عاشقانه های فاطیما
818 subscribers
21.2K photos
6.51K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آموزش ساخت جاکلیدی ، آویز خرس با پوم پوم
خیلی عالی آموزش داده پیشنهاد میکنم ببینید

#کدبانو


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من اگر نقاش بودم برای همتون یک دل خوش میکشیدم و ......

#دیالوگ

@asheghanehaye_fatima
«تو زیباترین حزن من بودی،
عزیزترین زخمم بودی

و اینکه
با افعال گذشته از تو یاد می‌کنم،
غم انگیز ترین شکل انقراض است
که برگزیده‌ام»



#حمید_سلیمی

@asheghanehaye_fatima
_چه می خواهید ببینید؟

_دلم می خواهد ببینم چه جور دوستم دارید. .

_شما را من بیش از همه چیز دوست دارم.


_طبیعی است، کمتر از این نمی توانید. ولی من از شما نمی پرسم چه قدر دوستم دارید، می پرسم چه جور دوستم دارید... بله، من می دانم که شما مرا می خواهید؛ ولی از آنتتان، به درستی، چه چیزی می خواهید بسازید؟

_نیمه وجودم .

_ ها، همین.... ولی می دانید، دوست من، من يك نيمه نیستم. من يك آنت
درسته هستم.


_این یک اصطلاح زبان است. می خواهم بگویم که شما منید و من شما هستم.


_نه، نه، من نباشید. بگذارید، روژه، خود من من باشم

_ با پیوند دادن زندگی هامان به هم، مگر ما یکیش نمی کنیم؟

_همین است که مایه نگرانیم می شود. می ترسم، نتوانم کاملا همانی باشم که هستم.
ص۱۷۱

#جان_شیفته
#رومن_رولان
#ترجمه_به_آذین
#انتشارات_دوستان

@asheghanehaye_fatima
به آنچه قلبت می‌گوید اعتماد کن نه آنچه که از آسمان وعده می‌دهند. و اینجاست که تنها ایمان قلبی تو برایت باقی می‌ماند.

#داستایوفسکی
#برادران_کارامازوف


@asheghanehaye_fatima
یکی از عواملی که عشق و سایر احساسات را خراب می کند شهوت است.
هدف من درک احساس عشق است می دانم عاشق هستم زنده ام.
زود و به سادگی عاشق نمی شوم ، هر روز که می گذرد به وضوح می بینم که مردان تا چه اندازه ضعیف بی ثبات ، نامطمئن و شگفت انگیز هستند...و این هم طبیعت جنس مذکر است.

#یازده_دقیقه
#پائولوکوئیلو


@asheghanehaye_fatima
تجربه، مطلقاً به کار عاشق نمی آید...
کسی که تجربه دارد قبل از هر چیز می داند که نباید عاشق بشود...
تجربه،
عشق را باطل می کند؛
بنابراین، تجربه،
کل زندگی را باطل می کند....
عشق، چیزیست یگانه و یکباره،
اما تجربه یعنی تکرار، یعنی بیش از یک بار...

عاشق شدن،
شرط اولش بی تجربگی است...

#نادر_ابراهیمی
📕آتش بدون دود

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرگ،
خسته از دق‌الباب نوبتم 
آهسته زیر لب...
چیزی،
حرفی،
سخنی بگوید 
مثلاً وقت بسیار است
و دوبار باز خواهم گشت! 

هِه!
مرا نمی‌شناسد مرگ 
یا کودک است هنوز
و یا شاعران ساکتند! 

حالا برو ای مرگ،
برادر،
ای بیم ساده‌ی آشنا 
تا تو دوباره بازآیی 
من هم دوباره عاشق خواهم شد


#سید_علی_صالحی
#خسرو_شکیبایی


@asheghanehaye_fatima
تو بودی که آواز را چیدی از پشت مه
تو بودی که گفتی چمن می‌دَود
تو گفتی که از نقطه‌چین‌ها اگر بگذری
به اَسرار خواهی رسید
تو را نام بردم
و ظاهر شدی
تو از شعله‌ی گیسوان‌ات
رسیدی به من
من از نام تو
رسیدم به آن شهر پیچیده در گردباد
تو گفتی سلام
گل و سنگ برخاستند


#عمران_صلاحی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

دستم را بگیر
و با خود
به هر جا که خواستی ببر،

دستم ...
پرنده ای کوچک
که پرواز را نمی داند

#حمید_جدیدی
مادرم سه قانون داشت 
عاشق شو 
عاشق بمان 
و عاشق بمیر 

بابا می خندید 
و مثل تمام مردهای آن روزها 
عشق را کیلویی چند صدا می زد 

خواهرم 
قانون اول را خیلی دوست داشت 
آنقدر زیاد 
که هر روز لابه لای فرمول های ریاضی و حساب 
چند بار مرورش می کرد 
تا شاید 
مردی پیدا شود برای اثباتش 

برادرم 
دومی را 
مادر زادی عاشق بود 
گنجشک های لب ایوان را " خاتون " صدا می کرد 
و به شمعدانی های روی طاقچه می گفت " بانو "

و حوض حیاط 
چقدر شبیه قانون سوم بود 
هیچ وقت آب نداشت 
ولی از هر طرف که نگاهش می کردی 
دو ماهی سرخ را 
همیشه توی ذهنش می رقصاند 

من اما 
آدمی بودم " قانون مدار "
عاشقت شدم 
عاشقت هستم 
و این عشق ات ... راستی من 
چند وقتی هست که مرده ام ! ...

#حمید_جدیدی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

چگونه در هواي غير قابل تنفس این زمانه ما هنوز نفس می کشیم ؟
آيا ما مرده ايم ؟...😔


#لئو_تولستوی
جنگ_و_صلح
آن گوشواره های یاقوتی رنگ که سالها پیش هدیه داده بودی را گم کرده ام. همان گوشواره هایی که یک روز پاییزی، ساعتهای طولانی از این جیب به آن جیب کُت یشمی ات سفر کردند تا عاقبت موقع خداحافظی با بوسه ای خجولانه در دستهای سرد من جا بگیرند. همان گوشواره هایی که با پیراهن های ارغوانی و سیاه می آویختم تا روزگارِ خوشِ گذشته را برای خودم زنده و زنده تر کنم. و یا عکسهایی که می گرفتم و در همه ی آنها طوری می نشستم تا اگر روزی عکس را در جایی دیدی و اگر هنوز آنقدر برایت آشنا بودم که بشناسی ام، گوشواره ها را ببینی و بفهمی بعدِ اینهمه سال چقدر برایم عزیزند، که چقدر هنوز برایم عزیزی.... حالا همان گوشواره ها را گم کرده ام
آیا حقیقت دارد که همانطور که روزی ما در خاطره هایمان حل شده ایم، روزی هم می رسد که خاطره هایمان، گذشته ، حتی گذشته های خوبِ خوب در روزمرگی ها و آشفتگی های ما محو می شوند؟ یک روزگوشواره ها را گم می کنیم، یک روز نامه ها و عکس ها را ، یک روز خاطره ی یک روز پاییزی و دستهای سرد و بوسه ای برای خداحافظی؟
آیا خواسته یا ناخواسته ازخودمان، از ریشه ها مان و از هر آنچه روزی بازتابی مبهم ولی شورآفرین و راستین ازرابطه هایمان بوده است، فاصله می گیریم؟ آیا آرام آرام فراموش می کنیم و فراموش می شویم؟
آیا حقیقت دارد که حتی قلب های عاشق، حافظه ای ضعیف دارند؟ که عشق، فرقی نمی کند در کدام سینه و برای که بتپد،همواره محکوم به مرگی دردناک و تدریجی است ؟

نیکی فیروزکوهی
📕راس ساعت هیچ/نشر ایجاز
@asheghanehaye_fatima
و تو نمی‌دانی كه چگونه می‌شود،
اين‌قدر اميد را در سينه‌ای‌ پر از يأس نگه داشت!
من به دريا می‌روم چه تو بخواهی‌ چه نخواهی‌...
من برای اين تُنگِ تنگ زاده نشده‌ام!

#صمد_بهرنگی

@asheghanehaye_fatima
🔴قربانی کردن اسماعیل ؛ لئوناردو داوینچی
#هنرنقاشی
#هنر
#نقاشی

این اثر هنری هم‌اکنون در موزه آرمیتاژ شهر سن پترز بورگ نگهداری می شود


@asheghanehaye_fatima.