است >> من سر بر داشتم که او را ببینم ؛ خورشید نخستین بار چهره برهنه ام را بوسید.
نخستین بار خورشید چهره برهنه مرا بوسید و من از عشقِ خورشید مشتعل شدم، و دیگر به نقاب هایم نیازی نداشتم. و گویی در حالِ خلسه فریاد زدم << رحمت، رحمت بر دزدانی که نقاب های مرا بردند>>.
چنین بود که من دیوانه شدم.
و از برکت دیوانگی هم به آزادی و هم به امنیت رسیده ام؛ آزادی تنهایی و امنیت از فهمیده شدن، زیرا کسانی که مارا می فهمند چیزی از وجودِ ما به اسارت می گیرند.
ولی مبادا که از امنیت، زیاد غَره شوم. حتی یک دزد هم در زندان از دزدِ دیگر در امان است.
#دیوانه
#جبران_خلیل_جبران
در زندگیهایمان باید زندگی دوگانه ای داشته باشیم و در قلب هایمان خونی دوگانه، شادی همراه با رنج، خنده همراه با اندوه؛ مثل دو اسبی که به یک ارابه بسته شدهاند و هریک دیوانه وار ارابه را به سوی خود میکشند.
#کریستین_بوبن
#دیوانه_وار
@asheghanehaye_fatima
#کریستین_بوبن
#دیوانه_وار
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
کسانی که ما را دوست دارند، از آنها که از ما نفرت دارند، خطرناکترند! زیرا انسان قادر نیست در مقابل آنها از خود مقاومتی نشان دهد. هیچکس نمیتواند به اندازه یک دوست، انسان را به انجام کاری وادار کند که درست بر خلاف میل اوست.
✏️ #کریستین_بوبن
📚 #دیوانه_وار
کسانی که ما را دوست دارند، از آنها که از ما نفرت دارند، خطرناکترند! زیرا انسان قادر نیست در مقابل آنها از خود مقاومتی نشان دهد. هیچکس نمیتواند به اندازه یک دوست، انسان را به انجام کاری وادار کند که درست بر خلاف میل اوست.
✏️ #کریستین_بوبن
📚 #دیوانه_وار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"واگیر خنده"
🎤 #سارا_نائینی
.در این زندگی از همه چیز می توان چشم پوشید. چشم پوشیدن، فریبنده ترین طریق از دست دادن است،
همه چیز مگر یک چیز.
آنچه می خواهم به شما بگویم، گفته مادر بزرگم است.
زنی بود روستایی، تنها زن باسواد دهکده اش .
در تمام عمر بدبختی به سرش باریده بود . یک روز از او پرسیدم: مامان بزرگ چه چیزی در زندگی از همه مهم تر است؟
جوابش را فراموش نکرده ام: فقط یک چیز در زندگی به حساب می آید آن شادی است. هیچ وقت اجازه نده کسی آن را از تو بگیرد. .
.✍ #دیوانه_وار
📙#کریستین_بوبن
@asheghanehaye_fatima
🎤 #سارا_نائینی
.در این زندگی از همه چیز می توان چشم پوشید. چشم پوشیدن، فریبنده ترین طریق از دست دادن است،
همه چیز مگر یک چیز.
آنچه می خواهم به شما بگویم، گفته مادر بزرگم است.
زنی بود روستایی، تنها زن باسواد دهکده اش .
در تمام عمر بدبختی به سرش باریده بود . یک روز از او پرسیدم: مامان بزرگ چه چیزی در زندگی از همه مهم تر است؟
جوابش را فراموش نکرده ام: فقط یک چیز در زندگی به حساب می آید آن شادی است. هیچ وقت اجازه نده کسی آن را از تو بگیرد. .
.✍ #دیوانه_وار
📙#کریستین_بوبن
@asheghanehaye_fatima