هنگامی که از خودت میپرسی عشق چیست
دو دستِ آتشین را تصور کن
که در هم گره خوردهاند
دو نگاه را که در هم گم شدهاند
دو قلب را که در برابرِ وسعت یک احساس به لرز افتادهاند
و چند کلمه را تصور کن
برای جاودانه کردن یک آن.
#آلن_دوآر
برگردان: #اعظم_کمالی
@asheghanehaye_fatima
دو دستِ آتشین را تصور کن
که در هم گره خوردهاند
دو نگاه را که در هم گم شدهاند
دو قلب را که در برابرِ وسعت یک احساس به لرز افتادهاند
و چند کلمه را تصور کن
برای جاودانه کردن یک آن.
#آلن_دوآر
برگردان: #اعظم_کمالی
@asheghanehaye_fatima
سالها گذشت
توفانهای آزارنده
مهآلود
خیالهای خامِ برساختهام را از هم پراکند
و صدای لطیفت را فراموش کردم
شمایلهای بس الهیات را
در تبعید
در دلتنگیِ حبس
روزهای بیحادثهام میپوسیدند
محروم از هیبت و الهام
محروم از اشکها، از زندگانی، از عشق
روحام دیگربار بیدار شد:
و دیگربار نزدم آمدی
درست مانند خیالی گریزنده
درست مانند چکیدهیی از زیبایی ناب
قلبام دوباره در خلسه طنین میافکند
از درونِ آن دیگربار برمیآورد
احساسهایی حاکی از هیبت و الهام را
از زندگانی، از اشک، از عشق
#الکساندر_پوشکین
@asheghanehaye_fatima
توفانهای آزارنده
مهآلود
خیالهای خامِ برساختهام را از هم پراکند
و صدای لطیفت را فراموش کردم
شمایلهای بس الهیات را
در تبعید
در دلتنگیِ حبس
روزهای بیحادثهام میپوسیدند
محروم از هیبت و الهام
محروم از اشکها، از زندگانی، از عشق
روحام دیگربار بیدار شد:
و دیگربار نزدم آمدی
درست مانند خیالی گریزنده
درست مانند چکیدهیی از زیبایی ناب
قلبام دوباره در خلسه طنین میافکند
از درونِ آن دیگربار برمیآورد
احساسهایی حاکی از هیبت و الهام را
از زندگانی، از اشک، از عشق
#الکساندر_پوشکین
@asheghanehaye_fatima
چقدر به دوستانم که مادرانی دوست داشتنی، مهربان و حمایت کننده داشتند، رشک می بردم و چقدر عجیب بود که آنها به مادرانشان وابسته نبودند ...
نه دائم بهشان تلفن می زدند، نه به ملاقاتشان می رفتند، نه خوابشان را می دیدند و نه حتی بهشان فکر می کردند. ولی من در طول روز بارها مجبور بودم فکر مادرم را از ذهنم برانم و حتی امروز که ده سال از مرگش می گذرد، اغلب پیش می آید که بی اختیار به سمت تلفن می روم تا با او تماس بگیرم. اوه همه این ها به لحاظ منطقی برایم قابل درک است. سخنرانی ها درباره این پدیده کرده ام. برای بیمارانم توضیح می دهم کودکانی که مورد بدرفتاری قرار می گیرند، اغلب به سختی از خانواده ی ناکارمدشان جدا می شوند، در حالی که کودکان والدین خوب و مهربان، با تعارض کمتری از آنها فاصله می گیرند. اصلا مگر یکی از وظایف والدین، قادر ساختن کودک به ترک خانه نیست؟
#اروین_یالوم
کتاب: مامان و معنی زندگی
ترجمه: سپیده حبیب
@asheghanehaye_fatima
نه دائم بهشان تلفن می زدند، نه به ملاقاتشان می رفتند، نه خوابشان را می دیدند و نه حتی بهشان فکر می کردند. ولی من در طول روز بارها مجبور بودم فکر مادرم را از ذهنم برانم و حتی امروز که ده سال از مرگش می گذرد، اغلب پیش می آید که بی اختیار به سمت تلفن می روم تا با او تماس بگیرم. اوه همه این ها به لحاظ منطقی برایم قابل درک است. سخنرانی ها درباره این پدیده کرده ام. برای بیمارانم توضیح می دهم کودکانی که مورد بدرفتاری قرار می گیرند، اغلب به سختی از خانواده ی ناکارمدشان جدا می شوند، در حالی که کودکان والدین خوب و مهربان، با تعارض کمتری از آنها فاصله می گیرند. اصلا مگر یکی از وظایف والدین، قادر ساختن کودک به ترک خانه نیست؟
#اروین_یالوم
کتاب: مامان و معنی زندگی
ترجمه: سپیده حبیب
@asheghanehaye_fatima
هرگونه آرایش باعث بدگمانی می شد.جراحات روحیِ زنانی که عمیقا استثمار شده بودند "ناراحتی عصبی " خوانده می شد.
دختران و زنانی که شدیدا محدود شده بودند ، و تحت سلطه بودند و شدیدا صدایشان خفه شده بود آنها را زنانی " خوب " می خواندند
و به آن دسته از زنانی که موفق می شدند از قید و بند زندگی فارغ شوند و تحت سلطه نباشند ، برچسب زنان " بد " زده می شد.
✍ #دکتر_کلاریسا_پینکولا_استس
📙 #زنانی_که_با_گرگها_می_دوند
🔁 #سیمین_موحد
@asheghanehaye_fatima
دختران و زنانی که شدیدا محدود شده بودند ، و تحت سلطه بودند و شدیدا صدایشان خفه شده بود آنها را زنانی " خوب " می خواندند
و به آن دسته از زنانی که موفق می شدند از قید و بند زندگی فارغ شوند و تحت سلطه نباشند ، برچسب زنان " بد " زده می شد.
✍ #دکتر_کلاریسا_پینکولا_استس
📙 #زنانی_که_با_گرگها_می_دوند
🔁 #سیمین_موحد
@asheghanehaye_fatima
هر بار که نگاهت میکنم
جملهیی آشنا، به ذهنم خطور میکند:
«در این سرزمین،
چیزی هست که ارزشِ زندگی کردن دارد...»
#محمود_درویش
@asheghanehaye_fatima
جملهیی آشنا، به ذهنم خطور میکند:
«در این سرزمین،
چیزی هست که ارزشِ زندگی کردن دارد...»
#محمود_درویش
@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽اهنگ بسیار زیبای "داستان عشق"
"قصه عشق #نانا_مسکوری و #جانی_ماتیس "
Singer #Nana_Mouskouri
Singer #Johnny_mathis
Song #Love_Story
@asheghanehaye_fatima
"قصه عشق #نانا_مسکوری و #جانی_ماتیس "
Singer #Nana_Mouskouri
Singer #Johnny_mathis
Song #Love_Story
@asheghanehaye_fatima
من یک زنم ...
و سینهام پهنای آسمان پرستویی است كه معنای
اشتیاق را دریافت و هزار و يک قيد را شكست...
#هناء_مهتاب
@asheghanehaye_fatima
و سینهام پهنای آسمان پرستویی است كه معنای
اشتیاق را دریافت و هزار و يک قيد را شكست...
#هناء_مهتاب
@asheghanehaye_fatima
آفتاب از کنج ایوان سر زد و گویا نبود
روشنی بخشید دنیا را ولی، دیبا نبود
هرچه گشتم در جهان تا قابلی پیدا کنم
هیچ خورشیدی بقدر چشم تو زیبا نبود
#فرزاد_متین
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
روشنی بخشید دنیا را ولی، دیبا نبود
هرچه گشتم در جهان تا قابلی پیدا کنم
هیچ خورشیدی بقدر چشم تو زیبا نبود
#فرزاد_متین
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
زیباییاش مسخ کننده بود،
آنقدری که میتوانست دستِکم،
چند ثانیه تو را مسحور و غرقِ تماشا کند.
من کنارش زیبا بودم.
هر آدمی تنها کنارِ یک نفر زيباست.
آنوقت میشود گفت،
جهان هرچه که هست،
زیباست...
📙 #آغوشی_برای_یک_سفر_طولانی
✍ #محمد_مرکبیان
@asheghanehaye_fatima
آنقدری که میتوانست دستِکم،
چند ثانیه تو را مسحور و غرقِ تماشا کند.
من کنارش زیبا بودم.
هر آدمی تنها کنارِ یک نفر زيباست.
آنوقت میشود گفت،
جهان هرچه که هست،
زیباست...
📙 #آغوشی_برای_یک_سفر_طولانی
✍ #محمد_مرکبیان
@asheghanehaye_fatima
در مورد عشق در بزرگسالی ، باید از عاشق شدن در نظر اول پرهیز کرد. تا وقتی تحقیق دقیقی از عمق و محتوای استخر نکرده ایم ، نباید در آن شیرجه برویم. فقط وقتی دیدگاه ها در مورد نقش پدر و مادر ، سیاست ، هنر ، علم ، و مواد غذاییِ مناسب برای آشپزخانه رد و بدل شد ، دو نفر باید تصمیم بگیرند که برای عاشق شدن به یکدیگر آمادگی دارند ...
در مورد عشق در بزرگسالی ، فقط زمانی که طرف مقابلمان را واقعاً شناختیم ، عشق مُحق است فرصت رشد کردن بیابد. ولی در عالم واقعیت سرسختِ عشق -عشقی که دقیقاً پیش از آنکه بدانی متولد می شود- بیشتر دانستن می تواند هم مانع باشد هم مشوّق ، چون ممکن است "آرمانشهر" را در تقابل خطرناک با واقعیت قرار دهد.
#آلن_دوباتن
کتاب: جستارهایی در باب عشق
ترجمه: گلی امامی
@asheghanehaye_fatima
در مورد عشق در بزرگسالی ، فقط زمانی که طرف مقابلمان را واقعاً شناختیم ، عشق مُحق است فرصت رشد کردن بیابد. ولی در عالم واقعیت سرسختِ عشق -عشقی که دقیقاً پیش از آنکه بدانی متولد می شود- بیشتر دانستن می تواند هم مانع باشد هم مشوّق ، چون ممکن است "آرمانشهر" را در تقابل خطرناک با واقعیت قرار دهد.
#آلن_دوباتن
کتاب: جستارهایی در باب عشق
ترجمه: گلی امامی
@asheghanehaye_fatima
در كودكي ياد گرفته ايم كه در هر تمام شدني "خشمي" وجود دارد و هر تمام شدني يك اتفاقِ بد است!
حالا بزرگ شده ايم و نميتوانيم با اين حقيقت كنار بياييم كه رابطه ها "ميتوانند" تمام شوند و لازم نيست براي هر تمام شدني از ادمِ مقابلمان "خشمگين" باشيم و به دنبال حمله كردن و حرف زدن در مورد ان شخص باشيم!
حالا بزرگ شده ايم و شبيه ادم بزرگ هاي قبلي بايد كسي محكوم باشد و كسي مظلوم تا داستانِ تمام شدنِ رابطه منطقي به نظر برسد!
حقيقت اين است كه رابطه ها "ميتوانند" تمام شوند و گاهي رابطه ها از جايي به بعد "كار" نميكنند! ميتواند كاراكترِ بد و خوب نداشته باشد! ميتواند اصلا خشم نداشته باشد و ميتواند بسيار بالغانه و منصفانه تمام شود!
بالغانه چون ما ادمهاي بزرگي هستيم كه قرار است با حقيقت هايي برخورد كنيم كه در كودكي توانِ هضمش را نداشتيم و منصفانه چون انقدر بزرگ هستيم كه مانند كودكان به دنبال ادم بَدِ ماجرا نگرديم!
تمام شده است ان دوراني كه حتما ميبايست ادم بدي ما را ازار ميداد و ما بايد مورد ظلم قرار ميگرفتيم تا رابطه تمام شود! ما اكنون بزرگ هستيم و لازم است دنيا را از دريچه ي كودكي كه همه ادمها را خوب يا بد ميبيند، اناليز نكنيم.
اگر در رابطه اي هستيم كه "كار" نميكند لازم نيست حتما طرف مقابل ادم بدي باشد تا بتوانيم جرات پيدا كنيم و از رابطه بيرون بياييم. لازم نيست در حرفها و داستانهايمان به دنبال هر چه بدتر نشان دادنِ طرف مقابلمان باشيم.
انقدر بزرگ باشيم كه حقيقت ها بياييد و به جانمان بنشينند و كمي ظرفيت دروني مان را تغيير دهند. پذيرشِ حقيقت ها به ما كمك ميكنند تا واقعي تر، تمام شدن رابطه ها را درك كنيم.
اگر به ما ياد ميدادند كه گاهي رابطه ها كار نميكنند و براي اين كار احتياج به حمله و خشم نيست، امروز راحت تر ميتوانستيم با ادمها وارد رابطه شويم. بدونِ كوله باري از خشمهاي ادمهاي قبلي و بدونِ توهمِ اين جمله: يا دوست است يا در تيم دشمن است!
هر خداحافظي و تمام شدني به معناي اين نيست كه طرف دشمن ما شده است.
اگر روابطمان در ذهنمان به دو دسته تقسيم ميشوند يعني دوستها(خوبها) و دشمنان (بدها)، قطعا شبيه به يك كودك به دنيا نگاه ميكنيم و اين نوع نگاه ما را در نوسان عشق و نفرت از ادمها قرار ميدهد.
ادمها همه بخشي از تجربه هاي ما هستند. تجربه هاي خوشايند و دوست داشتني ، تجربه هاي ناخوشايند اما مفيد و تجربه هاي خنثي و معلق كه نميدانيم چه شده است !
اگر ميتوانيد به رابطه ها با اين ديد نگاه كنيد، خوش امديد به دنياي ادم بزرگ هاي بالغ!
#پونه_مقیمى
@asheghanehaye_fatima
حالا بزرگ شده ايم و نميتوانيم با اين حقيقت كنار بياييم كه رابطه ها "ميتوانند" تمام شوند و لازم نيست براي هر تمام شدني از ادمِ مقابلمان "خشمگين" باشيم و به دنبال حمله كردن و حرف زدن در مورد ان شخص باشيم!
حالا بزرگ شده ايم و شبيه ادم بزرگ هاي قبلي بايد كسي محكوم باشد و كسي مظلوم تا داستانِ تمام شدنِ رابطه منطقي به نظر برسد!
حقيقت اين است كه رابطه ها "ميتوانند" تمام شوند و گاهي رابطه ها از جايي به بعد "كار" نميكنند! ميتواند كاراكترِ بد و خوب نداشته باشد! ميتواند اصلا خشم نداشته باشد و ميتواند بسيار بالغانه و منصفانه تمام شود!
بالغانه چون ما ادمهاي بزرگي هستيم كه قرار است با حقيقت هايي برخورد كنيم كه در كودكي توانِ هضمش را نداشتيم و منصفانه چون انقدر بزرگ هستيم كه مانند كودكان به دنبال ادم بَدِ ماجرا نگرديم!
تمام شده است ان دوراني كه حتما ميبايست ادم بدي ما را ازار ميداد و ما بايد مورد ظلم قرار ميگرفتيم تا رابطه تمام شود! ما اكنون بزرگ هستيم و لازم است دنيا را از دريچه ي كودكي كه همه ادمها را خوب يا بد ميبيند، اناليز نكنيم.
اگر در رابطه اي هستيم كه "كار" نميكند لازم نيست حتما طرف مقابل ادم بدي باشد تا بتوانيم جرات پيدا كنيم و از رابطه بيرون بياييم. لازم نيست در حرفها و داستانهايمان به دنبال هر چه بدتر نشان دادنِ طرف مقابلمان باشيم.
انقدر بزرگ باشيم كه حقيقت ها بياييد و به جانمان بنشينند و كمي ظرفيت دروني مان را تغيير دهند. پذيرشِ حقيقت ها به ما كمك ميكنند تا واقعي تر، تمام شدن رابطه ها را درك كنيم.
اگر به ما ياد ميدادند كه گاهي رابطه ها كار نميكنند و براي اين كار احتياج به حمله و خشم نيست، امروز راحت تر ميتوانستيم با ادمها وارد رابطه شويم. بدونِ كوله باري از خشمهاي ادمهاي قبلي و بدونِ توهمِ اين جمله: يا دوست است يا در تيم دشمن است!
هر خداحافظي و تمام شدني به معناي اين نيست كه طرف دشمن ما شده است.
اگر روابطمان در ذهنمان به دو دسته تقسيم ميشوند يعني دوستها(خوبها) و دشمنان (بدها)، قطعا شبيه به يك كودك به دنيا نگاه ميكنيم و اين نوع نگاه ما را در نوسان عشق و نفرت از ادمها قرار ميدهد.
ادمها همه بخشي از تجربه هاي ما هستند. تجربه هاي خوشايند و دوست داشتني ، تجربه هاي ناخوشايند اما مفيد و تجربه هاي خنثي و معلق كه نميدانيم چه شده است !
اگر ميتوانيد به رابطه ها با اين ديد نگاه كنيد، خوش امديد به دنياي ادم بزرگ هاي بالغ!
#پونه_مقیمى
@asheghanehaye_fatima
برای هزاران سال در چین زن را فاقد روح می دانستند. این بزرگترین مصیبتی بوده که زنان در طول تاریخ تجربه کرده اند. این اعتقاد وجود داشت که زن روح ندارد. یعنی اگر مردی زنش را می کشت تحت پیگرد قانونی قرار نمی گرفت.
انگار یک میز یا صندلی خانه اش را شکسته و دور انداخته است. در جاهای دیگر هم وضع بهتر از این نبوده است. این بسیار عجیب است که چگونه زن بقا پیدا کرد و منقرض نشد و خودش را به این عصر رساند. راز آن تنها در یک چیز است: زن حامل عشق است و عشق، انتظار و پذیرش به همراه می آورد.
#اوشو
@asheghanehaye_fatima
انگار یک میز یا صندلی خانه اش را شکسته و دور انداخته است. در جاهای دیگر هم وضع بهتر از این نبوده است. این بسیار عجیب است که چگونه زن بقا پیدا کرد و منقرض نشد و خودش را به این عصر رساند. راز آن تنها در یک چیز است: زن حامل عشق است و عشق، انتظار و پذیرش به همراه می آورد.
#اوشو
@asheghanehaye_fatima
.
من از این جهان با عشق عبور خواهم کرد
در این جهان، کار خواهم کرد
راه خواهم رفت،
سخن خواهم گفت،
این جهان را پالایش خواهم کرد
و آن را به بهترین شکلی که می توانم ترک خواهم گفت.
✍ #وودی_گاتری
@asheghanehaye_fatima
من از این جهان با عشق عبور خواهم کرد
در این جهان، کار خواهم کرد
راه خواهم رفت،
سخن خواهم گفت،
این جهان را پالایش خواهم کرد
و آن را به بهترین شکلی که می توانم ترک خواهم گفت.
✍ #وودی_گاتری
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حقیقتیست آشکار: تو دریایی.
پلکهایت
خمیده بر آشوبهاست.
دستان من
هر جای تو را لمس میکنند
جزیرههای کوچکی میسازند؛
زندگی در آنها جاری.
به زودی تمامِ زمین خواهی بود:
دیاری آشنا،
موطنی.
Axiom: you are a sea.
Your eye-
lids curve over chaos
My hands
where they touch you, create
small inhabited islands
soon you will be
all earth: a known
land, a country.
#مارگارت_آتوود
برگردان: #شهاب_مقربین
@asheghanehaye_fatima
پلکهایت
خمیده بر آشوبهاست.
دستان من
هر جای تو را لمس میکنند
جزیرههای کوچکی میسازند؛
زندگی در آنها جاری.
به زودی تمامِ زمین خواهی بود:
دیاری آشنا،
موطنی.
Axiom: you are a sea.
Your eye-
lids curve over chaos
My hands
where they touch you, create
small inhabited islands
soon you will be
all earth: a known
land, a country.
#مارگارت_آتوود
برگردان: #شهاب_مقربین
@asheghanehaye_fatima
یک روز اگر بخواهید از خاکِ من آجر بسازید
برای مدرسه باشد ای کاش
نه این که برایِ زندانها...
#عزیز_نسین
@asheghanehaye_fatima
برای مدرسه باشد ای کاش
نه این که برایِ زندانها...
#عزیز_نسین
@asheghanehaye_fatima
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست
زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شدهست
#حافظ
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست
زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شدهست
#حافظ
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima