ارديبهشت
امان از اين ارديبهشت
كه تمام قندهاى نخورده را هم
در دل من آب مى كند
كه انگار اصلاً عاشقم
كه انگار تو اينجايى
و
من
بى خيالِ تمامِ اين خستگى هاى روزگارم
كه انگار تو خبر از
شكوفه ها آورده اى
كه انگار تو در گوشم
صبحِ اولين روز ارديبهشتى گفته اى
بيدار شو جانم ...
ارديبهشت است
متن: #عادل_دانتیسم
بخشى از مجموعه كتابِ "عشق تويى" 📚
@asheghanehaye_fatima
امان از اين ارديبهشت
كه تمام قندهاى نخورده را هم
در دل من آب مى كند
كه انگار اصلاً عاشقم
كه انگار تو اينجايى
و
من
بى خيالِ تمامِ اين خستگى هاى روزگارم
كه انگار تو خبر از
شكوفه ها آورده اى
كه انگار تو در گوشم
صبحِ اولين روز ارديبهشتى گفته اى
بيدار شو جانم ...
ارديبهشت است
متن: #عادل_دانتیسم
بخشى از مجموعه كتابِ "عشق تويى" 📚
@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعرِ "دلم گرفته، ای دوست" را سیمین بهبهانی در اردیبهشت ۱۳۶۱ سروده است.
ترانهی "هوای گریه" را که بر اساس این سروده ساخته شده، با آهنگی از محمدجواد ضرابیان و صدای همایون شجریان بشنوید.
قطعهی "هوای گریه" در کنسرت همایون شجریان در چهارم خرداد سال ۱۳۹۹ اجرا شد. این کنسرت با توجه به شرایط ناشی از همهگیری بیماری کرونا به صورت اجرای آنلاین در تالار وحدت اجرا شده است.
متن شعر:
دلم گرفته، ای دوست! هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟
کجا روم که راهی به گلشنی ندارم
که دیده برگشودم به کنجِ تنگنا من
نه بستهام به کس دل، نه بسته دل به من کس
چو تختهپاره بر موج، رها رها رها من
ز من هر آن که او دور، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آن که نزدیک، ازو جدا جدا من
نه چشمِ دل به سویی نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی به یادِ آشنا من
ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زندهام چرا من؟
ستارهها نهفتم در آسمانِ ابری
دلم گرفته، ای دوست هوای گریه با من...
#سیمین_بهبهانی
#همایون_شجریان
@asheghanehaye_fatima
ترانهی "هوای گریه" را که بر اساس این سروده ساخته شده، با آهنگی از محمدجواد ضرابیان و صدای همایون شجریان بشنوید.
قطعهی "هوای گریه" در کنسرت همایون شجریان در چهارم خرداد سال ۱۳۹۹ اجرا شد. این کنسرت با توجه به شرایط ناشی از همهگیری بیماری کرونا به صورت اجرای آنلاین در تالار وحدت اجرا شده است.
متن شعر:
دلم گرفته، ای دوست! هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟
کجا روم که راهی به گلشنی ندارم
که دیده برگشودم به کنجِ تنگنا من
نه بستهام به کس دل، نه بسته دل به من کس
چو تختهپاره بر موج، رها رها رها من
ز من هر آن که او دور، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آن که نزدیک، ازو جدا جدا من
نه چشمِ دل به سویی نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی به یادِ آشنا من
ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زندهام چرا من؟
ستارهها نهفتم در آسمانِ ابری
دلم گرفته، ای دوست هوای گریه با من...
#سیمین_بهبهانی
#همایون_شجریان
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
شب میآید
با دستهایی که
همدیگر را عاشقاند
شب میآید
برگشتن و خورشید را زخمی دیدن همیشگیست
سادهتر از همیشه بگریز و
گریه کن
بجوی
ستارهیی را که مهربانتر
حلقآویز میکند
که برای جدایی از این ماه
باید بهانه داشت
#هوشنگ_چالنگی
📕●از کتاب: «گزینهی اشعار هوشنگ چالنگی» | نشر: #مروارید | چ سوم ۱۳۹۹ |
شب میآید
با دستهایی که
همدیگر را عاشقاند
شب میآید
برگشتن و خورشید را زخمی دیدن همیشگیست
سادهتر از همیشه بگریز و
گریه کن
بجوی
ستارهیی را که مهربانتر
حلقآویز میکند
که برای جدایی از این ماه
باید بهانه داشت
#هوشنگ_چالنگی
📕●از کتاب: «گزینهی اشعار هوشنگ چالنگی» | نشر: #مروارید | چ سوم ۱۳۹۹ |
@asheghanehaye_fatima
اکنون کجایی ای خود دیگر من؟
آیا در این سکوت شب بیداری؟
بگذار نسیم پاک
تپش و مهربانی جاودانه ی قلبم را به تو برساند
کجایی ای ستاره زیبای من؟
تیرگی زندگی مرا در آغوش کشیده
و اندوه بر من چیره گشته است
لبخندی در فضا بزن؛ که خواهد رسید و مرا جانی دوباره خواهد داد
از انفاس خود عطری در فضا بپراکن که حمایتم خواهد کرد
کجایی ای محبوب من؟
آه ؛ چه بزرگ است عشق
و چه بی مقدارم من ....
#جبران_خلیل_جبران
اکنون کجایی ای خود دیگر من؟
آیا در این سکوت شب بیداری؟
بگذار نسیم پاک
تپش و مهربانی جاودانه ی قلبم را به تو برساند
کجایی ای ستاره زیبای من؟
تیرگی زندگی مرا در آغوش کشیده
و اندوه بر من چیره گشته است
لبخندی در فضا بزن؛ که خواهد رسید و مرا جانی دوباره خواهد داد
از انفاس خود عطری در فضا بپراکن که حمایتم خواهد کرد
کجایی ای محبوب من؟
آه ؛ چه بزرگ است عشق
و چه بی مقدارم من ....
#جبران_خلیل_جبران
شبها که میچرخد نسیمی گیج
در آسمان کوتهدلتنگ
شبها که میپیچد مهی خونین
در کوچههای آبی رگها
شبها که تنهاییم
با رعشههای روحمان، تنها -
در ضربههای نبض میجوشد
احساس هستی، هستی بیمار
در انتظار درهها رازیست
این را به روی قلههای کوه
بر سنگهای سهمگین کندند
آنها که در خط سقوط خویش
یک شب سکوت کوهساران را
از التماسی تلخ آکندند
#فروغ_فرخزاد
@asheghanehaye_fatima
در آسمان کوتهدلتنگ
شبها که میپیچد مهی خونین
در کوچههای آبی رگها
شبها که تنهاییم
با رعشههای روحمان، تنها -
در ضربههای نبض میجوشد
احساس هستی، هستی بیمار
در انتظار درهها رازیست
این را به روی قلههای کوه
بر سنگهای سهمگین کندند
آنها که در خط سقوط خویش
یک شب سکوت کوهساران را
از التماسی تلخ آکندند
#فروغ_فرخزاد
@asheghanehaye_fatima
La Nuit
Salvatore Adamo
🎧 "شب" نام آهنگ زيبايي است از #سالواتور_آدامو، خواننده و آهنگ ساز محبوب ايتاليايي...
Music #La_Nuit
Artist #Salvatore_Adamo
@asheghanehaye_fatima
Music #La_Nuit
Artist #Salvatore_Adamo
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کدبانو
اینم آموزش بستن این مدل شال🤩
یه شال که بهتره نازک باشه و ترجیحا خیلی سُر نباشه
روی سر بذارید دو طرفش رو از پشت سر ضربدری رد کنید و بالا سر گره بزنید و به یک طرف بپیجونید😁
احتیاج به گیره هم نداره
@asheghanehaye_fatima
اینم آموزش بستن این مدل شال🤩
یه شال که بهتره نازک باشه و ترجیحا خیلی سُر نباشه
روی سر بذارید دو طرفش رو از پشت سر ضربدری رد کنید و بالا سر گره بزنید و به یک طرف بپیجونید😁
احتیاج به گیره هم نداره
@asheghanehaye_fatima
درود بزرگمنشان فرهیخته!
اردی بهشتتان بهشت؛
اردیبهشتی شاد و پربار و پربرکت و دلنواز برای تک تکتان آرزومندم.
درس امروز
🌸
خالق زندگی خود باشید
راه زندگی کردن در وفور و فراوانی این است که قاطعانه باور داشته باشید این خود شما هستید که خالق زندگی خود هستید این افکار، رفتار و احساسات شما است که ظرف زندگیتان را پر می کند اگر به قدرت خود ایمان نداشته باشید، به دیگران این اجازه را می دهید که کلید شادی شما را در دست بگیرند.
اگر می خواهید که زندگی با روح و احساس را تجربه کنید، بسیار مهم است که بدانید هیچ کسی در مورد نیازهای شما، به اندازه ذهن شما، آگاه و هشیار نیست.
🌸 @asheghanehaye_fatima
#صبح
اردی بهشتتان بهشت؛
اردیبهشتی شاد و پربار و پربرکت و دلنواز برای تک تکتان آرزومندم.
درس امروز
🌸
خالق زندگی خود باشید
راه زندگی کردن در وفور و فراوانی این است که قاطعانه باور داشته باشید این خود شما هستید که خالق زندگی خود هستید این افکار، رفتار و احساسات شما است که ظرف زندگیتان را پر می کند اگر به قدرت خود ایمان نداشته باشید، به دیگران این اجازه را می دهید که کلید شادی شما را در دست بگیرند.
اگر می خواهید که زندگی با روح و احساس را تجربه کنید، بسیار مهم است که بدانید هیچ کسی در مورد نیازهای شما، به اندازه ذهن شما، آگاه و هشیار نیست.
🌸 @asheghanehaye_fatima
#صبح
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزی که اینچنین
به زیبایی آغاز میشود
از برای آن نیست
که در حسرتِ تو بگذرد
#احمد_شاملو
@asheghanehaye_fatima
به زیبایی آغاز میشود
از برای آن نیست
که در حسرتِ تو بگذرد
#احمد_شاملو
@asheghanehaye_fatima
Mazareb Shoor
Sedigh Tarif @KordMusic
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
#سعدی
با صدای #صدیق_تعریف
تار: #داریوش_پیرنیاکان
از آلبوم شور دشت
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت
ای عجب گر من رسم در کام دل
کی رسم چون روزگار از دست رفت
بخت و رای و زور و زر بودم دریغ
کاندر این غم هر چهار از دست رفت
عشق و سودا و هوس در سر بماند
صبر و آرام و قرار از دست رفت
گر من از پای اندرآیم گو درآی
بهتر از من صد هزار از دست رفت
بیم جان کاین بار خونم میخورد
ور نه این دل چند بار از دست رفت
مرکب سودا جهانیدن چه سود
چون زمام اختیار از دست رفت
سعدیا با یار عشق آسان بود
عشق باز اکنون که یار از دست رفت
#سعدی
@asheghanehaye_fatima
#سعدی
با صدای #صدیق_تعریف
تار: #داریوش_پیرنیاکان
از آلبوم شور دشت
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
دوستان دستی که کار از دست رفت
ای عجب گر من رسم در کام دل
کی رسم چون روزگار از دست رفت
بخت و رای و زور و زر بودم دریغ
کاندر این غم هر چهار از دست رفت
عشق و سودا و هوس در سر بماند
صبر و آرام و قرار از دست رفت
گر من از پای اندرآیم گو درآی
بهتر از من صد هزار از دست رفت
بیم جان کاین بار خونم میخورد
ور نه این دل چند بار از دست رفت
مرکب سودا جهانیدن چه سود
چون زمام اختیار از دست رفت
سعدیا با یار عشق آسان بود
عشق باز اکنون که یار از دست رفت
#سعدی
@asheghanehaye_fatima
به سراغ من اگر میآیید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من...
#سهراب_سپهری
@asheghanehaye_fatima
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من...
#سهراب_سپهری
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
حتى خیال و رؤیا هم
برای آنکه پنهانی دیده شود
در انتظارِ شب میمانَد
و تو ای معشوقِ پنهانیِ من
در قلبِ من
و در پنهانترین نقطه از وجودِ من جای داری
هیچکسی - ایکاش - که از غمگین بودنام باخبر نشود
من این احساس را به سانِ مرگِ خود به اینسو به آنسو میبَرَم
و در پنهانترین خلوتگاهِ زندهگیِ من
جایی پنهان وجود دارد
که معشوقِ من در آنجا خوابیده است
معشوقِ پنهانیِ من
- به سانِ دلتنگیام
که جانِ مرا تسخیر میکند -
و نیز به اندازهی زندگی دردناک است
ولی با تمامیِ اینها
در ژرفای نیستی
برای معشوقِ پنهانیِ خود دلتنگام
#آتاول_بهراماوغلو
حتى خیال و رؤیا هم
برای آنکه پنهانی دیده شود
در انتظارِ شب میمانَد
و تو ای معشوقِ پنهانیِ من
در قلبِ من
و در پنهانترین نقطه از وجودِ من جای داری
هیچکسی - ایکاش - که از غمگین بودنام باخبر نشود
من این احساس را به سانِ مرگِ خود به اینسو به آنسو میبَرَم
و در پنهانترین خلوتگاهِ زندهگیِ من
جایی پنهان وجود دارد
که معشوقِ من در آنجا خوابیده است
معشوقِ پنهانیِ من
- به سانِ دلتنگیام
که جانِ مرا تسخیر میکند -
و نیز به اندازهی زندگی دردناک است
ولی با تمامیِ اینها
در ژرفای نیستی
برای معشوقِ پنهانیِ خود دلتنگام
#آتاول_بهراماوغلو
من هم میتوانستم
مثل تمام زنان
آينـه بازی کنم
میتوانستم قھـوهام را در گرمای تختخوابم
جرعـه جرعـه بنوشم
و وراجی هايم را از پشت تلفن پی بگيرم
بی آنکه از روزها و ساعتها
خبری داشتـہ باشم
میتوانستم آرايش کنم
سرمـه بکشم
دلربايي کنم
و زير آفتاب برنزه شوم
و روی امواج مثل پری دريايی برقصم
میتوانستم خود را به شکل فيروزه و ياقوت درآورم
و مثل ملکه ها بخرامم
میتوانستم
کاری نکنم
چيزی نخوانم و ننويسم
و تنھـا با نورها و لباسها و سفرها سرگرم باشم
میتوانستم
شورش نکنم
خشمگين نشوم
با فاجعـه ها مخالفت نکنم
و در برابر رنجها فرياد نزنم
میتوانستم اشک را ببلعم
سرکوب شدن را ببلعم
و مثل همـه زندانیها با زندان کنار بيايم
من میتوانستم
سوالات تاريخ را نشنيده بگيرم
و از عذاب وجدان فرار کنم
من میتوانستم
آه همـه غمگينان را
فرياد همـه سرکوبشدگان را
و انقلاب هزاران مرده را نديده بگيرم
اما من به همـه اين قوانين زنانه خيانت کردم
و راه کلمات را برگزيدم.
#سعاد_الصباح
@asheghanehaye_fatima
مثل تمام زنان
آينـه بازی کنم
میتوانستم قھـوهام را در گرمای تختخوابم
جرعـه جرعـه بنوشم
و وراجی هايم را از پشت تلفن پی بگيرم
بی آنکه از روزها و ساعتها
خبری داشتـہ باشم
میتوانستم آرايش کنم
سرمـه بکشم
دلربايي کنم
و زير آفتاب برنزه شوم
و روی امواج مثل پری دريايی برقصم
میتوانستم خود را به شکل فيروزه و ياقوت درآورم
و مثل ملکه ها بخرامم
میتوانستم
کاری نکنم
چيزی نخوانم و ننويسم
و تنھـا با نورها و لباسها و سفرها سرگرم باشم
میتوانستم
شورش نکنم
خشمگين نشوم
با فاجعـه ها مخالفت نکنم
و در برابر رنجها فرياد نزنم
میتوانستم اشک را ببلعم
سرکوب شدن را ببلعم
و مثل همـه زندانیها با زندان کنار بيايم
من میتوانستم
سوالات تاريخ را نشنيده بگيرم
و از عذاب وجدان فرار کنم
من میتوانستم
آه همـه غمگينان را
فرياد همـه سرکوبشدگان را
و انقلاب هزاران مرده را نديده بگيرم
اما من به همـه اين قوانين زنانه خيانت کردم
و راه کلمات را برگزيدم.
#سعاد_الصباح
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from اتچ بات
"نیایش"
دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد،
هر قطره شود خورشیدی
باشد که به صد سوزن نور، شب ما را بکند روزن روزن
ما بی تاب، و نیایش بی رنگ
از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو
ما هسته پنهان تماشاییم
ز تجلی ابری کن، بفرست، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم،
باشد که ببالیم و به خورشید تو پیوندیم
ما جنگل انبوه دگرگونی
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر، برهم تاب، برهم پیچ:
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما، در ما، جنگل یکرنگی بدر آرد سر
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم،
و شود سیراب از تابش تو،
و فرو افتد
بینایی ره گم کرد
یاری کن، و گره زن نگه ما و خودت با هم
باشد که تراود در ما ، همه تو
ما چنگیم: هر تار از ما دردی ، سودایی
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم، آکنده شویم از والا "نت" خاموشی
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش
خود را در ما بفکن
باشد که فرا گیرد هستی ما را، و دگر نقشی
ننشیند در ما
هر سو مرز، هر سو نام
رشته کن از بی شکلی، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز،
باشد که نماند مرز، که نماند نام
ای دور از دست! پر تنهایی خسته است
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش...
زنده یاد #سهراب_سپهری
هشت كتاب
دفتر: شرق اندوه
تصنیف زیبای نیایش
اساتید:
آواز: #محمدرضا_شجریان
آهنگساز و تار: #حسین_علیزاده
کمانچه: #کیهان_کلهر
تنبک: #همایون_شجریان
آلبوم: #سرود_مهر
@asheghanehaye_fatima
دستی افشان ، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد،
هر قطره شود خورشیدی
باشد که به صد سوزن نور، شب ما را بکند روزن روزن
ما بی تاب، و نیایش بی رنگ
از مهرت لبخندی کن، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو
ما هسته پنهان تماشاییم
ز تجلی ابری کن، بفرست، که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم،
باشد که ببالیم و به خورشید تو پیوندیم
ما جنگل انبوه دگرگونی
از آتش همرنگی صد اخگر برگیر، برهم تاب، برهم پیچ:
شلاقی کن ، و بزن بر تن ما
باشد که ز خاکستر ما، در ما، جنگل یکرنگی بدر آرد سر
چشمان بسپردیم ، خوابی لانه گرفت
نم زن بر چهره ما
باشد که شکوفا گردد زنبق چشم،
و شود سیراب از تابش تو،
و فرو افتد
بینایی ره گم کرد
یاری کن، و گره زن نگه ما و خودت با هم
باشد که تراود در ما ، همه تو
ما چنگیم: هر تار از ما دردی ، سودایی
زخمه کن از آرامش نامیرا ، ما را بنواز
باشد که تهی گردیم، آکنده شویم از والا "نت" خاموشی
آیینه شدیم ، ترسیدیم از هر نقش
خود را در ما بفکن
باشد که فرا گیرد هستی ما را، و دگر نقشی
ننشیند در ما
هر سو مرز، هر سو نام
رشته کن از بی شکلی، گذران از مروارید زمان و مکان
باشد که بهم پیوندد همه چیز،
باشد که نماند مرز، که نماند نام
ای دور از دست! پر تنهایی خسته است
گه گاه ، شوری بوزان
باشد که شیار پریدین در تو شود خاموش...
زنده یاد #سهراب_سپهری
هشت كتاب
دفتر: شرق اندوه
تصنیف زیبای نیایش
اساتید:
آواز: #محمدرضا_شجریان
آهنگساز و تار: #حسین_علیزاده
کمانچه: #کیهان_کلهر
تنبک: #همایون_شجریان
آلبوم: #سرود_مهر
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
دلگیر نشدن، کار آسانی نیست!
ظرفیت میخواهد... هرکس که گفت
"من ابدا دلگیر نمیشوم"
بدان که از ارتفاع دلگیری سخن میگوید
#یک_عاشقانه_آرام
#نادر_ابراهیمی
@asheghanehaye_fatima
دلگیر نشدن، کار آسانی نیست!
ظرفیت میخواهد... هرکس که گفت
"من ابدا دلگیر نمیشوم"
بدان که از ارتفاع دلگیری سخن میگوید
#یک_عاشقانه_آرام
#نادر_ابراهیمی
@asheghanehaye_fatima