عاشقانه های فاطیما
809 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
The Forest
James Spiteri
به قول #داستایوفسکی

در خاطرات هرکسی، چیزهایی هست که انسان حتی میترسد برای خودش هم آشکار کند

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



روياها چيزهاى عجيب غريبى هستن. بعضى قسمت ها با وضوح خيره كننده اى ديده ميشن، با جزئياتى كه با پرداخت استادانه اى، جواهركارى شده ان، در حالی كه بقيه قسمت ها رو، آدم سرسرى نگاه می كنه بدون اين كه اصلا به چيزى در زمان و مكان توجه كنه... به نظر می رسه كه روياها، نه با منطق كه با آرزو، نه با مغز كه با قلب به وجود ميان و با اين وجود، چه حقه هاى پيچيده اى كه بعضى مواقع منطق به رويا نزده و چه چيزهاى كاملا غير قابل فهمى كه در رويا اتفاق نميفته...!


#روياى_يک_مرد_مضحک
#داستایوفسکی
@asheghanehaye_fatima

چرا حتی بهترین آدم‌ها
همیشه چیزی را پنهان می‌کنند ؟

چرا حرفِ چیزهایی را که در دل دارند
با هم نمی‌زنند ؟!

جایی که می‌دانند حرف‌هایشان
با بادِ هوا هدر نمی‌رود
چرا چیزهایی را که در دل دارند
بر زبان نمی‌آورند ؟!

چرا ظاهرِ همه
طوری است که اِنگاری
تلخ‌اَندیش‌تَر از آنند که براستی هستند ؟

طوری که اِنگار
می‌ترسند اگر آنچه در دل دارند
به صراحت بگویند
احساساتِ خود را لگدمال کرده باشند ؟!








#تئور_داستایوفسکی
#داستایوفسکی
کتاب : شب‌های روشن

ترجمه : سروش حبیبی
پسر عزیزم الکسی فیودوروویچ!
شاید بهتر باشد تو هم بدانی. بگذار بگویمت که قصد دارم تا آخر به گناهانم ادامه دهم! چون گناه شیرین است . همه به آن بد می گویند . اما همگی آدم ها در آن زندگی می کنند. منتها دیگران در خفا انجامش می دهند و من در عیان ؛
و این است که دیگر گناهکاران به خاطر سادگی ام بر من می‌تازند.


#برادران_کارامازوف
#داستایوفسکی

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima


به پرواز شک کرده بودم
به هنگامی‌که شانه‌هایم
از توان سنگین بال
خمیده بود،
و در پاک‌بازی معصومانه‌ گرگ‌ومیش
شبکور گرسنه چشم حریص
بال می‌زد.

به پرواز شک کرده بودم من
سحرگاهان
سحر شیری‌رنگی نام بزرگ
در تجلی بود
با مریمی که می‌شکفت گفتم: «شوق دیدار خدایت هست؟»
بی که به پاسخ آوایی برآورد
خستگی باز زادن را
به خوابی سنگین
فروشد
همچنان
که تجلی ساحرانِ نام بزرگ؛
و شک
بر شانه‌های خمیده‌ام
جای نشین سنگینی توانمند
بالی شد
که دیگر بارش
به پرواز
احساس نیازی
نبود...

صبوحی|
#احمد_شاملو
•••


شاعری جذبه و شور می‌خواهد. به‌آرمان شخص تو نیاز است، و البته انگشتی خطابگر باید، به‌التهاب و شور. بیانِ واقع‌گرایانه و سطحیِ زندگی، در شعر، به‌کلی بی‌ارزش، و حتّی از آن بدتر، یاوه و بیهوده است. چنین «شاعر»ی به‌مفت نمی‌ارزد. یک چشم معمولی، منتها اندکی دقیق، خیلی بهتر از چنین هنرمندی می‌تواند چیزهای زندگی روزانه را ببیند و حس کند.


#داستایوفسکی
من همیشه حیران‌ام که آیا می‌شود انسان همه‌ی انسان‌ها، همه‌ی همنوعان خود را دوست داشته باشد؟
البته نمی تواند. چنین چیزی طبیعی نیست.
عشق انسان به دیگران، که نوع دوستی نامیده می‌شود، چیزی است ذهنی و تقریبا همیشه بر پایه خودپرستی استوار است.
عشق آزاد از خودپسندی برای ما ممکن نیست.


#ابله
#داستایوفسکی

@asheghanehaye_fatima
به آنچه قلبت می‌گوید اعتماد کن نه آنچه که از آسمان وعده می‌دهند. و اینجاست که تنها ایمان قلبی تو برایت باقی می‌ماند.

#داستایوفسکی
#برادران_کارامازوف


@asheghanehaye_fatima
از خودت می‌پرسی : اون رؤیاهات کجا هستن؟
سرت رو تکون میدی و میگی : سالها چه زود می‌گذرن!
و باز هم از خودت می‌پرسی : تو با زندگیت چکار کردی؟ بهترین سالهای عمرتو کجا به خاک سپردی؟ زندگی کردی یا نه ؟ ببین، به خودت میگی، دنیا چقدر داره سرد میشه. سالهای بیشتری می‌گذرن و با خودشون تنهایی ملال‌آوری رو میارن و بعد پیری تکیه‌زده به یک چوب زیر بغل لرزان لرزان میاد و درست بعدش بدبختی و خُرد شدن. دنیای خیالی تو تاریک میشه، رؤیاهات پوسیده میشن و مثل برگهای زرد می‌افتن.
آیا تنها ماندن، تنهای تنها، بدون اینکه چیزی برای تأسف خوردن داشته باشی، دردناک نیست؟ چون هر چی که من از دست میدم، همه، چیزهایی هستن که یه روزی "هیچ" میشن..

#داستایوفسکی

@asheghanehaye_fatima
کسی که به خودش
دروغ می گوید و به دروغ
خودش گوش میدهد، کارش به جایی خواهد رسید که هیچ حقیقتی را نه از خودش و نه از دیگران تشخیص نخواهد داد !

#داستایوفسکی


@asheghanehaye_fatima
می داند که من دیوانه‌ وار دوستش دارم و حتی اجازه می دهد از این عشق سودایی برایش حرف بزنم، و البته هیچ چیز بیش از همین آزاد گذاشتن من که بی هیچ مانعی یا ملاحظه‌ ای از عشق خود با او حرف بزنم گواه نفرتش از من نیست، یعنی می‌ خواهد به زبان بی زبانی به من بگوید که: "احساسات تو نسبت به من به قدری در نظرم ناچیز است که هیچ فرقی نمی کند که درباره‌ ی چه چیز با من حرف میزنی یا نسبت به من چه احساسی داری"

#داستایوفسکی
قمارباز

@asheghanehaye_fatima
باور میکنی؟ نه زنی .. نه دوستی .. هیچی ..
تنها کاری که می‌کنم اینه که خیال می‌کنم روزی در جایی یکی رو خواهم دید !
اگه بدونی من تا حالا چقدر این طور عاشق شدم ..
+ولی چطوری؟ عاشق کی؟
-هیچکس .. فقط یه ایده‌آل ..
هرکسی که توی خیالم بود ‌.. همه‌ی عشق‌های من خیالی بودن ..
تو منو نمیشناسی !

#شبهای_روشن 📚
#داستایوفسکی 🖋

@asheghanehaye_fatima
آدم از خود می‌پرسد که:
تو با این سال‌ها که گذشت چه کردی؟
بهترین سال‌های عمرت را کجا در خاک کردی؟
زندگی کردی یا نه؟

با خود می‌گویی نگاه کن، ببین این دنیا چه سرد می‌شود. سال‌ها همچنان می‌گذرد و بعد از آن‌ها تنهایی غمبار است و عصای نااستوار پیری به دستت می‌دهد و بعد حسرت است و نومیدی.

دنيای رویاهای رنگین رنگ می‌بازد، رویاهایت مثل گل‌های پژمرده گردن خم می‌کنند و مثل برگ های زرد
از درخت خزان زده می‌ریزند.

وای ناستنکا، #تنها ماندن سخت محزون خواهد
بود، محزون است که حتی کاری نکرده باشی که
افسوسش را بخوری، زیرا آنچه بر باد رفته چیزی جز زندگی نبوده است.


#داستایوفسکی
📙 #شب_های_روشن

@asheghanehaye_fatima
زیاد در خاطرات دیگران کنجکاوی نکنید زیرا در خاطرات هر شخص چیزهایی هست که حتی می‌ترسد آنها را برای خودش آشکار
کند ...

#داستایوفسکی

@asheghanehaye_fatima
آدم رویایی، خاکستر رویاهای گذشته‌اش را بی‌خودی بهم می‌زند، به این امید که در میانشان حداقل جرقه‌ی کوچکی پیدا کرده و فوتش کند تا دوباره جان بگیرند، تا این آتش احیا شده قلب سرمازده‌ی او را گرم کند و همه‌ی آن‌هایی که برایش عزیز بودند، برگردند.

📚#شب‌های_روشن
✏️#داستایوفسکی

@asheghanehaye_fatima
آدم رویایی، خاکستر رویاهای گذشته‌اش را بی‌خودی بهم می‌زند، به این امید که در میانشان حداقل جرقه‌ی کوچکی پیدا کرده و فوتش کند تا دوباره جان بگیرند، تا این آتش احیا شده قلب سرمازده‌ی او را گرم کند و همه‌ی آن‌هایی که برایش عزیز بودند، برگردند.

📚#شب‌های_روشن
✏️#داستایوفسکی

@asheghanehaye_fatima
درود شهرنوشان و شهرکیشان فرهیخته و فرزانه!
شهریورتان سرشار از شور و شادی شهریاری و شهرآرایی؛
پایا و شایا به زرینه تختی و نیکبختی باشید...

درس امروز

▪️

با "پاهای شکسته ات" ادامه بده
ولی دست بر روی" شونه
کسی نگذار...

#داستایوفسکی

@asheghanehaye_fatima
#صبح
مثلاً از خودش می‌پرسه من چرا باید یه نفر رو احتیاج داشته باشم که باهاش دو کلمه حرف بزنم؟ خودم با خودم می‌تونم بیشتر از دو کلمه با خودم حرف بزنم و حرفای خودمو راحت‌تر بفهمم.

اگه کسی به اینجا برسه، دیگه نه دنبال کسی می‌گرده، نه انتظار کسی رو می‌کشه...


#داستایوفسکی

@asheghanehaye_fatima
انسان‌ها عاشق شمردن مشکلاتشان هستند؛ اما لذت‌هایشان را نمی‌شمارند. اگر آنها را هم می‌شمردند، می‌فهمیدند که به اندازه کافی از زندگی لذت برده‌اند!


#داستایوفسکی


@asheghanehaye_fatima
در خاطرات هرکسی، چیزهایی هست که به هیچ کس نمی گوید، فقط برای دوستانش بازگو می کند. مسائلی هم هست که حتی به دوستان نمی شود گفت و آدم فقط برای خودش می تواند بازگو کند، عین راز است..
اما سرانجام چیزهایی هم هست که انسان حتی می ترسد برای خودش هم آشکار کند...

#داستایوفسکی
#طلاکوب

@asheghanehaye_fatima
دلم خون بود ..
می‌خواستم حرف بزنم،
دردِدل کنم
اما دهانم باز نمی‌شد..!

#داستایوفسکی


@asheghanehaye_fatima