ﻋﺸﻖ ﺯﻣﺎنیست ﮐﻪ
ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﻼﻗﺎﺕ می کنی
ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺗﻮ ،
ﭼﯿﺰ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ...!

#ﺁﻧﺪﺭﻩ_ﺑﺮﺗﻮﻥ


@asheghanehaye_fatima

ملتی که شادی‌هایشان را در ازای بهشت فروختند،
قابل احترام نیستند بلکه قابل ترحم‌اند...


#پائولو_کوئیلو


@asheghanehaye_fatima

"هنگامی که کوشش اغلب مردان برای به دست آوردن "قلب "یک زن را می بینم، ناخودآگاه به یاد خاطره ای میافتم که در آن میمونی سعی داشت تا ویولن بنوازد....! "
بالزاک برای ما حکایت مفّرح و آموزنده ای از یک میمون دست آموز روایت می کند: حیوان بازیگوش ویولنی را از دسته ارکستر سیرک برداشته و به قصد درآوردنِ صدایش با آن کلنجار می رود. میمون اما ازین که قادر نیست موسیقی دلخواهش را از دلِ ساز بیرون کشد، بشدت آشفته و عصبی می شود. او بارها و بارها ساز را در دستانش می چرخاند و سپس تلاش می کند تا به تقلید از یک ویولنیست، آنرا زیر چانه اش قرار داده و شروع به نواختن کند ولی با اینکار فقط صداهایی گوشخراش و ناهنجار تولید می کند. پس از چند تلاش کوتاه دیگر، میمون ناگهان از جایش می جهد و آرشه را در برابر نگاهِ معصوم ویولن، این خاستگاه هارمونی و لذت، شکسته و به دو نیم می سازد!! پس از این کار، او روی تکه های شکسته شده آرشه نشسته و با لذتی ابلهانه مشغول بازی با تارهای زرد رنگ و پریشان آرشه می شود.
بالزاک، رفتار اغلب مردان و شوهران را با " زنان و دختران"، با حرکات میمونی که قصد دارد ویولن بنوازد مقایسه می کند : " زن همچون ویولن، سازی روح انگیز و دلنواز است؛ اما بی شک قبل از آن لازم است تا بیاموزید که چگونه بر تارهایش زخمه زنید، چگونه او را در بر گرفته و محکم نگاه دارید، پیچیدگی هایش را کشف کنید و در آخر درک کنید که چگونه با استادی تمام در وقت مناسب از آن یک موسیقی زیبا بیافرینید."


#فییزیولوژی_ازدواج
#انوره_ دو_ بالزاک


@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima



جاذبه هاى تو
تمام نمى‌شود
من اما
تمام مى‌شوم در آغوشت
و باز به دنيا مى‌آيم
به خاطر دوباره ديدنت
با همين تولد مكرر
مى‌بوسم و نگاه مى‌كنم و مى‌چرخم...
چند بار ديگر
زمين دور خورشيد بچرخد
و من خيال كنم هنوز نچرخيده‌ام؟

#نامه_هاى_عاشقانه
#منظومه_عين_القضات_و_عشق
#عباس_معروفى

خیابون یه طرف هم باشه باز چپ و راستم رو میپام ،
چون هم از دوست خوردم هم دشمن !

🕴بهروز وثوقی
#دیالوگ

@asheghanehaye_fatima

در واقع عشق می‌توانست یکی از چیزهایی باشد که انسان را تغییر می‌دهد؛ دومین پدیده‌ای که موجب تغییر انسان می‌شود و او را وادار می‌کند که در مسیری متفاوت با آنچه از پیش برنامه‌ریزی کرده بود حرکت کند؛ ناامیدی است!
بله، شاید عشق قادر به تغییر سریع انسان شود، ولی ناامیدی، همین کار را بسیار سریع‌تر انجام می‌دهد.

#پائولو_کوئیلو

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima



دنيا پيوسته به شما مى‌گويد كه راه رسيدن به زندگى بهتر، بيش‌تر...بيش‌تر... و بيش‌تر است: بيش‌تر بخريد، بيش‌تر بسازيد، "بيش‌تر باشيد".
كليد زندگى خوب، داشتن دغدغه‌هاى بيش‌تر نيست؛ بلكه داشتن دغدغه‌هاى كم‌تر، واقعى‌تر، ضرورى‌تر و مهم‌تر است.

#هنر_ظريف_رهايى_از_دغدغه
#مارك_منسن
#ميلاد_بشيرى

@asheghanehaye_fatima

باب هشتم در آداب صحبت

خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت ببرد.
نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی کن که بر تو دلیر شوند.


درشتی و نرمی به هم در بِه است
چو فاصِد که جرّاح و مرهم نِه است
درشتی نگیرد خردمند پیش
نه سُستی که ناقص کُنَد قَدر خویش
نَه مَر خویشتن را فزونی نهد
نه یکباره تن در مَذَلَّت دهد


کلیات #سعدی ص۱۷۹
به کوشش سید حسین ابوترابی
نشر الهام ۱۳۸۸

کاش کمی به صورتش استراحت می‌داد
کار پر زحمتی‌ست زیبایی


#رسول_ادهمی


@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima



به‌ راستی که ما تنها هنگامی که دیوانه‌وار عاشق کسی هستیم، می‌توانیم با گذشت و بخشنده باشیم به محض آنکه تنها کمی از علاقه‌مان کاسته می‌شود، بدجنسی ذاتی‌مان به ما باز می‌گردد...

#سفر_زمستانی
#آملی_نوتومب

وقتی جوون بودم گمون می کردم ظاهر آدمها بخش نامرئی وجودشونه، گمون می کردم که روح آدمها تو چهره‌شون نمایان میشه. با طیب خاطر تو دام می افتادم.

ساده لوحی، بی تجربگی، به اضافه‌ی هورمون تستوسترون مخلوطی میشه که قضاوت آدم رو مختل می‌کنه.

#اگر_از_نو_شروع_کنیم
#اریک_امانوئل_اشمیت

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima



ما آرزو می‌کنیم که ای کاش عشق برای شفا یافتن کافی بود، اما اگر دفاع‌ها درها را بسته باشند، عشق نمی‌تواند وارد شود. اگر قلب ما باز نباشد، باید آن را باز کنیم.
اما اگر قلب‌های دیگران بسته باشد، باید به درهای دیگر مراجعه کنیم، آن درها را باز کنیم تا عشق بتواند وارد شود.

#دروغ_هایی_که_به_خود_می_گوییم
#جان_فردریکسون
#علیرضا_منشی_ازغندی

#هنر
#مجسمه_سازی
#هنرمجسمه_سازی
با هم ببینیم👍👏


@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima



✍یادمان باشد، هیچ یوغی برازنده‌ی انسان نیست.
یادمان باشد، آدمی آبروی زمین است. حرمتش بداریم.
یادمان باشد، دروغگو، دروغگو به دنیا نمی‌آید امّا دروغگو، دروغگو از جهان خواهد رفت!
یادمان باشد، او که به نام عدالت می‌آید باید عدالت را برقرار کند ورنه دشمن است!
یادمان باشد، او که خویش را به بدی بیالاید هرگز شادمان نخواهد زیست!

یادمان باشد، او که شادمانی مردمان را نمی‌خواهد از ما نیست. او برده بی خرد اهریمن است...


#میخائیل_شولوخوف

@asheghanehaye_fatima




روشن است که #خسته‌ام؛ زيرا آدميان در جايی بايد خسته شوند. از چه خسته‌ام، نمی‌دانم... دانستنش به هيچ رو به کارم نيايد زيرا خستگی همان است که هست. سوزش زخم همان است که هست و آن را با سببش کاری نيست. آری خسته‌ام و به نرمی لبخند می‌زنم بر خستگی که فقط همين است.
در تن ،
آرزويی برای #خواب،
در روح ،
تمنايی برای #نينديشيدن.


#فرناندو_پسوآ

@asheghanehaye_fatima

رها نمی کند این بغض، وگرنه می‌گفتم
با شما که عشق، چه می‌کند با آدم…



#اسماعیل_خویی

@asheghanehaye_fatima


با تو حرف می‌زدم
دلتنگی به دوردست‌ها می‌رفت
با تو راه می‌رفتم
غم دوری می‌جست
با تو می‌خندیدم
تنهایی فاصله می‌گرفت...


#حمید_جدیدی

می گویند جوری برقص که انگار هیچکسی تماشایت نمی کند. فکر می کنم این نشان می دهد که ما از رقصیدن در برایر دیگران می ترسیم یا شرم داریم. من می گویم جوری برقص انگار همه جهان به تماشا ایستاده است. چنان برقص که گویی فرزندانت به تماشا ایستاده اند، اجداد و پیشینیانت به تماشا ایستاده اند. برای آنها که رنج دیده اند برقص، برای کسانی که نمی توانند برقصند، برای آنها که عزیزی از دست داده اند، برای آنها که در سراسر جهان از بی عدالتی رنج می برند. اجازه بده که هر قدمت در رقص نیایشی برای بشریت باشد.


#سوپامان
(رقصنده بومی آمریکا از قبیله سو)
#رقص

@asheghanehaye_fatima

غم انگیزترین حالت این روزهایم این است که دلم می خواهد همه چیز را همینطور که هست بگذارم و با کوله پشتی کوچکم از در خانه بزنم بیرون، دلم می خواهد بروم، بروم، بروم ... طوری بروم که کسی نتواند پیدایم کند. طوری بروم که حتی خودم هم ندانم کجای کره خاکی ایستاده ام. طوری بروم که اگر روزی عکسی شبیه خودم را در روزنامه ها دیدم و زیرش خواندم که نوشته کسی با مشخصات ذیل گمشده، خودم را نشناسم. طوری شانه هایم را بالا بیندازم انگار که هیچ جای قضیه به من مربوط نمی شود. در ناخودآگاهم خودم، خودم را گمشده اعلام کنم.
قسمت دردناکش هم اینجاست که با تمام این اوصاف و با تمام نیازم به رفتن باز پای رفتن ندارم. باز دلم می خواهد همینجا بمانم. جایی که اگر کسی که دوستش دارم، یک روز متوجه نبودنم شد و خواست پیدایم کند،بتواند . اگر زنگ خانه ام را زد و گفت برویم کافه، بگویم برویم ....

#نیکی_فیروزکوهی
📚راس ساعت هیچ/نشر ایجاز



@asheghanehaye_fatima