عاشقانه های فاطیما
805 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
.
روزی مرا بیاد خواهی آورد
چونان کویری
که دریا را بخاطر می آورد
چونان دشتی
که جنگل را به بخاطر می آورد
چونان قلب گلوله خورده ای
که خون را به یاد می آورد
چونان پیرزنی
که جوانی اش را
و چونان پیراهنی
که پیکری که در آن زیسته است را.

روزی مرا به یاد خواهی آورد
هنگام که پیراهن های کهنه را
از گنجه در می آوری
هنگام که دست
بر سر فرزندانت میکشی
و نام های دیگری را برای آنان زیر لب با خود زمزمه می کنی.

همواره اسمی در زندگی هست
که مستعارِ تمام اسم های دیگر است.
روزی مرا به یاد خواهی آورد
چونان شناسنامه ای
که نام پیشین اش را بخاطر می آورد

#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اعداد

@asheghanehaye_fatima
درختِ همسایه شکوفه داده
بهار
تا نزدیکی خانه‌ی ما آمده است.
لحاف‌ها را بر گنجه بگذار
هیزم‌ها را در انبار.
بهار که آمد
نمک‌گیرش کن...


#بابک_زمانی


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماهی تا موقعی که دهنشو باز نکنه، صید نمیشه‌. هیچ وقت دلتو باز نکن، هیچ وقت ....

#دیالوگ
#سریال_رهایم_کن
#بابک_کریمی
#مونا_احمدی

@asheghanehaye_fatima
گفت: اگه یه ماشین زمان داشتی باهاش می‌رفتی گذشته یا آینده؟
دستامو دور لیوان چای سفت حلقه کرده بودم، نگاش کردم.
گفتم: هیچکدوم
گفت: د بگو دیگه؟ یکیشونو انتخاب کن!
گفتم: اگه ماشین زمان داشتم، نه می‌رفتم گذشته، نه می‌رفتم آینده.
گفت: پس چیکار می‌کردی دیوونه؟
گفتم: زمان رو همین‌جا متوقف می‌کردم
و تا ابد به بهونه‌ی سرد شدن
این فنجون چای همینجا پیش تو می‌موندم!


#بابک_زمانی

@asheghanehaye_fatima
گفت: شغلت چیه؟
گفتم: فراموش کردن…


#بابک_زمانی

@asheghanehaye_fatima
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، میلیون‌ها نفر از مردم آمریکا در رؤیای پولدار شدن از ایالات‌های مختلف به رودخانه‌های طلاخیز سرازیر شدند اما کمتر از یک درصد از این جستجوگران طلا چیزی به دستشان میرسید، آنها هم که چیزی گیرشان می‌آمد، آنقدر ناچیز بود، که همه‌اش خرج خورد و خوراکشان در آن ماه‌های طولانی و طاقت فرسا می‌شد. در این بین عده‌ای بودند که پول‌های کلانی به جیب زدند، آن هم «بیل فروش‌ها» بودند. کسانی که به جستجوگران پر از رؤیا فقط بیل می‌فروختند و خودشان یک گرم از آن طلاها را نمیخواستند، طلای اصلی بیل‌ها بودند. بله، در جامعه‌ی آمریکایی که همه جستجوگر طلا بودند، آن‌ها که ثروتمند شدند، بیل‌فروش‌ها بودند.
این‌را میخواهم تعمیم بدهم به حال و روز این روزهای جامعه. جامعه‌ای که جوانانش به هر دری که زده‌اند، در بسته بوده. جامعه‌ای که مردمش میدانند عمرشان را باخته‌اند و اگر ثروت یک شبه‌ای به جیب نزنند، دیگر باید برای باقی عمر به گوشه‌ای بخزند.
این جامعه همان جامعه اوایل قرن بیستمی آمریکاست. همان جستجوگران طلا. همان‌ها که هیچ گیرشان نیامد. اما در این میان عده‌ای بیل فروش هستند که پول‌های خوبی گیرشان می‌آید. آنها با حیله‌های یک شبه پولدار شدن، باشعار درآمدهای دلاری هنگفت، به جامعه رؤیافروشی میکنند. پکیج آموزشی میفروشند، سمینارهای بی‌سر و ته می‌گذارند و مردم کرور کرور میخرند، ولی به هر دری می‌زنند، چیزی عایدشان نمی‌شود.
حواستان به این رویافروش‌ها و بیل فروش‌ها باشد.
ثروت در یادگیری حرفه است، ثروت در تخصص است.  بیل‌ها را به بیل‌فروش‌ها بازگردانید. چیزی توی رودخانه‌ها نیست

#بابک_زمانی

@asheghanehaye_fatima
عشقِ حقیقی
نمی‌تواند در میانِ جمعیتِ زمین شیوع پیدا کند
چرا که به‌ندرت رخ می‌دهد

بگذار آنان که عشقِ حقیقی را نیافته‌اند
بگویند هرگز چنین چیزی وجود ندارد
چنین باوری
مرگ و زندگی را برای‌شان آسوده‌تر خواهد کرد

■شاعر: #ویسلاوا_شیمبورسکا [ لهستان، ۱۹۲۳–۲۰۱۲ ]

■برگردان: #بابک_زمانی


@asheghanehaye_fatima
روزی مرا بیاد خواهی آورد
چونان کویری
که دریا را بخاطر می آورد
چونان دشتی
که جنگل را به بخاطر می آورد
چونان قلب گلوله خورده ای
که خون را به یاد می آورد
چونان پیرزنی
که جوانی اش را
و چونان پیراهنی
که پیکری که در آن زیسته است را.

روزی مرا به یاد خواهی آورد
هنگام که پیراهن های کهنه را
از گنجه در می آوری
هنگام که دست
بر سر فرزندانت میکشی
و نام های دیگری را برای آنان زیر لب با خود زمزمه می کنی.

همواره اسمی در زندگی هست
که مستعارِ تمام اسم های دیگر است.
روزی مرا به یاد خواهی آورد
چونان شناسنامه ای
که نام پیشین اش را بخاطر می آورد

#بابک_زمانی

@asheghanehaye_fatima
به پرندگان بگو
شاخه‌هایت را فراموش نکنند.
پاییز
آخرین حرف درخت نیست


#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اجسام


@asheghanehaye_fatima
خاکستری
ابی
🎼●آهنگ: «خاکستری»

🎙●خواننده:
#ابی {#ابراهیم_حامدی}

●ترانه‌‌:
#ایرج_جنتی‌عطایی

آهنگ‌‌: #بابک_بیات [ ۲۳ خرداد ۱۳۲۵ – ۵ آذر ۱۳۸۵ ]

به انتظارِ فصلِ تو
تمامِ فصل‌ها گذشت
چه یأسِ بی‌نهایتی
ندیمِ من بود...

@asheghanehaye_fatima
اين خاصيت پاییز است که همه چیز را تغییر می دهد؛ خیابان ها را، کوچه ها را، پنجره ها را، خاطره ها را، درخت ها را، و بیش تر از همه، آدم ها را.


بعد از ابر- #بابک_زمانی

@asheghanehaye_fatima
موهایت
مال مادیانی در هزار سال پیش است.
پوستت
را از یک ماهی در عصر یخبندان گرفته‌ای.
دندان‌هایت
از جنس عناصر ستاره‌ای دور.
چشمانت
را از آهویی منقرض شده به ارث برده‌ای
لبانت هم‌تبارِ گل‌سرخ است
و دستانت نژادِ نزدیکی با کبوتر دارد.

سایه‌ات،
سایه‌ات اما مال من است
و تو هزاران بار
به شکل سایه‌ی من تناسخ یافته‌ای…

#بابک_زمانی
#مجموعه_شعر_اطراف

@asheghanehaye_fatima
Audio
بابک عزیز در جلسه‌ی امروز کتابخوان یکی از شعرهایش را برایمان خواند. (پیدایم خواهی کرد) از مجموعه شعر ( اعداد) و اوقات خوش گشت!

#بابک_زمانی
#شعر

@asheghanehaye_fatima